eitaa logo
مرضیه کشوری/رسانه خانواده💌
175.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
663 ویدیو
72 فایل
«مرضیه کشوری» کارشناسی ارشدِ روانشناسی فارغ التحصیلِ دانشگاه تهران کلاسها @hamsarekhoobclass خوشحالی فروشی @khoshhaliforoushi پاسخگویِ ثبت نام کلاس: @nuori_sabtenam تست شخصیت: @testpsyco سایت www.hamsarekhoob.com https://zil.ink/hamsarekhoob
مشاهده در ایتا
دانلود
(۲۴) سلام میخواستم دو مورد رو در مورد بحث جدیدتون بگم ، من تجربه ابی ندارم اما صمیمی ترین دوستام طلاق گرفته بودند یا بچه ی طلاق بودند. از زاویه دید دوستانی که طلاق گرفتند میگم : جامعه ی زیاد خوبی نداریم ، اگر خانواده حمایت نکنه و خود خانم شغلی نداشته باشه (تازه اونم اگر با مرد همکار باشه که دیگه واویلا ، مرد های جامعه ما حریص تشریف دارند ایراد از زن ها نیست واقعا در اکثر موارد) به هر حال به عنوان ی کالای جنسی بهش نگاه میکنند نه بیشتر، اما خب خداوند توی سوره ی طلاق فرموده اگر تقوا پیشه کنید (یعنی روی خودتون کار کنید وسختی ها رو به جون بخرید) خدا براتون راه خروج از بحران میذاره و وعده ی خدا حق است. واقعا طلاق برای زن سخته چون حمایت نمیشه ولی خب دوستان من خدا رو شکر عاقبت به خیر شدند. از دیدگاه بچه های طلاق : خوب شد طلاق گرفتتد(کاش زودتر طلاق می گرفتند ) درسته که طلاق فشار روانی داره ، اما گاهی پدر چنان بی مسئولیت و بعضا بی رحمه که بچه ها آرزوشون مادرشون طلاق بگیره تا بتونه نفس بکشه ، فشار هایی که یه بچه بد سرپرست تحمل میکنه خیلی بیشتر از فشارهایی که یه بچه طلاق گرفته تحمل میکنه ، پس ترو خدا اگه زندگیتون جهنمه بچه ها رو بهانه نکنید ، که بعد تو سرشون بزنید من چه فداکاری ها که نکردم . در آخر شرایط خودتون بسنجید به خدا توکل کنید و بهترین تصمیم رو بگیرید. 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۲۵) سلام میشه دررابطه با موضوع طلاق پیام من رو بذارین... من خواهرم بعد چند ماه نامزدیش طلاق گرفت و مشکل شوهرش خودزنی بوده مواد مثل اینکه مصرف میکرد خلاصه طلاقشو گرفتیم از اونجاییک خواهرم کم حرف بود و مثل ایشون توی فامیلمون اصلا پیدا نمیشه تنها دختری بود که تو اطرافیانم دیده که حتی یبار با پسری نه رفیق شده نه حتی چت کرده ولی الان لحن صحبتش جوری شده که منظوری نداره ولی بعضیا فک میکنن قصد بدی داره و اینک بعد 5سال طلاقش کلی خواستگار داره منتهی به همه جواب رد داده حالا من خودم ازدواج کردم الانم دوساله که عقد هستم و مشکلات خیلی زیادی داریم شوهرم تقریبا خودشیفته هم ایشون و هم مادرش و بعد اینکه ایشون خودشون منو انتخاب کردن مادرشوهرم فرد دیگه ای رو براشون درنظر داشت یه خانم پولدار البته شوهرم دیپلمس و من لیسانسه خلاصه شوهرم ادم کینه ای ولجباز و مغرور و خودشیفته است و همیشه هم انتظار داره خانوادم براش فرش بشن بارها از ازدواجم پشیمون شدم و گفتم اشتباه کردم وارد این خانواده شدم چون حمایتی هم نمیشیم چون منو نخواستن البته اینم بگم مادرشوهرم شرط گذاشتن که اگه منو دیدن و خوششون نیومد خواستگاری نیان ولی خوششون اومد با این حال الان یه وقتایی چوب تو زندگیمون میکنن وماهم قراره توی ساختمان اونها ولی توی واحد دیگه زندگی کنیم بیشتر از همه این عذابم میده که شوهرم بی احترامی میکنه به خانوادم و کمبود محبتهای خانوادشو میخواد از طرف خانواده ی ما ارضا کنه درصورتیم میترسم خانوادش طبق میلش رفتار کنن و توقعش بالاتر بره الان هم مشکلی پیش اومد که من مدام گفتم عروسی بگیریم و ایشون شک کردن که لابد خانوادم تحت فشار گذاشتن که اصلا اینجوری نبوده اومدن خونمون وحرفای خیلی بدی زدن یکیش این بوده که تو جمع پدرومادرم وخواهر وبرادرم گفتن چون شما یکی طلاق گرفته دارین باید کاری کنید این داماد بمونه براتون و کلی منت بابت رسمی که انجام دادن برام وحتی اینکه پدرخانم فلانی براش ماشبن خرید و...... خیلی ناراحت شدم اولش با خواهرم مشکل داشت و قهرکردن الانم خیلی وقته خونمون نیومده و میگن خانوادت پاپیش بذارن هرچی هم منطقی غیرمنطقی گفتم اثرنداشت و لجبازن و یکدنده بعد از این ماجرا که اومدیم خوب بشیم یه خواسته ای مادرشوهرم داشت فیلم جشنمون رومیخواستن ببرن یجایی که من محترمانه مخالفت کردم و بابت این موضوع باز دعوا کردیم و14 روز خبری ازهم نداشتیم حتی بعد یک ماه که رفتم خونشون مادرشوهرم گفتن نذار شب اینجا بمونه ببرتش 😔 نمیدونم چیکار کنم شوهرم انقدر زندگیشو مقایسه نکنه وباکسی منوشوهرم کاملا مخالف همیم و اینکه الان باهم خوب شدیم و با خانوادم هنوز خوب نشدن بهشون هم میگم مجزا زندگی کنیم میگه شرایط مالی ندارم باید اینجا باشیم بنظرتون باصبرکردنم همه چی درست میشه شوهرم هنوز بچه اس اگه کسی همین مشکلو تقریبا داره کمکم کنه 💕 @hamsare_khoob
#حدیث_روز امام على عليه السلام: كسى كه پيوسته تنبلى كند، در رسيدن به آرزويش ناكام ماند مَن دامَ كَسَلُهُ خابَ أمَلُهُ ميزان الحكمه جلد10 صفحه 131 💕 @hamsare_khoob
💕زندگی پيکار نيست، بازی است. زيرا آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد، چه خوب، چه بد - قوه تخيل در بازی زندگی نقشی عمده دارد. برای پيروزی در بازی زندگی .. بايد قوه تخيل را آموزش دهيم که تنها نيکی را در ذهن تصوير کند. زيرا آنچه آدمی عميقاً در خيال خود احساس کند يا در تخليش به روشنی مجسم نمايد بر ذهن نيمه‌هشيار(ضمير ناخودآگاه) اثر ميگذارد و موبه‌مو در صحنه زندگی‌اش ظاهر ميشود. تخيل را قيچی ذهن خوانده‌اند. اين قيچی شبانه روز در حال بريدن تصاوير است. پس بپائيد تا همه صفحه‌های کهنه نامطلوب و آن صفحه‌های زندگی را که ميل نداريم نگه داريم، در ذهن نيمه‌هشيار بشکنيم و صفحه‌های زيبا و تازه بسازیم. 💕 @hamsare_khoob
💕 اگر میخواین همسرت عاشقت باشه انقد سخت گیری نکنین که ازتون پنهون کاری کنن! یه خانوم با سیاست ،یه جوری برخورد میکنه که همسرش خیال پنهون کاری یا دروغ رو اصلا نمیکنه، چون میدونه با گفتن اتفاقات و تصمیماتش نه سرزنش میشنوه و نه مقایسه و نه غُر ! رمزش هم اینه که زیادی سخت گیری نکنین ،با سخت گیری زیاد مردها حس زیر دست شدن و مورد کنترل بودن میکنن که ازش متنفرن 💕 @hamsare_khoob
💕اینکه همسر ما گاهی نیاز به تنهایی دارد دلیل برکم شدن احساساتش نیست. ازهر موضوعی به بدترین حالتش برداشت نکنید گاهی کمی تنهایی میتواند کیفیت روابطتان را هم بهتر کند 💕 @hamsare_khoob
(۲۶) سلام به خانومای کدبانو من ۹۳ تو ۲۲ سالگی عقد کردم،دو سه ماه اول تقریبا اوضاع معمولی بود بخاطر اینکه همسرم شهر دیگه بودن فقط روزی یبار بهم زنگ میزد!!میگفت نمیتونه بخاطر هزینه زیاد تماس بگیره خلاصه کنم اینکارا و خیلی کارای دیگهش مثل عصبی بودنو دست بزن داشتن و بدهنیشو زورگوییاش رو تقریبا ندید گرفتم و این اشتباه قدیمی که ازدواج کنیم درست میشه رو کردم!!در واقع اشتباهم بیشتر بخاطر این بود که از حرف مردم خیلی میترسیدم چون خانوادهمم بین همه موجه شناخته شده بودن!!خلاصه ازدواج کردیم رفتیم سرء زندگی بعد از اونم که دیگه اوضاع بدتر شد کلا ادم ناسازگاری بود بخاطر کودکی و شرایطی که توش بزرگ شد مشکلات روانی پیدا کرده بود اکثر جاها دعوا بپا میکرد همش فک میکرد بقیه حقشو میخورن یا از چیزی راضی نبود دائم درحال بدوبیراه گفتن به بقیه بود،بعد چن ماه باردار شدم ویار بارداری شدیدی داشتم که خیلیش بخاطر اوضاع روحی بود دائم افت فشار وزن کم کردن...حالا با اون مرد😶تو بارداری هم چنبار بگو مگو با خانوادهم داشت کتک زدناش همچنان به جا بود،ارزوی مرگ میکردم روری هزاربار لعنت میکردم خودم رو که چرا همچین تصمیمایی برا زندگیم گرفتم کارم فقط گریه بود اینقد خاطرات تلخ دارم مخصوصا از زمان بارداری که تنهائو غریبم تو شهرء دیگه بودم...تصمیم گرفتم درسته که اشتباه زیاد کردم ولی بعدء بدنیا اومدن بچه سریع اقدام برا جدایی کنم،از اونجایی که نمیخواستم ماجرا کش پیدا کنه با توجه به شناختی که از همسرم داشتم و دست به ابروریزیش ملس بود از مهریه گذشتم ینی چیزی بود که ابتدائا خودش گفت وگرنه باید همونطور مدتها بلاتکلیف میموندم تا ببینم چی میشه بالاخره،کلا این دندون لقو کندم اونقد که ازش ازار دیده بودم هیچی ازش نمیخواستم فقط میخواستم که زودتر راحت شم،حضانت بچه رو هم برا همیشه گرفتم چون میدونستم رو باباش نمیشه حساب کرد برا بزرگ کردنش،خدا رو شکر خانواده ی همراهی دارم و همیشه باهام بودن اتفاقا اونا بودن که میگفتن حتما حضانت بچه رو بگیر و رو حرفشون حساب کردم،مبلغ نفقه هم خیلی ناچیزء اما موضوع اینه که این اقا شرایطش خیلی خاص و من نمیتونستم بیشتر از این باهاش درگیرشم با مشاورم در ارتباطم ایشون کامل اون اقا رو میشناسه و بخاطر شرایط خیلی بدء روحی کارم رو تائید کرد حتی گفت باید اماده باشی شاید روزی برسه که همین مبلغ رو هم نده با این شرایطش الان با خانوادهم زندگی میکنم هرچند خجالتزدهم ولی بازم خدارو شکر که هستن و دارمشون تا که تونستم از اون همه زجر خلاص شم پسرمم فوق العاده ست از زیباییو شیرین زبونی که همینم بیشتر دلمو میسوزونه، تعجب میکنم از بعضی دوستان و اطرافیان که بهم میگفتن چرا بچه رو خودت گرفتی باید میدادی پدرش تو مسئولتی در قبالش نداری برو راحت زندگیتو کن و ایندهت برا ازدواج رو خراب نکن...!😳🙄درحالی که اون اگر ادم درستی بود من براچی ازش جدا میشدم و اگه بدء براچی باید سرنوشت یه بچه رو که نتیجه ی تصمیم اشتباه ما بوده دست اون ادم نااهل بسپارم؟!نمیدونم چجوری بعضیا اینقد میتونن بیرحم باشن،توصیهمم اینه که اگر خانومی شرایط نگهداری بچه رو داره حتما با خودش نگه داره این مسئله ی ثابت شده ایه که زندگی با مادر بیشتر از پدر تبعات جدایی رو برای بچه های طلاق کمتر میکنه تبعات طلاق که زیادء مهمترینش بی پشتوپناهو حامی شدنه مخصوصا خانومایی که بچه دارن و حضانت با خودشونه بیشتر متوحه میشن وقتی جایی میری بچه های دیگه هستن پدرو مادر باهم بالاسر بچه هاشونن.الانم دیگه پسرم سه سالشه تقریبا متوجه میشه که یکیو با خودش کم داره و نگاهش به بقیه گاهی واقعا حسرت بارء ما که بابام رو صدا میزنیم اونم به تقلید از بقیه ما و اینکه همه دوستاش یه بابایی هم دارن اونو بابا صدا میزنه😞اما خب بزرگتر که بشه کم کم متوجه میشهو براش توضیح میدم توکلم به خداست ازش دائم میخوام بچهم رو بتونم درست بزرگ کنم اقدام لازمم برا کم شدن این موضوع اینه که مشاور بهم گفت یه بچه مخصوصا پسر تو زندگی نیاز به یه الگوی مرد داره بخاطر همین سعیم اینه با برادرم زیادتر باشه بیرون برن گاهی یا بازی... برا استقلال مالی هم مشاور بهم توصیه کرد فکر کار بیرون از خونه رو فعلا تا چن سالگی این بچه نکن اگرچه مادربزرگ خوبی داشته باشه و برای نگهداریش نگرانی ای نداشته باشی اما هیچکس جای مادر پدرو برا بچه پر نمیکنه و خب پدر رو که بالاسرش نداره منم نباشم شرایط خیلی خوب نمیشه اما بالاخره با این اوضاع نمیشه بدون کار بخاطر همین فعلا دنبالشم تا کاری که متناسب با شرایطم باشه و نه هرکاری،که اگر یکی دوسالم طول بکشه مشکلی نیست حداقل بچهم بزرگترم میشه و امنیت محل کارمم مناسب!اینم میدونید که شرایط یه خانوم مطلقه خیلی عادی هم نیست تو جامعه برای کار کردن باید حواسمون به محیط کار باشه که امن باشه در مورد مسائل عاطفی
هم باید بگم با این وضع جامعه که دختر جداشده تو عقد دیگه سرنو شت انچنانی نداره برای ازدواج به تبع دیگه کسی با شرایط من بماند...،بخاطرء همین بیشتر سعی میکنم با رفتوامد با دوستان سرم رو گرم کنم همینطور کتاب خوندنو پیاده روی و مراسمات مذهبی و سروکله زدن با پسرم و برنامه های اینچنینی،البته تازگی به فکر ادامه تحصیلم افتادم دیگه نمیدونم چطور بشه،از شما اعضای خوب کانال هم میخوام دعا کنید.🌺🍃 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۲۷) سلام شبتون بخیر توی جامعه ی ما تا اسم طلاق میاد همه ب جنبه های منفیش فکر میکنن اما من میخوام درباره ی زندگی مادرم بگم مادره من به خاطر نگاه بدی ک ب طلاق وجود داره و چون میدونست خانواده اش حمایتش نمیکنن ۲۵ ساله ک داره پدرمو تحمل میکنه و کلی تلاش کرده ک تغییرش بده اما نتیجه اش شد انواع و اقسام بیماری های روحی و جسمیش و متاسفانه آخرینش سرطانه ک توی وجودش ریشه کرده من با اینکه از دید دیگران خوشبخت و موفقم اما همیشه غصه مادرمو خوردم و هر وقت ک بیرون از خونه ام نگرانم نکنه پدرم باز با مادرم دعوا کنه!! و هیچوقت عمیقا حس آرامش نداشتم. ازتون خواهش میکنم اگر میبینید ک همسرتون واقعا از نظر روحی و اخلاقی مشکل داره اولا سعی کنید تا وقتی شوهرتون اصلاح نشده بچه دار نشید و اگر همه ی تلاشتونو کردید و میبینید اوضاع درست نمیشه بدونید طلاق آخر دنیا نیست 💕 @hamsare_khoob
💕چگونه_زنی_لوند_باشیم √نوع حرف زدن با شوهرتون رسمی و اداری صحبت نکنید ،همیشه وقتی قصد عشوه گری دارید ، نوع حرف زدن تون باید کـــش دار باشه حرف های عاشقانه ، درخواست ها ، خواهش ها و غیره رو باید کش دار بگید مثلا : حمیـــــــــــد ! منو نیگــــــاه!😳 حالت بدن هم مهمه ! همیشه سر به سمت چپ یا راست باید خم باشه . اگه قصد تحریک جنسی ندارید ، با موهاتون بازی کنید 💕 @hamsare_khoob
(۲۸) سلام.خسته نباشید. در رابطه با بحث طلاق میخواستم یه نکته ی مهم رو یادآور بشم به تمام دختران مجرد عزیز. بنده سه ساله ازدواج کردم.همسرم فرزند طلاق هستند. ما تاحالا تو فامیل های دور ونزدیکم یه طلاق نداشتیم و من باوجود خواستگارای زیاد شوهرم رو انتخاب کردم.طوری که بعدعقدبعضی هامونده بودن چرا من ایشون رو انتخاب کردم. اینم بگم ایشون حتی اون موقع شغل هم نداشت. اما الان به جرأت میگم اگر من باکس دیگه به جز ایشون ازدواج میکردم خودم بدبخت میشدم. ایشون ابدا نه دارای رابطه چسبندگی عنکبوتی هستند .از عوارض طلاق حتی یک مورد رو هم ندارن. رابطه با خانواده هامون کنترل شده وصمیمیه. الحمدلله رابطه همسرم با خانوادم عالیه. اخلاقشون زبان زد فامیله.طوری که همه فامیل ایشون رو خیلی دوست دارن. از خانواده ها ودخترخانوما خواهش میکنم مورد هاتون رو به خاطر فرزند طلاق بودن رد نکنید. اونا هیچ گناهی مرتکب نشدن. حتی شاید بهتررررین گزینه باشند. اما یه نکته دیگه برای خانمای متأهل عزیز من از مقایسه ی رفتارای مادرشوهرم که طلاق گرفتن و الان زندگی دیگه ای دارند با مادرشوهرم که مادر ناتنی همسرم هستند به خیلی تجربه ها پی بردم.دلیل شکست و موفقیت هاشون رو فهمیدم اگر بخوام خلاصه بگم نکته موفقیت فقط و فقط احترااااام احترام احترام به همسر معجزه میکنه.خنده رو بودن.وارد حواشی زندگی نشدن.حساسیت نداشتن روی همسر.مهربان بودن. اینها رموز موفقیت مادرشوهر دوممه. امیدوارم مفید بوده باشه. لطفا عزمتون رو جزم کنید.قدم پیش بزارید تا خدا هم براتون کارگشایی کنه. موفق باشید. 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۲۹) سلام منم میخواستم راجع ب موضوع جدید حرف بزنم چون خودمم طلاق گرفتم با یه بچه ۵ ساله ک خودم حضانتشو گرفتم...البته خرج بچه رو پدرش میده..۵ ماهه که طلاق گرفتم درسته خانوادم ازاولش پشتم بودن ولی در نهایت خیلی سخته چون خانوادم وضع مالیشون ضعیفه خونه کوچیکه داریم اذیت میشیم یعنی گاها شده که من پشیمون شدم گفتم ای کاش میموندمو دق میکردم اخ بخاطر خیانت شوهرم طلاق گرفتم اونم با نامردی تمام با یه خانوم هرزه بدکاره دوست شدن صیغه کردن پنج بار بخشیدم بخاطر پسرم کوتاه اومدم گفتم جایی ک خدا میبخشه من کسی نیستم ک نبخشم ولی انگار نه انگار بخشیدن ازمن سوءاستفاده از اونا..شوهرم بهم گف هیچ حسی بهت ندارم من دلم تواین خونه نیس من عاشق شدم از سال ۹۷ سال تحویل گریه کردم تا سال تحویل ۹۸ ..یکسال اونقد خوردم کردن اونقدر اذیتم کردن دیگ گفتم تموم شد نمیتونم بشینم و همه چیو ببینم و تحمل کنم..اونا هم ازخدا خواسته خوشحال شدن.... بعدش اون زنه بدکاره گف دیدی من برنده شدم...ولی اصلا هم اینجور نیس مردی ک زندگی ۱۰ ساله رو با یه بچه که از خونش بود نادیده بگیره بره اون زن بگیره خیلی بی ارزشه ادم باید یکم براخودش ارزش قائل بشه...تازه اینا خیلییییییی کمترین اتفاقا بودن ک من گفتم حتی اون خانم ب خونم حمله کرد گف شوهرت تورونمیخواد برو و شوهرمم هیچی نگف من دیگ ثابت شد ک هیچ ارزشی ندارم و طلاق گرفتم...بچمم حضانتشو گرفتم براهمیشه خیلی گقتن چرا بچه رو اوردی ولی من نخواستم بخاطر انتقام ازاونا از بچه خودم استفاده کنم اشتباه ازمن بود ک نباید بچه دار میشدم والانم باید حمایتش میکردم... درسته همه میگن راحت شدی ولی خانما خیلی داره بهم سخت میگذره خیلی بالاخره زندگی ۱۰ سالم ازهم پاشیده شد وقتایی که بهم فشار وارده از طلاقم پشیمون میشم بعدش ب کارای اونا فک میکنم میگم خوب شد...براهمین توروخدا با نهایت فکراینکارو بکنید خیلی ب بعدها فک کنید ک قراره چی بشه من خودم میدونستم بعده طلاق فرش قرمز پهن نیس برام ولی باورکنید یه کاری کردن از زندگی خودم فرار کنم....اونیکه درد منو کشیده میفهمه من چی میگم... دوستتون دارم...خیلی فک کنید .... الان ک این پیام هارو نوشتم با گریه نوشتم خیلی تو فشارم چون پسرم کوچیکه حوصله هیشکی بهش نمیرسه اونم بچس شلوغ میکنه پدرم پیره خونه نشینه مدام با پسرم دعوا میکنن برادرم ۱۵ سالشه نوجوونه پسرم ازش الگویرداری میکنه خیلی بده هر روزم با گریه سپری میشه..نه خونه خودم ارامش داشتم نه اینجا..خونه خودمم فقط گریه میکردم فقط گریه الانم همینطوره..فقط ازخدا میخوام کسی ک زندگی منو خراب کرد منو اواره و دربه در کرد خدا ازش نگذره ....توروخدا برام دعااااا کنید....😭😭😭 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۳۰ سلام. از خوندن تجربه 20واقعا لذت بردم درود بر شما بانوی شیرزن و صبور👏👏👏👏👏👏 که با صبر و کمک خواستن از حضرت زهرا اینچنین کام شیرین را گوارای وجود زندگیتون کردید و توانستید شریک زندگی و شرایط را اینقدر عالی تغییر بدید.بی شک که حضرت زهرا خودشون کمکتون کردن.زندگیتون همیشه سرشار از عشق و شادی🙏🙏
#حدیث_روز امام سجاد (ع) هركس مردم را عیب جوئی كند و عیوب آنان را بازگو نماید و سرزنش كند، دیگران او را متهّم به آنچه در او نیست می‌كنند. 💕 @hamsare_khoob
💕فصلها تغيير مي كنند. گاهي زمستان است،‌ گاهي تابستان. اگر پيوسته در يك آب و هوا باشيد، احساس كسالت مي كنيد. بايد بياموزيم هرچه را كه پيش مي آيد، ‌ دوست داشته باشيم. اين حالت، ‌بلوغ نام دارد. بايد آنچه را كه هست، دوست داشت. « بايد » فقط يك خواب و خيال است. هرچه هست، خوب است. آنرا دوست داشته باشيد و در آن بياساييد. وقتي سختي ها پيش مي آيند، آنها را دوست داشته باشيد و وقتي مي روند، با آنها خداحافظي كنيد. همه چيز در تغيير است... زندگي در تلاطم پيوسته است. هيچ چيز همان كه بود، باقي نمي ماند. بنابراين،‌ گاهي فضاهاي بزرگ در دسترس است و گاهي اصلا جايي براي تكان خوردن نيست، ‌ ولي هر دو خوب هستند. هر دو موهبتهاي خلقت هستند. بايد علي رغم هرچه روي مي دهد، در هر حال سپاسگزار و شكرگزار بود و اين چيزي است كه هم اكنون اتفاق مي افتد. فردا شايد تغيير كند. آنگاه از آن لذت ببريد. پس فردا اتفاق ديگري مي افتد،‌ از آن هم لذت ببريد. گذشته را با خيالات بيهوده آينده مقايسه نكنيد. در لحظه زندگي كنيد. زندگي گاهي داغ است گاهي سرد. هر دو لازم هستند. در غير اينصورت،‌ زندگي از بين مي رود. زندگي بر پايه قطبهاي مخالف ادامه مي يابد. 💕 @hamsare_khoob
💕چگونه_زنی_لوند_باشیم √نوع حرف زدن با شوهرتون رسمی و اداری صحبت نکنید ،همیشه وقتی قصد عشوه گری دارید ، نوع حرف زدن تون باید کـــش دار باشه حرف های عاشقانه ، درخواست ها ، خواهش ها و غیره رو باید کش دار بگید مثلا : حمیـــــــــــد ! منو نیگــــــاه!😳 حالت بدن هم مهمه ! همیشه سر به سمت چپ یا راست باید خم باشه . اگه قصد تحریک جنسی ندارید ، با موهاتون بازی کنید 💕 @hamsare_khoob
💕ثابت شده حتی تماشای ارگاسم همسرتان می تواند به تنهایی باعث رسیدن شمابه ارگاسم شود! این که همسرتان شاهداین باشد که می تواندشما رابه اوج برساند برای اوموجی ازاحساس به همراه دارد. 💕 @hamsare_khoob
💕واکنش‌ هوشمندانه در برابر همسر بهانه‌جو 🔴بهترین واکنش این است که هیچ واکنشی نشان ندهید! در واقع ظاهرا به حرف‌های همسرتان گوش دهید اما هم‌زمان خونسردی خود را هم حفظ کنید و ایراد نگیرید. البته منظور این نیست که کاملا ساکت بمانید تا احتمالا خشم همسرتان برانگیخته شود. 🔻🔺به عنوان مثال، اگر همسرتان می‌گوید «در نظافت خانه دقت نمیکنی» بگویید «شاید حق با تو باشد» یا اگر می‌گوید «باید یک اتومبیل جدید بخریم» بگویید «به این‌ موضوع فکر می‌کنم» و یا اگر می‌گوید «کاش تو شبیه پدر و مادرم بودی» بگویید «من مقایسه‌کردن را دوست ندارم.» 💕 @hamsare_khoob
#سیاست_های_رفتاری 💕با قهر کردن فاصله ها زیاد میشه وقتی ناراحتین سنگینتر برخورد کنید،کمتر بخندید ولی قهر و لجبازی ممنوع به این نحو راه آشتی را برای همسرتان باز میگذارید و مشکل هم سریعتر حل میشود 💕 @hamsare_khoob
(۳۱) با عرض سلام و ادب وقت همگي بخير در ابتدا تشكر ميكنم از سازندگان و ياري دهندگان كانال شگردهاي خانومانه اميدارم جزاي كار خيرتان ازجانب خداوند به شما داده شود 😍 من در اين كانال چندين سال عضو هستم اما تا به حال تجربه و متني نفرستادم و فقط از اين كانال استفاده كردم اما الان فك ميكنم وقتشه ك ديگران از متن من استفاده ببرن در پاسخ تجربه شماره ٢٥: بنده كارشناس مشاوره خانواده هستم و موارد مشابه بسياري از اختلافات و شرايط شما را ديدم خواهش ميكنم ازتون تا مسائل و مشكلاتتونو حل نكردين زير يك سقف نريد. زير يك سقف رفتن مسائلو مشكلات خاص خودشو داره و براي همه وجود داره و براي كساييكه از قبل مشكل داشتن و حل نشده بيشتر اينكه خواهر شما جدا شده اصلا و ابدا موضوعي نيست ك باعث سرافكندگي باشه و شما بخاطر شرايط خواهرتون بسوزين و بسازين مگه كسي ك طلاق ميگيره آدم نيست ؟؟؟؟ خواهش ميكنم ازش حمايت كنين و هرگز دلشو نشكنين ك خدا بر حق است و به هيييچ احدي اجازه سوء استفاده از موقعيت ايشونو ندين اجازه ندين ك يك انسان به حيوان تبديل بشه و با توجه به شرايط خواهر شما شمارو آزار بده اميدوارم زندگي شما سروسامان بگيره و همسرتون از رفتاراش پشيمون شده و زندگي خوبي داشته باشيد. با آرزوي سلامتي براي يكايك عزيزان 😘❤️ 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۳۲) سلام من بچه طلاقم میخواهم یک نمونه آینده بچه طلاق ببینید.با تمام نداشتن ها و بی کسی هام ولی از مادرم ممنونم ک از همچین مردی ک پدرم باشه جدا شد و من سلامت روحی و روانی دارم.در ارامش خانه مادر بزرگم بزرگ شدم.ن در تنش.شوهری ک دست بزن داره و بداخلاق و بدهن هست هیچ وقت پدر خوبی نمیشه.همیشه بچه ها طرف مادر هستن و کسی ک مادرشون اذیت کنه نمی بخشند حتی اگر پدر باشه. من از ۱۸ سالگی روی پای خودم ایستادم درس خوندم ورزش میکنم کارم میکنم ولی از بد روزگار شوهرم هم ادم بداخلاق و بددهن و دست بزن داری در اومد الان با یک بچه کوچیک سر دوراهی هستم نمیدونم چیکا کنم😥😥😥😥 ن نامزدی ن عروسی و ن بارداری و شیردهی خوبی داشتم.همسرم بجای ارامش ب من استرس میده همش میترسم الان بهم حمله کنه. من جایی برای برگشتن ندارم باید روی خودم حساب کنم. تنها جایی ک نداشتن پدر احساس کردم همین جا بود ک جلوی شوهرم در بیاد ک نبود ببخشید ک طولانی شد 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۳۳) باسلام خدمت همه بزرگواران در خصوص موضوع جدید خواستم تجربه شخصی خودمو به اشتراک بزارم اول اینکه هر خانمی قبل از طلاق شرایط بعد از اون رو کامل بسنجه.چون باتوجه به شرایط موجود جامعه ( اقتصادی خصوصا یکی دو سال اخیر ) زندگی بعد از طلاق برای کسی که اولا شاغل نیست و در ثانی حمایت مالی و عاطفی از جانب خانواده نمیشه و بالاخص اگه بچه داره اینکه ایا میتونه بعد طلاق مجدد ازدواج کنه واینکه فرزندانش شخص ثالث رو پذیرش میکنند یا نه که البته پیدا شدن یه مرد سالم وخوب هم تو شرایط کنونی خودش یه داستانه .خیلی سخته .اینکه میگم سخته بین حرف تا قرار گرفتن در شرایط فرقه بین اسمان تا زمینه . خلاصه کلام . خانواده ما تو شهرمون سرشناسن وکسی از اقوام سابقه طلاق نداشت بخاطر همین من با اینکه از خانوادهای اصیل بودم .شاغل وموقعیت اجتماعی عالی .درامد بالاوبسیار شیک پوش و.. خلاصه هر چی که ارزوی یه مرد بود دارا بودم وقتی ازدواج کردم متاسفانه بعد عقد متوجه شدم بدون اینکه از قبل شوهرم بما بگه . اعلام کردن فقط باید تو ساختمون مادرم زندگی کنم با وجود اینکه پدرو مادرش جون بودن و خودشم از نظر مالی راحت میتونست خونه مستقل داشته باشه بعدها فهمیدم اختلال شخصیتی وابسته به مادر داره .به طوری که من هیچ حریم خصوصی نداشتم ثانیه به ثانیه اتفاق خونه رو با مادرش مخابره میکرد وحتی نمیدونستم درامدش چقده و به دستور مادرش هیچ هزینه ای برای من وحتی خونه انجام نمیداد تا من هزینه کنم.دست بزنم داشت .بسیار بد دهنم بود.وبیماری خاصی داشت که هر 6 یا7 ماه نزدیکی میکرد .بسیار لجباز وبی احساس بود .حتی برای رفتن خونه مادرم محدودیت داشتم .ونمیتونستم حتی یه دست لباس بدون اجازه مادرشوهر بخرم ولی شب و روز فامیلای مادرش خونم شام و ناهار بودن .ومشکل ناباروری هم داشت .شب و روزم تو مطب دکتر بودم .میبایست خودم نوبت بگیرم پولو ویزیت میدادم تا بیاد دکتر برای درمانش .بماند که با تحریک مادرش بدون دلیل بیشتر وقتا بامن قهر بود .با وجود اینکه خیلی به خانوادش احترام میزاشتم.تا اینکه فهمیدم اقا خیانتم کرده .اونقد فشار روم زیاد بود که دچار اضطراب شدید شدم .اونقد شرایط سخت شد که بستگان همسرم به خانوادم زنگ زدن تو رو خدا دخترتو نجات بده چون همه ذات بده مادرشوهرو میشناختن.بالاخره با هزارتا مکافات جدا شد خودم درامد ب
الا داشتم خانواده هم حمایت عاطفه میکردنند وخیلی زود حالم عالی شد و تو کارم به اوج رسیدم .وگفتم حالا اینهمه سختی کشیدم حتما زندگی بعدیم خوب میشه .هزارتا خواستگار .نهایت همسر کنونیم اونقد ابراز علاقه کرد و وعده وعید داد که بعد چندسال دوباره تصمیم گرفتم ازدواج کنم و یه بچه هم داشت منم خیالم راحت شد که شوهرم مشکل باروری ویا مردانگی نداره حداقل نیازهای جنسیمو تامین میکنه .کلی تحقیق و مشاوره .نهایت عقد کردیم فردا روز عقد بچش گفت بابا چرا ازدواج کردی اونم تو چشمم نگاه کرد وعلیرغم اونهمه وعده وعید وابرازعلاقه در عرض کمتر از 10ساعت بعد عقد گفت بیا جدا شیم .چون بچم مخالفت کرد درصورتی که قبل عقد بچشوچندین بار دیدیم و قبول کرد .بعد فهمیدم خودش دچار بیماری حادهست وزنش فهمید اون مریضه اونو رهاکرد وبچش بهونست .هرچن تو تحقیقات اینو نگفتن.وحتی الان خانوادش گفتن ما میدونستیم مریضه گفتیم ازدواج کنه خوب میشه .اگه سختته طلاق بگیر .توکه اینهمه موقعیت داری.بهتر ازدواج میکنی.الان مدتهاست درگیرم .ولی واسه حفظ ابرو دارم تحمل میکنم. میخوام بگم خیلی هم نمیشه امیدوار بود که ازدواج دوم بتونه خوب باشه وجبران اون سختیهای اولیه رو بکنه .مهم اینکه قبل ازدواج زیاد دقت کنیم وحتما یه مدت صیغه باشید وباهاش زیر سقف تحت حمایت خانواده وبدون اینکه اقوام بفهمنند زندگی کنید تا خیالتون راحت شد که طرفتون خوبه بعد ازدواج کنید . شرمنده از اینکه طولانی شد امیدوارم دلتون خوش باشه 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۳۴) سلام وقتتون بخیر. در مورد تجربه شماره ۳ میحواستم نظرمو مطرح کنم. به نظرم فکر کردن به طلاق در مورد شما خیلی اشتباهه. شما میتونی زندگیتو از نو بسازی. همه اشکالاتی دارن از جمله خود شما که گفتی ساکتی. باید از همون موقع که به این اخلاقت پی بردی خودتو عوض میکردی. چه اشکالی داره آدم بخاطر همسر و عشقش خودشو عوض کنه. میتونستی با شور و حال دادن به خودت و زندگیت اونطوری بشی که شوهرت میخواست. الانم دیر نشده. میتونی همه چیو از نو بسازی. اکثر مردا از زنای شلوغو پر جنبوجوش خوششون میاد. به نظرم برو پیش مشاور. اینطور که خودت تعریف کردی شوهرت از اول بددهن و افسرده نبوده احتمالا رفتارای تو اونو اینطور کرده. حتما پیش مشاوره برو و به خودتو زندگیت یه فرصت دوباره بده. امیدوارم موفق باشی عزیزم. 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۳۵) از تجربه خودم میگم برات برای خانم شماره ۲۵ (بعد طلاق)که خونه مادرشوهر داره زندگی میکنه.من بعد ده سال تقریبا از خونه مادرشوهرم اومدیم بیرون.مثل شما شرایطشو نداشتیم اما یه چیزی بگم اگه میتونی یه پولی جور کن با زبان نرم وملین از شوهرت بخاه اگه میتونی برو سرکار پول جمع کن فقققط برو خونه مستقل اجاره کن.با اینکه من مادرشوهرم انسان خوبی بود ولی الان که مستقل شدم خیلییییییی بهتر وراحت تر.اختلاف ها کمتر میشه تاثیرشونم کمتر میشه تو زندگیت 💕 @hamsare_khoob
سلام. روزتون بخیر 🌸 درمورد موضوع جدید میخوام از دوستانی که تجربه ی طلاق داشتن و تونستن از نظر روحی به خودشون مسلط بشن, خواهش کنم محبت کنن و از تجربیات شخصی و عملی خودشون برامون بگن. حتما خانم های دیگه ای هم مثل من تو کانال هستن که به تازگی جدا شدن و نیاز به کمک و همفکری دارن تا بتونن روحیه شون رو بازیابی کنن. خواهش میکنم از دوستان که دریغ نکنند از بیان تجربیات مفید و راهگشای خودشون و اطرافیان شون. 🙏 اینکه طلاق بد هست و آخرین راه حله و باید راهکارهای مختلف امتحان بشه و اینها که مشخصه!! بارها و بارها هم تو مباحث دیگه ی مرتبط گفته شده و راهکارهایی برای ایجاد تغییر و نشاط تو زندگی داده شده. دیگه نمیدونم به چه دلیلی تو این موضوع جدید هم همونا رو تکرار میکنن! 😣😶😔 هربار میام با ذوق تجربیات دوستان رو بخونم به امید اینکه چیز جدید و راهکار خوبی ارائه شده باشه و بتونم کمک بگیرم, اما هربار تکرار مکرراتِ مطالب قبلی و کم ارتباط به موضوع فعلی و نصایح دوستان رو دارم میخونم و ناامید برمیگردم!! 😔 💕 @hamsare_khoob
#حدیث_روز امام على عليه السلام: زبان تو، از تو همان مى خواهد كه بدان عادتش داده اى و نفست از تو همان تقاضا مى كند كه بدان خو گرفته اى لِسانُكَ يَستَدعيكَ ما عَوَّدتَهَ، و نَفسُكَ تَقتَضيكَ ما ألِفتَهُ غررالحكم حدیث 7634 امام على عليه السلام: زبانت را به نكو گويى عادت ده، تا از سرزنش ايمن مانى عَوِّدْ لِسانَكَ حُسنَ الكلامِ تَأمَنِ المَلامَ غرر الحكم حدیث 6233
💕فرق روز خوب و روز بد را حال ما تعیین میکند و فرق حال خوب تا حال بد را ذهنمان.... اگر ذهن مثبت اندیش باشد حال خوب و روز خوش است و اما امان از ذهن منفی که حال را بد و روز را تباه میکند... مراقب اذهانتان باشید شاید امروز روز شانستان باشد ولی با ذهن منفی نتوانید درکش کنید و ازش بگذرید!! دوست من دنیا در دستان توست اگر دستانت را لایق بدانی . 💕 @hamsare_khoob
#شگردهای_خانومانه بیشتر_لمس_کنید 💕در حین گفتگو بیشتر دست هم بگیرید و با مهربانی یکدیگر را لمس کنید. اینکار را حداقل یک بار در روز انجام دهید. 💕 @hamsare_khoob
💕گاهی بعضی تبعیض ها،(مثلا تبعیضی که بین شما و جاری تون قائل میشن یا تبعیض بین شما و خواهر شوهرتون) رو نادیده بگیرین و یه جوری خودتون مسٵله و برای خودتون حل کنین.هر چی بیش تر بهش فک کنین و دائما بی مقایسه و یادآوری این مسٵله باشین مسٵله براتون بزرگتر میشه و حساس تر میشین و اینجوری روی رابطه بین شما و همسرتون هم تا ثیر میزاره مثلا :" پیش خودتون بگین مادر شوهرم منظوری نداره ..." البته منظور این نیست که خودتون رو بی عرضه یا پپه نشون بدین بلکه این یه راهیه برای کمتر اذیت شدنتون ،یادتون باشه هر چی که سطح توقعتون رو از دیگران پایین تر بیارین خودتون کمتر اذیت میشین. 💕 @hamsare_khoob
#شگردهای_خانومانه 💕هنگام ازدواج، عقاید مذهبی یکدیگر را مدنظر داشته باشید. عقاید مذهبی در سعادت خانواده اهمیت دارد. اگر نگرش‌های زن و شوهر متفاوت باشد می‌ تواند زندگی‌شان را تحت‌الشعاع قرار دهد. 💕 @hamsare_khoob
(۳۶) سلام ادمین جان .صبح بخیر 😊❤ یه دوستی درخواست داده بودن راهکار بدیم بابت بازیابی روحیه بعد طلاق. خطاب به اون دوست عزیز: ببین یه واقعیتی رو همین اول بگم ، اگه منتظری کسی بیاد و حالتو خوب کنه سخت در اشتباهی. نه همچین کسی پیدا میشه و نه مبشه همچین توقعی از کسی داشت. همه حتی نزدیکترین افراد به آدم ، مشکلات خودشونو دارن و حتی اگه بخوان هم شاید شرایط کمک به من و شما رو نداشته باشن.پس خودت باید دست به کار شی. تنها کسی که مبتونه بهت کمک کنه خودتی.من کارایی که خودم امتحان کردم رو مبگم: اول اینکه اگه میتونی بری پیش یه مشاور خوب و امین،یه آدم درست حسابی ، نه از این مشاوره ها که راهکار عجیب غریب میدن و حال و روزتو بدتر میکنن😐؛ ترجیحا آدم معتقدی باشه که چه بهتر؛ اگه میتونی برو ، اگه نه ، خودت رو خودت کار کن. حتما یه ساعتی از روز رو بخودت و طبیعت اختصاص بده. پیاده روی خیلی عالیه، اگه بتونی یه مدت از روز ؛ مثلا نیم ساعت ؛ توو یه پارک بشینی و به گل و درخت و منظره نگاه کنی خیلی خوبه.کلی انرژی مثبت میگیری.🌺🌺 بسته به شرایطت یه کاری رو پیش بگیر.ببین چی حالتو خوب میکنه.مثلا مهمونی رفتن ، خرید کردن ،دعا خوندن و کارای مذهبی، کار خونه .... البته بگما افراط ممنوع⛔️مثلا انقد خرج نکن که دستت خالی بشه😯در کل ذکر گفتن و دعا کردن خیلی خوبه. آرومت مبکنه . کارای خیریه یا عام المنفعه توو هر شرایط و حال و روزی که باشی خوبه.حس خوبی بهت میده و در عین حال میبینی که آدمایی با شرایط سخت تر و بدتر از تو هستن که دارن زندگی میکنن و با شرایط سختشون مبارزه میکنن. هر وقت حس کردی خیلی عصبی و تحت فشاری ، یه کاغذ بردار و با خودکار قرمز🖍هرچی توو دلته بنویس.به جمله بندیات فکر نکن .فقط بنویس و بعدش کاغذ رو پاره کن و بریز دور. اگه لازم شد هر روز اینکارو انجام بده . احساسات منفیت تخلیه میشه. آدم بعد طلاق خیلی عصبی و بی حوصله میشه ، طبیعیه. اما اجازه نده این حالت بهت غلبه کنه. من گاهی وقتا با کمترین حرفی از کوره درمیرفتم و پرخاش میکردم.بعد دیدم خب طفلک پدر و مادرم چه گناهی کردن!اونام مثل من سختی کشیدن و سوختن از اینکه نمیتونن کمکی بهم بکنن. پس سعی کردم با کارایی که بهت گفتم خودمو آروم کنم. اگه علاقه داری کتاب بخون . آدم وقتی توو کتاب غرق میشه هم کلی چیز یاد میگیره هم حال بدش یادش میره🗞📕 اگه شرایطشو داری یه ورزشی رو شروع کن یا باشگاه برو ، اگه نه حتما حتما روزی نیم ساعت توو خونه نرمش کن.شاید بنظر مهم نباشه اما کلی انرژی میده بهت🤽‍♀🏊‍♀🧘‍♀ خلاصه کنم برات ، تمام تلاشتو بکن که اعصابت آروم باشه وگرنه بعدها عوارضشو خواهی دید. من بعد از جدایی و در طول جدایی استرس بسیار زیادی داشتم. بعدها مریضی بسیار سختی گرفتم که دکتر بهم گفت از استرسه. همون استرس منو مریض کرده بود. از اون ببعد دیگه فقط سعی میکنم خوشحال باشم ، واسه خودم وقت بذارم و با هر کاری که حس میکنم خوبم میکنه سرگرم بشم. یه چیز مهم دیگه ، آدما حرف زیاد میزنن.یه گوشت در باشه🚪یه گوشت دروازه🚪🚪خیلیا دلسوزت نیستن ،پس توجه نکن به حرفاشون. استرس و تنهایی و حال بد باعث نشه عقلت از کار بیفته.😑 یادت باشه زندگی هنوز ادامه داره و اونی میتونه خوب زندگی کنه که قوی باشه .پس قوی باش💪 زن قدرت زایندگی داره .همه زنها این قدرت رو دارن. پس یه زندگی جدید برای خودت درست کن.شاد،خوب و پر از عشق 🙎‍♀🙎‍♀حتی عشق به پرنده ها و درختا. خوب که نگاه کنی ،هنوزم چیزا و آدمایی هستن که قابل عشق ورزیدن باشن❤️❤️ 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 (۳۷) سلام.خداقوت میگم ب ادمین کانال و همه دوستانی ک باارائه نظراتشون به بقیه کمک میکنن. جا داره ازهمین جا تشکر ویژه کنم بابت انتخاب موضوعای جذاب و کارآمد👌🏻 چون توموضوع جدید,منم باخیلی ازدوستان همدردم, گفتم تجربمو بفرستم. 19ساله بودم ک باآقایی باشرایطی کاملا متفاوت ترازخودم بصورت سنتی ازدواج کردم.تفاوت سنی و تحصیلاتی واختلاف فرهنگی و.... اونموقع سنم کم بودو درک درستی از ازدواج نداشتم.ب مروراختلاف هاپیش رفت ومن حس کردم ک دیگه نمیتونم تحمل کنم.توهمین جریانات وقتی22ساله شدم,باآقایی آشناشدم ک شرایط مشابه من روداشت. هربارباهم درددل میکردیم وکار تاجایی پیش رفت ک همسرامون خیانت مارو فهمیدن وکار ب طلاق جفتمون رسید.وماخوشحال ازاینکه ب هدفمون رسیدیم.وحالا راحت میتونیم باهم ازدواج کنیم😶 چندماه بعدازطلاق جفتمون, باوجودمخالفت های شدییییدخانواده ها,برعشقمون پافشاری کردیم وبدون هیچ جشن وتحقیق درستی رفتیم زیر1سقف.ودقیقا ازفردای اونروزاون روی سکه روشد🤦🏻‍♀ک انتخاب دومم شده مردی فوق العاده بددهن,شکاک,بشددددت خودبرتربین,دست بزن,چشم چران و هیز,و.... البته تومدت دوستی وآشنایی یچیزایی ازش دیده بودم.اماعشق چشماموکورکرده