eitaa logo
همراه با قرآن کریم📖
90 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
49 ویدیو
1 فایل
⭕همراه با قرآن کریم https://eitaa.com/hamrahbaquran خادم القرآن گمنام @najvaaseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💠سوره مجادله با یک مسئله به ظاهر فرع فقهی شروع می شود و شکایت بانوی محترمه ای است که محضر رسول خدا آمده و شکایت کرده از یک داستانی که در زندگی او پیش آمده و آن مسئله ظهار است.در دوره جاهلیت در پیوند خانوادگی و زناشویی یک روابط خاصی بوده که یکی از فروعش همین مسئله ظهار بوده که در جاهلیت مرسوم بوده همسر خودشان را تشبیه به مادر می کردند و دیگر برای همیشه این همسر برای آنها حرام می شد. قرآن می فرماید«قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتی تُجادِلُک فی زَوْجِها وَ تَشْتَکی إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ یسْمَعُ تَحاوُرَکما إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ بَصیر»(مجادله/۱)؛یعنی خدای متعال قول آن کسی را که خدمت شما آمده و مجادله می کند و در باب داستانی که برای او و همسرش پیش آمده؛را شنید. 👈مجادله یعنی گفتگو و اینکه چیزی بگویی و بشنوی و دوباره رد و بدل بشود. حضرت در مقابل این شکایت ظاهراً سکوت کردند تا آیه نازل شد و خدای متعال برخورد کرد با این حکم جاهلی واین حکم را الغا کرد؛خدای متعال می فرماید: این سنت غلطی است؛ ومادر آن کسی است که انسان را به دنیا آورده و با تشبیه و استعاره واز این حرفها نمی شود مادر درست کرد. و این حد، حد جاهلی است و باطل شده اگر کسی هم بعد از این چنین کاری کرد خدای متعال یک کفاره های سخت برای او در نظر گرفته است. سپس خداوند میفرماید:«وَ تِلْک حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْکافرین »(مجادله/4)؛یعنی این ها حدود خدا هستند 🤔 یعنی چه؟ خیلی ها تلقی کردند این شرایعی که اسلام دارد بخصوص در مورد روابط اجتماعی وخانوادگی و امثال اینها، مناسبات دوران خاص جزیره العرب است و برای یک شرایط خاص اجتماعی است و نمی شود اینها را به تاریخ تسری داد و سرایت به کل جوامع و تاریخ ندارد.قرآن به شدت با این برخورد می کند و می فرماید که این حد خداست. 💠داستان این است که در سوره مجادله ظاهر امر در مورد یک حکم فقهی است امّا به بحث یعنی و کشیده می شود که در ادامه از دوگانه و سخن می گوید. ❌ محاده با خدا یعنی دعوا بر سر حدودی که خدای متعال معین کرده است. 👈 صرفاً یک قانون اعتباری و قراردادی نیست بلکه مرزهای خداپرستی و مرزهای توحید و مرزهای جریان الوهیت اوست. ❌ کسانی هستند که در تمام امور در مقابل حکم و حدود الهی حکم خود را قرار داده و با خدا مقابله می­کنند و در واقع می­خواهند نظام و جریان الوهیت درعالم را برای خود قائل باشند.! و این اصلاً بحث حقوقی نیست بلکه بحث است!وتکویناً خدای متعال به ما اختیار داده، که یا را انتخاب می کنیم یا را انتخاب می کنیم! یک عده ای تعدی از حدود می کنند واز این حد خارج می شوند و یک جور دیگر زندگی و تجارت می کنند ودر یک چارچوب دیگری معامله می کنند و قرارداد می بندند.یک عده ای هم هستند که محاده می کنند یعنی مقابل حد خدا حد می گذارند؛در حالی که خدای متعال چارچوب معین کرده و حدود الوهیت است،اما یک حد دیگری می گذارند این معنایش این است یک اله دیگری را حاکم می کند،یک دین دیگری را حاکم می کند. محادین یعنی آنهایی که در حدود الهی با خدای متعال درگیر هستند.و در مقابل دین خدا دین می گذارد و مقابل شرایع خدا شرایع می گذارد.خدای متعال فرموده اینطوری زندگی کنید قواعد اکل و شرب و ازدواج وصلح و جنگ واشتغال و این قواعدی که گذاشته این طوری باشد،اینطوری درس بخوانید اینطوری بخوابید اینطوری ازدواج کنید اینطوری جنگ کنید اینطوری صلح کنید؛ اما مقابل اینها می آید در جامعه بشری ریل گذاری می کند و بعد کم کم می بینید همه حدود الهی را تغییر می دهد یک مرزهای دیگری را برای زندگی می گذارد و همه مرزها را زیرپا می گذارد. محادین کارشان این است و کارشان به جایی می رسد که در همه حدود با خدای متعال دعوا می کنند. 👈در سوره طلاق باز بحث از احکام روابط خانوادگی است و آنجا هم می فرماید«تِلْک ... 👈 در سوره بقره در آیه۲۲۹هم از روابط خانوادگی و نحوه جدا شدن دو نفر که داستان طلاق است،بحث می کند و می فرماید«تِلْک فَلا تَعْتَدُوها و مَنْ یتَعَدَّحُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُون»اینها است 💠آری! جدا شدن از حدود الهی مبدأ یک نوع رنج و عذاب برای انسان و جامعه می شود. مثل همین داستانی که پیش آمده و کار به شکایت و شکوا و مجادله و محاوره با حضرت کشیده و خدای متعال هم آن حد جاهلی را الغاء کردند و یک حد دیگری گذاشتند و میفرمایند تلک حدود الله؛ یعنی این حد خداست واینطور نیست که یک حکمی است که یک کسی کرده یا اقتضاء مناسبات اجتماعی دوره فلان در جزیره العرب است بلکه حدود الله است وجامعه یا انسان هایی که کفر بورزند و بپوشانند و از این حدود چشم پوشی کنند و جلوی تحقق این حدود را بگیرند مبتلا به می شوند.
❌عذاب مهین در محاده با حدود الهی إِنَّ الَّذینَ وَ رَسُولَهُ کبِتُوا کما کبِتَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِم »(مجادله/5) دونکته در آیات مطرح شده است: و و است و یکی هم است. که در در آیه ۵مجادله می فرماید آنهایی که با خدای متعال می کنند می شوند چنانچه پیشینیانشان هم همینطور بودند.اینطور نیست که کسانی که دست به محاده می زنند پیروز از میدان درگیری بیرون می آیند. احدی در محاده با خدای متعال نه گذشتگان نه در امت شما نجات پیدا نمی کنند. پس دو عذاب است: یکی یکی ؛ یعنی هم رنجِ سخت و هم رنجی که یک نوع خواری و سبکی برای انسان می آورد و انسان را کوچک و خوار می کند و این دو، نتیجه کفر به حدود الله است. هرکسی بعداز آیات بینات با حدود الله درگیر بشود و محاده کند نتیجه اش و است و استثناء هم ندارد.! یعنی؛ احدی در محاده با خدای متعال نه گذشتگان نه در امت شما نجات پیدا نمی کنند. 👈سپس می فرماید این داستان به اینجا هم ختم نمی شود «یوْمَ یبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمیعاً فَینَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلی کلِّ شَی ءٍ شَهید»(مجادله/6) قصه این داستان محاده در عالم دنیا سرهم نمی آید اگر کسی با خدای متعال وارد محاده شد این داستان ادامه دارد و اینجا قائله ختم نمی شود. آنها یک حد را زیر پا گذاشتند اما این عمل، یک جهنم به پا کرده است و عمل گم نمی شود و پایان عمل هم دنیا نیست. این عمل را خدای متعال احصاء می کند گرچه آنها فراموش می کنند و یادشان برود اما در دستگاه خدا چیزی گم نمی شود. خداوند آنها را با کل عملشان مواجه می کند و خدای متعال بر هر چیزی گواه و آگاه است و علم الهی احاطه به همه عوالم دارد. در واقع محادین پا به یک درگیری ای گذاشتند که خروجیش و است.
🔴 باطن حدود الهی 👈 اصلی ترین حدی که خدای متعال مشخص کرده است، است. در این حدود الهی هم که دین خداست و مرزهای الوهیت اوست ما اگر بخواهیم زندگی کنیم و در سایه الوهیت، بندگی کنیم در چارچوبه این مرزها باید راه برویم. خروج از آنها خروج از بندگی است و التزام به آنها التزام به بندگی است. این حدود هم ظاهر و باطن دارد حد اولیش همین قواعد نماز و روزه و عبادت و تجارت و ازدواج و این مناسباتی است که ظاهر شریعت است و باطن اینها ولایت است. یعنی حدود، مرزهای ولایت الله هستند ودر آن طرف مرزهای ولایت شیطان هستند. است. آنهایی که با حدود الله مقابله می کنند کارشان به جایی می رسد که ❤️ را هم می خواهند عوض کنند و این ولایت را بردارند و یک چیز دیگر جای آن بگذارد؛ چنانچه آمد نزد حضرت و گفت که تبدیل کن؛ یعنی نه فقط حکم را تبدیل کن بلکه مسیر ولایت را عوض کن و جای ❤️ یک کس دیگری را بگذار. این می شود مقابله با حدود. مقابله با حدود الله از شرایع شروع می شود تا به مقابله با ولایت می رسد. ❌محادین اینطور نیست که فقط شرایع را تغییر می دهند بلکه چارچوبه ولایت را عوض می کنند و می گویند که ولایت و امامتی که خدا گذاشته نباشد و یک نظام سیاسی دیگر باشد. یعنی امامت را تبدیل به پادشاهی می کند. در خطبه غدیریه حضرت است که «یجْعَلُونَهَا مُلْکاً وَ اغْتِصَاباً» و بعد هم آن را حذف می کنند. اینطور نیست که محادین فقط با فروع درگیر باشند بلکه «وَ یقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَل »(رعد/25) یعنی آن رشته هایی که خدا دستور اتصال به آنها را داده قطع می کنند و جایش یک رشته های دیگری می گذارند. اگر خدای متعال یک محیط ولایتی درست کرده و همه را دعوت کرده که متصل به او بشوید همه زندگی باید همراه با امام❤️باشد این حدود را به هم می ریزند و می خواهند امام جامعه و اصلاً مفهوم امامت را عوض کنند و امامت را تبدیل به سلطنت به پادشاهی و امپراطوری و دموکراسی بکنند، هر شکلی که به آن بدهید فرق نمی کند. یک طرف امامت است یک طرف شیطنت است! 👈این سوره از یک حکم فرعی شروع می کند ولی می فرماید داستان این نیست؛ بلکه داستان محاده با خداست. همه حدود خدا را می خواهند به هم بریزند! به هیچ چیز هم رحم نمی کنند؛ و الا این که واضح است و خدا می فرماید: مادر آدم کسی است که او را به دنیا آورده، این چه حدی است که می گذارید؛ چرا یک کسی را می خواهی جای مادر خودت بگذاری؟! 👈محادین به هیچ حدی رحم نمی کنند و آنهایی که حدود خدا را می شکنند اگر بهشان اجازه بدهید تا اینجاها هم پا می گذارند و برای آدم مادر و پدر و نسل درست می کنند. این چیزهایی که امروز در عالم خیلی عجیب و غریب می بینید؛ رابطه ها را قطع می کنند و بچه آزمایشگاهی درست می کنند؛ من وارد نشوم. همه حدود را به هم می ریزند. آنجایی هم که واضحات است رویش پا می گذارند. مگر می شود با یک جمله یک دفعه این آدم مادر تو بشود؟! لذا می فرمایند که نگاه نکنید که یک جمله می گوید و یک ارتباط خانوادگی را به هم می زند؛ این در واقع حدود خدا را زیر پا می گذارد و یک قانون دیگری می گذارد. محادینی هستند که می خواهند خودشان حد بگذارند و خودشان اله باشند. حد خدا را می شکنند و حد خودشان را می آورند. این محاده به یک مقابله و درگیری کشیده می شود. رعایت حدود در این شرایط تقوا می خواهد و سنگینی هم می خواهد. اگر آیات سوره طلاق را هم ببینند اصلاً داستان همین است. در آنجا بحث از و و برای رعایت حدود نازل می شود که در این شرایط سختی که محادین می خواهند حدود را به هم بریزند، رعایت حدود الهی خیلی کار سختی است و تقوا می خواهد. داستان مقابله با سیدالشهداء💔 هم همین داستان محاده است. محاده سر از نجوا و حزب در می آورد و می شود همینی که شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در از بِ بسم الله تا آخر... فضایل حضرت علی❤️(ع) است. 🍃🌸 کانال همراه با قرآن کریم https://eitaa.com/hamrahbaquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻صفحه ۵۴۳ سوره مجادله 🔻  7_آیا ندانسته‌ای‌ ‌که‌ ‌خدا‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌در‌ آسمان‌ها و آنچه‌ ‌را‌ ‌در‌ زمین‌ ‌است‌ می‌داند! [هیچ‌گاه‌] سه‌ نفر ‌با‌ ‌هم‌ نجوا نمی‌کنند مگر ‌این‌ ‌که‌ ‌او‌ چهارمین‌ آنهاست‌، و نه‌ پنج‌ نفر مگر ‌این‌ ‌که‌ ‌او‌ ششمین‌ آنهاست‌، و نه‌ کمتر ‌از‌ ‌آن‌ و نه‌ بیشتر مگر ‌این‌ ‌که‌ ‌هر‌ کجا باشند ‌او‌ ‌با‌ آنهاست‌ آن‌گاه‌ روز قیامت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بدانچه‌ کرده‌اند، خبر می‌دهد همانا خداوند ‌به‌ ‌هر‌ چیزی‌ داناست‌ 8 - آیا ‌به‌ کسانی‌ ‌که‌ ‌از‌ نجوا منع‌ ‌شده‌ بودند نظر نیفکندی‌ ‌که‌ باز بدانچه‌ ‌از‌ ‌آن‌ منع‌ شده‌اند ‌بر‌ می‌گردند و ‌به‌ [منظور] گناه‌ و تعدی‌ و مخالفت‌ پیامبر ‌با‌ یکدیگر نجوا می‌کنند و چون‌ نزد تو می‌آیند تو ‌را‌ بدان‌ شیوه‌ ‌که‌ ‌خدا‌ سلام‌ و تحیّت‌ نگفته‌ ‌است‌ سلام‌ می‌دهند و ‌در‌ دل‌ ‌خود‌ می‌گویند: [‌اگر‌ ‌این‌ پیامبر ‌است‌] چرا ‌خدا‌ ‌ما ‌را‌ بدانچه‌ می‌گوییم‌ عذاب‌ نمی‌کند! جهنم‌ ‌برای‌ آنان‌ کافی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ داخل‌ می‌شوند، و بد سر انجامی‌ ‌است‌ 9 - ای‌ کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌اید! چون‌ ‌با‌ یکدیگر نجوا می‌کنید، ‌در‌ باب‌ گناه‌ و تعدی‌ و نافرمانی‌ پیامبر نجوا نکنید، و ‌به‌ نیکوکاری‌ و پرهیزکاری‌ نجوا کنید، و ‌از‌ خدایی‌ ‌که‌ ‌به‌ سوی‌ ‌او‌ محشور می‌شوید پروا بدارید 10 - جز ‌این‌ نیست‌ ‌که‌ نجوا ‌از‌ شیطان‌ ‌است‌، ‌تا‌ کسانی‌ ‌را‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌اند محزون‌ کند، ولی‌ جز ‌به‌ اذن‌ ‌خدا‌ هیچ‌ آسیبی‌ ‌به‌ ‌آنها‌ نمی‌رساند، و مؤمنان‌ باید تنها ‌بر‌ ‌خدا‌ توکل‌ کنند 11 - ای‌ کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌اید! هرگاه‌ ‌به‌ ‌شما‌ گفته‌ شد ‌در‌ مجلس‌ها [‌برای‌ برادرانتان‌] جای‌ باز کنید، جای‌ باز کنید ‌تا‌ ‌خدا‌ ‌برای‌ ‌شما‌ [‌در‌ بهشت‌] جای‌ بگشاید و چون‌ گفته‌ شد برخیزید، برخیزید ‌تا‌ ‌خدا‌ کسانی‌ ‌از‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌ و کسانی‌ ‌را‌ ‌که‌ دانش‌ داده‌ شده‌اند رتبه‌ها بالا برد، و ‌خدا‌ ‌به‌ آنچه‌ می‌کنید آگاه‌ ‌است‌. 🔻صفحه ۵۴۳ سوره مجادله 🔻
💐پیامبر خداصلی الله علیه و آله: هرگاه سه نفر باهم باشند دو نفر آنها نباید با یکدیگر در گوشی باهم صحبت کنند .
آیه ۷ مجادله أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ ما یَکُونُ مِنْ نَجْوی‏ ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنی‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیمٌ آیا ندیدی که خداوند آنچه را در آسمان‌ها و زمین است، می‌داند. هیچ رازگویی و نجوای سه نفره نیست مگر آنکه او چهارمین آنهاست و هیچ پنج نفره‌‏ای نیست، مگر آنکه او ششمین آنان است و نه (رازگویانی) کمتر از آن و نه بیشتر، مگر این‏که او با آنهاست، هر جا که باشند، سپس در روز قیامت آنان را به آنچه که انجام دادند، خبر خواهد داد. همانا خداوند به هر چیزی بسیار داناست. __________________________ ▪«تَرَ» از «رؤیت» به معنای دیدن است که گاهی به معنای فهمیدن نیز به کار می‌رود و در اینجا این معنا مراد است.  ▪«نَجْوی‏» از «نجوة» به معنای مکان بلندی است که از سایر قسمت‌های زمین جداست. از آنجا که سخن در گوشی، در واقع جدا کردن طرف از دیگران است و یا چنان آهسته بیان می‌‏شود که سایرین از آن آگاه نمی‌شوند و یا به خاطر این‏که محتوای سخنانی که گفته می‌شود، وسیله دور شدن شنونده از خطر می‌باشد، به آن «نجوا» گفته می‌شود.  👈همچنین نجوا شامل جلسات مخفیانه‌ای می‌‏شود که افراد مجرم و خلاف کار، به دور از چشم دیگران تشکیل می‏ دهند و آهسته و بدون کوچک‏ ترین سر و صدایی سخن می‌‏گویند به گمان این‏که کسی آنها را نمی‌بیند و سخنشان را نمی‌شنود.  💠قرآن، دربارۀ علم خداوند به اسرار و نجوای مردم، چندین بار سخن به میان آورده است؛ از جمله: آیه ۷۸ سورۀ توبه‏ «أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ» و آیۀ ۸۰ سورۀ زخرف‏ «أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلی‏ وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ»  ✅در این آیه و آیه قبل، ده بار به علم خداوند اشاره شده و آغاز و پایان این آیه، با علم الهی است. «یَعْلَمُ‏ ... عَلِیمٌ‏»  🔻خصوصیات علم الهی علم او به تمام جزئیات است. «هُوَ رابِعُهُمْ‏، هُوَ سادِسُهُمْ» علم او دقیق است. «أَحْصاهُ اللَّهُ» علم او حضوری است. «عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ» به علم او غبار نسیان نمی‌نشیند. «أَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ» به واسطۀ علم او دیگران از اعمال فراموش شده خود با خبر می‏‌شوند. «نَسُوهُ‏ ... یُنَبِّئُهُمْ‏» احاطه علمی خدا به همه هستی همیشگی و ازلی است. «هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا» علم دارد، ولی معمولًا در دنیا کسی را رسوا نمی‌کند. «یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ» علم او دائمی است؛ نه موسمی. «یَعْلَمُ‏، عَلِیمٌ» عمل او به آسمان‏‌ها و زمین، یکسان است. «یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» ✅ آسمان و زمین، بزرگ و کوچک، آشکار و پنهان، همه در برابر علم خداوند یکسان است. «یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ‏ ... هُوَ رابِعُهُمْ‏ ... هُوَ مَعَهُمْ‏»  👈تعدّد افراد و تنوّع سخنان آنان، در علم خداوند تأثیری نداشته و خداوند به همه آنها و سخنانشان آگاه است. «لا أَدْنی‏ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ»  👈 مکان و زمان در علم خداوند اثری نداشته و او به همه‌چیز آگاه است. «هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ما کانُوا»