💠پژوهشکده شهید صدر دانشگاه جامع امام حسین علیهالسلام با همکاری دانشگاه امام صادق علیهالسلام برگزار میکند:
🔹سلسله جلسات رویکردهای فکری دینی در عرصه انسانشناسی
✅دوره به صورت مجازی و در بستر وبینار انجام خواهد شد.
🔺ثبت نام: 3 لغایت 14 آبان
🔺شروع کلاس: نیمه دوم آبان 99
🔰جهت ثبت نام به کاربر
@aadmin_sadr
در پیامرسان ایتا و یا تلگرام پیام ارسال فرمایید. شماره تماس: 76702510-021
@Elm_Tamadon
🍂🍂🍂
❗️دیدگاه اساتید دانشگاه سوربن فرانسه در خصوص توهین به پیامبر اکرم(ص)
❗️انحراف انقلاب فرانسه، حاکمیت صهیونیزم بر اروپا و غربگرایی در دولت ایران
حسن #رحیم_پور_ازغدی
١) سال گذشته چند استاد دانشگاه سوربن میهمان بنده بودند. از تولد یک نسل روشنفکر فرانسوی سخن گفتند که کتمان و سرکوب میشود؛ گلیست، کاتولیک، ضدآمریکایی، آنتی صهیونیزم، طرفدار انقلاب ایران و گرایش به شرق، منتقد وجه ماسونی اخلاق گریز و دین ستیز انقلاب فرانسه که هایجک شد.
٢) به نقش ولتر، کندورسه، میرابو، دانتون و... در انقلاب فرانسه و نقش فرانکلین و پل جونز و...در تدوین قانون اساسی آمریکا توجه میدادند که همه فراماسون بودند. و کارکرد لژ فرانسه و انگلیس در انحراف انقلاب مشروطه و تشکیل رژیم پهلوی.
٣) گفتند در اتاق پشتی دمکراسی، لایه اول و دوم حکومت فرانسه در قبضه ماسونها و صهیونیستهاست و اسلام ستیزی کنونی، ریشههای صلیبی و قرون وسطایی دارد. ماکرون تنها یکی از میوههای آن است. سرکوب و سانسور تظاهرات ملیونی پاریس علیه همجنسبازان تا جلیقه زردها، برای پیشگیری از انقلاب دوم فرانسه است.
۴) پرسیدند چرا جمهوری اسلامی، دشمنان خود را نمیشناسد؟ آیا نمیدانید شبکه ایرانی ماسونها هنوز فعال است؟ تعجب میکردند که شارلی ابدو با حمایت دولت فرانسه به پیامبرتان فحش میدهد و دولتمردان ایران در ملاقات با آنان از خنده ریسه میروند!
۵) براستی چرا در اروپا، منطق به طِقطِق افتاد؟ آزادی بیان اعتراض به صهیونیزم، بد و آزادی فحاشی به اسلام، خوب است. عمل داعشی ضد شرق، خوب و ضد غرب، بد است. گویا مدرنیته، سخت افزار دارد و نرم افزار ،کم آورده. پس غرب باوران حکومت ایران، دیر رسیدهاند، سهمشان، ازدواج با یک جسد!
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
♦️این است آزادی بیان غربی: موریس سینه Maurice Siné یکی از کاریکاتوریستهای معروف نشریه #شارلی ابدو به دلیل کشیدن کاریکاتوری از پسر نیکلا سارکوزی رییس جمهوری وقت فرانسه که نشان می داد وی برای رسیدن به پول به یهودیت گرویده، اخراج شد. کاریکاتوریست اخراج شده شارلی ابدو بعد از حادثه حمله به دفتر این نشریه در سال 2015 نوشت: «من شارلی نیستم...من سینه هستم. من قبلاً به عنوان کاریکاتوریست برای نشریه شارلی ابدو کار میکردم. در سال 2008، کاریکاتوری از پسر سارکوزی کشیدم که نشان می داد او به دلایل مالی یهودی شده بود، و اخراج شدم. شارلی از من خواست تا عذرخواهی کنم ولی من نپذیرفتم. شارلی مرا به اتهام مسخره کردن یهودیت اخراج کرد.»
سینه که حاضر به عذرخواهی نشده و در نهایت اخراج شد با شکایت انجمن بینالمللی ضد نژادپرستی و یهودستیزی (LICRA) به دادگاه کشیده شد و در جولای 2008 نیز 20 نویسنده و سیاستمدار فرانسوی در نامهای که در روزنامه لوموند منتشر شد از اخراج سینه حمایت کردند.
بسیاری دولت ها، رسانهها و برخی کاریکاتوریستها در موضوع آزادی بیان و آزادی مطبوعات، معیارهای دوگانهای دارند به گونه ای که توهین به اسلام، مسلمانان و حضرت محمد (ص) را جایز می دانند اما کوچکترین اشاره به یهودیها را یهودی ستیزی تفسیر میکنند و به آن واکنش شدید نشان می دهند.
#عکس_نوشت | دکتر جان اندرو مارو #تازه_مسلمان آمریکایی:
✅رسول خدا(ص) همواره خود به موعظه های خود عمل می کرد....
#رهیافته
🌐 @rahyafte_com
﷽؛
📌👆فکر میکنید چرا به پیامبر ما توهین میکنند؟
رشد جمعیت #مسلمانان #فرانسه ۸.۱ درصد بوده و در مقابل رشد بقیه #ادیان نهایتا ۲درصد. چون با این رشد تا سال ۲۰۲۵، از هر ۵ فرانسوی، یک نفر به دین پیامبر ما خواهد بود. چون با این رشد غیرقابل توقف، ۴ دهه بعد، فرانسه یک کشور اسلامی خواهد بود.
💬 دانيال معمار
🌐@Fars_Plus
#از مکرون بپرسید چرا تردیددر #هولوکاست جرم واهانت به پیامبر آزاداست
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسه در پی اظهارات توهینآمیز رئیسجمهور فرانسه درباره پیامبر(ص) پیامی صادر کردند.
به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، اظهارات امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در تأیید کاریکاتور توهینآمیز به پیامبر اسلام صلواتاللهعلیهوآله، باعث خشم مسلمانان در سرتاسر جهان شده است. به همین علت حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی خطاب به جوانان فرانسوی پیامی کوتاه صادر کردند.🌸بسمه تعالی
جوانان فرانسه!
از رئیس جمهور خود بپرسید: چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهرههای درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟
سوال بعدی این است که چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟🌺
نقد مقاله «آیا محمد واقعا پیامبری الهی بوده است»(1)چکیده
«پیامبری» به معنای داشتن رابطه خاص با خداوند، برای ابلاغ احکام الهی به مردم میباشد. اثبات چنین منصبی نیازمند دلیل است؛ بر این اساس متکلمان مسلمان نبوت پیامبر خود را با سه دلیل عمده اثبات میکنند:
1. استفاده از قراین و شواهد: عنوان قراین و شواهد نبوت، مجموعهای از شاخصههای مختلف است که مشاهده آنها میتواند اثباتکننده نبوت باشد[1].
2. معرفی پیامبر سابق: وقتی نبوت یک پیامبر ثابت شود، دروغ گفتن او عقلا محال است[2]؛ بنابراین اگر خبر از نبوت کسی بدهد، حتما صادق است.
3. ارایه معجزه: معجزه یعنی کاری خارقالعاده که منسوب به قدرت خداوند است و دیگران از آوردن مثل آن عاجز باشند[3]. معجزه فعل خداوند است و از آنجا که همزمان با ادعای نبوت ایجاد میشود، در واقع مدعی را تصدیق میکند؛ و هرکس که خدا او را تصدیق کند، صادق است؛ زیرا عقلاً محال است که خداوند دروغگو را تصدیق کند[4]؛ به عبارتی معجزه، مُهری غیر قابل جعل است که شخصی در اختیار نماینده خود قرار میدهد. [5]
مطالب نوشتار حاضر پاسخ و نقد مقالهای با عنوان «آیا محمد واقعا پیامبری الهی بوده؟» میباشد که در آن نگارنده تلاش کرده است هر سه راهی را که مسلمانان برای اثبات نبوت پیامبر خود بکار میگیرند را به چالش بکشد. ما ابتدا جایگاه بحث را تعیین؛ و در سه بخش مطالب نگارنده را مطرح و نقد میکنیم.
محور اول
·معجزه هرگز دلالت بر نبوت نمیکند، و نمیتوان با آن چیزی را اثبات کرد.
نقد و بررسی
همانطور که قبلا گذشت؛ معجزه یعنی کاری خارقالعاده که منسوب به قدرت خداوند است و دیگران از آوردن مثل آن عاجز باشند.
اثبات دلالت معجزه برصحت ادعای نبوت مترتب بر دو مقدمه است:
1- اثبات وجود رابطه منطقی بین معجزه و ادعای نبوت.
2- اثبات اینکه خداوند هرگز با توجه به حکمتش معجزه را در اختیار دروغگو قرار نمیدهد.
مقدمه1: یکی از راههای اثبات یک رابطه منطقی، استدلال از وجود معلول یک علت، بر وجود معلول دیگر همان علت است؛ مثلا رعد و برق که هر دو معلول برخورد دو توده ابر با یکدیگر میباشند و ما با وجود برق، بر وجود رعد استدلال میکنیم. حال کسی که ادعای نبوت میکند در واقع ارتباط با خداوند و آگاهی از اموری که مردم در حالت عادی به آنها دسترسی ندارند را ادعا کردهاست و این امری نامحسوس است که مردم امکان رد یا پذیرش آن را ندارند، بنابراین پیامبر با استفاده از یک امر محسوس و قابل مشاهده(معجزه) - که در نتیجه ارتباط با خدا به دست میآید - ادعای خود (یعنی پیامبربودن که معلول دیگرِ داشتن ارتباط ویژه با خداوند است) را اثبات میکند. همین رابطه منطقی، مردم را وا میداشته است که به محض مواجهه با مدعی نبوت، از او معجزه مطالبه کنند.
بنابراین نبوت و معجزه، هردو معلول داشتن ارتباطی ویژه با خداوند میباشند و نبی با اثبات یکی از آن دو؛ یعنی معجزه، بر وجود دیگری استدلال میکند.
مقدمه2: اگر معجزه در اختیار شخص دروغگو قرار گیرد، غرض خداوند از فرستادن نبی نقض میشود. از طرفی نقض غرض بر حکیم محال است؛ بنابراین خداوند هرگز معجزه را در اختیار دروغگو قرار نمیدهد. [16]
با پذیرش مطالب فوق، معجزه، مُهری غیر قابل جعل است که شخصی در اختیار نماینده خود قرار میدهد، و هرکس همراه با ادعای نبوت معجزه ارائه کند، قطعا پیامبر است.[17]
محور دوم
· در قرآن نه تنها اشارهای به معجزات پیامبر نشده است، بلکه با صراحت میگوید: محمد هیچ معجزهای نداشته است؛ زیرا او در برابر مخالفان خود، که مکرر از او درخواست معجزه میکردند، جوابهای بیربطی میداده است.
نقد و بررسی
قرآن با همآورد طلبی، خود را معجزه جاوید پیامبر معرفی میکند[18]. از طرفی آوردن معجزه به صِرف اتمام حجت کافی است، و لازم نیست برای هر درخواستی یک معجزه آورده شود. از این رو پیامبر در برابر بعضی از درخواستهای مخالفان، جوابهایی متناسب با سوالشان به آنهاداده است که در ضمن بررسی آیات به آنها خواهیم پرداخت.
محور سوم
· در این قسمت برای اثبات اینکه پیامبر هرگز معجزه نداشته است و جوابهای غیر منطقی به مخالفان میداده است، هشت آیه از قرآن را به عنوان شاهد مطرح میکند.
نقد و بررسی
(از آنجا که آیات مطرح شده در این قسمت مستند به قرآن هستند، باید با مبانی قرآنی آنها را بررسی کرد).
آیه اول
«افراد نادان گفتند چرا خدا با ما سخن نمیگوید؟ یا برای ما معجزهای نمیآید؟ گذشتگانشان نیز همین حرفها را میزدند. ما نشانههای خود را برای اهل یقین روشن کردهایم»[19]
نگارنده بر این آیه چند اشکال گرفته است:
· الف) چرا خدای محمد به مردم توهین کرده و آنها را احمق خوانده است؟
پاسخ:
معنی کردن «آگاهی نداشتن» به حماقت و نادانی؛ نوعی غرضورزی است.
· ب) چرا خدای محمد به جای اینکه با مردم سخن بگوید یا معجزهای برای آنها بفرستد؛ آنها را به گناه گذشتگان مواخذه میکند؟
پاسخ:
خداوند باید یا مستقیم و بدون هیچ واسطهای یا با یک واسطه - مثل فرشتگان، انسان، درختان، سنگ و ... - با مردم سخن بگوید که محال است، چون در آن صورت کسانی که وساطت یک انسان را بر نمیتابند واسطههای دیگر را قطعا رد میکنند، و همه افراد نیز این قابلیت را که وحی بر آنها نازل شود ندارند[20].
خداوند پیوسته دو سنت الهی داشته است:
اول اینکه خداوند در گذشته بعد از درخواست معجزه از سوی معاندان با آنها اتمام حجت میکرده است که اگر بعد از آمدن معجزهی درخواستی، همچنان بر موضع باطل خود پافشاری کنند نابود خواهند شد. دوم اینکه خداوند اراده کرده است که امت آخرین پیامبرش را به عذابهای دنیوی نابود نکند.
غفلت از یکی از این دو سُنّت الهی باعث شده بود که این افراد؛ بعد از آمدن قرآن و اتمام حجت، همچنان درخواست معجزه کنند. به همین خاطر خداوند فرموده کسانی که نمیدانند چنین میگویند.[21]
·ج) کسانی که اهل یقیند، چه نیازی به معجزه دارند؟
پاسخ:
اهل یقین کسانیاند که به حقیقت - وجود خدا و اصل نبوت - یقین دارند و در جستجوی مصداق نبی هستند و معجزه، نشانهای برای یافتن این مصداق است و خداوند میفرماید ما نشانهها(معجزات) خود را آشکار کردیم. در غیر این صورت چگونه میتوان از کسی که خدا را قبول ندارد انتظار داشت پیامبرش را اطاعت کند![22]
آیه دوم
توضیح: از آنجا که شیاطین خلقی شریر هستند، غیر از شر و فساد و جلوه دادن باطل به صورت حق، هنر دیگری ندارند و تمام همتشان گمراهکردن مردم از مسیر خدا است و این در حالی است که زیربنای تعالیم پیامبر و قرآن دعوت به خدا و توحید است. با توجه به این مطلب، شیاطین اساسا قابلیت ارائه چنین تعالیمی را ندارند[9].
در عین حال؛ باید دقت داشت که احتمال – آن هم بدون پشتوانه منطقی - هرگز توان مقابله در برابر ادله عقلی را ندارد؛ بنابراین چنانچه با دلیل عقلی قطعی، وجود خدا و اصل نبوت و نبوت یک پیامبر را اثبات کنیم احتمالات هرگز این دلیل عقلی را مخدوش نمیکنند.
بخش دوم(بشارت پیامبران پیشین)
مسلمانان میگویند که پیامبران گذشته به نبوت محمد بشارت دادهاند؛ ولی نگارنده مقاله مذکور معتقد است این ادعا به دو دلیل مردود است:
1. در کتب مقدس امروزی اثری از این بشارتها وجود ندارد، و اگر هم بوده برای مردم آن زمان حجت بوده است و گزارش وجود این بشارتها برای ما کافی نیست؛ چون یقینآور نیست.
پاسخ:
احتجاجاتی که شخص پیامبر و جانشینان او با اهلکتاب داشتهاند و همچنین اهلکتابی که با استناد به این بشارتها به پیامبر اسلام گرویدهاند، گواه وجود این بشارت است[10].
به عنوان نمونه مناظره امام رضا(ع) با علمای اهل کتاب در دربار مامون.
. در این مناظره امام نمونههایی از بشارتهای کتاب مقدس را در حضور "جاثلیق" - عالم مسیحی - و "راس الجالوت" - عالم یهودی - در اثبات نبوت پیامبر خواند و در مقابل آنها که برای منکوبکردن امام آمده بودند، پاسخی جز سکوت و اقرار نداشتند[11].
. و همچنین ماجرای معروف "بحیرای نصرانی" که با توجه به نشانههایی که در کتاب مقدس آمده است، پیامبر را در کودکی شناخت و به او ایمان آورد[12].
. واژه «فارقلیط» که واژهای سریانی و به معنای احمد (نام پیامبر اسلام) است در کتاب مقدس موجود است[13]. [14]
گفته شد گزارشهای تاریخی، معتبر علمآور و یقینزا هستند، پس چنانچه این گزارشها وجود داشته است – و برای مردم آن زمان حجت بوده باشد - و ما از طریق معتبر مانند دو موردی که در بند قبل به آن اشاره شد (اعتراف خود اهل کتاب به وجود چنین گزارشهایی) وجود آن را اثبات کنیم، قطعا برای مردم این زمان هم حجت خواهد بود، همانطور که برای مردم آن زمان حجت بوده است؛ زیرا ملاک حجیت برای ما و آنها مشترک است.
وقتی خود اهل کتاب در طول تاریخ به وجود چنین گزارشهایی اعتراف کردهاند معقول نیست که ما کاسه داغتر از آش شویم و بگوییم این گزارشها یقینآور نیستند.
2.اساسا هیچ پیامبری نمیتواند پیامبر بعد از خود را معرفی کند؛ زیرا:
· احتمال دارد بشارت او تحریف شود و از بین برود؛ پس نقض غرض میشود.
· احتمال دارد از بشارت او سوء استفاده شود؛ باز هم نقض غرض میشود.
پاسخ:
احتمال مورد نظر، صرف یک احتمال است و همانطور که پیش از این اشاره شد چنین احتمالاتی ارزش علمی ندارند و به همین جهت، عقلا در تعامل خود به آن ترتیب اثر نمیدهند، مثلا یک تاجر با اینکه در سفرهای تجاری خود هزاران احتمال خطر میدهد؛ ولی تا زمانی که قابل توجه نباشند به آنها ترتیب اثر نمیدهد.
در رابطه با بشارت، ثمرات متعددی مطرح است که احتمال تحریف در آنها اثرگذار نیست، به عنوان نمونه وقتی پیامبری بشارت به پیامبر بعد از خود میدهد، پیروان او میفهمند که او خاتم پیامبران نیست و پیوسته در انتظار آمدن پیامبر بعد به سر میبرند.
از طرفی خداوند حکیم است و هرگز غرض خود را نقض نمیکند پس وقتی پیامبری را میفرستد باید او را به مردم بشناساند، اگر این معرفی و شناساندن از طریق بشارت محقق شود قطعا از گزند تحریف مصون خواهد ماند و احتمال تحریف و سوءاستفاده، پوچ و بیاساس خواهد بود؛ زیرا خداوند اراده کرده است که پیامبرش را از این طریق (لا اقل برای کسانی که به آن دسترسی دارند) به مردم بشناساند. در این صورت قطعا آن را حفظ خواهد کرد، و الا کار غیر حکیمانهای کرده است.
·اگر میان دو پیامبر فاصله باشد؛ مردم عصر پیامبر اول نیازی به شناختن پیامبر بعدی ندارند و در زمان پیامبر دوم نیز امکان تحریف، مانع از اعتماد به بشارت مذکور میشود.
پاسخ:
به نظر شما اگر بنا باشد پیامبری مانند عیسی، پیامبر بعد از خود را معرفی کند، چگونه باید این کار را انجام دهد؟ ایا راهی جز این باقی میماند که او به مردم عصر خود بگوید و هر نسلی پیام را به نسل بعد از خود برساند؟ آیا اگر پیامش به اراده الهی تا عصر محمد از انحراف مصون بماند[15](لا اقل برای پیروان راستین عیسی که پیام را از افراد مورد اعتماد، سینه به سینه دریافت میکنند)، برای مردم عصر او مفید نخواهد بود؟ قطعا چنین بشارتی به آنها در شناخت پیامبر بعدی کمک خواهد کرد.
بخش سوم(معجزات)
در این بخش، نویسنده مقاله مذکور (برای مخدوشکردن معجزات پیامبر) مطالبش را در چهار محور بیان میکند:
کتابنامه
1) ابن بابویه، علی ابن حسین؛ الامامه والتبصره، تحقیق مدرسه امام مهدی، نشر مدرسه امام مهدی، قم، 1404ق.
2)بحرانی، سیدهاشم؛ حلیه الابرارفی احوال محمد و اله الاطهار، تحقیق غلام رضا مولانا، نشر موسسه معارف اسلامی، چاپ دوم، 1411ق.
3)سبحانی، جعفر؛ محاضرات فی الالهیات، تلخیص شیخ علی ربانی، قم، موسسه امام صادق ، چاپ پنجم 1423ق.
4)شیخ صدوق؛ التوحید، تحقیق سید هاشم حسینی تهرانی، نشرجامعه مدرسین، قم ، چاپ1387ق.
5)شیخ صدوق؛ عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق حسین اعلمی، موسسه اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1404 ق.
6) شیخ مفید؛ نکت الاعتقادیه، دارالمفید، بیروت ، چاپ دوم، 1414ق.
7) طباطبایی، محمد حسین؛ تفسیر المیزان، موسسه نشر اسلامی، قم، 1417ق.
8) طبرسی، ابو منصور احمد ابن علی؛ الاحتجاج، دار النعمان، نجف ، 1386ق.
9) طبری، ابن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک، موسسه اعلمی، بیروت، 1409ق.
10) فراهیدی، خلیل بن احمد؛ العین، تحقیق دکتور مهدی مخزومی و دکتر ابراهیم السامری، نشر دار الهجره، چاپ دوم، 1410، قم.
11) قرآن کریم.
12)مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، موسسه وفا، بیروت ، چاپ دوم، 1403ق.
13) مسعودی، علی بن حسین؛ مروج الذهب، نشرکتاب، تهران، 1356.
14)مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1376.
15)مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، زیر نظر گروه محققان، تهران، دارالکتاب الاسلامیه،1377ش.
پی نوشت:
[1] - برخی از این ویژگیها عبارتند از: خصوصیات شخصی پیامبر، مضمون دعوت و کلام او، ابزاری که از آنها استفاده میکند و کسانی که به او ایمان اوردهاند.
[2] - چون اگر پیامبری دروغگو باشد نمیتوان به او اعتماد کرد و این نقض غرض است.
[3] - المعجز هو الأمر الخارق للعادة المطابق للدعوى المقرون بالتحدی المتعذر على الخلق الاتیان بمثله (نکتالاعتقادیه، شیخ مفید، ص 35).
[4] - زیرا از آنجا که مردم توان مقابله با معجزه را ندارند؛ و از طرفی معجزه دال بر صداقت است؛ چنانچه خداوند با دادن معجزه به دست دروغگو؛ او را تایید کند، مردم را در بیراهه انداخته است.
[5] - المحاضرات فی الالهیات، ص259 و 260.
[6] . اشکالات نویسنده مقاله با علامت (•) و نقد این اشکالات با علامت (P) مشخص شده است.
[7] - وقتی بحث در نبوت یک پیامبر خاص میشود مانند محمد(ص)، فرض بحث بر این است که اصل نبوت پذیرفته شده است و الا چنانچه کسی اصل نبوت و به دنبال آن نبوت محمد را نپذیرد، باید بحث را به گونه دیگری مطرح نمود.
[8] - رجوع شود به سوره شعراء، آیات 212-210 و 223- 221.
[9] - المیزان، ج15، ص 464.
[10] - نگویید گزارش تاریخ از این احتجاجات و گرایشها اعتبار ندارد؛ زیرا عقلا به چنین گزارشهایی اعتماد میکنند و بارها گفته شد که گزارش متواتر و علمآور قابل اعتماد است و الا بخش عظیمی از علم تعطیل میشود.
[11] - الامامه و التبصره، ص 139. عیون اخبار الرضا، ج2، ص141 و التوحید، ص420 و الاحتجاج، ج2، ص201 و بحارالانوار، ج10، ص301.
[12] - تاریخ طبری، ج2، ص 42 و بحارالانوار، ج15، ص 369 و حلیه الابرار، ج1، ص43 و مروج الذهب، ج1، ص399.
[13] - نحوه دلالت این بشارت بر پیامبر اسلام در کتب کلامی آمده است. رجوع شود به: الاهیات، ص426-424.
[14] - بنابر بعضی گزارشها تا اوایل قرن 18 نیز در همه کتابهای مقدس موجود بوده است، ولی بعداً از بسیاری از آنها حذف شده است.
[15] - گفته شد که اگر خدا اراده کند قطعا این بشارتها مصون خواهند و احتمال تحریف از سوی ما در این اراده الهی اثر گذار نخواهد بود.
[16] - رجوع شود به: تفسیر المیزان، ج1، ص 87-86 و محاضرات فی الالهیات، ص260.
[17] - البته باید توجه داشت گاهی با توجه به قراین، کذببودن ادعای یک مدعی کشف میشود؛ مثلا وقتی که با دلیل قطعی میدانیم که محمد(ص) آخرین پیامبر خداست، هر کس بعد از او ادعای نبوت کند و معجزه ارائه دهد قطعا نمیتواند پیامبر باشد.
[18] - قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی آن یاتوا بمثل هذا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا (اسراء، آیه88).
[19] . سوره بقره، آیه 118.
[20] - گفته شده که خدا خود قابلیت این فیض را به همه عطا مینماید. باید گفت خداوند، با اموری مثل طبیعت، فطرت، عقل و نیز بوسیله پیامبرانش؛ با انسانها سخن گفته؛ ولی صرف بر خورداری از این فیض کافی نیست، بلکه بهرهبرداری از این فیض مهم است که به اختیار خود بشر است و الا سر از جبر در میآورد.
[21] - المیزان و تفسیر نمونه، ذیل آیه شریفه با تلخیص.
[22] - المیزان، ذیل آیه شریفه و تفسیر نمونه، ذیل آیه شریفه. با تلخیص.
[23] . سوره بقره، آیه 145.
[24] - قرآن در ضمن آیه ششم سوره صف به این موضوع اشاره کرده است.
[25] - در قرآن آیه 146بقره و 20 انعام به این موضوع اشاره کرده است.
[26] - فراموش نشود از نظر منطقی با توجه به اینکه اشکال بر آیات قرآن است، بحث نیز باید با مبانی قرآنی پیش برود.
[27] - قرآن در آیه 88 سوره اسراء ادعای همآورد طلبی کرده است.
[28] - المیزان و تفسیر نمونه ذیل آیه شریفه با تلخیص.
[29] . سوره انعام، آیه 37.
[30] - گفتهاند پروردگار او؛ نگفتهاند پروردگارمان یا پروردگار عالم.
نظر خود را بنویسید! منبع: سایت پژوهه؛ http://pajoohe.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%C2%AB%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%C2%BB1__a-36182.aspx