#عاشقانه_دو_مدافع
#قسمت_۶۰
باشه چشم
من دیگه باید برم کاری نداری مواظب خودت باش
- چشم. خدافظ
خدافظ
_ با حرص گوشی رو قطع کردم زیر لب غر میزدم(یه دوست دارم هم
نگفت)از حرفم پشیمون شدم .
حتما جلوی بقیه نمیتونست بگه
دیگه خوابم پرید. لبخندی زدم و از جام بلند شدم. اوضاع خونه زیاد خوب
نبود چون اردلان فردا باز میخواست بره سوریه
برای همین تصمیم گرفتم که با محسنی و مریم بیرون حرف بزنم.
_ یه فکری زد به سرم اول با مریم قرار میذارم. بعدش به محسنی هم
میگم بیاد و باهم روبروشون میکنم.
کارهای عقب افتادمو یکم انجام دادم و به مریم زنگ زدم و همون پارکی
که اولین بار با علی برای حرف زدن قرار گذاشتیم، برای ساعت ۴قرار
گذاشتم.
_ به محسنی هم پیام دادم و آدرس پارک رو فرستادم و گفتم ساعت ۵
اونجا باشه.
لباسامو پوشیدم و از خونه اومدم ییرون
ماشین علی دستم بود اما دست و دلم به رانندگی نمیرفت...
سوار تاکسی شدم و روبروی پارک پیاده شدم
روی نیمکت نشستم و منتظر موندم.
مریم دیر کرده بود ساعت رو نگاه کردم ۴:۳۵ دقیقه بود. شمارشو گرفتم
جواب نمیداد.
ساعت نزدیک ۵ بود، اگه با محسنی باهم میومدن خیلی بد میشد
_ ساعت ۵ شد دیگه از اومدن مریم ناامید شدم و منتظر محسنی شدم .
سرم تو گوشیم بود که با صدای مریم سرمو آوردم بالا ...
مریم همراه محسنی ، درحالی که چند شاخه گل و کیک دستشون بود
اومدن...
_ با تعجب بلند شدم و نگاهشون کردم ، مریم سریع پرید تو بغلمو گفت:
تولدت مبارک اسماء جونم
آخ امروز تولدم بود و من کاملا فراموش کرده بودم. یک لحظه یاد علی
افتادم، اولین سال تولدم بود و علی پیشم نبود. اصلا خودشم یادش نبود
که امروز تولدمه امروز که بهم زنگ زد یه تبریک خشک و خالی هم نگفت.
بغضم گرفت و خودمو از بغل مریم جدا کردم.
_ لبخند تلخی زدم و تشکر کردم
خنده رو لبهای مریم ماسید ...
محسنی اومد جلو سریع گفت: سلام آبجی ، علی به من زنگ زد و گفت که
امروز تولدتونه و چون خودش نیست ما بجاش براتون تولد بگیریم.
مات و مبهوت نگاهشون میکردم
دوباره زود قضاوت کرده بودم راجب علی
مریم یدونه زد به بازومو گفت: چته تو، آدم ندیدی...
_ دوساعته داری ما رو نگاه میکنی
خندیدم و گفتم؛ خوب آخه شوکه شدم، خودم اصلا یادم نبود که امروز
تولدمه. واقعا نمیدونم چی باید بگم
چیزی نمیخواد بگی. بیا بریم کیکتو ببر که خیلیگشنمه
روی یه نیمکت نشستیم به شمع ۲۲سالگیم نگاه کردم. از نبودن علی
کنارم و مسخره بازیاش ناراحت بودم حتی نمیدونستم اگه الان پیشم بود
چیکار میکرد...
_ کیکو میمالید رو صورتم و در گوشم بهم میگفت خانمم آرزو یادت نره،
فقط لطفا منم توش باشم. اذیتم میکردو نمیزاشت شمع رو فوت کنم. آهی
کشیدم و بغضمو قورت داد.
زیر لب آرزوکردم "خدایا خودت مواظب علی من باش من منتظرشم"
شمع رو فوت کردم و کیکو بریدم...
مریم مثل این بچه های دو ساله دست میزدو بالا پایین میپرید
محسنی بنده خدا هم زیر زیرکی نگاه میکردو میخندید.
لبخندی نمایشی رو لبم داشتم که ناراحتشون نکنم
مریم اومد کنارم نشست: خوووووب حالا دیگه نوبت کادوهاست
- إ وا مریم جان همینم کافی بود کادو دیگه چرا ...
وا اسماء اصل تولد کادوشه ها. چشماتو ببند
حالا باز کن یه ادکلن تو جعبه که با پاپیون قرمز تزئین شده بود.
گونشو بوسیدم، گفتم وااااای مرسی مریم جان
_ محسنی اومد جلو با خجالت کادوشو دادو گفت: ببخشید دیگه آبجی من
بلد نیستم کادو بگیرم ، سلیقه ی مریم خانومه، امیدوارم خوشتون ییاد.
کادو رو باز کردم یه روسری حریر بنفش با گلهای یاسی واقعا قشنگ بود.
از محسنی تشکر کردم. کیک رو خوردیم و آماده ی رفتن شدیم. ازجام
بلند شدم که محسنی با یه جعبه بزرگ اومد سمتم: بفرمایید آبجی اینم
هدیه ی همسرتون قبل از رفتنش سپرد که بدم بهتون.
_ از خوشحالی نمیدونستم چیکار باید بکنم جعبه رو گرفتم و تشکر کردم .
اصلا دلم نمیخواست بازش کنم
تو راه مریم زد به بازومو گفت: نمیخوای بازش کنی ندید پدید...
ابروهامو به نشونه ی نه دادم بالا و گفتم: بیینم قضیه ی خواستگاری
┄┅🌵••══••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#پرستار
#چالش جدیددد😍😍
برای آقاتون بفرستین 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
روزت مبارک عشقم 😍اگرگفتن چرا؟؟
بگین 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
خوب روز پرستاره دیگه 🤔
فکر نداره که عشق جان تو پرستار قلب و روح منیییی💋❤️😘😘😘😍😍
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
جلسات سرکار خانم #محمدی
#نظموهدف۱_جلسه۱_قسمت۲۰
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ برای #اسراف نکردن آب تا گرم بشه میشه آب را شما تو یه ظرف بردارید بذارید کنار، برای بالکن و دستشویی و... استفاده کرد.
گناه نکردن و ثواب جمع کردن سختی هم داره.
من خودم پارچ برمیدارم میذارم کنار وقتی کارم را انجام میدم، میخوام دور ظرفشویی رو بشورم بجای اینکه شیر رو باز کنم آب بریزم اون آب و میریزم👌. یا کتری آب را میذارم خنک شد میریزم پای گلدونم🎍
سبزی که میشورم آب سبزی خوردن رو، آب گِل اول، آب گِل دوم رو پای گلدونام می ریزم یا بالکن را میریزم میشورم.
چون آب سوم را با سرکه میشورم و نمیشه دیگه ریختش پای گلدونا.
🔰 این مدیریته👌
این #نظم رفتار و #خانهداری شماست👌 خانه داری منظم این نیست که فقط شما همه چی رو جای خودش بچینی.
⭐️درست انجام دادن و خدا پسندانه انجام دادنش مهمه⭐️
✅ خب اولویتها رو هم مشخص کردیم حالا اگر یک #اولویت را در زمانش نتونستیم انجام بدیم چیکار میکنیم❓
در اون زمان #برنامه_شناور رو انجام میدیم ✔️
🔹شناور بودن به معنی این که اگر کار ی را نتونستیم انجام بدهی کار بعدی را انجام بده.
بیست تا کار نوشتی صبح تا شب یکدفعه شرایط طوری میشه که ده تاي اول رو نمیتونم انجام بدی از همون یازدهمین شروع کن. مهم اینکه #توقف_ممنوع
یه کاری دارم انجام میدم ،مثلا سوار مترو شدم🚝 دارم میرم خونهمون🏠 همزمان هم تلگراممو یه نگاهی میندازم ممکنه یه تلفنی جواب بدم📱
هم میتونم برنامهمو بنویسم ✍
هم میتونم ذکرمو بگم👌
هم اینکه چند تا کار دیگه میتونم بکنم،
🔹مثلا میبینم یه خانومی پیره ایستاده من سریع بلند میشم جامو میدم.
⭐️اینم یه کارخیره شما انجام میدین دیگه.
✅ کارهای خوب خودتونو قدر بدونید و بنویسید✍
اینا باعث میشه که تشویق بشید که بدونید کار دارید انجام میدید،شما بیکار نیستید👌
چون بیکاری خودش ضرره یعنی مریضیه بیکار بودن
🌸 سوره ی ناس را بخوانید، چون ما داریم که شیطان👿 از چهار طرف انسان را وسوسه میکنه:از جلو آینده، از پشت، گذشته، حال و ...
🌸 شما سوره ی فلق و سوره ی ناس را که میخونید باعث میشه که شر جن و انس از شمادور بشه 🙂
🔹وقتی #شیطان 😈 در فکرتان وارد
می شود همیشه پناه ببرید بخدا،
سریع خودتون رو درگیر کار یدی بکنید. ما پناه میبریم به خدا چون هر لحظه ای شیطان در کمینه.
ما ایمن نیستیم از شر شیطان 😱
🔰برای هر کاری همین که الان اومدم اینجا حرف میزنم شیطان😈 در کمین من هست. میخوام برم بیرون در کمین من هست. همه جا هست. چون قسم خورده. پس من باید مراقب باشم.
@jalasaaat
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#بانوی_حی
#زنگ_تجربه_معنوی
سلام من و همسرم خیلی به حضرت زهرا (س) ارادت داریم،
طوری که قبل از اومدن همسرم به خواستگاریم خواب حضرت رو دیدم ، بعد ازدواج هم خدا بهمون دختری داده به عشق مادر اسمش رو گذاشتیم فاطمه و دختر دومم هم زهرا خانم ان شاالله تو راهه...
دوساله لحظه سال تحویل نماز حضرت زهرا رو میخونم و از اثرات معنوی و مادی عجیبش تو اون سال بهره میبریم،
اسم حضرت رو هم از ایام فاطمیه پارسال خودم روی مقوای مشکی نوشتم چسبوندم پشت در ورودی و دلم نیومد برش دارم و تا الان بحمدلله هست،
ان شاالله که بتونم احترام این بیت الزهرا رو داشته باشم و دختران فاطمی تربیت کنم.
التماس دعای ویژه از شما و اعضای عزیز کانال
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#بانوی_حی
#میلادحضرت_زینب سلام الله
هدیه به مناسبت میلاد حضرت زینب برای بچه های کلاس دخترم
دستبند و شکلات
از اول سال تمام مناسبت ها از این کارا کردم
امروز مسابقه هم گذاشتم
درباره زندگی حضرت زینب 6 سوال پرسیدم و کش مو جایزه دادم
#مدیرکانال:
چقدر عالییییی احسنت
این فوق العاده کار موندگاریه
هم معنوی هم برای اون بچه ها🌹
،فرهنگسازی
،ترویج شادی در اعیاد و ولادت اهل بیت👏👏👏👏👏👏
نمونه یه خانم
#دغدغه مند و #متدین که
کارفرهنگی براشون واقعا اهمیت داره
عاقبت بخیرباشیدگلم🌹
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 22
🔸🔸🔸🔹✴
استاد پناهیان:
مقام معظم رهبری خدا خیرشون بده کلمه ی بسیار زیبایی ایام سال نو فرمودن.
فرمودن هرکسی امسال یه قدم جلوتر برداره.
اگه ما بخوایم تو زندگیمون یه قدم جلوتر برداریم، باید چیکار کنیم؟؟؟
" آداب نماز رو کم کم باید آغاز کرد"
و به صورت عالی اجرا کرد
👌
قدم اول در نماز خوندن، 💥مؤدبانه نماز خواندن💥 هست.
نماز مؤدبانه یعنی چی؟؟؟
👇👇👇💥دقت کنید
یعنی خدایا من حال دارم یا ندارم ،
عشق به تو دارم یا ندارم،
از تو می ترسم یا نمی ترسم،
زورم میاد نماز بخونم یا زورم نمیاد 👇👇👇✨✨✨
""به هر حال من باید ادب رعایت کنم ""
👮👮👮💂💂
مثل یه سربازی که میره توی پادگان! بهش میگن از امروز فرماندتو دیدی پا میکوبی و دستتو می بری بالا!
وقتی کلاه سرت هست سلام نظامی میدی!
وقتی اومدی جایی که سقف هست کلاهتو بر می داری.
👥👤💭
وقتی فرماندت می خواست بره کسی بهت خبر دار داد تا وقتی آزاد باش نگفته یا فرمانده نرفته تو نباید حالت راحت باش داشته باشی
خواست پاشو جا به جا کنه قبلا باید فرمانده بهش گفته باشه آزاد باش!
اینا رو به سرباز یاد میدن از فردا هم شروع میکنه به اجرا کردن...
این دیگه فرقی نمیکنه آدم حال داشته باشه یا نداشته باشه. باید اجرا کنه...
➖➖🔸➖?💻
در مجموعه ی چگونه یک نماز خوب بخوانیم
استاد پناهیان از یک زاویه ی صحیح و عملیاتی به نماز نگاه میکنه که باعث میشه نمازهای ما هم به وقت تر باشه و هم با کیفیت تر.
انشالله خدا توفیق بندگی رو به همه ی ما عنایت بفرماید...
🌺✅🌺
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
هدایت شده از آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامـی)
🔰فهرستی ازبرترین های کانال آشپزخونه بهشتی❤️
توضیح کلی درمورد روند کانال
#آشپزی_اسلامی🥞
#اشپزی_همراه_با_رعایت_اصول_و_آداب_اسلامی
مبحث کامل #آداب_غذا_خوردن
#احکام_خوراک
#دستمال_آرایی
#میوه_آرایی
#آشپزی_به_نیت_نذری
#چالش_غذای_نذری
#دیزایین_سالاد
#دیزایین های کیک ، پلوها ،غذاها ،سبزیجات ، حلواها
#مخصوص_کودک(دستورودیزایین غذا برای کودکان)
#طب_اسلامی
#واکسنهای_طبیعی برای نوزادتان
#ادویه_خونگی 😍😍
#آشپزی_سالم
#ترفندآشپزی
#پک کامل مطالب #دندان_ودهان👇
#مسواک_وطرز_استفاده_صحیح_آن
#خاصیت_مسواک_زدن
#زمان_مسواک_زدن
#دیدگاه_روایتی_به_مسواک
#رفع_بوی_بد_دهان
#سفید_کننده_دندان #جرم_دندان
🌹✅برای سرچ دستور غذاها
فقط نام غذای مورد نظر را با هشتگ سرچ کنید مثلا 👇👇👇
#کشک_بادمجان
طرح #اصلاح_سبد_غذایی_خانوارها👨👩👧👦
🔵 آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامی)
http://eitaa.com/joinchat/2775842838C0e8ec6c9f8
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#شیطنت
#سیگنال_رابطه
#عشوه
یک خانم #شیطون
وقتی میره حموم ساده از کنار این مسئله نمیگذره ...😈
وقتی میری حموم حسابی که خوشگل موشگل کردی 😂
به هر بهونه ای شده آقایی رو بکشون دم در حمام🤑
آقایی یه لحظه بیا میشه همون حوله رو بیاری..آقایی یه لیوان آب برام میاری...آقایی نیومدی کمکم کنی خسته شدم ها....هر جوری خودت میدونی... در حمام رو کامل باز کن حسابی مانور بده...لبخند شیطونی بزن...
قطعا ول کن نمیشه😈😂
یادت باشه آسون کوتاه نیای..
ناز کن بگو عه قرار بود یه حوله بیاری فقط...
برو خونتووووون😐😲😁
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
همسران موفقِ فاطمی❤💍
جلسات سرکار خانم #محمدی #نظموهدف۱_جلسه۱_قسمت۱۵ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ ازتمریناتی که برای خونه هاتون میگیم
💜🌸💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜
🌸💜
💜
#ارسالی_اعضای_عزیزمون
سلام علیکم وقتتون بخیر
صحبت های خانم محمدی خیلی عالی هستند.
ممنون از وقتی که برای کانال می گذارید.
بسیار مفید و جامع هست.
خداخیرتون بده 💝
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸💜🌸💜
💜🌸💜🌸💜
.سلام .قدر دانی واژه ی کوچکیست در مقابل زحمات شما .از صمیم قلب از تیم پر تلاش شما سپاسگزارم .خدا را شاکرم که نیاز های یک زندگی پر بار والبته مومنانه را با شما عزیزان به من معرفی کرد
زندگی من از ابتدا با عشق آقاابا عبدالله الحسین شروع شد .چیده شد .وادامه پیدا کرد .سایه آقایم حسین درخت زندگیم را پر بار کرد و فرزندانم به محبت ونام مبارکش زینت داده شدند .
من و همسرم هر بار که زندگی را مرور میکنیم با هم میگوییم واقعا اگر لطف ونگاه حسین فاطمه نبود چه به سرمان می آمد .
خلاصه اش این است نفس های زندگیم را در خانه ارباب حسین علیه السلام کشیده ام ونام خانه ام را بین الحرمین نام گذاشته ام .واین نام را به عشق ادب حضرت عباس گذاشتم