eitaa logo
همراهان کیانمهر
65 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
58 فایل
#همسنگران‌جهادتبیین علمی-تربیتی-اجتماعی-سیاسی-فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
سؤالات بسیاری درباره شیطان مطرح می‌شود از جمله اینکه چرا وقتی شیطان رجیم در جریان سجده به انسان شکایت و اعتراض کرد، از درگاه خداوند رانده شد ولی فرشتگان دیگری که به اصل خلقت انسان اعتراض کرده بودند و می‏گفتند انسان در روی زمین خون‌ریزی و قتل می‏کند، از درگاه خداوند رانده نشدند بلکه خداوند متعال با کمال احترام به آن‌ها جواب کریمانه داد؟
تفاوت سؤال و اعتراض شیطان با فرشتگان در تبیین اینکه چرا خداوند، شیطان را در برابر سجده نکردن و اعتراض، از درگاهش راند ولی فرشتگان که به اصل خلقت انسان اعتراض داشتند، رانده نشدند. به چند نکته باید توجه کرد:
نکته اول/ پرسش بر چند گونه است👇
1⃣ استفهامی؛ اگر کسی یا کسانی نسبت به یک موضوع، که حکمت آن را نمی‌دانند، سؤال می‏کنند تا آن را بفهمند، استفهام رخ داده است. یعنی در طلب فهم چیزی هستند که نمی‌دانند و طالب فهم‌اند. این نوع پرسش نه تنها نکوهیده نیست که از نگاه دین و عقل، بسیار ستوده و با ارزش است. اساسا کلید آگاهی و تعالی علمی و عقلی انسان همین گونه پرسش‌ها و کنجکاوی‌هاست. ✍خداوند در دو جا از قرآن کریم می‏فرماید: «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ هر چه را نمی‏دانید از اهل ذکر (دانایان) سؤال کنید» 📚(نحل/43) ✍پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من لم یصبر علی ذل التعلم ساعه بقی فی ذل الجهل ابدا؛ هر کس ساعتی ذلت پرسیدن و آموختن را تاب نیاورد، تا ابد در ذلت نادانی خواهد ماند. 📚(بحارالانوار، ج 1، ص 71.) ✍امام صادق علیه السلام فرمود: من رق وجهه رق علمه؛ هر کس از پرسیدن حیا کند، علمش نازک و نحیف خواهد بود 📚(بحار، ج 68، ص 331)
2⃣ استنکاری و استکباری؛ گاهی پرسش با انگیزه‌هایی غیر از آموختن و فهمیدن صورت می‌گیرد. پرسش‌گر یا می‌داند و یا تنها در صدد انکار و بی اعتبار کردن یک گزاره است؛ سؤال می‏کنند تا طرف مقابل را زیر سؤال ببرند. نظیر «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ؛ آن‌ها را نگه دارید که باید باز پرسی شوند» 📚(صافات/24) از گنهکاران سؤال اعتراضی می‏پرسند.
نکته دوم/ علت تکریم فرشتگان و مقام انسان کامل👇
با توجه به تفاوت دو نوع پرسش، روشن است که اعتراض و سؤال فرشتگان (فرشتگانی که مخصوص اهل زمین هستند نه همه فرشتگان) از قسم اول بود؛ یعنی مطلبی را نمی‏دانستند و برای آن‌ها روشن نبود، پرسیدند تا اینکه چیزی یاد بگیرند. این سؤال نه تنها استکباری نبود که مؤدبانه هم بود. لذا هم در اول و هم در آخر سؤال، «تسبیح» مطرح است و به نزاهت و پیراسته بودن خداوند از کارهای غیر حکیمانه اعتراف دارند 📚جوادی آملی، تفسیر اعراف، همان، جلسه 30 فرشتگان بعد از فهمیدن اینکه سجده (تواضع) در برابر انسان، به بدن او نیست که از خاک آفریده شده است، بلکه تواضع در برابر مقام انسانیت و خلیفه خداست که در کالبد او روح خداوند دمیده شده است، «فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ؛ هنگامى که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگى براى او سجده کنید» 📚(حجر/29) وجود دارد و در حقیقت این سجده بر خداست،
چرا سجده بر خداست❓ چون خلیفه یعنی: جانشین، و جانشین، خود استقلال رای ندارد، بلکه باید، حرف او و کارهای او را انجام بدهد و همین خلیفه، شاگرد خداست. چون خداوند اول معلم انسان است و همین انسان، استاد ملائک است و تعظیم در برابر او هیچ محذوری ندارد در مقابل او سجده کردند و خاضعانه به فرمان الاهی گردن نهادند.
بنابراین، سؤال فرشتگان نه تنها زشت نبود که ممدوح نیز بود. به همین خاطر بعد از بر طرف شدن شبهه «که منظور از انسان آن جنبه خاکی و خون‌ریزی او نیست» همه آن‌ها در برابر عظمت انسانیت سر تعظیم فرود آورند.
نکته سوم/ علت رانده شدن شیطان👇
اعتراض شیطان از نوع دوم، یعنی استنکاری و اعتراض‌آمیز بود. شیطان نگفت: من نمی‏دانم، بلکه گفت: می‏دانم ولی سجده نمی‏کنم! یعنی ربوبیت تو را قبول ندارم! وقتی خداوند به او فرمود: «قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ؛ (خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنى؟» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل» 📚 (اعراف/12) دلیل و قیاس درست کرد: «... قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ؛ گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل» و هیچ کاملی برای ناقص سجده نمی‏کند. پس من نیز نباید بر او سجده کنم.
در اعتراض شیطان دو چیز نهفته است: ❌ یکی این که من بهترم و تو پست‌تر از من را بر من ترجیح دادی ❌ و دوم این که من فرمان تو را بر نمی‌دارم و سجده نمی‌کنم؛ یعنی هم عدالت و حکمت خداوند را زیر سؤال برد و هم در برابر فرمان او گردن فرازی و عصیان‌گری کرد.