eitaa logo
همسران موفقِ فاطمی❤💍
11.6هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
62 فایل
💕هدف ما #نجات جامعه از #فقردانش_جنسی رواج #همسرداری_فاطمی و #پیوندبهتربین همسران است💕 ⛔کپی‌مطالب فقط باذکرمنبع ولینک جایزاست❤ 🙏آیدی #فـقـط جهت ارسال‌ایده‌هاوتجارب @Banoo9669 🎀 #تبلیغ‌کانال‌شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
😍😍😍😍😇😇😇😇 #جواب #چالش #نتیجه #بازدهی
👏به به اقایونی همینقدر رمانتیک☺️
یااینجوری حساس😱
سلام اینم چالش جدید منو آقامون، بنده خدا ترسید😁 😂😂😂😂😂
سلام اینم چالش دیروز واقعا کانالتون فوق العادس من ک زندگیم خیلی عوض شده ❣ @hamsar_ane
🌹انقدررررررر چالشاتون زیاده که دلم نمیاد نفرستم😊 برای امروز فعلا کافیه مثل جواب چالشا که برامون میفرستید منتظر عاشقانه یاهمسرانه و.......هم از طرف شما هستیم همونایی که انجام دادید و عالی بوده😜 یاقراره انجام بدید😍😍👏👏 فقط به این ایدی بفرستید 😍🔰 @Mostafaa_sadrzade
⁉️ جواب 🔰6⃣❤️ بانوی دیگه ای گفتن: لکه ی چای برای پاک کردن لکه چای فقط کافی است کمی آبلیمو را روی جایی که چای ریخته، اسپری کنی و بعد با یک دستمال نمناک نخی، روی آن بکشید. از آبلیمو های صنعتی هم می توان استفاده کرد و حتماً لازم نیست آبلیمو طبیعی باشد. راه حل دیگه اینکه وقتی چای هنوز تازه هست اول سعی کنید باقاشق چای رو از جسم فرش دربیارید و بعد با ابر نرم و اب و کف بکشید و درنهایت سطح لکه رو پر از نمک کنید بزارید چندساعتی بمونه لکه کاملا تمیزمیشه. چطوری وقتی چای ریخت روی فرش لکه چای رو ازبین ببریم⁉️ ☕️موقعی که چای ریخت سریع یکم نمک بریزید روی اون قسمت تا نمک رنگ چای رو به خودش جذب کنه و بعد تمیزش کنید. 🔰7⃣❤️عزیزدلی گفتن: سلام دوست عزیز.منم فرشم روشنه .همون لحظه که چایی بریزه سریع چند تا دستمال کازی میزارم روش و برش میدارم گاهی اوقات شاید یه بسته هم دستمال هم مصرف بشه...ولی شما الان ماست بریز روی لکه چای بعد جمعش کن.وفتی حسابی خوب جمعش کردی و دیگه اثری نموند بعد با دستمال خیس تمیز و نخی چند بار بکش روش انشاالله که تمیز میشه ❣ @hamsar_ane
؟؟ 4⃣ : سلام نوه من روی مبل ساتن کرم رنگ برای گلهای مبل با خودکار آبی آسمان کشیده(البته به گفته خودش) (قسمتی رو با خودکار رنگ کرده) حالا به نظر شما رنگ خودکار رو چه جوری میشه پاک کرد 👌عزیزای دل منتظرجوابای کاربردیتون هستیم😍 به داد وین دوستتون برسید😁🌹 عزیزای دلم جواب هارو فقططط به این ایدی بفرستید🙏 @Mostafaa_sadrzade@hamsar_ane
💖تقلبهای برای همسرتان ♨️گوش زنان همان کار چشم مردان را انجام می دهد ❌حساسیت زن به شنیدن های بی نظیر چنان قوی است که حتی بعضی از زن ها هنگام شنیدن های عاشقانه ی محبوبشان، چشمان خود را می بندند. مانند: 💜خانومم تو بهترینی 💜خانومم تو خوشگلترینی 💜من بهت افتخار میکنم 💜تو محبوبترینی 💜از صمیم قلبم عاشقتم 💜ممنون که کنارمی 💜ممنون بابت فهم و درکت و ... ☺️راحت همسرتان را خود کنید ❣ @hamsar_ane
جالب است بدانید که بسیاری از مردان پس از یک بحث طولانی برای آشتی و ابراز محبت به روی می آورند اما این مسئله را آزرده خاطر می سازد. راهي براي حل و فصل مناقشات نيست. اول آشتي كنيد، بعد رابطه جنسی ... ❣ @hamsar_ane
🔴 💠هیچ وقت نگید من دارم می‌کنم و خانمم داره اینو می‌بینه و باید بفهمه این یعنی داشتنش 💠خانم شما به واژه‌های دوست داشتن و علاقه و محبت و رفتاری نیاز داره! 💠و این مساله همچون نیاز به آب خوردن، نیازی است. ❣ @hamsar_ane
💞 📚 _اردلا اومد تو اتاقمو گفت... اسماء پاشو بریم بیروݧ با بی حوصلگے گفتم کار دارم نمیتونم بیام روسریمو بازور سرم کرد و چادرمم گرفت دستش و با زور هلم داد بیروݧ _صداشو کلفت کردو گفت وقتے داداش بزرگترت یہ چیزے میگہ باید بگے چشم با دادو بیداد هام نتونستم جلوشو بگیرم خوب حداقل وایسا آماده شم باشہ تو ماشیـݧ منتظرم زودباش _سرمو تکیہ داده بودم بہ پنجره و با چشم ماشیـݧ هایے رو کہ با سرعت ازموݧ رد میشدݧ و دنبال میکردم با صداے اردلاݧ بہ خودم اومدم. اسماء تو چتہ❓مثلا فردا بلہ برونتہ باید خوشحال باشے.چرا انقد پکرے❓ _نکنہ از تصمیمت پشیمونے❓هنوز دیر نشده ها❓ آهے کشیدم و گفتم.چیزے نیست نمیخواے حرف بزنے❓ کجا دارے میرے اردلا❓برگرد خونہ حوصلہ ندارم. _داشتم میرفتم کهف و الشهدا باشہ حالا کہ دوست ندارے برمیگردم الاݧ صاف نشستم و گفتم.ݧ ݧ _برو کهف و دوست داشتم آرامش خاصے داشت. نیم ساعت داخل کهف بودم خیلے آروم شدم تو ایـݧ یہ هفتہ همش استرس و نگرانے داشتم هم بخاطر جوابے کہ بہ سجادے دادم هم بے خیالے ماما. اردلاݧ اومد کنارم نشست:اسماء میدونم استرس دارے واسہ فردا _آهے کشیدم و گفتم.نمیدونے اردلاݧ مـݧ تو وضعیت بدیم یکم میترسم بہ کمک ماماݧ احتیاج دارم اما... اینطورے نگو اسماء باور کـݧ ماماݧ بہ فکرتہ.. بیخیال بہ هر حال ممنوݧ بابت امشب واقا احتیاج داشتم.. یک ساعت بہ اومدݧ سجادے مونده بود... _خونہ شلوغ بود ماماݧ بزرگترهاے فامیلو دعوت کرده بود همہ مشغول حرف زدݧوباهم بودݧ ماماݧ هم اینورو و اونور میدویید کہ چیزے کم و کسر نباشہ _از شلوغے خونہ بہ سکوت اتاقم پناه بردم روتخت ولو شدم و چشمامو بستم تمام اتفاقاتے کہ تو این چند سال برام افتاده بودو مرور کردم یاد اولیـݧ روزے کہ سجادے اومد تو اتاقم افتادم و لبخند بہ لبم نشست سجادے ݧحالا دیگہ باید بگم علے درستہ کہ از آینده میترسم اما احساس میکنم با علے میتونم ایـݧ ترس و از بیـݧ ببرم غرق در افکارم بودم کہ یدفعه.... ✍ ادامه دارد ... ┄┅🌵••══••❣┅┄       •• @tame_sib •• ┄┅❣••══••🌵┅┄
💃👙 س ک س ی 💋💄 👈چند نکته جذاب درباره شخصیت زن برای مردان 🔸احساس خوب به خود داشتن 🔸در اولویت بودن احساسات 🔸خنده رو بودن 🔸لذت بردن از محبت 🔸گوش شنوا داشتن 🔸آراستگی ظاهری ❣ @hamsar_ane
. 👇 2 💫💫💥 استاد پناهیان: بعضیا میگن: خب حاج آقا به ما بگید چطور به رفیقای بی نمازمون بگیم که نمازبخونن؟ 😒چطور قانعشون کنیم؟! ✅ عزیز من، شما اصلا لازم نیست به اونها بگی بیان نماز بخونن! اول ببین خودت با نماز خوندنت چه گُلی به سر خودت زدی!!! ❗💠👆💠❗ خود نمازخونت رونشون بده، لذتی که از نماز خوندن بردی رو نشون بده به اهل عالم؛ " اونوقت همه نمازخون میشن.." 👆👆👆 بزار حرف آخر رو بزنم اصلا " هرچی بی نماز تو عالم هست تقصیر نمازخوناست " 👆⛔👆 اینکه بی نمازا نماز نمیخونن مال اینه که: به ما نمازخونا نگاه میکنن میگن: تو مثلا نماز خوندی چیکار کردی؟!😤 چه فایده ای برات داشته؟ مثلا صورتت گل انداخته از مناجات باخدا؟ که بگی چه کِیفی کردی که دیگری هم بیاد؟ 😒👆 خب اینجوری میگن دیگه! اگه نگن هم اینجوری می بینن!!! پیش خودشون میگن: بندگان خدا دارن خودشون رو اذیت میکنن! 😏 تازه نمازنمیخونه کسی, کِيف هم میکنه. و وقتی ما میریم نماز میخونیم برای ما تاسف میخوره! میگه نگاه کن چه خودشو گرفتارکرده، اینم جزو نمازخوناست... 😑 درحالی که واقعا وقتی ما رو میبینه باید احساس حقارت کنه! 🌺🌺🌺 اگه نماز وجودتو آباد کرده باشه، "بقیه جذب میشن" 💥✨💥 یه قاعده ی عمومی هست اونم این که: "تا خوبها خوبتر نشوند، بدها خوب نمی شوند" 👆💥💢👆💥 چیکار کنیم همه نمازخون بشن؟ *یه کاری کنید اونایی که نمازخون هستند بهتر بشن." همین! ➖➖🔵➖➖ اونوقت میان بهت میگن: تو چرا اینقدر با نشاطی؟ توچرا کینه به دل نمی گیری؟ توچرا حسرت نمیخوری؟ تو چرا عصبی نمیشی؟ تو چرا انقدر منظم و دقیق و عاطفی هستی؟! شما هم میگی: والا فکرکنم مال نمازه... ☺ ❣ @hamsar_ane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@hamsar_ane 💢برای گلدوزی این گل، از سه رنگ مختلف برای دوخت گره فرانسوی استفاده شده. 💠ساقه گل را میشه هم از ساقه دوزی و هم دوخت زنجیره استفاده کرد.
🌺هنگام ازدواج، عقاید مذهبی یکدیگر را مدنظر داشته باشید. عقاید مذهبی در سعادت خانواده اهمیت دارد. اگر نگرش‌های زن و شوهر متفاوت باشد می‌ تواند زندگی‌شان را تحت‌الشعاع قرار دهد. 🌷🍃🌸🌺🌸🍃🌷 ❣ @hamsar_ane
من وقتی راه اب ظرفشویی یا حموم گرفته میشه به خاطر مو یا پرز فرش یا هر اشغالی که ممکنه ناخواسته وارد راه اب بشن اونو کیپ کنن واب به سختی رد میشه یه کوچولو نرم کننده میریزم در حد ۱۰ثانیه میمونم بعد اب داغ میریزم که کامل باز میشه و نیازی به لوله بازکن و مواد شیمیایی نیست گفتم پست بزارم شاید روزی به کارتون اومد👩🏻‍🍳👩🏻‍🍳👩🏻‍🍳 .دلیلشم اینه چون نرم کننده لیزه باعث میشه تمام مواد سر بخوره و راه اب باز بشه .🌺🌺🌺🌺🌺 در حد دو قاشق نرم کننده نه بیشتر ...اصلا هم مارک نرم کننده مهم نیست 😊😊 . ❣ @hamsar_ane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چای قند پهلو! 💠 این رفتار بیشترین تاثیر را روی بچّه‌ها می‌گذارد! 🔴 @hamsar_ane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - آمده امیر دیگری - محمدرضا طاهری.mp3
4.54M
🌸 (ع) 💐آمد امیر دیگری 💐ماه منیر دیگری 🎤 👏 👌میلاد اقاجانمون خدمت همه عزیزان تبرییییک فراوان❤️😍 ❣ @hamsar_ane
خانم عزیز : قرار نیست کل فامیل و دوست و اشنا از جزء جزء رابطه شما و شوهرتون خبردار باشند، به جای حیا در رختخواب برای همسرتون در این مسئله حیا به خرج دهید و رابطه تان را به حراج نگذارید. ❣ @hamsar_ane
🍃 برای همسرتان بیشتر از فرزندان ارزش قائل شوید و کاری کنید که بچه‌ها بدانند شما اول از همه به همسرتان توجه دارید. ❣ @hamsar_ane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همچو آن طفل که غافل به هدف تیر زند.. به غلط، گاه نگاهِ تــــــو به ما می افتد.. #میرزا_نظام ┄┅🌵••══••❣┅┄       •• @tame_sib •• ┄┅❣••══••🌵┅┄
🔴 🔴 : 💠 زندگی آپارتمان نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است. 💠 یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث است. آسمان را گذاشته‌اند برای صفر کردن تعلّقات. انسان یک نگاهی به آسمان بکند، پاسخ سوالاتش را می‌گیرد! برای نجات انسان از تعلّقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روزه به نحوی به نگاه تــو اسيرم.. گاهے تك و گاهے غزل و گاه قصيده.. @hamsar_ane
💞 📚 _غرق در افکارم بودم که یدفعه بابا وارد اتاق شد بہ احترامش بلند شدم إ اسماء بابا هنوز آماده نشدے❓ از بابا خجالت میکشیدیم سرمو انداختم پاییـݧ و گفتم_الاݧ آماده میشم باشہ حالا بیا بشیـݧ کارت دارم _چشم اسماء جاݧ بابا اگہ تا الاݧ نیومدم پیشت و درمورد انتخابے کردے نظرے بدم یا باهات حرف بزنم واسہ ایـݧ بود کہ اطمیناݧ داشتم دخترے کہ مـݧ تربیت کردم عاقلانہ تصمیم میگره و خوانوادشو روسفید میکنہ. _الاݧ میخوام بهت بگم بابا مـݧ تا آخر پشتتم اصلا نگراݧ نباش مامانتم همینطور دستمو گرفت و گفت: چقد زود بزرگ شدے بابا _بغضم گرفت و بغلش کردم و زدم زیر گریہ نمیدونم اشک شوق بود  یا اشک غم اشکامو پاک کرد و گفت إ اسماء مـݧ فکر کردم بزرگ شدے دارے مث بچہ ها گریہ میکنے❓ _پاشو پاشو آماده شو الاݧ از راه میرسـ... کمدمو باز کردم  یہ مانتوے سفید با روسرے گل بهے کہ مامان بزرگ از مکہ آورده بودو سر کردم _با یہ چادر سفید با گلهاے ریز صورتے زنگ خونہ بہ صدا در اومد از پنجره بیرونو نگاه کردم علے با ماماݧ و باباش و خواهرش جلوے در وایساده بودݧ یہ کت و شلوار مشکی با یہ پیرهن سفید تنش بود _یہ دستہ گل یاس بزرگ هم دستش بود سرشو آورد بالا و بہ سمت پنجره نگاه کرد سریع پرده رو انداختم و اومدم اینور صداے یا اللہ هاے آقایوݧ و میشنیدم _استرس داشتم نمیتونستم از اتاق برم بیروݧ ماماݧ همراه با ماماݧ بزرگ اومدݧ تو اتاق مامان:بزرگ بغلم کردو برام "لا حول ولاقوه الاباللہ" میخوند _ماماݧ هم دستمو گرفت و فشرد و با چشماش تحسیـنم میکرد وارد حال شدم و سلام دادم. علے زیر زیرکے نگاهم میکرد _از استرس عرق کرده بودو پاهاشو تکوݧ میداد مادرش و خواهرش بلند شدند اومدند سمتم و بغلم کردند پدرش هم با لبخند نگاهم میکرد _بزرگتر ها مشغول تعییـݧ مهریہ و مراسم بودند مهریہ مـݧ همونطور کہ قبلا بہ مادرم گفتہ بودم یک جلد قرآن چندشاخہ نبات و ۱۴سکہ بهار آزادے بود سفر کربلا و مکہ هم بہ خواست خوانواده ے علے جزو مهریم شد _همہ چے خیلے خوب پیش رفت و قرار شد فردا خطبہ ے محرمیت خونده بشہ تا اینکہ بعدا مراسم عقد رو تعییـݧ کنــ. بعد از رفتنشوݧ هر کسے مشغول نظر دادݧ راجب علے و خوانوادش شد بے توجہ بہ حرفهاے دیگراݧ دست گل و برداشتم گذاشتم تو اتاقم _مث همیشہ اتاق پر شد از بوے گل یاس شد احساس آرامش خاصے داشتم . ساعت ۸ و نیم صبح بود مامانینا آماده جلوے در منتظر مـݧ بودݧ تا بریم محضر چادرم و سر کردم و رفتم جلوے در اردلاݧ در حال غر زدݧ بود: اسماء بدو دیگہ دیر شد الاݧ میوفتیم تو ترافیک دستشو گرفتم کشوندمش سمت ماشیـݧ و گفتم:ایشالا قسمت شما خندید و گفت :ایشالا ایشالاـ _علے جلوے محضر منتظر وایساده بود... ✍ ادامه دارد .... ┄┅🌵••══••❣┅┄       •• @tame_sib •• ┄┅❣••══••🌵┅┄