♦️عجیب ولی واقعی، زنگ زدن فلزات میتواند انسان را بکشد!
🔹فلز برای زنگ زدن نیازمند مصرف اکسیژنه و این موضوع در فضاهای بسته و محدود میتونه منجر به مرگ انسان بشه!
🔹شاید الان فکر کنید که این اتفاق خیلی دور از ذهنه، ولی حقیقت اینه که در سال ۲۰۰۷، سه نفر از خدمه یک کشتی یکی پس از دیگری به محل نگهداری لنگر رفتند و هر سه به دلیل کمبود اکسیژن خفه شدند، چون فلزات اون بخش تمام اکسیژن محیط رو برای زنگزدن خودشون بلعیده بودن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌍سطح آی کیوی بازیگرامون!😐
بهنوش بختیاری واقعا نابغه است! 😂
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌍 نجات هواپیماازسقوط توسط راننده نیسان باند فرودگاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه ورود قطار به تونل!
شبیه فیلم ترسناک شده😄👌
-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختیت رو جار نزن
نذار کسی بگه خوش به حالش
همین " خوش به حالش "
گند میزنه به کل به زندگیت
❥❥
╭┅┈┈┈ >>𑁍<<┈┈╼┅╮
@hamehgimedia
╰┅╾┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┅╯
طلا، مچالهاش هم طلاست، کثیفش هم طلاست، بریده و شکسته و از همگسیختهاش هم طلاست.
به ارزش خودتان شک نکنید، اگر حال و اوضاع و شرایطتان خوب نیست و در منگنههای سخت دنیا قرار گرفتید و مشت و لگد خورده، گوشهی رینگ روزگار افتادید و تمام چشمها، به دیدهی تحقیر نگاهتان کرد. اتفاقا موقعیتِ شناخت خوبیست. خوب ببینید و به خاطر بسپارید و فراموش نکنید، تا اوضاع که بهتر شد، بدانید چه کسانی حق دارند کنار شما باشند.
طلای جلایافته و براق را همه دوست دارند. ببینید چه کسی از همگسیخته و غبارگرفته و دورافتادهی شما را هم دوست دارد.
باد، غبارها را و آب، گل و لای را و گذار زمان، زخمها را میشوید. ترکهای وجودتان دوباره به هم پیوند میخورد و از قبل هم جاافتادهتر و زیباتر خواهیدبود.
سرتان را بالا بگیرید؛ چه کسی دیده طلای مچاله و به خاک افتاده، تبدیل به آهن شود؟ یا آهنِ جلایافته، طلا؟!
نرگس_صرافیان_طوفان
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان_شب 💫
تابستان شده بود و هوا خیلی گرم بود. به آپارتمان جدیدی رفته بودیم که کولر نداشت. کولری خریدم. برای بردن کولر به پشتبام دو تا کارگر گرفتم. کارگرها گفتند که 40 هزار تومان میگیرند. من هم کمی چانهزنی کردم و روی 30 هزار تومان توافق کردیم.
بعد از اینکه کولر را به پشت بام آوردند و زیر آفتاب داغ پشتبام عرق میریختند، سه تا 10 هزار تومانی به یکی از آن دو کارگر دادم. او یکی از 10 هزار تومانیها را برای خودش برداشت و دو تای دیگر را به کارگر دیگر داد.به او گفتم: «مگر شریک نیستید؟»گفت: «چرا، ولی او عیالوار است و احتیاجش از من بیشتر.»
من هم برای این طبع بلندش دست تو جیبم کردم و دو تا 5 هزار تومانی به او دادم. تشکر کرد و دوباره یکی از 5 هزار تومانیها را به کارگر دیگر داد و رفتند.
داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتوانستم این قدر بزرگوار و بخشنده باشم. آنجا بود که یاد جمله زیبایی افتادم: «بخشیدن دل بزرگ میخواهد نه توان مالی.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر قطره باران
همانند لبخند تو زیباست
ای کاش هر روز و هر شب باران می بارید
تا زندگی ات پر از لبخند شود
و جایی برای اشک نماند
شب بخیـر 💫