eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
40.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم برادر بزرگوارم استاد پوراحمدخمینی و خواهران و برادرانم که دست‌اندکار کانال 🌸همسران خوب🌸 هستند؛ چه نیکو همنشینانی هستید ما شاءالله سوال👈آیا برای زدن واکسن صبر کنم و بعد اقدام به بارداری کنم یا معطل نکنم که خدعه‌ی شیطان است؟ مقدماتی میبینم اما نتیجه‌ برایم شفاف نیست: ✅ فرزندآوری جهادِ امروز زن است و به قول استاد گرامی اگر کسی می‌تواند، نباید یک روز هم عقب بیندازد. ✅پسرم‌،فرزند اول، حدودا دوسال و سه ماهه، من ۳۲ ساله و آقا ۳۵ ساله هستند‌. ✅رهبر معظم خود واکسن زده‌اند و تاکید بر پیروی از ستاد ملی کرونا دارند و کرونا را مسئله‌ی اول کشور می‌دانند. ✅نمی‌دانم چه مدت دیگر واکسن به گروه سنی ما می‌رسد.از دو پزشک (متخصص زنان بسیار باتجربه و دیگری پزشک عمومی معتمد)هم پرسیدم،گفته‌اند تا دوماه پس از دریافت دُز دوم واکسن، نباید اقدام به بارداری کرد(دوره‌ی بروزِ احتمالیِ عوارض مزمنِ واکسن) هرچند که در برخی سایت‌های معتبر کشور دوهفته صبر را کافی می‌دانند. ✅گويا هنوز تاثیر واکسن کرونا برای مادر و جنین کافی مطالعه نشده لذا نظرها متفاوت هست. اما برخی پزشکان مثلا از بیمارستان ابن سینا و اتحادیه پزشکان زنان آلمان توصیه می‌کنند قبلش و یا در حینش زده بشه و وزارت بهداشت توصیه‌ای نکرده بلکه چنین مضمونی می‌گوید👈 منعی ندارد هرچند زدن واکسن در حین بارداری بهتراست با پزشک مشورت شود. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت شما خواهر محترم ممنون از لطف و همراهی شما 🌹 با توجه به اینکه در حیطه فعالیت مجموعه همسران خوب ، مشاوره پزشکی قرار ندارد. باید در خصوص این دغدغه ارزشمندتون عرض کنم که در خصوص تداخل بارداری و واکسن کرونا بایستی نظر پزشکی معتمد رو داشته باشید و ضمن اینکه اطلاعاتی که ذکر فرمودید نشان دهنده تحقیقات و مشورت های خوب شماست، و انشاالله در آخر با جمع بندی نظرات، و با توجه به شرایط جسمی و نظر همسر محترم بهترین تصمیم را اتخاذ نمایید. همچنین میتوانید عضو سایت و کانال دکتر زهرا عباسی (مجموعه ریحانه سنتر) شوید و تمام دغدغه ها و سوالات خودتون رو مطرح و انشاالله رفع نگرانی شود. موفق و پر توفیق باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خدا قوت خانمی۲۶ ساله هستم چند وقت پیش پیام دادم که زن دایی دارم که خیلی از همسرم تعریف میکند من هم طبق سخنان شما رابطه خود را حفظ کردم و مقابله به مثل نکردم.حتی از ایشان تعریف هم میکنم همچنین ایشان جواب هیچ کدام از پیام های مرا که در مناسبتهای مختلف ودر پیام رسان های مختلف برایشان فرستادم ندادند.چند وقت پیش در خانه یکی از اقوام مهمان بودیم همسر مرا به اسم کوچک صدا میزد و ایشان را نصیحت میکرد که در کجا زندگی کنید بهتر است کجا بدتر ،سر سفره هم برای همسرم خورشت می ریخت و میگفت:(اسم همسرم)،این ها را از مسجدی که شوهرم هیئات امنای آن است آوردم باید بخوری.هر چه صبوری میکنم بدتر میکند ،چه کنم؟وقتی هم ایشان را میبینم از ترسی که به من وارد میشود کل تنم یخ میکند. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر عزیزم البته بنده اجحاف کامل به مسئله شما ندارم، اما بنظر میرسد زندایی شما به چند دلیل اقدام به این رفتار نمایند: ۱. نارضایتی از همسر خودشان و سردی در روابط زندگی شخصی ۲. حسادت ، به واسطه رفتارهایی محرک و یا با تم عاشقانه از جانب شما و یا همسر محترمتان ۳. لجبازی ، با همسر محترم خوددشان و یا مادر یا خواهر همسرشان و لذا توصیه میشود باید قبل از هر اقدام و ارائه راهکار، باید پی به علت برد. در صورت علت اول، خب لازم است با دایی محترم خود شما و یا فردی که اثرگذاری و نفوذ کلام شان روی دایی تان بیشتر است با ایشان وارد صحبت شود. البته در قدم اول بطور غیر مستقیم گفتگو شود. در صورت علت دوم، مسلما بایستی حد اعتدال را در رفتارهای جمعی و بهداشت روان اجتماعی مدنظر قرار دهیم و ما اجازه نداریم که برای دلبری کردن و ایجاد روابط صمیمانه با همسرمان آن را در جمع های خانوادگی و ... به نمایش بگذاریم ، همانطور که برعکس آن توصیه میشود که ناراحتی، گلایه، خدای نکرده تنش و قهر و ... در منظر دیگران نباید باشد. بلکه در جلوی جمع مبنا در روابط بر احترام ، حفظ حرمت ها و عاطفه بایستی صورت بگیرد. و در صورت علت سوم، بایستی دید دلخوری ایشان اگر از جانب مادر و یا خواهر همسرشان است و اکنون بنا بر لجبازی و ... رفتارهای این چنینی دارند باید اگر قصوری از جانب این عزیزان است در رفتار خود تجدیدنظر کنند و این نورد را خود شما فکر میکنم بهتر بتوانید مرتفع نمایید. و در آخر باید عرض کنم که، ما برای مبتلا نشدن به ویروس ها و بیماری ها نمی توانیم تمام جامعه را واکسینه کنیم، و هدف نباید این باشد، بلکه باید مقاومت و ایمنی بدن خود را بالا ببریم و یا واکسینه نمایم. در ابتلا به مسائل روحی هم این موضوع صدق میکند. بهتر است فضای عاطفی و معنوی زندگی خودتان را تقویت نمایید و انرژی و تمرکز و برنامه ریزی خود را روی آن قسمت از مسئله بگذارید که قابلیت اثرگذاری بر آن را دارید یعنی روابط خود و همسرتان همچنین در این میان میتوانید روی نگرانی ها و حساسیت های خود نیز با همسرتان گفتگو نمایید. اما با این قید که وارد فضای غیبت و تهمت و یا دادن پیام بدم اعتماد به همسرتان نشوید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام.خدا قوت.پسرم ۵/۵ ساله هستش.ایشون خیلی علاقه دارن که بچه دوم داشته باشیم و همیشه مخصوصا موقع خواب این درخواست از من دارن که میشه برام نی نی بیاری؟حتی خودش دعا میکنه و از خدا میخاد.من به دلایل پزشکی و مشکل ژنتیکی که وجود داره امکان بچه دوم نداریم.نمیدونم بهش چه جوابی بدم،که نمیشه.وقتی اصرارش دیدم فقط گفتم باید برم دکتر ببینم اون چی میگه،حالا هر روز میگه کی بهت زنگ میزنن بری...این موضوع واقعا منو ناراحت میکنه و عذاب میکشم.میشه راهنمایی کنید؟؟ببخشید ودر مورد اینکه چرا من تو عکس عروسی شما نیستم چه جوابی میشه داد؟ 🌹🍃 کانال تربیتی همسران خوب # جناب_آقای_سلیمانی_ نسب بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🌷دغدغه های ذهنی ما بزرگترها به طور ناخودآگاه به بچه های مان منتقل می شود و برای اینکه این انتقال کمتر صورت بگیرد لازم است صحبت هایی که در این زمینه می شود در حضور فرزندتان نباشد به عنوان مثال اگر می خواهید درباره مطالبی که دکتر بیان کرده و یا جواب آزمایش و یا مطالبی از این قبیل باهمسرتان یا با خواهر و مادر و دوستانتان صحبتی داشته باشید وقتی باشد که فرزندتان حضور نداشته باشد. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌷 این مطلب را هم مد نظر داشته باشید که فرزند شما در سنی قرار دارد که لازم است با پسر بچه های هم سن خود بازی کند؛ بازی کردن فرزند شما با پسر بچه های هم سن و سال خودش موجب می شود که ان شاء الله به زودی از دغدغه خواهر و برادر خارج شود و نیاز به همبازی از این طریق پاسخ داده شود؛ برای این کار خوب است فرزندتان روزی دو سه ساعت با بچه های همسایه و یا فامیل و با نظارت خودتان بازی کند. 💐 شما خواهر محترم با امید و توکل به خداوند مهربان و توسل به معصومین علیهم السلام و با کمک گرفتن از حکمای طب ایرانی اسلامی برای فرزندآوری تلاش کنید که خود تک فرزندی خیلی مطلوب نمی باشد. اما در مورد سوالات بچه ها لازم است به صورت کلی ، ساده و قابل فهم و به درستی پاسخ داده شود و بهتر است پاسخ در قالب مثال و یا داستان باشد. درباره سؤالی که فرزندتان درباره عدم حضور در عکس عروسی پرسیده چون فرزند شما در سنی است که مفهوم بودن و نبودن را متوجه می‌شود می‌توانید بگویید شما هنوز به دنیا نیامده بودید مثل گلها،کبوترها و چیزهای دیگر که در یک روزی به دنیا می‌آیند و قبل از آن نبوده اند شما هم موقع عروسی ما نبودید و بعد از آن به دنیا آمدید. اگر هم در نزدیکان و بستگان نوزادی تازه به دنیا آمده می توانید به فرزندتان بگویید ببینین او تا چند روز یا ماه پیش نبود و تازه به دنیا آمده است و الان هست،مثل شما که موقع عروسی ما نبودید و بعداً به دنیا آمدید و به همین خاطر داخل عکس عروسی ما نبودی موفق باشید.
سلام وخداقوت ،بنده خانمی مطلقه هستم ،بایک فرزند پسر ،خواستگاری داشتم ،که تقریبا ازنظر اخلاقی به هم شبیه بودیم وحدود ۳ماه باهم رفت وآمدداشتیم،مشاوره رفتیم ،تست نئودادیم وهمه چیز خوب پیش میرفت،فقط مشکلی که بود ،خانواده ایشون خیلی اهل دخالت بودن ،واین راخود ایشون بیان کردن ومن توی رفتارهاشون تواین مدت متوجه شدم ،وازاین بابت،برای آینده نگران بودم ،تااینکه درمورد مهریه دونفره به توافق رسیدیم ،۴۰ سکه و۱۷ گرم طلا ولی خانواده ایشون گفتن ،باید مهریه فقط ۱۴ سکه باشه،ونتونستن خونوادشونا راضی کنن،تااینکه ،به من گفتن ،ظاهرا قسمت هم نیستیم ،وارتباط راقطع کردن ،الان من خیلی ازلحاظ روحی اذیت شدم ،به طوری که دوهفتس فقط گریه میکنم ،نمیدونم چیکارکنم ؟باتوجه به اخلاقیات خونوادشون که نگران بودم ازخدا خواسته بودم که اگه صلاح نیست ،ازدواج صورت نگیره ؟باتوجه به علاقه هردو به هم آیاواقعا مصلحت نبوده ؟آیا باتوجه به اخلاق خونوادشون میتونیم زندگی خوبی داشته باشیم؟نیاز به تلاش هست یانه ؟یا فراموشش کنم ؟ کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🏝 یکی از ارکان زندگی زناشویی این است که زن و شوهر در تصمیم گیری ها و کارهایشان به یک استقلال نسبی رسیده باشندو بتوانند روی پای خود بایستند و در تصمیم گیری هایشان مصمم و راسخ باشند والاهمیشه تزلزل و سستی در زندگی موج می‌زند و موجب فروپاشی زندگی می شود. یک مرد لازم است بتواند سد محکمی در برابر امواج باشد و از زندگی خود دفاع کند .به چنین فردی مرد زندگی می گویند و می تواند تکیه گاه خوبی باشد . ناراحتی و گریه و غم و غصه شما خواهر محترم دلیلش این است که همیشه رفت و آمد و معاشرت موجب انس و دلبستگی می‌شود و لازم است در ارتباطات قبل از ازدواج مقداری مراقبت شود تا موجب انس و دلبستگی نشود. 🍃 با توجه به تجربه پیشین شما خواهر محترم درباره ازدواج به نظر می رسد اگر بتوانید مجموعه صوتی ۵جلسه ای هنر صحیح انتخاب همسر از استاد پور احمد خمینی را دریافت کرده و گوش کنید انشاالله برای شما بسیار مفید واقع خواهد شد. سعی کنید قبل از کارهایتان حتماً با اهل فن مشورت کنید که مشورت رمز موفقیت انسان‌هاست. از عجله بپرهیزید و همیشه دل در گرو خداوند داشته باشید که او به تمام امور عالم است و بهترین سبب ساز است. انشالله در تمام امور زندگی موفق باشید
سلام و عرض ادب ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.. پدر و مادر بنده نزدیک شش ساله که طلاق گرفتن. تو این شش سال من و برادرهام که ازدواج کردیم، با رفتار و برخوردهامون تلاش کردیم که همسر و خانواده ی همسر متوجه این موضوع نشوند.. البته اون زمانی که ما سه نفر ازدواج کردیم پدر مادر هنوز جدا نشده بودند..(حدود۱۵سال پیش ازدواج کردیم) ولی الان برادر کوچیک تر هستش قصد ازدواج داره. سوال من اینه که آیا ما باید قضیه ی طلاق والدین رو تو خواستگاری مطرح بکنیم یا نه...؟ با توجه به اینکه والدین اعتقادشون اینه که تو این شش سال هیچکس متوجه نشده پس نیازی نیست مطرح کنیم ،باید با همین فرمون ظاهر رو دوباره حفظ کنیم. حالا به نظر شما چکار باید کرد. کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای نسب بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🌷🌷 با توجه به اینکه در این ۶ سال والدین شما طوری رفتار کرده اند که حتی دامادشان هم متوجه طلاق آنها نشده است و نظرشان هم این است که اصلاً کسی متوجه نشود مشخص است که هنوز به یکدیگر تعلق دارند و به هم دلبسته هستند و احتمالاً با هم زندگی می کنند؛ پیشنهاد می کنم شما فرزندان از فرصت ازدواج برادر استفاده کنید و ابتدا زمینه وصلت پدر و مادر را فراهم نماید. زیرا حقیقت را تا کی میشود پوشاند و بیان نکرد.نه درباره زندگی خودتان ونه زندگی برادر کوچکتان ، برملا شدن حقیقت جز کدورت و سلب اعتماد چیز دیگری در بر نخواهد داشت. 🌿ازگفته های شما به نظر می‌آید که پدر و مادر برای وصلت مجدد نیاز به یک پادرمیانی دارند که در این زمینه می‌توان از یک بزرگتر، یک مهمانی خاص و یا معتمد و روحانی محل استفاده کرد. اگر این وصلت صورت بگیرد دیگر نیازی نیست درهیچ کدام از خانواده‌ها از طلاق پدر و مادر صحبتی در میان بیاید والا لازم است به خانواده‌ها گفته شود اما برای بیان آن اصلا عجله نکنید. به امید موفقیت شما و خانواده محترمتان.
سلام.من حدود3ساله ازدواج کردم.همسرم خداروشکرمردخوبیه.مسئله اصلی مادرهمسرمه.ایشون حساسیت زیادی روپسرش داره.ازاین جهت که درمورد خوردوخوراکمون خیلی نظرمیده.فک میکنه غذاهایی که من درست میکنم آنچنان خاصیت نداره وخاصیتوفقط توغذاهای گوشتی میبینه نه سبزیجات.اینوبایدبگم که دوران مجردی انقدبه همسرم گوشت قرمزوغذاهای چرب داده که الان همسرم غلظت خون وکبدچرب داره,من تواین چندسال میزان گوشتوروغنو تعدیل کردم,الحمدالله وضعیتش بهترشده ولی مادرشون نمیخوادقبول کنه و مثلاتاهمسرم سرمایی چیزی میخورن و مریض میشن اون روی نصیحتشون گل میکنه,علاوه برنصیحت بلندمیشن میان خونمون و ی سری غذاهای گوشتی میارن.البته زحمت میکشن ولی نمیدونم چطوری فکراینکه ماداریم غذاهای بی خاصیت میخوریموازذهنش پاک کنم.البته همسرمم چندباراعلام کرده که ازوقتی ازدواج کرده وضعیت سلامتیش بهترشده ولی مادرشون نمیخوادبپذیره.من ترسم ازاینه که فردابچه دارشیم وایشون مدام بخوان نظربدن که اینوبهش بده,اینونده...این افکاراذیتم میکنه.ی مشکلی هم که خودم دارم اینه که نمیتونم جوابشونومحترمانه بدم حداقل چیزی توذهنم نمونه..نمیتونم از خودموزندگیم دفاع کنم.من فرداروزی لازمه ازخودم,همسرم و بچه هام دفاع کنم, ولی وقتی الان نمیتونم حتی تواین موردبه ظاهرکم اهمیت حرف حقو بزنم واقعا از آینده نگران میشم.لطفا کمکم کنید.ممنونم. کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🍃 بسیار طبیعی است که همانطور که شما خواهر محترم سبزیجات را مفید می دانید مادر همسر شما هم مواد گوشتی رامقوی می دانند؛ و این در حالی است که هر دوی این ها به جای خود مفید و نیاز بدن هستند .اگر شما خواهر محترم از غذاها و مواد غذایی و نوع طبخ ایشان لب به ستایش بگشاید و تعریف و تمجید کنید، مطمئن باشید که به زودی ورق برمی گردد و دیگر به جای اینکه از غذاهای یکدیگر اشکال بگیرید خوبی‌های دستپخت همدیگر را می بینید. 🌺 در زندگی اهل رفاقت باشید نه رقابت؛ با نگاه رفاقت و دوستی دیگر گارد تدافعی و دفاعی نیازی نیست و بسیاری از مشکلات حل می‌شود و چتر آرامش بر زندگی شما باز خواهد شد. 🌿 در مورد تربیت فرزند هم از تجربیات و نظرات ایشان با آغوش باز استقبال کنید و باز هم لب به ستایش بگشاید و اگر با نظر شما مخالف بود در عمل آنچه درست است را انجام دهید و به هیچ وجه با مادر همسرتان در هیچ موضوعی به جر و بحث نبپردازید. به امید موفقیت شما در تمام امور زندگی .
سلام روز بخیر....دختری ۲۲ساله هستم.من سالها آرزو داشتم موقع ازدواج، مراسمی که میگیرم و نحوه ازدواج کردنم جوری باشه که برای دیگران الگو باشه، چون معتقدم این فرهنگسازی که ازدواج ساده باشه و بدون گناه میتونه یک جهاد واقعی باشه که برای دیگران الگو بشه و واقعا شادی واقعی و خوشحالی من در اینجور گرفتن مراسمم هست. ولی خانواده ایی دارم که اصلا تفکرات و اعتقاداتشون شبیه من نیست، اینکه ازشون بخوام تو تهیه جهیزیه ام وسایل ایرانی تهیه کنند یا جهیزیه سبک تهیه کنند یا عقد و عروسی جهادی داشته باشم، یا حتی اگر جهادی نباشه،حداقل گناه توش نباشه، ولی اگر بخوام هر کدوم اینهارو اجرایی کنم کلی تنش در خانواده خودم ایجاد میشه. بله با زبان خوش و ملایمت میگم ولی در هرصورت اعضای خانوادم دوست ندارند و منجر به تنش میشه، هنوز هم با خانواده به اون شکل ننشستم صحبت کنم، ولی میدونم حتی اگر با زبان خوش هم بگم اونا روی حرف خودشون پافشاری میکنن و اگر من بخوام روی خواسته هام بمونم منجر به تنش میشه از طرفی من توی فامیل به مذهبی بودن شناخته شدم، اگر بخوام عروسی نگیرم( چون خانواده ام به عروسی بدون گناه رضایت نمیدن) حتما دید فامیل به من به عنوان یه شخص مذهبی اینگونه میشه که اگر آدم بخواد اینجور مقید باشه باید از خیلی از لذتها مثل عروسی بگذره، درحالی که من مخالف عروسی نیستم ولی عروسی با گناه رو نمیخوام که خانوادم رضایت نمیدن خواستم اول از شما مشورت بگیرم، با توجه به اینکه میدونم قبول نمیکنن، پافشاری بکنم یا نه؟ همه اینچیزی هایی که من بهتون گفتم سالها علاقه من بوده و جور دیگه شروع کردن قطعا برای من شادی و دلخوشی ایی که اون حالت داره رو نداره، آیا من باید از خواسته هام پایین بیام؟😔 ممنونم از لطف و زحمات بی شائبه تون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار احسنت به شما خواهر عزیز و فهیم که دغدغه ساده زیستی و ازدواج بدون گناه را دارید و به دنبال فرهنگ سازی صحیح در این زمینه هستید. 🌹 ♻️در متن سوال اشاره نکردید که آیا ازدواج کردید یا خیر... اگر ازدواج کرده باشید به نظرم بهتر است با هماهنگی همسر محترم و با رعایت احترام و ادبیات مهربان و منطقی با خانواده صحبت کنید و آنها را با خود همراه کنید. ♻️اگر هنوز ازدواج نکردید و فعلا این دغدغه را برای آینده دارید پس حتما دقت لازم را در انتخاب همسر داشته باشید و همسری همکفو و هم روحیه با خود را انتخاب کنید. در این زمینه حتما مطالعه داشته باشید و پیشنهاد میکنم جهت بررسی و "دقت در انتخاب همسرمجموعه صوتی "انتخاب صحیح همسر" از استاد پوراحمد را از کانال تهیه و گوش کنید. ان شاء الله اگر همسری هم کفو بیابید در نحوه برگزاری مراسم میتوانید با هم هماهنگ و همدل باشید و خانواده ها را با صبوری و آرامش متقاعد کنید که مراسم شما را ساده و بدون استفاده از آلات موسیقی و طرب برگزار کنند. قطعا در ابتدا ممکن است با مخالفت روبرو شوید اما اگر شما مهارت کلامی داشته باشید و در بیان خواسته تان رعایت ادب و احترام را بکنید به مرور میتوانید آنها را با خود همراه کنید. ✨حتما در این راه به خدای متعال توکل کنید. ✨مهارت کلامی و گفتگو را یاد بگیرید. در این زمینه کتاب "مهارت ارتباط موثر از متیو مک کی" را می‌توانید مطالعه کنید. ✨جایگزین مناسب مثل دعوت از یک مولودی خوان و.... را داشته باشید که بدانند مراسم شما خلوت و بی سرو صدا هم نخواهد بود. در کل خواهر خوبم سعی کنید روحیه انعطاف داشته باشید و با آرامش پیش روید و از تنش و دلخوری دور باشید. و ضمن هماهنگی با همسر محترم از یک واسطه امین که بر خانواده شما اثرگذار هست هم میتوانید کمک بگیرید. آرزوی سعادت و خوشبختی برای شما دارم. موفق و سربلند باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقت شما بخیر من سال دوم دبیرستان هستم و حدود ۱ سال پیش یک سفری رفتم و مسئول کاروان از بنده خوشش اومد و بعد از اون سفر خواستگاری کردن که خانواده ام بخاطر شرایط سنی که داشتم کاملا مخالف بودن اما ایشون بشدت پیگیر بودن و گفتن اگه ۱۰ سال دیگه هم قرار باشه منتظر بمونم این کار رو میکنم . من چون تک دختر هستم پدرم درمورد ازدواج خیلی حساس هستن حتی هنوز نتونستیم این قضیه رو باهاشون در میون بزاریم ولی مادرم الان موافق هستن و مگین که بعد از دیپلم مشکلی نداره از یک طرفی هم بلاتکلیفی منو خیلی اذیت میکنه و عذاب وجدان دارم که بچه مردم رو چند سال میخوام نگه دارم و در این مدت خیلی احساس تنهایی میکردم و از شدت تنهایی افسره شدم گاهی اوقات ایشون به من پیام میدن منم جوابشون رو میدم در این حد رابطه بین من و ایشون هست نمیدونم الان باید این رابطه رو چی کار کنم ایشون رو رد کنم یا نه ؟ ممنون میشم راهنماییم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر عزیز ♻️ازدواج یک تصمیم مهم و سرنوشت ساز در زندگی هر فرد هست و لازم است این مرحله با شناخت و آگاهی کافی انجام شود. قبل از هر چیز توصیه می‌شود فرد خودشناسی خوبی نسبت به خود پیدا کرده باشد از این جهت که بداند از زندگی چه می‌خواهد؟ چه هدفی دارد؟ به کجا می‌خواهد برسد و.... و بعد اینکه آیا آمادگی لازم جهت ازدواج را در خود می‌بیند یا خیر؟ آمادگی هایی نظیر بلوغ فکری؛ بلوغ عاطفی؛ بلوغ اجتماعی و.... 👌پیشنهاد میکنم مطالب مرتبط را در کانال سرچ و مطالعه بفرمایید. تا آگاهی لازم را کسب کنید. ♻️همچنین نیاز هست که با معیارهای صحیح انتخاب همسر و سیر مراحل خواستگاری آشنا باشید. که در این رابطه پیشنهاد میکنم مجموعه صوتی "انتخاب صحیح همسر" را از کانال تهیه و گوش کنید. که در این رابطه کمک زیادی به شما خواهد کرد. تا بتوانید انتخابی از روی آگاهی و با دقت داشته باشید. ♻️در متن سوال شما این ابهام برای من پیش آمد که آیا ایشان خواستگاری رسمی کرده اند یا خیر؟ چون عنوان کردید هنوز این قضیه را با پدر محترم مطرح نکردید. با توجه به اینکه انتخاب شما باید عقلانی و منطقی پیش رود این احتمال می‌رود که شما به واسطه ارتباط پیامکی درگیر روابط عاطفی شوید و احساس بر روابط شما غلبه کند و نتوانید منطقی تصمیم بگیرید. بهتر است ارتباط پیامکی را قطع کنید. و از ایشان بخواهید که به صورت رسمی اقدام کنند. و از طریق یک واسطه امین نیز بخواهید که با پدر و مادر محترم صحبت کنند و فرصت بررسی و تحقیق از ایشان به عنوان خواستگار را بدهند. اگر فرد شایسته و مناسبی برای ازدواج بود در رابطه با نامزدی و یا عقد در یک زمان مشخص با هم توافق میکنید. و اگر هم به نتیجه مثبت نرسیدید که محترمانه جواب می‌دهید و خودتان را از درگیری عاطفی و.... نجات می‌دهید. 🦋پس بهتر است با مهارت کلامی و گفتگوی سازنده با مادر محترم صحبت کنید تا با پدرتان صحبت کند و ایشان را متقاعد کند و یا از واسطه ای امین نظیر عمه یا خاله و... کمک بگیرید و ایشان نیز از طریق خواستگاری رسمی اقدام کنند. ان شاء الله آنچه خیر است برای شما رقم بخورد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و خداقوت.... خانمی ۳۳ساله هستم سه فرزند دارم دخترم۱۲سالشه دو پسر ۹ و ۴ساله دارم به دخترم از بچگی مسئولیت های سبک و کم میدادم اما حالا تنبلی می‌کنه هر مسئولیتی بهش میدم یا با تاخیر انجام میده یا میگه حوصلم نمیشه یا میگه مثلا ظرف شستن رو دوست ندارم بهش گفتم سفره رو پاک کن انجام میده ولی بعد چند روز میگه تکراری شده دوست ندارم، می‌خوام غذا درست کنم گفتم باشه ولی وقتی که زمان غذا درست کردن میشه میگه چند لحظه صبر کن میام اینقدر معطل می‌کنه که خودم درست میکنم و... میخواستم اگه میشه کمکم کنید تا بتونم بچه هامو مسئولیت پذیر کنم؟ چه کارهایی انجام بدم و چه مسئولیت هایی بهشون بدم؟؟ممنونم.صوت تربیت فرزند و تربیت جنسی هم گوش دادم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی پی گیری شما در امر تربیت صحیح فرزندان و دنبال کردن مباحث آموزشی و مشاوره ای قابل تقدیر هست. ان شاء الله که با سعه صدر و پیاده و عملی کردن آنچه آموخته اید بتوانید در امر تربیت فرزندان موفق عمل کنید. 🌹 🦋در رابطه با مسئولیت پذیر کردن فرزندان به چند نکته لازم هست توجه کنید: ♻️فرزندان شما در سنین مختلف رشد هستند و هر کدام ویژگی رشدی مخصوص به خود را دارند و لازم هست مقتضیات سن هر کدام را با توجه به آنچه آموختید در نظر بگیرید. دختر 12 ساله شما در دوره نوجوانی قرار دارند دورانی که از آن تعبیر به دوران بحران و هیجانات می‌شود و نیاز هست با صبوری و محبت و آرامش و حتی گاهی نیز با تغافل رفتار کنید. ♻️مسئولیت های فرزندان را با توجه به سن‌شان در منزل مشخص کنید. مثلا مسئولیت بردن نمکدان یا لیوان بر سر سفره با پسر 4 ساله. مسئولیت کارهای بیرون مثل بردن زباله ها؛ یا خرید نان یا کمک به پهن کردن و جمع کردن سفره با پسره 9 ساله و دخترتان هم به همین ترتیب مسئولیتی به ایشان دهید و حتی می‌توانید در این زمینه از خودشان هم نظر خواهی کنید که قبول کدام مسئولیت را دوست دارند. به صورت هفتگی نیز می‌توانید مسئولیت ها را جابه جا کنید. ♻️هرگز فرزندانتان را با بقیه مقایسه نکنید. چرا که خطای بزرگیست و آفت مسئولیت پذیری است. مثل اینکه بگویید دختر خالت رو ببین چقدر تو کارها کمک میکنه. ♻️سعی کنید انتظار خارج از توان از ایشان نداشته باشید و یا انتظار اینکه مثلا کاری که محول کرده اید را بی نقص و کامل انجام دهند. طبیعتا ممکن است کم و زیادی داشته باشد. انتقاد مدام شما مبنی بر اینکه چرا مثلا ظرفا رو تمیز نشستی چرا همه جا رو خیس کردی چرا مایع ظرفشویی زیاد ریختی و..... این گیر دادن ها و انتقاد کردن حتی ممکن است اعتماد به نفس فرزند شما را در انجام مسئولیت محوله پایین بیاورد. پس باید با مهارت و آرامش رفتار کنید. ابتدا تشکر کنید و بعد اگر نکته ای بود با آرامش به او بگویید. ♻️برای ایجاد انگیزه در مسئولیت پذیر کردن فرزندان حتما تشویقشان کنید. فعالیتی که انجام می‌دهند را ببینید و تشکر و تشویق کنید. که این امر منجر می‌شود فرزند شما شخصیت و استقلال خود را بیابد. برای تشویق هم علائق فرزندتان را بشناسید و از همان بهره ببرید. و یا از ادبیات محبت آمیز استفاده کنید. مثلا گاهی مواقع که مهمان دارید البته مهمانی که از نزدیکان باشد به دخترتان پیشنهاد دهید مسئولیت میوه آرایی با شما و یا تزئین سالاد و یا درست کردن ژله و یا هر کاری که خودش استقبال می‌کند و کلا کار را به دخترتان بسپارید مگر اینکه خودش کمک بخواهد و یا غیر مستقیم نظارت کنید. و حتما به عملکردش توجه کنید به ویژه از طرف پدرش. گفتنِ این جمله از زبان پدر که مثلا "دخترِ بابا چه کرده 😍" یا "آفرین به دختر کدبانوی خودم" خیلی می‌تواند ایجاد انگیزه در دخترتان کند. همچنین ادبیات تشویقی و محبت آمیز از جانب شما و اطرافیان خیلی موثر هست. ♻️هرگز فرزندتان را سرزنش نکنید و از گیر دادن و تذکر بسیار جلوگیری کنید چرا که زمینه لجبازی را فراهم می‌کند. ♻️نقش الگویی شما بسیار حائز اهمیت است. در زمینه نظم و مسئولیت پذیری الگوی خوبی برای فرزندتان باشید و خودتان در این زمینه مقید باشید. ان شاء الله که در امر تربیت صحیح خدای متعال شما را یاری کند. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام.عزاداریتون قبول درگاه حق.من دختری ۱۸ساله وهمسرم۲۳.یک ساله عقد کردیم.همسر من خیلی مهربونه ومسئولیت پذیره. ولی خیلی حساسه نسبت به رفتار خونواده من .به من میگه خونوادت با من مشکل دارن .سردن بی تفاوتن از اومدن من خوشحال نیستن یااگه بگن مثلا فلان جا نرین چون کرونایه میگه چرا دخالت کردن تو زندگیه ما‌.میگم چون مارو دوست دارن میگن نرین .میگه نه من دوست ندارم کسی بهم بگه کجا برو کجا نرو.به نظر من همسرم یکم مغروره چون همش میگه برین خدارو شکر کنین چنین دامادی گیرتون اومده که حرفی نمی زنه دوست داره خونواده ها برای راحتیه بچه هاشون همه کار بکنن.چون خونواده همسرم خیلی عروسو بالا پایین می کنن در واقع خودشونو به مشقت می ندازن که عروسشون ناراحت نشه که از نظر من درست نیست.ادم باید خودش باشه.خوبی هم اندازه ای داره.به همین دلیل توقع همسرم بالاست فکر می‌کنه همه باید مثل اونا برخورد کنند باید همش حواسم به رفتار خونوادم باشه .من چند جلسه از هنر زن بودنو گوش کردم واصلا از خونواده همسرم بد نمی گم .ولی همسرم همش به من می گه.واین منو داره اذیت می‌کنه.لطفا راهنماییم کنید.موفق و سربلند باشید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار بسیار عالی هست که شما احترام خانواده همسر را دارید و از آن ها بد نمیگویید. در ارتباط با مسئله پیش آمده، طبیعی است که اختلاف فرهنگی و رفتاری خانواده شما و خانواده همسر، برای همسر شما هنوز پذیرفته نشده و ازجهت این عدم پذیرش، خودشان اذیت میشوند و بازخورد منفی به شما نیز انتقال میدهند. شما میتوانید به ایشان کمک کنید که با این مسئله کنار بیایند و این تفاوت الگوی رفتاری خانواده ها را به عنوان یک واقعیت بپذیرند. در این راستا نیاز هست مقدماتی فراهم بشود، قطعا گوش دادن کامل و عمل کردن به صوت های هنرزن بودن خیلی به شما کمک خواهد کرد و مسیر را هموار میکند، همچنین کمک گرفتن از منابع دیگر مثل مهارت های زناشویی متیو مک کی یا سری کتاب های تا ساحل آرامش از دکتر عباسی ولدی، میتواند بسیار موثر باشد. اگر همسر راضی میشوند که پیش مشاور بروند، ایشان را تشویق کنید که برای حل این مسئله با هم پیش مشاور بروید، یا به مناسبتی صوت های هنر مرد بودن را به ایشان هدیه دهید. با این حال سعی کنید، اولا خودتان روابط خوبی با هم بسازید و برای همدیگر همسران خوبی باشید، بعد در شرایط مناسبی که روابط مثبت هست با ایشان صحبت کنید و به ایشان بفرمایید که مدل رفتاری خانواده من با خانواده شما متفاوت هست، من هم راضی به بعضی از زحمت هایی که خانواده شما متحمل میشوند نیستم یا چنین انتظاراتی از آن ها ندارم. اما چون مدل رفتاری آن ها، این گونه هست و مدت ها به این شکل رفتار کردند،من نمیتونم از آن ها انتظار داشته باشم خودشان را به خاطر من تغییر بدهند و به گونه ی دیگری رفتار کنند. خانواده من هم به همین شکل هستند، درست یا غلط، سال های زیادی این گونه رفتار کردند و به این مدل رفتاری عادت کردند، این که از آن ها انتظار داشته باشید الان تغییر کنند، انتظار غیرواقع بینانه ای هست. آن ها قطعا شما را دوست دارند و به شما احترام میگذارند اما مدل نشان دادن این محبت و احترام با مدل خانواده شما متفاوت هست،من نمیگویم آن ها هیچ خطایی ندارند یا صد در صد درست رفتار میکنند اما با فشار بنده و شما در این سن، تغییر خاصی نمیکنند، پس بهتر هست مدل رفتاری خانواده ها را همان گونه که هستند بپذیریم و آن چه که به نظر ما درست هست در زندگی خودمان به کار بگیریم و اجرا کنیم و در حیطه ای تلاش کنیم که میتوانیم تغییر ایجاد کنیم، نه در حیطه ای که دست ما نیست و نمیتوانیم... اگر مسئله حل نشد،پیشنهاد میکنم از مشاور امین استفاده کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 بنده خانمی ۱۸ ساله هستم که یک سال است ازدواج کرده ام .خداروشکر زندگی خوبی دارم و در زندگی مشترک مشکلی ندارم اما چیزی که بنده را اذیت می‌کند این است که بیش از حد به نکات منفی گذشته فکر می کنم خیلی سعی کردم که این اخلاق را از خود دور کنم ولی به طور کامل موفق نشدم. اگریک عصبانیت یا ناراحتی کوچک در طول روز داشته باشم هم منو به این افکار می کشاند😔 بنده متوجه آثار این اخلاق بر روی روحیات خود هستم و متوجه اثر روحیات خود بر روی زندگی ،همسر و فرزندان آینده هم هستم من دوست ندارم نتوانم نقش خود را به درستی ایفا کنم. از شما کمک می خواستم که بدانم چگونه باید این افکار را از خود دور کنم و بر اعصاب خود مسلط باشم. مشکل دیگه این هست که در مواقع عصبانیت و ناراحتی گاهی اوقات با زبانم دیگران را آزار میدهم ودرحل کلامی مشکل خود باطرف مقابل ضعیف هستم روی این موضوع خیلی کار کردم امابه طورکامل رفع نشده😔 اگر راه حلی هم برای این مشکل پیشنهاد دهید ممنون می شوم. با تشکر از شما استاد عزیز بابت کلاس ها و نکات مفیدتان. امیدورام زیر سایه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سالم و سلامت باشید خداوند خیر دنیا و آخرت را نصیب تان گرداند. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار این که خودتون متوجه این مسائل هستید و از بروز آن ها ناراحت هستید و به دنبال ایجاد تغییر هستید، بسیار عالی است و قدم اول تغییر و اصلاح هم همین هست. اما سوال شما بسیار کلی و مبهم هست و مسائل زیادی هست که باید در این رابطه مشخص بشوند، مثل اینکه چه مسائلی در گذشته اتفاق افتادند که روی حال حاضر شما تاثیر میگذارند؟ چه زمان هایی تاثیر منفی آن ها آشکار میشه؟ معمولا با بروز چه اتفاقاتی دوباره این خاطرات برمیگردد و موثر واقع میشوند؟ تاثیرشون بر خلق و رفتار شما به چه شکل هست؟ تا الان چه تلاش هایی برای بهبود این اوضاع انجام دادید؟ آیا تا الان به مشاور یا روان شناس مراجعه کردید؟ برای پاسخ به این سوالات و سوالات دیگر نیاز هست که به صورت حضوری یا مجازی با یک مشاور یا روان شناس متعهد و متخصص، ارتباط بگیرید. و راهکار موثر و همیشگی برای این مسئله نمیتوان به شکل خلاصه و مکتوب ارائه داد. یکی از راه ها، مشغولیت های مفید هست که ذهن شما را درگیر میکند و کمتر مجال بروز افکار منفی به آن میدهد اما اگر گرهی در گذشته وجود دارد که اثرات منفی آن در حال حاضر نمایان هست، باید آن گره باز بشود و مسئله حل بشود. در مورد عصبانیت هم پیشنهاد میکنم هم صوت هلی کنترل خشم استاد پوراحمد را حتما گوش بدهید، هم دیگر سوالاتی که در کانال با این موضوع و هشتگ های مرتبط مثل کنترل خشم گذاشته شده را مطالعه بفرمایید. یکی از راهکار ها این هست که دقیقا در زمان عصبانیت هیچ صحبتی نکنید، محل را ترک کنید، در محیط خلوتی قرار بگیرید،اب سرد بنوشید، با آب سرد وضو بگیرید و ... تا آرام شوید، و پس از آن که آرام شدید، حرف و سخن خود را انتقال دهید. وگرنه در زمان اوج عصبانیت، عقل زائل میشود و اراده ضعیف میشود. همچنین پیشنهاد میکنم کتاب رقص خشم از نشر چشمه را مطالعه بفرمایید، ان شاالله موفق و نوید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت شما بزرگواران که برای ما وقت میذارید، من در اوایل ازدواج به سر میبرم، گاهی از ازدواجم سرد و دلسرد میشوم، همسرم مردی جوان مهربان دلسوز و گاهی اینقدر عصبی و بد دهن میشه که اصلا قابل تحمل نیست،من صوت هارو گوش دادم،موقع اعصبانیت همسرم سکوت میکنم ، چند دقیقه بعد کلی عذر خواهی میکنه قربون صدقه م میره،ولی فایده یی برام نداره، دلیل عصبانیتش اینه که یهو انگار دیوونه ها گیر الکی میده فحش زشت میده، بعد میگه کنترلمو از دست میدم، اسم طلاق میارم عصبانی میشه میگه من بدون تو میمیرم همه ی زندگیمی میگه گاهی کنترلمو از دست میدم، خانواده شم ازش ناراضی هستن تو این ماجرا عصبانیتش،مشاوره هم متاسفانه نمیاد البته من تو عقدم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار بسیار عالی هست که با وجود دلخوری که از همسر دارید، نکات مثبت ایشان را میبینید، همیشه مسائلی ناگهانی و با شدت رخ میدهند و حتی خود فرد گاهی اوقات با عباراتی مثل "ببخشید، دست خودم نبود." یا "کنترل خودمو از دست دادم" و ... از آن یاد میکنه، ضرورت کمک گرفتن از روان شناس متعهد را را به ما یادآوری میکنند. و این مسئله اصلا چیز خجالت آور یا زشت و ... نیست، مثل کسی که وقتی با بیماری جسمی در خودش مواجه میشود به پزشک مراجعه میکند، در برخورد با رنج های درونی هم مراجعه به روان شناس متعهد و متخصص کاری عاقلانه و از روی پختگی است. مسلما همه ی روان شناس ها هم بی سواد و غیر متعهد نیستند، و میتوان با تحقیق و پرس و جو، روان شناس خوبی پیدا کرد. بنده نکاتی خدمت شما عرض میکنم ، رعایت این نکات در کاهش مسئله به شما کمک میکند اما ضرورت مراجعه به روان شناس توسط هر دوی شما را کمتر نمیکند، آن چه که مسلم هست، اتفاقاتی مثل عروسی یا بارداری، پیش از حل این مشکل نباید رخ بدهند. چرا که آن موقع راضی کردن همسر برای مراجعه به روان شناس، سخت تر میشود و ابعاد مسئله و راه حل ها پیچیده تر خواهند شد. کار هایی که شما میتوانید انجام دهید، اولا تا حد ممکن و تا جایی که مقدور است، از بروز چنین موقعیت هایی جلوگیری کنید، از قبل با یکدیگر در موقعیت و شرایط مناسبی صحبت کنید، به همدیگر قول بدهید که در شرایطی که عصبانی هستید هرگز با هم صحبت نکنید، به هم زنگ نزنید، به هم پیام ندهید و اگر در کنار هم هستید، کمی از هم فاصله بگیرید تا آرام تر شوید و بعد صحبت کنید. علائم جسمانی عصبانیت خود را تعیین کنید مثل بالارفتن ضربان قلب، قرمز و متورم شدن پوست، داغ شدن بدن و ... و هر گاه احساس کردید این علائم در حال بروز کردن هست، سریع گفت و گو را قطع کنید، و از هم فاصله بگیرید و تا زمانی که آرام نشدید، پیش هم برنگردید، پس قطعا نباید بگذارید که به نقطه ی جوش عصبانیت برسید، چون قطعا در آن موقع کنترل هیچ کس دست خودش نیست، کنترل مربوط به زمان قبل از نقطه جوش هست و ان زمانی که شما نباید اجازه دهید، کار از دست شما خارج بشه و آن چه نباید، اتفاق بیفتد. با توافق یکدیگر برای هر کسی که این شروط را نقض کرد، جریمه بگذارید. مثلا یکروز روزه گرفتن یا مبلغی را صدقه دادن یا دادن مبلغی به طرف مقابل، مبلغی اگر معین میکند، نه باید آن قدر کم باشه که اساسا تنبیهی به حساب نیاید و نه باید آن قدر زیاد بشه که مشمول ضرب المثل سنگ بزرگ نشانه ی نزدن بشه و عملا انجام نشه. هر موقع این کار از طرف همسرتون انجام شد و شروط را رعایت کردند، از ایشان بسیار تعریف کنید، ایشان را تشویق کنید و نشان بدهید که این کار او، برای شما بسیار ارزشمند است. نقاط مثبت ایشان را ببینید و به ایشان یادآور بشوید، ازمحبت چیزی کم نگذارید،قطعا تهدید به طلاق هیچ مسئله ای از شما حل نخواهد کرد،چه بسا ناامنی ایجاد شده در رابطه از این تهدید، باعث بشه ، ایشان بیشتر عصبانی بشوند یا پرخاش کنند، هر چه سریع تر راه درست را برای حل مسئله به کار بگیرید. به ایشان بگویید که اگر قرار هست این مشکل حل بشود وقتش الان هست و قطعا با قول دادن، گذشت زمان (بدون هیچ اتفاق موثر دیگری) یا پادرمیانی بزرگتر ها این مشکل حل نخواهد شد، بلکه باید به صورت ریشه ای مورد بررسی قرار بگیرد و راه حل اساسی برای آن ارائه بشود. به ایشان اطمینان بدهید که از نظر شما آن قدر عاقل و پخته هستند و روابطتون برای ایشان اهمیت دارد که پیش روان شناس بیایند و برای حل مسئله تلاش واقعی انجام بدهند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر من دختری بیست ساله هستم که دانشجوام..تقریبا سه ساله که با یک آقا آشنام و درارتباط بودیم و به حدی از شناخت از هم و از خانواده هامون رسیدیم و تو این مدت خیلی خط قرمزا و خیلی چیزهارو پایبند بودیم و رعایت کردیم این چند ماه اخیر بخاطر خاستگارهایی که داشتم و خانواده نگرانه آیندم بودن که چرا همرو رد میکنم مجبور شدم مسئله رو به مادرم بگم ایشون هم سعی کردن درک کنن و با مادر اون آقا چند باری صحبت داشتند و ما دو سه جلسه پیش مشاور رفتیم که مطمئن شن بهم میخوریم یا نه بعد از اون جلسه ها و اطمنیان ازین موضوع تصمیم گرفته شد که یکم شرایط آقاپسر بهتر شه سربازیشون یا تموم شه یا حداقل کمتر شه بعد پاپیش بذارن و کم کم تا مشغول به کار شدنشون صبر کنیم و بعد عقد کنیم..من از کار بلدی و مسئولیت پذیری ایشون خاطرجمع هستم چون تا الان درجریان فعالیتهاش بودم و نگرانیی برا این موضوع ندارم..اما چیزی که اذیتم میکنه الان طولانی تر شدنه اینجور رابطه س هم از گناهش ترس دارم هم اون آرامشی که خواهانشم حالاحالاها بدست نمیاد و همه دارن منطقی نگاه میکنن به موضوع که شغل نداره سربازه باید صبر کرد منم قبول دارم اما شرایط سختیه..نمیدونم راه حلی براش هست یا نه اما ازتون میخوام اگه هست راهنماییم کنید🙏 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر عزیزم، بارها در مباحث و سوالات مکرر در کانال به آسیب های این نوع روابط و آشنایی های قبل از ازدواج و خواستگاری رسمی، پرداخته شده است. که از مهمترین آنها میتوان به برهم خوردن آرامش روانی، بدبینی و عدم اعتماد و شکاکیت طرفین بعد از ازدواج و وابستگی که مانع شناخت حقیقی خواهد شد، اشاره کرد. از آسیب های جدی طولانی شدن این روابط، آسیب های جنسی برای خانم، ایجاد حاشیه برای آقایان، سردی عاطفی و فرسایشی شدن در نوع رابطه و ... الحمدالله که فرمودید حدود را رعایت و مسئله با خانواده ها مطرح و نظر مشاور را دریافت داشته اید. اما با توجه به نوع آشنایی، و مدت زمان طولانی (۳ ساله) پنهان بودن رابطه، توصیه اکید میشود، حتما مراحل خواستگاری را به طور کامل پیش ببرید و از کنار نکات و مسائلی که با آن برخورد می کنید خوش بینانه عبور نکنید و تعبیر و توجیه مثبت نداشته باشید. 🌟از جمله تحقیقات خواستگاری و جلسات گفتگو. به جای تعجیل در روند کنونی، بهتر است با دانش افزایی و کسب مهارت در انتخاب همسر، و مطالعه کتاب ها و منابع مطالعاتی از زوایای بیشتری مسئله را بررسی و به گفتگو بپردازید تا خدای نکرده در زندگی مشترک غافلگیر نشوید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر خدا خیرتون بده ک‌باعث رونق زندگیم شدین با فایل مدیریت خشم و هنر زن بودن...دوساله ک‌زیر یک سقف هستیم اما چند تا سوال برام پیش اومده اینکه من حس میکنم همسرم و البته میدونم خانوادشون حسادت دارن متاسفانه مثلا در تعریف هاشون بعد مهمونی ها هیچوقت تمجید نکردن از کسی و همیشه حالت انتقاد بوده مثلا من به همسرم میگم فلان مراسمشون خوب بود میگه نه معمولیه تو اغراق میکنی..این اهلاقشون واقعا ازار دهندس برام مخصوصا ک‌بعد از مهمونی های خانواده من همش انتقاد دارن و میخوان کوچیک کنن چجوری این عادت رو از سرشون بندازم ؟؟ سوال بعدیم اینه ایشون خیلی با خرفاشون میخوان منو متقاعد کنن و منو شکل خودشون کنن مثلا همش دلیل مختلف برای انتقاداشون میارن منم دلم میخواد با صحبت هام نظر همسرمو راجع ب مسایل تغییر بدم اما نمیدونم چی بگم شما گفتین مرد دوبار تربیت میشه ولی من نمیتونم مثل ایشون دلیل و مدرک بیارم ک این مثلا رفتار خوب نیست یا حتی متوجه کنم ک‌من تعریف های اغراق آمیزی انجام نمیدم نمیدونم منظورم رو رسوندم یا ن ممنون میشم جواب بدین. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بسیار خرسند و شاکریم که با تلاش و همراهی توانسته اید در پیشبرد و استحکام پایه های زندگی تان خوب عمل کرده و نتیجه آن امروز رضایت و آرامش شماست🌺 در خصوص مسئله تان، باید عرض کنم: آنچه دیده میشود اختلاف نظری است که دو طرف با تمام قوا سعی بر قانع کردن طرف مقابل و اثبات حقانیت و درستی تفکر و کلام خودشان هستند. خواهر عزیزم بجای زورآزمایی در اختلافات و تفاوت سلایق، سعی کنید این صحنه جدل را تبدیل به میدان عاطفه و رفاقت کنید، بجای اینکه تلاش کنید نقطه مقابل باشید، همسرتان حس کند که شما در کنار او هستید نه مقابل او. بقول عارفی که فرمودند اگر مرد حتی سرکه باشد، اما خانم سعی کند عسل باشد، آن وقت زندگی میشود با طعم سکنجبین😊 دلچسب و مطبوع. لذا اگر در مقابل انتقادهای بجا و یا نابجای همسر محترم، از تکنیک خاموشی، تغافل، حواس مرتی و حتی گاهی اندکی تایید (بله درک میکنم، احساس شما را می فهمم، متوجه منظور شما هستم، می فهمم چی میگی، چقدر خوبه که باهام حرف میزنی و نظر و احساست رو باهام در میون میزاری)، حس خوب و ارزشمند همدلی و همراهی را به همسر محترم تون منتقل کنید تا به مرور تایید مثبت ایشان را دریافت کنید و ایشان انشاالله به تدریج دست از این اصرار بر اثبات این گفته ها برخواهند داشت. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌹 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
من دو پسر ۷ و۲ ساله دارم و سوال من در مورد پسر اولم هست ک سوال های زیادی میپرسه ک خدا کجاست ما کی میتونیم ببینمش؟ چرا اصلا ب این دنیا اومدیم؟چرا خدا کرونا رو از بین نمیبره؟ما اصلا چرا ب این دنیا امده ایم؟و این اخری گف همه ما میمیریم و اگ بابا چیزیش بشه من نمیتونم طاقت بیارم و کلی گریه میکنه😔پدربزرگش(پدر همسرم) رو دوسال پیش از دست دادیم و علاقه ی خاصی ب ایشون داشت و هنوز ک هنوز یه شبایی گریه میکنه و میگ بسه بریم بابابزرگ بیاریم دلم براش تنگ شده😔😭 کلا پسر کنجکاوی هست سوالا های زیادی راجع ب همه چیز میپرسه (البته خداروشکر راجع به بچه چجوری بوجود میاد و سوالای جنسی اصلااا تا ب حال سوال نکرده ولی حریم خصوصی رو خوب میدونه و آگاهه)اینم بگم اصلا این سوالایی ک میپرسه هیچوقت تو خونه بحثش نبوده و همیشه سعی کردم تو خونه از خبرای بد دور باشیم ولی با این حال سوالاش هست و من بشدت نگران آیندشم ک تو روحیش تاثیر بذاره و هروقت میگم اینارو کی گفته و احقد بهش فکر نکن میگ نمیتونم همش تو ذهنم میاد نمیتونم جلوشو بگیرم😔اینم بگم من متاسفانه خیلی عصبی بودم و بیشتر وقتا سرکوب شده و دعواش کردم ولی الان چن وقتی هست صوتای راجع کنترل خشم گوش میکنمو به اشتباهات خودم پی بردم و رو خودم دارم کار میکنم و خداروشکر دارم بهتر میشم.من خیلی نگران پسرم هستم توروخدا بفرمایید چجوری برخورد کنم چی بگم؟ میترسم از اینک هرچیزی تو ذهنش میاد و مثل همسنای خودش فکر نمیکنه و از الان به این چیزا فکر میکنه و جوابی قانع کننده براش ندارم و بشدت دیر قانع میشه. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم سپاس از همراهی شما مادر عزیز و الحمد الله که با کسب علم و توکل بخدا به دنبال شناخت و رفع خطاهای خود هستید، انشاالله خدا در این مسیر شما را یاری کند. 👌در خصوص سوالات کودکان دو قاعده کلی باید عرض شود: ۱. هیچ گاه سوالات کودکان را بدون پاسخ نگذارید. چون در این صورت رو به منابع دیگری برای کسب پاسخ خواهند رفت، و از اینجاست که زمینه آسیب مهیا میشود. ۲. پاسخ شما باید اغنایی باشد. یعنی دروغ نمی گوییم اما لازم نیست تمام حقیقت را بگوئیم و فلسفه هر چیزی را کامل برای کودکان باز کنیم. ⛔️اساسا پرسش گری کودکان به معنی هوشمندی آنها و یا برعکس به دلیل منحرف بودن و معیوب بودن ذهن آنها نیست. 👈 علت یکی از دلایل پرسش گری زیاد و نامتعارف در کودکان، بیکاری و بی برنامگی بچه ها هست، و لذا ذهن و قوه خیال بی هدف سیر میکند و نتیجه آن میشود که کودک از در و دیوار سوال میکند. کنجکاوی کودکان: اینکه سوالات کودکان، نتیجه محرکات محیطی است. یعنی آنچه کودک می بیند و یا آنچه می شنود. لذا باید دیتاهای ورودی بینایی و شنوایی کنترل شود. 👈راهکار ۱. مرگ از مفاهیم انتزاعی است که درک و تحلیل آن برای کودک خیلی سخت است و چون کودکان نمی توانند حقیقت مرگ را درک کنند و فکر می کنند که با مردن والدین تنها خواهند شد، همین احساس تنها شدن سبب می شود که نگران مردن والدین باشند. پس اولین گام این است که این احساس را به کودک منتقل کنید که او را تنها نخواهید گذاشت. ۲. اگر گفت شما هم خواهی مرد بگویید مرگ و زندگی دست خداست و تا خدا نخواد هیچکس نخواهد مرد. خدای مهربون هم بندگانش خصوصا بچه ها رو خیلی دوست داره و نمی ذاره اونا تنها باشند. ۳. به کودک امید دهید. مثلا وقتی گفت شما خواهید مرد بگید: اگه خدای مهربون بخواد منو و بابات زنده خواهیم بود تا تو بزرگ بشی، دامادت کنیم و ... ۴. تاکید بر مهربانی خداوند. مثلا بگویید، دیدی چقدر مادرها با بچه هاشون مهربون هستند، خدا هزاران برابر بیشتر از مادرها نسبت به بنده هاش مهربان تره. 🌟 توجه داشته باشید علت اصلی سوالات این چنینی، بیکاری، عدم مشغول بودن ذهن و تنهایی است، بنابراین کودک شما تنها نباشد، ارتباط او را با همسالانش بیشتر کنید، از ورزش غافل نشوید، سعی کنید وقتش پر باشد و در حضور او کمتر از مرگ سخن بگویید. 👌 لازم نیست که تمام پاسخ های فوق را یکدفعه به کودک بگویید. در هر بار که از مرگ صحبت کرد متناسب با سوال به یک پاسخ بسنده شود. بعد از دادن پاسخ کوتاه ذهن او را در گیر موضوع دیگری کنید. مثلا، اگر گفت مامان تو بمیری من تنها میشم، بیان کنید: مامان ان شاء الله زنده باشم دامادت کنم عروس و نوه هام رو ببینم. برو از داخل اتاق برام اون کتاب رو بیار و... 📚جهت مطالعه بیشتر، کتب آقای غلامرضا حیدری ابهری پیشنهاد میشه:👇 ۱. به من بگو خدا کیست، ۲. خداشناسی قرآنی کودکان ۳. خدایا اجازه (۲۴۱ پرسش راجع به خدا، دعا، بهشت و جهنم، آفرینش و اخلاق) 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام. اگه در خواستگاری طرف همه معیاراش عالی باشه فقط عصبانی بشه باید چه جوابی بدیم؟ چه طوری بفهمیم طرف مقابلمون عصبانی میشه و دراون حالت چه کاری میکنه؟ باید بپرسیم؟ ممنون از زحماتتون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بزرگوار در مورد سوال اول، پیش از همه باید دید، چگونه عالی بودن بقیه ویژگی ها برای طرف مقابل اثبات شده و به این نتیجه رسیده که بقیه ویژگی ها همه عالی هستند؟ آیا تک تک آن ها را به روش های مختلف سنجیده و امتحان کرده؟ یا حس او و خانواده اش این گونه است که این فرد بقیه ویژگی هایش همه عالی هستند؟ در مورد اینکه فرد عصبانی میشود، اولا طرف مقابل باید به خود، ارزش ها، انتظارات و توقعاتش از زندگی مشترک و همسرش، نگاه کند و آن ها را بسنجد، دوما باید کمیت و کیفیت عصبانی شدن طرف مقابل کاملا دقیق بررسی شود. چه زمان هایی عصبانی میشود؟ چه مواردی او را عصبانی میکند؟ معمولا هر چند وقت یکبار عصبانی میشود؟ در زمان عصبانیت چه کار میکند؟ برای سنجش این که فرد عصبانی میشود یا خیر؟باید اول از خود او و از خانواده اش بپرسید، نه با سوالات بله/خیر یا کاملا مستقیم. بلکه با سوالاتی که بیشتر توصیفی باشد، از چه چیز هایی بیشتر عصبانی میشوید؟ از چه افرادی بیشتر عصبانی میشوید؟ و ... اما به گفته های خود فرد و خانواده اش قطعا نمی توان اکتفا کرد، چرا که فرد تمایل دارد در جریان خواستگاری خود را بهتر از حالت عادی نشان دهد، بنابراین در مراحل دوم و سوم شناخت پیش از ازدواج، یعنی تحقیق و مشاوره، این مسئله و دیگر مسائل را پیگیری کنید و صحت اطلاعات گفته شده را بسنجید. بسیار مهم هست که مرحله تحقیق، سرسری گرفته نشود و به بیان کلیات غیر مفید سپری نشود، بلکه اولا فردی که به تحقیق می رود باید فردی با حوصله و صبور، عاقل و با تدبیر و اشنا با ملاک ها و ارزش های شما باشد، سوالات تحقیق هم اصلا نباید سوالات کلی و سوالاتی همراه با قضاوت باشد، مثلا فلانی پسر خوبی هست یا نه؟ چون اکثریت قریب به اتفاق میگویند پسر خوبی است! حال منظور از اینکه پسر خوبی هست،چیست؟ خدا عالم است... دوم اینکه گاهی اوقات افراد به دلایل مختلف از بیان نکات منفی در مورد دیگران پرهیز میکنند، چون مثلا میترسند به گوش آن فرد برسد و ... بنابراین سوالات این جا هم باید سوالات توصیفی و با ذکر جزئیات باشد، سعی کنید در هر مسئله ای از طرف مقابل بخواهید آخرین دفعات که این اتفاق بیش آمده را تعریف کند. مثلا آخرین دفعه ای که ایشان عصبانی شدند، کی بوده؟ سر چه مسئله ای عصبانی شدند؟ بعد چه کاری انجام دادند؟ دفعه قبلش چه؟ و ... یا دفعه آخری که به قولشان به موقع عمل نکردند، کی بود؟ دفعه قبل ترش کی بوده؟ و ... در تحقیق هم نباید به گفت و گو با یکی دو نفر بسنده کرد، بلکه باید با افراد متعدد در محیط های مختلف که او رفت و آمد داشته حرف زد، ابتدا باید یک لیست از خود فرد بگیرید و بعد از هر کدام از نفران بخواهید، فرد دیگری که ایشان را میشناسند، به شما معرفی کند. شامل همکاران و افراد محل کار، هم کلاسی ها و کادر مدرسه، اساتید و هم کلاسی های دانشگاه، گروه دوستان، اقوام، خانواده های دیگری که با این خانواده وصلت کردند و ... پس از همه ی این کار ها، باید با اطلاعاتی که از گفت و گو و تحقیق به دست آوردید، به مشاور با تجربه و متخصص و متدین در زمینه پیش از ازدواج مراجعه کنید، و اگر ابهامی برای شما باقی مانده یا سر مسئله ای به نتیجه نرسیدید یا هنوز مطمئن نیستید، از مشاور کمک بگیرید تا با انجام تست و گفت و گو، به شما در این زمینه کمک برساند. توصیه میکنم حتما صوت های هنر انتخاب همسر استاد پوراحمد را کامل و با دقت گوش دهید، تا هم به شکل مفصل با مراحل شناخت پیش از ازدواج آشنا شوید و هم مسیر پیش رو برای شما روشن تر شود، همچنین میتوانید از کتاب هایی مثل مطلع مهر از دکتر امیر حسین بانکی و کتاب نیمه ی دیگرم از دکتر عباسی ولدی استفاده کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و ادب و وقت بخیر خانمی هستم که ۳سال از ازدواج با همسرم میگذرد‌ و دارای تحصیلات تکمیلی با سوابق کاری مختلف هستم. بنده از همان سن نوجوانی ترس زیادی از نامحرم پیدا کردم‌. به گونه ای که نمیتوانم ارتباط چشمی بیش از چندثانیه بگیرم و این باعث برداشت بی ادبی میشود و انسان خجالتی و سختگیر و گاهی توسری خور در ذهنم فامیل همسرم به چشم می آیم. دچار کمبود عزت نفس در برخورد با خانمهای مدیر و مدبر و شوخ طبع فامیل شده ام. این داستان در این چندسال ازدواج انقدر برای بنده شدیدتر شده که جدیدا با خانمها هم ارتباط چشمی نمیتوانم به خوبی بگیرم!(وقتی سر به زیرم بهتر روی صحبت های دیگران متمرکز میشوم و پاسخ میدهم) و مدام حتی موقع صحبت با زنان نیز دچار استرس میشوم. زیرا ناخودآگاه این مساله در ذهنم می آید که چرا نمیتوانم حتی چندکلمه حرف عادی و منطقی و مذهبی در جمع مردان بزنم حتی وقتی اطلاعاتش را دارم. خانواده همسرم همگی مومن و محجبه هستند ولی سبک زندگیشان متفاوت هست‌. زن و مردهای فامیل بسیار باهم شوخ طبع هستند و مانند خواهر و برادر هستند و سفره جدا نیستند و هرشب دورهمی دارند. امکانش هست به بنده بفرمایید آیا مرجع تقلیدی هست که مستقیم نگاه کردن به چشم مردان نامحرم فامیل هنگام صحبت را حرام ندانسته باشد و من انتخاب کنم و زندگی زناشویی آرام تری را تجربه کنیم‌؟ مرجع تقلیدم را عوض کردم و ایشان گفتند شوخی های غیرمفسده دار و نشستن سر یک سفره مشکلی ندارد ولی در پرسش تلفنی از دفتر ایشان، باز هم مستقیم نگاه کردن به چشم نامحرم را حرام دانستند. میتواند به دیگری نگاه کند و چشم دیگری باید پایین باشد. البته این حکم در رساله شان نیست و خواهش میکنم دقیق راهنماییم بفرمایید چون همسر بنده ذاتا و خانوادتا مدلشون اینطوری نبود و بروز هستند و ازین جانب لطمه زیادی خوردم و فامیل ایشان اهل هفته ای چندبار رفت و آمد با فامیل هستند و صله رحم بیش از حد معمول تعریف شده. میخوام برای ایشان بهترین همسر و همراه تا بهشت باشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار درک میکنم که از این احساس خجالت و مشکل در برقراری ارتباط اذیت میشوید و عزت نفس شما صدمه میبیند، به احتمال زیاد این مشکل در نوع رفتار خانواده هم ریشه هایی دارد، اما اساسا ربطی به عقاید و رفتار های دینی و مذهبی ندارد، چرا که در بسیاری از خانواده های غیر مذهبی نیز چنین مشکلاتی پیش می آید یا حتی در کشور های دیگر و جوامع دیگر که اصلا مسلمان نیستند و هیچ محدودیتی در روابط زن و مرد ندارد، مشکلات فراوانی در برقراری روابط اجتماعی برای بسیاری از افراد وجود دارد. اما چون برخی ویژگی ها یا رفتار های منفی تربیتی با بعضی عقاید و رفتار های دینی همراه شده، شما مشکل خود را به آن ربط میدهید و ناشی از آن میدانید، مطمئن باشید با کنار گذاشتن رفتار ها و عقاید مذهبی در چنین شرایطی، همان طور که متاسفانه بعضی از روان شناسان غربگرا توصیه میکنند، مشکلی را حل نمیکند بلکه از ان جایی که هر کدام از توصیه های رفتاری دین مبین حکمت و مصالحی برای خود انسان دارد، کنار گذاشتن آن ها مشکلات جدیدی برای افراد و استحکام روابط خانوادگی آن ها به وجود خواهد آورد و اتفاقا ممکن است چنین کاری به جای بهبود روابط شما با همسر و خانواده ایشان و تجربه آرامش بیشتر در زندگی زناشویی، موجب سلب آرامش شما و درگیری های حاشیه ای بیرون از چارچوب خانواده شود. توانمندی برقراری ارتباط موثر با دیگران به خصوص نامحرم، اساسا نیازی به نگاه مستقیم در چشمان نامحرم ندارد، بلکه شما میتوانید به با اندک زاویه ای به کنار صورت یا شانه طرف مقابل نگاه کنید و صحبت خود را بیان کنید، اتفاقا به این شکل هر دو نفر آرامش بیشتری در ارتباط احساس خواهند کرد و انسانیت آن ها در روابط حرف اول را میزند نه جنسیت! و افراد میتوانند به مهارت، دانش و فضایل یکدیگر توجه کنند، به جای اینکه جذابیت های جنسی بر روابط سایه بیندازد. قدم اول در برقراری ارتباط موثر این هست که شما عزت نفس خود را تقویت کنید، در عمق وجود خود باور کنید که شما فرد ارزشمندی هستید. و طرف مقابل شما نیز البته فردی ارزشمند و قابل احترام است. گام دوم تمرین کردن به شکل گام به گام است در مورد خانم ها ممکن است شما در اولین برخورد ناخودآگاه سرتان را زیر بیندازید و تماس چشمی را قطع کنید، این رفتار در این شرایط طبیعی است، اما بعد که به این رفتار خود آگاه شدید سعی کنید، دوباره با طرف مقابل تماس چشمی برقرار کنید، و برای چند دقیقه یا چند ثانیه نگه دارید و اصلا چشم برندارید، بعد از آن سعی کنید کم کم این زمان اولیه را هر دفعه کمی بیشتر کنید...
ادامه... در مورد صحبت کردن در جمع و در مقابل نامحرم نیز در حدودی که خود شما بهتر متوجه هستید و الحمدلله رعایت میکنید، ابتدا از یک جمله کوتاه در یک جمع شروع کنید، و بعد کم کم آن را بیشتر و بیشتر کنید. از خودتان انتظار نداشته باشید یک دفعه از نقطه صفر به صد برسید، بلکه با پذیرش خودتان و همدلی با خودتان، سعی کنید در روندی آهسته و بدون عجله، ارتباط چشمی با محارم و صحبت کردن موثر با نامحرم را تمرین کنید و از اینکه دفعات اول ممکن هست موفق نشوید اصلا نترسید و ناامید نشوید، مطمئن باشید با ادامه دادن روند،ان شاالله مشکل برطرف خواهد شد، پیشنهاد میکنم کتاب های پیام ها(مهارت های ارتباطی) ترجمه محمد علی رحیمی را بخوانید. و در مورد مسئله با یک مشاور امین و متدین صحیگبت کنید تا ان شاالله ریشه های مشکل به درستی شناخته و حل شود. و در این مسیر به شما کمک شود. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر دختری مجرد هستم و نگران مراسم عروسی در آینده. من چندسالی هست که در مراسم عروسی شرکت میکنم ولی نمی رقصم چون متوجه شدم حرام هست. اگرچه متقاعد کردن خانواده و فامیل سخت بود و دوران انتقاد و تنش ها و نگاه های سختی رو پشت سر گذاشتم. برای عروسی هم احتمالا با خانواده خود و چه بسا با خانواده ی همسر تنش باشه. چون شاید خود همسر هم عقیده باشند ولی خانواده ها معمولا مخالف این قضیه هستند.مثل خودم که با خانواده اختلاف نظر دارم چندتا عروسی که مولودی برگزار کردن هم شرکت کردم ولی خیلی بهم خوش نگذشت.مولودی خوانده شد و دست هم می زدن بعدشم شام و تمام .همین!واقعا خوش نگذشت. یک شب عروسی بسیار برام مهمه و دوست دارم بهترین روز و شب زندگیم باشه و خوش بگذره بهم و همچنین دیگران. دوست دارم بعدا که فیلم عروسیم رو می بینم لذت ببرم و حسرتی نخورم. اما مراسم مولودی این طوری نیست.و اون یکی مدل مراسم عروسی هم که حرام هست . الان که در بعضی مراسم عروسی شرکت میکنم و می بینم به کسانی که می رقصند و در کنار هم کارهای طنزی انجام میدن مثلا با آهنگ همخوانی میکنند خوش میگذره . ولی من دور از این فضا نشستم و ته دلم از این کارم راضی نیستم و بهم خوش نمیگذره.(در اردوها و دورهمی هایی که با دوستان داشتم هم همین طور بوده) در واقع انگار قانع نشدم که چرا باید رقص حرام باشه . مگه چه مشکلی داره؟ تا الان هم چون حرام بوده و مجازات داره گذاشتمش کنار، اما بطور منطقی قانع نشدم. اگر لطف کنید من رو قانع کنید اخرتم رو دگرگون میکنید🙏 مثلا به هیچ وجه حاضر نیستم شراب بخورم، حتی اگر در یک جمعی باشم که ببینم بقیه ازش لذت می برن چرا؟چون تاثیرات شراب رو میدونم ، اطلاع دارم چرا حرامه.(این رو گفتم که بگم تحت تاثیر جمع قرار نمیگیرم) از طرفی هم شنیدم کسانی که یک کار حرامی رو انجام ندن اما وقتی بقیه انجام میدن دلشون با اون کار همراه باشه و مشکلی نداشته باشن ، همراه اون ها محسوب میشن . این جوری باشه با این توضیحات من دوسر باخت میشه برام😔 نه دنیا نه اخرت. این عذاب اورتره😢 تو مراسم عروسی دنبال خوش گذراندن هستم اما خب نمیخوام مخالف حرف خدا هم عمل کنم. واقعا نمیدونم چکار کنم؟ شما مثال بزنید اگر مراسم چجوری برگزار بشه خوش میگذره و شادی حلال هم هست.ممنون میشم کلی نگید و کمی وارد مثال های جزئی بشید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار در این گونه مسائل، نکاتی هست که واقعا پیش روی همه ما بوده یا زمانی تجربه کردیم، مثلا چطور است که اگر فردی از درد آپاندیس که یکی از بالاترین مراتب درد جسمی هست، پزشک برای او هرگز مسکن تجویز نمیکند، و او می پذیرد و آن درد طاقت فرسا را تحمل میکند چون مطمئن و معتقد است که او پزشک است و این دانش را دارد و آنچنان دردی را تحمل میکند؟ با اینکه دانش پزشکی ندارد. چون اعتماد دارد به علم و دستور پزشک که به نفع اوست. اما اگر خالق به مخلوق خودش که تمام ابعاد وجودی جسمی و روحی او در دست اوست و به آن احاطه و اشراف دارد و اصلا قابل قیاس با رابطه پزشک و بیمار نیست، دستوری بدهد، ما اعتماد نمی کنیم و به دنبال دلیلی از جنس دنیایی و ملموس با حواس محدود ۵ گانه خود هستیم؟! پس باید به خودمان رجوع کنیم. امروز مسئله من حرام بودن رقص میشود. فردا میتواند این باشد که چرا در نماز دو سجده و یک رکوع داریم و برعکس نیست؟! یا چرا دو تا ماه رمضان نداریم؟ چرا نماز مغرب ۳ رکعت و عشا ۴ رکعت و برعکس نیست؟ و ... این نگاه از این جنبه که انسان به دنبال حقانیت و کمال دین خود به روش علمی و تحقیقی برود خوب است اما نه الزاما نه در مسائل احکام و احکام جزئی به دلیلی عقلی و نقلی برسد. و اگر نرسد آن بخش از دین و دستورات الهی را نتواند هضم کند. ان چه اهمیت دارد تحقیق در کلیات و اساس دین است و اگر ما با تحقیق به اساس دین و قرآن و حقانیت دستورات خدا و پیامبر (ص) ایمان آوردیم، تحقیق در تک تک جزئیات نه شدنی است و نه ضروری‌. در ضمن اینکه خود عمل به دستورات دینی باب جدیدی از فهم را برای افراد باز میکند، همان طور که در منابع دینی ما گفته شده به آن چه که میدانید، با اخلاص عنل کنید،تا حکمت آن چه که نمیدانید ، به شما عطا شود ان شاالله. از طرف دیگر درباره کسب لذت و شادی ، از دو منظر باید نگریست: ۱. لذت و شادی چگونه برای ما تعریف شده است؟ نشاط را در رقص و آواز می بینیم؟ یا در رضایت پروردگار؟ نشاط درونی یا نشاط بیرونی؟ نشاط گذرا یا پایدار؟ اگر در مسیر دینداری نتوانیم به کسب نشاط برسیم و مثلا با رقص و آواز و موسیقی حالمان خوب میشود و یا یکی دیگز با موادمخدر و روان گردان، و ،... اشکال به دین و دستورات آن وارد نیست، بلکه تعریف ما از دین داری و حال خوب مشکل دارد که حال خوب و رضایت موقت را در پی این مسائل جستجو میکنیم...
ادامه... پیشنهاد میکنم سخنرانی دین داری آسان استاد پناهیان یا حال خوب استاد شجاعی را دریافت و حتما گوش کنید. ۲. مسئله ارزشها و باورهاست. از منظر روانشناسی هم که بنگریم، باورها انسان را سمت کمال گرایی و ایده آل گرایی سوق می دهند و طوریکه که اگر هر آنچه غیر از آن ایده اتفاق افتد حال من را خوب نمی کند چون به سطح آن کمالی که من تعریف کرده ام نمی رسد و یا اینکه فرد را کلا از حرکت باز میدارد. مثلا باور فرد این است که من یک شب در زندگی عروسی ام است و باید تبدیل به شادترین و پرهیجان ترین شب زندگی ام باشد، باید همه چیز خاص باشد. و اگر میسر نشد یعنی اصلا خوب نبوده. اما اگر ارزش من این باشد که مراسم من میتواند خاص و شاد اماااا بدون گناه باشد. و این ارزش ها اصیل باشند ، من انسانی منعطف و خلاق خواهم شد و اصلا جنس رضایتمندی من متفاوت میشود. در مورد اینکه بعدا عکس و فیلم عروسی ببینیم و حسرت بخوریم ، با خودتان تامل کنید چه چیزهایی دوست دارید در فیلم و عکس ببینید؟ چه چیزهایی در وجود شما حسرت است؟ و یا باعث حسرت میشود؟ همین باور های ماست که حال خوب و بد ما را می سازد نه آن چه الزاما در بیرون اتفاق میافتد... در مورد جزییات مراسم شاد،قطعا به نوع فرهنگ هر خانواده، هر منطقه جغرافیایی، قومیت یا شهر و موارد دیگر بستگی دارد که پیشنهاد میکنم به شکل شخصی با مشاوری مذهبی یا مشورت دهنده ای عاقل و مومن بررسی کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام. راستش دقیق نمیدونم از کجا شروع کنم...حس میکنم داره دینوایمونم از دست میره...نمیدونم چیکارکنم...دلم میخواد یه کسی بود باهاش راحت بودم وحرف میزدم...من یه دخترحدودا۲۵ سالم...فرزنداول.راستش ازبچگی همش مادرم سرزنشم میکرد.همیشه دوست داشت ازهمه سرباشم.منو بااین واون مقایسه میکرد.عقیدش اینبود خوبی گفتن وتشویق لازم نیست باید بدی رو گفت تااصلاح شه.. وحرفایی بهم میزد ومیزنه که مثل خنجرتودلم میره..دلم پراززخمه..مثلا اسلامی هستیم..مادرم فقط میگه پدرو مادر هرچی که بودن توباید احترام نگه داری..تاچند سال پیش هیچی نمیگفتم پراز استرس ونگرانی بودم وفقط گریه میکردم اونم اکثرایواشکی که البته عوارضی مثل ناخون جویدن ومریضی ووسواسی وضعیفی داشت ولی اونانفهمیدن برای چی اینجوری شدم ..اما چندساله دیگه جونم به لبم رسیده وباخشم ازحقم میگم ودفاع میکنم خصوصا وقتی که دیگه پدرمم اخلاقش شده مثل مادرم...خیلی میرنجم..واقعا این قانون اسلامه که به بچه محبت زبانی وفیزیکی نکنی دلشو بشکنی اونوقت توقع ساکت بودنو احترام داشته باشی؟دلم میخواداز عصبانیتو ناراحتی حجاب وهرچی که تاحالا رعایت کردم بزارم کنار...دارم جلوشون آب میشم ولی چه فایده...حس میکنم افسرده شدم...میگم کاش پسربودم...به خاطر دختربودنم نه میتونم برم بیرون کار کنم ن اینکه تنها برم بیرون که از این حالو هوا دربیام..قسمتم نشده یه آدم خوب بیاد وباهاش ازدواج کنم...اینقدر اشکمو درآوردن حس میکنم پیرشدم وظاهرم شاید مورد پسند دیگه برای ازدواج نباشه..از طرفیم وقتی جلو خاله یاهرکس میشینن بدیتو میگن وچندتاهم میزارن روش ومثل نقل توغیبتا میچرخه خب احتمال خواستگارم کم میشه. خیلی توکل کردم ولی حس میکنم وضع بدترشده.بارهاشکستم وپاشدم..ولی به جای قویترشدن دل نازکترشدم..وقتی اشتباه ازاونها هم بود بازهم توقع داشتن من عذر خواهی کنم..اینهمه رعایت واینهمه حفظ آبرو چه فایده وقتی نمیبینن وبازم یکی دیگه رو از توسرمیدونن وتورو بایه آدمی که از نظرشون خوب نیست یکیت میکنن.خستم از غیبت ودروغ ومقایسه وتهمت.این عدالت اسلامه واقعا؟که اینهمه دل بشکنن بعدچون ازت بازم راضی نیستن عاقبت بخیر نشی؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر خوبم احسنت به شما خواهر گلم که تصمیم گرفتید دغدغه تان را با مشاوران کانال مطرح کنید و به دنبال راهکار هستید. این اعتماد شما قابل تقدیر هست و امیدوارم با درایت و فهمی که در شما هست بتوانید بهترین مدیریت را نسبت به شرایط خود پیدا کنید. در رابطه با مسئله شما نیاز به بررسی دقیق هست تا ریشه رفتار والدین مشخص شود؟ و همچنین شما در این مدت برای اصلاح روابط چه کرده اید؟ (به دلیل مشابهت سوال لطفا جواب سوال قبل را نیز مطالعه بفرمایید.) ♻️متاسفانه گاهی والدین با ناآگاهی از مهارت های تربیتی روش سخت گیرانه را به فرزندان تحمیل می‌کنند. به جای رفتار محبت آمیز و مهربان مدام زبان به سرزنش و مقایسه می‌زنند و باور دارند که اثرپذیری کلامشان بالا می‌رود درصورتی که دقیقا برعکس است و با لحن مهربان و خوش اخلاق و محبت آمیز می‌توان رفاقت و صمیمیت را برقرار کرد. ✨نکته ای که شما خواهر خوبم باید توجه کنید این است که احترام والدین را در هر شرایطی داشته باشید. رفتارهای پرخاشگرانه و دفاع از حق همراه با خشم اثر مثبت به شما نمی‌دهد بلکه روابط شما را تیره تر می‌کند. ✨این واقعیت را بپذیرید که پدر و مادر شما نیز مثل سایر آدمها دچار اشتباه می‌شوند. همانگونه که ما اشتباه میکنیم و قطعا دچار نقاط ضعف و قوتی هستیم. شما تلاش کنید که آگاهی خود را بالا ببرید و در آینده مادری با مهارت و آگاه برای فرزندتان باشید. ✨سعی کنید رفتاری که باعث تحریک و حساسیت آنها شود نداشته باشید.اعتماد سازی کنید. ✨مهارت کلامی را بیاموزید و با یکدیگر گفتگوی منطقی و آرام داشته باشید.گفتگویی که در آن پرخاش و بحث و جدل نباشد. ✨نسبت به خود و استعدادهایتان شناخت داشته باشید.با مطالعه و کسب مهارت در جهت پرورش توانمندی خود اقدام کنید. ✨اسلام دین بی تکلف و زیباست.در پیشگاه خداوند تلاش های شما دیده می‌شود. توکل عمیق به پروردگار داشته باشید و از ائمه علیهم السلام توسل بجویید. پیامبر (ص) می‌فرمایند : "این دین و آیین استوار و دور از هر نوع تکلّف و زحمت است با رفق و ملایمت وارد آن شوید عبادتهای خدا را بر بندگان خدا ناخوش نسازید در این صورت بسان آن سوار کارِ کند رو خواهید بود که نه بهمقصد رسیده و نه مرکبی باقی گذارده. برای درک بهتر سیره اهل بیت علیهم السلام و شهدا را مطالعه بفرمایید. 👌برای بررسی بهتر و دادن راهکار قطعی حتما با مشاوری امین ارتباط تلفنی برقرار نمایید. موفق و سربلند باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام من یه دختر دانشجو ام که توی یه استان دیگه تحصیل میکنم و فعلا بخاطر کرونا دانشگاه غیر حضوریه!از همون بچگی حجابو رعایت کردم و نماز روزه هام به جا بوده.فرزند اول هستم و خانواده‌ پر جمعیتی داریم که متاسفانه به شدت تعصبی و مذهبی خشک هستن!پدرم زود عصبی میشه اما نسبت به مادر منطقی تره.مادرم شکاکیت شدید ذهنی داره به طوری که اجازه ارتباط با هیچ کدوم از دوستام رو ندارم و هر سری میگه فکر آبروی من باش و معلوم نیست دوستات کین!مدام میگه نمازتو بخون(درحالی که میخونم)و وقتی میگم خوندم میگه خدا به دادمون برسه من که میدونم نخوندی و... مدام فکر میکنه من با همکلاسی های پسرم یا در فضای مجازی دوستان پسر دارم و با اونها در ارتباطم و اصلا متقاعد نمیشه و این گیر دادنهاش باعث شده که من بیمار روحی و جسمی شم.واقعا برام قابل تحمل نیست.از طرفی خیلی روابط و دوستی ها در چهارچوب برای من تعریف شده که مادرم کنار نمیاد اما پدرم تا حدودی پذیرفتن!و از یه طرف هم خیلی اصرار دارن که همسر مذهبی کنم و ازدواج کاملا سنتی باشه،ملاکهای من برای ازدواج با مادرم و خانواده متفاوته و ترجیحم اینه شناخت قبلی داشته باشم!اما بخاطر فشار های مادرم کلا از ازدواج منصرف شدم و به زندگی تحصیلیم چسبیدم.افسردگی گرفتم و مدتیه شدید به مرگ فکر میکنم و آرزوی مرگ میکنم...با اینکه سنم قانونی شده اما حتی اجازه کار کردن بهم نداده و میگه فکر آبروم باش!خسته شدم و عصبی.دیگه نمیکشم!دوسال و خورده ایه این مشکل رو داریم و دکتر اعصاب و روان فرمودند وسواسیت ذهنی داره!بخاطر این فشارهاش از حجاب و خدا و دین زده شدم و به تموم کردن زندگیم فکر میکنم،لطفا راهنمایی کنید 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیزم از اعتمادتان به کانال همسران خوب سپاسگزارم. امیدوارم ارتباطتان با کانال در کنار خودآگاهی و مهارت هایی که می آموزید و نگرش زیبایی که پیدا می‌کنید با توکل برخدا شروع روزهای خوب برای شما باشد. ♻️اشاره به شکاکیت و وسواس شدید مادر کردید که این خود حکایت از بیماری روحی و نوعی اختلال هست. به نحوی که رفتار ها و گفتارهای مادر ناشی از بیماری ایشان است و عمدی در کار نیست و قصد آزار دادن شما را ندارند. و چه بسا خود ایشان بسیار از این شرایط رنج می‌برند. زمانی که فردی دندان درد شدید دارد و در آن شرایط رفتار و یا حرف تندی می‌زند آیا شما از ایشان ناراحت میشوید؟! قطعا شرایط دردش را درک میکنید و راحت‌تر از حرف تندش می‌گذرید. شرایط مادر شما نیز به نحوی همین گونه است. چرا که ایشان به دلیل وسواسیت و شکاکیتی که به جانش افتاده بیشتر از بقیه خودش را اذیت می‌کند. چیزی که با قطعیت می‌توان گفت هدف و نیت خیرخواهیشان برای شماست. یعنی قلبا دوستتان دارند اما متاسفانه آنگونه که باید در رفتار و گفتار عمل نمی‌کنند که این هم اقتضای شرایط روحیشان است. در ایجاد شرایط روحی ایشان هم مسائل مختلفی نقش دارد سبک تربیتی و خانوادگی؛ سختی های زندگی؛ بیماری؛ بی اعتمادی و غلبه مزاج... که به مرور به این وسواس دامن زده شده است. ♻️خواهر خوبم اگر چه که شرایط شما را کاملا درک میکنم اما به عنوان یک فرد تحصیلکرده این انتظار را دارم که تلاش کنید کمترین تاثیر را از این شرایط بگیرید. با کسب خودآگاهی و یادگیری مهارت ها و بالابردن اعتماد به نفس تلاش کنید که روحیه خود را بالا نگه دارید. 🦋رعایت نکات زیر ان شاء الله برای شما راهگشا باشد : ✨این نکته را بدانید که زندگی دار سختی و رنج هست. طبق آیه شریف قرآن "خلق الانسان فی کبد" انسان را در رنج آفریدیم و از همین رنجها ظرفیت انسان ها سنجیده می‌شود و امتحان می‌شوند و زمینه رشد و کمال را برای انسان فراهم می‌کند. نگرشتان این گونه باشد که این موقعیت برای شما یک امتحان الهیست و خدا می‌بیند و قطعا صبوری شما به درگاه خدا دیده می‌شود. ✨شرایط روحی و جسمی مادر را درک کنید. و نسبت به شرایطشان پذیرش داشته باشید. تا زمانی که نپذیرید و مدام تلاش برای تغییر کنید بیشتر اذیت می‌شوید. در عوض با صبوری و آرامش و یادگیری مهارت ها کمک کنید که قدمی در شرایط بهبود حال مادر بردارید. ✨سعی کنید اعتماد مادر را جلب کنید. در مورد برنامه هایتان صحبت کنید. گاهی مشورت بگیرید و نظر بخواهید و با او همراهی کنید. ✨مهارت گفتگوی کلامی را بیاموزید و در آرامش شنونده خوبی برای صحبت هایش باشید و با او همدلی کنید. و با زبان نرم و لین ایشان را تشویق کنید که برای بهبود حالشان مراجعه به طب سنتی و همچنین مراجعه به روانشناس و روانپزشک داشته باشند. ✨خودآگاهی لازم نسبت به خود داشته باشید. استعدادتان را بشناسید. با مطالعه و کسب مهارت ها تلاش کنید موقعیت خودتان را ارتقا دهید. ادامه جواب👇👇👇 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
👇👇👇 ✨سعی کنید نگاه مثبت بین داشته باشید. به داشته هایتان توجه کنید. تا زمانی که تمرکز بر نکات منفی داشته باشید از توجه به نکات مثبت غافل میشوید. ✨زندگی نعمت خداست. از این نعمت خدا به بهترین نحو بهره ببرید. تلاش کنید حقانیت و زیبایی های دین خدا را بیایید و فقط اسلام را در این برخوردها نبینید. در این رابطه حتما مشورت بگیرید مطالعه کنید و آگاهی تان را بالا ببرید. ✨ در زمینه ازدواج مطالعه داشته باشید و آمادگی لازم را کسب کنید. پیشنهاد میکنم مجموعه صوتی "انتخاب صحیح همسر" را از کانال تهیه و گوش کنید و با احترام و زبان نرم مادر را هم تشویق کنید که این مجموعه را بشنوند. و همچنین شنیدن مجموعه صوتی "رضایت از زندگی" برای اصلاح نگرش شما بسیار مفید است. 👌برای بررسی بهتر و شناخت خودآگاهی و کسب مهارت در زمینه تقویت عزت نفس و داشتن زندگی هدفمند پیشنهاد میکنم حتما با یکی از مشاوران امین ارتباط تلفنی برقرار نمایید. یاد خدا و آرامش همراه همه لحظه هایتان♥️ خوشبخت و سعادتمند باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر من خانم 22 ساله با دوتا پسر 3 ساله و 6 ماهه هستم. بعد از زایمان دومم دچار افسردگی شدم که الان با راهکارهای مشاور مذهبی خیلی بهترم. مشکلی که دارم اینه که گاهی مخصوصا بعد ناراحتی جزئی از همسرم، ناراحتی‌های قبلیم یادم میاد و به راحتی فراموششون نمیکنم. خیلی با خودم کلنجار میرم اما دست خودم نیست. به خاطر یادآوری اون خاطرات شاید یک شبانه روز به خودم مسلط نباشم و همسرم متوجه تغییر روحیه‌ام میشم اما هرچی اصرار میکنن من چیزی نمیگم چون نمیخوام سر چیزایی که گذشته زندگی شاد الانم رو خراب کنم. چیکار کنم تا کاستی های قبل رو فراموش کنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر گرامی الحمدالله که پیگیر مشاوره بودید و حالتون بهتر هست. برای عالی شدن حالتون کماکان تلاش کنید و ان شاء الله نتیجه مطلوب را بگیرید. 🌹 ♻️در متنتون به نکته خوبی اشاره کردید اینکه نمیخواید "به خاطر ناراحتی هایی که گذشته زندگی شاد الانم را خراب کنم." بله درسته چیزی که گذشته و تمام شده چرا بخواهید مدام بهش رجوع کنید و حال خوبتون رو خراب کنید. اگر واقعا گره گذشته باز نشده و نیاز هست که برای خودتان حلش کنید میتوانید با مهارت کلامی و در وقت و موقعیت مناسب درباره آن صحبت کنید و حل کنید اما بعد برای همیشه رهایش کنید و اگر در معرض یادآوری و مرور قرار گرفتید با استفاده از مهارت های ذهن آگاهی که می آموزید بتوانید افکارتان را مدیریت کنید. ذهن آگاهی یعنی توجه آگاهانه به افکارتان و مدیریت افکار به نحوی که این گونه نباشد که بگویید دست خودم نیست. البته به صورت ناخودآگاه در لحظه ممکن هست هزاران فکر به ذهن ما خطور کند اما اینکه چگونه برخورد کنید و چقدر روی این افکار متمرکز بشید و یا نه رهایشان کنید دست خودِ شماست. ✨نگاه واقع بینانه به زندگی داشته باشید و بدانید در زندگی مشترک؛ دو فرد با روحیه و جنس مخالف و اختلاف نظر و سلیقه متفاوت کنار هم هستند و وجود برخی اختلافات طبیعی به نظر می‌آید اما مهم آنست که چگونه برخورد کنیم. و یا در ارتباط با سایر افراد و.... ✨حساسیت خود را به مسائل کم کنید و روحیه خود را مقاوم کنید و برای مسائلی که ارزش چندانی ندارد روح و ذهن خودتان را درگیر نکنید. ✨از قرار گرفتن در شرایطی که یادآور خاطرات تلخ گذشته است دوری کنید و اگر در این شرایط قرار گرفتید تلاش کنید از این گذشته درس بگیرید و نکات منفی آن را رها کنید. ✨از نوشتن کمک بگیرید آنچه در ذهنتان هست را روی کاغذ بیاورید تا ذهنتان سبک شود. بعد به نوشته ها برگردید و خودتان شروع کنید به خط زدن افکاری که چندان اهمیتی ندارد و به راحتی برای خودتان عادی کنید و نهایتا پاره کنید. ✨گاهی این افکار نتیجه بیکاری ذهن هست و یا بی برنامه و بی هدف بودن..... حتما در این زمینه تأمل کنید. زندگیتان هدفمند باشد و اهل برنامه ریزی و برای همسرداری خوب و مادری شایسته شدن تلاش کنید و برنامه داشته باشید. و در صورت فراغتِ وقت به خودتان بپردازید و به کارهایی که مورد علاقه تان است نظیر مطالعه و یا گوش دادن به صوت های آموزشی و یا دنبال کردن یک کار هنری و.... مشغول شوید. تا کمتر ذهن بیکار فرصت جولان در افکار گذشته و بی فایده را داشته باشد. ✨تقویت معنویت و ارتباط با خدا خیلی به شما کمک می‌کند. در این شرایط مشغول به ذکر به ویژه ذکر استغفار شوید. ✨در این شرایط سعی کنید سریع تغییر موقعیت بدهید. به یک دوست خوب زنگ بزنید و یا اینکه با فرزندتان بازی کنید و یا فیلم مورد علاقه تان را ببینید تا از تمرکز بر گذشته رها شوید. ✨سطح انتظار و توقعتان را از دیگران پایین بیاورید.تا اگر برخورد ناخوشایندی دیدید شما را به هم نریزد. ✨تلاش کنید کیفیت ارتباط عاطفی خود و همسرتان را تقویت کنید. در این زمینه مجموعه هنر زن بودن را از کانال تهیه کنید و استفاده کنید. و همچنین مجموعه صوتی تربیت فرزند که در امر تربیت فرزندان به شما مهارت های خوبی را آموزش خواهد داد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باسلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی ایام تسلیت و عزاداری هاتون مورد قبول درگاه حق تعالی 🖤 سوالی خدمتتون داشتم دختر من دوماه دیگه به سن تکلیف میرسه و چند وقته که تکالیف دینی اشو انجام میده بنده به خاطر نزدیک شدن به سن تکلیف گاهی بهش میگم مثلا فلان عمل گناه هست و یا احکام رو نجس پاکی و .... اما احساس میکنم دچاره وسواس فکری شده و ذهنش درگیر میشه و گاهی میگه مامان مطمئنی پاک شد و یا سولات مختلف در مورد شیطون داره که همش تو ذهنمه بهم میگه تو گناهکاری و یا از کجا میدونی خدا تورو دوست داره و یا چرا نمیتونی برا امام حسین گریه کنی و......😞 نمیدونم چه کنم که از اون طرف دخترم ذهنش خیلی درگیر نشه و از طرف دیگه دین رو درست براش تبیین کنم و به سوالات و ذهن مشوشش پاسخ بگم گاهی از کوره در میرم ازبس میگه شیطون داره اذیتم میکنه میگم بس کن بهش فکر نکن🙏 اما شاید ساکت بشه ولی میدونم درگیره ذهنش ... از شما استاد گرامی درخواست کمک دارم که چه کنم؟؟ چه کار کنم که تایه حرف میزنم درگیر اون مسئله نشه ذهنش 😔 کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 سلام علیکم عزاداری‌های شما هم انشاالله مقبول درگاه الهی باشد . فرزند شما چون به تازگی با مسائل جدیدی آشنا و روبه رو شده طبیعی است که برای سوالات ایجاد شده به دنبال پاسخ می گردد و بهترین پاسخگو شما مادر محترم هستید که می توانید با حوصله و متانت جوابگوی ابهامات او باشید ، در این رابطه برای بیان احکام و معارف از روش‌های مختلفی می توانید استفاده نمایید مثل قصه گویی ، بازی، فیلم ، نمایش بازی کردن و ... 🌿🌷برای او از زیبایی‌های دین بگویید از بهشت بگویید از لطف و محبت و دوستی و مهربانی خداوند و اهل بیت و فرشته ها نسبت به بچه ها بگویید. فعلاًنیازی نیست برای او چیزی از جهنم و شیطان بگویید. سعی کنید تا می‌توانید محبت سه چیز را در دل او ایجاد کنید محبت کتاب خدا و رسول خدا و اولیای خدا . هرچه بر اساس محبت پیش بروید انشاالله در امر تربیت موفق تر خواهید بود .
عرض سلام و خدا قوت 1.تفاوت سنی دو فرزندم تقریبا سه سال می شود.قبل و بعد از تولد فرزند دوم چه کارهایی باید انجام دهم تا فشار روحی کمتری به فرزند اول(دختر) وارد شود. 2.لطفا درمورد مرز بین استقلال طلبی و لجبازی توضیح دهید. با فرزندی که از نظر وراثتی و محیطی شرایط لجباز شدن را دارد چطور برخورد شود که هم استقلال طلبی اش حفظ شود و هم از قُد و لجباز شدنش جلوگیری شود؟ 3.نحوه جداکردن اتاق خواب کودک مخصوصا در شرایط فرزند دوم که بالا ذکر شد چگونه باشد؟ تشکر از زحماتتون 🌷🍃 کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 سلام علیکم 🍃 تولد و به دنیا آمدن فرزند دوم به طور طبیعی یک فرصت طلایی و دوست داشتنی برای فرزند اول محسوب می شود زیرا با آمدن خواهر یا برادر یک همبازی و یار و یاور برای همدیگر ایجادشده است مخصوصاً که فرزند اول شما دختر است و میتواند در کارهای بچه داری که در حد توانش هست از او کمک بگیرید و او را دخیل کنید هر چه می توانید دخترتان را در بچه داری سهیم کنید به طوری که او حتی خودش را مالک نوزاد بداند نه اینکه نوزاد را رقیب خود فرض کند . 🍃لجاجت دختر شما در این سن نشانه و عین استقلال طلبی اوست. اصلاً او لجاجت نمی کند بلکه می‌خواهد با این کار خود و توانمندی های خود را نشان دهد . به هیچ وجه با او به مقابله و بگومگو نپردازید .اگر حرف او درست است از او استقبال کنید وگرنه بدون عصبانیت و تندی با او از در سازش وارد شوید تا اواز شما مدیریت و خود کنترلی را یاد بگیرد. سعی کنید در برابر لجاجت هایش با حفظ آرامش و به کار بردن ترفندهای مختلف او را قانع و راضی کنید که پیامبر عظیم الشأن ما فرمودند اگر کاری کنید که بتوانید بچه ای را راضی کنید خداوند در بهشت به قدری به شما می دهد که راضی شوید . 🍃نکته اساسی برای جدا کردن اتاق خواب کودک این است که حتماً اینکار باید آرام آرام و به تدریج صورت بگیرد تا کودک به اتاق خود انس بگیردو پذیرش مکان جدید خواب برای او ایجاد شود. برای این کار می توانید وسایل و اسباب بازی های او را در اتاق خوابش بگذارید و در طول روز مدتی را با او در اتاقش بازی کنید .تا به خواب نرفته اتاق او را ترک نکنید .قبل از خواب یک ارتباط عاطفی عمیق مثل شانه زدن موهایش با او ایجاد کنید و با داستان و قصه و لالایی او را خواب کنید و بعد اتاق او را ترک نمایید. هرچه بتوانید زمان خواب دخترتان را در اتاق خواب خودش شیرین‌تر و جذاب‌تر کنید به طوری که روز را به عشق شب سپری کند، زمان جدا کردن مکان خواب فرزندتان سریع‌تر انجام خواهد گرفت . به این نکته هم دقت بفرمایید که در متون سبک زندگی از تنها خوابیدن نهی شده لذا محل خواب کودک خودرا جای پرتی قرار ندهید و یا لااقل درب اتاق کودک را باز بگذارید. موفق باشید.🌺🌺
سلام استادخداقوت پسر۶ساله ای دارم که حرف گوش نمیده،یه کاری که درحدتوانش باشه بهش محول کنیم انجام نمیده،حتی کارهای شخصیش.همش پشت گوش میندازه،قوانین خونه رو رعایت نمیکنه،میگه باشه اماانجام نمیده!به ندرت پیش میادکه انجام بده!!!نمیدونم بخاطراقتضای سنش هست یاچیزدیگه؟؟بنده خدایی میگفت اصلاازش کارنخواه که انجام نده وشماناراحت بشی!درسته بنظرشما؟؟لطفاراهنمایی بفرمایید.باتشکر 💐 کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🌹سلام علیکم🌹 👌 لازم است از دو سه سالگی به فرزندانمان مسئولیت بدهیم حتی اگر شده به اندازه یک نمک‌پاش جابجا کردن تا آرام آرام مسئولیت‌پذیر شوند . 🍃قانون گریزی و عدم مسئولیت پذیری در فرزندان می تواند دو علت داشته باشد یکی وجود قانون های زیاد در خانه که موجب سردرگمی و عدم توانایی انجام آنها می شود و دیگری قانون های سخت که از طاقت بچه ها فراتر باشد؛ ممکن است قانونی از نظر پدر و مادر سهل و آسان و یا کم باشد اما در واقع اینطور است که از طاقت یک کودک فراترو بالاتر است. 🌼 برای حرف شنویی و مسئولیت‌پذیری فرزندتان از در رفاقت و دوستی با او وارد شوید و شاهراه رفاقت و دوستی، بازی با کودک است؛ معجزه بازی دو فایده عمده دارد یکی اینکه ارتباط بین شما و فرزندتان یک ارتباط دوستانه می‌شود و دیگر اینکه می‌توانید در بازی حرف شنویی و مسئولیت‌پذیری را به او آموزش دهید. پس هیچگاه بدون یک ارتباط دوستانه به او امر و نهی نکنید زیرا یا انجام نمی دهد و یا به زور انجام خواهد داد که هیچ کدام مطلوب نیست. در آخر اینکه از او کار بخواهید اگر به هر علتی انجام نداد خود را کنترل کنید و به هیچ وجه ناراحت نشوید و به دنبال علت عدم انجام کار باشید. با آرزوی موفقیت شما و خانواده محترمتان.
سلام استادخداقوت پسر۶ساله ای دارم که حرف گوش نمیده،یه کاری که درحدتوانش باشه بهش محول کنیم انجام نمیده،حتی کارهای شخصیش.همش پشت گوش میندازه،قوانین خونه رو رعایت نمیکنه،میگه باشه اماانجام نمیده!به ندرت پیش میادکه انجام بده!!!نمیدونم بخاطراقتضای سنش هست یاچیزدیگه؟؟بنده خدایی میگفت اصلاازش کارنخواه که انجام نده وشماناراحت بشی!درسته بنظرشما؟؟لطفاراهنمایی بفرمایید.باتشکر 💐 کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 🌹سلام علیکم🌹 👌 لازم است از دو سه سالگی به فرزندانمان مسئولیت بدهیم حتی اگر شده به اندازه یک نمک‌پاش جابجا کردن تا آرام آرام مسئولیت‌پذیر شوند . 🍃قانون گریزی و عدم مسئولیت پذیری در فرزندان می تواند دو علت داشته باشد یکی وجود قانون های زیاد در خانه که موجب سردرگمی و عدم توانایی انجام آنها می شود و دیگری قانون های سخت که از طاقت بچه ها فراتر باشد؛ ممکن است قانونی از نظر پدر و مادر سهل و آسان و یا کم باشد اما در واقع اینطور است که از طاقت یک کودک فراترو بالاتر است. 🌼 برای حرف شنویی و مسئولیت‌پذیری فرزندتان از در رفاقت و دوستی با او وارد شوید و شاهراه رفاقت و دوستی، بازی با کودک است؛ معجزه بازی دو فایده عمده دارد یکی اینکه ارتباط بین شما و فرزندتان یک ارتباط دوستانه می‌شود و دیگر اینکه می‌توانید در بازی حرف شنویی و مسئولیت‌پذیری را به او آموزش دهید. پس هیچگاه بدون یک ارتباط دوستانه به او امر و نهی نکنید زیرا یا انجام نمی دهد و یا به زور انجام خواهد داد که هیچ کدام مطلوب نیست. در آخر اینکه از او کار بخواهید اگر به هر علتی انجام نداد خود را کنترل کنید و به هیچ وجه ناراحت نشوید و به دنبال علت عدم انجام کار باشید. با آرزوی موفقیت شما و خانواده محترمتان.
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم. من خانمی هستم که ۲۴ سالمه و تقریبا ۱ سالی هست که عروسی کردم... مشکلی که الان بهش بر خوردم این هستش که چون پدر و مادر بنده و همسرم نزدیک هستن و تو یه شهر زندگی میکنیم وقتی بر فرض مثال همسرم میخواد که با خانوادش بریم بیرون من ناراحت میشم و میگم خانواده منم باشن یا دوس دارم هیچ فرقی بینشون نذاریم و نمیتونم از زندگی لذت ببرم حتی بعضا سر این مسئله که خانواده منم باشن کلا تفریحمون کنسل شده...احساس میکنم همسرم هم مثل من هستند انگار میترسن اگه برای پدر و مادر من کاری بکنیم والدین ایشون بشنون و ناراحت بشن! خیلی ممنون میشم در مورد این مسئله به بنده راهکار بگید تا بتونم به بهترین نحو برخورد کنم که هیچ یک از خانواده ها ناراحت نشن! 🌷 کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای🌹 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم🌺 🌺 سلام علیکم🌺 🍃🌷اینکه شما خواهر محترم و شوهرتان در کنار خانواده و در یک شهر و دیار زندگی میکنید یک نعمت بزرگ الهی است و برای شما و شوهرتان یک فرصت طلایی است؛ خیلی ها هستند که از دوری و فراق بستگان و غربت در شهر دیگر رنج می برند و بعضی وقت ها این دوری سبب افسردگی و بیماریهای جسمی و روحی می‌شود. اما به این نکته دقت کنید که با ازدواج ، دختر و پسر، یک خانواده جدید را بنا و پایه گذاری می کنند وستون های این بنا و ساختمان جدید زن و شوهر هستند نه خانواده آنها . ازدواج برای استقلال بیشتر و بر روی پای خود ایستادن است.برای عاشقانه زندگی کردن است. زن و شوهر هرچه بیشتر بر روی خود و روابط بین خود و آشنایی و شناخت یکدیگر متمرکز شوند ستون های خانواده مستحکم تر می شود و این استحکام و رابطه خوب بین زن و شوهر موجب می شود که خانواده های آنها کمتر توقع کنند و به خاطر هر چیزی ناراحت نشوند. معیار زندگی مشترک ناراحتی و یا عدم ناراحتی خانواده ها نیست بلکه آنچه در یک زندگی زناشویی دارای اهمیت است در ک و تفاهم و رابطه دوستانه بین زن و شوهر می باشد هرچه بیشتر بر روی ناراحتی و عدم ناراحتی خانواده ها متمرکز شوید ارتباط شما با همسرتان کم رنگ تر خواهد شد. ملاک شما در زندگی باید رضایت و عدم ناراحتی شوهرتان باشد زیرا در سبک زندگی الهی آنچه برای یک زن پر بها و ارزشمند است رضایت شوهر می باشد و طبق فرموده حضرت رسول بیشترین و بالاترین حق را به گردن یک زن شوهر او دارد.وبدانید بهترین تکیه گاه برای هر زنی شوهر اوست. پیشنهاد می کنم برای زندگی مشترکتان برنامه داشته باشید و از کنار یکدیگر بودن لذت ببرید و سعی کنید بیشتر با هم بیرون بروید تا با خانواده هایتان. البته چه خوب است که برای بیرون رفتن با خانواده ها هم برنامه ریزی داشته باشید وحتی گاهی پیشنهاد بیرون رفتن با خانواده همسرتان از طرف شما باشد. 💐با توجه به اینکه در آغاز راه ازدواج هستید اگر بتوانید صوت های در تعامل با شوهر را از کانال همسران خوب تهیه بفرمایید و در اوقات فراغت گوش دهید ، ان شاء الله برای شما وسبک زندگیتان بسیار مفید خواهد بود. 🌷با آرزوی موفقیت شما و همسر محترمتان در تمام مراحل زندگی.🌷
سلام وقت بخیر ۲۰ سالمه و یک ساله که عروسی کردیم چندروز پیش همسرم بهم گفت یک ساله هنوز نمیدونی من به چه چیزایی علاقه دارم (از لحاظ رفتاری و احساسی)،تو رابطه خیلی سردی و من فاتحه این رابطرو خوندم.. حق میدم شاید من یسری مسائل که تحریک کننده باشه رو بلد نباشم،ولی من دوست دارم قبل رابطه حمام رفته باشم، مسواک زده باشم و این مسائل شب اتفاق بیفته نه روز .. اما ایشون اصلا این موضوعو رعایت نمیکنه و براش اهمیت نداره اگر منم حمام نرفته باشم حتی وقتی از بیرون میاد صورتشو با مایع نمیشوره که بوی دوده نده و با همون وضع میاد تو رخت خواب فقط گاهی به ندرت رعایت میکنه.. مردی که از صبح روی موتور باشه اونم تهران که همش دوده هستش هرروز حمام رفتن چیز زیادیه؟ توقع من بیجاست؟! (با توجه به این که چندین بار همه ی اینارو بهشون گفتم که مشکل بخاطر بهداشته،خلاصه این که بهداشتو نه برای من کلا رعایت نمیکنه و حس میکنم درک اینو نداره که متاهلی با مجرد بودن فرق داره) و نمیدونم واقعا سردم یا واقعا دو طرف مشکل داریم،لطفا راهنمایی کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و ادب خواهر عزیزم، چه خوب که بخشی از ناراحتی پیش آمده را متوجه خود می دانید و این پذیرش اولین و البته مهمترین گام برای اصلاح و بهبود رابطه است. توقع و خواسته شما برای پاکیزگی و آراستگی همسر محترمتان کاملا بجا و منطقی است، اما این خواسته را چگونه به همسرتان منتقل کرده اید؟ مثلا، اه بوی دود میدی، من حالم بد میشه، این چه وضعشه و .... در این شرایط خواسته شما شنیده نخواهد شد، و همسر شما دچار حس تلخ خود کم بینی و شکستن غرورش میشود و در آن لحظه این از خاطرش عبور خواهد کرد که من از صبح تا حالا در گرما و سرما روی موتور برای تامین این زندگی و خانومم تلاش کردم، و الان که با اشتیاق به خونه برگشتم و دوست دارم نیازم رو با حلال خودم تامین کنم، مورد این سرزنش ها و تحقیرها قرار میگیرم، و یا با کلی قاعده و قانون مواجه میشم. 🌟 اصل خودجایگزینی اگر شما در این شرایط احساس و شرایط همسرتان را درک کنید و از نگاه ایشان به مسئله نگاه کنید، خواهید توانست با لحنی مهربان و محترمانه، البته در شرایطی که خسته و کلافه نباشند، صحبت و خواسته خودتان را مطرح نمایید. مثلا، من از شما مشتاق ترم و چقدر انتظار اومدن شما رو کشیدم، بزار خودم کمکت کنم لباست رو عوض کنی عزیزم، با دادن یه لیوان نوشیدنی و شربت خوش طعم و آرام بخش، کلی حرف دارم برات، میدونی چقدر منتظر بودم کارت تموم بشه و زودتر به من برسی، تا شما لباست رو عوض کنی من اومدم پیشت و .... الزاما اگر قادر به دوش گرفتن در اون شرایط نباشن، میشه با تعویض یه لباس تمیز و یه اسپری بدن، یه آدامس نعنایی برای خوشبو شدن دهان رضایت داد. البته باز هم قید می کنیم اصلا خواسته شما بجا و به حق هست و آقایون باید به این نکات توجه ویژه داشته باشند هم برای حفظ رابطه زیستی گرم و رضایت بخش و هم تعمیق روابط عاطفی با همسرشون. اما از طرف دیگر و در شرایطی که طرف مقابل ما ممکنه از روی غفلت و یا ناآگاهی واقف نباشه، حواسمون باشه ایده آل گرایی در هر شرایطی میتونه اثر سوء روی رابطه ما بزاره. پس باید خلاق باشیم و بدنبال تجربه راه های دیگه. همچنین باید بدونید که نیاز جنسی در مردان مانند یک عطش عمیق هست، مثلا وقتی همسر شما صبح به شما بگوید تشنه هستم و نباز به یک لیوان آب دارم، شما بیان نمی کنید بزار شب بشه آب میارم! بلکه همون موقع خواسته ایشون رو اجابت می کنید چون براتون موجه هست. توصیه میکنم، فایل الفبای جنسی خانم زهرا عباسی در سایتشون رو گوش بدید. و نکته آخر ، خواهر عزیزم، توجه داشته باشید که خانم ها لازمه یک رابطه جنسی مناسب رو داشتن یه ارتباط عاطفی خوب میدونن، اما اساسا آقایان برای داشتن یک رابطه عاطفی خوب نیازمند داشتن یک رابطه جنسی با کیفیت و رضایت بخش هستن. انشاالله با بهره گیری از روشهای درست گفتگو (کتاب معجزه گفتگو، مک متیو) و کسب مهارت در زمینه شناخت و انجام نیازهای زیستی، زمینه هرگونه آسیب به رابطه زوجی خودتون رو به حداقل برسونید. موفق و سربلند باشید انشاالله 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob