جوانتر که بودیم وقتی حدیث
«مداد العلماء افضل من دماء الشهداء»
را میشنیدیم با خود میگفتیم مگر میشود؟!
مگر چیزی بالاتر از خون شهید هست؟!
تجربهمان کم بود. نه شهدای زیادی را میشناختیم و نه علمای زیادی را دیده بودیم.
حالا اما رحلت و شهادت دو عزیزی که یکی عمار انقلاب بود و دیگری مالک اشتر آن مثال خوبی برای فهم آن حدیث شریف است.
خون شهید، حتی شهید والامقام و مشهوری مثل شهید سلیمانی را که خیلیها زندگیاش را دیدهاند و سخنانش را شنیدهاند هم میشود تحریف کرد.
از همین خون سرخ میشود به قول شهید کاظمی روایت درشتی ساخت که مردان را نسبت به حجاب زنان و دخترانشان بیغیرت کند...
اما مداد علما را نه! مداد عالم خود عالم را روایت میکند و معنا میدهد و راهی برای تحریف راویان مغرض نمیگذارد.
و همین است که #خط_استحسان
و طرفداران #انقلاب_منهای_فقاهت را وامیدارد
که عالم را سانسور کنند، چون تحریفش دشوار است.
امسال در اولین سالگرد رحلت علامه مصباح کمتر یاد و نامی از او شنیدیم. (حتی در همین گروه)
در حالیکه شاید طبیعیتر این بود که یاد و نام مصباح و حاج قاسم که سال گذشته در کنار هم نهاده شد، همراه هم میماند...
اما رهبر ما در سخنرانی دیروز نه اسمی از آقای هاشمی که سالروز وفاتش بود آورد، نه از هواپیمای اوکراینی.
بلکه روایتش از سلیمانی و مصباح در #کنار_هم بود..
و آیتالله مصباح را اوج #غیرت_دینی نامید. غیرتی که در روایت درشت از حاج قاسم رو به تحریف نهاده بود و در روایت آیتالله مصباح باید احیا میشد.