eitaa logo
حقیقت مسیحیت صهیونیست
329 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
76 فایل
بررسی و نقد اخبار، شبهات ،آثار و مفاهیم مرتبط با دین مسیحیت و یهودیت و رفتار پیروان این دو دین و حوادث و رخدادهای مهم کشورهای مسیحی نشین و رژیم اشغالگر صهیونیستی با حضور اساتید مجرب ادیان.
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ کابالا و مسیح‌گرایی اروپایی 1️⃣ از نیمه دوّم سده 15، کابالیست‌های یهودی به تدوین برخی رساله‌های کابالی منطبق با زبان و فرهنگ دست زدند. این رساله‌ها در ایتالیا و به‌ویژه در کانون فرهنگی خاندان مدیچی در فلورانس بسیار مؤثر بود. به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود محافل فرهنگی عمیقاً باور کردند که در رساله‌های کابالی به منابع اصیل و دست اوّل رازهای کهن هستی دست یافته‌اند؛ رساله‌های گمشده‌ای که اینک پدیدار شده و به کمک آن نه تنها می‌توان به اسرار نوشته‌های افلاطون و سایر متفکرین یونان باستان پی برد، بلکه رازهای مسیحیت را نیز می‌توان شناخت! 2️⃣ در سده‌های 16 و 17 فرقه در تمامی مراکز مهم قاره اروپا گسترده شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم این گسترش را به قدرت خلاقه، نیروی معنوی و توانمندی روانی (مارانوها) نسبت می‌دهند. بدین‌سان، مکتب کابالا به نیروی متنفّذ سیاسی در میان مسیحیان بدل شد که بر آرمان‌های مسیحایی و صلیبی جدید دامن می‌زد و طلوع قریب‌الوقوع دولت جهانی اروپاییان را نوید می‌داد. به تأثیر از این موج، بسیاری از متفکران اروپایی به این نتیجه رسیدند که باید آرمان را با مفاهیم رازآمیز شناخت و تنها منبع معتبر برای این شناخت «رساله‌های کابالی» است! 3️⃣ جووانی‌پیکو‌ دلا‌ میراندولا از نامدار‌ترین و مؤثرترین چهره‌های فکری رنسانس، به‌عنوان «پدر مسیحی» شناخته می‌شود. وی از بنیان‌گذاران دانش شرق‌شناسی اروپا نیز به‌شمار می‌رود. این به‌دلیل پیوند پیکو با گروهی از است که در پیرامون او حضور داشتند. به‌دلیل این پیوندها، پیکو به نخستین چهره‌ فرهنگی اروپا بدل شد که به «دانش رازآمیز یهود» و رساله‌های کابالی شیفتگی داشت. مهم‌ترین اقدام پیکو ارائه 900 تز به علمای دینی مسیحی در شهر رم در سال 1486 بود. یکی از این تزها چنین است: «هیچ علمی چون و کابالا حقانیت مسیح را بر ما ثابت نمی‌کند.» ادعاها و تبلیغات او در جلب توجه مسیحیان به مکتب کابالا بسیار مؤثر بود و رساله‌هایی که دوستان یهودی او، به لاتین ترجمه کردند به منبع تغذیه فکری بدل شد. 4️⃣ پس از پیکو، یوهانس روشلین، عبری‌شناس نامدار دربار فردریک سوّم، در ترویج کابالا در محافل فکری مسیحیان نقشی برجسته داشت. روشلین در سال 1490 در ایتالیا با پیکو دیدار کرد و تحت تأثیر او به کابالا علاقمند شد. در همین زمان، ، یهودی مسیحی شده و پزشک دربار امپراتور ماکزیمیلیان نیز به نگارش کتاب‌هایی در زمینه کابالا اشتغال داشت! نوشته‌های پیکو و روشلین، به‌عنوان دو شخصیت درجه اوّل فرهنگی اروپای آن روز، تأثیر عمیقی بر جای نهاد و توجه محافل اشرافی و فرهنگی اروپا را به این طریقت‌جادویی نوظهور جلب کرد. 5️⃣ در نیمه دوّم سده 16، عقاید رازآمیز کابالی چنان در محافل مسیحی جاذبه داشت که حتی برخی شخصیت‌های مهم دینی مسیحی در آثار خود به تکرار مضامین و مفاهیم کابالی پرداختند. در این زمان، کتاب زوهر به اثری نامدار بدل شد و ارجاع به آن رواج فراوان یافت. سرانجام، کار بدان‌جا کشید که گیوم پاستل فرانسوی، یکی از شخصیت‌های متنفذ رنسانس، به ترجمه و انتشار کتاب زوهر به لاتین دست زد و به همراه آن شرح مفصل خود را نیز انتشار داد. این در حالی است که ترجمه عبری زوهر هنوز منتشر نشده بود! عبدالله شهبازی 🌐 @adyan8
✡️ کابالا و مسیح‌گرایی اروپایی 1️⃣ از نیمه دوّم سده 15، کابالیست‌های یهودی به تدوین برخی رساله‌های کابالی منطبق با زبان و فرهنگ مسیحیان دست زدند. این رساله‌ها در ایتالیا و به‌ویژه در کانون فرهنگی در فلورانس بسیار مؤثر بود. به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود محافل فرهنگی عمیقاً باور کردند که در رساله‌های کابالی به منابع اصیل و دست اوّل رازهای کهن هستی دست یافته‌اند؛ رساله‌های گمشده‌ای که اینک پدیدار شده و به کمک آن نه تنها می‌توان به اسرار نوشته‌های افلاطون و سایر متفکرین یونان باستان پی برد، بلکه رازهای مسیحیت را نیز می‌توان شناخت! 2️⃣ در سده‌های 16 و 17 فرقه در تمامی مراکز مهم قاره اروپا گسترده شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم این گسترش را به قدرت خلاقه، نیروی معنوی و توانمندی روانی (مارانوها) نسبت می‌دهند. بدین‌سان، مکتب کابالا به نیروی متنفّذ سیاسی در میان مسیحیان بدل شد که بر آرمان‌های مسیحایی و صلیبی جدید دامن می‌زد و طلوع قریب‌الوقوع دولت جهانی اروپاییان را نوید می‌داد. به تأثیر از این موج، بسیاری از متفکران اروپایی به این نتیجه رسیدند که باید آرمان را با مفاهیم رازآمیز شناخت و تنها منبع معتبر برای این شناخت «رساله‌های کابالی» است! 3️⃣ از نامدار‌ترین و مؤثرترین چهره‌های فکری رنسانس، به‌عنوان «پدر مسیحی» شناخته می‌شود. وی از بنیان‌گذاران دانش شرق‌شناسی اروپا نیز به‌شمار می‌رود. این به‌دلیل پیوند پیکو با گروهی از است که در پیرامون او حضور داشتند. به‌دلیل این پیوندها، پیکو به نخستین چهره‌ فرهنگی اروپا بدل شد که به «دانش رازآمیز یهود» و رساله‌های کابالی شیفتگی داشت. مهم‌ترین اقدام پیکو ارائه 900 تز به علمای دینی مسیحی در شهر رم در سال 1486 بود. یکی از این تزها چنین است: «هیچ علمی چون و کابالا حقانیت مسیح را بر ما ثابت نمی‌کند.» ادعاها و تبلیغات او در جلب توجه مسیحیان به مکتب کابالا بسیار مؤثر بود و رساله‌هایی که دوستان یهودی او، به لاتین ترجمه کردند به منبع تغذیه فکری بدل شد. 4️⃣ پس از پیکو، ، عبری‌شناس نامدار دربار فردریک سوّم، در ترویج کابالا در محافل فکری مسیحیان نقشی برجسته داشت. روشلین در سال 1490 در ایتالیا با پیکو دیدار کرد و تحت تأثیر او به کابالا علاقمند شد. در همین زمان، ، یهودی مسیحی شده و پزشک دربار امپراتور ماکزیمیلیان نیز به نگارش کتاب‌هایی در زمینه کابالا اشتغال داشت! نوشته‌های پیکو و روشلین، به‌عنوان دو شخصیت درجه اوّل فرهنگی اروپای آن روز، تأثیر عمیقی بر جای نهاد و توجه محافل اشرافی و فرهنگی اروپا را به این نوظهور جلب کرد. 5️⃣ در نیمه دوّم سده 16، عقاید رازآمیز کابالی چنان در محافل مسیحی جاذبه داشت که حتی برخی شخصیت‌های مهم دینی مسیحی در آثار خود به تکرار مضامین و مفاهیم کابالی پرداختند. در این زمان، به اثری نامدار بدل شد و ارجاع به آن رواج فراوان یافت. سرانجام، کار بدان‌جا کشید که گیوم پاستل فرانسوی، یکی از شخصیت‌های متنفذ رنسانس، به ترجمه و انتشار کتاب زوهر به لاتین دست زد و به همراه آن شرح مفصل خود را نیز انتشار داد. این در حالی است که ترجمه عبری زوهر هنوز منتشر نشده بود! ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
تمدن شیطانی برخواسته از اندیشه های انحرافی در یهودیت و مسیحیت (١) ☠️ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب 1️⃣ در سال ٣٩۵م (که اینک به آیین مسیحیت درآمده بود) با همان الگوی تکراری میان مردمی که نام دینی الهی را بر خود برمی‌گزینند، به دو پاره‌ی غربی و شرقی تجزیه شد. در سال ۴٧۶م مورد تاخت و تاز اقوام ابتدایی و مهاجمی چون ژرمن‌ها، مجارها و فرانک‌ها قرار گرفت که همگی نیاکان کشورهای امروزی اروپا هستند. 2️⃣ فاصلهٔ میان سال ٣١٣م که در آن کنستانتین، امپراتور روم، با صدور ، تساهل رسمی نسبت به مسیحیت را اعلام کرد، سال ٣٣٧م که در آن در بستر مرگ به عیسی مسیح ایمان آورد، و سرانجام سال ٣٨١م که در آن امپراتور تئودوسیوس گام نهایی را برداشت و مسیحیت را دین رسمی امپراتوری خواند، با این دو تاریخ (یعنی: ٣٩۵ و ۴٧۶) از لحاظ تمدنی بسیار اندک است و نشان می دهد که حتی تحمل استقرار رسمی دینی ولو تحریف‌شده را در اروپا نداشت و مقدمات حمله به آن را فراهم نموده است. 3️⃣ در نتیجهٔ این حملات شهر رم سقوط کرد و جلوه‌های تمدنی روم چون شهرنشینی، تجارت و دانش نیز برای مدت‌ها به فراموشی سپرده شد. این آغازِ دورانی بود که در مقابل (که دوران تمدن‌های یونان و روم باستان را در بر می‌گیرد) و پس از رنسانس، دورهٔ نام گرفت. این نوع نام‌گذاری متأسفانه را نقطهٔ محوریِ تحلیلِ تاریخ تمدن قرار داد. 4️⃣ از آن‌جا که عمدهٔ تاریخ‌نگاری‌ها و تحریفات آن مربوط به پس از این دوره می‌باشد، این تصور قالبی به شکلی جداناشدنی به‌عنوان یکی از باورهای جدی مردم جهان در آمد. بر اساس این باور، هر آن‌چه که در دورهٔ قرون وسطی شکل گرفته (از جمله و کلیسا به‌عنوان مهمترین ممیّزهٔ آن) ابتدایی، عقب‌مانده و منفور است و تمدن واقعیِ بشر مربوط به دوران پس از این روزهای تاریک است که از حاکمیت دین خلاص شد و به‌سوی حرکت نمود! ✍️ دکتر محمدهادی همایون
تمدن شیطان برخواسته از اندیشه های انحرافی یهودیت و مسیحیت(٢) ☠️ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب 1️⃣ اما از این حملات مصون ماند و آنچه پس از این در تاریخ به‌نام روم مشهور است، این بخش شرقی از آن است که تا شروع به حیات خود ادامه داد. در بخش غربی که فئودال‌ها و شوالیه‌ها به حاکمیت رسیده بودند، جریان علم و دانش و تمدن‌سازی به شکلی ضعیف و نه مشابه آنچه در سرزمین‌های اسلامی اتفاق افتاد، تنها در کلیسا پی‌گیری می‌شد. این ایفای نقش مهم در حفظ علم و دانش در آن شرایط بحرانی، بعدها به عنوان “انحصاری کردنِ دانش” اتهامی جدی متوجه کلیسا نمود. 2️⃣ ادبیات، فلسفه، منطق، ریاضیات، و نجوم، مواد درسی و علمی دیرهای راهبان مسیحی بود که اختصاص به امر آموزش داشت. در این دیرها ظاهراً برخلاف آنچه در گسترش یافت، خبری از نبود. همین امر، اندک اندک منجر به دورشدن کلیسا از مردم و فراهم شدن زمینه شکل‌گیری شد. 3️⃣ امور به شکل متمرکز و زیر نظر از طریق سراسقف‌ها که بر تمامی کلیساهای یک کشور نظارت داشتند، و جدا از حاکمیت فئودال‌ها اداره می‌شد. فئودال‌ها حق دخالت در امور کلیسا را نداشتند و این امر در طول زمان قدرت زیادی برای پاپ و کلیسا ایجاد نمود. 4️⃣ از لحاظ سیاسی و اجتماعی نیز ساکن‌شدن این اقوام همراه با مسیحی‌شدن آنان صورت گرفت. پادشاه فرانک‌ها که بزرگترین پادشاه اروپا در نیمه نخست دانسته شده، با همراهی پاپ، مسیحیت را در اروپا گسترش داد. پس از شارلمانی از استمرار الگوی قدرت او جلوگیری شد و در شرق اروپا روس‌ها و مجارها و در غرب آن انگل‌ها و ساکسون‌ها در بریتانیا، فِن‌ها در فنلاند و دَن‌ها در دانمارک مستقر شدند. ✍️ دکتر محمدهادی همایون
تمدن شیطان بر خواسته از ندیشه های انحرافی یهودیت و مسیحیت3 ☠️ رنسانس: آغاز تمدن شیطانی غرب 1️⃣ در جریان و تحولات پس از آن، شهرنشینی مجدداً احیا شد و سبب تضعیف فئودالیسم و قدرت فئودال‌ها شد. اندک اندک نقشهٔ جدید اروپا برای انجام مأموریت تازه در حال شکل‌گیری بود. 2️⃣ با اخذ مالیات از فئودال‌ها و مراجعهٔ آنان به بازرگانان و (که شغل مورد علاقه بود) اقتصاد شهرنشینی با غلبه بر اقتصاد فئودالی در دست این گروه متمرکز شد. پادشاهان در مقابل فئودال‌ها قدرت یافتند و با برقراری حکومت مقتدر مرکزی، امر تجارت را تسهیل نمودند. افزایش قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی پادشاهان موجب دخالت آنان در امور کلیسا و محدود شدن قدرت شد. 3️⃣ در این احوال که کشورهای انگلستان، فرانسه، اسپانیا، آلمان و روسیه در حال شکل‌گیری بود، وضعیتی متفاوت در به چشم می‌خورد. این کشور بنا بود کانون اصلی باشد. لذا در حالی که شهرها و بنادر شمالی این سرزمین (که پایگاه اصلی بود) از طریق تجارت، ثروت بسیاری را کسب نموده و خود را نیز از سلطهٔ دستگاه پاپ و امپراتوری مقدس روم (آلمان) خارج ساخته بودند، هیچ حکومت مرکزی‌ای در این سرزمین شکل نگرفت! 4️⃣ با جنگ‌های صلیبی و فتح قسطنطنیه، دانشمندان و هنرمندانِ به این کانون اصلی فرار کرده و در آنجا با استفاده از آموزه‌های دین‌گریز و شیطانی و دستاوردهای تمدنی اسلامی، به بنای تمدنی جدید پرداختند. این اتفاق نخست در عرصه هنر و سپس در عرصه ادبیات، فلسفه، اخلاق و دانش و به‌ویژه راهبری شد. ✍️ دکتر محمدهادی همایون
تمدن شیطان برخواسته از اندیشه های انحرافی یهودیت و مسیحیت (۴) 1️⃣ محور تحولات در غرب، و در مقابل حاکمیت خداوند و الزامات بود، که از روز نخست مأموریت انبیا بود و شیطان در مقابل آن ایستاد. در قرآن کریم این باور به نسبت داده شده، آنجا که می‌فرماید: 🕋 و یهود گفتند: «دست (قدرت) خدا بسته است.»...و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، می‌بخشد!... و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش می‌کنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.‌ (مائده : 64) 2️⃣ یهودیان معتقد بودند که خداوند تنها انسان را خلق کرده و پس از آفرینش، امور او را به خودش واگذار کرده است، لذا توان دخالت در زندگی انسان را -العیاذ بالله ندارد! 3️⃣ در عرصهٔ علوم نیز، از ریشه‌ها و مبانی عمیق فلسفی و حِکمی خود در جدا شد و تنها استوار بر حسّ و تجربه به انکار تمامی راه‌های دیگرِ شناخت پرداخت. این ویژگی ماده‌گرایانه که از و توجه او به مادهٔ خلقتش سرچشمه می‌گیرد نیز در قرآن کریم به یهودیان نسبت داده شده، آنجا که می‌فرماید: 🕋 اهل کتاب از تو می‌خواهند کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی؛ (در حالی که این یک بهانه است؛) آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند، و گفتند: «خدا را آشکارا به ما نشان ده!» ...سپس گوساله (سامری) را، پس از آن همه دلایل روشن که برای آنها آمد، (به خدایی) انتخاب کردند... (نساء : 153) 4️⃣ یهودیان از موسی (ع) خواستند که خداوند را با چشم سر به آنها نشان دهد. اینان یا باور نداشتند که ورای حس و تجربه راه‌های دیگری نیز برای شناخت وجود دارد و یا برای گمراه‌نمودنِ مردم به چنین ترفندی متوسّل شده بودند. تاریخ در مراحل بعد فرض دوم را اثبات نمود. جداشدن دانش از لایه‌های عمیق‌تر خویش و حاکمیت (Positivism) از بزرگ‌ترین خسارت‌های تمدن غرب بود. 5️⃣ نکته جالب این است که در کنار مادی و دنیوی بودنِ بن‌مایهٔ هنر، فلسفه و علم دورهٔ ، که ویژگی اصلی فلسفه‌ی یهودیتِ تحریف‌شده است، شخصیت‌های اصلی این مقطع نیز اکثراً هستند. ✍️ دکتر محمدهادی همایون
تمدن شیطان برخواسته از اندیشه های انحرافی یهودیتو مسیحیت 5 1️⃣ در ادامه، نظام علمی جدید با هر وسیلهٔ ممکن و حتی با توسل به که ویژهٔ این تمدن است، به استقرار خود پرداخت و رقبای قدرتمند را از صحنه به در کرد. 2️⃣ فایرابند در کتاب خود تحت عنوان “فعالیت‌های علمی گالیله در جانشینی تئوری کپرنیک به‌جای تئوری بطلمیوس” موردی را نقل می‌کند که طی آن نه برای "نظریه علمی" خویش، بلکه برای "غوغایی سیاسی" که پیرامون آن به‌راه انداخته بود، محاکمه می‌شود. در حالی‌که این جریان در تاریخ برای ما به‌عنوان یکی از شواهد اِعمال و نقل می‌شود!! 3️⃣ از جمله اتفاقات مهم دیگر در دورهٔ رنسانس اختراع دستگاه چاپ توسط یوهان گوتنبرگ است. این اختراع تنها دو سال پس از فتح قسطنطنیه در سال ١۴۵۵م به‌وقوع پیوست و از آن پس، نخستین کتاب چاپی که به نسخه “کتاب مقدس گوتنبرگ” معروف است، سرآغاز گسترش فن چاپ در سراسر اروپای غربی شد. 4️⃣ بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که این مورد نیز مانند بسیاری از علوم و اختراعات که به نفع در تاریخ مصادره شد، مربوط به دوره‌های پیشین است. اندکی پس از سال ١٧۵م، وقتی کاغذ را به‌صورت مطلوبی درآوردند، شروع به استفاده از دستگاه چاپ با قالب‌های چوبی کردند. یک قرن پیش از گوتنبرگ از قالب‌های فلزی در چاپ استفاده کردند. در و نیز در اواخر قرن هفتم هجری (١٣م) مسلمانان در اوج برخورداری از صنعت کاغذسازی با صنعت چاپ نیز آشنا بودند. گوتنبرگ نیز تحولاتی در این صنعت به‌وجود آورد و تمدن غوغاسالار غرب، سکّه‌ی این اختراع مهم را به نام او زد! 5️⃣ چاپ سرآغاز تحولات مهمی شد که بر اساس آن می‌توان این اختراع را یکی از ارکان مهم رنسانس و شکل‌گیری تمدن جدید دانست. از سویی نحوه عمل در چاپ و تولید محصولات مشابه ماشینی در تعداد زیاد، سرآغازی شد برای و شکل‌گیری خط تولید، و از سویی دیگر با چاپ کتاب در تعداد زیاد، “رسانه‌های توده” (که به اشتباه رسانه‌های جمعی خوانده می‌شوند) یکی پس از دیگری متولد شدند. 6️⃣ ظهور رسانه‌های توده از روزنامه و مجله گرفته تا رادیو و تلویزیون و ، یکی از مهمترین عواملی بود که در دوره‌های بعد شکل‌گیری “فرهنگ توده” و “جامعه توده” را سبب شد که همه سر در ریشه واحدی داشتند. این تمدن از روز نخست سرنوشت خود را با گره زد و فناوری‌های ارتباطی از همان روز به خدمت اشاعهٔ تمدن غرب درآمدند. ✍️ دکتر محمدهادی همایون
تمدن شیطان برخواستهخ از اندیشه های انحرافی یهودیت و مسیحیت (۶) 1️⃣ اطلاعات جغرافیایی مسلمانان را در اختیار اروپاییان قرار داد. در زمان اوج‌گیری قدرت امپراتوری عثمانی که امکان تجارت بین‌الملل را از طریق خشکی محدود می‌کرد، و در راستای تهیه مقدمات و ایجاد تمدن جدید، سفرهای دریایی اروپاییان آغاز شد. کانون این سفرها ایتالیا، اسپانیا و پرتغال بود، درست همان سرزمین‌هایی که بیشترین ارتباط را با مسلمانان داشتند و در عین حال مرکز قدرت به‌شمار می‌آمدند. 2️⃣ در ایتالیا از ونیز به غرب آسیا آمد و با عبور از ایران به چین رفت. وی سپس از طریق اقیانوس هند دوباره به ونیز بازگشت. [اندیشکده: ادعای برخی سفرهای مارکوپولو امروزه توسط محققان بسیاری رد شده است.] پنج قرن پیش از وی یک سیّاح مسلمان به‌نام از چین دیدن کرده و مشاهدات خود را به نگارش درآورده بود. 3️⃣ در پرتغال در سال ١۴٨٧م دماغه امیدنیک را در جنوبی‌ترین نقطه آفریقا دور زد و وارد اقیانوس هند شد. این در حالی بود که در حدود سال ۴٠٠ قمری یک دریانورد مسلمان به سواحل آفریقای جنوبی رسیده بود. پس از دیاز، دریانورد مشهور پرتغالی در سال ١۴٩٧ سراسر اقیانوس هند را گشت و راه‌های هند، اندونزی و خلیج فارس را یافت. در سفر او کلیه راهنماها، نقشه‌خوان‌ها و مترجمان، بودند. 4️⃣ اما دریانوردان اسپانیایی به‌جای دور زدن آفریقا و حرکت به سمت شرق، متوجه غرب شدند. توجیه ظاهری این اقدام، دور زدن زمین و رسیدن به هندوستان بود. این در حالی بود که حائل بودن سواحل چین و ژاپن میان سرزمین آنان و هندوستان برای ایشان امر ناآشنایی نبود. نخستین دریانوردی که وارد قاره آمریکا شد و به‌اصطلاح اروپاییان آنجا را کشف! کرد بود. وی ظاهراً یک مسیحی بود که توانست شاه اسپانیا و ملکه ایزابلا را تشویق کند تا هزینه سفر اکتشافی او را برای رسیدن به هند از سمت غرب تأمین کند. 5️⃣ اما واقعیت در مورد این شخصیت چیز دیگری است. پژوهشگران موارد بسیاری را برشمردند که اثبات می‌کند او یک به ظاهر كُنوِرسو (تغییر کیش داده) و از نسل بود. وی که نام اصلی‌اش «جان کولُن» بود. او که عهد عتیق را حفظ بود با حمایت یهودیانِ [یهودیان مخفی] که یهودیانِ به‌ظاهر مسیحیِ اسپانیا بودند، عازم این سفر شد. 6️⃣ این نخستین ساکنان آمریکای پس از اشغال بودند. وی علیرغم پنهان نمودن جنبه‌های مهمی از اهداف این سفر، به‌دست آوردن طلای کافی برای برپایی مجدد را به‌عنوان هدف خود از این اقدام بیان کرده است. ✍️ دکتر محمدهادی همایون
تمدن شیطان برخواسته از اندیشه های انحرافی یهودیت و مسیحیت(٨) 1️⃣ گفتیم که استقلال و قدرت در جوامع فئودالی اروپا در قرون وسطی، مانعی بزرگ بر سر راه طراحان محسوب می‌شد. از آن‌جا که در جوامع دینی نمی‌توان با صراحت، دینِ مستقر را براندازی نمود، همیشه بهترین راه، ایجاد در آن دین بوده است. در مورد مسیحیت در آستانهٔ رنسانس چنین اتفاقی افتاد. 2️⃣ پس از آن‌که در قالب یک بار پیش از این با ایجاد ، این دین الهی را به انحراف کشانده بود، اینک زمان آن رسیده بود که برای هرچه نزدیک‌تر کردنِ آن با یهودیتی که خود نیز پیش از این شده بود، اقدامی اساسی صورت گیرد. 3️⃣ پس از آن که اروپا در طی چند دهه شاهد گسترش اعتراضات علیه پاپ و دستگاه کلیسا شد، سرانجام کشیشی آلمانی به نام مخالفت وسیعی را علیه کاتولیسیسم سازماندهی کرد و موفق شد تا نهضتی را بر مبنای جدایی و انشعاب در دین مسیحیت (که به‌سبب ماهیت اعتراض‌آمیز آن خوانده شد) رهبری کند. پاپ اگرچه لوتر را تکفیر کرد، اما فرمان او به امپراتور برای مقابله با لوتر، در سال ١۵٢٠م در آتش افکنده شد، و این‌چنین از پاپ و کلیسا تقدّس‌زدایی شد. کتاب معروف لوتر با عنوان "عیسی مسیح یک یهودی زاده شد" در سال ١۵٢٣ انتشار یافت. 4️⃣ لوتر که به آشنایی کامل داشت، در کتاب و عقاید خویش به‌شدت مقیّد به دفاع از و ترویج اعتقادات آنان بود. او اعلام داشت: 👈 حامل برترین خون‌ها در رگ‌های خود هستند. روح‌القدس به‌واسطه آنها کتاب مقدس را به اقصی نقاط دنیا برد. آنها فرزندان خدایند. ما در مقایسه با آنها بیگانه‌ایم. همان‌طور که در داستان "زن کنعانی" آورده شده است، ما همچون سگانی هستیم که از خرده نان‌های بر زمین ریخته‌ی اربابان خود ارتزاق می‌کنیم. ✍️ دکتر محمدهادی همایون
🎭 نمایش مسیحی و ریشه‌های شیطانی دانش مدرن 🔻احتمالا نماد معروف نمایش را دیده باشید .نقابی با دو رو. یکی خندان و دیگری گریان. یکی خیر و دیگری شر. به باور اندیشمندان غرب مسیحی جهان صحنه بزرگ نمایشی است که در آن انسان مدام با دو فاکتور اصلی و اساسی حیات دست و پنجه نرم می‌کند. یکی غم که گاه با گریه همراه است و دیگری شادی که گاه با خنده همراه است. در حقیقت غم و شادی تبلور دو نیروی معارض جهان یعنی خیر و شر است. اصالت مسیحی خیر و شر، ریشه ای باستانی دارد که در مسیحیت و هنرهای مسیحی نیز جایگاه خود را تثبیت کرده است و در عرصه های مختلف فرهنگ، که در هنر و تفکر مسیحی به نمایش گذاشته شده است. به باور غرب مسیحی هر نمایشی نمایشنامه و سناریو نویس و کارگردانی نیاز دارد. زندگی و حیات و هستی از ابتدای خلقت نمایشی از پیش طراحی شده است و انسانها بازیگران این نمایشند که یا در قطب خیر می غلطند یا در قطب شر. یا خدای خیر غلبه دارد یا خدای شر. هنر غرب مدرن این است که با رونوشت از این نمایش الهی نمایش مطلوب خود و تفسیر خود را از فلسفه هستی و حیات ارایه میدهد. در غرب نمایش تقلیدی انسانی از خلقت است و انسان غربی تلاش میکند نمایش خود را بر جهان و کارگردان آن تحمیل کند. 🔻زمانی کلیسا تلاش میکرد با سانسور عهد عتیق خداوند را قهرمان قهار جنگ خیر و شر معرفی کن اما این سد را شکست و با ترجمه عهد عتیق جهانی جدید به روی غرب مسیحی گشود. در این جهان روایت یهودی غلبه دارد و خداوند دشمن دانش و شیطان دلسوز اوست. چرا که پس از و سقوط خداوند از عرش بر فرش انسان تلاش میکند از سقوط انسان از بهشت سقوط خدا را جایگزین کند. کلیسا دیدگاهش از علم و عالم با دانش غیر الهیاتی مسیحی سقوط کرد و با آن خط سیر سقوط خداوند و دین آغاز شد. سیب گاز زده را بهترین جلوه این سقوط باید دانست که مسیحیت قرن‌ها کورکورانه مردم مسیحی را به تعبد در برابر آن دعوت کرده بود. خدایی نعوذابالله حسود و حقیر که در رقابت با شیطان شکست میخورد چون از اینکه انسان فانی از سیب معرفت بخورد و ابدی شود رشک میبرد! الهیات مسیحی در دفاع از خداوند از تفسیر و تحریف شدن از و شکست خورد و نتیجه آن شد که امروز شیطان شرور به قهرمان نمایش خیر و شر تبدیل شده و دلسوز جهان و انسان معرفی می شود. 🔻﷼پروتستانیزم با گشودن درهای کتاب تحریف شده عهد عتیق به روی مسیحیان و باز شدن پای یهودیان و ها به تفسیر عهد عتیق درهای فتنه را نه تنها به روی مسیحیت که به روی جهان گشود. گویی شیطان که قرن‌ها پشت دربهای و کتاب مقدس محبوس شده بود به ناگاه زنجیر پاره کرد و با کمک یهود جهان را به جولانگاه و تاخت و تاز افکار و اندیشه های نویی قرار داد که در ظاهر با گاز زدن سیب دانش تجربی و غیر دینی بهشت و پیشرفت را به روی ملتهای غربی باز میکرد اما در واقع انسان متمدن غربی را به سوی جهنم خدا ناباوری هدایت میکرد. چرا که در غرب این باور جا افتاد که خداوند در حسود است و دشمن دانش و معرفت کلیسا نیز به عنوان نماینده خدا روی زمین با دانش بشری چنین معامله کرده بود. به همین دلیل می بینیم دانش و فناوری در غرب هرچه پیشرفت میکند عناد انسان غربی در برابر خداوند بیشتر می‌شود چرا که تصور میکند انسان به دانش تجربی و بشری و به قدرتی خدایی دست یافته که خداوند نیز از آن می ترسد! داستان بسیاری از فیلم‌های سینمایی آمریکایی همین است. غرب با تمام وجود باور کرده است که با تصرف عرصه های دانش توانسته است رمز شکست خداوند را پیدا کند و هر چه باور به این خدا بیشتر لجاجت و عناد غرب نیز بیشتر چرا که ترس آن دارند با قدرت گرفتن آن خدای ادیان ابراهیمی بازهم انسان غربی سروری و جایگاه خدایی خود را از دست خواهد داد. 🔻خطای در عناد با دانش تجربی ریشه در کتاب مقدس دارد و همین قداست دشمنی خداوند با دانش و معرفت بشری به الگویی برای غرب تبدیل شده است و که رمز موفقیت در فتح جهان دانش را در گرو دین زدایی و خدا زدایی از همه عرصه های زندگی بشری می بیند و البته ابلیس نیز در این میان توانسته است این جایگاه خالی خدا را در غرب تصرف کند و خود را همان خدای دلسوز علم و دانش بشری جلوه دهد. این اندیشه شیطانی که ابلیس راهنمای آدم و هوا به درخت سیب معرفت و دانش بوده است بارها و بارها در فیلمها و سریال های غربی به نمایش در آمده است و حتی حکم بر الوهیت شیطان نیز صادر کرده اند!
✡️ طرح برپایی اسرائیل از عصر رنسانس (١) 1⃣ به گواهی تاریخ و مستندات منابع غربی، سردمداران و بانیان و معاریف و جنبش و نهضت به‌اصطلاح ، در اوج نوشتن کتب عقل‌گرایانهٔ خویش و تدوین اولین اعلامیهٔ حقوق شهروندی و برابری و برادری انسان‌ها، هیچ‌گاه نتوانستند اندیشه‌های خویش را پنهان نموده و ناگزیر در همان مکتوبات به‌اصطلاح آزادی‌خواهانه نیز بدان اشاره نمودند! 2⃣ این نه به دلیل شرایط و فضای جاری و مصالح روز بود بلکه اساساً خاستگاه تاریخی و ایدئولوژیک این حضرات از تفکر و اندیشه‌ای نشأت می‌گرفت که از دیرباز ماهیتاً و و ضدّ بشر نشان می‌داد. 3⃣ عضویت اغلب سرکردگان به‌اصطلاح علم‌گرا و خردگرای جنبش روشنگری در تشکیلات مخوف به‌خوبی وابستگی فکری و ایدئولوژیک آنها را نشان می‌داد. 4⃣ امثال اسحاق نیوتن و فرانسیس بیکن و ژان ژاک روسو و جان میلتون و لئوناردو داوینچی و… همگی عضو انجمن فراماسونری «آکادمی علوم طبیعی سلطنتی بریتانیا» بودند که بعداً به تغییر نام داد. 5⃣ طُرفه آن‌که اغلب این افراد ظاهراً خردورز و اندیشمند و علم‌گرا، به‌شدت نژادپرست و به قائل بوده و طرفدار برپایی (چند قرن پیش از اعلام موجودیت آن) به‌شمار می آمدند. ✍️ نویسنده: سعید مستغاثی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: