eitaa logo
حامدانه
937 دنبال‌کننده
238 عکس
25 ویدیو
6 فایل
«حامدانه» بخشی از دغدغه ها و نگاه های یک طلبه در جبهه فرهنگی است. قدم هایتان برچشم.. حامد تقدیری رییس ستاد ملی روایت پیشرفت کشور رئیس بنیاد ملی نوجوان و سازمان مدارس صدرا (imso.ir) ارتباط : @h_taghdiri https://eitaa.com/joinchat/2514681856C515654693b
مشاهده در ایتا
دانلود
«رزمایش تأمین مالی جبهه مقاومت» از قلب ایران به قلب لبنان عزیز 🇱🇧🇮🇷 ✊ جهت لبیک به فرمان جهاد ولی امرمان که فرمودند «بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند» کمک های مالی خود را روانه خط مقدم جبهه مقاومت می‌کنیم! «
۶۰۳۷۹۹۷۷۵۰۰۰۴۰۴۷
» شماره حساب به نام خیریه صدرا 💌 سهم هر نفر: ۱۰۰ هزار تومان (شما می‌توانید به هر تعداد سهم که تمایل دارید مشارکت داشته باشید) 🚩 🔻سفارتخانه مقاومت 📣 بنیاد ملی نوجوان
من همیشه در معرکه ها دوست داشتم، بیرون بایستم و تلاش کنم خوب نگاه کنم و بعد اقدام کنم. خیلی از آدم ها ، با اندک تأملی وارد میدان می شوند و کمک کردن ها را از جایی شروع می کنند که دیگران شروع کرده بودند. کمک هایی که معمولا همه در یک مسیر است و موازی کاری ها به اوج می رسد. . یادم هست در سیل های ایران ، من حضور و کمک بانوان و فعال سازی کودکان را هدف خودم قرار دادم. در زلزله ای کرمانشاه در میان شلوغی کمک ها که توزیعش خودش دردسر و مشکل ساز شده بود ، اتصال ظرفیت ها به یکدیگر و حل مشکلات روی زمین مانده و شنیدن درددل مردم را هدف قرار دادیم. . اکنون گوشه ای نشسته ام و فکر میکنم در جنگ لبنان ما کجای معرکه ایم؟! بعضی رفتند که معرکه و میدان را روایت کنند ، اما راستش را بخواهید من روایت خوب زیادی ندیدم. من به طور کلی فهمیدم مردم از خانه هایشان آواره شدند و مشکلات شان زیاد است و نیاز بسیاری به کمکهای مالی ما دارند. خب این که خبر است و نه روایت. این را از اول هم می توانستیم حدس بزنیم. روایت های دوستان در میدان ما، چه تاثیری بر روی ما و مردم گذاشته است؟! ما نیازمند روایت های متفاوتی از زنان ، بچه ها ، خانه ها ، زندگی ها و... از میدان هستیم. اگر خوب روایت کنیم همه ی مردم برای کمک به مردم لبنان و فلسطین صف میکشند. اما الان مردم چقدر درگیر جنگ لبنان و فلسطین هستند؟! . من اگر بودم اکنون گروه بانوان فعال را به لبنان می بردم که الان میدان رزم بانوان خیلی مهم است. آنوقت تلاش می کردیم بانوان لبنانی مستقر در مدارس و اقامت‌گاه های موقت را فعال کرده تا با کمک آنها بچه های را تربیت کنیم. برای راه افتادن مدرسه ها و درس ها، آموزش ها و مهارت ها ، گفتمان ها و اندیشه ها ، روایت ها و نوشتن ها همه ی شان را فعال می کردم. من اگر بودم علاوه بر اینکه بانوان از طلا و مال شان به لبنانی ها و فلسطینی ها کمک کردند ، می گفتم وظیفه پشتیبانی از بانوان و بچه های ایشان چه در میدان، چه در محتوا و چه در پشتیبانی امکانات با شماست. بعد تشکل ها و گروه هایی در لبنان و در ایران درست می کردم و به یکدیگر وصل می کردم تا جبهه ی بزرگ بانوان جبهه مقاومت ، شکل گرفته و یکدیگر را یاری کنند. من اگر بودم دیپلماسی تعلیم و تربیت مقاومت را فعال می کردم و معلم ها را به شبکه تعلیم و تربیت لبنان و فلسطین متصل می کردم تا برای بچه های آنجا هم محتوا تولید کنند و بدانند که ما در گفتمان انقلاب اسلامی مرز نداریم. . تاریخ هم ثبت کرده که این میدان رزم دیگر مردانه نیست. میدانی که بیش از چهل هزار نفر زن و بچه را به خاک و خون کشانده ، میدان همه است. دلم میخواهد میدان را جور دیگر ببینم ، جور دیگر وارد شوم ، جور دیگر عملیات کنم. ✍ حامد تقدیری ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
«کادریابی » یا «کادرسازی» در راستای حکم جناب آقای دکتر مخبر . وقتی یک دغدغه ی مهم داشته باشی، به هر کسی که بتواند در آن راستا گامی بردارد ، توصیه می کنی. وقتی این توصیه از رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی می‌شود ، یعنی اهمیت آن دو چندان است. . حضرت آقا ، در شروع مدیریت حجت الاسلام قمی در سازمان تبلیغات توصیه کردند ۲۰۰ مدیر به مجموعه مدیران انقلاب اسلامی اضافه کنند، توصیه ای که به دولت چهاردهم حداقل ۱۰۰ مدیر را فرمودند و از دولت سیزدهم بابت تحقق بخش زیادی از آن تشکر کردند. . وقتی یکی از مهمترین مردان انقلاب اسلامی که در شرایط سخت در دولت ها و دوران های مختلف به کمک انقلاب اسلامی آمده و نیازهای متعدد کشور به خصوص اقتصادی و اجرایی و بحران ها را برطرف کرده است ، بعد از عبور موفق از شرایط سخت بخواهند حکم مسئولیت بدهند ، باید مهمترین نیاز انقلاب اسلامی باشد. همان چیزی که می دانند او باید با همه ی تجربه و توانمندی اش آن را محقق کند. اما این حکم برای دکتر مخبر اقتصادی نبود، بلکه یک دغدغه مهم برای حضرت آقا بود. دغدغه ای به نام کادر جوان مدیران انقلاب اسلامی. همان هایی که قرار است گام دوم انقلاب را محقق کنند و پیشرفت این انقلاب را نشان همه ی جهانیان دهند. . آقای معاون رییس جمهور می فرمودند این حکم در واقع حکم مسئولیت انتصابات نظام است و اهمیت بسیاری دارد. راست هم می گفتند. حکمی بی سابقه در تاریخ انقلاب اسلامی است که بحث تربیت نیروی انسانی متخصص و مهذب را به جریان می اندازد. . اما حال باید سوال کرد این حکم برای کادر سازی است یا کادریابی؟ . این تست های استعداد سنجی های مختلف را دیده اید؟ یا همین کانون های ارزیابی ، این ها تلاش می کنند از میان این دریای جمعیت نیروی انسانی جوان، برای فعالیتی مشخص ، نیروی انسانی منطبق با آن فعالیت را پیدا کنند. روشی که خیلی وقت ها به صورت سنتی هم توسط مدیران دنبال می شود و از یکدیگر سراغ نیرویی برای کاری را می گیرند. این همان کادریابی است. یعنی ما شغل و مأموریتی داریم و برای تحقق آن دنبال مدیر می گردیم. بالاخره در فراز و فرود های کشور هم احتمالا تعدادی را پیدا میکنیم. در کادریابی برای ما تربیت نیروی انسانی مهم نیست، کشف نیروی انسانی مهم می‌شود. . اما کادرسازی دریای از حرف به دنبال دارد که باید در مورد آن گفتگو کنیم. ادامه دارد.. ✍ حامد تقدیری ۲۲ مهرماه ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
غربی ها برای تحقق گفتمان و اهداف شون از مجموعه های خیریه ای و خدمات اجتماعی بهره می برند. یکی از اون مجموعه ها usaid آمریکاست. در برنامه ریزی شون می گویند ما «فعالیت محور» یا «منطقه محور» یا «فرصت محور» هستیم ‌. فعالیت محور یعنی اینکه بعضی فعالیت ها برای ما مهم است. روی تعلیم و تربیت به خصوص در عرصه دختران، کشاورزی و تولید خوراک ، بهداشت و درمان و ایجاد تشکل های جوانان برای فعالیت اجتماعی و سیاسی بیشتر کار می کنند. منطقه محور یعنی بررسی می کنند که کدام منطقه مهم و راهبردی است و روی فعالیت برای آن منطقه به جهت اینکه یا بهره مالی و اقتصادی دارد و یا بهره سیاسی و اجتماعی و یا حتی جغرافیایی دارد متمرکز می شوند. فرصت محور یعنی اینکه به دنبال فرصت ها می گردند. می گویند حوادث مثل سیل ، زلزله و حتی جنگ ها ، فرصت بسیار خوبی برای ورود به مناطق مختلف و راهبردی است. این فرصت ها درب خانه ها را برای ما باز می کند و ما به جمع خانواده وارد می شویم. . حال ما در وسط جنگ و تقابل همه ی جبهه کفر در مقابل جبهه مقاومت و حق هستیم. در این میان حواسمان به این راهبرد غربی ها نیست. آب ها که از آسیاب بیفتد و تیرها فروکش کند ، خواهید دید که مجموعه های خیریه ی آمریکایی و غربی، به خصوص فرانسوی ها در لبنان و سوریه حضور پیدا خواهند کرد. اگر الان نیامده باشند و مقدمات حضور شان را فراهم نکرده باشند. حتی سیل و زلزله های داخل ایران را با اسم های مختلف و پوششی از دست ندادند. . حال با این نگاه ، ما در میدان لبنان ، فلسطین و سوریه کجای قصه هستیم؟! می دانم که همه ی توان مان را باید برای کاهش آلام ایشان به کار بگیریم و کمک مالی کنیم اما این وسط خیلی گام های دیگری را هم می توانیم برداریم. من اگر بودم با کمک بانوان مجاهد در اردوگاه های موقت بیرون شدگان از منزل شان ، کلاس های آموزش فارسی راه می انداختم. آموزش فارسی گامی موثر برای یکی شدن ملت ها و تبدیل ایشان به امت مقاومت است. فارسی آموزی می تواند نسل آینده را به گفتمان امام و رهبر انقلاب اسلامی وصل کند. فارسی آموزی فقط یک کلاس زبان آموزی نیست ، بلکه ابزار رشد فکر ها و گسترش گفتمان مقاومت است. فارسی آموزی هم بهانه اتصال فرهنگ و زبان بانوان امت مقاومت است و هم آینده فکر و اندیشه جبهه مقاومت را بیمه می کند. . من اگر بودم کلاس های آموزش زبان عربی را هم برای نوجوانان ایرانی در مسجدها و مدرسه ها به راه می انداختم تا به امت اسلامی متصل شوند و این روزهای مقاومت را مشق کنند ، نه اینکه فارغ از هیاهوی جهان، هر روز انتگرال و هندسه پاس کنند. . ما در وسط هیاهوی جنگ و جهاد، نیازمند قرارگاه گفتمان سازی و کادرسازی و رشد و تعالی جبهه اسلامی و مقاومت هستیم. . ✍حامد تقدیری ۲۹ مهرماه ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
خیلی اهل خواب دیدن نیستم و خواب هایم را هم به یاد ندارم. اما شاید این دو خواب مهمترین خواب های زندگی ام است که هر دو مفهوم خاصی داشت و بسیار برایم زنده و تازه است. خواب اول بعد از شهادت حاج قاسم و شهید استوار بود و خواب دوم را همین روزها دیدم. . خواب آنقدر برایم زنده است که انگار در حالت بیداری بوده ام و هنوز برایم لذت و شیرینی اش قابل درک است. . وارد مجموعه ای زیر زمینی شدم. جمع زیادی از بچه های حزب الله بودند و جمع شان حسابی جمع بود. سید حسن نصرالله از میان جمع جدا شدند و به اتاق مهمان های خاص که در ورودی سالن بود آمدند. در ورودی اتاق سلام گرمی با من کردند و به اتاق دعوت کردند. سید مثل کسی بود که بسیار کار داشت و سرش خیلی شلوغ بود. وارد اتاق که شدم ۹ نفر از بچه های حزب الله و من و آیت الله حائری شیرازی بودیم. شهید سید حسن گفتند این بچه ها تازه به جمع ما اضافه شدند و من حضور شان را خیر مقدم می گویم. آقای حائری هم لطف دارند و به ما سر می زنند. بعد از لطف و تفقد نسبت به آن ۹ نفر ، آنها رفتند و بنده و آقای حائری ماندیم. به همراهان گفتند تلویزیون رو روشن کنید ببینیم اخبار چیست ؟ تلویزیون که روشن شد ، تصویر شهید رییسی بود. فرمودند : ماشاالله به این آقای «شهید» رییسی. ( شهیدش را با تأکید گفتند و برای اینکه متوجه شویم فرمودند ایشان هم شهید هستند ها) و بعد اضافه کردند ماشاءالله به ایشون که هر روز یک سفر هستند. هنوز هم سفر می روند و به مردم سر می زنند. ( تصویر نشان می داد شهید رییسی کودکی را با آغوش کشیده و محبت می کنند) و شهید سید حسن اضافه کردند، به خصوص ایشان نسبت به کودکان بسیار لطف دارند. . بعد تلویزیون را خاموش کردند و بعد از احوال پرسی بیشتر نسبت به آقای حائری ، آیت الله حائری رفتند و بنده فقط ماندم. دستم را گرفتند که هنوز شیرینی و گرمایش در همه وجودم هست و فرمودند : من از شما چند خواسته دارم. اول اینکه گله دارم. الان باید همه ی طلبه ها به تبلیغ بروند و روایت کنند. پس کجا هستند این طلبه ها. قدیم در گروه (نام گروهی را بردند که یادم نیست) پر بود از طلبه هایی که روایت می کردند اما الان هیچ طلبه ای نیست. ما که از اینجا نمی توانیم روایت کنیم. ما نیازمان به روایت خیلی جدی است. این ستاد روایت شما حداقل کاری کند. . دوم اینکه جاهایی را برای ساخت مجمع مشخص کردیم. خیرین را جمع کنید تا اینها ساخته شود. نیاز به منابع ساخت داریم. بقیه کارها را ما خودمان انجام می دهیم. . بعد بلند شدند و با همان لطفشان خارج شدند و به جمع بچه های حزب الله پیوستند. ✍ حامد تقدیری ۴ آبان ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
برای شهید یحیی سنوار . نمی دانم تاکنون با هلی شات کار کرده اید یا نه. از فیلم گرفتن تا بلند کردن و حرکت دادنش . همه داستان های خودش را دارد. از آب و هوا گرفته تا مراقبت در برخورد با اشیاء. خلاصه که آخرش هم باید کلی تلاش کنی تا یک تصویر از هلی شات بگیری، چه برسد که بخواهی وسط جنگ تصویر بگیری. . همه ی عمرت را بدون تصویر کار می کنی، حتی در آخرین ساعت های زندگی هم در خانه ویرانه و زخمی نشسته ای و از هیاهوی دنیا به دوری. اما وقتی خدا بخواهد برای ما حجت و مسیر هدایت را نشان بدهد ، همه ی امکانات تصویر برداری را به دست دشمنی که نمی گذارد هیچ تصویری در بیاید ، می دهد و تصویر را جهانی می کند. آن هم تصاویری با بهترین دوربین ها، با هلی شات و دوربین های مختلف در وسط جنگ و به دور از هیچ رسانه و مردمی. آن هم تصاویری که هر کدام پر از روایت است. من این را معجزه می دانم هرچند تاریخ یادش می رود این معجزات را ثبت کند. . راستش را بخواهید من توحید را در برهان علیت و نظم و... یاد نگرفتم. عظمت توحید را در میدان و سختی های مختلف با همه وجودم درک کردم. اما میدان ما کجا و ابوابراهیم کجا . به یقین ابوابراهیم که همه عمر در میدان رزم و جهاد بوده ، همه وجودش توحیدی شده است . او جز توحید و خدا چیزی نمی دید. این را میشود از مهمترین کلید همراه یک مجاهد که همراهش بود فهمید. . حاج قاسم عزیز ما یکی از وسایلی که همیشه همراهش بود یک دفترچه روضه و دعا بود. در کنار همه ی وسایل یک رزمنده، دفترچه دعا و توسل کلید راه مقاومت و مونس یک مجاهد است. کلیدی که هر جا بود آنجا را بهشتی کرد. چیزی که دشمن نفهمید چقدر در جنگ ها اثرگذار است همین است. حال این کلید در جیب حاج یحیی ماندگار شد. . راستش را بخواهید من وقتی وسایل ابوابراهیم را دیدم ، دفترچه دعا و اذکارش بیشتر به چشمم آمد. ابوابراهیم چریک نبود، عارف بود. عاشق بود. من یقین دارم آن موقع که بر روی صندلی تکیه کرده بود و بدن مجروحش را به سختی جا به جا می کرد ، لب هایش به ذکر مشغول بود. من یقین دارم آخرین ساعت ها، رو به آسمان کرده بود و می گفت ای معشوق هستی ، عاشقی و آوارگی ام را می بینی که همه ی اینها برای توست. می بینی برای راه تو خانه به خانه و سنگر به سنگر جنگیده ام. حال اکنونم را می پسندی ؟ که اگر می‌پسندی من را هم به رضوان و حریم خودت راه بده. . من یقین دارم آن موقع که چوب را برداشت و به سمت پهباد تصویری پرتاب کرد ، فقط دنبال مقاومت نبود. ناراحت بود چرا آمده و خلوتش را با معشوق خراب کرده، چرا آمده و دارد فیلم می گیرد از کسی که عمری بدون فیلم و تصویر جهاد و عاشقی کرده و همه ی داشته اش را برای معشوق گذاشته است. . ابوابراهیم بت های دشمن را شکسته بود ، از آتش شان هم هراسی نداشت. نمرودهای روزگار هم هر چه هیزم داشتند ریختند اما خدا برای او آتش را گلستان و بهشت کرد. شد حجت خدا. شد تصویر و نماد مقاومت. و برای همیشه در قلب ها و فکر ها و جان ها و تاریخ ماندگار شد. دلمان ابوابراهیم شدن میخواهد... . رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد آنجا که خاطر خواه اوست. ✍ حامد تقدیری ۴ آبان ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
«کادر سازی» در راستای حکم جناب آقای دکتر مخبر . کادرسازی از کارهایی نیست که پروژه بدهیم و هفته ی بعد به دنبال نتیجه آن باشیم. کادرسازی کار هرکسی هم نیست. باید روزها بگذرد ، میدان ها رقم بخورد ، سختی ها حاصل شود تا نیرویی ساخته شود. اما سوال این است برای اینکه یک نیرو ساخته شود چه نیاز هایی داریم؟! . ولی امر یکی از نیازهای کادر سازی داشتن یک ولی امر است. این کلمه ولی امر را از فرمایشات حضرت آقا بهره می برم. منظور کسی است که مربی است، راه را رفته و میشناسد ، فرصت ها و تهدید ها را میشناسد ، استعداد ها و رشد ها را هم خوب می‌شناسد و بر اساس آن، امر یک نفر را بر عهده می گیرد. گاهی ولی امر یک مدیر عالی دستگاه است که به افراد زیر مجموعه اش فقط امر نمی کند و ابلاغ محور پیش نمی رود بلکه او را راهبری می‌کند و برای رشد و توانمندی او برنامه ریزی می کند. گاهی هم یک مربی است که نقشه نیازهای انقلاب اسلامی را در اتاقش نصب کرده و با صحبت های حضرت آقا انس دارد و تلاش می‌کند گام به گام جوانان و نوجوانان انقلاب اسلامی را وارد میدان کند. یکی از نیازهای کادرسازی پیدا کردن افرادی است که توان ولی امری دارند. من جای سازمان استخدامی باشم به این آدم ها می گویم هر تعداد نیرو بخواهی مجوز می دهیم. این اسراف منابع نیست بلکه دانشگاهی برای کادرسازی در میدان است. این افراد را باید پیدا کرد و تلاش کرد جمع شان جمع تر شود و اتصال و ارتباط شان با جامعه و افراد گسترده تر شود. . میدان ، صحنه یکی از نیازهای کادرسازی داشتن میدان و صحنه های فعالیتی است. کادرسازی با کلاس آموزشی و سایت آموزشی و نشست و همایش های کادرسازی به انجام نمی رسد. کادرسازی میدان واقعی و مواجهه با سختی ها و فراز و فرود ها را می طلبد. باید شرایط حضور در صحنه و میدان های واقعی را برای نیروها فراهم کرد. باید تجربه مدیریت نیروی انسانی ، تجربه آموزش و تعلیم و تربیت، تجربه فعالیت اقتصادی یا فنی ، تجربه میدان رزم و مقاومت و ده ها تجربه میدانی دیگر را فراهم کرد. راستی میدان مقاومت امروز، میدان تربیت و کادرسازی است و آنها که دل در گرو تربیت دارند می دانند باید از این فرصت برای رشد گفتمان مقاومت در دل های نسل آینده بهره ببرند. . گفتمان و جهت حرکت ولی امر باید جهت حرکت در میدان را برای کادر تبیین کند. او را با چالش ها و سختی ها مواجه کند و راه درست را از بیراهه ها نشان دهد. و الا چه بسا کادر مخلص انقلابی برای رضای خدا در مسیر اشتباه گام بر می دارد و حساسیت جهت حرکت وقتی کادر به سطوح بالای مدیریت و تصمیم گیری می رسد ، بیشتر می‌شود. . پشتیبانی کادر سازی یک وقتی به خیرین مدرسه ساز عرض کردم کاش خیرین دانش آموز ساز و آدم ساز هم داشتیم، به خیرین حوزه و دانشگاه ساز گفتم کاش خیرین طلبه ساز و دانشجو ساز هم داشتیم. اینقدر که خرج ساختمان و امکاناتش می کنیم برای فعالیت تربیتی و کادرسازی اش ، برای اردوها و مدیر تربیتی و مربی هایش هزینه نمی کنیم. این می‌شود که ساختمان هایمان بسیار است و کادرمان کم است. ما به عزم کادرسازی نیاز داریم. ✍ حامد تقدیری ۱۵ آبان ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri