eheyat.comهدیه-سید-الشهدا.mp3
4.66M
هدیه سید الشهدا(علیه السلام)
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #عالی
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
💎 پنج نکته قابل تأمل از امام محمد باقر علیه السلام
امام محمد باقر علیهالسلام:
مَنْ كَذَبَ ذَهَبَ جَمَالُهُ وَ مَنْ سَاءَ خُلُقُهُ عَذَّبَ نَفْسَهُ وَ كَثُرَتْ هُمُومُهُ وَ مَنْ تَظَاهَرَتْ عَلَيْهِ اَلنِّعْمَةُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ اَلشُّكْرِ وَ مَنْ كَثُرَتْ هُمُومُهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ مَنْ أَلَحَّ عَلَيْهِ اَلْفَقْرُ فَلْيَقُلْ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ
◻️كسى كه دروغ گويد، جمال او ميرود و
◻️كسى كه بدخُلقى كند خود را به عذاب در ميآورد و
◻️كسى كه غلبه كند بر او نعمتها، پس بسيار شكر كند خدا را و
◻️كسى كه اندوهش زياد شد استغفار بسيار نمايد و
◻️كسى كه فقر و درويشى او را رها نميكند، بسيار بگويد لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العليّ العظيم
📚 معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، جلد ۱، صفحه ۵۰
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
📩 عمل نیک با نیت و بدون نیت
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #پناهیان
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
🔻 مستحبات و مکروهات را بشناسیم...
🔴 ثواب نماز مرد زن دار
▫️أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَكِيمٍ عَنْ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ عَنِ اَلْوَلِيدِ بْنِ صَبِيحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: رَكْعَتَيْنِ يُصَلِّيهِمَا مُتَزَوِّجٌ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهِمَا غَيْرُ مُتَزَوِّجٍ.
🔻وليد بن صبيح گويد امام صادق سلام الله علیه فرمودند:
دو ركعت نماز كه مرد زن- دار بخواند افضل از هفتاد ركعت نماز مرد بى زن است.
📚 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۴۰
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
30_ahd_01.mp3
1.82M
سلام امام زمان🥰❤️
آغاز روزم رو با سلام و صحبت باشما آغاز میکنم آقای خوبی ها
.
.
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
#قرآن_بخوانیم❤️
⚘️ای پیامبر آنچه از کتاب (قرآن) به تو وحی شده است تلاوت کن».⚘️
کهف/سوره۱۸، آیه۲۷
#قرآن
#هرروز_یک_صفحه
#ثواب
#نشر_حداکثری
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5
همنشین مولا علی(علیه السلام)
#رمان_جانان_من #پارت۴۲ ❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥 مجلس خواستگاری تمام شد
ادامه رمان و امروز میزارم
دوتا پارت میزارم براتون😍
.
.
#رمان_جانان_من
#پارت۴۳
❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
حیدر: نرگس خانوم؟ اجازه دارم که اینطوری صداتون کنم از این به بعد؟
نرگس:جانم؟ چطوری؟
حیدر:کربلای من.
تعجب کردم نگاهی به حیدر انداختم و پرسیدم : چرا کربلای من؟
حیدر: به حاطر اینکه من کربلا رو خیلی دوست دارم و اون رو به خاطر وجود امام حسین قطعه ای از بهشت میدونم.
شمام برای من تیکه ای از بهشتی. و خیلی هم دوستون دارم. این شد که دوست دارم وقتی صداتون میزنم یاد کربلا بیفتم.
نرگس:ممنونم که من و بهشت میدونین آقاحیدر.
از تعبیر ساده و شیرینی که داشت خوشم آمد. از ته دلم خوشحال بودم که اتفاقی که مدت ها انتظارش را میکشیدم افتاد.
با ایستادن ماشین نگاهم را سمت حیدر چرخاندم.
دستم را گرفت و بوسه ای بر آن زد.
محو چشمانش شدم و لبخندی بر لبم نشست.
دلم میخواست تک تک این لحظه ها را قاب کنم و برای همیشه به دیوار قلبم آویزان کنم.
کنار باغ سر سبزی ایستاده بودیم. آنقدر گرم صحبت بودیم که نفهمیدم کی به مقصد رسیدیم.
سبزه های کوتاه و بلند زیادی روبرویمان بود. درختان پر شکوفه و زیبا که منظره روبرو را شبیه به تابلوی نقاشی میکرد که برای به وجود آوردنش باید سال ها تلاش کرد.
حیدر دستم را گرفت و باهم وارد باغ شدیم.
آرام گفتم:اینجا باغ عمومیه؟ اجازه داریم بیایم؟
حیدر: نه باغ شخصیه. فعلا داریم.
دویدنتون خوبه؟
با تردید گفتم: آره..چطور؟
حیدر: خب الحمدلله خواستم بگم هر وقت اومد صاحب باغ اونوقت با شمارش من میدوییم هردو.
با تعجب نگاهی به چهره حیدر انداختم.
نرگس:شوخی میکنین درسته؟
کاملا عادی و با بی خیالی جواب داد:
شما چی فکر میکنین؟
از جدیتی که داخل چهره اش بود جا خوردم و گفتم: ای وای پس زودتر بریم بیرون آقا حیدر. من از همین الان استرس دارم.
حیدر دستم را گرفت و گفت: یک، دو سه!!
و شروع به دویدن کرد.
من هم پشت سرش دویدم.
در قسمتی از باغ روی زمین دراز کشید.
نگرانش شدم و خودم را به سرعت به او رساندم.
با شنیدن صدای خنده اش من هم خندیدم.
نرگس: منو سرکار میزارین؟ پس منتظر انتقام و این داستانا باشین دیگه جناب قلیچ.
نیشخند مرموزانه ای زدم.
حیدر کمی به من نگاه کرد و چهره ی مظلومانه ای به خود گرفت.
حیدر: دلتون میادد؟باشه اگه خواستین کاری کنین فقط حواستون باشه من قلبم ضعیفه ها خودتون میدونین.
و بعد دراز کشید و چشمانش را بست.
من هم کنارش دراز کشیدم و چشمانم را بستم.
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاک شدن از گناهان با این کار بسیار ساده
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد #شجاعی
اگه هنوز عضو نیستی یا علی👇🔗
https://eitaa.com/joinchat/2864513303C46e26b8fd5