غزل فاطمی _یوسف پور.mp3
532.1K
💠سند محکم مظلومیت حیدر بود
#مادر_بود
#مسعود_یوسف_پور
#دوستی
#معنای_ولی
میهمان داشتم شبی که گذشت
نمک سفره مان محبت بود
تا سحر بحث و گفتگو کردیم
بحث درباره ی ولایت بود
وارد خطبه ی غدیر شدیم
بحث بالا گرفت روی "ولی"
من به معنای پیشوا دیدم
او به معنای دوستی علی
گفتم: اصلاً بیا مرور کنیم!
همه را جمع کرد پیغمبر
بعد هم آن همه جهاز شتر
روی هم ریختند و شد منبر
با علی رفت روی منبر و گفت:
"این علی است و من پیمبر دین
پس اگر دوستدار من هستید
با علی دوستی کنید!" همین؟!
■
خسته بودیم هر دو، از طرفی
آن همه بحث هم نتیجه نداد
میهمانم که راه دوری داشت
صبح، بعد از نماز، راه افتاد
صبر کردم، دوساعتی که گذشت
خواستم از میانه ی جاده
بازگردد به سمت من، گفتم:
اتفاق مهمی افتاده
هرچه اصرار کرد من گفتم
با تو یک صحبت مهم دارم
تا که برگشت گفت: جریان چیست؟
گفتم این است: "دوستت دارم"!
گفت با خشم: " از میانه ی راه
بازگرداندی ام برای همین؟!
نکند واقعا زده به سرت؟!"
گفتم: آرام! لحظه ای بنشین
خواستم این قرار بیهوده
به تو ثابت کند رسول الله
حاجیان را برای گفتن این
برنگرداند از میانه ی راه!
تازه گیرم که گفته پیغمبر
با علی دوستی کنید، ولی
برو تاریخ را بخوان و ببین
چه گذشته ست بعد او به علی!
این که بعدش چه شد نپرس از من
ماجرا جانگداز خواهد شد
سفره ی دل اگر که باز کنم
سفره ی روضه باز خواهد شد
حال دیگر برو برادرجان
راه دور است و جاده ناهموار
باز اگر آمدی علی آباد
قدمی هم به چشم ما بگذار
برو دست خدا به همراهت
راستی! قبر حضرت زهرا
بعد عمری هنوز هم مخفی ست
از بزرگان تان بپرس چرا ؟!
#غدیر
#اول_مظلوم
#مدافع_ولایت
#محمد_حسین_ملکیان
@hamzehalipoor
🔸اَللَّهُمَّ شَتِّتْ شَمْلَهُمْ وَ فَرِّقْ جَمْعَهُمْ وَ قَلِّبْ تَدْبِيرَهُمْ وَ خَرِّبْ بُنْيَانَهُمْ وَ قَرِّبْ آجَالَهُمْ وَ قَصِّرْ أَعْمَارَهُمْ وَ بَدِّلْ أَحْوَالَهُمْ وَ اشْغَلْهُمْ بِأَبْدَانِهِمْ وَ خُذْهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ يَا قَهَّارُ يَا جَبَّارُ🔸
این روز ها بیش از گذشته بی قراریم
ابر بهاریم و جز این راهی نداریم
هم داغدار مادر سادات هستیم
هم سوگوار شیعه ی "پاراچنار" یم
#علیرضا_خاکساری
#شعر_آئینی_مذهبی_هیئت
#ادبیات_پایداری
#پاراچنار
#پاکستان
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
#حدیث
#آموزش
#کودک_شناسی
قال الامام زین العابدین علیه السلام:
حَقُّ الصَّغيرِ رَحمَتُهُ في تَعليمِهِ وَالعَفوُ عَنهُ وَالسَّترُ عَلَيهِ وَالرِّفقُ بِهِ وَالمَعونَةُ لَهُ
👇👇👇👇
امام زين العابدين عليه السلام:
حقّ كودك، مهربانى به او در آموزش و گذشت از وى و عيبپوشى و همراهى و يارى اوست
تحف العقول صفحه 270
#تعلیم
#مدرسه
#معلم_ابتدایی
@hamzehalipoor
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌑
استاد احمد مراتب در گذشت.
سید احمد مراتب ملقب به درة التاج، نخستین ایرانی که بر بام کعبه اذان گفت، دیروز درگذشت.
روحش شاد.
🌑.
@zameneashk1
#یا_زهرا
#مدافع_علی
از آسمان علی یک هلال مانده فقط
چهار زهرهی آشفتهحال مانده فقط
بگو سرودهی نازکتر از خیال چه شد
از آن قصیدهی زیبا، خیال مانده فقط
از آن همه غزل دلگشا چه شد امروز
"مرا به جان حسن کن حلال" مانده فقط
برای گریهی تو غیر بیت الاحزانت
اذان مرثیههای بلال مانده فقط
جلالت تو زمین خورد بین آن کوچه
گل بنفشه به قاب جمال مانده فقط
فقط تویی سبب اتصال عرش به فرش
که جای دست تو، بر روی شال مانده فقط
چگونه دست شکسته دلیل مرگ کسی است؟
هزار روضه در این یک سؤال مانده فقط
به ذهن قبر، مقامات تو نمیگنجد
به روی شانهام امری محال مانده فقط
✍ محسن حنیفی
#مفرد
#تک_بیتی
چنان به فکر تو در خویشتن فرو رفتیم
که خشک شد چو سبو دستِ زیر سر ما را
#صائب_تبریزی
@hamzehalipoor
#مادر
#مظلومه
#صدیقة_الشهیده
همین که روح زخمی ات، سبک شد از لباس ها
زدند روی دستشان مکاشفه شناس ها
چه سایه های مبهمی نشسته زیر پلک تو
چه کرده با ظرافتت غرور ناسپاس ها
جان سه تا امام را به لب رسانده ای، مرو!
توجهی نمی کنی چرا به التماس ها؟
جز پر قو چه بستری مطابق است با تنت
بیم خراش دارم از خواب تو روی یاس ها
برو ولی حلال کن، جهان مزاحم تو شد
به درک تو نمی رسد شعور آس و پاس ها
خدا درِ بهشت را محو کند نبینی اش
مباد باز در دلت زنده شود هراس ها
به یاد قبر مخفی ات چو ابر گریه می کنم
گاه که می روم سر مزار ناشناس ها
تو درد و روضه نیستی، تو راز آفرینشی
تو را زدند کافران پرت شود حواس ها
#فاطمیه
#کاظم_بهمنی
✨@hamzehalipoor✨
#از_زبان...
#مادر_مظلومه
#شهادت_ام_ابیها
*یاسی که تاب بوسهی یک شاپرک نداشت
اذن طواف خانهی او را ملک نداشت
دریای بیریای گهربار...مادرم
کوهی که هیچ کس به بلنداش شک نداشت
مادر...زنِ همیشهدعاگو که دستهاش
حتی توانِ ظلم به یک قاصدک نداشت
قلبش شکسته است نگاهش شکسته است
یادش بخیر آینههایش ترک نداشت
هی شاخهشاخه سایه شد و هی تبر شدند
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
در کوچه ارغوان شد و در کوچه لاله شد
ای کاش این مدینه از اول فدک نداشت
دیوار از او گرفت مرا.. یاریش نکرد
در هم سریع آمد و قصد کمک نداشت
آنروز تازیانه به گوش غلاف گفت
ما که زدیم آه...ولی او کتک نداشت
پرپر شد از مصیبت من فضّه شاهد است
یاسی که تاب بوسهی یک شاپرک نداشت...
#علی_فرزانه_موحد
✨@hamzehalipoor✨