✅صدای درد مردم پلدختر را می شنوید؟!
امروز چه روزی بود!
نمیدانم تا کسی #حضور نداشته باشد درک میکند خانه های شهری گِل گرفته باشد یعنی چه؟!
حجم زیادی از #گلِ_چسبنده و سفتی (ارتفاع تا نزدیک زانو) که باید هم در آن به سختی قدم برداری و هم با بیل، خانه مردم را از آن خالی کنی!
میدانید تا سقف خانه ات را آب گرفته باشد یعنی چه؟!
میدانید وقتی تا یک متری و بعضا یک متر و نیمیِ خانه را گل گرفته باشد و تقریبا همه چیزت - واقعا همه چیزت- در #گل فرو رفته باشد چه حالی به اعضای آن خانه دست میدهد؟!
آری!
تا کسی #حضور نداشته باشد به #عمق_فاجعه پی نمی برد.
نمیدانم چرا #صدا_و_سیما ی ما این صحنه ها را پخش نمی کند؟!
مگر رسالت #رسانه چیست؟ درد مردم را گفتن و نشان دادنِ حضور #نیروهای_مردمیِ_جوان که از دور و نزدیک برای کمک به مردم آمده اند وظیفه رسانه است.
آیا رسانه ای نیست که #صدای_درد این مردم را به گوش همه برساند؟!
آیا رسانه ای نیست تا حرکت امیدبخش صدها #جوانِ_مؤمن را نشان دهد؟!
اینجا #پلدختر است و ان شاء الله به کمک نیروهای مردمیِ جوانی که از همه جای کشور آمده اند و حقیقتا حضورشان #امیدبخش_مردم است آباد می شود.
🔸گزارش سفر به پلدختر/ پنجشنبه 22 فروردین
@hamedkamaliardakani
✅ جهاد؛ صیقل دهنده روح انسان!
قبل از اینکه خودم در #پلدختر حضور پیدا کنم اخبارش را رصد می کردم. تصاویرش را هم می دیدم. اما حالا که آمده ام درک میکنم مردم به چه مصیبتی دچار شده اند.
امروز مادری را دیدم که با ناامیدی تمام وارد خانه اش شد تا اگر چیز قابل استفاده سالم مانده بردارد...با #ناامیدی از خانه پر از گِل خود خارج شد. گفتم حاج خانم وسایلتان را بر نمیدارید؟ گفت چیزی نمانده...همه را یا آب برده یا تا یک متر گل گرفته و دیگر قابل استفاده نیست.
زن و شوهری را دیدم که برای عبور از خیابان وقتی به گل رسیدند راهشان جدا شد و زن نمی توانست از گل عبور کند. با دسته بیل کمک کردم تا به شوهرش برسد. تا زانوی خانم پر از گل شده بود. خیلی دردناک بود...
مادری که التماس میکرد بیایید وسایلم را از زیر گل بیرون بکشید شاید سالم مانده باشد... #جهیزیه دخترم در این اتاق بوده است!
این صحنه های دردناک، حقیقتا #روح انسان را صیقل می دهد...تازه میفهمم چرا حضرت امام اینقدر نسبت به #محرومان تاکید دارد. این جملات امام اینجا بیشتر درک می شود که فرمود: "گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از #خدمت به محرومین وجود داشته باشد...به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت می کنم که خیر دنیا و آخرت شماها در رسیدگی به حال محرومان است."
🔸گزارش سفر به پلدختر/ روستای چرم مهر/ جمعه 23 فروردین
@hamedkamaliardakani
✅برکات خدمت به محرومان!
راستش دلم هنوز آنجاست!
پیش مردم سیل زده و محروم و مصیبت دیده...
من که درکی از فضای #دفاع_مقدس ندارم اما عجیب آنجا حال و هوای جبهه را داشت. کسی بخاطر منافعش کار نمیکرد. در کار خیر همه از هم سبقت میگرفتند. هم شوخی و خنده و هم هیئت و توسل به راه بود...دغدغه همه #رفع_مشکلات_مردم بود. دل نگرانی ما روستاهای بی یار و یاور بود و دلهره مان وضعیت خوزستان!
برای من محل اسکان مان در #پلدختر حکم #پادگان_دوکوهه را داشت که نیروها جمع می شدند و از آنجا به مناطق عملیاتی اعزام می شدند. در این جهاد وقتی به مناطق اعزام می شوی باید با هر کلنگ و بیلی با #دشمن_درونی بجنگی. با راحت طلبی ها، هواپرستی ها، منیت ها، غرور و تکبرها و با خودخواهی ها!
این بود که شب که می شد احساس #سبکبالی به انسان دست می داد...رقت قلب انسان بیشتر می شد و دلت آماده بود و فقط منتظر یک خط #روضه بودی...این ها همه از برکات خدمت به #محرومین است.
راستی چرا در شهرهای خودمان این حال و هوای معنوی کم است؟ غیر از این است که کمتر به فکر #مردم ایم؟! غیر از این است که سرزدن و کمک به #محرومان در زندگی مان جایی ندارد؟ غیر از این است که #رسانه ها یک #زندگی_بی_درد به ما تزریق کرده اند؟...
نمیدانم چرا ولی وقتی آنجا بودم اصلا #دغدغه ام تماشای تلویزیون و برنامه های تفریحی رسانه نبود و حتی وقتی به آن فکر میکردم حس بدی داشتم...احساس میکردم حتی فکر کردن به این برنامه ها #روح_جهاد را از انسان میگیرد و #روزمرگی تزریق میکند. بیاد جمله امیرالمؤمنین افتادم که فرمود: "هیهات! که انجام کارهای بزرگ، با #عافیت_طلبی قابل جمع نیست."
خدایا!
این " #اهل_درد_بودن " را از ما نگیر...
@hamedkamaliardakani