eitaa logo
حجت الاسلام حمیدرضا عقیلی
359 دنبال‌کننده
901 عکس
2.5هزار ویدیو
30 فایل
هُوَ رَبُّ المُستَحیل و أنت تبکی عَلَی المُمکن؟ او خداوندِ ناممکن‌هاست در حالی که تو بر ممکن گریه می‌کنی؟
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ جا روسری نمی‌پوشیدم، خیلی طرفدار مسیح علی‌نژاد بودم، اکیپ‌های دختر پسری باهم دوست بودیم! 📌كانال اطلاع رسانی 👇 @hamidrezaaghili
هدایت شده از KHAMENEI.IR
16.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 ویژه 📹 نماهنگ | اللهُ مولانا 🔻 روایت رهبر انقلاب از دلیل قدرت ملت ایران و اعتقاد به حمایت و پشتیبانی الهی 👈 خیلی این انقلاب چیز عجیبی است، حالا حالاها دردسرها برای اربابان دنیا خواهد داشت 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔷 روزی مردی به دربار کریم‌خان زند میرود و ناله و فریاد سر میدهد. کریم‌خان علت را جویا میشود، مرد با درشتی میگوید: دزد همه اموالم را برده است! کریم خان میپرسد: وقتی اموالت به سرقت رفت کجا بودی؟! مرد میگوید خواب بودم! کریم‌خان میگوید خب چرا خوابیدی که اموالت را ببرند؟ مرد میگوید: من خواب بودم چون فکر میکردم تو بیداری! کریم خان سکوت میکند و سپس دستور میدهد خسارتش را از خزانه جبران کنند و در پایان میگوید: این مرد راست میگوید، ما باید بیدار باشیم... 🔴 آهای مسئولین محترم فضای مجازی کشور آیا بیدار هستید حیا و عفت و پاکدامنی جوانان این مرز و بوم را دزدیدند . این اغتشاشات به خاطر خواب عمیق شماست . این اغتشاشات همان لگد دشمن است بیدار شوید . @hamidrezaaghili
🔸امام علی علیه السلام: مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِیِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ» کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود بخوابد، با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد! 📌کانال اطلاع رسانی👇 @hamidrezaaghili
حجت الاسلام حمیدرضا عقیلی
🔸امام علی علیه السلام: مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِیِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ «عَدُوِّهِ» کسی که
‍ 💢داستانی به نام دروغ نیّره 🔹دقیقا دوماه بعد از حمله ی عراق به کویت یه دختر ۱۵ ساله ی کویتی به اسم نیّره تو کنگره امریکا شروع به تعریف کردن یه داستان کرد که در بیمارستان اطفال کویت بعد از ورود سربازان عراقی ۱۵ نوزاد رو به زمین زدن و نوزادان ک.ش.ته شدن 🔹تقریبا تمام کنگره متقاعد شدن که باید به عراق حمله کنن نیّره بعد از اون داستان به کلی غیب شد و کسی ازش خبر نداشت ، تمام رسانه ها در مورد جن۱یت عراقی ها صحبت میکردن خلاصه اش رو عرض میکنم بعد ها که سفیر کویت در امریکا فوت میکنه سر و کله ی نیّره پیدا میشه و با پیگیری یه گزارشگر امریکایی مشخص میشه نیّره دختر سفیر کویت بوده !!! و اصلا چنین اتفاقی نیفتاده بوده !!! سازمان حقوق بشر گزارشش رو پس گرفت و مشخص شد سفیر کویت مبلغ ۱۲ میلیون دلار به اون رسانه پول داده بوده تا این خبر رو مهندسی کنه 🔹بعدها بعد از عملیات طوفان صحرا که عراق به خاک و خون کشیده میشه و چند صدهزار کودک و زن به خاطر حملات و تحریم های ظالمانه امریکا از بین میرن یک گزارشگر از وزیر امور خارجه کلینتون میپرسه نیم میلیون کودک از بین رفتن حتی بیشتر از هیروشیما ایا ارزشش رو داشت ؟ وزیر خارجه میگه بله !!! 🔹این داستان های جدید که داره هر روز بیشتر و بیشتر میشه رو باید با دقت دنبال کرد . مراقب نیّره ها باشیم «سیزیف» 📌کانال اطلاع رسانی👇 @hamidrezaaghili
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹صدای شهید حسن باقری بعد از عملیات رمضان: “من خودم جوابی ندارم در روز قیامت بدم، 🔴امروز اگر مسئولی در این جنگ رسانه‌ای ترکیبی کوتاهی کند غفلت کند قیامت چه جوابی دارد . 📌کانال اطلاع رسانی 👇 @hamidrezaaghili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 شهید حاج قاسم سلیمانی: یکی از محورهای مهم که این کشور را عزت بخشیده، آن محور مقابله با بیگانگان خصوصا در رأس آنها آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده که امام هم همه‌ مصیبت‌های عالم اسلامی را از آمریکا می‌دانستند. 🔹 یک نکته‌ی بسیار مهمی است‌. اگر کسی دشمن را خوب نشناسد و بعضی وقت‌ها دشمن را به جای دوست بگیرد و دوست را به جای دشمن بگیرد، این خطای استراتژیکی است که در مسیر این ملت انحراف ایجاد خواهد کرد. 🔶در کتاب وسائل الشیعه جلد 16 صفحه 179 حدیث 21289 ، حدیثی از امام رضا(ع) درباره فتنه آمده است که می فرمایند:"همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند کسی هست که در فتنه‌گری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) فرمود: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستان ما. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته می‌شود و مؤمن از منافق بازشناخته نمی‌شود. 🔴امروز استفاده مردم این مرز و بوم از پلتفرم های غربی، بودن در میدان طراحی شده دشمن است که حداقل ضرر آن عدم تشخیص حق از باطل و نتیجه آن عدم شناخت مؤمن از منافق است. 📌کانال اطلاع رسانی 👇 @hamidrezaaghili
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌سید بشیر حسینی و خاطره انگشتر حاج قاسم : هر جا دختر بی‌حجاب دیدی برو کمکش کن ، دختر چادری همون چادرش پناهشه ... 📌کانال اطلاع رسانی 👇 @hamidrezaaghili
7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «حاج قاسم به سمتم آمد، ترسیدم و دوربین را پایین آوردم» 🔹به‌مناسبت سالروز آزادسازی شهر بوکمال و نامه تاریخی شهید حاج قاسم سلیمانی به رهبرانقلاب درباره پایان سیطره داعش، روایت یک عکاس حاضر در این منطقه را ببینید. 📌کانال اطلاع رسانی 👇 @hamidrezaaghili
🔻انفعال در مسجد، اغتشاش در محله (۱): مسجدی که نمازخانه شد! 🖊 مهدی جمشیدی ۱. اینک که غبارها فرونشسته‌اند، می‌توان دربارۀ "بازسازیِ انقلابیِ ساختار فرهنگ" سخن گفت و به "کم‌کاری‌های معرفتی" و "بی‌عملی‌های فرهنگی" اشاره کرد. ریشۀ اصلیِ اغتشاش، خطای ما در غفلت از "جهاد تبیین" و "روشنگری" و "روایت‌گری" و "گفتمان‌سازی" بود و همۀ لایه‌های دیگری، فرع بر این امر بودند. مُشت، نمونۀ خروار است؛ می‌خواهم در این مجال مختصر، چند سطر دربارۀ یک "تجربۀ تلخ" بنویسم و گذشته را به کمک فهم و تحلیل امروز، فرابخوانم. تجربۀ "مسجد جامع نارمک". ۲. چند بار و از جمله یک سال پیش، جمعی از "جوانانِ مؤمنِ انقلابی"، در برابر امام جماعت این مسجد شوریدند و پرچم تحوّل‌خواهی را برافراشتند، امّا هر بار، با لطایف‌الحیل، به حاشیه رانده شدند. سخن جوانانِ ناراضی این بود که: اوّلاً، "امامت جماعت" در این مسجد، به "پیش‌نمازی" فروکاهیده شده است و "مسئولیّت‌های اسلامی و انقلابی"، رها شده‌اند و به‌این‌ترتیب، "مسجد" نیز به "نمازخانه" تبدیل شده است. ثانیاً با وجود این‌که ظرفیّت‌های انسانی و مالیِ در این مسجد، گسترده هستند، امّا از این توانمندی‌ها برای فعّالیّت فرهنگی استفاده نمی‌شود و بخش‌های مختلف مسجد، دچار "توقف" یا "کم‌کاریِ محسوس" شده‌اند. ثالثاً، امام جماعت – بخوانید پیش‌نماز – نه اهل "کار فرهنگی در محله" است و از "برنامه‌ریزیِ فرهنگی" خبر دارد و نه "میدان واقعی" در اختیار جوانِ مؤمنِ انقلابی قرار می‌دهد و نه دو دهه‌ "تذکّر" و "امربه‎معروف" نسبت به ایشان اثری داشته است. یک مسجد با "امکان‌ها و قوّه‌های فراوان" از یک سو، و یک محلۀ "تشنه" و "رهاشده" از سوی دیگر. ۳. ما انتقاد خویش را به نزد "نهادهای فرهنگی" بردیم و گزارش دادیم که در این مسجد، چه می‌گذرد، از جمله به "مرکز رسیدگی به امور مساجد" مراجعه کردیم و ماجرای تلخِ "رهاشدگیِ فرهنگیِ محله" را شرح دادیم. رئیس این مرکز با گزارش جمعیِ ما در این مرحله و مراحل بعد، دریافت که امام جماعت این مسجد، سخت گرفتار "سستی" و "بی‌عملی" و "بی‌برنامه‌گی" است و ازاین‌رو، نتوانست از وی دفاع کند و وعدۀ تغییر داد، اما نتوانست به وعدۀ خود عمل کند. بعدها استدلال شد که چنانچه به مطالبۀ شما پاسخ مثبت بدهیم، "موجِ مطالبه‌گری" در مساجد دیگر نیز به راه خواهد افتاد، چنان‌که هم‌اکنون نیز در برخی از مساجد محله، جوانانِ انقلابی، برانگیخته و منتقد شده‌اند و خواهان "تحوّل" هستند. به‌هر‌حال، کار به اینجا رسید که بعد از یک‌سال مبارزه و مطالبه و تحوّل‌خواهیِ جوانانِ انقلابی، دادستان محله، ما را به مسجد فراخواند و جلسه‌ای با حضور دو طرف تشکیل داد و محترمانه و ملایم، جوانان را تهدید کرد که چنانچه به مطالبه‌گریِ خویش در مسجد ادامه بدهید، ناچارم که با شما "برخورد" کنم. در نهایت، جمع ما فروپاشید و پرچم به زمین افتاد. ۴. اغتشاش‌های اخیر، افزون بر سطح‌های خارجی و ملّی، "بافت محلی" نیز داشت و بر فریب‌خوردگیِ عدّه‌ای از "نوجوانان" و "جوانان" تکیه داشت. حال‌آن‌که چنانچه "مساجد"، بافت محله‌ها را در اختیار خویش گرفته بودند و بر محله، تسلّط داشتند و در اثر کار فرهنگیِ در طول دهه‌های گذشته، "هویّت‌سازی" و "مصون‌سازی" کرده بودند، هیچ‌گاه به این حجم از کار امنیتی و نظامی و ... حاجت نبود. اغتشاش اخیر، حاکی از "عفونت‌های فرهنگی" بود که در پیکر محله‌ها، نشست کرده بود. این عفونت‌ها، ریشه‌ در"کم‌کاری و رهاشدگیِ مساجد" نیز دارد. ما "مسجد" را باخته‌ایم و در امتداد آن، "محله" و "مدرسه" و "گروه‌های خودجوشِ فرهنگی" را. مسجد، "قطبِ فرهنگیِ محله" بود و اینک، "نمازخانه" است. و "امام جماعت" نیز "پیش‌نماز". "امام جماعتِ غیرمیدانی"، هرچه که انقلاب به ما داده بود را یک‌جا از ما گرفت. ما دیروز این دردها را دریافتیم و برخاستیم و هشدار دادیم، امّا ملامت و طرد شدیم، و امروز، "دُمل‌های چرکین"، سر بر افراشته‌اند. یک طرف، گیسوپراکنی است و سوی دیگر، عمامه‌پرانی. آن "اهمال‌کاری‌ها" و "سستی‌ها" و "محافظه‌کاری‌ها"، این "ریزش‌ها" و "هنجارشکنی‌ها" و "ارزش‌ستیزی‌ها" را به دنبال داشت. ۵. اغتشاش، تمام شد. آن پیش‌نماز نیز، همچنان در مسجد جامعِ نارمک حضور دارد. نشان داد که قدرتِ سیاسی‌اش از جوانانِ مؤمنِ انقلابی، بسیار بیشتر است و با تکیه بر پشتوانه‌های نامرئیِ خویش، ماندنی‌ست. در عین حال، مسجد جامعِ نارمک نیز همچنان "منفعل" و "بریده از میدان محله" و "غافل از صحنۀ جنگ نرم" است. جالب است بدانید که ایشان در شهرداری تهران در هر سه دورۀ مدیریّت قالیباف و حناچی و زاکانی حضور داشته و اینک نیز رئیس مرکز فعالیّت‌های دینی در آنجاست که بودجه‌های میلیاردی دارد. @hamidrezaaghili
🔻انفعال در مسجد، اغتشاش در محله (۲): محله‌گردی به‌مثابه روایتِ امروزینِ از طبیب دوّار 🖊 مهدی جمشیدی ۱. سخن حاج‌قاسم دربارۀ این‌که باید امام جماعت، «امام محله» باشد و نه‌فقط «امام محراب»، و او باید دایره و دامنۀ کنشگریِ خود را «محله» تعریف کند و نه‌تنها «شبستانِ مسجد»، سخن پخته و دقیقی بود. او در این گفته، تجربۀ خود را در «جنگ نظامی»، مبنا قرار داد و از آن زاویه به «مسجد» به‌مثابه «قرارگاه فرهنگی» نگریست. چه در «جنگ نظامی» و چه در «جنگ فرهنگی»، ما محتاج «امام» هستیم و امام، کسی‌ است که تنها در «محراب» نمی‌نشیند، بلکه در «میدان» می‌ایستد. و هرچه که میدانِ خویش را گسترده‌تر تعریف کند، فتوحات و توفیقاتش نیز بیشتر خواهد شد. این امر، وابسته به «افقِ فکریِ امام» است؛ اگر امام جماعت، کوته‌نگر و سطحی و اداری باشد، در همان محراب می‌نشیند و فاصلۀ میان دفتر و محراب را طی می‌کند و فقط به آنانی که برای مصافحه و سئوال و طلب دعا و استخاره «نزد او» می‌آیند، نظر می‌کند. در مقابل، «امامِ میدانی»، همچون «طبیب دوّار» است؛ یعنی «محله‌گرد» است و می‌رود تا دردهای معنوی و رنج‌های فرهنگی را علاج کند. ۲. «امامِ میدانی» نمی‌نشیند تا به نزدش بیایند، بلکه می‌رود تا به مسجد بیایند؛ یعنی می‌کوشد با «تعامل‌های عینی» و «ارتباط‌های میدانیِ» خویش، ظرفیّت انسانی برای مسجد پدید بیاورد و از مسجد، یک «پاتوقِ قدسی» و «چهارراه انقلابی» بسازد. او باید «نقطۀ آغاز» باشد و نه نوجوانان و جوانان. او باید به سراغ آنان برود و خود را عرضه کند و آنچنان جذابیّتی بیافریند که این آهوانِ گریزپا، صیدِ مسجد شوند. اگر چنین نباشد، هیچ اتّفاقِ تازه‌ای در مسجد روی نخواهد داد و همچنان، حضور نوجوانان و جوانان در مسجد، به «روندهای نامنظم» و «مناسبات غیرساختاری»، محدود خواهد شد. «منطقِ جذب» باید از چهارچوب‌های از پیش ‌طرّاحی‌شده تبعیّت کند و این منطق، جز با «حضورِ ساختاریافته» و «فاعلیّتِ هوشمندانۀ» امام جماعت در صحنۀ میدانِ محله، تحقّق نمی‌یابد. وضع شبستانِ مسجد، نمایانگرِ کنشگریِ امام جماعت در عرصۀ محله است و تلاش‌های بیرونی و مجاهدت‌های میدانی او را روایت می‌کند. هر اندازه که او در میدان محله، توفیق کسی کند، حاصل آن را در مسجد مشاهده خواهد کرد. پس انتخاب در معرکۀ دوگانۀ «محراب/ محله»، نشان می‌دهد که ما با «امام» مواجه هستیم یا «پیش‌نماز». ۳. این خصوصیّتِ عامّۀ مردم است که سخت، دلبستۀ «مواجهه‌های عینی» و «ارتباط‌های مستقیم» هستند و از این نوع تعامل، اثر جدّی می‌پذیرند. مردم باید «مشاهده» و «حس» کنند که امام جماعت در میان آنها و در کنارشان است. مردم باید «زندگیِ روزمرّۀ امام جماعت» را لمس کنند و بسنجند که دعاوی و خطبه‌ها و منبرها و مواعظ او، چه اندازه در واقعیّت زندگیِ خودش، متجلّی است؛ اگر تطابق ببینند و بیابند، شیفته و دل‌داده خواهند شد و او را به‌راستی و در مقام عمل، امامِ محلۀ خویش خواهند دانست. پس امامت محله، حاصل یک «اتّفاقِ طبیعی» و «انتخاب خودجوش» است و نه «انتصاب رسمی» و «حکم قانونی». کسی‌که نتواند در متن محله، مقبولیّت به دست آورد و دل‌ها را مجذوب خویش سازد و در عمق باورهای مردم نفوذ کند، از جانب مردم به‌عنوان امام، پذیرفته نشده است. به‌عبارت‌دیگر، امامت محله، انتخابی است و نه انتصابی. مردمان محله باید به این جمع‌بندی دست یابند که او، شایستۀ «پیشتازیِ معنوی» و «جلوداریِ اخلاقی» است. این «جمع‌بندیِ اجتماعی» نیز، از «چگونگیِ ارتباط‌ها»ی امام جماعت با محله برمی‌خیزد و «سفارشی» و «دستوری» نیست. ازاین‌رو، همۀ این واقعیّت‌های فرهنگی، فرع بر آن است که امام جماعت، «میدانی» و «مواجهه‌ای» باشد و از «محراب» و «شبستان»، پا فراتر بنهد و قدرت قدسی و اقتدار ایمانیِ خویش را در پهنۀ محله بگستراند. ۴. تجویزهای پیش‌گفته، مبالغه‌آمیز و آرمانی نیستند، بلکه حاصل تجربۀ تاریخیِ روحانیّت شیعه است. در دوره‌های گذشته، روحانیّت به معنای واقعی کلمه، «در میان مردم» بود و هیچ «گسست» و «فاصله»‌ای احساس نمی‌شد. ازاین‌رو، روحانیّت، فقط منبر و محراب را در اختیار نداشت، بلکه چون امام محله بود، در تمام شئون و ساحات زندگیِ روزمرّۀ مردم، حضور داشت. این حضور، حاصل یک انتخاب طبیعی و مهندسی‌نشده بود و به پاره‌ای از فرهنگ و هویّتِ جمعیِ ایرانیان تبدیل شده بود. حضورِ «همه‌جایی» و «همه‌گیرِ» روحانیّت، او را به «نیروی پیشرانِ اجتماعی» تبدیل کرده بود که از سطح خُرد و حریم خصوصی زندگیِ مردم تا سطح کلان و ساختارهای اجتماعی، «حیات کارکردی» داشت. @hamidrezaaghili
چو دزدی با چراغ آید !!.m4a
5.47M
👈 چو دزدی با چراغ آید!! 1⃣ معنای نزدیک به ذهن : اگر دزدی (در تاریکی) با چراغ به دزدی بیاید، اجناس و وسایل را بهتر انتخاب می کند. (یا بهترین ها را انتخاب کرده و می دزدد.) 2⃣ معنای کنایی و اصلی شعر: یعنی هرگاه دشمن تو دانا و آگاه نسبت به تو باشد، با زیرکی و توانایی بیشتری می تواند به تو آسیب برساند. 3⃣ منظور از چراغ، یعنی اطلاعات و آگاهی هایی که دشمن نسبت به ما دارد. یکی از این چراغ هایی که خودمان به دست دشمن می دهیم، فاش کردن اسرارمان نزد اوست. چراغ دیگر دشمن که او را در دزدی افکار مردم کمک می کند، جهل مردم است. 🔷هر چقدر مردم از دانش کمتری برخوردار باشند یا در خواب غفلت به سر ببرند یا از روی ساده لوحی، اسرار زندگی و نقاط ضعفشان را در اختیار اغیار قرار دهند، همه اینها به قدرتمند شدن دشمن کمک می کند. 🔷اینجاست که دشمنی که داناست و مواضع ضعف ما را می شناسد، انگار چراغی در دست دارد که به خوبی می تواند از ما دزدی کند. این دزدی فقط دزدیدن مال نیست! دشمن می تواند افکار، اعتقادات و باورهای قلبی ما را هم بدزد. پس باید آگاه بود و خود را از مکر آنها در امان نگه داشت. 4⃣ دشمن چراغ به دست یعنی شخص دانا و عالِمِ مطیع هوی و هوس! یکی از نکات مهم ضرب المثل این است که هر کسی که دانا شد، لزوما ً به این معنا نیست که او آدم خوب و مورد اعتمادی است. چرا که شخص دانا اگر اسیر هوای نفسش باشد، از علم خویش در مسیر گمراهی دیگران و منفعت خود استفاده می کند. اما اگر علم و دانش را در مسیر درستی به کار برد دیگر دشمن تلقی نمی شود. @hamidrezaaghi