eitaa logo
سیدحمیدرضا برقعی
2.5هزار دنبال‌کننده
753 عکس
130 ویدیو
0 فایل
مجموعه اشعار منتشر شده: طوفان واژه ها قبله مايل به تو رقعه تٙحٙیُّر یحییٰ (انتشارات فصل پنجم) مجموعه های صوتی: تحریرهای رود زَفَرات (رسانه آفتاب) @Oveismirhajizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارپايه خوانی "شريعه" آهنگسازی و تنظيم: رضا ثقفی كارگردان: آرش آقاجانی تصویربردار: یاسر نصر الهی چهره پرداز: محمد نعمت مدیر تولید: حسین حقی تهيه كننده: سيد عبدالحسين ميرداماد مجری طرح: موسسه فرهنگی قاب سفيد تهیه شده در دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما @hamidreza_borghei
شریعه.mp3
3.73M
فایل صوتی چهارپایه‌خوانی "شریعه" @hamidreza_borghei
نه در توصیف شاعرها نه در آواز عشاقی تو افزون‌تر از اندیشه، فراوان‌تر از اغراقی وفاداری و شیدایی علمداری و سقایی ندارند این صفت‌ها جز تو دیگر هیچ مصداقی به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که می‌گوید الا یا ایها الساقی تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی چنان رفتی که حتی سایه‌ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می‌شود در عرصه میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می‌آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی به سوی خیمه‌ها یا «عدتی فی شدتی» برگرد که تو بی‌ مشک سقایی که تو بی‌ دست رزاقی شنیدم بغض بی‌گریه به آتش می‌کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه‌ام باقی @hamidreza_borghei
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند واژه در واژه نوشتند و قیامت کردند صاحبان نفس اینگونه روایت کردند  گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را پسر ام بنین و پسر فاطمه را پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر گفتم اعجاز! از اعجاز فراتر دیدند زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند شانه در شانه دوتا کوهِ سراسر محشر حمزه و جعفر طیار، نه، طوفانی تر  شانه در شانه دوتا کوه، خودت می‌دانی در دلِ لشکرِ انبوه، خودت می‌دانی  که در آن لحظه جهان، از حرکت افتاده‌ست اتفاقی است که یکبار فقط افتاده‌ست ماه را من چه بگویم که چنین هست و چنان "شاه شمشماد قَدان، خسرو شیرین دهنان" رود، از بس که شعف داشت تلاطم می‌کرد رود، با خاک کفِ پاش تیمم می‌کرد رود را تا به ابد، تشنۀ مهتاب گذاشت داغ لب‌های خودش را به دل آب گذاشت ماه اگر چه همه ی علقمه را پیموده غرقه گشته ست و نگشته ست به آب آلوده می‌توانست به آنی همه را سنگ کند نشد آنگونه که می‌خواست دلش، جنگ کند  دستش افتاده ولی، راه دگر پیدا کرد کوه غیرت، گره کار به دندان وا کرد چه بگویم که چه شد؟ یا که چه بر سر آمد؟ ناگهان رایحۀ چادر مادر آمد بنویسید که در علقمه سقا افتاد قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد  آسمان‌ها همه یکپارچه بارانیِ توست من بمیرم، عرق شرم به پیشانی توست  داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد رفتنت حرمله را حرمله‌تر خواهد کرد عمق این مرثیه را مشک و علم می‌دانند داستان را همۀ اهل حرم می‌دانند  بعد عباس دگر آب سراب است، سراب غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب @hamidreza_boeghei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای من نگه دار و بیاور زخم‌هایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد... @hamidreza_borghei
https://www.aparat.com/v/IftVp برای دانلود یا تماشای این ویدیو با کیفیت‌های مختلف به کانال آپارات مراجعه نمایید. @hamidreza_borghei
یا حبیب الباکین کانال رسمی در آپارات https://www.aparat.com/hamidrezaborgheii @hamidreza_borghei
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد پس از بی‌مهری دریا، قسی‌القلب شد آتش به جان دودمان رحمة للعالمین افتاد خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسی‌ها نیست که چشمش سوی خیمه، لحظه‌های واپسین افتاد شکستن با غلاف تیغ را سربسته میگویم زبانم لال... النگوی زنان از آستین افتاد  برای من نگه دار و بیاور اشک‌هایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد نفهمیدند طه را... نفهمیند یاسین را به چوب خیزران دندانه‌ای از حرف سین افتاد @hamidreza_borghei