eitaa logo
همه چی دون
13.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
با همه چی دون هرچی دوست داری بدون 😉🤔 به متنوع ترین کانال علمی در ایتا خوش آمدید 👌🏻🙏🏻 جهت تبلیغات : 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2121793950C9ec2e542b1
مشاهده در ایتا
دانلود
هنگام آلودگی هوا چه کارهایی انجام دهیم؟ ببینید👆 @hamechydon
علائم هشدار دهنده ی سکته مغزی چیست؟ ببینید👆 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌ @hamechydon
چگونه پف زیر چشم در صبح زا کاهش دهیم؟ + کافیه 2عدد قاشق را در فریزر قرار داده و قسمت برجسته آنها را به آرامی زیر چشم فشار دهید به مدت «5دقیقه» + سرما و فشار آرام باعث ناپدید شدن پف زیر چشم میشوند ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌ @hamechydon
چه حس خوبی داره این عکس⁦☺️⁩😍 یاد قدیما میفته ادم😊 @Nostalgiee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام على عليه السلام: كَيفِيَّةُ الفِعلِ تَدُلُّ عَلى كَمِّيةِ العَقلِ كيفيّت كار، نشانگر میزان عقل است غررالحكم حدیث7226 @hamechydon
عاقبت گرگ زاده گرگ شود در زمان قدیم گروهی دزد غارتگر بر سر کوهی در کمین گاهی به سر می‌بردند و سر راه غافله‌ها را گرفته به قتل و غارت می‌پرداختند. این گروه باعث ایجاد رعب و وحشت در بین مردم شده بودند و نیروهای ارتش شاه نیز نمی‌توانستند بر آن‌ها دست یابند، زیرا در قله کوهی بلند کمین کرده بودند و کسی را جرأت رفتن به آنجا نبود. فرماندهان اندیشمند کشور برای مشورت به گرد هم نشستند. سرانجام چنین تصمیم گرفتند که یک نفر از نگهبانان با جاسوسی به جستجوی دزدان بپردازد و اخبار آن‌ها را گزارش کند و هرگاه آنان از کمین‌گاه خود بیرون آمدند، گروهی از جنگاوران دلاور را به سراغ آنها بفرستند. این طرح اجرا شد و هنگامی که گروه دزدان شبانه از کمین‌گاه خود خارج شدند.جاسوس بیرون رفتن آن‌ها را گزارش داد. دلاورمرادن ورزیده بی درنگ خود را تا نزدیکی‌های کمین‌گاه دزدان رساندند و در آنجا خود را مخفی کردند و به انتظار دزدان نشستند. طولی نکشید که دزدان باز گشتد و آنچه را که غارت کرده‌ بودند بر زمین نهادند و لباس و اسلحه خود را کناری گذاشتند و نشستند به قدری خسته و کوفته بودند که خواب چشمانشان را فراگرفت. همین که مقداری از شب گذشت و هوا تاریک شد، دلاور مردان از کمین‌گاه بیرون آمدند و خود را به دزدان رساندند. دست یکایک را بر شانه‌هایشان بستند و صبح همه را به نزد شاه بردند. شاه دستور اعدام همه دزدان را صادر کرد. در بین دزدان جوانی وجود داشت. یکی از وزیران به وساطت جوان پرداخت اما شاه سخن وزیر را نپذیرفت و گفت : بهتر این است که نسل این دزدان ریشه کن شود. اما وزیر باز اصرار کرد و خواست پادشاه به این جوان فرصتی بدهد و پادشاه هم پذیرفت. این جوان را در ناز و نعمت پروردند و استادان بزرگی به او درس زندگی آموختند و مورد پسند دیگران قرار گرفت و وزیر هر روز از جوان و خصوصیاتش برای پادشاه می‌گفت و پادشاه می‌گفت‌: عاقبت گرگ زاده گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود دو سال از این ماجرا گذشت و عده‌ای از اوباش تصمیم گرفتند وزیر را بکشند. پسر جوان که دلش می‌خواست خودش به جای وزیر بنشیند، او را کشت، شاه که این ماجرا را شنید گفت: شمشیر نیک از آهن بد چون کند کسی ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس باران که درلطافت طبعش خلاف نیست درباغ لاله روید و در شورزار خس زمین شوره سنبل بر نیارد درو تخم و عمل ضایع مگردان نکویی با بدان کردن چنان است که بد کردن به جای نیک مردان @hamechydon