#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_39
مهم نبود.. هیچ وقت مهم نبود.. مرگش شاید نوعی کریسمس هم محسوب میشد.. اما.. چرا انقدر دیرو ناخواسته صدای تپشهای قلبش را شنیدم؟ یعنی هیچ وقت سینه اش، هواییِ سر گذاشتنهای دخترانه ام نشد؟
سرم گیج رفت. چشمانم را بستم (اهمیتی نداشت.. نه خودش.. نه مرگش.. )
عثمان نفسی پر صدا کشید (با خواهرام تماس گرفتم، گفتم براتون غذا درست کنن.. امیدوارم ناراحت نشی چون آدرس خونتونو دادم تا بیارن اینجا..) با ابروهایی گره خورده نگاهش کردم (اینجوری نگام نکن.. نمیتونستم تنهاتون بذارم. باید تا چند وقت، دستپخت شونو تحمل کنی.. مادرت که فکر کنم شرایط مناسبی واسه آشپزی نداشته باشه.. توام که اصلا بهت نمیخوره اینکاره باشی..)
کاش محبتهایش حد داشت.. کاش همه ی آدمهای زمین همینقدر ترسو بودند..
تن صدایش را پایین آورد (میدونم الان وقتش نیست.. اما نمیخوای یه فکری به حال مادرت کنی؟ وضعیت روحیش اصلا خوب نیستا.. وقتی از حال رفتی بدونِ یه کلمه حرف نشست بالا سرت. تا وقتی معاینه ات تموم شد از جاش جم نخورد. خیالش که از بابت سلامتیت راحت شد، رفت تو اتاقش و درو بست.. اگه بخوای، من یه دوست روانشناس دارم. میتونه کمکش کنه..) وزیر لب با صدایی که بشنوم ادامه داد (هر چند که حال خودتم تعریفی نداره..)
او از زندگی ما چه میدانست؟ چه خوش خیال بود این مسلمانِ مهربان..
( سارا لجبازی نکن.. من کاری به تو ندارم.. اما بذار این دوستمو بیارم تا مادرتو ببینه.. پیرزن بیچاره از دست میره ها.. اونوقت تنهاتر از اینی که هستی میشی..دوستم، پسر خوبیه.. بذار زندگیتون یه رنگی به خودش بگیره)
از کدام رنگ حرف میزند؟ در جعبه مدادرنگی های زندگیم فقط رنگ مشکی بود.. یک عمر، خورشید و ماه و دریا و درخت را با مداد مشکی نقاشی کردم.. روزگارم سیاه بود دیگر به زندگیم چیزی نمیرسید..
صدای زنگ در بلند شد (غذا رسید.. نترس، نمیذارم بیان داخل..) با لحنی با مزه و آرام به سمتم خم شد (اما یه مدت باید دستپختشونو تحمل کنی.. شاید سیرت نکنه، اما خیالت راحت، نمیکشه..)
مدتی از آن روز گذشت.. عثمان هروز با ظرفی پر از غذا به سراغمان میآمد.. خانه را کمی مرتب میکرد. به زور مقداری غذا به خوردم میداد.. هوای مادر را داشت.. محبت میکرد.. نصحیت میکرد.. پرستاری میکرد.. و به قول خودش رسم مسلمانی به جا میآورد..
اما روزها بی نمک تر از گذشته برایم میگذشت.. و من فقط در این فکر غوطه ور بودم که چرا در لیست مرگ از قلم افتاده ام.. و ثانیه به ثانیه بذر کینه از خدای مسلمانان در دل میکاشتم و انتقام درو میکردم.
و مدام در بین حرفهای هرروزه ی عثمان جملاتی تکراری از احوال بد مادر و کمکهای احتمالیِ آن دوست روانشناس گوشم را نیشگون میگرفت.
اگر میتوانستم سندِ مادر را شش دانگ به نام عثمان میزدم تا هر چه دلش میخواهد، پسرانه خرجش کند.
چون من اهل ولخرجی نبودم..
ادامه دارد..
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
🌸دوباره صبح زيبايى رسيده
دوباره سر زد از مشرق، سپيده🌺
🌸عجب نقشى زده نقاش عالم
چه تصوير قشنگى آفريده 🌺
🌸الهی امروزتون زیبا وپر از
حس خوب زندگی🌺
#سلام_صبحتون_بهشت 🌸🍃🌺🍃🌸
http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68
@hamsardarry 💕💕💕
🌹حضرت علی علیه السّلام:
✨ #خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا ✨
را از
💢سست شدن اراده های قوی
✍ گشوده شدن گره های دشوار
‼️و درهم شكسته شدن تصميم ها شناختم
📚نهج البلاغه ، حكمت 250
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#سیاست_همسرداری
❌هرگز اجازه ندهید مشکلات کوچک به بحرانهای بزرگ تبدیل شوند
و بعد به آن توجه کنید.
👌به محض اینکه نشانههای تنش را در خود
و یا رابطهتان مشاهده کردید؛
✍ به کمک رابطهی خود بشتابید!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
✍بر اساس تحقیقات انجام شده
مردانی كه ضريب هوشی بالاتری دارند به همسر خود وفادارتر بوده و به تك همسری ارزش بيشتر میدهند
مردانی که به همسرشان خیانت میکنند معمولا از بهره هوشی پایینتر برخوردارند
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاست_همسرداری
#بمب_اتمِ_چشم_گفتن
🔖هرگاه خواستهای از #شوهرتان دارید و او به هر دلیلی (ولو بیجهت) با شما #مخالفت میکند به او با روی باز و #رضایت بگویید:
چون شما گفتی #چشم...
انجام نمیدهم😊
🔖 مردها ناخواسته شیفته و #عاشق چنین زنی میشوند.
🔖 و یقینا چنین مردی به #مرور، خواستههای چنین همسری برایش #ارزش پیدا کرده و در رفتار، او را #درک خواهد کرد.
🔖 فقط کمی #صبوری میخواهد😊
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#آقایان_بخوانند
#تشکر_کنید
👈از همسرتان که شاغل است و در مسائل مالی به شما کمک میکنید، تشکر کنید.🙏
🙏یک خیلی ممنون
😘 یک بوسه
🌷 یک گل ساده و...
برای تشکر کافی است.
👈از غیر شاغلی که ولخرج نیست
هم تشکر کنید🙏
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
❓چگونه از #همسرمان انتقاد کنیم که موثر باشد؟
2⃣✍گفتن عیوب یکدیگر
👈فردی که #عیوب همسرش را تذکر می دهد #بسیارمحبوب است
⏪ زیرا گفتن #معایب یکی از راههای ابراز #نیت_خالص است
👈از سوی دیگر فردی که به هردلیلی از ابراز #عیوب همسر خود خودداری می کند
👌 ناخودآگاه در مسیر دشمنی با همسر خود گام برمی دارد.
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#خانومها_بخوانند
🔵به #سلامتی و #زیبایی خودت برس. می دونی همونقدر که خانمای ما وقتی از شوهر یکی تعریف می کنن به ثروتش توجه می کنن ،مردا هم به ظاهرتون توجه می کنن❗️
❌نمی گم #ظاهر خیلی مهمه. نه مسلمه که رفتار مهم تره. ولی تمام خانم ها لازمه به زیبایی شون توجه کنن.
🔵کاری هم نداره. از عطاری برای خودت دانه های #رازیانه رو بخر. بعد بریز توی قوری و مثل چای برای خودت دم کن.
♻️روزهای پریودی و بارداری نخور ولی بقیه روزا هر روز یه لیوان بخور.
👈رازیانه راز زیبایی زنانه
🔵 اندام های زنانه ت رو زیبا و کامل می کنه و اخلاق های #زنانه و لوندیتم ناخوداگاه بالا میبره.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#هردو_بخوانیم
⭕️لطفا #کنترل_گر_نباشیم
چرا بعضی از #دوستیها صمیمانهتر از بیشتر #ازدواج هاست؟
پاسخ در تمایل به #کنترل کردن ماست.
🌀ما در روابط دوستانه نیازی به کنترل❤ و #تغییر دیگری نمیبینیم. او را میپذیریم و سعی میکنیم با عیب و حسن او کنار بیاییم و از بودن در کنارش #لذت ببریم.
🔺ولی در #زندگی_مشترک اغلب زوج ها به شدت تمایل به کنترل و تغییر دیگری دارند تا با خواسته ها و ایده آلهایشان نزدیکتر شود.
غافل از این که ما قادر به کنترل و تغییر دیگران نیستیم.
🌀همین تلاش دائمی برای کنترل و تغییر دیگری باعث میشود ما نتوانیم حقیقتا از بودن در کنار یکدیگر لذت ببریم.
روزی که متوجه بشویم این موضوع از توان ما خارج است و دست از کنترل دیگری برداریم، #صمیمت به رابطه ما برمیگردد.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_40
مدتی گذشت و حالِ مادر روز به روز بدتر میشد.سکوت.. خیره شدن.. چسبیدن به اتاق و سجاده.. نخوردنِ غذا.. همه و همه عثمان را نگرانتر از قبل میکرد. و من را بی تفاوتتر از سابق..
عثمان مدام در گوشم از دوستِ روانشناسش میگفت و وضعیت بد مادر. و من فقط نگاهش میکردم. نگرانی برای دیگران در خانواده ی ما بی معنی ترین حس ممکن بود.. اینجا ما حتی نگران خودمان هم نمیشدیم.
تا اینکه یک روز بی خبر از همه جا و دلزده از فضای سنگین خانه و خاطرات دانیال به رودخانه و میله های سردش پناه بردم. هنوز هم دانیال حل نشده ترین معمای زندگی آن روزهایم بود و کینه ای شتری از جوانی مسلمان که این معما را در دامنِ جهنمِ خاموشِ زندگیمان گذاشته بود. افکاری پاشیده و بی نظم که بی انسجامیش چنگال میکشید بر تکه ی یخ زده ی قلبم.
حوالی عصر به خانه برگشتم. برقهای خانه روشن بود. و این نشان از حضور عثمان میداد. آرام وارد خانه شدم. صدایی ناآشنا و مردانه به گوشم رسید. تعجب کردم. آنجا چه خبر بود؟ بی سرو صدا به سمت منبع صدا رفتم از جایی داخل آشپزخانه. کنار دیوار ایستادم و گوش کردم. عثمان با مردی حرف میزد.
مرد مدام از شرایط بد روحی مادر میگفت و با اصطلاحاتی که هیچ از آنها سردرنمیآوردم برای عثمان توضیح میداد که مادر باید به ایران برود. و عثمان با لحنی عصبی از او میخواست تا راه حل دیگری پیدا کند. راهی که آخرش به رفتن از این شهر منتهی نشود. اما مرد پافشارانه تاکید میکرد که درمان فقط برگشتن به سرزمین مادریست و بس. و این عثمان را دیوانه میکرد.
ناراحت بودم. از اعتمادی که به عثمان پیدا کردم، از غریبه ای که در خانه بود و از تجویزی که برای مادر داشت.. ایران ترسناکترین نقطه ی زمین بود. پر از مسلمان.. غوطه ور در کلمه ی خدا.. آنجا ته ته دنیا بود.. تصور سفر به آن خاک بعد از سالیان، با توجه به شرایط تبلیغاتی دولتهای غربی علیه این کشور و تصویری که پدر برایم ساخته بود، غیر قابل باور می نمود.. حتی اگر میمردم هم پا به آنجا نمیگذاشتم.
هر چند که در آخرین سفر، جز زنانِ چادر به سر و مردانِ ریش دار، تجربه ی بدی در ذهنم نماند اما از آن سفر سالها میگذشت و شرایط بسیار تغییر کرده بود. حالا منشا اصلی خون ریزی و مرگ و زن کشی در دنیا، ایران بود. تا زمانی که پدر زنده بود جنایات و هرج و مرجهای ایران مدام از طریق تلویزیون و برشورهای سازمان در خانه دنبال میشد. هر چند که هیچ وقت برایم مهم نبود اما خواسته و ناخواسته به گوشم میرسید..
صدای عثمان کمی بالا رفت ( یان.. انگار تونمیفهمی دارم چی میگم.. انگار یادت رفته که قبل از اینکه اینجوری دربه در بشم، منم رشته ی تو رو خووندم.. پس یه چیزایی حالیمه.. انقدر جریانو پیچیده نکن.. سارا نباید از اینجا بره.. اینو بکن تو کله ات.. هر درمانی .. هر تجویزی.. هر چی که فکر میکنی درسته باید همینجا انجام بشه.. تو همین شهر..)
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
سلام مهربانان
صبحتان شیرین
درپناه پروردگار
روزگارتون بخیرونیکی
دلتون بی درد
زندگیتون شیرین و
عاشقانه
دنیاتون غرق
درشادی وآرامش
#سلام_صبحتون_به_زیبایی_گل💐🌻
http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68
@hamsardarry 💕💕💕
🌹 امیرالمومنین امام علی علیه السلام:
‼️از بخشیدن گناه کسی پشیمان مشو
👌وبر مجازات کسی شادی مکن
📕نامه ۵۳ نهجالبلاغه
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#همسرداری
یکی از راه هایی که خیلی کمک میکنه
همسرتون بیشتر تابع شما بشه اینه که👇
هر از گاهی در تصمیم گیری ها و یا موقعیت های مختلف بهش بگین:
👌"هرچی شما بگی"
"شما آقای خونه ای"😍
👌"هرچی خودت صلاح میدونی
بالاخره مردی گفتن ، زنی گفتن"😊
👈اگر به موقع و نه دائمی و با لحن مناسب این حرفها رو بزنید
✅مطمیئن باشین که به اصطلاح عام، شوهرتون پر رو نمیشه!!!
✍یه وقت هایی بد نیست گفتن این حرفها
به جاش انرژی مثبته
❣اون حس اعتماد به نفس و قدرتی که در شوهرتون ایجاد میشه غوغا میکنه
👌اونوقته که اگه شما هم یه چیزی بگین
❤️شوهرتون تمایل بیشتری به انجام حرف شما نشون میده.
👌خیلی بسته به موقعیت هم داره ...
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسران_بزرگوار
✍بـــــــــــــــدانید
🔴 #سوءتفاهمها
در #زندگی_مشتـــرک
‼️مثل سرما خوردگی نیستند
⏪که خودشون خود به خود خوب بشن
✍بلکه باید در موردشون حرف زد...
و به #تفاهــــــــــــــــــــــــم رسید.😍
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#آقایان_بخوانند
👨آقایان محترم! برای #شادکردن همسر خود:
⏪بیرون خانه، به تلفن های همسرتان در کمال احترام و لطف پاسخ دهید.
👈اگر مشغول کاری هستید، خیلی مؤدبانه معذرت بخواهید
✍ و بگویید در اولین فرصت زنگ می زنم و حتماً زنگ بزنید.
🧕خانم های محترم!
👈مردها غالباً #غم و غصههای خود را #پنهان
🔴و #عصبانیت خود را #آشکار میسازند.
👌چشمهایتان را به روی غمهای پنهان شوهرتان باز کنید
✅ و به روی عصبانیت آشکار او ببندید.
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#خانمهابخوانند
❓آیا وقتی شوهرتان میخواهد بیرون برود، به او میگویید :
من منتظرت هستم
انشا الله موفق باشی ؛
به سلامت
مواظب خودت باش ؟ 🙂🙋🏻♀
‼️صحیح نیست مردانتان صبحانه را تنهایی بخورند و شما خواب باشید. ☕️😴
👌می دانید وقتی مرد می بیند زنش با یک لیوان شربت به استقبال او می آید ؛ چقدر آرام میشود 🍷🤗
⏪ خانه ی دل پذیری برای حضور شوهر آماده کنید.
✍چند دقیقه قبل از ورود همسرتان کارهای خانه را کنار بگذارید و لباس هایتان را مرتب کنید. 😐👗
👈 اگر شوهرتان ظهر کمی دیر تر می آید ، بهتر است منتظر بمانید و نهارتان را با او بخورید. 🍔
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#ایده_متن
میخواهمت❣
با تمام وجود❣
از اعماق قلب❣
و براے همیشگےهایم❣
میخواهمت آرام جان...😍😘💕❣💕
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
😍😍😍
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_41
مرد با لحنی پر آرامش جواب داد (آروم باش پسر.. تو انگار بیشتر از اینکه نگران این خوونواده باشی، نگران خودتی.. اگه درسایی که خووندی یادت مونده باشه، الان باید بدونی که اون زن بیشتر از هر چیزی به دوری از اینجا و رفتن به خاک خودش احتیاج داره.. تو منو آوردی اینجا که مشکل اون زنو حل کنم یا به فکرِ علاقه ی تو باشم؟؟ )
روی زمین چمباتمه زدم. پس حرفهای صوفی در مورد عثمان کاملا درست بود. کاش دنیا چند لحظه ساکت میشد.
صدای گام های تند و سپس ایست عثمان را شنیدم ( سا.. سارا.. تو اینجایی؟؟ )
پیشانی به زانوام چسباندم. دوست نداشتم چشمانِ تیره رنگش را ببینم. مسلمانها، همه شبیه به هم بودند. در هر چیزی به دنبال منفعت خود میگشتند.. محبتهای این مرد هم به خاطر خودش بود نه مهربانی های یک انسان یا مسلمانِ ترسو..
عثمان رو به رویم زانو زد. صدای قدمهای آن مردِ روانشناس را شنیدم. در جایی در کنارِ عثمان ایستاد. بی حرف.. بی کلام..
حرکت محتاطانه و آرام دستان عثمان را روی انگشتانم حس کردم. ( سارا جان.. از کِ.. کی اینجایی؟ منظورم اینکه کی اومدی؟) چقدر صدایش ترسیده و دستپاچه به نظر میرسید.. نفسهایش تند بود و عمیق.. سکوت کرد.
احساس کردم مردِ روانشناس بازوی عثمان را گرفت و از جا بلندش کرد ( میشه یه لیوان آب برامون بیاری؟؟)
عثمان اعتراض کرد ( آخه.. ) مرد ایست داد (هیییییس.. ممنون میشم..). رفت . با بی میلی و این پا و آن پا کردنی کوتاه..
مرد درست رو به رویم، تکیه زده به دیوار نشست. (ببخشید که بی اجازه وارد خونت شدیم.. تو الان میتونی با پلیس تماس بگیری و یا حتی از هر دومون شکایت کنی.. یا اینکه.. ) مکث کرد.. طولانی (یا اینکه به چشم یه دوست که اومدیم اینجا تا کمکت کنیم، نگاهمون کنی.. باز هم میل خودته..)
راست میگفت.. میتوانستم شکایت کنم.. اما.. عثمان مهربانی هایش هرچند هدفدار، اما زیاد بود..
ولی من کمک نمیخواستم..
اصلا چیزی نداشتم که برای حفظ کردنش، کمک بخواهم..
وقتی با سکوتم مواجهه شد از نفسش کمک گرفت.. نفسی عمیق و پر صدا ( من همه چیز رو میدونم و اینجام تا کمکت کنم..) اما من تقاضایی برای کمک نداشتم. پس ایستادم. و آماده رفتن ( من احتیاجی به کمکتون ندارم). در سکوت نگاهم کرد. سری تکان داد و لبانش را جمع کرد ( شک دارم..البته راجع به شما.. اماااا.. در مورد اون زن نه.. مطمئنم که نیاز به کمک داره..) جسارتش عصبیم میکرد.. ( بلند شو و از خونه ی من برو بیرون..) ایستاد و دستی به کت و شلوار سرمه ایی رنگش کشید ( در مورد مهمون نوازی ایرانی ها افسانه های عجیب غریبی شنیده بودم.. اما انگار فقط در حد همون افسانه ست..) عثمان لیوان به دست رسید ( چیزی شده؟؟)
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
درودبرشــــما عـــزیزان
درایــن صبــح زیــبای بهاری
امیـــد و تنــدرســـتی🙏
مــهمــان وجـــودتــون
ســفرهتـــــون رنـگیــن وگســترده
روزیتــــون افــــزون
و دلتــــون گــرم
به حضـــور حضـــرت دوســـت
که👈 هــرچــه داریــم از اوســـــــت🌸
#سلام_صـبحتــــون_بـخیـــــــر🍃🌹🍃
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68
@hamsardarry 💕💕💕
🌹پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
اَلْعَدْلُ حَسَنٌ
وَلكِنْ فِى الاُمَراءِ اَحْسَنُ
♻️♻️♻️♻️♻️
🔰 #عدالت نيكو است
اما از #دولتمردان نيكوتر
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#هردوبدانیم
#آرامش و #گرمی_خانه
👈گاهی در زندگیِ زن و شوهری حال #خوشی نداریم.
‼️ و انگیزهای برای تحرّک و تلاش وجود ندارد.
⏪ یکیاز مهارتهایی که میتواند فضای بیروح خانه را #تغییر دهد
👌 شنیدن یا دیدن چیزی است که نقش آن ایجاد #تلنگر و #استارت زدن است.
👌 لذا گاهی در فضای خانه
✨پخش صدای زیبا و ملایم #قرآن
مناجات، روضهای دلنشین
یا کلیپی زیبا از #شهدا
و یا سخنان کوتاه اخلاقی
😊جرّقهای میشود تا فضای سرد خانه را گرم و با انگیزه کند.
♻️ اتصال همسران به #معنویت
✍عامل ازدیاد #آرامش و #گرمابخش_زندگی خواهد بود.
✍ #کپی_فقط_با_ذکرلینک
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#آقایان_بخوانند
#خشنودی_خانمها از شنیدنِ تعریف
👌حس شنوايی فعالترين حس در خانمهاست
👈آنها دوست دارند #علاقه شما را
ضمن اين که در #اعمالتان میبينند
👌 مکررا از #زبان_تان هم بشنوند.
در ابراز علاقه صرفهجویی نکنید‼️
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕