⁉️ # باخسیس_ها_چه_کنیم؟🤔
#جلسه_دوم
🌸 مانند هر مشکل دیگری در اولین مرحله شما را
دعوت به آرامش میکنیم. فراموش نکنید که برای حل مشکلات رفتاری باید صبور بود و توقع نداشت که طرف مقابل در یک شب
یا یک ماه بتواند رفتار خود را تغییر دهد. اگر بخواهید واقعبین باشید باید رویای یک همسر دست و دلباز را فراموش کنید. یک فرد خسیس نمیتواند تبدیل به یک انسان دیگر شود. فقط
باید تلاش کنید تا رفتار او را تعدیل و ترمیم کنید.
🌸 خساستهای رفتاری اصولاً آموخته میشوند. تربیت دوران کودکی،
نحوه رفتار والدین و حتی مشکلات زندگی ممکن است از همسر شما
یک فرد خسیس ساخته باشد پس باید او را درک کرده و رفتار امروزش را یک رفتار عمدی برای آزار دادن خود به
حساب نیاورید. و اگر به او و خساستش از این دریچه نگاه کنید کمتر ناراحت شده و آرامتر خواهید بود.
🌸 تا قبل از ازدواج همسر شما متوجه آسیبهای رفتارش نشده است، نهایتاً بخاطر خساستش از
معاشرت صحیح با دوستان،گردش، لذت هدیه دادن و ….
خود را محروم کرده بود اما در دوران متأهلی باید به او
بفهمانید که خساستش میتواند ضررهای جبرانناپذیری به
زندگیاش برساند و بزرگترین ضرر، نارضایتی شماست.
البته هنر بیان و فهماندن این مطلب به او، چیزی است که ما نمیتوانیم نسخه
واحدی برای آن بپیچیم
و به شما بگوییم اینگونه عمل کنید یا این حرفها
را بگویید، این توانایی شماست که طبق شناختی که از شریک زندگیتان دارید،
راه نفوذ به او و بیان مشکل رفتاریاش را پیدا کنید.
🌸 زمانی که از رفتار همسرتان غمگین و عصبی میشوید، ناراحتیتان را ابراز کنید؛ البته نه با دعوا
و جنجال بلکه به او توضیح بدهید که از رفتارهای او ناراحت
میشوید و خجالت میکشید. این توضیح و ابراز ناراحتی ما به شکل منطقی، تلنگری
برای تجدیدنظر در رفتارهای نامناسب اوست.
(در جلسه بعدخواهیم داشت...)👇
#ازنظر_یک_فرد_خسیس....😬🙁
♻️ #ادامه_دارد.....
❣ @hamsar_ane❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #ترفند
#خلاقیت
چند تا #نکته که
خانوما باید بدونن
❣ @hamsar_ane❣
همسران موفقِ فاطمی❤💍
#بدون_تو_هرگز (واقعی) #قسمت2 نویسنده: #سیدطاهاایمانی 🌹قسمت دوم: ترک تحصیل 🍃بالاخره اون روز از را
#بدون_تو_هرگز
#قسمت3
نويسنده: #سیدطاهاایمانی
🌹قسمت سوم: آتش
🍃چند روز به همین منوال می رفتم مدرسه ... پدرم هر روز زنگ می زد خونه تا مطمئن بشه من خونه ام ... می رفتم و سریع برمی گشتم ... مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن نیومدن من، یه بهانه میاورد ... تا اینکه اون روز، پدرم زودتر برگشت ...
🍃با چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون می زد ... بهم زل زده بود ... همون وسط خیابون حمله کرد سمتم ...موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو ...
🍃اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم ... حالم که بهتر شد دوباره رفتم مدرسه ... به زحمت می تونستم روی صندلی های چوبی مدرسه بشینم ...
🍃هر دفعه که پدرم می فهمید بدتر از دفعه قبل کتک می خوردم ... چند بار هم طولانی مدت زندانی شدم ... اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود ...
🍃بالاخره پدرم رفت و پرونده ام رو گرفت ... وسط حیاط آتیشش زد ... هر چقدر التماس کردم ... نمرات و تلاش های تمام اون سال هام جلوی چشم هام می سوخت ... هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم اما این دفعه فرق داشت ... اون آتش داشت جگرم رو می سوزوند ... تا چند روز بعدش حتی قدرت خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم ... خیلی داغون بودم ...
🍃بعد از این سناریوی مفصل، داستان عروس کردن من شروع شد ... اما هر خواستگاری میومد جواب من، نه بود ... و بعدش باز یه کتک مفصل ... علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش می اومد ... ولی من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم ... ترجیح می دادم بمیرم اما ازدواج نکنم ...
🍃تا اینکه مادر علی زنگ زد ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
#کپی بدون لینک جایزنیست⛔️
🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛
#بدون_تو_هرگز
#قسمت4
نويسنده: سيد طاها ايمانی
🌹قسمت چهارم: نقشه بزرگ
🍃به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم ... التماس می کردم ... خدایا! تو رو به عزیزترین هات قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده ...
🍃هر خواستگاری که زنگ می زد، مادرم قبول می کرد ... زن صاف و ساده ای بود ... علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه...
🍃تا اینکه مادر علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت ...
🍃شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد ... طلبه است؟ ... چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ... ترجیح میدم آتیشش بزنم اما به این جماعت ندم ... عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت ...
🍃مادرم هم بهانه های مختلف می آورد ... آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره ... اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون... ولی به همین راحتی ها نبود ... من یه ایده فوق العاده داشتم ... نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم...به خودم گفتم ... خودشه هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده ...
🍃علی، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتی بود ... نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت ... کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ...
🍃یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ...
🍃مادرم پرید وسط حرفش ... حاج خانم، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد ...
🍃ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم ... اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته ...
🍃این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق شادی خانواه داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ...
🍃پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بود توی چشم های من ... و من در حالی که خنده ی پیروزمندانه ای روی لب هام بود بهش نگاه می کردم ... می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده ...
🎯 ادامه دارد...
❣ @hamsar_ane❣
#کپی بدون لینک جایزنیست⛔️
#شیطنت_جنسی👙
#ایده_اتاق_خواب
آموزش #بازی_جنسی ،
1⃣قسمت اول
(۱) ژتون س.ک.س😁
قبل از اینکه این بازیها رو بگم.🙈
قبل ترها از بس خونه ها شلوغ بود.و زوجها هم خلوت خاصی نداشتند.واسه همین برای یک سک.س چند دقیقه ای ناقابل از صبح بهش فکر میکردند که چه کار کنند😕 ،بچه ها رو چطور بخوابونند😩 و یا یه چیز های دیگه که تصادفا پیش میومد😰.اینجوری حساب عاطفی خانم پر میشد از افکار سک.سی😁 .که الان همه ی دکترهای سک.س تراپیست میگن خانم جان به شوهرت زیاد فکر کن😅.در زمان سک.س هم تخیل کن...فقط سک.س .فقط آلت .فقط فقط ...🙊
آقا هم از صبح به فکر خانم بود☺️ .چون در فضای بیرون از خونه نمی تونست کسی رو ببینه...و یه ساق پای همسرش واسش تحریککننده بود😋.اینجوری بودش که شب هر دو به اوج می رسیدند تا یک هفته دیگه چیزی دلشون نمیخواست...پر بودند از رضایت😍 ...
خوب حالا بازی 💃
واسه ژتون هم باید بیست کارت سفید مقوایی درست کنید به اندازه یه کارت معمولی پوکر...
ادامه دارد....
❣ @hamsar_ane❣
#ایده_متن
#سالگرد_ازدواج💍
امسال چه سال خوبی بود😍
انگار با همه ی سالهاي عمرم فرق داشت،
وقتی تو قدم به زندگیام گذاشتی یکسال بهتر از همه ی سالهاي عمرم شد💋
تو چه خوش قدم هستی
عشق زیبای من❤️
تو زیباترین بهانه برای نفس کشیدنی
تو پاکترین شعر عاشقانهاي
تو بهترین معنای دوست داشتنی💋
تو شاه بیت غزل زندگیام هستی
تو را عاشقانه دوستت دارم
من و تو باهم یعنی یک عشق مقدس
یک قصه بی پایان❤️❤️
❣ @hamsar_ane❣
#چهاردهمین_جلسه_همسرداری
#ارسالی_اعضا
سلام همسرمو با یک شاخه گل انقدر خوشحال کردم که خدا میدونه گفت زندگی رو مثه قبل کن
👏👏👏👏😍
#خانواده_بانشاط👨👩👧👦
🌹خانم #پرتواعلم💞
#پانزدهمین_جلسه_همسرداری
📩💌✉️📩💌✉️📩💌✉️📩💌✉️
💌اول:نامه باید محتوای مثبت داشته باشد نوشتن نکات مخرب ممنوع
💌دوم:یکی از بهترین خاطرات دوران عقد و ازدواج تان را با آب تاب بنویسید
💌سوم:اهدافی که برای زندگی دونفره تان در نظر دارید مطرح کنید
💌چهارم:از زحماتی که همسرتان برای رزق حلال انجام میدهد قدردانی کنید
💌پنجم:از تلاشی که برای کمک شما در خانه انجام می دهد تشکر کنید
💌ششم:به او بگویید که برای من (ارزشمندی)
💌هفتم:از ظاهر و اخلاقش تعریف کنید
💌هشتم:حتی کم ترین تغییرات او را بزرگ کنید و بال و پر دهید
💌نهم:فقط و فقط یکی از انتظارات را مطرح کنید(؟)
💌دهم:نامه را به آدرس منزلتان پست کنید و رویش بزنید برسد به دست آقای
(فامیلی شان را بنویسید)
💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌💌❣ @hamsar_ane❣