♦️ممکنه شما الان بگید عجب مرد پستی... میگه خانمم فداکاره و همه کار و زحمتی کشیده، بعد رفته سراغ یک خانم دیگه؟!
منم قبل از اینکه مثل شما ذهنم به این قضاوته کشیده بشم، گفتم که چی شد که سراغ این خانم دوم رفتی؟
😍گفت آخ اگه اینو زنم پرسیده بووووود؟!!
🗣بجای اینکه راه بیفته و توی سالن داد بزنه و همسایه ها رو با خبر کنه یا اینکه زنگ بزنه به مامان باباش و اونا رو سر من بکشونه..
آخ کاش می پرسید "چطور؟؟" و همین سوالو اون می پرسید ..میگفتم بفهمه،
گفت آقای دکتر من گفتم خانمم فداکار، زحمتکش، تربیت صحیح ...
اما یک اشکالی داره، آدمو همچیییین لِه میکنه...
گفت :
خانممو میارم از خودش بپرسید، اگه نگفت این چند ساله من افسرده بودم... اصلا انگیزه زندگی نداشتم... مثل این جنازهها میومدم میرفتم...
📆عمدا میرفتم توی اداره اضافه کار بر میداشتم دیر خونه بیام.
💭یک شب داشتم تو ماشین زیر باران میرفتم، دیدم خانمی هم داره کنار پیادهرو میره،
دیدم زیر بارون داره میره، گفتم بنده خدا خیس میشه سوارش کنم.
🚙 آقای دکتر ترمز زدم... سوار شد... چشمم از توی آینهی اتومبیل افتاد بهش [جمله رو گوش کنید]
با خودم گفتم: "خدا رحم کنه به شوهرش، چجوری تحملش میکنه".
آقای دکتر پس نمیتونی بگی اینو برای وجاهتش انتخاب کردم... من با خودم در اولین دیدارِ این خانوم که توی اینه دیدمش، گفتم خدا رحم کنه به شوهرش.
بعد گفت:
تو همون فکر خودم بودم و مسائل خودم... داشتم میرفتم!!
یک دو کیلومتری رفتم میخواستم بپیچم به فرعی... ماشینو نگه داشتم... گفتم خانوم بفرمایید پیاده شید.
+ آقای دکتر شما انتظار داری اینجا این خانوم پیاده میشه چی بهت بگه؟
- گفتم یک دستت درد نکنی ، یک خدا پدر و مادرتو بیامرزه ای ، چیزی بده ....
+ گفت این زن پیاده شد، به من گفت:
آقا شاید برای شما کمک کردن به زنی بود که زیر بارون مونده بود، ولی به این امام رضایی که دارم پیشش میرم خیلی ازتون ممنونم...
... ✨شما توی اوج غربت من یک شیرینی عمیقی رو به دلم نشوندین، خییییلی ممنونتونم✨..
گفت:
بعدش که خانومه رفت، من چند ده متری دنبال این خانوم رفتم... اصرارش کردم بیا، بیا .. به اصرار گفتم بشین، نشست...
گفتم خانوم:
((هر مردی خانومی رو زیر بارون میدید سوار میکرد)) چرا این کار من براتون اونقد گنده بود؟
گفت آخه مصیبتای من زیاده.
گفتم چی هست؟
🔺گفت من اهل مشهد که نیستم، اهل فریمانم، شوهرم معتاد بود و منو طلاق داد... منم پدری نداشتم، سرپرست نداشتم!!
🔸رفتم کمیته امداد فریمان، گفتم منو تحت پوشش بگیرید، گفتن باید مسئول کمیتهی مشهد تصمیم بگیره.
اومدم مشهد، گفتن مسئولِ کمیتهی مشهد تهرانه، فردا میاد.
منم داشتم از اینجا رد میشدم میرفتم به سمت حرم امام رضا، شما منو دیدید سوار کردید .
این بود که کمک شما تو اون مصیبت، خیلی این برام شیرین اومد، خیلی خداوند بهتون .. هر چی میخواین خدا بهت بده ..
👈[دو کیلومتر راه بردا، این همه شکوه]!!!
➖➖🔸🔷🔸➖➖
مَرده گفت:
من شبانه ۵ میلیون پول دادم... خونه براش رهن کردم تو مشهد.
اصرار داری بری فریمان؟ گفت نه من اومدم ببینم، اونجا که من تو اون روستایی که هستم همه دشنام و فحش و ...
✔️گفتم پس همینجا بمون، اینجا یک خونه رهن میکنم.
👈[مردی که میگفت خانومم همیشه لهم کرده الان شده تکیه گاه بدون رقیب یک زن].
گفت: آقای دکتر شما فکر کنید من یک مرد هوس بازی هستم، همونطوری که خانومم بهم گفت ..
اصلا ‼️من یک مرد متعهدیم،
البته چون میرفتم توی خونهی این زن میومدم، نمیخواستم ناخودآگاه چشم به این بیفته که خدای نکرده یک وقت دچار معصیتی بشم، خب عقدش کردم،
قصدم چی بود؟ برم اونجا ببینم ((وسیله ای نمیخواد، باری نمیخواد))... کاری نداره.. پولی داره؟
رسیدگی... رسیدگی ..
🔸این یک سالی که این خانوم رو عقد کردم، خدا رو گواه میگیرم فقط یک بار بهش مواجهه جسمی داشتم،
اونم فقط بخاطر خودش بود که یک وقت بر و رویی نداره... فکر نکنه من بهش اعتنایی ندارم، اونم بخاطر این انجام دادم.
🔻اما اینکه گفتم دکتر زنمو میارم، اگه بگه این باید بره، خودش باید بره، فکر نکنید من دارم اینو به زنم ترجیح میدم، نه!!
زنمو آوردم ازش بپرسید، بگید شوهر تو از کی افسردگیش تموم شد به نشاط اومد؟ اگه نگفت تو این یک سال اخر ..
🌟من این زن دوم رو برای محبت و لطف به همسر اولم نگهداشتم، چون افسرده شدم، انگیزه زندگی اونجا نداشتم،
این به من انگیزه داده... محصولشو میبرم تحویل اون میدم ..
➖➖🔸🌸🔷🌸🔸➖➖
بعد من گفتم:
یک نمونه برای من بگو که این خانوم چطور بهت شکوه میده و اون یکی زنت میبره ..
🔻گفت دکتر نمونش:
پنج کیلو موز گرفته بودم ببرم خونه، با خودم گفتم دوتاشو بِکَنم سر راه ببرم ببینم این خانوم کاری نداره، بعد همینطور موزم بهش بدم ..
سلام خانوم من از اینجا رد میشدم گفتم ببینم کاری چیزی ندارین، ضمنا دو تا موزم تو ماشین بود گفتم برات بیارم،
👈دو تا موز از کنار پنج کیلو ..
میدونید بهم چی میگفت؟
🤩میگفت آقا بذارید از زیر #باران_رحمت قبلیتون بیام بیرون تا بعد ..
[میگید شگرده؟!؟!؟؟؟! باشه شگرده؟!؟!
اگه شما معتقد به شگردی که من معتقد به شگرد نیستم، من میگم داره درست حرفش رو میزنه]،
👈[زن اول شیرینی تامین رو از مرد گرفته، زن دوم داره شکوهشو میده ... مثل شماها پنهان نمیکنه]....
بعد گفت: بقیه پنج کیلو رو بردم خونه، خانومم چی گفت؟! :
اون بالا نذاریا اونجا رو تازه تمیز کردم، بیا بذار اینجا ..
این همه موز برای چی گرفتی؟!
👌 با دو تا میشدم باران رحمت
😖 با بقیش هیچی نمیشدم، گوشه و کنایه ای هم میخوردم .
👈 تفاوتو دیدی؟؟
ادامه دارد ...
💛 @Hamsarane_LR
سلام ..
این جلسه👆👆 یکم طولانی شد اما ارزشش رو داره؛ مثال واقعی و پرنکتهایه... حتما حتما #کامل بخونیدش!!
💛🧡💚
#خونواده_همسر
👈یادتون باشه انتقادى كه به رفتارهاى خونوادهی همسرتون میکنین تخريبكننده #رابطه ست.
🔸شريك زندگيتون نمیتونه پدر يا مادر، خواهر يا برادرش رو تغيير بده.
🌟حتی اگه آدماى #بدی هم باشن، اونا خونوادهش هستن و بايد بهشون احترام بذارين!
✔️همونطور که اگه اون به بستگان شما بیاحترامی کنه #حس خوبی به شما دست نمیده!
پس طوری با خونواده همسرتون برخورد کنید که دوست دارید همسرتون با #خونواده شما برخورد کنه.
💝 @Hamsarane_LR
💛🧡💚
#حفظ_اقتدار_مرد ۱۰
یک آقای دیگهای اومد پیش من گفت:
🚫 دکتر فقط "طلاق"،
اگه برای طلاق حرف میزنی ما اینجا بمونیم، وگرنه ما بریم ..
+ گفتم خب مطلبت رو بفرما ..
- چیو بفرما، بفرما نفرما فرقی نداره،
- گفت: آقای دکتر کمک برای طلاق میکنی؟
+ گفتم آقا اقلّا یک توضیحی بده، برای خودم میخوام ، به این خانوم کار ندارم
- گفت دکتر من آدمی هستم دست و دل باز، اصلا بابام منو اینجوری پرورش داده،
میوه کیلویی نمیتونم بگیرم، صندوقی میخرم..
🍊داشتم میرفتم خونه... دیدم یه وانتی پرتقالای خوبی آورده، گفتم آقا یه جعبه بذار صندوق ما،
🏢سه طبقه این پرتقالا رو بردم بالا، دکتر خود شما اینقد پرتقال ببری خانومت چی باید بگه؟
گفتم خیلی باید شوق داشته باشه، جیغ از خوشحالی باید بکشه، بعدم بچه ها رو صدا کنه وای بیاید ببینید بابا چی خریده، این همه پرتقااال ..
گفتم که خانوم تو چیکار کرد؟
👈گفت: خانوم گفت: اینا رو میخوای بیاری تو؟
بله، اینا چیه؟ هر وقت یک فریزر گرفتی اندازه اینا..
من گفتم تو چیکار کردی؟؟
🔸گفت منم میوهها رو از پنجره ریختم تو کوچه، گفتم هر وقت تو این خونه بابات فریزر آورد اندازه اینا ..
یکی اون گفت و یکی من گفتم،
[مَرده ببینید چی میگفت...گوش کن اینجا رو]
💔اصلا آقای دکتر.. من مرد بیخود، بیفکر، همه اون حرفایی که زنم گفت: ولخرج، نفهم، بیشعور..
ما این ..
خب این خانم اذیت میشه، بره زندگیشو بکنه، من مرد بیشعور و نفهم و بی فکر وایسم اینجا چیکار کنم؟؟ نمیخوام، میخوام برم، طلاق ..
از طلاق فقط حرف بزن .
. می بینید ..
🔻ممکنه شما بگید خب یعنی اقای دکتر خانوم بذاره این اقا ولخرجی کنه، یعنی پرتقالا خراب بشه، اسراف بشه خوبه؟
💡کی گفت اسراف بشه، کی گفت خراب بشه،
🔺پاشو این شکوهِ تامینِ مرد رو منتشر کن .. تو به اینقدر پرتقال احتیاج نداری؟ خب بقیشو:
🍊علی اگه اجازه بدی یک مقدار از این پرتقالا برای #مامانت، #خواهرم، #خواهرت اینا کنار بذاریم ..
حالا میبینید ..بعدا اونجا اونا هم میگن وای این پرتقالایی که شما ..
➖علی یک خانومه هست بنده خدا #فقیره، میاد پیش من، من بهش کمک میکنم، اگه یک دو کیلوشو بذارم کنار برای اون...
میبینید...
عشق تامین، شکوه تامین ..
خانومه پا گذاشته.. حالا هم درگیر اینه چجوری راه اینو به خونه مامانش ببنده..
🔺این چه کرده، چقدر سقوط کرده تو فکر و دل این مرد .. داره همین قبلی رو هم ازش میگیره، می بنده.. همینم مچاله میکنه،
بعد میخوای عشق تامینت تو وجودش جوشش کنه؟؟ از این خبرا نیست...
👈خیلی اینا نکات اساسی هست که خانما گمش کردن و بدونید این ریشه مرده ...
♦️فرقیم نمیکنه مردش باسواد باشه، روانشناسی خونده باشه یا نباشه، اهل فرهنگ .. مودب باشه ، مهربان
هیچی.. مرد باشه فقط ... این ریششه، هیچ چیز دیگهای درش دخالت نداره..
💛 @Hamsarane_LR