🍃🌸 #کاردستی بشقاب یکبارمصرف کرگدن @happy_children

🍃🌸 #بازی تقویت تمرکز حرکتی @happy_children

🍃🌸 #قصه_صوتی #قصه_شب قصه بزهای تنها و گرگه سیاه @happy_children

🍃🌸 موزیک ویدئو امید و شادی #موزیک_ویدئو @happy_children

🍃🌸 #نقاشی مرغ @happy_children

🍃🌸 #دست_ورزی افزایش تمرکز @happy_children

🍃🌸 #دست_ورزی افزایش تمرکز @happy_children

🍃🌸 #قصه_صوتی قصه ی امشب: داستان یک ضرب المثل خوبه که بچه ها رو با ضرب المثل ها آشنا کنیم. هرچند بعضی از اون ها ممکنه امروز کاربرد نداشته باشند یا با ارزش های امروز ما همخوان نباشه اما شنیدن و گفت و گو در موردشون بسیار مفیده. نظرشونو بپرسیم نظر خودمون رو هم بگیم و بگذاریم اونا تحلیل کنند. @happy_children

🍃🌸 #نقاشی هشت پا @happy_children

🍃🌸 ساخت #بازی ماز با نی و مقوا: افزایش #دقت و #تمرکز کودک #افزایش_خلاقیت #هماهنگی چشم و دست @happy_children

🍃🌸 با شروع مدارس برای خوابیدن حتما می بایست نظم و قانون داشته باشید اما این نظم دهی نمی تواند یک شبه انجام شود . ساعت و زمان خواب کودکان باید مشخص باشد و ضروری ست در این مورد بسیار جدی باشید شاید در ابتدا مقاومت کنند اما کم کم بدن شان این نظم را به خود می گیرد و ساعت بیولوژیک آنها تنظیم می شود. یکی از قوانین مهم خانه ، زمان خواب بچه هاست . در این مورد مهربان باشید و قاطع @happy_children

🍃🌸 لالایی 🎤 علی زند وکیلی تو مثل التماس من می مونی که یک شب روی شونه هاش چکیدم سرم گرم نوازش های اون بود که خوابم برد و کوچش رو ندیدم ... @happy_children

🍃🌸 #رنگین کمان کاردستی @happy_children

🍃🌸 #خلاقیت در آموزش #ریاضی @happy_children

🍃🌸 #پازل #دو_سال به بالا @happy_children

🍃🌸 #لالایی زیبا تقدیم به کودکان #لالایی @happy_children

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 💢عوامل مخرب ارتباطی با نوجوان: دقت كنيد كدام علل و عوامل در سبک ارتباطی شما نهفته است؟ آن ها را شناسایی و برطرف كنيد؛ اين يك گام اساسی در بهبود روابط شما با نوجوانتان است: 1.نصیحت تکراری؛ 2. تذکر مداوم ؛ 3. سرزنش؛ 4. منت گذاشتن؛ 5. مقایسه کردن؛ 6. جرو بحث کردن؛ 7.برچسب منفی زدن؛ 8. پیش بینی منفی (نفوس بد)؛ 9.گله و شکایت مداوم؛ 10.اظهار نظر کردن قبل از اینکه از شما نظری خواسته باشند؛ 11.اظهار نظر در اموری که تخصص آن را نداریم؛ @happy_children 💌

🎒🎒🎒🎒🎒🎒🎒🎒 ‍ ✅کوله‌پشتی اگر بیش از حد سنگین باشد یا حمایت کافی نداشته باشد، می‌تواند باعث کمردرد شود. ✅کوله‌‌پشتی باید همیشه در وسط پشت قرار گیرد. ✅سعی نکنید که کوله‌پشتی را بیش از حد پر و سنگین کنید. ✅سنگین‌ترین چیزها را نزدیک به پشت قرار دهید. هنگام بلندکردن کوله‌پشتی، زانوهای‌تان را خم کنید و با پاهای‌تان بلند شوید. @happy_children 💌

🍃🌸 #نقاشی حلزون @happy_children

🍃🌸 #کاردستی رنگین کمان ارسالی یکی از اعضا خوش ذوق کانال😍 @happy_children

🍃🌸 #کاردستی بشقاب یکبار مصرف گوزن @happy_children

🍃🌸 #کاردستی بشقاب یکبار مصرف گوزن @happy_children

🍃🌸 #نقاشی حلزون ارسالی یکی از اعضا ❤️ @happy_children

🍃🌸 #قصه_صوتی من آرزو دارم از خاله پگاه قصه گو 😍😍 @happy_children

🍃🌸 #کاردستی لاک پشت کاغذ کاپ کیک @happy_children

🍃🌸 #شعر و #داستان اردک سحرآمیز گربه چکمه پوش سفیدبرفی و هفت کوتوله مار و لاکپشت ترجمه محمدرضا جعفری @happy_children

🍃🌸 در صورتی که فرزند شما در انجام صحیح مطالب آموزشی یا تمرین‌های درسی اش با مشکل رو به رو شد ، در کمال آرامش و همدلی ، او را یاری دهید. ⬜️ از عصبانیت و رفتار پرخاشگرانه خودداری کنید. ⬜️ زمانی که سرحال نیستید یا بی حوصله هستید ، نظارت آموزشی انجام ندهید. ⬜️ عادت به تلاش برای حل مشکل را به فرزندتان آموزش دهید. ⬜️ تشویق و بازخورد به موقع را فراموش نکنید . @happy_children

🍃🌸 #دست_ورزی تقویت هماهنگی چشم دست @happy_children

🍃🌸 #نقاشی تمساح @happy_children

🍃🌸 #داستان_ #بهترین_بابای_دنیا #پدر یکی بود یکی نبود، یه موش کوچولو به اسم موش قزی با پدرش زندگی می کرد. بابا موشه از صبح تا شب کار میکرد و شب که به خونه می رسید خسته بود و می خواست استراحت کنه. اما موش قزی شروع می کرد به سر و صدا و بالا و پائین پریدن، تا اینکه بابا موشی سرش درد می گرفت و داد می زد: موش قزی چقد سر و صدا میکنی؟ موش قزی هم گوشه ای کز میکرد و با بابا موشی قهر می کرد. یکبار پیش خودش گفت: فردا از اینجا می رم تا یه بابای خوب برای خودم پیدا کنم. فردای آن روز موش قزی از خانه بیرون آمد و رفت و رفت تا به یک قصابی رسید. داخل شد. سلام کرد و به آقای قصاب گفت: اینجا و اونجا می کنم بابائی پیدا بکنم آیا تو بابا می شوی؟ در دل من جا می شوی اما نباید اخم کنی قلب منو زخم کنی آقا قصاب خندید و گفت: برو سوخته سیاه، دختر دارم چو قرص ماه، موشه قزی می خوام چیکار؟ موش قزی ناراحت شد و رفت و رفت تا دم بزازی رسید. سلام کرد و شعرش را دوباره برای بزاز خواند. آقای بزاز با عصبانیت نیم متر فلزی خودش را به زمین کوبید و گفت: برو سوخته سیاه، دختر دارم چو قرص ماه، موشه قزی می خوام چیکار؟ موش قزی ترسید و تندی طرف خونه دوید. وقتی به خانه برگشت دید بابا موشی با غصه داد می زنه: موش قزی؟ کجایی که دلم برای شیطونیات تنگ شده. موش قزی به بغل پدرش دوید و با خوشحالی گفت: موشی بابای نازنین، لنگه نداره رو زمین قربون بابای خودم، دوباره دخترش شدم #قصه_متنی @happy_children