#پویش_هرروز_با_قرآن
_روز نود و نهم
نیت کنیم این یک صفحه قرآن روزانه به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) بخونیم
#قرآن
🆔 @hamiidsadegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محرم آمد...💔
یابن الشبیب گریه فقط بر حسین کن
#محرم
🆔 @hamiidsadegh
🖤روز اول محرم
حکایت مُسلم بن عقیل حکایت سفیر حسین است، همراهیِ با او سنجش راستی و ناراستیِ معرفت کوفیان بود، و یاری کردنِ او مُعرف ادعایِ مهمان نوازیِ کوفیان در نامهها و مرقومههایشان..
اما در سرگذشت او «اشکها» ماجرای دیگری دارند...
میگویند گریه، حالتی است که از برخورد انسان با واقعیتها پدید میآید و ریشه در سوز دل و شکستن قلب دارد.
نوشتهاند فرستادهی ثارالله در دقایق آخر «اِنّالله وَانّا اِلًیْهِ راجِعُونَ» را زیر لب خواند، و سپس از دیدههایش اشک جاری شد.
در خیالشان هم نمیگنجید گریستنِ مردی را نظارهگر باشند که ساعاتی پیش در جدالی نابرابر مقتدرانه میجنگید.
اما قصهی اشکِ قاصد حسین علیه السلام قصهی غریبی و تنهایی و ناجوانمردی نبود چراکه این خاندان از زمان امیرالمومنین علیهالسلام با چنین مفاهیمی در میان مردم این شهر ناآشنا نبودند، بلکه حکایتِ لرزش دل و دگرگونیِ احوالاتش برای اباعبدلله بود که راه به روی چهرهاش گشود و فرمود: «گریه من برای خودم نیست،گریه من برای حسین و اهل بیت اوست.»
اولینها همیشه در تاریخ ماندگارند
و اولین اشک برای آن سرورِ شهیدان بهشت و آن کُشتهی اشکها (قتیل العبرات) از بالای بام دارالاماره بود...
#محرم
🆔 @hamiidsadegh
#پویش_هرروز_با_قرآن
_روز صدم
نیت کنیم این یک صفحه قرآن روزانه به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) بخونیم
#قرآن
🆔 @hamiidsadegh
دوستان موافق چلهی زیارت عاشورا هستید؟
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (ع)
از امروز تا اربعین
هر روز با هم بخونیم
برکاتش عجیبه...
اگه هستید که بسم الله🏴
🆔 @hamiidsadegh
چله #زیارت_عاشورا
#روز_اول
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولا و صاحبمون امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف
🆔 @hamiidsadegh
🖤روز دوم محرم
حکایت رسیدنِ کاروان کوچک اباعبدلله به سرزمین کربلاست، حکایت فرود آمدن از مرکبها و برافراشتن خیمهها و حکایت جلوسِ رنج و محنت بر قلب صبور زینب سلام الله علیها...
اما در قصهی رسیدنِ به این سرزمین «نگرانی» معنای دیگری دارد.
نوشتهاند وقتی موسی کلیم الله از شهر خارج میشد نگران بود و زیر لب دعا میکرد: رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ که خداوند او را از فتنهی ظالمین نجات دهد.
در تقدیر الهی امّا؛ داستان این کاروان از نجِّنِي گذشته بود و به «اللّهم انّى اعوذُبکَ مِن الکَرب و البَلاء» رسیده بود.
در فرهنگ عرب برای استقبال از مسافران عبارت أهلاً وسهلاً استفاده میشود؛ کاروان حسین بن علی امروز میهمان ارض کربلا شد و در آسمان نوایی برخواست:
أهلاً وسهلاً به سرزمینِ دگرگونی احوال و پریشانیِ خواهــری برای برادرش؛
أهلاً وسهلاً به سرزمینی که قافله سالار کاروان مُشتی از خاک آن را بوئید و سوگند یادکرد که در آن شهیدخواهد شد؛
أهلاً وسهلاً به روزهای آینده و غریبی و تنهایی و ندایِ هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟
أهلاً وسهلاً به شمشیرها، نیزه ها، خار و خاشاک، به زخمها، تشنگیها، اشکها، دل بُریدنها، به صبرها، انگشترها، نمازها
أهلاً وسهلاً به سَــرهای از تن جدا...
أهلاً وسهلاً یاثارالله
طُوبَی لَکَ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَیْکَ تُهَرَاقُ دِمَاءُ الْاَحِبَّةِ
خوشا به حال تو خاکی که خونهای محبوبها روی تو ریخته خواهد شد.
#محرم
#امام_حسین
🆔 @hamiidsadegh
#پویش_هرروز_با_قرآن
_روز صد و یکم
نیت کنیم این یک صفحه قرآن روزانه به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) بخونیم
#قرآن
🆔 @hamiidsadegh
چله #زیارت_عاشورا
#روز_دوم
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولا و صاحبمون امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف
🆔 @hamiidsadegh
از اختلافها و دو دستهگی و انشقاق بین بچه انقلابیها خبر دارید؟
میدونید دچار چه بلایی شدیم؟
اونایی که توییتر هستند بیشتر در جریان هستند.
اصلا اوضاع رو خوب نمیبینم.
یه صحبتی از آقای امینیخواه گوش میکردم، حرف دل بود. حرف دل من بود. شاید هم حرف دل بعضی از شماها.
خلاصه اون صحبت و حرفای خودم و با هم تلفیق کردم. یه رشته توییت نوشتم.
اینجا هم واسه شما میذارم.
🆔 @hamiidsadegh
ما به خودمون باختیم!
ما بچه انقلابیها داریم اراده شیطان رو محقق میکنیم!
گور بابای انتخابات و نتیجهاش
مفت چنگ اصلاح طلبها
ما داریم با خودمون چیکار میکنیم؟ حواستون هست بچه انقلابیها؟
حواستون هست دارید تو زمین شیطون بازی میکنید؟
إِنَّمَا يُرِيدُ ٱلشَّیطَٰنُ أَن يُوقِعَ بَينَكُمُ ٱلعَدَٰوَةَ وَٱلبَغضَآءَ
شيطان مىخواهد ميان شما دشمنى و كينه بيندازد
انتخابات بهترین فرصت وحدت بین ماها بود. چیکار کردیم با این فرصت؟؟ تبدیلش کردیم به بدترین فرصت واسه انشقاق! واسه دو دستگی، واسه ریزش. واسه دشمنی. واسه کینه. واسه نفرت.
ما به خودمون باختیم!
دلیل باخت ما خودمون بودیم و بس. اصلا بهتر که رای نیاوردیم! هیچی نشده اینهمه با هم دشمنیم! همه اش دنبال تهمت و افترا و مچ گرفتن و... با اینهمه کینه و نفرت میخواستیم کشور و مدیریت کنیم؟
ماها همونایی هستیم که ادعای طرفدار رهبری داریم، ما همونایی هستیم که مدعی هستیم واسه آقا جون میدیم، بعد خودمون داریم خون به دل آقا میکنیم!
بخدا ما خیلی بیشتر از بقیه داریم خون به دل آقا میکنیم. حواستون هست؟؟
بچه ها، الان فتنه، فتنهی بچه حزب اللهی هاست!
ریزش و از دست رفتن بچه مذهبی ها، بچه هیئتی هامون دارن از دست میرن
ما بی عرضه ترین آدمها بودیم. چرا؟ چون نه تنها بلد نبودیم خاکستری ها رو جذب کنیم، بلد نبودیم اون دختر بد حجاب رو بکشونیم سمت خودمون، بلکه همین چندنفری که داریم رو هم داریم از دست میدیم!
ما خیلی بی عرضه ایم! ادعای مدیریت هم داریم!
با اینهمه بی عرضگی، چطوری میخواهیم دولت تشکیل بدیم؟؟
ما باختیم بچه ها. ما به خودمون باختیم.
نه تونستیم مشارکت رو بالا ببریم، نه گفتمان سازی کردیم، از همه بدتر خودمون تیکه تیکه شدیم! بین خودمون اختلاف افتاد.
من از هر دو دسته اعلام برائت میکنم. از هر دو گروه که سعی در تخریب هم دارند اعلام برائت میکنم. تا جایی که تونستم هم به دوستانم تذکر دادم.
بگذریم.
دلم به حال رهبرم میسوزه که ماها ادعا داریم فداییش هستیم.
یاعلی
🆔 @hamiidsadegh
یه رسم قدیمی
توی بازار طلا فروشا هست
که روز سوم محرم
گوشواره نمیفروشن...
#محرم
#حضرت_رقیه
🆔 @hamiidsadegh
Mahmood karimi Be Mahe Asemon Migoft (320).mp3
4.15M
من را ببخش اگر که
لکنت زبان گرفتم
آخر شکسته دستی دندان شیریام را...💔
🆔 @hamiidsadegh
🖤روز سوم محرم
حکایت روز سوم، حکایت پدر دختریست؛ روایت سه سالگی و شیرین زبانیهایش، داستان بهانهگیریها از فراق و قصّهی روان شدن اشکها روی گونههای کوچکی که تا چند روز قبل امانتدارِ بوسه و نوازش پدر بود و حالا میزبانِ ردّ انگشتان نامردان...💔
اما درحکایت روز سوم آنچه که مفهوم دیگری پیدا کرده «گم شدن» است.
میگویند انسان وقتی از راه خود به بیراهه میرود گم میشود؛ اما نگفتهاند که دویدن به سمت بیابان از وحشت آتش، همان مفهوم گم شدن را دارد؟ زیر دست و پا ماندن به هنگام هجوم لشگریان به سمت خیمهگاه چطور؟ گم شدن است یا جاماندن؟
کاش کسی مینوشت اگر دختری گوشوارههای هدیه گرفته از پدرش را در گیرودارِ عَلَیکُنَّ بِالفرار گُم کرد، چطور باید این خبر را بدهد؟ اگر پدر آنگونه در مقابلش حاضر نبود که به هنگام تعریف این حکایت او را در آغوش بگیرد و دست نوازش روی سرش بکشد و با او سخن بگوید تا آرام شود، چه کسی میخواهد اشکهای دخترک را از روی گونههای زخمیاش پاک کند؟
چه کسی میخواهد پَــناه او باشد؟
کاش میدانستیم شرحِ آن زخمهای عمیــق، آن کبودیهای اطراف چشم، آن پاهای ورم کرده، آن افتادنِ ناگهانی از روی ناقه، آن موهای سوخته از آتشِ به معجر افتاده و شرح زخم طنابِ روی مُچ دستها مانده، با قلب کوچکی که از عشق پدر لبریز است چه میکند؟!
اما رقیه سلاماللهعلیها هرآنچه را بازبانِ لکنت گرفته از هراس تهاجم نامردان برای پدر بازگوکرده باشد، گمان نمیکنم از چگونگیِ از دست دادن گوشوارههایش کلامی بر لب آورده باشد؛ آخر دخترها خیلی هوایِ احوالات باباجانشان را دارند، بعید میدانم از آن گوشهای پارهی مخفی شده در زیرِ نیم معجر سوخته، سخنی به میان آمده باشد تا مبادا قلب حسین بن علی را بشکند...
#محرم
#حضرت_رقیه
🆔 @hamiidsadegh
#پویش_هرروز_با_قرآن
_روز صد و دوم
نیت کنیم این یک صفحه قرآن روزانه به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) بخونیم
#قرآن
🆔 @hamiidsadegh
چله #زیارت_عاشورا
#روز_سوم
به نیت سلامتی و تعجیل در فرج مولا و صاحبمون امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف
🆔 @hamiidsadegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا آنان که مصداق «"الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ"» گشتند
کاش مهجهمان را بذل مهدی فاطمه کنیم.
#محرم
🆔 @hamiidsadegh
ببخش حسین.mp3
8.85M
حالا ببین که پایینه سرم، ببـخش حسیـن
اگه ردم کنی کجا برم؟ ببـخش حسیـن
منو به گریه های مادرم، ببـخش حسیـن...💔
🆔 @hamiidsadegh
🖤 روز چهارم محرم
حکایت حُر حکایت «پشیمانی و توبه» است؛
یک وقتی آدمیزاد از روی عناد دست به کاری میزند و با حقیقت مقابله میکند در اینجا تکلیف مشخص است، مقصود دشمنی است.
اما گاهی غرض دشمنی نیست؛ با اعمالت روبروی امامت میایستی، راه را بر او میبندی، حتّی شاید جایی دلش راهم بشکنی اما امام واقف است به آنچه در درونت میگذرد، که در سینهات بغض و کینهای از او و اهل بیتاش نداری، اینجاست که یک نگاه او قلبت را میلرزاند حتی اگر یک مرد جنگیِ تمام عیـار باشی؛ و در حکایت حُــر با نگاه حسین علیه السلام قلبی لرزید؛ آنچنان که کسی باور نمیکرد حُر بن یزید بن ریاحی که از بزرگانِ نامدار کوفه و جنگاوری شناخته شده و دلیر بود، در مقابل پسر فاطمه سلام الله علیها به روی زانو بیفتد و این چنین عرق شرم بر پیشانیاش نقش ببندد.
اما همان نگاه اولِ حسین(ع) کار خودش را کرده بود و او به همان سخنانی که در اولین دیدار در مقابلهی با کاروان اباعبدلله بر زبان جاری کرده بود عمل کرد؛ به حسین بن علی گفته بود «به خدا سوگند هرگز شما را رها نخواهم کرد»
اما این حسین (ع) بود که اورا رها نکرد؛ نزد امام که آمد خودش را روی خاک انداختهبود، حسین بن علی بازوهایش را گرفت، از روی زمین بلندش کرد وخطاب به او فرمود: «إرفَع رَأسَک» سرت را بالا بگیر که خدا توبهات را پذیرفت، از خواهرش زینب سلام الله برای او حلالیت طلبید، اورا در آغــوش کشید و تا ابــد حُر بن ریاحی را در کنارخودش امان داد؛
و چه توبهی نصوحی که حسین (ع) آن را در برابر عرش الهی ضمانت کند و آنچنان پذیرفته شود که عاقبتش را به شهادت مُبدّل کند...
و معرفت حسین بن علی اینگونه است که او هرگز کسی را به حالِ خودش رها نمیکند، کافیست کلاماش قلبت را بلرزاند و نگاهش در تو اثرکند حــُر میشوی و درپــناه او امان مییابی.
#محرم
#امام_حسین
🆔 @hamiidsadegh
#پویش_هرروز_با_قرآن
_روز صد و سوم
نیت کنیم این یک صفحه قرآن روزانه به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) بخونیم
#قرآن
🆔 @hamiidsadegh