-خداوند سلطنتی بی نظیر به سلیمان(ع)عطا فرمود و حکومت وی را محکم نمود و بر تمام دشمنانش پیروزی بخشید.
-دارای علم، حکمت و قدرت قضاوت به حق و عادلانه حتی در دوران نوجوانی بود.
- سخن گفتن با پرندگان، مورچگان، و سایر حیوانات.
-داشتن لشکرهایی از جنیان و پرندگان.
- باد تحت فرمان او بود.
-جنیان و شیاطین مسخّر او بوده، برایش بنّایی و ساختمان سازی و غوّاصی می کردند.
_جاری ساختن چشمه مس
🔴درقرآن، سلیمان(علیه السلام) را پیامبرى بزرگ مى خواند، با علم سرشار و تقواى بسیار، پیامبرى که با داشتن حکومت عظیم، هرگز اسیر مقام و مال نشد، و به آنها که از سوى ملکه «سبأ» براى فریفتنش هدایاى بسیار گرانبهائى آورده بودند، گفت: أَ تُمِدُّونَنِ بِمال فَما آتانِیَ اللّهُ خَیْرٌ مِمّا آتاکُمْ: «آیا مرا به وسیله مال مى خواهید کمک کنید؟ در حالى که آنچه خدا به من داده است، از آنچه به شما داده برتر است».سوره نمل آیه ۳۶
پیامبرى که، تمام آرزویش این بود، بتواند شکر نعمتهاى پروردگار را به جا آورد: وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ:«گفت پروردگارا ! مرا یارى و الهام کن، تا بتوانم شکر نعمتهائى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به جاى آورم».سوره نمل آیه ۱۹
رهبرى که، حتى اجازه نمى داد، کسى آگاهانه به مورچه اى ستم کند، لذا در وادى «نمل»، مورچه اى صدا زد: یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لایَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لایَشْعُرُونَ:«اى مورچگان به لانه ها بروید، مبادا سلیمان و لشکریانش نا آگاهانه شما را پایمال کنند»!.سوره نمل آیه ۱۸
عبادت کارى بود که، هر گاه لحظه اى به دنیا مشغول و از ذکر خدا غافل مى شد در مقام جبران بر مى آمد و مى گفت: إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی: «افسوس که علاقه به نیکى ها (اسب هاى سوارى آماده جهاد) مرا لحظه اى از یاد خدایم به خود مشغول داشت».سوره ص آیه ۳۲
حکیمى بود که، در عین قدرت، جز با منطق، سخن نمى گفت، و حتى در گفتگو با پرنده اى همچون «هدهد»، حق و عدالت را از دست نمى داد.
حاکمى بود که، معاونش آن چنان از «علم کتاب» سرشار بود، که در یک لحظه مى توانست تخت «بلقیس» را حاضر کند.
👈 قرآن او را با اوصافى همچون «أَوّاب» (بسیار بازگشت کننده به سوى خدا) و «نِعْمَ العَبْدُ» (بنده بسیار خوب) خوانده.
👈کسى که، خداوند «حکومت» و «علم» را در اختیار او قرار داده بود، و کسى که، او را مشمول هدایت خویش فرموده بود، و کسى که، یک لحظه در عمرش به خدا شرک نورزید.
با این حال، ببینیم تورات تحریف یافته کنونى، چگونه دامان پاک این پیامبر بزرگ را آلوده به شرک و غیر آن مى کند.
✅انبياي الهي به خاطر مقام قرب و منزلت و عبادتشان و ويژگي هاي برتر، داراي اختصاصات بوده اند که به سبب اين اختصاصات در خدمت بندگان الهي قرار داشتند. اگر پيامبران نعمت هايي در اختيارشان بود از اين نعمت ها و مواهب در راه خداوند و گسترش توحيد سود برده اند.
💠مواهبی که خداوند به حضرت سلیمان علیهالسلام بخشیده بود عبارتند از:
1. خداوند باد را تحت فرمان او قرار داده بود تا از آن در پيشبرد اهداف الهي سود ببرد.انبیا۱۸ و سبا ۱۲
2. جن ها و برخي از موجودات ديگر در تسخير و در فرمان او بودند.
3. معدن مس گداخته و مذاب در اختيارش بود و مثل آب در خدمتش بود.
4. خداوند فرموده: به آنان علمي عطا شده که به خيلي ها اين برتري داده نشده است.نمل ۱۵ و۱۶
5. علم آگاهي به زبان حيوانات (منطق الطير).انبیا ۷۹
6. حکومت گسترده بر زمين./انبیا۷۹
7. کوه ها در تسخير و در فرمان او بودند و پرندگان در تسبيح و مناجات با او همنوا بودند.
10. خداوند شياطين را به دست او در بند کرد.
نعمت ها و برتري هاي ديگري نيز داشته است.
ما شیطانهای جنی را برای سلیمان علیهالسّلام مسخر کردیم، تا هر یک از آنها که کار بنایی را می دانسته، برایش بنایی کند و هر یک از آنها که غواصی را می دانسته برایش در دریاها غواصی کند، و لؤلؤ و سایر منافع دریایی را برایش استخراج کند.
"و آخرین مقرنین فی الاصفاد" کلمه "اصفاد" جمع "صفد" است، که به معنای غل آهنی است، و معنای جمله این است که: ما سایر طبقات جن را برای او مسخر کردیم، تا همه را غل و زنجیر کند و از شرشان راحت باشد.
💠 آیات ۱۲و ۱۳ سباء
دربارۀ خدماتی که اجنّه به حضرت سلیمان(ع) میدادند، آمده است:
«و باد را برای سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه [راه] بود و معدن مس را برای او ذوب [و روان] گردانیدیم و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار میکردند و هر کس از آنها از دستور ما سر برمیتافت از عذاب سوزان به او میچشانیدیم؛ [آن متخصّصان] برای او هر چه میخواست از نمازخانهها و مجسّمهها و ظروف بزرگ مانند حوضچهها و دیگهای چسبیده به زمین میساختند ای خاندان داوود شکرگزار باشید و از بندگان من اندکی سپاسگزارند.
____________________________
●«غدو» به معناى حركت در طرف صبح
●«رواح»، حركت از ظهر به بعد است
●«عين» ظرفى است كه در آن مسّ ذوب مىشود.
●«جفان» جمع «جفيه»، ظرفهاى بسيار بزرگ را گويند كه مثل حوض است.
●«جَواب» جمع «جابيه»، به معناى حوض است.
●«قدور» جمع «قِدر» به معناى ديگ است.
●«راسيات» جمع «راسية» به معناى ثابت است.
💠در این آیات، حدّاقل ۵ موضوع در ارتباط با اجنّه مطرح شده است:
۱. جریان چشمههای مس و به کارگیری اجنّه در این راستا؛
۲. ساخت محاریب (محرابها)؛
۳. ساخت تماثیل؛
۴. ساخت ظرفهایی همچون حوض؛
۵. ساخت دیگهای ثابت و بزرگ غیرقابل انتقال.
🤔با تأمّل در این آیات، پرسشهایی جدّی برای ما ایجاد میشود از جمله آنکه آیا سلیمان(ع) جامعهای وهمی را سامان داده است که در آن بناهای عظیم ناگهان ساخته میشود؟ ظروف غذای عظیم به یک باره شکل میگیرد؟ محاریب به صورت اتّفاقی بنا میشود؟ و … در حالی که هیچ اثری از سازندگان آن مطرح نیست؟ که اگر چنین باشد، چه موضوعی در تربیت رقم خواهد خورد؟ و آیا این روال، جامعه را به سمت وهم بیشتر حرکت خواهد داد یا به سمت هدایت و ارتقاء و کمال؟
⏪پاسخ آنکه: جامعۀ سلیمانی جامعهای برای جریان تربیت الهی است:
«وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِینَ کَانُواْ یُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنَی عَلَی بَنِی إِسْرَآئِیلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا کَانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا کَانُواْ یَعْرِشُونَ؛
و به آن گروهی که پیوسته تضعیف میشدند [بخشهای] باختر و خاوری سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم، به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند، وعدۀ نیکوی پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقّق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند، ویران کردیم.»
و در جریان تربیت، این انسان، خلیفـه الله است و اشرف مخلوقات که دشمن آشکار بشر را به خدمت گرفته و آنان را در جهت تأمین منافع الهی به کار میگیرد. در این میان، نوع سخن، چگونگی تعامل و نوع تربیت سلیمانی در پیچیدهترین شرایط موجود است که میتواند ارائهگر «مُلک الهی» و نشان دهندۀ قوّت یک «مَلِک الهی» در ادارۀ توحیدی یک جامعه باشد.
💠زیر بنای نبوت و امامت را یک چیز تشکیل می دهد و این دو مقام مانند حلقه های زنجیر به هم متصل هستند؛ و شرایط حاکم برای متصدیان این دو اصل از اصول دین [انبیاء و امامان معصوم (علیهم السلام)] نیز در مواردی مشابه یکدیگر است. در روایات اسلامی شباهت های زیادی برای امام زمان (عج) با برخی از پیامبران (علیه السلام)آمده است.
🔴🔴شباهت امام زمان(عج) به حضرت سلیمان (علیه السلام)
1- حضرت داوود, سلیمان علیهماالسلام را جانشین خود قرار داد در حالی که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود, حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز خداوند او را خلیفه قرار داد در حالی که تقریبا پنج ساله بودند.
2- خداوند به سلیمان علیه السلام ملکی عنایت کرد که برای هیچ کس بعد از او از نظر کیفیت نبود. چه اینکه سلاطین جهان حکومتشان آمیخته به جور و فساد است, ولی سلیمان می خواست حکومتش آن طور نباشد, و نیز سلطنت و حکومت پادشاهان و امرای زمین تنها بر انسانها است, ولی حکومت سلیمان (علیه السّلام) بر جن و انس و پرندگان بود. همچنین خداوند متعال مُلک و حکومتی به حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) عنایت خواهد فرمود که برای احدی از اولین و آخرین - از نظر کمّیت و کیفیت مانندش نبوده است.
3- خداوند باد را در تسخیر حضرت سلیمان (علیه السّلام) قرار داده بود, حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز خداوند باد را در خدمتش قرار می دهد.
4- حضرت سلیمان (علیه السّلام) مدتی از قومش غائب شد, حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز غیبتش طولانی تر از سلیمان است.
5- حضرت سلیمان (علیه السّلام) حشمة الله بود, حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز حشمة الله است.
🔵🔵شباهت امام مهدی (عجل الله فرجه الشریف) به حضرت داوود (علیه السّلام)
1- آهن به امر خداوند برای حضرت داوود(علیه السّلام) نرم شد و حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز, خداوند آهن را برایش نرم می کند. چنان که امام صادق(علیه السّلام) فرمود: مردی به خدمت صاحب الزمان (عجل الله فرجه الشریف) می آید و عرض می کند: آهن برای حضرت داوود (علیه السّلام) نرم شد, اگر تو هم مانند او [معجزه] بیاوری تصدیقت می کنیم. پس آن حضرت معجزه ی حضرت داوود (علیه السّلام) را به او نشان می دهد, ولی آن شخص منکر می شود, پس حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) عمود آهنینی به گردن او می اندازدکه هلاک می شود و می فرماید: این سزای کسی است که آیات خدا را دروغ انگارد».
2- حضرت داوود (علیه السّلام) به الهام در میان مردم حکم می کرد. حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) به حکم داوود قضاوت خواهد کرد و از بیّنه و شاهد نمی پرسد و نیازی به آن ندارد.
3- سنگ با او سخن گفت و صدا زد: «ای داود! مرا بگیر و جالوت را با من به قتل برسان». حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز, علم و شمشیرش او را صدا می کنند و می گویند: «ای ولی خدا! خروج کن و دشمنان خدا را به قتل برسان»
4- حضرت داوود (علیه السّلام) را خداوند عزوجل در زمین خلیفه ساخت و فرمود: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى» خداوند حضرت مهدی را نیز خلیفه روی زمین قرار داد.« أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلیلاً ما تَذَكَّرُونَ »
5- حضرت داوود (علیه السّلام) جالوت را کشت, حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) نیز شیطان را می کشد.
آیه ۱۴ سباء
فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ
پس چون مرگ را بر سليمان مقّرر داشتيم، كسى جنّيان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبندهى زمين (/ موريانه) كه عصايش را (به تدريج) مىخورد، پس چون سليمان به زمين افتاد جنّيان دريافتند كه اگر غيب مىدانستند، در آن عذاب خوار كننده (كارهاى سخت) نمىماندند.
______________________________
✅ زمان مرگ، به دست خداست. «قَضَيْنا»
👈 مرگ، حتّى به سراغ كسانى كه نبوت و سلطنت را يكجا دارند مىرود. «قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ»
👈حيوانات، مأموران خدا هستند. دَلَّهُمْ ... دَابَّةُ الْأَرْضِ
❌ جنّ، غيب نمىداند. (با افتادن سليمان به زمين، هم خود جنّ فهميد كه غيب نمىداند و هم مردم فهميدند كه ادّعاى جنّ مبنى بر آگاهى از غيب بيهودهاست.) تَبَيَّنَتِ ... لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ...
👈 جنيان داراى احساس عزّت و ذلّت و گريز از كار سخت هستند. «ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ»
💠وفات حضرت سلیمان (ع)
خداوند متعال به حضرت سلیمان( ع) درباره ی مرگش وحى کرد:نشانه مرگ تو رویش درختی در بیت المقدس است که این درخت« خرنوبه» نام دارد. حضرت سلیمان( ع) روزى فهمید که درختی در بیت المقدس روییده است. نام آن درخت را پرسید. درخت گفت:« خرنوبه»! سلیمان بی درنگ به محل عبادتش رفت و در حالت ایستاده که بر عصایش تکیه داده بود، از دنیا رفت. سلیمان تا چند روز پس از مرگش به همان وضع بود و جنّ ها و انسان ها به تصوّر اینکه وی زنده است و نگاهشان می کند، مثل گذشته مشغول به فعالیت بودند تا این که موریانه ای به عصای او وارد شد و درون عصا را خورد. عصا شکست و سلیمان بر زمین افتاد.( اینجا بود که همه فهمیدند حضرت سلیمان( ع) از دنیا رفته است)
💠براساس روایاتی دیگر، حضرت سلیمان( ع) در یکی از روزهای باشکوه فرمانروائی و پیامبری، گفت که هیچ کس مزاحم او نشود و او ساعتی را از بالای قصر، به تماشا بنشیند، به عصای خود تکیه زد و به اطراف قصر با خوشحالی نگاه میکرد و از آنچه خداوند به او بخشیده بود، مسرور و شادمان بود که ناگهان جوان خوشروئی را در کنارش دید که به او لبخند میزند.
سلیمان گفت:چه کسی به تو اجازه داده که به اینجا بیایی؟ جوان گفت:من با اجازه صاحب اصلی قصر به اینجا آمده ام. پیامبر خدا متوجه شد که، وی عزرائیل است و برای قبض روح او، از طرف خداوند آمده است. به این ترتیب به او گفت:ماموریتت را انجام بده که این روز خوشی و سرور من بود و خدا نخواست که من به جز دیدار و لقائش، خوشی و سروری داشته باشم. سلیمان از دنیا رفت، ولی هم چنان بر عصایش تکیه زده بود، کسی اجازه نداشت به ایوان برود و بداند که او مرده است تا این که خداوند امر کرد که موریانه ها عصایش را بجوند و سلیمان با آن حشمت بی مثال بر ایوان قصر افتاد. طبق گفته ی اکثر مورخین، حضرت سلیمان( علیه السلام) پنجاه و چند سال عمر کرده است.