هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۴۲۹
#فرزندآوری
#غربالگری
من در سن ۴۱ سالگی اولین بارداری مو داشتم، دکترم یکی از برترین های زنان در حیطه علم پزشکی هستن.
وقتی موعد غربالگری شد، خب اولی رو رفتم، با اینکه اعتقادی نداشتم، بعد بهم گفتن چون سنت بالای ۳۵ سال هست باید سل فری هم بدی، من گفتم نمیدم، گفتن اگر بچه داون شد چی؟ گفتم هر چی باشه بچه ماست، منو همسرم هر چی باشه نگهش میداریم، اینم بگم من سابقه ناباروری نداشتم که فکر کنید از سر ناچاری هر طور شده میخواستم بچه دار بشم، نه، من متاسفانه دیر ازدواج کرده بودم.
البته چون تحصیلاتم هم نسبتا مرتبط بود و از طرفی به نوعی دو مرکزی که ایشون بود، همکار خانم دکتر بودم حرفم روشون تاثیر گذاشت. اینکه گفتم من نمیفهمم واقعا چرا اینقدر همه رو از سندرم داون میترسونید، من و همسرم هیچ سابقه ای در خانواده نداریم و میدونم هزاران مشکل ژنتیکی و سندرم های مختلف و بیماریهای متابولیکی و غیره... بچه میتونه داشته باشه، که اصلا بررسی نمیشه، جوری از سندروم داون حرف میزنید انگار مردم ایران یکی درمیون داون هستن یا همه تو خونه شون حداقل یه دونه از این افراد دارن.... خنده اش گرفت گفت راست میگی....
اتفاقا هفته پیش یه کنفرانس علمی تو کانادا دعوت داشتم، یه دکتر آمریکایی و یه دکتر برزیلی و یه دکتر کانادایی داشتن با من صحبت میکردن و میگفتن آخه چرا تو ایران شما همه رو مجبور به غربالگری میکنید و چرا غربالگری ها اجباری هست؟؟! و اصلا چرا تعداد غربالگری ها اینقدر تو ایران بالاست؟!! ، بعد هم گفتن حتی چین که میخواد کنترل نسل داشته باشه، وقتی دو یا سه قلو بشه هیچ وقت والدین رو تشویق به از بین بردن یه قل نمیکنن اما شما تو ایران برای کسانی که سالها منتظر بچه بودن و با روشهای درمانی باردار شدن و سه قلو شده پیشنهاد، ریداکشن میدید، در حالیکه میدونید با روشهای حمایتی خوب میتونید به راحتی تعداد قل های خیلی بیشتر از سه قل رو هم نگه دارید.... ( ریداکشن از بین بردن عمدی یه قل هست که معمولا در سه قلوها پیشنهاد میشه، میگن حاملگی های ریسک یا پر خطر میشه برای مادر و جنین و پیشنهاد با آب و تابی میدن که مادر بنده خدا برای موندن دو تای دیگه راضی به سقط عمدی یه قل به طور عمد میشه اونم تو ماه دو و سه، یعنی وقتی بچه کامله 😭😭، چون منتظر میمونن که مطمئن بشن از موندگاری جنین ها و وقتی وضعیت مادر و جنین به حد قابل اطمینان رسید یه قل از سه تا رو سقط میکنن )
بعد هم از من امضا گرفتن که اگر بچه ات طوری شد وزارت بهداشت فردا به ما گیر نده بنویس خودت نخواستی سل فری بدی....
به نظر من داستان ریداکشن خیلی غم انگیز تر از بقیه سقط هاست و این بیعرضگی ما در حیطه مراقبتهای پزشکیه که نتونن ۳ قل رو به سرانجام برسونن، در حالیکه شما تو کشورهای دیگه نگاه کنید آمار سه و چهار قل به بالا بسیار زیادتر از ایرانه .... خواهش میکنم کادر پزشکی و متخصصین این رشته خرده نگیرن و بدون تعصب و بدون درگیری با علم غربی به این مسئله نگاه کنن، من خودم جزء همین جامعه هستم....
این علم غربی همون علمیه که چپ و راست سزارین رو تشویق میکنه در حالیکه به راستی جهادگرانی تو این علم زنان پا به عرصه گذاشتن و ویبک های ۳ و ۴ رو با کمترین فاصله حتی یک سال و دو هفته انجام میدن.... اما همین علم غربی و وزارتخانه غربی میگه نمیشه.....
کانال"دوتا کافی نیست"
@dotakafinist1
❇️#یک_پرسش_یک_پاسخ
#زن_از_دیدگاه_رهبری
☘️زن از دیدگاه رهبری
برگزیده سخنان مقام معظم رهبری در مورد مقام والای «زن»
👈🏻برای دریافت مطلب، روی لینک زیر، کلیک فرمایید.
http://pasokhbesoalat.ir/Content/Details/20668
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
🔆🆔 @pasokhbesoalat
🔆 📞02531768
🔆🌐 www.pasokhbesoalat.ir
هدایت شده از موسسه شمیم عفاف کریمه سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پخش برای اولین بار
🗣صحبت های شاه در رابطه با تورم و گرانی گسترده در کشور
#پهلوی_بدون_روتوش
#دهه_فجر
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @shamimeefaf
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
📸 تزئین و گل آرایی ضریح مطهر امیر المومنین (ع) بمناسبت میلاد با سعادت حضرت زهرا (س)
@TasnimNews
💢از اعتياد و تارک الصّلاة بودن تا شهادت
روايت بسيجي پاسداري که مظلومانه شهيد شد و خانواده اش در تشييع و تدفين پيکر پاکش شرکت نکردند!!!💢
❤️بسيجيِ پاسدارشهید مهندس مهيار مهرام
✅از دوره دبستان تا دوره دبيرستان باهم بوديم. ما ۳ تا رفيق بوديم که هيچ وقت از هم جدا نمي شديم. توي محلّه يوسف آباد تهران، شب و روز باهم بازي مي کرديم و درس مي خوانديم. البتّه هوش و استعداد مهيار از همه دوستان ما بيشتر بود. او کمتر از ما درس مي خواند و نمره اي بهتر از ما مي گرفت. از طرفي خانواده ي آن ها، خيلي اهل مُد روز و... بودند.
من و شهريار و مهيار، سال ۱۳۵۲ باهم ديپلم گرفتيم. پدر مهيار بلافاصله کارهاي پسرش را انجام داد. مهيار از ما خداحافظي کرد و رفت. او در دانشگاه برايتون انگليس در رشته هوافضا مشغول تحصيل شد.
سال ۱۳۵۴ بود که روزنامه ها نوشتند: يک دانشجوي ايراني به نام مهیار مهرام در انگليس به خاطر مصرف زياد مواد مخدر به حالت کما رفت!
خيلي براي دوست قديمي خودم نگران شدم. اما خدا را شکر او حالش خوب شد و سال ۱۳۵۶ به ايران برگشت. همسر انگليسي او هم به نام جِين همراهش آمده بود.
مهيار و خواهران و برادرانش در قيد و بند مسائل ديني نبودند. مهيار مدتي در شرکت فيليپس و بعد در دفتر شرکت هواپيمايي پان آِمريکَن در تهران مشغول شد. با پيروزي انقلاب، دفتر هواپيمايي تعطيل شد و مهيار در يک هتل مشغول به کارشد.
در زماني که آيت الله خلخالي با معتادان مواد مخدر برخورد مي کرد، مهيار دستگير و زنداني شد. در زندان و بين معتادهايي که ترک کرده بودند مسابقه اي برگزار شد و نفرات اول آزاد شدند. مهيار هم از زندان آزاد شد.
در اين فاصله جنگ شروع شده بود، من هم راهي مريوان شدم و همراه با حاج احمد متوسليان و در واحد مهندسي سپاه، مشغول فعاليّت بودم.
ارتباط ما با يکديگر کمتر شده بود. او موضع گيري هاي سياسي ضدّ نظام داشت و از منافقين حمايت مي کرد. اما با اين حال، وقتي به مرخصي آمده بودم، به ديدن مهيار رفتم.
خانم او ايران را ترک کرده و به انگليس رفته بود. پدر مهيار با من صحبت کرد و گفت: پسرم به خاطر مهندسي در رشته هوا و فضا، قصد استخدام در يگان بالگرد صدا و سيما را داشت، اما به خاطر موضوع اعتياد، نمي تواند استخدام شود. پدرمهيار با ناراحتي از من خواست کاري براي مهيار انجام دهم.
با مهيار صحبت کردم. گفتم: من مي خوام برم جبهه، مياي با هم بريم؟ او هم که توي حال خودش نبود گفت: باشه.
خانواده مهيار از او قطع اميد کرده بودند، با اين خبرخوشحال شدند. انگار مي خواستند يک جوري از دست او راحت شوند!
فردا صبح، قبل از اذان آمدم منزل آنها ، يک ساعت طول کشيد تا مهيار از دستشويي بيرون بيايد! حسابي خودش را ساخت! پدرش يک شيشه آب سياه به من داد و گفت: اين شيره سوخته ترياک است. هر روز ۳ بار به او بده تا تَرک کند.
بعد مکثي کرد و گفت: البته اين دفعه چهاردهم است که قصد ترک کردن دارد! ايشان قرص هاي واليوم نيز به من داد و گفت: در شرايط خيلي سخت اين قرص ها را به او بده.
وقتي راه افتاديم، با خودم گفتم: عجب اشتباهي کردم، حالا آبروي خودم را هم مي برم.
بعد گفتم: مهيار، تو اگر شده الکي دولّا راست شوي، بايد بغل من بايستي نماز بخواني، وگرنه بر مي گرديم.
شب رسيديم به يکي از مقرها. من مشغول نماز شدم. مهيار هم که حسابي خمار بود، زير چشمي من را نگاه مي کرد.
بعد از نماز برگشت و گفت: ببين، نمازت غلط بود. تو يه بار دولّا شدي، اما ۲ بار سرت رو زمين گذاشتي!
با تعجّب نگاهش کردم. يعني اين پسر رکوع و سجود و اعمال نماز را هم بلد نيست!؟
فردا رفتيم يکي از مقرهاي سپاه مريوان، به دوستم گفتم: اين آقا که همراهم آمده مريضه، اگه حالش بد شد يه دونه از اين قرص ها بهش بده.
آن روز وقتي من نماز مي خواندم، مهيار هم کنار من ايستاد. او هيچ چيزي از نماز بلد نبود. به من گفت: توي نماز چي ميگي؟ بين ۲ نماز چه دعايي مي خوني؟
روز بعد بردمش يه مقرّ ديگه و همينطور تا ۷ روز او را جا به جا کردم تا کسي به مشکل او پي نَبَرد.
روز هفتم حال و روز مهيار بهتر شد. گفت: من ديگه ترک کردم، ديگه خماري ندارم .
پدرش به من گفته بود وقتي مهيار ترک کنه، به خوراک مي افته و بايد حسابي غذا بخوره.
من هم چند کارتن تن ماهي با روغن زيتون براي مهيار گرفتم. او حسابي غذا مي خورد.
✅مهيار را به يکي از مقرهاي کوهستاني بردم. آنجا بالاي ارتفاع بود و چند متر برف نشسته و شرايط بسيار سختي داشت.
آن ايام زمستان سال ۱۳۶۰ بود. مهيار در آن مقرّ کوهستاني در کنار چند بسيجي و مجاهد عراقي در واحد مخابرات مشغول شد.
هوش و استعداد خاصي داشت. رمزهاي بي سيم را سريع حفظ مي کرد. شب اول از سرما ترسيده بود. اما رفته رفته به آنجا عادت کرد .
مدتي بعد به سراغ او رفتم. با بسيجي ها حسابي جور شده بود. با برخي از آنها صحبت مي کرد و مسائل و مشکلات ديني خودش را مي پرسيد.
به نماز خواندن او نگاه کردم.....
❣ادامه سرگذشت شهید مهندس مهیار مهرام❣
انگار يک عمري نمازخوان بوده! مانند بقيه بسيجي ها شده بود.
يک ماه بعد، که از ترک مواد توسط مهيار مطمئن شدم، بي سيم زدم و گفتم: عصر بيا پايين، مي خوايم بريم تهران.
توي راه هم گفتم: تو ديگه پاک شدي، برو دنبال کار استخدام.
عصر روز بعد توي خانه بودم که مهيار تماس گرفت. با عصبانيت گفت: امير اگه شما نميري منطقه، من فردا بر مي گردم.
بعد با عصبانيت ادامه داد: اين خواهراي من هيچي نمي فهمن. يه مشت جَوون دارن اونجا جون ميدن و نون خشک مي خورن تا اينها توي آرامش باشن، امّا اينها نمي فهمن. انگار توو اين مملکت نيستن.
فردا با مهيار برگشتيم. نماز اول وقت او ترک نمي شد. حالا او به من تذکّر مي داد که نماز اول وقت و... را رعايت کن.
مهيار ديگر اهل جبهه شد. يک روز ترک کردن آن محيط معنوي برايش سخت بود. مهيار ۲ سال در کردستان ماند. من درگير کارهاي مهندسي بودم و او در کنار بسيجي ها، مسئول مخابرات سپاه سرو آباد از شهرهاي کردستان شده بود. با بسيجي ها به عمليّات مي رفت، براي آنها حرف مي زد و...
من برخي شب ها که به ديدن او مي رفتم، شاهد بودم که مهيار براي نماز شب بلند مي شد و حال و هواي عجيبي داشت.
عجيب تر اينکه، اين پسر از فرنگ برگشته، که تا مدّتي قبل نماز بلد نبود، دعاي بين نماز جماعت را با سوز خاصّي مي خواند.
او يک بسيجي تمام عيار شده بود. ياد آن زماني افتادم که خانواده او، به خاطر اعتياد، به مرگ فرزندشان راضي شده بودند.
روزها گذشت تا اينکه قبل از عمليّات والفجر ۴، در پائيز سال ۱۳۶۲ نيروهاي رزمنده به سوي منطقه پنجوين عراق حرکت کردند. يک روز بچّه ها به من خ
بر دادند که ظاهراً مهيار شهيد شده و پيکرش را برده اند سنندج.
باورم نمي شد. رفتم ستاد شهداي سنندج، گفتم: شهيدي به نام مهيار مهرام داريد؟ گفت: نه.
خوشحال مي خواستم برگردم. همان شخص گفت: امّا چند تا شهيد گمنام داريم که قرار است منتقل شوند تهران و به عنوان گمنام دفن شوند.
برگشتم تا آنها را نگاه کنم. ۷ شهيد که همه بدن آنها گلوله باران شده و با ماشين از روي سر آنها عبور کرده بودند، به عنوان شهيد گمنام کنار هم آرميده بودند.
به سختي مهيار را شناختم. يک گردنبند نقره از دوران انگليس در گردنش بود. از روي همان گردنبند او را شناختم. بقيّه هم بچّه هاي سپاه سروآباد بودند که به دست ضدّ انقلاب به طرز فجيعي به شهادت رسيده بودند.
پيکر مهيار به تهران منتقل شد. امّا خانواده اش او را تشييع نکردند. پيکر او بدون تشييع در قطعه ۲۸ بهشت زهراي تهران به خاک سپرده شد!
مراسم ختم او فقط ۱۳ نفر شرکت کننده داشت! او غريب و گمنام تشييع و تدفين شد. امّا براي مراسم چهلم او، به سراغ بچّه هاي لشگر رفتم و ماجراي اين بسيجي غريب را تعريف کردم.
بچّه هاي لشگر، دسته عزاداري راه انداختند و او را از غربت درآوردند. خيابان يوسف آباد از کثرت جمعيّت بسته شده بود.
خواهران او از ايران رفتند. پدرش در سوئيس از دنيا رفت. شهيد مهيار مهرام، راه درست و راه حق را نمي شناخت. از زماني که با انسانهاي الهي در جبهه رفاقت کرد، مزّه رفاقت با خدا را چشيد.
از زماني که راه درست را شناخت، لحظه اي در پيمودن راه حق ترديد نکرد. او بنده واقعي خدا شد. خدا هم در بهترين حالت او را به سوي خود دعوت کرد.
آنها که دوست دارند اين شهيد غريب را زيارت کنند، به قطعه ۲۸ بهشت زهرا رديف ۶ شماره ۴ در کنار شهداي گمنام بروند. روح ما با يادش شاد!
🌹شادي روح پاک اين شهيد غريب و مظلوم صلوات!
👈منبع: کتاب "...تا شهادت" (چهل روايت از آنها که توبه کرده و راه حق را پيمودند و با شهادت رفتند.) صص ۲۸ تا ۳۳_کاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي.
🌷بسم رب الفاطمة🌷
در دامان پاک ام المومنین شکوفه ای به زیبایی یاس شکوفا شده، به وسعت کوثر، زلال و جاری.
ام المومنین که اولین بانوی حامی نبی خدا بود، تکثیر شد با آمدن ام ابیها.
مادر شهیدی(خدیجه کبری)، مادر شهید آورده( فاطمه زهرا)
، غلط گفتم؛
مادر شهدا زاده شده.
و علی تنها کسی است که از تولد تا شهادت این حوریه را از نزدیک میبیند؛
علی چقدر صبور است و فاطمه چقدر خواستنی است.....
بنای ذبح قربانی داریم
به نیت: قربة الی الله
برای سلامتی و تعجیل در امر فرج و سلامتی طول عمر باعزت و برکت نائب الامام
و به قصد عرض تهنیت خدمت ائمه اطهار علیهم السلام
«اندک ما» در این دستگاه مضاعف میشود اگر خالصانه بذلش کنیم...
۶۰۳۷-۹۹۷۵-۳۷۰۹-۳۴۴۶
(مهدی آقاطهرانی/ مخصوص قربانی/ نیاز به پیامک واریز نیست)
زمان واریز: تا شام ولادت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایندولتمآخراشہ..
واقعاخستہنباشہ
حاجمیثم^^
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوربین مخفی شیراز تولید صدا و سیمای فارس
بسیار تاثیر گذار😭🥺 ... روز مادر مبارک💓🌹
26.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شاید خانمی با این مواجه شود که همسرش در این روز برایش کادو نخرد؟
و....
🍃🌸 توصیه های استاد نیلچی زاده👆👆
#میلاد_حضرت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#روز_مادر
#روز_زن
🌟شما هم به این جشن باشکوه دعوتید🌟
✨🌸✨ هیئت زینبیون ✨🌸✨
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین گمار
موضوع: نقش حضرت زهرا(س) در رشد و تعالی شیعه
مولودی خوان: امیرحسین زارع
قرارِما: چهارشنبه ساعت ۱۸
لینک ورود به جشن:
https://online.lmskaran.com/ch/mezmaryazd
🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉
💠 مضمار؛ تشکیلات اسلامی
🌐 Mezmar.ir
📱 instagram.com/mezmar.ir
📱 telegram.me/mezmar_ir
📱 eitaa.com/mezmar_ir
26.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شاید خانمی با این مواجه شود که همسرش در این روز برایش کادو نخرد؟
و....
🍃🌸 توصیه های استاد نیلچی زاده👆👆
#میلاد_حضرت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#روز_مادر
#روز_زن
🇮🇷 نشست مجازی دختران روشنا
💠 با حضور سرکار خانم رکسانا الیزابت(معصومه) از کشور آرژانتین
⏱ زمان برگزاری نشست: پنجشنبه۹۹/۱۱/16 ساعت 18 شب
ورود از طریق لینک زیر: 👇👇👇
https://iranianikv.ir/product/102/
🔴 نکته قابل توجه: کارگاه به صورت آنلاین در ساعت مقرر برگزار می گردد و برای حضور در کارگاه کافی است بر روی لینک کلیک کرده و بعد از وارد کردن نام و نام خانوادگی وارد شوید.
💐 منتظر حضور گرمتان در نشست مجازی هستیم.
جهش روشنا(کارگروه دهه هشتادی ها)
کانون فرهنگی مسجد جامع قاین
در سامانه آنلاین زینو متعلق به تربیت مدرس قرآن کریم و موسسه قرآنی کوثر ولایت
🔴مَن انقلـابی ام، امــــــام ندیده ام
♦️من۱۵ خرداد ۴۲ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"سربازان من اکنون در گهواره ها خفته اند"
♦️من ۲۲بهمن ۵۷ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"انقلاب ما انفجار نور بود" ...
♦️ من ۵ اردیبهشت ۵۹ را ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"این شن ها لشکر خدا بود" ...
و یقین دارم خدای طبس هنوز زنده است...
♦️من ۳ خرداد ۶۱ راه ندیده ام!
اما شنیده ام که :
"خرمشهر را خدا آزاد کرد" ...
♦️من چشم که باز کرده ام، امام را ندیده ام... من جنگ ندیده ام...
صدای آژیر خطر نشنیده ام، به پناهگاه نرفته ام...
♦️من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلیا کمتر است!
♦️من چشم که باز کرده ام به جای جماران و روح خدا،
حسینیه ای دیده ام با نام خمینی...
به جای روح خدا، سیـــــــــد علی را دیده ام...
حضرت ماه را...
او که یک "آه" بیشتر از خمینی دارد...
♦️من بزرگتر شده ام و او موی سپید کرده...
♦️ افتخارم این است که...
♦️من "یک شبه انقلابی" نشده ام...
♦️ من در ۲۲ بهمن ها قد کشیده ام!
♦️من جنگ تحمیلی ندیده ام اما تا دلتان بخواهد جنگ تحلیلی دیده ام...
♦️من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده ام...
♦️بی پرده بگویم من جیغ آرمیتا و نگاه بهت آلود پسرک سه ساله دیده ام ،من شهادت علم را دیده ام!
♦️ من تا دلتان بخواهد تزویر دیده ام و فتنه...
♦️تا دلتان بخواهد تهدید دیده ام و تحریم...
♦️من شهدای مدافع حرم را دیده ام
♦️یک انقلابی ام...
♦️من ۲۳ تیر ۷۸ را دیده ام...
♦️من ۹ دی ۸۸ را دیده ام...
♦️من مشارکت ۴۰ میلیونی ۸۸ را دیده ام
و ...
دهن کجی به قانون دیده ام.
♦️مَن انقلــــــــابـی ام
♦️من عهد با خدا و ناخدای کشتی انقلاب بسته ام،
نه با کَدخدا...
♦️من خون شهدای گلگون کفنمان را به یک مشت دلار نمی فروشم...
♦️من خیلی بیشتر از تعداد سال های عمرم تهدید شنیده ام که گزینه ها روی میز است...
اما شنیده ام از همان امامی که ندیده ام
🔴امریـــــــــکا هیـــــــچ غلطی نمیتواند بکند
هدایت شده از خانواده فـیــروزه ای🇵🇸
🔺اطلاعیه
با سلام، نظر به شیوع ویروس کرونا و عدم امکان برگزاری راهپیمایی چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی همانند سنوات گذشته و تصمیم ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا مبنی بر برگزاری مراسم یوم الله 22 بهمن بصورت راهپیمایی خودرویی ، خواهشمندیم با اعلام نظر خود در این زمینه ما را در برگزاری مطلوب و باشکوه مراسم راهپیمایی خودرویی یوم الله 22 بهمن یاری فرمائید.
◾️جهت شركت در نظرسنجي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي، از لينك زير وارد شويد:
lish.ir/1Pgc
همچنين ميتوانيد با اشتراكگذاري لينك فوق در شبكه هاي اجتماعي، ما را در دستيابي به نتايج بهتر ياري نمائيد.
از اهتمام شما در بزرگداشت یوم الله 22 بهمن که مصداق روشنی از تعظیم شعائر الهی است، تشکر می شود.
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
مداحی آنلاین - تو قلبم خود خدا می دونه چه خبره - محمود کریمی.mp3
8.75M
🌸 #میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا(س)
تو قلبم خود خدا میدونه چه خبره
قانون دلم اینه هر روز #روز_مادر
🎤 #محمود_کریمی
#پیشاپیش_ولادت_حضرت_مادرمبارک
#روز_مادر
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهایی که باید از علامه مصباح آموخت
🔶درس بیست و سوم: قانونگرايي
🖊احمدحسین شریفی
🔷رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای، در پیام تسلیت خود به مناسب درگذشت علامه مصباح یزدی در توصیف ایشان فرمودند: «ایشان متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم بودند» تلاش میکنم به اندازه تجربه و فهم ناقص خود و به اقتضای فضای مجازی، چند درس از سبک و روش مدیریتی ایشان را بیان کنم:
🔶سبک مديريتي علامه مصباح، سبکي قانون محورانه بود. ايشان در اجراي قانون بسيار جدي بودند و در برابر کوچکترين تخلفات قانوني نيز سختگيرانه و با صلابت برخورد ميکردند. در اين جهت حقيقتاً کمنظير بود.
🔶من کراراً گفتهام که کار اجرايي با آيتالله مصباح هم بسيار راحت و هم براي پارهاي از افراد بسيار سخت و دشوار بود؛ براي کساني که ميخواستند بر اساس قانون عمل کنند، بسيار راحت بود؛ ايشان هيچ مطالبهاي جز اجراي قانون نداشتند. اما براي کساني که احياناً توقعات فراقانوني داشتند و يا ميخواستند در مسائل اجرایی و اداری موسسه براساس سلايق و علايق شخصي عمل کنند، بسيار دشوار بود؛ چرا که ايشان هيچ مطالبهاي را جز مطالبات قانوني نميپذيرفتند.
🔶به خاطر دارم زماني را که يکي از دوستان مخلصي که سالياني به خواسته و سفارش خود حضرت استاد و البته با رضايت آن دوست عزيز، مشغول کارهاي اجرايي شده بود، و بعدها در دوره دکترا شرکت کرده و همه مراحل را با موفقيت پشت سر گذاشته بود اما به دليل مشغلههاي کاري نتوانسته بود در موعد مقرر و قانوني از رساله دکتري خود دفاع کند و طبيعتاً انتظار داشت که ارفاقي خاص براي ايشان در نظر گرفته شود، و مسؤولان آموزش هم در هيئت رئيسه موسسه درخواست ارفاق براي ايشان کردند؛ اما حضرت استاد به هيچ وجه نپذيرفتند و بلکه قاطعانه چنین درخواستی را رد کردند؛ و در ميان تعجب همه دوستان، ايشان فرمودند، ما هرگز نميتوانيم خلاف قانون عمل کنيم؛ اگر قانون چنين اجازهاي ميدهد فبها و الا هرگز. آنچه که مسلم بود اينکه ايشان هيچ استثنايي در اجراي قانون نميپذيرفت.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴درسهایی که باید از علامه مصباح آموخت
🔶درس بیست و چهارم: تفکر تشکیلاتی و گروهی
🖊احمدحسین شریفی
🔶از جمله ویژگیهای مهم مدیریتی آيتالله مصباح این بود که تلاش میکرد کارها را به صورت گروهی و جمعی اداره کند. يکي از مسائلي ایشان همواره بابت آن تأسف شديد ميخورد، اين بود که در مراکز علمي کشور ما، اعم از حوزه و دانشگاه، کارها و پژوهشهاي گروهي اهميت خود را نيافتهاند و فردگرايي و گريز از فعاليتهاي تشکيلاتي و گروهي و سازماني اصالت یافته است. اما خود ايشان در اغلب قریب به اتفاق فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي و مديريتي تلاش میکرد کارها را به صورت گروهی جلو ببرد. از تکروی و تکاندیشی پرهیز میداد و میفرمود تکروی نهایتا به خودمحوری منجر میشود. افزون بر آن، تکروی در کارهای پژوهشی موجب افزایش اختلافها و فاصله گرفتن پژوهشگران از همدیگر میشود. وی به جد بر این باور بود که هر چند «اين خردها چون مصابيح انور است» اما «بيست مصباح از يکي روشنتر است».
🔶به همين دليل حتي از دوران جواني خود دائماً در انديشه کارها و فعاليتهاي گروهی و تشکيلاتي بود و از تکروی و خودمحوری به شدت گریزان. در سن 29 سالگي پيشنهاد شکلگيري اولين تشکل رسمي حوزوي مشهور به «تشکل يازده نفري» را به منظور جلوگيري از پراکندهکاري و فعاليتهاي سليقهاي و پيشبرد بهتر و دقيقتر اهداف نهضت امام خميني ارائه ميدهد. و اساسنامه آن نيز با خط و قلم خود ايشان تنظيم ميشود. اين تشکل بذر اولية شکلگيري جامعه مدرسين حوزه علميه قم بود.
🔶البته همواره توصیه میکرد که شرط کار جمعی، انعطاف و تفاهم و آمادگی پذیرش سخن و ایده دیگران و گذشت و ایثار است؛ و خود همین یکی از اولویتهای کار جمعی است؛ زیرا کار جمعی و تشکیلاتی موجب میشود انسان اخلاقیتر شود و بکوشد فضایل اخلاقی را در خود تقویت کند.
🔶افزون بر این، در جایی میفرمود از مصادیق این سخن ارزشمند امام صادق علیه السلام که به یاران و شاگردان خود میفرمود: «اتَّقُوا اللَّهَ، وَ كُونُوا إِخْوَةً بَرَرَةً مُتَحَابِّينَ فِي اللَّهِ، مُتَوَاصِلِينَ مُتَرَاحِمِينَ، تَزَاوَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَذَاكَرُوا وَ أَحْيُوا أَمْرَنَا.» همین کار جمعی و گروهی و تشکیلاتی و پرهیز از تکروی و تکاندیشی در مسائل اجتماعی و فرهنگی و علمی و پژوهشی است.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از KHAMENEI.IR
✍🏼 دستخط: خاک پای همهی شهدا و آرزومند مقام آنها. سیدعلی خامنهای
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💌 آغاز مسابقه طرح «دلنوشته طلاب و روحانیون به مقام معظم رهبری» از ۱۵ بهمن
جزئیات بیشتر:🔻
https://hawzahnews.com/xb2mS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیت الله جوادی آملی در کنار قبر #مادر