eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
20هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃❤️ وقتی ‏ازدواج کردین اینا رو قانون زندیگتون کنین: ‼️ صداتون روی هم بلند نکنید ❤️ به نظر هم احترام بذارید ❤️ حرف منطقی رو بپذیرید ❤️ هر دو باهم حرف بزنید ❤️ جلوی دیگران پشت هم باشید ❤️ هر روز بگید دوستت دارم ❤️گاهی برای همدیگر هدیه بخرید ❤️در سخت ترین شرایط یار و همدم یکدیگر باشید ❤️همدیگرو درک کنید ❤️ دنیای هم باشید http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️ 🎥 کلیپ ◀️واکنش جالب یهودیان در هواپیما در قبال نمایش ... 💢 حالا چرا اینهمه خرج میکنند فضای ما رو مبتذل کنند؟ http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
  داستان 🌷 تمام زندگی من🌷 ⏪قسمت دهم ‼️غیرقابل اعتماد پدرم خیلی مصمم بود … علی رغم اینکه می گفت به خاطر مسلمان بودن متین نیست اما حس من چیز دیگه ای می گفت … به هر حال، من به اذن و رضایت پدرم نیاز داشتم … هم مسلمان شده بودم و هم اینکه، رابطه ما تازه داشت بهتر می شد … با هزار زحمت و کمک مادرم، بالاخره، رضایت پدرم رو گرفتیم… اما روز آخر، من رو کنار کشید … – ببین آنیتا … من شاید تاجر بزرگی نیستم اما تاجر موفقی هستم … و یه تاجر موفق باید قدرت شناخت آدم ها رو داشته باشه … چشم های این پسر داره فریاد میزنه … به من اعتماد نکنید … من قابل اعتماد نیستم … من، اون روز، فقط حرف های پدرم رو گوش کردم اما هیچ کدوم رو نشنیدم … فکر می کردم به خاطر دین متین باشه… فکر می کردم به خاطر حرف رسانه ها در مورد ایرانه … اما حقیقت چیز دیگه ای بود … عشق چشمان من رو کور کرده بود … عشقی که من نسبت به اسلام و ایران مسلمان داشتم رو … با زبان بازی ها و نقش بازی کردن های متین اشتباه گرفته بودم … و اشتباه من، هر دوی اینها رو کنار هم قرار داد … ما با هم ازدواج کردیم … و من با اشتیاق غیر قابل وصفی چشمم رو روی همه چیز بستم و به ایران اومدم.... 🔰🔰🔰🔰🔰 این داستان و رخدادهای آن ✅ براساس و می باشند http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ 🍁سلام صبح قشـــنگتون بخیر 🍃صبحانه تون سرشار از عشـق 🍁لبخنـد روی لباتون 🍃شــادی توی دلاتون 🍁ارامش توی قلبــــاتون 🍃برکت توی سفـره هاتون 🍁غم،دور از خونه هاتون 🍃سلام صبحتون به نیکی http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️ برای ❄️مثل هوا برای تنفس لازم  است. ❤️ زن و مرد به محبت همدیگراحتیاج دارند، 👈❣ اما یک زن به ✍ فوق العاده مهمتر و حساستر است. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 مطابق 📅 ۱۹ مهر ۱۳۹۹ هجری شمسی ۲۲ صفر ۱۴۴۲ هجری قمری ۱۰ اکتبر ۲۰۲۰ میلادی 👌 روز اول هفته را حتما با آغاز کنید . 🌸 اذکار روز شنبه : - یا رَبَّ العالَمین ( 100مرتبه ) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن 🌸 این شنبه روز خوبی است وضض برای امور زیر مناسب است: 🔹خرید و فروش و امور تجاری 🔹آغاز معالجات و درمان 🔹طلب خواسته ها و حوائج 🔹دیدن صاحب منصبان و بزرگان 🔹دیدارهای سیاسی 🔹تعلیم و تعلم 🔹کشاورزی و باغداری 🔹مسافرت 🌹 نوزادی که امروز متولد شود مبارک و خوش و قدم و محبوب دلها گردد ان شاالله. 🌷 در این شنبه شب جهت فرزند دارشدن ،به قصد بچه دار شدن ، دستور خاصی وارد نشده است. ولی مجامعت برای سلامتی مفید است. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری خوب نیست و موجب فقر و بی پولی می گردد. ♦ یا در این روز از نظر ماه قمری ، خوب است و باعث قوت دل انسان می گردد. 💢️ این شنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب است. 👕 شنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست . طبق روایات آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری و غم و اندوه می گردد. 🕧 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 🔹اذان صبح: ۴۳ : ۰۴ 🔹طلوع آفتاب: ۰۷ : ۶ 🔹اذان ظهر:: ۵۱: ۱۱ 🔹غروب آفتاب: ۳۵ : ۱۷ 🔹اذان مغرب: ۵۳ : ۱۷ 🔹نیمه شب شرعی: ۰۹: ۲۳ 💫ذات الکرسی عمود ۲۱:۰۰ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاوس ،سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1 @hamsardarry
❤️🍃❤️ ✍ 💢 (ب) 4️⃣در مورد تربیت دخترمون بیشتر مسئولیتها 🔻به گردن منه،و هر اتفاقی هم که میفته می‌گه مقصر تویی. خیلی وقتا ازش میخوام با بچه بازی کنه، براش قصه بگه، ما رو پارک ببره، اما تو جواب می‌گه من خسته‌م، حوصله این کار رو ندارم ... تو باید به بچه برسی.😔 🔰هر کی تو زندگی اشتباهاتی داره، منم انسانم و گاهی اشتباه میکنم. خیلی دوست دارم همسرم با زبونی آروم و لطیف و با مهربونی اشتباهاتمو بهم بگه، چون عمدی نبوده، 💞💜💕 ‼️ولی اکثراً با عصبانیت و تندی جملاتی مثل: 🔻تو هیچی حالیت نیست 🔻چرا نمی‌فهمی 🔻اندازه یه بچه درک نمیکنی و ... به من می‌گه.😟 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ وقتی با همسرتون میرین بیرون؛ تا جایی که ممکنه از مشکلات صحبت نکنید.‼️ 👈 بذارین اون چند ساعتی که برای تفریح اومدين بیرون فقط صرف خوشگذرانی و دور شدن از استرس باشه. ❤️ یادآوری مشکلات زندگی یا محیط کار، از شیرینی تفریح‌تون کم می‌کنه و همسرتون رو برای دوباره بیرون رفتن و گشت و گذار دلسرد می‌کنه. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 👈یکی از دلایل اساسی ازدواج دختران با مردانی با اختلاف سنی بالا، نیاز به احساس امنیت خاطر و دلگرمی و چشیدن حس مردانگی است. 👈و یکی از دلایل ازدواج پسران با زنانی با اختلاف سنی بالا، نیاز به مهر مادری، پختگی در رفتار، و آرامش است. 👌اگر انتخاب از روی عقل و با بررسی دو طرف باشد، هیچ اشکالی ندارد. میل افراد در چهارچوبه شریعت، محترمه. ❌ ولی اگر دلایل افراد برای این‌چنین ازدواج‌هایی پول طرف مقابل، زیبایی، سر شناس بودن و امثال اینها باشه؛ این‌گونه ازدواج ها حرمت و ارزشی نداره، و به تار مویی بند است. @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
  داستان 🌷 🌷 ⏪قسمت یازدهم ‼️تقصیر کسی نیست پدر و مادر متین و عده دیگه ای از خانواده شون برای استقبال ما به فرودگاه اومدن … مادرش واقعا زن مهربانی بود … هر چند من، زبان هیچ کس رو متوجه نمی شدم ولی محبت و رسیدگی اونها رو کاملا درک می کردم … اون حتی چند بار متین رو به خاطر من دعوا کرده بود که چرا من رو تنها می گذاشت و ساعت ها بیرون می رفت … من درک می کردم که متین کار داشت و باید می رفت اما حقیقتا تنهایی و بی هم زبونی سخت بود … اوایل، مرتب براشون مهمون می اومد … افرادی که با ذوق برای دیدن متین می اومدن … هر چند من گاهی حس عجیبی بهم دست می داد … اونها دور همدیگه می نشستن … حرف می زدن و می خندیدن … به من نگاه می کردن و لبخند می زدن … و من ساکت یه گوشه می نشستم … بدون اینکه چیزی بفهمم و فقط در جواب لبخندها، لبخند می زدم … هر از گاهی متین جملاتی رو ترجمه می کرد … اما حس می کردم وارد یه سیرک بزرگ شدم و همه برای تماشای یه دختر بور لهستانی اومدن … کمی که می نشستم، بلند می شدم می رفتم توی اتاق … یه گوشه می نشستم … توی اینترنت چرخی می زدم … یا به هر طریقی سر خودم رو گرم می کردم … اما هر طور بود به خاطر متین تحمل می کردم … من با تمام وجود دوستش داشتم … اون رو که می دیدم لبخند می زدم و شکایتی نمی کردم … با خودم می گفتم بهش فشار نیار آنیتا … سعی کن همسر خوبی باشی … طبیعیه … تو به یه کشور دیگه اومدی … تقصیر کسی نیست که زبان بلد نیستی... 🔰🔰🔰🔰🔰 این داستان و رخدادهای آن ✅ براساس و می باشند http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕