eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
39.7هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خانمی ۳۵ ساله۱۲ ساله ک ازدواج کردیم با دوفرزندمن مطلقه بودم ک در دانشگاه باهمسرم اشناشدم ازخانواده اصیل وبااخلاقن دوهفته دوست بودیم اماچون من مقید بودم وگناه برام عذاب آوربودایشون پیشنهاد محرمیت دادن وبعد۲سال ازدواجرسمی کردیم بعد ازدواج چندین بار متوجه شدم ک دوست دختر داره عذر خواهی کرد حتی یکبار ب دخترهای فامیل چیزی گفته بودک من سر این موضوع خیلی اذیت شدم وآبروریزی شد امابخاطربچم بخشیدم الان ازین لحاظ سر به راه شده امامن شکاک شدم وافکار منفی منو راحت نمیزاره ازطرفی ایشون معتاد ب گوشی هست بازی فیلم اینستا تلگرام و....ک تماما کانالای مثبتن اما یکسره حواسش ب گوشی هست اصلا حرف نمیزنه باهاش حرف میزنم متوجه نمیشه تازگیا بدخلق هم شده وقتی هم میگم میگه اخلاقمه من کلا سرد مزاجم تحمل شرایط واسم سخته وکلافه ام. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج خواهر عزیزم، همانطور که بارها گفته شده علت اصلی بسیاری از مشکلات و مسائل در زندگی در مرحله انتخاب همسر و عدم مهارت و دقت لازم در این مرحله می باشد. متاسفانه ازدواجی بدون شناخت لازم و صرفا ب اساس یکسری ملاحظات در ظاهر صورت گرفته، و بعد از ورود به زندگی ، متاسفانه مواجهه با شکاف ها و تفاوت ها. اما حال با این شرایط تکلیف چیست؟ واقعا باید ختم این رابطه را اعلام کرد؟ خیر بلکه آن زحمت، دقت و زمانی را که باید قبل از زندگی صرف میشده، و به هر دلیلی نشده، اکنون بایستی دو یا چند برابر برای آن زحمت کشید و زمان صرف کرد. حاصل شک و بدبینی، آیا چیزی جز رنج و افکار منفی و دورشدن بیشتر شما همسرتان و عدم تمایل به ابراز محبت و سردی جنسی و عاطفی، نتیجه ای برایتان داشته است؟؟ پس چیزی را که نه تنها سودی به حالتان ندارد و باعث خسران و زیان مضاعف شده است رها کنید . (در مواقع این افکار به ذکر متوسل شوید، خصوصا ذکر استغفار) اگر واقع بینانه بخواهیم سوال کنیم، اکنون اگر از همسرتان سوال میشد که کجای زندگی انتظارات تان برآورده نشده و از خانم خودتون چه انتظاری دارید، ایشان چه پاسخی میدادند؟ پاسخ صادقانه خود شما به این سوال، مسیر راه را برایتان مشخص خواهد کرد. با توکل و برای رضای خداوند و نه الزاما فقط جلب رضایت همسر (که موجب یاس نشوید)، یکطرفه محبت کنید و تلاش کنید. این تنها راه برون رفت از طلاق عاطفی بوجود آمده است، البته همانطور که گفتیم شناسایی علت اولیه هم خیلی مهم است (از منابع و کارگاه های متعددی که در پاسخ های بنده و همکارانم معرفی شده حتما استفاده کنید). و ضمنا حدیث کسا در خانه زیاد تلاوت شود. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام وقت بخیر بنده دوتا سوال از محضرتان داشتم 1 من خانمی ۲۵ ساله هستم و همسرم طلبه هستند و ۳۲ ساله و الحمد لله یک پسر ۱۶ ماهه داریم با توجه به اینکه شهریه ایشون تقریبا ۱/۵ نیم میلیون هست و با گرانی و هزینه کتاب ایشون و من که دانشجو هستم و پوشاک بچه و ... واقعا نمی رسونیم تا آخر ماه و تا الان هم خانواده ها حمایت کردند یعنی تقریبا ۳ سال میشه که ازدواج کردیم ایشون حتی نتوانستند نیم کیلو گوشت تهیه کنند و همش خانواده من و ایشون برایمان کالاهای اساسی رو می گیرند که واقعا خیلی شرمنده ایم، و من و بچه مون با توجه به آزمایشات کم خونی و کمبود پروتئین داریم، من می خواستم به ایشون پیشنهاد بدهم که در آزمون قضاوت شرکت کنند چون ایشون از شاگرد اول های کلاسشون هستند تا حداقل وضع مالی مون خوب بشه و کمتر به خانواده ها زحمت بدهیم، احساس می کنم ایشون مخالفت کنه چون می خواهند بروند قم و ادامه تحصیل بدهند ولی من خیلی می ترسم الان تو شهرستان خانواده ها کمک می کنند اونجا تو قم با اجاره نشینی و گرونی چطور زندگی کنیم؟ به نظر شما از طریق نامه نوشتن می توانم نتیجه بگیرم یا کلا این کار رو نکنم؟؟ پاسخ : سلام خدمت شما خواهر گرامی. در خصوص شرایط پیش آمده و سختی های خاص زندگی طلبگی که همانطور که از اسم آن مشخص هست، واقفم و به شما بزرگوار حق میدهم، انشاالله ماجور باشید. البته که سختی معاش باعث شده است که بعضی از افراد این قشر در کنار تحصیل و پژوهش، اقدام به فعالیت های اقتصادی که منافاتی با وجهه و شرایطشان نداشته باشد بکنند و این مسئله اشکالی ندارد ، چون در دین مان هم بسیار تلاش جهت تامین معاش خانواده تاکید و به آن سفارش شده است. نوشتم نامه برای همسر محترم، طبق آن قاعده ای که استاد در کلاس هنر زن بودن، قید کرده اند ایرادی ندارد. ولی بهتر است بجای دادن پیشنهاد و راهکار از جانب خودتان، از خود ایشان جهت رفع این دغدغه و مسائل جسمانی و روحی که برایتان عارض شده است راهکار و راهنمایی بخواهید. سوال دوم این هست که، پسر ۱۶ ماهه من نمی تونه هنوز راه بره (البته بدون کمک) همش از مبل اینا می گیره راه میره به نظرتون راه رفتنش خیلی دیر نیست؟ چی کار کنم ببرم دکتر؟ البته احساس می کنم ترس از راه رفتن داره چگونه با ترسش مقابله کنم؟؟ پاسخ : لزومی ندارد که مادر با ترس کودک مقابله کند و این ترس کاملا طبیعی است و باعث ایمنی کودک میشود. کودک در مسیر طبیعی رشد خود است. نکته آخر : سعی کنید به علم تغذیه و خواص آن آگاهی بیشتری پیدا کنید تا با کمترین هزینه بتوانید انرژی و سوخت و ساز بدن خود و فرزندتان را تامین کنید. مثلا، استفاده از تخم شربتی (کلسیم، پتاسیم و آهن موجود در آن بیشتر شیر و گوشت می باشد). جوانه گندم در غذای کودک و یا در سالاد برای خودتان، بسیار کم هزینه اما باعث تقویت استخوانی و افزایش قد کودک خواهد شد. پای مرغ، استفاده در سوپ بصورت عصاره، تقویت مفاصل و درمان دردهای استخوانی و ... انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام من 5سال که ازدواج کردم مشکلم با خانواده همسرم هست برادرشوهرم 3سال زودتر از ما ازدواج کردن ولی با این وجود حاضر نشدن با مادرشوهرم زندگی کنن ولی ما از همان ابتدا با هم زندگی می کنیم ( تو دو طبقه مجزا) از همان ابتدا هم تمام کارهای مادرشوهرم ( پدرشوهرم 30سال پیش فوت کردن) با من و همسرم هست ولی با این وجود مادرشوهرم احترامی که به جاریم و خانواده اش میذاره به من نمیذارن خدا شاهد تا امروز کوچکترین بی احترامی نکردم به همسرم هم اعتراض می کنم میگه ان عروس ولی تو مثل دخترشون میمونی یعنی ادم باید به کسی که مثل دخترش میمونه بی احترامی کنه ؟؟ 3ماه پیش اثاث کشی داشتیم هم ما هم مادرشوهرم , جاریم تو این 1ماه که درگیر اثاث کشی بودیم حتی 1ساعت هم نیومد یه کمک بکنه انگار نه انگار که با این خانواده نسبتی داره بعدم یه دعوای زرگری سر یه مساله پیش پا افتاده راه انداختن رابطشون با ما قطع کردن بعد که همه ی کارا تمام شد امدش مثل یه میهمان یا همین 3هفته پیش مادرشوهرم یه عمل داشتن چند روز بیمارستان بودن بعدم که امدن خانه نیاز به مراقبت داشتن ولی ایشان حتی یک روز هم نیامد اصلا انگار نه انگار تو این 5سال میهمان بوده اصلا انگار نه انگار که وظیفه ای داره هر وقت حوصله اش سر میره دلش می خواد 2ساعت میاد میهمانی و میره مادرشوهرم مریض بشن میهمان داشته باشن یا هر کاری که باشه اصلا نیست نمیاد , بعدم مادرشوهرم ان قدر که به ان احترام میذاره و می خوادش با من نیست متاسفانه همسرم هم اصلا بلد نیست به جا حرفش بزنه و گله کنه , که اگه حرفش میزد الان شاید اوضاع جور دیگه ای بود من الان با این وضعیت چیکار کنم دیگه خسته شدم از طرف دیگه مادرشوهرم از اینکه با هم قهریم ناراحت بودن و برنامه ای تهیه دیدن که با هم اشتی کنیم ولی متاسفانه برادرشوهرم همکاری نکرد و دلخوریها بیشتر شد من الان نمیدونم چیکار کنم واقعا خسته شدم لطفا راهنماییم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهرم به تمام سوالات ن همون طور که می خونید پاسخ بدید: به نظر خودتون واقعا باید در این شرایط چه کار کرد؟ میشه مادرشوهرتون رو تغییر بدید؟ میتونید با جاری یا برادر شوهرتان درگیری لفظی پیدا کنید و تمام حرفهای نگفته و گله های این ۵ سال رو بهشون بگید؟ آیا در پی نتیجه ای که هستید، با گفتن این حرفها براتون حاصل میشه یا نه؟ میتونید به منزل و مکان دیگری برید و ارتباطتان را با مادرشوهرتون قطع کنید؟ کلا هدف تون از این ناراحتی و گلایه ها چیه؟ ۱. خسته شدن از فشار کاری و مسئولیتی ۲. دریافت تقدیر و تشکر دیگران ۳. عدم حمایت از جانب همسرتون و.... خب همانطور که میدانید هیچ کدوم از راه حل های بالا شما رو به این سه هدف تون نمی رسونه و جه بسا شرایط رو براتون سخت تر هم میکنه مس بهتر نیست بجای این همه قیاس و تمرکز روی کارهای نکرده دیگران (جاری و مادرشوهر)، یکمی روی خودتون ، فکر و عملکردتون تمرکز کنید. اگر در این ۵ سال، به این فکر میکردید که خودتون چ کاری ازتون میاد و بخاطر رضایت خدا و نزدیک شدن به قرب الهی در حد توان اون رو انجام میدادید، حالتون بهتر نبود تا اینکه فکر کنید من این کار رو کردم، جاری نکرد، من رفتم اون نرفت ، من پختم اون تشکر نکرد، من ناراحت شدم خسته شدم، شوهر گلایه نکرد و ... توقع حتی یک سلام و یا تشکر از مخلوق ما رو ناامید میکنه از زندگی از تلاش و .... اما اگر کاری انجام بدیم و یقین کنیم که اونی که باید ببینه برام بسه، بدنبال تقدیر دنیایی نمیگردیم حتی ازش فرار هم می کنیم چون میدونیم، تقدیر خدا کجا و بنده خدا کجا پس آنقدر دردمند چیزهای کم ارزش نمیشیم با مدام غر زدن و گلایه کردن و قیاس کردن، هیچ لذتی از محبت کردن نمیبرید و حتی از ارزش کار خودتون در نزد همسر هم کم می کنید، و تمام این انرژی منفی باز هم به خودتون بر میگرده. راهکار، نگاهتان را عوض کنید خواهرم. اوقاتی رو به خودتون و چیزهایی که براتون خوشایند هست در طول روز اختصاص بدید. محبت و رابطه با دیگر افراد به جز پدر و مادر به اندازه ای باشه، که آنها ارتباط برقرار میکنند. از درگیری و دوری کنید و بدنبال اثبات فکر و کار نیک تان به دیگران نباشید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام من خانمی ۳۳ ساله هستم ...پسر ۱۲ ساله و دختری۱۰ ساله دارم ...چند وقت پیش دختر عموی دخترم که ۱۵ ساله هست یه سری اطلاعات زن وشوهری به دخترم داده ...دخترم از وقتی شنیده هنگ کرده وبه من میگه که براش توضیح بدم. منم کلا انکار کردم و گفتم اون دختر بی ادبی هست که از این حرفا زده ...الان نمی دونم چکار کنم دخترم همش تو فکره و میگه تو از من یه چیزایی رو مخفی میکنی ..و روی من و پدرش حساس شده.خواستم ببینم چه جوابی بهش بدم ...چیزایی که دختر عموش گفته مثلا این که زن و شوهر میتونن نقاط خصوصی هم رو ببینن و از هم لذت ببرن و با هم حمام برن و اینها... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر عزیزم، توصیه اول ما همیشه مبنی بر پیشگیری است و عدم دادن خلوت و تنهایی و گفتگوهای خصوصی به بچه ها در همه سنین می باشد. خصوصا کودکان ۷ سال اول با فرزندانی که در سنین نوجوانی هستند. و یا کودکان دو جنس که در سنین آغاز بلوغ خود هستند (دقیقا شرایط سنی فرزندان شما) این به معنای بدبینی و امر و نهی نیست، بلکه به معنای هوشمندی و نظارت غیر مستقیم می باشد که باعث ایجاد حساسیت در بین فرزندان هم نشود. نکته بعدی، شرایط پیش آمده است، اینکه ما نمی خواستیم فرزند ما چیزی را ببیند یا بشنود و حالا به هر دلیلی این اتفاق افتاده، باید چه کرد؟ اقدام اول، پرهیز از برخورد قهری با کودک خاطی (چون باعث ثبت این واقعه برای فرزند خودمان میشود و چه بسا انتقام جویی کودک خاطی) دوم، در میان گذاشتن مسئله با مادر یا پدر کودک خاطی (هر کدام که رابطه بهتری با فرزند خود دارد و گفته ما باعث تنش و تنبیه وی نشود ، بلکه از باب دلسوزی و نظارت بیشتر والدین بر کودک خاطی میباشد). سوم، در ارتباط با فرزند خودم، در ستین پایین تغافل بهترین راه است و در سنین بالاتر، دادن پاسخ اغنایی و سپس پرت کردن حواس. یعنی همه راست را نمی گوییم و کامل توضیح نمی دهیم ولی حتما باید پاسخ دهیم، در غیر اینصورت بعد از چند بار پرسش خودش دست به تحقیق و پرسش از منابع دیگر میشود. مثلا از گروه همسالان، زیرنظر گرفتن والدین، فضای مجازی و ... و مسلما به مطالب و تصاویر نامناسب تر و سخت تری خواهد رسید و این آسیب را دو چندان میکند. چهارم، یافتن و هم صحبتی فرزندمان با دوستی که به لحاظ اخلاقی و ایمانی بهتر از فرزندمان باشد تا اثر پذیری مثبت ایجاد کنیم. پنجم، پرهیز از تنهایی فرزندمان بخصوص در شرایط فعلی و برای زمان های طولانی ششم، کاهش ارتباط و دیدارهای ایشان با کودک خاطی (بطور نا محسوس)، در این مورد هماهنگی با همسر محترم حائز اهمیت است. هفتم، فضای گفتگوی سالم با کودک همیشه باز باشد، تا سوالات و دغدغه هایش را از والدین خود بپرسد و مطرح کند. هرگز به دلیل سوالات کودک را سرزنش، تحقیر و توبیخ نکنید (باعث تثبیت و کنجکاوی بیشتر کودک خواهد شد) و به او گوش فرا دهید و اگر در لحظه پاسخی نداشتید، هراسان و متشنج نشوید. بچه ها حتی تغییرات رنگ پوست و چهره والدین خود را متوجه میشوند، خونسرد باشید و خیلی با آرامش زمان گفتگو را به یک ساعت بعد یا مثلا زمان عصر یا شب موکول کنید، تا بتوانید زمان بخرید و با فکر و تامل بیشتری پاسخ دهید. ولی فرار از پاسخگویی نکنید و حتما در زمان وعده داده شده با کودک خود صحبت کنید. موفق و عاقبت بخیر باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام بنده دختری ۱۸ ساله هستم ، خانوادم مذهبی هستند و بنده هم برخلاف اعمالی که دارم ، به لحاظ اعتقادی انسان مقیدی هستم . از کودکی تا ۱۴ سالگی مبتلا به گناهی بودم کم و بیش. ولی بعدش خوب شدم به لطف خدا و به واسطه یک سری مسائل ؛ ولی متاسفانه الان حدود 2 ساله مجدد گرفتار شدم . ولی ایندفعه نه فقط شدید درگیرم ، بلکه به مشاهده پورنوگرافی اعتیاد پیدا کردم 💔 بالاجبار میبینم . با انزجار و اکراه . نمی‌دونم چیکارکنم . همیشه تحریک میشم ببینمشون درحالی که دیگه اصلا هیچگونه فایده ای برام ندارن. زندگیم نابود شده به همه لحاظ . نمازام‌ رو یکی در میون میخونم . لطفا بهم بگید بابت مشکلم پیش کی برم؟ چون مجرد هستم و سرمایه ندارم، با خانواده چطور مطرح کنم ؟ آیا باید پیش روانپزشک رفت و دارو تهیه کرد ؟! نمیخوام راهکار ترک بهم بگید چون سعی کردم ولی نشد و نخواهد شد . متشکرم از پاسخوگوییتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام به شما به دختر عزیزم وقتی که ما انسان ها پی بردیم به خطا بودن و معیوب بودن رفتارهای اشتباهمان، ۸۰ درصد اصلاح رفتار اتفاق افتاده است. البته باید علت قرار گرفتن در این مسیر برای بنده احصا شود. اگر در کودکی درگیر شده اید، در ۹۰ درصد حالات علت اولیه اضطراب است. آیا انسان مضطربی هستید و یا چیزی مسئله ای وجود دارد که شما را مضطرب کرده و می کند؟ اگر پاسخ مثبت است باید بدنبال درمان اضطراب باشید. اگر در نوجوانی درگیر شده اید، باز هم علت باید بررسی شود که تجربه نشان داده، علت اولیه تنهایی و خلوت است. دختر عزیزم، احساس بنده این است که متاسفانه رابطه مناسبی بین اعضای خانواده وجود ندارد و شاید علت اولیه اضطراب و یا تنهایی و داشتن خلوت های طولانی برای شما این عامل باشد. راه رهایی روی آوردن به دکتر و دارو نیست. اینکه راهکار ترک نمی خواهید و از طرفی به دنبال رهایی از این شرایط هستید خب چه کمکی از بنده ساخته است؟ و هر چه انجام دادید اما نشد، باید دقیقا مشخص بفرمایید چه راه حل هایی را و بنا به توصیه چه افرادی انجام داده اید؟ و در نهایت باید بدانید، راه حل در وجود خود شماست. بنده میتونم شما رو به حاذق ترین و با سابقه ترین اساتید این مباحث ارجاع دهم اما در نهایت آنچه این بزرگواران هم به شما توصیه کنند ، راهکارهای دارویی نخواهد بود و دارو فقط و فقط شما را در سیکل معیوب و کاهش موقت قرار خواهد داد و در طولانی مدت آسیب را بسیار بیشتر خواهد کرد. و فلش درمان را به سمت خود شما برمیگردانند. به۳ سوال اساسی برای درمان مسئله تان پاسخ دهید: ۱. میزان استفاده شما از فضای مجازی در طول روز چقدر هست؟ ۲. شب چه ساعتی میخوابید؟ و روز چه ساعتی بیدار میشوید؟ ۳. دوست صمیمی دارید؟ و چقدر در طول روز خلوت و تنهایی دارید؟ در نهایت برای دریافت پاسخ جامع و کامل توصیه به مشاوره تلفنی با مشاوران مجموعه رو به شما توصیه میکنم. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وخسته نباشید من خانمی ۳۰ساله وهمسرم ۳۷ سال ودوپسر ۳ونیم و۹ساله داریم. همسرم متاسفانه دچاروسواس عملی وفکری وبددلی هست از اول هم نشون نداد فقط گفت نمیخام درستو ادامه بدی وفقط میتونی کلاس یاجایی بری که درمحیطش مردنباشه.من هم که خیلی فعال وپرانرژی بودم ودردوران مجردی دائم به کلاس ورفت وآمدبودم.اول عروسی هم اجازه داد که کلاس خیاطی برم ولی الان که ۱۲سال اززندگیمون گذشته خیلی سختگیر شده دلش میخاد من فقط توخونه باشم هیچ جا نرم حتی پسرهامو میخام ورزش یاکلاس قرآن ببرم نمیذاره خودشم حوصله نداره ببرتشون.فقط دوشب یه بار میبرتمون باماشین دورمیزنه یاخونه ی مامانم میریم یاخونه ی مامانش. من خیلی افسرده شدم احساس پوچی میکنم احساس میکنم توقفس گیرکردم دوستای قدیمم همه شاغل شدم امامن حتی کلاس هنری که دوستش دارم نمیذاره برم بازار نمیذاره پامو بذارم.دائم چکم میکنه کجام چیکارمیکنم بازخواستم میکنه یه جامیریم چشم ازم برنمیداره که یه وقت نخندم به کسی نگاه نکنم و... خیلی خسته شدم اضطراب دارم وقتی پیشمه.آرامش بچهامو بهم ریخته.حاضربه خوردن دارو نمیشه حرف مشاور هم گوش نمیده تصمیم دارم روابطمو باهاش بهم بزنم وفقط به خاطر بچها باهم تویه خونه باشیم واون بره سراغ یکی دیگه ودست ازسرمن برداره ومنم آزادبشم وهرکاری دوست دارم بکنم بچهامم ازاین همه دعوا راحت بشن اما هم ازخدامیترسم وهم میترسم پشیمون بشم چون بهش علاقه دارم ولی تحمل اذیتاشوگیردادناشو سختگیریهاشو ندارم دست خودم نیس حال روحیم بدجوربهم ریخته داروی اعصاب میخورم وفایده نداره فقط آرزومیکنم هرچه زودتر یامن بمیرم یااون... قبلا یه جورتوخونه سرموبندمیکردم اماالان درودیوارخونه میخوردم ممنون میشم راهنمائیم کنین بااین اوضاع خودم ورفتارای همسرم بایدچیکارکنم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر عزیزم از همراهی و اعتماد شما با کانال همسران خوب سپاسگزارم. 🌹 🍁حقیقتا شرایط شما قابل درک هست. البته بخشی از این مسئله به خود شما بر می‌گردد که بهتر بود زمان انتخاب دقت و تحقیق بیشتری می‌کردید تا بیشتر با روحیات طرف مقابلتان آشنا شوید و بعد تصمیم بگیرید. به هر حال انتخاب کردید و زندگی مشترک را شروع کردید و الان نه تنها در جایگاه همسر بلکه در جایگاه مادر باید شرایط فرزندان را هم در نظر بگیرید. قطعا تصمیم اینکه از ایشان جدا شوید و بعد همخانه شدن و هر کدام از شما سوی خود رفتن پسندیده و عاقلانه نیست. و آسیب آن به مراتب بیشتر از شرایط فعلی شما خواهد بود. 🍁اشاره کردید که الحمدلله به ایشان علاقه دارید و این خیلی نکته قابل توجهی هست منتها شما باید روی دو مسئله کار کنید : 🌱یکی اصلاح نگرشتان و پذیرفتن شرایط همسرتان 🌱و دیگری به کار بردن مهارت و سیاست زنانگی... 🍁روحیات ایشان چه بسا به زمان مجردی و نوع تربیت ایشان برگردد. و تغییر صد در صدی شاید دور از انتظار باشد. اما تلاش شما برای بهبود شرایط حائز اهمیت است. مطمئنا بحث و جدل و انتقاد و یا تنش کمکی به بهبود شرایط ایشان و البته رابطه شما نمی‌کند. و بلکه شرایط را بدتر کند. باید بررسی شود که چه چیز باعث شده در گذر زمان رفتارهای همسرتان سختگیرانه تر شود. که برخی از آن می‌تواند ناشی از بحث و جدل و تنشی باشد که بین شماست و متاسفانه حتی بچه ها هم شاهد آن هستند. 🍀اما اگر نگرش شما عوض شد از این جهت که همسرتان را با شرایط فعلی که دارد بپذیرید به مانند بیماری که در حالت درد شما را میرنجاند اما شما صبوری و درک میکنید. همسر شما نیز نیاز به این درک و همراهی دارد. و اگر با مهارت رفتار کنید از این جهت که از رفتارهایی نظیر غر زدن؛ گلایه کردن؛ مقایسه کردن؛ تحریک حساسیت ایشان و.... دوری کنید بلکه در عوض رفتارهایی نظیر تایید کردن؛ توجه کردن؛ و حفظ اقتدار را جایگزین کنید. در فضایی آرام گفتگو کنید و با ایشان همدلی و همراهی کنید و یا در مواقعی از ایشان همفکری بخواهید و نظرش را در امور مختلف حتی امور مربوط به خودتان جویا شوید در این شرایط همسرتان احساس ارزشمندی خواهند کرد. و به مرور زمان رفتارش نیز تعدیل می‌شود. به شرطی که شما صبوری کنید و پیگیر یادگیری مهارت های زندگی باشید و در زندگی پیاده کنید. و در این راه انگیزه تان را قوی کنید. در درجه اول خدا را در نظر بگیرید چرا که برای رضایت خدا برای حفظ زندگیتان و حتی برای علاقه تان تلاش میکنید و بعد برای آرامش و آسایش فرزندانتان. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه رضایت از زندگی و همچنین هنر زن بودن را از کانال تهیه و گوش کنید. و برای بررسی و همراهی بهتر با یک مشاور امین نیز ارتباط برقرار نمایید. "اصلاح مزاج نزد یک مشاور طب سنتی نیز برای ایشان مفید خواهد بود." خوشبخت و سعادتمند باشید.🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد وقتتون بخیر دوستم یه مشکلی براش پیش اومده🙏 خانم ۳۲ ساله و همسرشون ۳۳ سالشونه حدود دو ماه هست خانم متوجه شدن که همسرشون گاهی با یه خانوم غریبه چت میکنن (اتفاقی آیدی رو دیدن و متوجه شدن خانم هستن) و هر موقع چت تموم میشه چت رو کامل حذف میکنن که ایشون نبینه، اما چندین بار اتفاقی دیدن از نوتیفیکیشن اون برنامه. متن پیام و استیکر رو دیدن. یروز خیلی اتفاقی سرنوشت اون خانم رو از اطرافیانشون (خانواده همسرشون شنیدن) خانم ۴ تا بچه دارن و همسرشون فوت شدن (ظاهراً خودکشی کردن) و گویا آقایی که فوت شده دوست یا آشنای همسر دوستم بودن. خانم میگن من به شوهرم از چشمام بیشتر اعتماد داشتم، ولی چرا باید با یه زن غریبه نامحرم چت کنه!؟ همسرشون آدم دست به خیری هستن شاید به اون خانم هم کمک مالی کنن. ولی کمک بحثش جداست و اجر خودش رو داره اما چت و بگو بخند با مرد یا زن نامحرم چه حقیقی چه مجازی کار اخلاقی نیست! و بعدا معلوم نیست بینشون چه اتفاقی بیفته، الان خانم واقعا ذهنشون درگیره و نمیدونن باید چیکار کنن بنظر شما باید این موضوع رو با کی در میون بذارن با همسرشون صحبت کنن یا مثلا با برادر بزرگتر همسرشون؟ پدر شوهرشون خیلی سال پیش فوت شدن ممنون میشم دوست من رو راهنمایی کنید حالش خوب نیست و نگران زندگیشه. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و احترام خدمت شما 🍁در رابطه با مسئله ایشان نیاز به بررسی دقیق هست. نیاز هست سوالاتی پرسیده شود تا کیفیت رابطه عاطفی ایشان و همسرش مشخص شود. ظاهرا اطمینان دقیق هم از هویت فرد پیام دهنده ندارند. پس بهتر است مراقب باشند که در وادی قضاوت قرار نگیرند. 🍁در حالت کلی نیز چک کردن موبایل توسط همسر شرعا و اخلاقا کار درستی نیست. و توصیه میکنم از این کار پرهیز کنند. 🍁در رابطه با اینکه این مسئله را با کسی مطرح کنند یا نه؟ به نظر بنده اینکار صحیح نیست چون از یک طرف اطمینان قطعی ندارند. بر فرض هم که داشتند مبادا با این رفتار قبح مسئله ریخته شود. و یا همسر احساس کند خانم محرم اسرار نیستند. 👌پیشنهاد بنده این است که تا می‌توانند با بهره گیری از مهارت های هنر زن بودن برای تقویت رابطه عاطفی خود و همسرشان تلاش کنند و در فضای آرام و با محبت به صورت غیر مستقیم با ایشان صحبت کنند و اشاره کنند که احساس می‌کنند روابطشان مانند قبل نیست و ظاهرا فاصله افتاده و مسئله ای آرامش ایشان را برهم زده و بخواهند که برای بهبود و حفظ روابطشان بیشتر تلاش کنند. ضمن اینکه اگر آقا بنای کمک هم دارند خانم حساسیت به خرج ندهند و حتی خودشان در امر کمک کردن به ایشان پیش قدم شوند. اما این مهارت و سیاست را هم پیدا کنند که بتوانند همسرشان را از بُعد معنویت و تقوا نیز ارتقا دهند. و اگر خلائی در روابطشان وجود دارد حتما برطرف کنند که مبادا کوتاهی از خانم رخ داده باشد که زمینه گرایش آقا را بوجود آورده باشد. 🦋به جهت بررسی بهتر پیشنهاد میکنم با یک مشاور امین ارتباط برقرار نمایند. موفق و پیروز باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد وقتتون بخیر من یه دختر ۱۲ ساله دارم خیلی بد اخلاقی و تنبلی میکنه حتی برای ریختن یه چای غر میزنه تو کارهای خونه خیییلی سخت کمک میکنه همیشه عصبی به هر حرفی گریه اش میگیره یه برادر ۶ ساله داره با اون رقابت میکنه فکر میکنه من طرفدار اون هستم اصلا باهاش بازی نمیکنه انگار هیچ محبتی به هیچ کدوممون نداره در حالی که بچه های همسایه رو خیلی خوب دور خودش جمع میکنه سعی میکنم طوری منطقی باهاش صحبت کنم که درک بکنه اما فقط سر تکون میده و باز میره کار خودش همون بد اخلاقی غرغر و تنبلی رو ادامه میده و از همه مهمتر بر خلاف سالهای اول که به سن تکلیف رسیده بود هیچ علاقه ای به نماز نداره و هر دوشون خیلی به تماشای تلویزیون علاقه دارن ممنون میشم لطف کنید و پاسخ بدین .. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی 🍁فرزندان شما در دوران مختلف سنی هستند و می‌طلبد که شما مادر محترم با شرایط و روحیات سنی هر کدام از فرزندان آگاه باشید تا بتوانید درک خوبی از روحیات و خلقیات فرزندان خود داشته باشید. 🍁رفتارهای دختر شما علل مختلفی می‌تواند داشته باشد که نیاز هست دقیق بررسی شود اما به صورت کلی راهکارهایی خدمت شما گفته می‌شود که ضمن رعایت ان شاء الله بتوانید روابط عاطفی خوبی با دخترتان برقرار کنید. 🌱1: دختر شما در دوره حساس رشد خود قرار گرفته است. یعنی شروع دوره نوجوانی... دورانی که تعبیر به دوره بحران و یا هیجانات می‌شود و به لحاظ رشد جسمی و هورمونی نوجوان با تغییراتی روبرو می‌شود. و یا حتی به لحاظ خُلقی بسیار تحریک پذیر می‌شود و سریع نسبت به هر رفتاری واکنش نشان می‌دهد. پس ضمن درک شرایط جسمی و روحی سعی کنید با نهایت صبوری با ایشان مدارا و همراهی کنید. 🌱2. از هر گونه بحث و تنش با همسر محترم جلو فرزندان پرهیز کنید و فضای امن و آرام برای محیط منزل فراهم کنید. 🌱3. از برخوردهای سلبی نظیر سرزنش کردن؛ مقایسه کردن؛ طعنه زدن؛ امر و نهی زیادی پرهیز کنید. 🌱4. در نهایت صبوری و با آرامش و با کلام محبت آمیز با دخترتان رفتار کنید. و گاهی محبتتان را چه به صورت نوشتاری و یا گفتاری و یا در نگاه و یا در عمل به او اثبات کنید. 🌱5. گاهی ممکن است ناخواسته توجه زیادی از طرف شما و یا همسر و یا سایر بزرگترها به برادر کوچکتر می‌شود که به ایشان نمی‌شود. در این رابطه دقت لازم را داشته باشید. 🌱6. در محیط منزل برای تماشای تلویزیون قانون تعریف کنید. دیدن افراطی تلویزیون و ارتباط با رسانه و به ویژه فیلم ها و یا بازی های خشن روحیات پرخاشگرانه به فرزند شما می‌دهد. 🌱7.نیاز ایشان به دوست و بازی با همسن و سالان را توجه ویژه نشان دهید. 🌱8. ایشان را به کارهای گروهی نظیر گروه های قرآنی؛ ورزشی؛ هنری.... هدایت کنید. و همچنین تشویق کنید که یک فن و هنر را دنبال کند در هر زمینه ای که علاقه اوست. نظیر آشپزی و یا روبان دوزی و.... و با تشویق به موقع از طرف شما و یا پدرش تاییدش کنید. 🌱9. زمینه ارتباط با پدر محترم را بیشتر فراهم کنید. گاهی برنامه های دو نفره و یا خانوادگی بیرون داشته باشید. 🌱10. در امور دینی نیز بهترین الگو برای ایشان باشید. و گاهی تذکرات را به مربی و یا معلم و یا هر کسی که رابطه خوبی با ایشان دارد بسپارید. و بهتر است مدام از جانب شما گفته نشود. که زمینه بداخلاقی و لجبازی را بیشتر می‌کند. 🦋پیشنهاد میکنم حتما مجموعه صوتی تربیت فرزند از ده سالگی تا 19 سالگی را از کانال تهیه و گوش کنید. که در امر تربیت بسیار به شما کمک خواهد کرد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
🌸🍃 شرایط مشاوره مشاوران امین کانال تربیتی همسران خوب 👇 ١. لطفا سوالتان را راس ساعت 21.00 به آی دی دریافت سوالات ارسال نمایید. ٢. سوالات شما نباید بیشتر از ١٠ سطر باشد. ٣. با توجه به اینکه سوالات شما به همراه پاسخ مشاوران امین، در کانال منتشر خواهد شد، شما میتوانید سن و تحصیلات و... را کمی تغییر دهید تا نگرانی نداشته باشید که آشنایان تان متوجه مشکل شما شوند. ۴. ان شاءالله ٩ سوال اولی که در ساعت مقرر دریافت میشود، به کانال تربیتی همسران خوب تحویل می‌شود و ظرف ٧ روز آینده در کانال (همینجا) منتشر خواهد شد. ۴. اگر پیامی دریافت نمودید که سوال شما دریافت شد، دیگر نیازی به پیگیری نیست و ان شاءالله ظرف یک هفته پاسخ شما در کانال منتشر خواهد شد. ۵. اگر نوبت به سوال شما نرسید، سعی کنید ان شاءالله یکشنبه هفته بعد راس ساعت 21.00 به آی دی مربوطه ارسال نمایید. ۶. آی دی دریافت سوالات 👇👇 @hamsaranekhoobasks 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام خدمت استادبزرگوار،خانمی ۳۴ساله هستم،ده ساله ازدواج کردم ودوپسر دارم.سه چهارسال قبل از ازدواجم،بانظارت خانواده با آقایی روابط عاطفی عمیق و قرار ازدواج داشتیم امابنا به مصلحتی نشد،و روابط به کل قطع شد.ازدواجم با همسرم به اجبارنبود اماچون پسرخوبي بودوبنا به نظرخانواده موافقت کردم،اختلافاتی ازدوران نامزدی داشتيم اماهردوسعی کردیم کناربیایم.بعدازازدواج اختلافات کم کم بیشترشدو مااز هم دورتر.اون عشق داره به من امامن بیشترشبیه دوست هستم باهاش،بعضی وقتاخوب،بعضی وقتابد.من کنارش خودم نیستم،به شدت عصبی شدم،آرامش ندارم.همسرم آدم فوق العاده آرام وصبور،اقتصادی،وتاحدی ایراد گیر،من شادو پرانرژی،ولخرج،کم حوصله بودم اماالان معمولا ساکت،یه زندگی تکراری،حس اسارت دارم،تازگیا زندگیموبا رابطه قبلم مقایسه میکنم وهمش احساس میکنم ازدواجم بزرگترین اشتباهم بود.باهمسرم چندین بارتصمیم گرفتیم،مشاوررفتم که حالم بهتربشه اماموقت هست.چندین بارتصمیم به طلاق توافقی گرفتیم امابخاطر بچه هاانجام ندادیم.احساس میکنم به هممون ظلم داره میشه،عصبی شدن من پسرامو عصبی کرده،همسرم اززندگی راضی نیست،خودم روزبه روزازلحاظ روحی و جسمی تحت فشار،زندگیمون کج دار و مریز داره پیش میره،آیا واقعاراهی برای نجات این زندگی هست؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار تلاش هایی که برای بهتر شدن زندگی مشترک انجام دادید مثل مشاوره هایی که رفتید قابل تقدیر هست. قطعا پذیرش و کنار آمدن با تفاوت های شخصیتی و ... در زندگی مشترک، نیازمند زمان و تلاش هست و طبیعتا تا زمانی که زوج نتوانند به سبک خاصی از زندگی و رابطه برسند که هر دو را به تعادل برساند، دچار دلخوری ها و سختی هایی خواند شد. این مسائل کمابیش در همه ی زندگی ها وجود دارد چون هیچ دو انسانی روی کره زمین از نظر روحیات و شخصیت دقیقا شبیه هم نیستند. علاوه بر این مسائل و مشکلات دیگری ممکن هست خانواده را درگیر کند، مسائل بیرونی مثل مسائل اقتصادی و ... یا برخی مشکلات رفتاری، تفاوت در عادات اخلاقی و رفتاری، تفاوت فرهنگ های خانوادگی و ... از این جنبه اساسا هیچ زندگی نیست که خالی از این مشکلات و مسائل باشد، و اساسا ذات زندگی در این دنیا بدون مشکل و سختی نیست. منتها خانواده های مختلف، در حیطه های مختلفی مشکل دارند و مسائل آن ها شبیه به هم نیست، گاهی در یک زندگی مسائل در حیطه تفاوت های شخصیتی پررنگ تر هست و گاهی اتفاقا از نظر شخصیتی زوجین شباهت بیشتری به هم دارند اما در حیطه های دیگر دچار مشکل میشود و گاهی این مشکلات آن قدر جدی هستند که تفاوت های شخصیتی در مقایسه با آن ها شبیه شوخی است... قطعا خود شما بهتر می دانید که راز خوشبختی یک زوج و نشاط در زندگی بیشتر از آن چه به شباهت ویژگی های شخصیتی آن ها مربوط باشد به نحوه کنار آمدن آن ها با هم و شیوه های حل مسئله دو طرف در زندگی مشترک بستگی دارد، چه بسا زوجی با تیپ های شخصیتی متفاوت تر که احساس خوشبختی بیشتری در زندگی داشته باشند چرا که با همه ی وجود بدای رسیدن به هماهنگی در زندگی تلاش کردند و عشق و علاقه ای که بین آن ها بوده انگیزه بسیار قوی در این جهت و همچنین کنار آمدن با مشکلات و مسائل برای آن ها فراهم آورده.... پاسخ به این سوال که آیا امیدی به این زندگی هست، این است که در اکثر شرایط به شرط این که دو طرف انگیزه کافی برای نجات زندگی خود داشته باشند و همه ی تلاش خود را به کار گیرند زندگی ها قابلیت نجات دارند مگر شرایط بسیار خاص که مثلا یکی از طرفین اختلال روانی بسیار شدیدی دارد که قابل درمان نیست و زحمت فراوانی برای همسر او ایجاد کرده یا مشکلات اخلاقی حاد به شکل مکرر و مداوم دارد و... که حاضر به هیچ گونه تغییر و اصلاحی هم در خود نیست. پس اصل قضیه، شرطی است که مطرح شد اما مشکل این جاست که گاهی مسائلی پیش می اید که باعث میشود زوجین انگیزه کافی برای حل مسائل خود نداشته باشند یا علی رغم برخی از اقدامات مثل مراجعه به مشاور و ... همه تلاش خود را برای بهبود اوضاع و مثلا اجرای توصیه های مشاور به کار نگیرند! یکی از شایع ترین این دلایل وجود روابط عاطفی قبل از ازدواج یا روابط عاطفی موازی با زندگی مشترک است و مقایسه های مکرری که فرد بین همسر خود و دیگری انجام میدهد و مدام با خود فکر میکند اگر با فلانی ازدواج کرده بودم، زندگی بهتری داشتم! یا اگر الان طلاق بگیرم و با فلانی ازدواج کنم زندگی بهتری خواهم داشت...! طبیعی است که چنین افکاری، انگیزه فرد را برای تلاش کردن در جهت بهبود زندگی از بین میبرد و نشاط رابطه را در فرد می کشد......
ادامه... تا زمانی که در ذهن یکی از زوجین، پای فرد دیگری وسط باشد و همسر بیچاره علی رغم زحماتی که برای زندگی می کشد، مدام با او مقایسه شود، بدیهی است که یا تلاشی انجام نمیشود یا تلاش ها بی ثمر خواهد بود... اشتباه فرد مقایسه کننده این است که روابط عاطفی قبلی یا فعلی در شرایطی بودند که هنوز دو طرف وارد زندگی به شکل جدی نشده بودند، مسئولیت و تعهدی نسبت به هم نداشتند، فضای رمانتیک بر رابطه حاکم بوده و بیشتر هر دو طرف سعی میکردند ویژگی های مشترک و نقاط قوت خود را در رابطه نشان دهند و پررنگ کنند، بسیاری از تفاوت ها و نقاط ضعف وقتی خود را نشان میدهند که دو فرد با هم زیر یک سقف بروند و به مشکلات معمول زندگی دچار شوند، در آن شرایط تصویر حقیقی تر و کامل تری از خود نشان میدهند، وگرنه در شرایط قبل از ازدواج که همه خوب و رمانتیک هستند، و اساسا شناخت پیش از ازدواج اگر با رابطه عاطفی عمیقی همراه شد اساسا اعتبار چندانی نخواهد داشت. این که از دوستی های پیش از ازدواج و درگیر شدن در روابط عاطفی جدی یا جنسی قبل از ازدواج نهی میشود، به خاطر پیامد های منفی هست که تا سال ها گریبانگیر زندگی فرد میشود، این که دیده میشود فردی سال های زیادی از زندکی مشترکش گذشته و خدا به او فرزند/فرزندانی عطا کرده اما متاسفانه سایه شوم روابط پیش از ازدواج همچنان بر زندگی او سنگینی میکند، ولو اینکه این روابط با نظارت خانواده هم باشه، باز هم پیامد های منفی خودش را به دنبال خواهد داشت... اگر بخواهم بدون تعارف و صربح بگویم، این که زندگی شما نجات پیدا بکند یا خیر بستگی به تصمیم شما در مورد حضور افرادی است که در ذهن شما هستند، بدون شک زندگی کردن با یک نفر در واقعیت و عاطفه داشتن نسبت به فرد دیگری در ذهن، بسیار سخت خواهد بود و طبیعی است که فرد این است شرایط عصبی و بی حوصله است و نمیتواند علی رغم خوبی های طرف مقابل به او عشق بورزد و رابطه ی عمیقی با او برقرار کند. در این شرایط بعضی از افراد بوده اند که طلاق گرفتند و سعی کردند زندگی جدیدی همراه با عشق شروع کنند، در این شرایط در بسیاری از مواقع که فرد موفق به ازدواج با فرد مد نظرش شده وقتی زیر یک سقف رفته اند و شخصیت واقعی او را شناخته، دانسته که یک عمر حسرت چیزی را خورده که در واقعیت وجود نداشته و زندگی قبلی و همسر قبلی او به مراتب بهتر بودند، یا با فرد دیگری آشنا شده و ازدواج کرده اما به خاطر مسئله ای که در ابتدا عرض کردیم وقتی با مشکلات زندگی و برخی از تفاوت ها و نقاط ضعف طرف مقابل مواجه شده، ذهن او باز درگیر مقایسه شده و همان آش و همان کاسه...!!در این شرایط بسیاری از افراد تمایل دارند به زندگی قبلی برگردند و ترجیح میدهند برای حل مسائل موجود در همان زندگی قبلی تلاش کنند، اما واقعیت این است که بسیاری از اوقات راه برگشتی وجود ندارد! راه دیگر این است که فرد با "واقع نگری"، به کارگیری منطق خود و تلاش و البته کمک گرفتن از مشاوری "عاقل" و "معتمد" و "متدین" ، ذهن خود را از مقایسه های نه به جا رها کند تا بتواند دل و عقلش را یکی کند و تمام تلاش خود را برای ساختن زندگی خود کار گیرد... توصیه میکنم قبل از رفتن به مشاوره ی زوجی ابتدا با شرایطی که گفته شد سعی کنید خودتان با خود کنار بیایید و به صورت فردی با مشاوری با ویژگی هایی که گفته شد و نه هر مشاوری! ، صحبت کنید، ان شاالله که موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام استادبزرگوار. خانمی هستم 40ساله دارای دوفرزنددختر17و9ساله که حاصل20سال زندگی مشترک است.تحصیلاتم سوم راهنمایی وهمسرم درس میخونه برامهندسی عمران.همسرم سوادش مثل من بوده بعدشروع کرده به درس خوندن. درخانواده مذهبی بدنیاامدم ولی همسرم درخانواده ی که محرم ونامحرم براهم فرقی نداره بوده. بعدازازدواج متوجه شدم که همسرم بددل وشکاک است وتاالان که چندسال است هردفه بدترشده.ومن نتونستم بروم مشاوره جای. مابافامیل رفت وامددرسالی دوبارداریم ولی همونم بعدرفتن به مشکل میخوره واین قضیه نسبت به شوهرخواهرهای من خیییلی بیشتراست وصحبت کردن من باانهادرحداحوال پرسی است نمیدونم چکارکنم خیلی برام عذاب اورشده که اینجوتهمتهابه من میزنه وفکرای بدی میکنه راجب من و بعدکه دعوامیکنیم خودش پشیمون میشه هردفه میگم میرم پیش خانوادم وابروش میبرم ولی نمیتونم ومیشینم زندگی میکنم به امیدروزی که خوب بشه لطفاراهنمایم کنیداستادبزرگوار🙏 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار این که در این ۲۰ سال با شکاکیت آن کنار آمده اید و سختی های آن را تحمل کرده اید، بسیار جای تقدیر دارد، و از بابت تحمل این سختی ها نزد خداوند ماجور هستید، ان شاالله. قطعا خود شما طی این ۲۰ سال، در برخورد با همسر تجاربی کسب کرده اید، این که چطور کار ها را پیش ببرید که ایشان کمتر دچار بدبینی شوند و خود شما هم کمتر اذیت شوید و ... یا این که چه اقدامات یا حرف هایی باعث شده شکاکیت ایشان شدیدتر شود و بحث جدی تری بین شما شکل بگیرد، بنابراین تجارب خود را مهم تلقی کنید و در شیوه برخورد خود با همسر از تجارب مثبت استفاده کنید. متاسفانه در فضای خانوادگی که ایشان در آن بزرگ شده، چون شاهد آسیب بسیاری از روابط و کار ها بوده اند، این نگرانی همیشه با ایشان همراه هست... تصور کنید که همسر شما خدای نکرده یک بیماری جدی جسمانی مثل سرطان و ... داشتند، خب در این شرایط خانواده این فرد و اطرافیان با این که به خاطر بیماری همسر حقیقتا زحمات زیادی میکشند و سختی هایی را متحمل میشوند اما به خاطر رضای خدا با او همدلی میکنند و به او رسیدگی میکنند چون متوجه هستند که خود فرد بیمار بیش از اطرافیان درد و رنج تحمل میکند، در مسائل و اختلالات روانشناختی مثل بدبینی در افراد هم همین طور هست، اطرافیان و خانواده فرد بدبین واقعا سختی هایی را تحمل میکنند اما خود فردی که دچار بدبینی است، بیش از همه رنج میکشد اذیت میشود چون همه چیز با بدترین حالت ادراک میکند و از پشت شیشه سیاه میبیند. البته این که بعد از جر و بحث ایشان خودش دچار پشیمانی میشود، باعث میشود رنج بیشتری را هم تحمل کند که ناشی از شرم و خجالت از برداشت و برخورد نادرستشان با شما بوده. در هر حال درمان کاملی برای بدبینی نیست اما میتوان با رعایت برخی نکات، جر و بحث ها و بدبینی ایشان را کاهش داد و کاری کرد که هم شما و هم ایشان کمتر اذیت شوید. اول اینکه هیچ چیز پنهانی از همسر خود نداشته باشید، هر کاری که میخواهید انجام دهید قبلش با ایشان در میان بگذارید، حتی کار های جزئی و پیش پا افتاده. مواردی مثل گوشی و ... شما یا رمز نداشته باشند یا همسر شما از رمز گوشی اگاه باشد، البته همیشه به همسران توصیه میشود که گوشی همدیگر را چک نکنند اما افرادی که ذهن بدبین دارند اگر چیزی از آن ها پنهان شود، هزاران فکر منفی درباره آن میکنند. همچنین اگر مسئله ای رخ داده که ممکن است اگر ایشان بفهمد عصبانی یا ناراحت شوند بهتر هست خودتان پیش دستی کنید و مسئله را با ایشان در میان بگذارید و البته به طور کامل برای ایشان توضیح دهید که افکار منفی کمتری به دهنشان خطور کند، ممکن است همان لحظه عصبانی بشوند یا داد و بیداد کنند اما اگر شما پنهان کاری کنید و خودشان پی به قضیه ببرند تا مدت ها درگیر میشود و واکنش ایشان و بدبینی ایشان له مراتب بدتر خواهد بود. در مسائلی که همسر شما روی آن ها حساس هستند، از قبل با هم گفت و گو کنید و توافق کنید که چگونه رفتار کنید، ممکن است شما طوری رفتار کنید که از نظر خود شما درست است و مشکلی از نظر شرعی هم نداشته باشد اما همسر شما به خاطر بدبینی که دارند روی آن رفتار حساس شوند، پس بهتر هست در مورد مسائلی که معمولا موجب جر و بحث بین شما میشود، حتما از قبل با هم گفت و گو کنید، مثلا در بحث ارتباط و چگونگی صحبت با مرد های دیگر، قبل از مهمانی با هم توافق کنید. به ایشان بگویید همان طور که خود شما میدانید، من در خانواده مذهبی بزرگ شدن و رعایت حدود شرعی و حدود محرم و نامحرم برای من اهمیت زیادی دارد و خود من اهل رعایت های دینی و شرعی هستم، منتها چون ناراحتی شما برای من آزاردهنده هست و نمیخواهم رفتاری داشته باشم که شما ناراحت شوید ...