❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :3⃣8⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
به صحنه که رسیدیم، ماشین را نگه داشت. رفتیم توی قهوه خانه لب جاده که بر خلاف ظاهرش صبحانه تمیز و خوبی برایمان آورد. هنوز صبحانه ام را نخورده بودم که سمیه از خواب بیدار شد. آمدم توی ماشین نشستم و شیرش دادم و جایش را عوض کردم. همان وقت ماشین های بزرگ نظامی را دیدم که از جاده عبور می کردند؛ کامیون های کمک های مردمی با پرچم ایران. پرچم ها توی باد به شدت تکان می خوردند.
صمد که برگشت، یک لقمه بزرگ نان و کره و مربا داد دستم و گفت: «تو صبحانه نخوردی. بخور.»
بچه ها دوباره بابا بابا می کردند و صمد برایشان شعر می خواند، قصه تعریف می کرد و با آن ها حرف می زد. سمیه بغلم بود و هنوز شیر می خورد. به جاده نگاه می کردم. کوه های پربرف، ماشین های نظامی، قهوه خانه ها، درخت های لخت و جاده ای که هر چه جلو می رفتیم، تمام نمی شد.
ماشین توی دست انداز افتاده بود که از خواب بیدار شدم. ماشین های نظامی علاوه بر اینکه در جاده حرکت می کردند، توی شانه های خاکی هم بودند. چندتایی هم تانک خارج از جاده در حرکت بودند، برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. معصومه با دهان باز خوابش برده بود. مهدی سرش را گذاشته بود روی پای معصومه و خوابیده بود.
ادامه دارد...✒️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :4⃣8⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دودستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت. گفتم: «سمیه را تو دادی بغل خدیجه؟»
گفت: «آره. انگار خیلی خسته بودی. حتماً دیشب سمیه نگذاشته بود بخوابی. دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی.»
خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: «بچه را بده، خسته می شوی مادر جان.»
صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: «ای مادر! چقدر مهربانی تو.»
خندیدم و گفتم: «چی شده. شعر می خوانی؟!»
گفت: «راست می گویم. توی همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است. چقدر حوصله داری تو. خیلی خسته می شوی، نه؟! همین سمیه کافی است تا آدم را از پا دربیاورد. حالا سؤال های جورواجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.»
همان طور که به جاده نگاه می کرد، دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: «کم مانده برسیم. ای کاش می شد باز بخوابی. می دانم خیلی خسته می شوی. احتیاج به استراحت داری. حالا چند وقتی اینجا برای خودت، بخور و بخواب و خستگی درکن. به جان خودم قدم، اگر این جنگ تمام شود، اگر زنده بمانم، می دانم چه کار کنم. نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.»
ادامه دارد...✒️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :5⃣8⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد، خوابش برده بود. سمیه توی بغلم خوابید. صمد گفت: «حالا که بچه ها خواب اند. نوبت خودمان است. خوب بگو ببینم اصل حالت چطور است. خوبی؟! سلامتی؟!...»
🔸فصل شانزدهم
سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم. بیشتر به روستایی مخروبه می ماند؛ با خانه هایی ویران. مغازه ای نداشت یا اگر داشت، اغلب کرکره ها پایین بودند. کرکره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند. خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بودند. آسفالت ها کنده شده و توی دست اندازها، سرمان محکم به سقف ماشین می خورد.
از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم. در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و مایحتاج روزانه مردم را می فروختند.
گفتم: «اینجا که شهر ارواح است.»
سرش را تکان داد و گفت: «منطقه جنگی است دیگر.»
کمی بعد، به پادگان ابوذر رسیدیم. جلوی در پادگان پیاده شد. کارتش را به دژبانی که جلوی در بود، نشان داد. با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان. دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرکت داد. کمی جلوتر، نگهبانی دیگر ایستاده بود. باز هم صمد ایستاد؛ اما این بار پیاده نشد.
ادامه دارد...✒️
#جلسات_همسرداری
#جلسه6_قسمت2
جلسات همسرداری سرکار خانم پرتو_اعلم در مهرآباد جنوبی
👇👇👇👇👇👇
✅ یه خانمی خانه اش از نوع #خانواده_متزلزل بود، میگفت: شوهر من رفته خونه ی همسایه گل آب بده 🌷،اومده گفته چقدر خونه ی همسایه ی گرم و خوبه🔥
گفتم چطور❓
گفته درو دیوارش چندتا تابلو زده بودن، چینش خونشون،
گرما اونجا به من رسید رفتم.
خونه ی ما یخه❄️، سرده، اون آرامشی که باید باشه رو نداره.
✅ پس تو خونه های متزلزل وارد که میشی احساس گرما نمیکنی.
آدم وقتی وارد خونه ی مادربزرگها میشه خیییییلی احساس گرما بهش دست میده،چون در و دیوار خونه ذکر میگه.
🔴 مورد بعدی تو خانواده های متزلزل
#رابطه_زناشویی چند ساله قطع شده.
مثلا یه خانمی اومده بود میگفت من ۱۵ ساله رابطه زناشویی ندارم.شوهرم حرفمو گوش نمیده،حوزوی خیلی موفقی هست، اما تو خونه هر کاری میکنم شوهرم رام نمیشه.
🔸زناشویی در وهله ی اول اطاعت از شوهره،
رابطه ی شما چه شکلیه❓گفت زناشویی که چند ساله قطع شده
🔴 زناشوییشو درست کرد ،شوهرش از این رو به اون رو شد،اینو زیارت کربلا و مشهد برد.
پول داد دندونهاشو درست کنه،
وقتی اومده بود مشاوره دندونهاش مثل پیرزنها بود،شوهره پول نمیداد،نفقه ی دارو نمیداد،چرا❓مردی که از نظر جنسی تامین نشه، زن رو از نظر مالی رها می کنه.
🔸خانمهایی که هی میگید #پول نمیده،نمیرسه،از تو رضایت صد درصد نداره،برات خرج نمیکنه .
✅ پس رابطه زناشوییهای خانواده های متزلزل یا کمه،
🔴 مثلا آقایون میان میگن من همسرم رابطه زناشویی داره،نه که نداشته باشه ولی گرم نیست.
رابطه ی شما به چه شکله❓
میگه ۱۰ روز یکباره،من بهش میگم نه نمیگه،شاگرد شماست،میگه باید #تمکین کنم وظیفمه.
🔸ولی اینکه خودش بیاد جلو یا رمقی داشته باشه یا انرژی بده منو گرم کنه نه.فقط مثل مرده میخوابه یا میگه زود باش زود باش،زود باش زود باش.
✅ این خانواده ها خانواده های متزلزلند
پس رابطه ی زناشویی تو خانواده های متزلزل اینجوریه
یک زندگی ۵-۶ ساله باید اینطوری باشه:
حداقل هفته ای یکی دوباره
🔴 در خانواده های متزلزل #تنوع و تغییر صفر است
مثلا دختره میگه من پدر مادرمو دعوت میکنم ،اصلا دست و دلم نمیره فینگر فود جدیدی درست کنم،چون این خانواده ی من تغییر رو نمیپذیرند.
🔸 #تغییرات_در_مقصدسفر
#تغییرات_غذایی
#تغییرات_پوشش
#تغییرات_دکوراسیون
#تغییردر_نوعرفتار
نوع خریدی که انجام میدم رو نمیپذیرند.
مثلا میبینی از اول یه بلوز دامن از یه مغازه میخریدن از اول تا آخر به همین شکلن،
تو سفرهاشون، مثلا همیشه شمال میرن.
یا مثلا توی غذاهاشون،غذاها و منوهای تکراری دارند.مثلا آش،آبگوشت،کباب دوریی
یا همش مرغ
🔴 تنوع غذایی،نشاط های تفریحی توی خانواده های متزلزل صفره.
عموم پدرها و مادرهای خانواده متزلزل #وسواسی اند
✅ خانم یا وسواس نجس و پاکی داره یا وسواس فکری،همش هی چک میکنه،
یا گوشی شوهرشو چک میکنه یا وسیله هارو هی چک میکنه.
🔸آقا هم همینطور،مثلا میره دستشویی نیم ساعت،چهل و پنج دقیقه طول میده.
🔴 معمولا آقایون خانواده های متزلزل گرچه میتونن یه سری از برنامه های کاریشونو جدا کنن،کم کنن،ولی نمیکنن.
همیشه مثلا ساعت ۱۰-۱۱ میان.چه تو بمیری،چه حامله باشی،چه کسی مرده باشه،چه هر چی باشه،میگه من کار دارم.
مثلا مهمونیارو خیلی محل نمیده،خیلی با دل خانمشون راه نمیان،همش به کار میچسبند
✅ پس اگر میخواهیم خانوادهها مونو از اون متزلزله در بیاریم باید برسیم به خانواده های متعادل.
🔸 #خانواده_متعادل خانواده هایی هستن که اگر زن و شوهر با هم #قهر کنن، بعد از قهر به هم نزدیک میشن.
مثل دو طرف طناب،طناب وقتی برش پیدا میکنه،گره بزنیم طول طناب کوتاه میشه به هم نزدیک میشه.
🔸معمولا خانواده هامون تو این کلاسها بیشتر خانواده های متعادل شدن بعد از این چند جلسه.
🔸یعنی قهرهایی دارن، اما بعد از قهر با هم آشتی میکنن دیگه خوب میشن،
رابطه زناشوییشون متعادله و اینکه یه سری تغییرات،نشاط ها،آشپزی و نذری رو تو زندگیشون جا دادن، #حجاب هاشونو تغییر دادن.
🔴 حالا امروز میخواهیم برسیم به #زوجیت_سکینه و #خانواده_متکامل.
🔸خانواده ی متکامل خانواده ایه که نه فقط خودش تو خودش نمیمونه، دیگران رو هم بلند میکنه و رشد میده برای بهتر شدن
مثله آب کر میمانند نه فقط خودش نجس نمیشه بلکه نجاست راهم پاک میکند
🍃💝🍃
🎀 #همسرداری 🎀
✍️⛱سه شکایت مردان اززنان:
🌼اینکه زنان موقع ناراحتی سکوت میکنند
🌸اینکه مدام ازگذشته ی مردسوال میپرسندوکارهای اورابه اویادآوری میکنند
🌻وسوم اینکه به اوبگویند تو عرضه ی فلان کاررانداری
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 ۱۸۰ درجه اختلاف نظر بین زن و شوهر
🔴 #استاد_عباسی
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🍃💝🍃
🎀 #همسرداری 🎀
#سیاست_های_همسرداری
👈🏻زنان اول عاشق میشوند
و بعد میل جنسی در آنها ایجاد میشود
👈🏻ولی مردها اول میل جنسی در آنها ایجاد میشود و بعد عاشق میشوند.
❤️ پس همدیگر رو درک کنیم نه ترک ❤️
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🔴 #صمیمیت_و_احترام
💠 هرچقدر هم که با همسرتون #صمیمی و راحت هستید، ولی سعی کنید یه سری احترامها را همیشه حفظ کنید!
🔰 #صمیمیت جای خود
🔰 #احترام هم جای خود
💠 مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به همسرتون بود یه عذرخواهی بکنید!
💠 یا وقتی میخواهید چیزی به دستش بدهید از کلمهی "بفرمایید" استفاده کنید!
💠 یا وقتی صداتون کرد از کلمه "جانم و..." استفاده کنید!
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🍃🌺🍃
#حدیث_روز
❣ #امام_باقر عليه السلام :
✨لا شَفيعَ لِلمَرأَةِ أَنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها؛
✨هيچ شفيعى براى زن نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضايت شوهرش نيست.
📚 خصال ج2 ، ص 5۸
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🌸
#همسرداری
یکی از بزرگترین مشکل زوجها در روابط شان، نداشتن مهارت لازم در گفتگوی موثر با یکدیگر است.
هنگام ناراحتی به یکدیگر اجازه گفتگوی سالم و منطقی نمیدهند و اغلب با داد و فریاد و زورگویی یا لجبازی سعی در محکومکردن و خاموشکردنِ طرف مقابل دارند.
باید بدانید که بیاهمیتی به این موضوع باعث میشود زندگیتان در جهت مخالف از یکدیگر شروع به رشد و شکلگیری کند.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
✨﷽✨
🔴چطور هیچ وقت با همسرم دعوا نکنم؟ (خیلی کاربردیه)
✍یک روز از همکارم پرسیدم: چکار کردی که مشکلی با همسرت نداری؟ گفت :"هرکاری راهی داره" . گفتم مثلا. گفت:" مثلا وقتی میخوام برم بیرون و خانومم میگه فلان چیزو بخر، نمیگم پول ندارم چون میدونم این جمله چالش برانگیزه! فقط دست روی چشمم میذارم و میگم به روی چشممممم. وقتی هم که برمیگردم و خانوم سراغ خریداشو میگیره، محکم روی زانوم میزنم و میگم دیدی یادم رفت. استفاده از این دو عضو، یعنی "چشم " و "زانو" راز موفقیت منه".
به خونه که برگشتم تصمیم گرفتم رفتار همکارم را الگو قرار بدم و از چشم و زانو برای شیرین شدن زندگی استفاده کنم! این الگو چند وقتی خوب جواب داد تا یک روز که برای مرمت سیم سرپیچ لامپ، بالای چارپایه رفته بودم! از همسرم خواستم فیوز را بکشه! همسرم هم دست روی چشمش گذاشت و گفت: "به روی چشممم ".
رفت و من هم دست به کار مرمت سیم شدم با خیال اینکه همسرم برقو قطع کرده! که یهو در اثر برق گرفتگی از اتاق با مغز به بیرون پرتاب شدم!!! وقتی با حال زار به خانمم گفتم چرا فیوز رو نکشیدی؟ محکم روی زانوش زد و گفت: "وااااای دیدی یادم رفت.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#همسرداری
ای کاش مرد زندگی ام این چند راز را میدانست.
❇️ از تو مي خواهم به حرف هايم گوش بدهي، حتي اگر برايت جذابيتي ندارد. لابد موضوع براي من اهميت دارد، وگرنه آن را با تو در ميان نمي گذاشتم.💥
🈂 وقتي ناراحت هستم و به تو مي گويم:«فقط به من گوش بده.» نيازي نيست براي بهبود اوضاع به من توصيه اي بكني؛ فقط به حرف هايم گوش بده، مرا آغوش بگير و بگو دوستم داري.💥
❇️ تا زماني كه مشكلم را بيان نكرده ام حرفم را قطع نكن تا راه حل بدهي، من به راه حل نياز ندارم. گاهي فقط نياز دارم به من گوش كني و همدلانه رفتار كني.💥
🈂 گاهي دوست دارم صدايت را بشنوم . از اين رو در طول روز به من تلفن كن تا بدانم به فكرم هستي. شايد براي تو مهم نباشد اما براي من اهميت دارد.💥
❇️ قبل از اين كه حرفي به من بزني، خوب فكر كن. حرف هايت ممكن است احساساتم را جريحه دار كند و بر من اثر منفي بگذراد.💥
🈂 احساسات و ناراحتي هايت را از من پنهان نكن و با من درباره ي حل مشكلاتت حرف بزن، با چنين كاري مي توانم از مكنونات قلبي ات آگاه شوم.
❇️ بر سرم فرياد نكش. اگر عصباني هستي علتش را به من بگو؛ البته بدون داد و فرياد.💥
🈂هر چه بلندتر فرياد بكشي كمتر به حرف هايت توجه خواهم كرد، اما اگر مي خواهي به خواسته ات برسي، بايد با مهرباني با من صحبت كني.
❇️ در پي سرزنش و ايرادگيري از من نباش.
🈂 لزومي ندارد هميشه با من موافق باشي، اما وقتي با من موافق نيستي، سعي كن موقعيتم را درك كني و به احساسم احترام بگذاري.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
❌تند صحبت کردن ممنوع
اصلا در جمع با هم تند صحبت نکنید. حتی اگر افرادی که در کنارتان هستند از امینترین افرادند مجوز دخالتها و تعبیرهای بد آنها را صادر نکنید!
هیچگاه اجازه ندهید خانواده یا دوستانتان از مشاجرات شما چیزی بدانند زیرا شما بخاطر عشق به یکدیگر فراموش میکنید اما هیچگاه خانواده شما فراموش نخواهند کرد و جایگاه همسرتان در خانواده پایین میآید.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜