رابرت #اسپنسر، سال 1962 در آمریکا و در خانوادهای با اصالت یونانی متولد شده است. پدر اسپنسر در دوران جنگ سرد در رادیو آمریکا کار میکرد. علیرغم عقاید کنونیاش اسپنسر همچون رئیس یهودی خود در پروژه اسلامهراسی، دیوید هورویتز، در دوران جوانی پیروی ایدئولوژیهای کمونیستی بود و بهخصوص به مائوئیستهای تندرو ارادت داشت.او در رشته مطالعات مسیحیت به تحصیل پرداخت و بعد از اخذ مدرک کارشناسی ارشد مدتی را بهعنوان معلم علوم دینی مسیحی در برونکس (Bronx) مشغول به کار شد. اسپنسر برای فعالیت علیه اسلام و نفرتپراکنی علیه مسلمین، چیزی که آن را «رفتار دولت امپراطوری اسلامی عثمانی با اجداد یونانی» خود مینامد، بهانه قرار میدهد. شاید از همین جاست که اسپنسر عضو گروهی است که برای «پاکسازی قومی سرزمین ترکیه از مسلمانان» فعالیت میکند!
هرچند اسپنسر در مورد اسلام بیسواد است؛ اما در سایه حمایتهای مالی صهیونیست یکی از پرکارترین نویسندگان علیه اسلام در آمریکا محسوب میشود. اسپنسر در نوشتهها و سخنرانیهایش اسلام را «رقیب اصلی» مذهب کاتولیک میداند که «معیوب»، «گمراه کننده»، «کذب مطلق» و «خطری برای صلح و آسایش دنیای غرب» است. فعالیتهای ضداسلامی اسپنسر در دو گروه کلی قابل بررسی است. پیش کشیدن مناقشات تاریخی و نقد تئوریک اسلام و نیز فعالیتهای عملی و تبلیغاتی علیه این دین آسمانی و پیروان آن.
#اسپنسر مطالعات رسمی و آکادمیک در مورد اسلام ندارد و هرچه درمورد اسلام مینویسد و میگوید بر اساس خواندههای شخصی اوست. ازهمینرو در نوشتههایش علیه اسلام بیمایگی عمیقی نمایان است. قلمداد کردن اقدامات فردی بهصورت ویژگی موروثی برای کل یک گروه، مطرح کردن افراطیترین عقاید و برگرفتهها از اسلام، که بین اکثریت مسلمین مطرودند؛ بهعنوان اصل و وجهه عمومی این دین، خلط کردن فرهنگهای بومی با مذهب، بازگویی نادرست و غلطانداز عقاید مستشرقین و توجیه دست بردن به اسلحه برای مقابله با مسلمانان بخشی از حملههای بهاصطلاح نظری او را تشکیل میدهند.همچنین او از تمامی ادعاهایی که بر پایه نظریه توطئه مطرح میشوند؛ بهطور مداوم حمایت میکند. وجود برنامههایی برای جهاد مخفی و ناآشکار در غرب، قصد دنیای اسلام برای عربیسازی و اسلامیسازی اروپا، ادعای بزرگنمایی مسلمانان در مورد جنگ بوسنی و عدموقوع نسلکشی در آن جنگ، اسلامیسازی خزنده آمریکا و نفوذ به کنگره آمریکا توسط جاسوسان مسلمان از جمله تئوریهای توطئهای است که توسط اسپنسر تبلیغ و شاخ و برگ داده میشود.
#اسپنسر یکی از اعضای تیم دورهگردی دیوید هوروویتز در دانشگاههای آمریکا در 2007 برای سخنرانی و تبلیغ علیه مسلمانان بود. او در کنفرانسهایی که توسط بنیادگرایان مسیحی، صهیونیستها و محافظهکاران سیاسی برگزار میشود؛ بهعنوان سخنران شرکت کرده به ژاژخایی و نفرت پراکنی علیه اسلام میپردازد. کلیساهای مسیحیان افراطی و کنیسههای یهودیان و همچنین مجامع دانشگاهی از جمله مکانهایی هستند که اسپنسر مرتباً در آنها حضور مییابد.
شبکههای تلویزیونی متعلق به مسیحیان صهیونیست و طرفداران اسرائیل همواره از اسپنسر برای شرکت در برنامههای نفرتپراکنی و جمعآوری کمک بهنفع اسرائیل دعوت میکنند. اسپنسر همچنین در دورههایی که توسط افبیآی برای اعضای خود جهت آشنایی با اسلام برگزار میکرد؛ شرکت داشت و ذهنیت نیروهای امنیتی آمریکا را در مورد اسلام تخریب میکرد. مناظره با مخالفان بخش دیگری از برنامههای اوست که از شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی عمدتاً طرفدار یهود پخش میشود.اسپنسر با استفاده از دلارهایی که هوروویتز در اختیار او قرار داد اقدام به راهاندازی سازمان و پایگاه اینترنتی "دیدهبان جهاد" برای نفرت پراکنی علیه اسلام کرده است. پایگاه اینترنتی دیدهبان جهاد در سال 2003 تأسیس شد و به انتشار هزاران مقاله و کتاب و خبر با هدف ایجاد نفرت از مسلمانان و اسلامهراسی در آمریکا و جهان دست زد. اسپنسر مدعی است در قالب این سازمان به ردگیری فعالیتهای ضدغربی آنچه «اسلام رادیکال» مینامد؛ میپردازد.
«مارسیا هرمانسن» متخصص عرفان و استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه «لویولا» شهر شیکاگو معتقد است: «اطلاعاتی که رابرت #اسپنسر از اسلام و مسلمانان ارائه میدهد، کاملاً نادرست است». پرفسور کارل ارنست (Carl W. Earnst) که برنده جوایز بینالمللی معتبر برای مطالعات فرهنگی خود است؛ در مورد اسپنسر میگوید: «هیچگونه آموزش آکادمیک در مطالعات اسلامی ندیده است». بااینحال اسپنسر همواره بهطور گسترده مورد تمجید و تشویق یاران خود در شبکه اسلامهراسی بوده است. دانیل پایپس او را «یکی از برترین تحلیلگران امریکایی اسلام» میخواند و فرنک گافنی نیز وی را «گنجی ملی و محقق برجسته و قابل تمجید اسلام» توصیف میکند.پرفسور ارنست که استاد مطالعات مذهبی در دانشگاه کارولینای شمالی (محل تحصیل اسپنسر) است؛ میگوید: «نوشتههای اسپنسر به گروهی از افراطیهای اسلامهراسی تعلق دارد که توسط سازمانهای راستگرا تشویق و حمایت میشوند. این سازمانها نوعی از عصبیت شبیه به تعصب نژادی رادیکال ضدیهود را علیه اسلام در پیش گرفتهاند. هرکسی که میخواهد اطلاعات قابل اعتنا و عالمانهای در مورد اسلام به دست آورد باید به نوشتههای آنها با شک عمیقی نگاه کند. دیدگاههای او [اسپنسر] فاقد بنیادهای تحقیقی است». بااینحال در سایت دیدهبان جهاد آمده است که اسپنسر در دهه 80 مطالعات عمیقی در قوانین و مذهب اسلام داشته است!
#اسپنسر با همکاری چند فعال دیگر شبکه اسلامهراسی، از جمله پاملا گلر، که در آمریکا به ملکه اسلامهراسی معروف است؛ آندرس گراورز، لیدر جریان «اسلامیسازی اروپا را متوقف کنید!» SIOA، گرت ویلدرز، سیاستمدار آلمانی افراطی، به توسعه فعالیتهای خود علیه اسلام همت کرده سعی دارد برنامههای اسلامهراسی را در دنیای غرب با سازماندهی و هماهنگی بیشتر و قویتری بهپیش ببرد. اسپنسر هدف اصلی از این توسعه را «جنگ علیه جهاد» و حمایت از اسرائیل عنوان میکند.اسپنسر یکی از اعضای لیست دهنفره خطرناکترین نفرتپراکنان در آمریکاست. او بههمراه گلر برای مجامع اسلامی فعال در آمریکا دردسرهای زیادی ساخته است. از تشکیل پرونده و شکایت علیه سازمانهای اسلامی تا تشویق پیروانشان به حمله به این مراکز و آیینهای مسلمانان در دستورکار شبکه اسلامهراسی بوده است. هرکجا حرکتی علیه مسلمانان است بهنوعی ردپای اسپنسر و گلر نیز دیده میشود. اسپنسر عامل اصلی راهاندازی کمپینهای اعتراض به طرح ساختن مسجد از سوی مسلمانان نزدیک محل برجهای دوقلوی منهدم شده در 11 سپتامبر بود که طی آن توهینها و تهدیدهای فراوانی علیه مسلمانان انجام گرفت. همچنین اسپنسر از مدافعان کشیش دیوانهای بود که پروژه آتشزدن قرآن را مطرح و پیگیری میکرد.
با وجود بیسوادی #اسپنسر در مورد اسلام و مسلمین، رسانههای غربی بهوفور از او در برنامههای خود استفاده میکنند. روزنامههای نیویورک پست، واشنگتن تایمز، دالاس مورنینگ نیوز، نشنال پست کانادا؛ پایگاههای اینترنتی فرونت پیج مگزین، وورد نت دیلی، اینسایت این د نیوز و شبکههای تلویزیونی بیبیسی، سیانان، فاکس نیوز، اماسان بیسی، پیبیاس، سی اسپن و تلویزیون ملی کرواسی از نشخوارکنندگان عمده یاوهبافیهای اسپنسر هستند. برنامههای رادیویی فراوانی نیز با دعوت از اسپنسر به دستورات زرسالاران صهیونیست برای کوبش اسلام لبیک گفتهاند.بسیار جای تأمل است که با وجود اسلامشناسان و پژوهشگران آکادمیک فراوان در آمریکا که در مورد اسلام تحصیل کرده و در این مورد باسواد محسوب میشوند (موافق یا مخالف اسلام)؛ ارتش و نیروهای امنیتی در برگزاری دورههای اسلامشناسی برای نیروهای خود از بیمایهای همچون اسپنسر بهره میگیرند. اسپنسر سمینارها و کلاسهای فراوانی در فرماندهی مرکزی، کالج نیروهای عمومی و فرماندهی ارتش، گروه تسلیحات نامتقارن ارتش آمریکا، افبیآی، نیروهای ضدتروریست و جامعه نیروهای امنیتی آمریکا برگزار کرده است.
اسپنسر بدون توجه به بیسوادی خود تاکنون بیش از 10 عنوان کتاب نیز در مورد اسلام نوشته است. یکی از این کتابها هجمهای همهجانبه به وجود شریف پیامبر اسلام است که خواندن آن از سوی ارتش آمریکا در کالجهای نظامی و نیز برای نیروهای ارشدش توصیه میشود. اگرچه او در نوشتهها و گفتههایش عداوت شدید و نفرت عمیق خود را از اسلام ابراز میکند، اما قادر نیست بسیاری از جذابیت های اسلام را انکار کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الگوریتمهای #شبکههای_اجتماعی چگونه کار میکنند؟
شبکه های اجتماعی رفتار مجازی ما را زیر نظر می گیرند و آنچه فکر می کنند برای ما جالب است به ما نشان می دهند.
الگوریتم های شبکه های اجتماعی به جهت گیری و #عادت های ما پی می برند ، اما آیا می توانند موجب تغییر این عادت ها و جهت گیری ها شوند؟
#سواد_رسانه
🔸مجازات اهانت کنندگان به ادیان و مذاهب اسلامی مشخص شد
🔹🔹روشنگر به نقل از ایرنا-نمایندگان مقرر کردند: هرکس از طریق توهین به ادیان الهی یا مذاهب اسلامی مصرح در قانون اساسی یا قومیت های ایرانی و یا از طریق طرح مطالب خلاف واقع یا نسبت های ناروا در خصوص مسائل قومی، دینی یا مذهبی موجب ایجاد تفرقه یا خشونت در جامعه گردد، چنانچه مشمول حد نباشد به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات محکوم میشود.
نمایندگان شورای اسلامی جلسه علنی امروز- سه شنبه- با الحاق دو ماده به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده موافقت کردند.
🔹بنابر ماده ۱ این طرح؛ یک ماده به عنوان ماده (۴۹۹ مکرر) به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب ۲ خرداد ۱۳۷۵ الحاق شد به این ترتیب؛ هرکس از طریق توهین به ادیان الهی یا مذاهب اسلامی مصرح در قانون اساسی یا قومیت های ایرانی و یا از طریق طرح مطالب خلاف واقع یا نسبت های ناروا در خصوص مسائل قومی، دینی یا مذهبی موجب ایجاد تفرقه یا خشونت در جامعه گردد، چنانچه مشمول حد نباشد به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات محکوم می شود.
🔹بنابر تبصره این ماده؛ چنانچه جرم موضوع این ماده در قالب گروه مجرمانه سازمان یافته ارتکاب یابد و یا از سوی ماموران یا مستخدمان دولتی یا عمومی در حین انجام وظیفه یا به مناسبت آن واقع شود و یا از طریق نطق در مجامع عمومی یا با استفاده از ابزارهای ارتباطی در فضای واقعی یا مجازی منتشر شود، مجازات مقرر به میزان یک درجه تشدید می شود.
🔹نمایندگان در ماده ۲ این طرح یک ماده را به عنوان ماده (۵۰۰ مکرر) به کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب ۲ خرداد ۱۳۷۵ الحاق کردند.
بنابر ماده ۵۰۰ مکرر؛ هر کس در قالب فرقه، گروه، جمعیت یا مانند آن و استفاده از شیوه های کنترل ذهن و القائات روانی در فضای واقعی یا مجازی مرتکب اقدامات مذکور در این قانون شود؛ چنانچه رفتار وی مشمول حد نباشد، به حبس و جزای نقدی درجه پنج یا یکی از این دو مجازات و محرومیت از حقوق اجتماعی درجه پنج محکوم می شود. مجازات سردستگی فرقه یا گروه مزبور مطابق ماده (۱۳۰) قانون مجازات اسلامی مصوب اول اردیبهشت ۱۳۹۲تعیین می شود:
🔹این اقدامات عبارتند از؛ ۱- هر اقدام غیرقانونی یا نامشروعی که موجب تسلط روانی یا جسمی بر دیگری شود به نحوی که فرد مورد بهره کشی و سوء استفاده جنسی، جسمی یا مالی واقع شود و یا در اثر آسیب رسانی به قدرت تصمیم گیری فرد و تشویق وی به ارتکاب جرائمی از قبیل اعمال منافی عفت، مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر و یا مواد روانگردان، خودآزاری یا دیگرزنی، فرد مرتکب این اقدامات شود.
۲- هرگونه فعالیت آموزشی و یا تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع مقدس اسلام از طرقی مانند طرح ادعاهای واهی و کذب در حوزه دینی از قبیل ادعای اولوهیت، نبوت یا امامت و یا ارتباط با پیامبران یا ائمه اطهار (علیهم السلام)
بنابر تبصره ۱ این ماده؛ تأمین مالی و یا هر نوع حمایت مادی دیگر از گروههای موضوع این ماده با آگاهی از ماهیت آنها موجب محکومیت به حبس درجه پنج و جزای نقدی معادل دو تا پنج برابر ارزش کمک های مالی و حمایت های مادی ارائه شده می باشد. چنانچه مرتکب شخص حقوقی باشد به انحلال و پرداخت جزای نقدی مذکور محکوم می گردد.
بر اساس تبصره ۲؛ ارتباط گروههای موضوع این ماده در خارج از کشور برای دریافت حمایت یاهدایت های تشکیلاتی موجب تشدید مجازات مقرر به میزان یک درجه می گردد.
نمایندگان در تبصره ۳ این ماده مصوب کردند؛ اموال سردسته ها و اشخاص تأمین کننده مالی گروههای موضوع این ماده که ناشی از جرم بوده یا برای ارتکاب جرم استفاده یا به این منظور تهیه شده باشد و اموال متعلق به گروههای مزبور مصادره می گردد.
بنابر تبصره ۶ این ماده؛ امور آموزشی و پژوهشی و سایر اقدامات مشابه به منظور رد و طرد و پاسخگویی به شبهات و نقد عقاید گروه های موضوع این ماده از شمول حکم این ماده و ماده (۴۹۹ مکرر) این قانون می باشد.
سوالی بی پاسخ در دنیای #مسیحیت ، آيا فردی که مسیحی می شود به اين علت بوده که از ازل و پيش از آفرينش جهان، برگزيده شده يا اينکه او با اراده آزاد خودش انتخاب کرده که به مسيح ايمان بیاورد؟آيا خدا از ازل بعضي را براي #نجات بر گزيد و بعضي را براي هلاکت؟ آيا خدا حاکم مطلق بر سرنوشت انسان ها است، يا انسان اراده و انتخاب آزاد داريم؟ آيا ما تحت جبر قرار داريم يا از اختيار برخورداريم؟
اينها سؤالاتي است که قرنها است در عرصه دين و فلسفه میان مسیحیان مطرح است و حتی تا امروز نیز مسيحيان کماکان با اين مسأله مواجه هستند و جوابی قطعی برای آن ندارند. مقاله زیر اعترافی از شبان رشدی کشیش انجیلی است بر این بن بست اعتقادی در مسیحیت.⬇️⬇️
🔯خوانده شدهايم يا برگزيده هستيم؟🔯امروز مسيحيان کماکان با اين مسأله مواجه هستند که آيا جزو برگزيدگان هستند؟ و يا ممکن است نجات خود را از دست بدهند؟ بهتر است ببينيم کتابمقدس در اين زمينه چه ميگويد. مشکل ما اين است که کتابمقدس هر دو موضع را مطرح ميسازد. يعني هر دو موضع در کتابمقدس مورد اشاره قرار گرفته است. در زير به آياتي مربوط به اين دو موضع اشاره ميکنيم:
آياتي در باره برگزيدگي:«پس خدا بر هر که بخواهد رحم ميکند و هر که را بخواهد سختدل ميسازد. مرا خواهي گفت “پس ديگر چرا ما را سرزنش ميکند؟ زيرا کيست که بتواند در برابر اراده او ايستادگي کند؟”. اما اي انسان، تو کيستي که با خدا مجادله ميکني آيا مصنوع ميتواند به صانع خود بگويد چرا مرا چنين ساختي؟ آيا کوزهگر اختيار ندارد که از توده گِلي واحد، ظرفي براي مصارف مهم و ظرفي ديگر براي مصارف معمولي بسازد؟ چه ميتوان گفت اگر خدا با اينکه ميخواهد غضب خود را نشان دهد و قدرت خويش را نمايان سازد، ظروفِ مورد غضب را که براي هلاکت آماده شدهاند، با بردباري بسيار تحمل کند، تا بتواند عظمت جلال خود را بر ظروف مورد رحمت معلوم گرداند ظروفي که آنان را پيشاپيش براي جلال آماده کرده است روميان 9:18-23
زيرا پيش از آفرينش جهان، ما را در وي بر گزيد تا در حضورش مقدس و بيعيب باشيم افسسيان 1:4
«شما نبوديد که مرا بر گزيديد، بلکه من شما را بر گزيدم و مقرر داشتم…» يوحنا 15:16
«چون غير يهوديان اين را شنيدند، شادمان شدند و کلام خداوند را حرمت داشتند، و آنان که براي حيات جاويد تعيين شده بودند، ايمان آوردند اعمال 13:48
زيرا دعوتشدگان بسيارند، اما برگزيدگان کم متي 22:14
در اين زمينه، ميتوان به ايمان آوردن پولس نيز اشاره کرد. او به انتخاب آزاد خود ايمان نياورد بلکه خدا او را بر گزيد و بر او ظاهر شد و او را به ايمان هدايت کرد. خودش در اين زمينه ميفرمايد: «اما چون خشنودي او که مرا از بطن مادرم وقف کار خود کرد و بهواسطه فيض خود مرا فرا خواند
در اين بود که پسر خود را در من آشکار سازد…» غلاطيان 1:15-16آياتي در باره آزادي انتخاب«زيرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر يگانه خود را داد تا هر که به او ايمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حيات جاويدان يابد.» يوحنا 3:16«هر که تشنه است، نزد من آيد و بنوشد.» (يوحنا 7:37). در اين زمينه به تمام آياتي در انجيل يوحنا بايد مراجعه کرد که عبارت «هر که» در آنها بهکار رفته است
خدا نميخواهد کسي هلاک شود، بلکه ميخواهد همگان به توبه گرايند.» دوم پطرس 3:9
«بياييد نرد من، اي تمام زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسايش خواهم بخشيد.» متي 11:28
در اين زمينه، بايد به آزادي انتخاب آدم و حوا اشاره کرد. اگر ايشان صاحب اراده و انتخاب آزاد نبودند، خدا ايشان را در زمينه نخوردن ميوه آن درخت هشدار نميداد. اگر تصور کنيم که اراده ازلي خدا اين بود که ايشان گناه کنند، در اين صورت، خدا را عامل و منشأ گناه ميسازيم. همچنين بايد به آزادي اراده قوم اسرائيل در مرز کنعان توجه بکنيم. ايشان ميتوانستند به وعده خدا ايمان داشته باشند و ظرف سه ماه بعد از خروج از مصر، وارد کنعان شوند. اما ايشان بيايماني را انتخاب کردند و چهل سال در بيابان سرگردان شدند. کسي به خود جرأت نميدهد که خدا را مسبب بيايماني و سرگرداني ايشان تلقي کند. در ضمن، اگر انسان داراي انتخاب آزاد نبود، اين همه نصايح رسالات براي چه ميبود؟ اگر مطمئن باشيم که ما جزو برگزيدگانِ ازلي هستيم و نجات نهايي ما قطعي است هر طور هم زندگي کنيم بر نجات ما اثري نخواهد داشتنتيجهگيريهاي مسيحيانمسيحيان در طول تاريخ دوهزارساله خود نتيجهگيريهاي مختلفي از اين آيات و اشارات کردهاند مسيحيت در قرون اوليه، به آزادي اراده انسان اعتقاد داشت. گرچه بعضي از پدران کليسا مسأله جبر و برگزيدگي ازلي را مطرح کردند، اما اين نظر مورد تأييد شوراهاي کليسايي قرار نگرفت امروزه، کليساهاي کاتوليک و ارتودُکس که دنبالهروِ سنت قديمي مسيحيت هستند به آزادي اراده انسان عقيده دارند
اما پس از نهضت مارتين لوتر در قرن شانزدهم، يکي ديگر از پيشگامان نهضت اصلاحات به نام ژان کالوَن در همان دوره، اعتقاد به برگزيدگي و تعيين ازلي را تعليم داد و امروزه اکثر کليساهاي پروتستان پيروِ نظر او هستند. طبق تعليم کالوَن، خدا پيش از آفرينش جهان، عدهاي را براي نجات بر گزيد و عدهاي را براي هلاکت. اراده انسان در اثر سقوط چنان تباه شده که خودش قادر به انتخاب ايمان نيست. اين فيض خدا است که برگزيدگان را بهسوي نجات هدايت ميکند و اين فيض مقاومتناپذير است. چنين فيضي نصيب کساني که براي هلاکت تعيين شدهاند نميشود. کفاره مسيح نيز تنها براي برگزيدگان کارآيي دارد. برگزيدگان که در اثر فيض مقاومتناپذير خدا نجات مييابند در امنيت ابدي ساکن هستند و هيچ گاه نجات خود را از دست نميدهند
اما در قرن هفدهم، يک عالم الهيات هلندي به نام هاکوبوس آرمينيوس بيشتر به سمت نظريه سنتي کليسا گرايش پيدا کرد و در محافل پروتستان به تعليم اراده و انتخاب آزاد انسان پرداخت. او آيات مربوط به تعيين ازلي نجاتيافتگان را رد نميکرد، اما آنها را در پرتوِ تعليم پطرس رسول در رساله اول، 1:2 مورد توجه قرار ميداد که به «پيشداني خدا» اشاره ميکند. يعني اينکه چون خدا «از پيش ميدانست» چه کساني ايمان ميآورند، نام آنان را از ازل در دفتر حيات خود ثبت کرد و ايشان جزو برگزيدگان شدندتذکري در باره نظرات کالون و آرمينيوساما در هر دو نظرِ کالون و آرمينيوس ايرادي وجود دارد. اين دو نظر گرچه بر اساس آياتي از کتابمقدس هستند، اما يک نکته را از نظر دور ميدارند و آن اينکه خدا اساساً در بُعد زمان قرار ندارد. يعني اينکه براي خدا پيش يا پس مفهومي ندارد کدام «از پيش»؟ مگر براي خدا گذشته و حال و آينده وجود دارد؟ براي خدا همه چيز حي و حاضر است. خدا در بُعد زمان قرار ندارد که بخواهد کساني را «از پيش» براي نجات يا هلاکت تعيين کند، يا «از پيش بداند» چه کساني ايمان ميآورندآشتي ميان دو نظردر دهههاي گذشته، عدهاي از پيروان کالون نظر او را تعديل کردهاند و اظهار ميدارند که انسان داراي آزادي اراده و انتخاب است، اما خدا اراده آزاد او را بهشکلي بر ميانگيزد که ايشان نجات را انتخاب کنند. به اين تعليم ميگويند آموزه کالوينيسم معتدل
سؤال ديگري که در اينجا مطرح ميشود اين است که آيا همه کساني که «اظهار ايمان» ميکنند و به کليسا ميپيوندند جزو «برگزيدگان» هستند؟ اگر هستند، پس چرا بعضي از آنان بعد از مدتي ايمان خود را انکار ميکنند و در بيايماني از دنيا ميروند؟ پاسخ کالوينيسم اين است که ايشان از ابتدا از «ايمان نجاتبخش» برخوردار نبودند. ايمان ايشان اصيل نبود. در اين زمينه، ميتوان به مَثـَل گندم و کرکاس اشاره کرد. اما پاسخ آرمينيها به اين سؤال اين است که ايشان ايمان آوردند و بعد لغزش خوردند. با توجه به پاسخ هر دو مکتب به اين سؤال، پي ميبريم که در واقع گويا هر دو طرف همان نکته را بهنوعي به دو طريق مختلف مطرح ميسازند. شايد بتوان گفت که هر دو بهنوعي به اين نتيجه ميرسند که همه کساني که امروزه اظهار ايمان ميکنند، ممکن است روزي منکر ايمان شوند. در واقع، اين دو نظر، از دو ديدگاه متفاوت به قضيهاي واحد مينگرندسوء درک کالوينيسمگاهي اوقات ديده ميشود که حتي معلمين کالوينيست هم عقيده خود را اشتباه مطرح ميسازند. امنيت ابدي نجات برگزيدگان به اين معني نيست که همه کساني که اظهار ايمان ميکنند، جزو «برگزيدگان» هستند، چرا که همان گونه که گفتيم، ممکن است کسي که امروز اظهار ايمان ميکند، از «ايمان نجاتبخش» يا ايمان اصيل برخوردار نباشد. اين آن چيزي است که کالون اظهار ميدارد و بايد آن را درست درک کرد
در ضمن، امنيت ابدي برگزيدگان به معني بيمبالاتي و زندگي بيبند و بار نيست. پطرس رسول ميفرمايد: «پس اي برادران هر چه بيشتر بکوشيد تا فراخواندگي و برگزيدگي خويش را تحکيم بخشيد، چرا که اگر چنين کنيد، هرگز سقوط نخواهيد کرد.» (دوم پطرس 3:10). مفهوم اين آيه بسيار روشن است، زيرا ميگويد که گرچه عدهاي برگزيده شدهاند، اما ايشان بايد برگزيدگي خود را ثابت کنند تا سقوط ننمايندنتيجه از آنجا که هر دو نظر در کتابمقدس ذکر شده، نميتوان هيچ يک را رد کرد. منبع: سایت آرمان رشدی
▪️ #اینفوگرافیک | جنایت اسرائیل علیه کودکان فلسطین
🔻 آماری وحشتناک از کشتار و خشونت علیه کودکان فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی از سال 2000 تا 2017
#روزقدس آغازی بر پایان ظلم #صهیونیسم جهانی
🔯 مسیحیت در آمریکا به شدت روبه افول است🔯بر اساس نظرسنجی های مرکز تحقیقات pEW که در سالهای 2018 و 2019 انجام شده است ، 65٪ از بزرگسالان آمریکایی در پاسخ به نوع دینشان ، خود رامسیحی توصیف می کنند که نسبت به یک دهه گذشته 12 درصد کاهش داشته است. منبع:https://www.pewforum.org/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ جالب کشیش ادوین: تو نمیفهمی....
همانگونه که علاقمندان به مطالعات ادیان ابراهیمی در جریان هستند اگر کتاب مقدس مسیحی بخش عهدعتیق را ورق بزنیم شاهد دستور خدای مسیحیت مبنی بر کشتن و قتل و غارت اقوام دیگر هستیم.
♦️در این بین خدای مسیحیت گاه دستور به آتش زدن اموال مخالفین، گاهی زنده سوزی، گاه تکه تکه کردن بدن و اصلا هر انچه به ذهن برسد، داده است.
این خدا پیر و جوان نظامی و غیر نظامی، زن و مرد حتی کودکان شیرخواره را هم امان نمیدهد و زهی از ذرهای مروت و شفقت نسبت به مخالفین، بلکه نه انسان حتی گاو و گوسفنده و مرغ و خروس هم از دست این خدا در امان نبود. بلکه نه انسان و حیوان حتی درخت و گیاه هم باید سوزانده میشد تا خشمش فرو بکشد.
اما این بار برای توجیح این خشونتها کشیش ادوین توضیح جالبی دارد و خود را راحت میکند با این جمله که تو نمیفهمی... تو نمیفهمی که چرا خدا دستور داده به قوم خود که حمله کنند و گناهکار و بیگناه و حتی طفل شیر خواره را بکشند.
برای خودشان که توجیه بیاورند پاسخ میشود "تو نمیفهمی" اما جالب اینجاست که همینها به پیامبر اسلام(صلاللهعلیهوآلهوصلم) اتهام خشونت میزنند، پیامبری که حتی یک جنگ تهاجمی نداشت و صرفا برای دفاع جنگ میکرد، در نظر اینها خشونت طلب است اما خدایی که انواع خشونتها را دستور میدهد پاسخش "تو نمیفهمی"است.
🆔 @n_masihiat
تعالیم کلیساهای #صهیونیست_مسیحی فریب یا واقعیت ؟ 🔯 وقتی #هرمز_شریعت شبان کلیسای پنطیکاستی صهیونیست مسیحی بر ادعای داشتن عطیه زبانها توسط کشیش پنطیکاستی #رضا_صفا علامت سوال می گذارد!!🔯سوال : عطیۀ تکلم به زبانها چیست؟ آیا عطیۀ تکلم به زبانها برای امروز است؟
جواب : اولین واقعۀ تکلم به زبانها در روز پنطیکاست بوقوع پیوست که در کتاب اعمال رسولان 2 : 1-4 بیان شده است. رسولان به میان مردم رفته و خبر خوش انجیل را به زبان خود آنها با آنان در میان گذاشتد. "و اهل كَرِيت و عَرَب، اينها را میشنويم كه به زبانهای ما ذكر كبريائی خدا میكنند." (اعمال 2 : 11). ترجمۀ یونانی و تحت اللفظی "زبانها " به معنی زبانهای مختلف میباشد. بنابراین عطیۀ تکلم به زبانها یعنی صحبت کردن به زبانی که شخص در گذشته آنرا بَلد نبوده، و به جهت خدمت به کسانی که آن زبان را صحبت می کنند عطا شده است. در رسالۀ اول قرنتیان بابهای 12 – 14، جائی که پولس درباره عطایای معجزهآسا صحبت میکند، چنین میگوید: "امّا الحال ای برادران، اگر نزد شما آيم و به زبانها سخن رانم، شما را چه سود میبخشم؟ مگر آنكه شما را به مكاشفه يا به معرفت يا به نبوّت يا به تعليم گويم." (اول قرنتیان 14 : 6) طبق نظر پولس رسول و مطابق با آنگونه که اعمال رسولان "زبانها" را توصیف میکند، تکلم به زبانها زمانی با ارزش است که شخص پیغام خدا را به زبان خود بشنود. در غیر اینصورت، بی فایده است اگر تفسیر و ترجمه نشود.
..ادامه👇🏻👇🏻
دوستان زیادی درباره دعا به زبانها توسط شبان رضا صفا و درستی و نادرستی این کار از من سؤالات زیادی می پرسند که باید جوابی مناسب به آنها می دادم. دوستان عزیز کلام زنده خدا تنها ملاک ما در زندگی روحانی می باشد. هر چه که از انجیل نباشد بدعت و خطرناک است و با کسی که بدعت آفرینی می کند و در لباس شبان پایش را کج می گذارد برخورد مناسب شود.
عطیه دعا به زبانها یا نباید در ملأ عام و روی تلویزیون انجام شود و یا اگر این کار انجام می شود باید فوراً ترجمه شود تا کسی دچار حیرت و انحراف نشود.
شبکه هفت و کلیسای ایرانیان با انجام دعا به زبانها که توسط شبان رضا صفا در تلویزیون نجات انجام می شود شدیداً مخالف است و این کار را از جانب خدا نمی داند چون ترجمه نمی شود و باعث حیرت و انحراف می گردد. منبع: وب سایت کشیش هرمز شریعت)
🔯...کسی که عطیۀ ترجمه زبانها را داشت (اول قرنتیان 12 : 30)، حتی اگر نمیدانست که گوینده با چه زبانی صحبت میکرد، میتوانست بفهمد که او چه میگوید. و در نتیجه پیغام گفته شده را برای سایرین بازگو میکرد تا آنها نیز پیغام را درک نمایند. "بنابراين كسی كه به زبانی سخن میگويد، دعا بكند تا ترجمه نمايد." (اول قرنتیان 14 : 13). اگر زبانها ترجمه نمیشد، برخورد پولس بسیار جدی بود: "لكن در كليسا بيشتر میپسندم كه پنج كلمه به عقل خود گويم تا ديگران را نيز تعليم دهم از آنكه هزاران كلمه به زبان بگويم." (اول قرنتیان 14 : 19)
آیا خدا امروز نیز عطیۀ تکلم به زبانها را عطا میکند؟ اول قرنتیان 13 : 8 به خاتمه یافتن این عطیه اشاره میکند، اگر چه، این خاتمه یافتن را با آمدن "كامل" مرتبط میسازد (اول قرنتیان 13 :10). بعضیها به تفاوت گفتاری در این آیه نبوتی اشاره میکنند؛ "درحالِ خاتمه یافتن" یا "خاتمه یافته" که خود نشانهای برای آمدن کامل است. ولی بهر حال این موضع بطور دقیق در متن، مشخص نشده است. بعضیها نیز به متونی چون اشعیا 28 : 11 و یوئیل 2 : 28 – 29 اشاره کرده معتقدند که تکلم به زبانها نشانه و گواه آمدن داوری خداوند است. اول قرنتیان 14 : 22 زبانها را نشانی برای بیایمانان توصیف میکند. مطابق این بحث، عطیۀ تکلم به زبانها چون هشداری به یهودیان بود مبنی بر اینکه خدا بزودی اسرائیل را برای رّد کردن عیسی مسیح، داوری خواهد نمود. بنابراین وقتی خداوند حقیقتاً اسرائیل را داوری (تخریب اورشلیم بوسیله رومیها در سال 70 میلادی) نمود، دیگر عطیۀ زبانها لازم نبود چون هدف و مقصود آن به انجام رسیده بود. شاید این دیدگاه درست باشد اما با این وجود به وقوع رسیدن هدف اولیه، لزوماً نمیتواند به منزلۀ پایان آن باشد. کلام بطور قطعی نتیجه گیری نمیکند که عطیۀ تکلم به زبانها به پایان رسیده است.
در ضمن، اگر عطیۀ تکلم به زبانها در کلیسای امروزی فعال بود، باید مطابق با معیار کلام خدا به انجام میرسید: باید با زبانی حقیقی و قابل فهم بیان شود (اول قرنتیان 14 : 10). هدف آن بایستی انتقال کلام خدا به شخصی، که زبان متفاوتی صحبت میکند، باشد (اعمال 2 : 6 – 12). باید با دستورالعملی که خدا توسط پولس رسول فرمود مطابقت داشته باشد. "اگر كسی به زبانی سخن گويد، دو دو يا نهايت سه سه باشند، به ترتيب و كسی ترجمه كند. امّا اگر مترجمی نباشد، در كليسا خاموش باشد و با خود و با خدا سخن گويد" (اول قرنتیان 14 : 27 - 28). همچنین باید از اول قرنتیان 14 : 33 نیز متابعت کند که میگوید: "زيرا كه او خدای تشويش نيست بلكه خدای سلامتی، چنانكه در همۀ كليساهای مقدّسان".
بطور قطع، خدا میتواند توانایی تکلم به زبانهای دیگر را بدهد، تا ما بتوانیم با اشخاص دیگر به زبان خود آنها ارتباط بر قرار کنیم. لكن در جميع اينها همان يك روح فاعل است كه هر كس را فرداً بحسب ارادۀ خود تقسيم میكند (اول قرنتیان 12 : 11). فقط تصور کنید، چطور خدمات بشارتی توسعه مییافت، اگر مبشرین زبانهای دیگر را فرا نمیگرفتند و قادر نبودند که با اقوام دیگر به زبان بومیشان صحبت کنند. اگر چه خداوند را همه چیز ممکن است، اما اینطور بنظر نمی رسد که عطیۀ تکلم به زبانها آنطور که در عهد جدید رایج بود، امروزه نیز به عملی باشد مگر در صورتی که بسیار مفید باشد. اکثر ایماندارانی که ادعا میکنند عطیۀ تکلم به زبانها را دارند مطابق معیار کلام خدا که در بالا مطرح شد عمل نمیکنند.
آنانی که اعتقاد دارند عطیۀ تکلم به زبانها به عنوان "زبان دعا" است و میتواند برای تهذیب نفس مفید باشد، ایدۀ خود را از اول قرنتیان 14 : 4 و یا از 14 : 28، گرفتهاند. "هر كه به زبانی میگويد، خود را بنا میكند، امّا آنكه نبوّت مینمايد، كليسا را بنا میكند". در تمام طول باب 14 پولس بر ترجمه و تفسیر تأکید میکند؛ برای مثال 14 : 5 – 12 را در نظر بگیرید. یا آنچه را که در آیه 4 مطرح میکند: "هر كه به زبانی میگويد، خود را بنا میكند، امّا آنكه نبوّت مینمايد، كليسا را بنا میكند و خواهش دارم كه همۀ شما به زبانها تكلم كنيد، لكن بيشتر اينكه نبوّت نماييد زيرا كسی كه نبوّت كند بهتر است از كسی كه به زبانها حرف زند، مگر آنكه ترجمه كند تا كليسا بنا شود". عهد جدید در هیچ جا، بطور دقیق راجع به دعا بوسیلۀ زبانها تعلیم نمیدهد. و در هیچ جا اشاره نمیکند که شخصی با زبانها دعا نمود. اگر تکلم به زبانها معیار تهذیب نفس است، عادلانه نیست آنانی که از چنین عطیهای بی بهره هستند، قادر به تهذیب خود نباشند؟ اول قرنتیان 12 : 29 – 30 واضحاً اعلام میدارد که هر کسی عطیۀ تکلم به زبانها را ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔯وقتی #مسیحیان_صهیونیست ما را متهم به خرافه پرستی می کنند ولی چشم خود را بر روی اعمال مضحک خودشان می بندند:🔯 عده ای از کشیشان اوانجلیکال بر فراز کوهی در شهر کورتیبا در حال دعا کردن بر بطریهای آب معدنی هستند برای مقابله با کرونا!
🔹این مراسم رو تلویزیون برزیل نشون میده و با تبلیغات زیاد قراره این بطریها در کلیسایی بین مردم پخش کنند.😕