شوق ࢪا ࢪد کردھایم و از فراق کربلآ
ڪآرمان داࢪد بہ مرز جان سپردن مےرسد !
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
2.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینڪہدلتنگتوام...
اقـࢪارمیخـواهدمگࢪ!؟🖤
اینکهازمـندلخـٰورے
انکـٰارمیخواھدمگࢪ (:
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
『بھخراسآںببرۍیانبرۍ،
حرفےنیست..
تـونگیــرازمندلخستہ
رضاگفتنرا (:💔⸣
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
باتو
ازمـرگنـدارم
بہخـداواهمـہاے!
جانمـان
پیشڪشِ
سیـدناخامنـہاے:)
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
#طنزجبهه😂🌱
یکی از روزها مقداری عرق بیدمشک در فاو به دستم رسید.😋مقدار زیادی یخ تدارک دیدم و شربت🍹گوارایی درست کردم. برخلاف همیشه که در پخش شربت دست و دلبازی می کردم،😊این بار به خاطر تعداد زیاد نیروهای حاضر در منطقه نمی توانستم به هر نیرو بیش از یک لیوان شربت بدهم.😕
بوی شربت و صدای تکبیر🗣من که بلند شد بچه ها جلوی ایستگاه به صف شدند و یکی یکی سهمیه شربتشان را گرفتند و نوش جان کردند.😋
ولی این شربت شیطنت😜بعضی ها را هم قلقلک داد. یکی از بچه ها، بار اول کلاه_آهنی بر سر گذاشت، آمد و شربتش را خورد.😐بار دوم به دور صورتش چفیه پیچید و دوباره شربت خورد.😳
بار سوم کلاه_سربازی گذاشت و باز هم شربت خورد.😒بار چهارم بدون کلاه آمد و باز هم شربت خورد.😬وقتی می خواست برود خطاب به او گفتم: "این بار برو چادر سرت کن و بیا شربت بخور.😐😂😂"
بچه ها خندیدند😂ولی او از رو نرفت و با تعجب از من پرسید: "چه طور مرا شناختی😅؟"
گفتم:"پسر جان! تو فقط پوشش سرت را عوض می کنی، بقیه لباس هایت که همان است.😅
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh
عشق ڪار حسین است ڪه دل میبرد از ما
ور نه ما ڪه همان عبد گنه ڪاریم . . !
𝐉𝐨𝐢𝐧↓
@Mahdiye_fatemeh