لشکری که به سمت عراق میره، تو قرقیسیا با لشکری از کفار روبهرو میشه و جنگ بزرگی بین این دوتا گروه ستمگر اتفاق میوفته که به قولی صد هزار و به قولی دیگه شصت هزار کشته به جا میذاره.
این حادثه پدیدهای را به وجود میاره که تا اون موقع چنین اتفاقی برای زمینیا و آسمانیا به وجود نیومده و تا زمانیکه آسمان و زمین هست، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
کسی از آسمون طلوع میکنه و صدا میزنه که: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین! بشتابید و خود را از گوشت ستمگران سیر کنید
(پ.ن: آب گلوی خود را با صدا قورت میدهد🙄)
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در خطبهای فرمودند که:
سفیانی به خاطر بغض و کینه و عداوتی که با آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) دارد هر کس را بیابد که نام او «محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، جعفر، موسی، فاطمه، زینب، مریم، خدیجه، سکینه و رقیه» باشد به قتل میرساند
تا جاییکه افرادش را به شهرها میفرستد
و بچههای کوچک و اطفال خردسال را پیش او جمع میکنند
و او دستور میدهد تا روغن زیتون را به جوش آورند
و آن بچههای کوچک به او میگویند: اگر پدران ما با تو مخالفت میکنند، گناه ما چیست؟
او اعتنا نمیکند و هر کس که آن نامها را داشته باشد، میجوشاند💔😔
سفیانی بعد از تثبیت حکومتش شروع به دشمنی و کینهورزی نسبت به شیعیان میکنه و فجایع وحشتناک و مرگباری رو به وجود میاره..
طوری که امام صادق (علیهالسلام) در این مورد فرمودند:
«منادا او ندا میدهد که هر کس سر یک تن از شیعیان را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست و در این هنگام همسایه به همسایه حمله برده و میگوید این شخص از شیعیان است پس گردن او را میزند و هزار درهم جایزه میگیرد».
این روایت میگه که عراق رو وحشت فراوون فرا میگیره و بعد از اون وارد زوراء(که همون بغداده) میشن و دست به کشتار بزرگی میزنن...
امام جعفرصادق(علیهالسلام) در این رابطه فرمودند:
تا سه روز همه چیز را «مباح» اعلام میکند و شصت هزار نفر را میکشد و خانههایشان را ویران میکنند و بعد از آن تا هجده روز اموال آنان را بین خود تقسیم میکنند.