eitaa logo
حقیقت مسیحیت صهیونیست
330 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
76 فایل
بررسی و نقد اخبار، شبهات ،آثار و مفاهیم مرتبط با دین مسیحیت و یهودیت و رفتار پیروان این دو دین و حوادث و رخدادهای مهم کشورهای مسیحی نشین و رژیم اشغالگر صهیونیستی با حضور اساتید مجرب ادیان.
مشاهده در ایتا
دانلود
☄️وقتی از نابودی قدرتی نظامی و اقتصادی که منشاء ظلم و فسادر آخر الزمان است خبر می دهد.آیا این پایان کار شیطان بزرگ است؟
به نقل از خانه بیداری اسلامی اصفهان 📚کتاب «بابا نور الله» منتشر شد. 🔹«بابا نور الله»؛ عنوان کتابی است که به تازگی توسط خانه مشروطه اصفهان برای گروه سنی "الف و ب" منتشر شده است. سید جعفر هاتف الحسینی، نویسنده این اثر بر این باور است که امروزه با فراگیر شدن ارتباطات در سراسر جهان، زمینه تبادل فرهنگی افزایش چشمگیری یافته است. این تبادلات اگرچه دستاوردهای مفیدی به ارمغان آورده است، اما ممکن است باعث کمرنگ شدن شخصیت های دینی و ملی هر کشوری از جمله ایران شود. از آن جایی که این شخصیت ها نشانه هویت و به منزله شناسنامه یک ملت هستند؛ این کمرنگ شدن می تواند آثار زیان باری همچون غربزدگی و کمرنگ شدن تعصبات ملی را به همراه داشته باشد که زنده کردن این شخصیت ها می توان مانع ایجاد چنین پیامدهایی شد. داستان «بابا نور الله»، به برش هایی از زندگی یکی از رهبران فداکار مشروطه به نام آیت الله حاج آقا نورالله اصفهانی می پردازد. این عالم بزرگوار عمر گرانقدر خود را در راه خدمت به اسلام و ایران گذرانده و خدمات ارزنده ای در این زمینه از خود به یادگار گذاشته است. هاتف الحسینی کوشیده تا با داستان بابا نورالله کودکان ایران زمین را با این الگوی ملی و دینی آشنا کند. 🔹طاهره رضایی بابا نورالله را تصویرگری و انتشارات براق قم آن را منتشر کرده است. این کتاب در قطع خشتی در 12 صفحه رنگی با قیمت 3 هزار تومان راهی بازار نشر شده است. ✅جهت تهیه این کتاب می توانید با شماره تماس 03132212556 خانه مشروطیت اصفهان تماس حاصل کنید.
عدالت و محبت مسیح در زیر پای دولت مورد علاقه : 🔹این روزها مهمترین خبر ، اعتراضات به قتل یک سیاه پوست توسط پلیس سفیدپوست است در ایالت مینه سوتا. داستانی که به سرعت وارد مرحله درگیری، آتش زدن و تخریب ساختمان ها از جمله اداره پلیس فروشگاه ها شد. در حالی که برخی به معترضان لقب غارت گر و فتنه گر داده اند، برخی دیگر این خشم را نتیجه طبیعی رفتارهای نژادپرستانه می دانند و یک داستان مشابه قدیمی را نیز یادآوری می کنند، داستانی که در بسیاری از کتب تاریخی آمریکا نامی از آن نیست. 🔹در ابتدای دهه ۱۹۲۰، منطقه Greenwood در Tulsa واقع در ایالت اوکلاهاما، به وال استریت سیاه معروف بود. جایی که سیاه پوستان کسب و کارهای موفقی داشتند و زندگی شان از سفید پوستان منطقه مرفه تر بود. همین سبک زندگی باعث حسرت و کینه سفیدپوستان (اربابان دیروز) نیز شده بود. 🔹در آخرین روز ماه می ۱۹۲۱، مقاله ای در یک روزنامه محلی چاپ شد در مورد تعرض یک سیاه پوست به دختر سفیدپوست. با انتشار خبر در Tulsa، صدها نفر از سفیدپوستان مسلح جلوی دادگاه جمع شدند تا پیش از برگزاری دادگاه، خودشان مجری قانون شوند. با تشدید درگیری ها، سفیدپوستان به وال استریت سیاه هجوم بردند و در مدت دو روز منطقه Greenwood را کاملا تخریب کردند. بیش از ۱۲۰۰ خانه ویران و سیاه پوستان بسیاری نیز قتل عام شدند. 🔹حالا و در اوج داستان مینه سوتا، داستان وال استریت سیاه به سفیدپوستان یادآوری می شود. (https://twitter.com/search?q=%20black%2
پزشک مسیحی لبنانی درباره ‎مینیاپولیس عظیم تر از ‎کربلا مگه داریم؟ وقتی که امام حسین(ع) گونه شان را بر روی گونه «جون» [غلام امام حسین(ع)]، سرباز مسیحی سیاه پوست گذاشتن و به او گفت: چه خوش بو هستی...! مشکل ما‌ هیچ وقت دین و رنگ‌ و نژاد نبوده است. بلکه همیشه با ظلم بوده و هست.
سلام بر روح بزرگ خدا که صادقانه در راه خدای متعال مجاهده کرد و با قلبی مطمئن در آغوش محبت الهی جای گرفت و تصویری جاودانه از مردی الهی بر جای گذاشت که ارکان نظام های سلطه گر قرن را به لرزه درآورد و مشعل هدایت فروزان آزادی خواهان و مظلومان زمان گردید. السلام علیک یا روح الله ایها العبد الصالح.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به همین انجیل قسم همه تونو میکشم!!! ☺ وی از کاخ سفید پیاده به سمت کلیسا حرکت می کند؛ در حالی که نیروهای امنیتی لحظاتی قبل تمام حاضرین و معترضین را با خشونت و گاز اشک آور از مسیر تخلیه می کنند، سپس رو به روی کلیسایی که پنجره‌هایش را با تخته پوشانده بودند ایستاده و کتاب انجیل را جلوی دوربین‌ها بالا می گیرد و از آمریکای بزرگ یاد می‌کند!
👩🏻‍🦰 زن در کتاب مقدس 🔰 حق وراثت و مالیکت برای زن بر پایۀ کتاب مقدس، پدر و شوهر براحتی میتوانند نذر دختر و زن را باطل کنند. (اعداد 30) این نیز بخاطر مالک بودن پدر و شوهر نسبت به دختر و زن است. بر اساس همین مالکیت است که دارایی های زن بعد از ازدواج به شوهر میرسد. در کشورهای غربی حق مالکیت برای زن تا قرن نوزدهم برسمیت شناخته نشده بود. همچنانکه گفته شد، زن حتی بعنوان "شخص" نیز مورد قبول قانون نبود. 👈 قرآن وراثت و حق مالکیت زن را به رسمیت می شناسد. (سورۀ نساء) ✔️ در اسلام زن نه تنها حق مالیکت دارد بلکه حتی اگر درآمد داشته باشد، باز هم مرد باید زندگی او را تامین کند و تمام دارایی های زن در اختیار کامل خود او میباشد. (اطلاعات بیشتر درباره محرومیت زنها از حق وراثت و مالیکیت در آمریکا در کتاب "قانون، جنسیت و بی عدالتی" نوشتۀ جان هاف.) 1 ✍️ استاد اسماعیل همتی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ 1. JOAN HOFF, “LAW, GENDER, AND INJUSTICE”: A LEGAL HISTORY OF U.S. WOMEN, 1991, pp. 377-382
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی نژادپرستی تا بدین حد در فرهنگ غرب وجود دارد؛ چه توقعی از مردم عادی و یا پلیس می‌رود؟ کشیشی که در مراسم عشای ربانی نان و شراب را که به مثابه گوشت و خون عیسی مسیح است، برای سفیدپوستان خودش در دهانشان می‌گذارد اما وقتی نوبت به یک شخص سیاه پوست می‌رسد از گذاشتن نان در دهانش امتناع می‌کند و به خودش می‌‌دهد تا نان رو بخورد!! آیا این است ثمره‌ی مسیحیت؟؟ آیا مسیحیان هنوز به ثمره‌ی مسیحیت می‌بالند؟؟؟ 🆔 @n_masihiat
🔯 بر روی صلیب چالشی حل ناشدنی. مقاله زیر از کشیش ابنوس در تبیین چگونگی مرگ خدابر روی و مشکلات الهیاتی پیرامون این اعتقاد می پردازد و سعی در توجیه این باور عقل ستیز دارد اما در نهایت نویسنده اذعان دارد که این عقیده با آموزه های عقلانی نسبت به خدا قابل پذیرش نیست . اما وقتی مسیحیت نمی خواهد از جنبه الوهی عیسی مسیح دست بردارد ناچار است که در این بن بست همانند تجسیم به دوگانگی پسرخدا و عیسی متمسک شود و با تمسک به برداشت تثلیثی از کتاب مقدس از پاسخ گویی به اشکالات عقلی و فلسفی این عقیده فرار کند و آنرا یک ترکیب راز آلود از انسان و خدا بنامد.✝️"کشیش ابنوس "در اینباره می گوید: «تجسم و واقعه‌ی صلیب، دو حقیقت متعال بودن خدا و توانایی انسان در تجربه رنج را، در یک رابطه رازآلود به هم پیوند می‌دهد. مسیحیان، چون‌ آموزه صلیب، زمانی که در مورد مسیح صحبت می‌کنند، زبانی ترکیبی دارند. منظور ما پسر خدایی است که متعال می‌باشد و زمانی که از عیسی صحبت می‌کنیم، منظور ما پسر تجسم یافته خداست...» برای درک بهتر نگاه مسیحیان تبشیری ازمرگ خدا متن این مقاله را در ذیل آورده ایم.👇🏻👇🏻
با این همه برخی هم بر این باورند که پدران کلیسا ایده “محرک بی‌حرکت” را از فلسفه یونان به واژه‌نامه مسیحی قاچاق کرده‌اند. باورداشت ما در خصوص خدای تاثرناپذیر، انعکاس حقایقی نیست که کتاب مقدس به ما ارائه می‌دهد، بلکه سایه اندیشه‌های افلاطونی و ارسطویی می‌باشد که مفهوم کتاب مقدسی از خدا را تحت شعاع قرار داده است. آنچه کتاب مقدس از خدا به ما می‌نمایاند با آنچه فلاسفه مصور گشته‌اند متفاوت است.. از آنجایی که فیلسوفان کمال را تاثرناپذیر و لایتغیر بودن می‌پندارند، بسیاری از مسیحیان به این نتیجه رسیده‌اند که خدای کتاب مقدس نیز اینچنین است.[12] شماری از متفکرین مسیحی برای درک و تعریف خدا از چنین مفاهیمی فلسفی یاری می‌جویند. خدایی که ویژگی‌های موجود والایی را دارد که در دسته‌بندی‌های فیلسوفان بزیبایی جای می‌گیرد. گونزالز درکتاب خود، تحت عنوان “داستان تاریخ کلیسا” می‌گوید که ایشان از دو ابزار برای آشتی دادن تصویری که کتاب مقدس از خدا می‌بخشد با مفهومی فلسفی از خدا که در حقیقت بر تاثرناپذیری وی تاکید می‌ورزد ، بهره بردند. یک رویکرد، تفسیر تمثیلی از متون دشوار کتاب مقدس بود. تفسیر تمثیلی کاربردی ساده داشت. هرگاه کتاب مقدس در مورد خدا چیزی می‌گوید که شایسته او نیست – منظور چیزی است که شایسته کمال وجود والا[13] نیست – بنابراین این متون را به معنای واقعی کلمه تفسیر نمی‌کردند. به عنوان مثال، اگر کتاب مقدس می‌گوید که خدا در باغ قدم می‌زند، یا خدا صحبت می‌کند، باید متوجه بود که خدای لایتغیر واقعا راه نمی‌رود و حرف نمی‌زند. چنین برخوردی از لحاظ عقلانی ارضا کننده بود. اما از نظر عاطفی این نیاز احساس می‌شد (که خدا دارای رنج را تجربه کند)، زیرا کلیسا بر این باور بود که انسان می‌تواند رابطه مستقیمی با خدایی برقرار نماید که دارای شخصیت است. زیرا که وجود متعالی که فلاسفه پیشنهاد می‌کردند وجه شخصی نداشت.[14] میگلور از ما دعوت می‌کند تا از منظری دیگر بنگریم. او خاطرنشان می‌سازد که، ” عدم تجدید نظر و اصلاح عقاید در مورد تاثرناپذیر بودن، لایتغیر و قادرمطلق بودن خدا در پرتو انجیل[15]، آموزه‌های مسیحی در باب خدا را با پیام مسیح مصلوب ناساز می‌سازد.[16] افزون بر این، برخی از پدران بانفوذ کلیسا نیز با این دیدگاه موافق هستند. در واقع آنها بر تاثرپدیر بودن خدا تاکید می‌ورزند. طرطولیان یکی از پدران کلیسا که در قرن سوم می‌زیست اینچنین می‌گوید: “خدا همه چیز را به نوع خود احساس می‌کند بطوریکه نمی‌توان آن را با تجربه انسانی مقایسه نمود و یا انتظار داشت که با ذهن محدود بشری قابل درک باشد. به عبارتی دیگر”خداوند رنج می‌برد.” ما نه می‌توانیم بفهمیم که او چگونه رنج را احساس می‌کند و نه می‌توانیم آن را با رنج خود مقایسه کنیم.”[17]همچنین یورگان مولتمان می‌گوید که زمانی که صحبت از مرگ مسیح بر روی صلیب می‌شود، باید پرسش ریشه‌ای‌تری پرسید. نباید بررسی این رویداد را تنها در رابطه تاثیر آن بر نجات‌شناسی خلاصه کرد و تاملات خود را در این حیطه محصور نمود. مرگ مسیح را نباید تنها در خصوص پاسخ به مشکل گناه درک کرد. بلکه باید پرسید: “صلیب عیسی برای خود خدا چه معنی دارد؟”[18] آنچه افرادی نظیر مولتمان و رانر مطرح کردند در حقیقت زیر سوال بردن ایده تاثرناپذیر بودن خدا بود. ایشان بر این باورند که نگرش و تصویری که یهودیت از خدا به ما می‌بخشد، با آنچه فلاسفه پیشنهاد می‌کنند سازگار نیست. روشن کردن آموزه مسیح چنین منظری از خدا چالشی جدی برای متفکران مسیحی بوجود آورد. روشنفکرانی چون آریوس چنین استدلال کردند: “اگر پسر خدا حقیقتا خدا باشد، بنابراین خدا نمی‌تواند تغییرناپذیر باشد، زیرا پسر با ورود به تاریخ و تجربه رنج در بدن عیسی مسیح، تغییر کرده است.”[19]کلیسا الوهیت پسر خدا را تایید می‌نمود و در همان حال نیز نگرش تقلیل‌گرایانه‌ی آریوس را برای رفع این مشکل محکوم نمود؛ ازاینرو لازم بود تا فهم بهتری در رابطه با طبایع پسر خدا ارائه می‌شد. به هر حال، فلسفه یونان ابزاری مفید و مناسب برای برقراری ارتباط، تشریح مفاهیم و حتی درک راز انجیل بود. این زبان متعلق به زمان و مکانی بود که مسیحیت در بستر آن شکوفا می‌گشت. مخالفین آریانیسم، سوی افراطی این مسئله را که خدا را تغییر پذیر و تاثرپذیر می‌پندارند پیشه نکردند.[20] بلکه آنها بر پیش فرض خود که خدا را ناتوان از تجربه رنج و تغییر می‌انگاشت، تاکید ورزیدند و در همان حال، در پی ارائه‌ی توضیحی در خصوص رابطه الوهیت مسیح با طبیعت انسانی وی که بر صلیب متحمل رنج گشت و مرد، بودند. راه حل، در وحدت طبایع بود. به گونه‌ای که بتوان هر دو حقیقت را در یک دم، بدون به مخاطره انداختن این دو آموزه بیان نمود. بیانات شورای کلسدان
🔯🔯آیا می توان گفت خدا بر روی صلیب مرد؟ مقدمه: پولس مشایخ کلیسای افسس را گردآورده، به ایشان یادآور می‌شود: ” پس نگاه دارید خویشتن و تمامی آن گله را که روح‌القدس شما را بر آن اُسْقُف مقرّر فرمود تا کلیسای خدا را رعایت کنید که آن را به خون خود خریده است.” (اعمال۲۰: ۲۸) افزون بر این آیه، با توجه به ادعاهای ضمنی عیسی مبنی بر الوهیت خویش که در تعالیم و اعمالش منعکس گشته‌اند، می‌توان، به همان شکل که پولس رسول به کشیشان یادآور گشت، چنین ادعا کرد که “خدا برای کلیسای خود مرد.” مشکل فلسفی همانقدر که این گزاره “خدا برای گناهان ما مرد”، گیرا و کتاب مقدسی است، (حتی بسیاری از این نوع بیان در بشارت‌های خود بهره می‌جویند) به همان اندازه نیز از تناقض ظاهری، نهفته در این جمله نمی‌توان گریخت. آیا خدا، این وجود الهی که به تعبیری جاودانه بوده و خود منشا و منبع حیات می‌باشد، می‌تواند از هستی ساقط گردد؟ آیا می‌توان آگاهانه از چنین بیانی هنگام گفتگو در خصوص شخص دوم تثلیث استفاده کرده، به او شرایط، تجربیات و مفاهیمی را الصاق نماییم که تنها در بستر آفرینش معنی‌ یابد؟[1] این سخن به همان اندازه نامفهوم است که گوییم: مربع دایره‌ای شکل! ترکیب و ارتباط این دو ویژگی که ذاتا متفاوت هستند، شایسته یک ذهن هوشمند نیست. مسیحیان همواره به خاطر داشتن چنین عقیده‌ای، مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. عقیده مرگ پسر خدا بر روی صلیب، پیوسته توسط یهودیان و بت‌پرستان مورد تمسخر و توهین قرار گرفته است. مومنین تلاش کرده‌اند تا با انتساب انحصاری مرگ به ذات انسانی و پرورش آموزه لایتغیر بودن خدا، از الوهیت شخص دوم تثلیث پاسداری نمایند. تغییرناپذیر بودن خدا معضلی که مسیحیان با آن روبرو هستند مسئله‌ای چالش‌انگیز است. از یک سو، این عقیده که خدا تغییر می‌کند را وا می‌زنند و از طرفی دیگر، برآن می‌شوند تا به زبان کتاب مقدس و مفهومی که کلام از خدا معرفی می‌کند، متعهد باشند. بسیاری از مسیحیان اعلام می‌کنند که تغییر ناپذیر بودن خدا برای ماهیت او ضروری است. زیرا خدا نیز این موضوع را از زبان پیامبر خود ملاکی می‌گوید: زیرا من‌ كه‌ یهوه‌ می‌باشم‌، تبدیل‌ نمی‌پذیرم‌ و از این‌ سبب‌ شما ای‌ پسران‌ یعقوب‌ هلاك‌ نمی‌شوید. (ملاکی ۳: ۶) بین آفرینش و آفریدگار، تمایزی واضح و بنیادی وجود دارد. اولی در معرض فساد و تغییر است و اما دومی ظرفیت تغییر را ندارد. یعنی تغییر پذیر نمی‌باشد. نتیجه این است که کمال خدا، تغییر ناپذیری او را ضرورت می‌کند. مفهوم تغییر و گنجاندن آن در باور مسیحیان در خصوص خدا، آنها را با مشکلات متعددی روبرو می‌سازد که مومنین را وا می‌دارد تا تعریفی نوین و متفاوتی از همه صفات الهی ارائه دهند. . تاثرناپذیری خدا برخی معتقدند که نتیجه پذیرش لایتغیر بودن خدا، چیزی جز تاثرناپذیر بودن وی نیست.[2] این بدان معنی است که خدا احساسات را تجربه نمی‌کند و رنج نمی برد. او از رنج مصون است. اگر خدا تغییر کند، بنابراین او کامل نیست. در نتیجه، مفهوم مرگ خدا تغییر غایی است که خدا را از عرش الهی‌اش فرو می‌اندازد. اسپرول معتقد است که وقتی از مرگ بر روی صلیب صحبت می‌کنیم، باید به ذات انسانی خدا آن را نسبت دهیم و هرگونه سردرگمی در این موضوع اساسا بدعت‌های کهن تئوپاسیاتیسم و پاتریپاسیانیسم[3] را احیا خواهد نمود.[4] او همچنین می‌گوید که “نباید گفت که این شخص دوم تثلیث است که مُرد. فرض این باور بر آن است که وجود خدا تبدیل یافته است. . زیرا درک ما از تثلیث این است که سه (شخص) دارای یک ذات هستند و گرچه تفاوت‌هایی بین اقنوم تثلیث وجود دارد، اما این تمایزها به این معنی نیست که تفاوتی در هستی و جوهر وجود دارد. (باید توجه داشت که) مرگ چیزی است که باعث تغییر در هستی شخص می‌کند”.[5] چارلز جی. رنی می‌گوید که اگر چه آموزه تاثرناپذیر بودن خدا فقط بشکل ضمنی در کتاب مقدس دیده می‌شود، اما با این وجود آن را غیرکتاب مقدسی نمی‌سازد. او اضافه می‌کند: ” چطور ممکن است که کسی از قدرت، خرد و نیکویی برخوردار باشد اما متحمل تغییر بسوی بدی گردد؟ خدا فسادناپذیر است، بنابراین نمی‌تواند بدتر شود. او لایتغیر است بنابراین، به هیچ وجه نمی‌تواند بهتر و یا بدتر شود. از این جهت متوجه می‌شویم که خداوند باید تاثرناپذیر باشد.[6] متیو بَرت، ایده‌ی رنج الهی را تایید نمی‌کند بلکه آن را خطرناک شمرده، بر این گمان است که چنین استدلالی به مراتب بیشتر به تک سرشت‌باوری (مونوفیزسیم)[7] شبیه است.[8] طوماس اچ. مک کال با انتقاد از کسانی که تاثرناپذیری خدا را زیر سوال می‌برند، می‌گوید: “به گفته بسیاری، خدای تاثرناپذیر “خدای فلاسفه” است، خدایی است که سرد و جدا است، ” محرک بی‌حرکت”[9] یا بزرگترین موجودی که می‌شود تصور کرد،[10] یا “کوه یخی که بزرگتر از آن را نتوان اندیشید”[11] با این حال، او این نوع گفتار را مغایر با عقیده کتاب مقدس در باب خدا نمی‌بیند.
[3] رنج خداي پدر، مأخوذ از کلمه يوناني pater به معني پدر و pascho به معني رنج کشيدن، اين واژه به نگرشي اطلاق مي شود که بيانگر تجسم يک خدا (پدر) به شکل پسر است که از باکره به دنيا آمد، رنج کشيد و بر روي صليب مرد. اين ايده از سوي کليساي اوليه به عنوان نگرشي بدعت آميز رد شد. Theopassianism نیز به معنی رنج خدا است. theo به یونانی به مفهوم خدا می باشد. [4] SPROUL, R. C. (2016). Truth Of The Cross, The. S.l.: LIGONIER MINISTRIES.p.159 [5] Ibid p.160 [6] Charles J. Rennie. Is Impassibility Really Biblical? Credo Magazine, Vol. 9, Issue1, 2019 [7] Monophysitism [8] Barrett, M. (2019). None greater: the undomesticated attributes of God. Ada: BakerBooks.p.119-120 [9] محرک نخستین، یک مفهوم فلسفی است که توسط ارسطو به عنوان علت اصلی همه حرکت‌ها در جهان توصیف شد. آنطور که از نام آن برمی‌آید، محرک بی‌حرکت چیزهای دیگر را حرکت می‌دهد اما هیچ عملی که باعث حرکت آن بشود رخ نمی‌دهد. Unmoved mover [10] این عبارات روشی بود که فلاسفه در خصوص خدا برای توصیف ذات او صحبت می‌کردند [11] McCall, T. H. (2012). Forsaken: the Trinity and the cross, and why it matters. Downers Grove, IL: IVP Academic.p.64 [12] González Justo L. (2010). Story of Christianity: the early church to the present day. Peabody, Ma.: Prince Press. p.159 [13] تنزیه [14] Ibid.p.160 [15] در نظر داشته باشید که میگلیور، سرحد اندیشه‌های خود در این باب را کتاب مقدس قرار می‌دهد. برای میگلیور گمان‌پردازی که جدا از داده‌های کتاب مقدس انجام پذیرد جایز نیست. به همین خاطر او به خوانندگانش یادآور می شود که این تفکرات باید در پرتو انجیل انجام پذیرد. [16] Migliore, D. L. (2014). Faith seeking understanding: an introduction to Christian theology. Grand Rapids, MI: William B. Eerdmans Publishing Company.p.83 [17] GERALD BRAY · MARCH 27, 2019, ‘Impassibility in the Church Fathers Why the Great Tradition affirmed impassibility’ The impassibility of God, VOLUME 9, ISSUE 1 [18] Moltmann Jürgen, Wilson, R. A., & Bowden, J. (2015). The crucified God: the cross of Christ as the foundation and criticism of Christian theology. London: SCM.p.201 [19] Olson, R. E. (1999). The story of christian theology: twenty centuries of tradition & reform. Downers Grove: InterVarsity (Ill.).p.148 [20] آریوس در نهایت پسر خدا را الهی نمی‌دانست بلکه معتقد بود که او در واقع مخلوق است، بنابراین تغییر بر وی جایز است. [21] Sanders, F., Issler, K. D., & Bray, G. L. (2007). Jesus in trinitarian perspective: an intermediate Christology. Nashville, TN: B & H Academic.p.101 [22] Ibid 106 [23] Paul S. Fiddes, The creative suffering of God (Oxford: Oxford University Press, 1988). p31 [24] منظور این است که لایتغییر بودن خدا از وفادری وی به وعده‌هایش استنتاج می‌شود. [25] خدا تغییرناپذیر است [26] Ignatius, “To the Ephesians,” in Ante‑Nicene Fathers, 1:vii. [27] نستوریها بر این باورند که در عیسی مسیح “دو شخص” و دو طبیعت وجود داشت: طبیعت آدمی «عیسی» و طبیعت الهی، پسر خدا یا لوگوس. یعنی هر طبیعت در یک شخص متفاوت تجلی یافته است. تفکیک اشخاص نکته کلیدی این باور است.
عبارات شورای کلسدان در خصوص اتحاد طبایع الهی و انسانی مسیح اینگونه می‌گوید: ” همین مسیح، پسر، خداوند، فرزند یگانه در دو طبیعت شناخته می شود که این سرشت ها باهم اختلاط و آمیزش نمی یابند، تغییر نمی کنند، و از هم جدا نمی‌شوند. تمایز دو طبیعت به هیچ وجه، بر اساس اتحاد دو طبیعت مخدوش نمی‌شود، بلکه ویژگیهای متمایز کنند هر دو سرشت، محفوظ باقی می‌ماند. هر دو طبیعت ، در یک شخصیت و یک اقنوم متحد می‌شوند. این طبیعت ها منشعب و تقسیم به دو شخصیت نمی‌شوند، بلکه باهم وجود پسر، فرزند یگانه، خدا، کلمه، خداوند عیسی مسیح، را تشکیل می‌دهند.” این زبان به روشنی اعلان می‌کند که اتحاد دو طبیعت کامل است. یکی با دیگری بدون اینکه آن را مخدوش سازد، در هماهنگی و اتحاد کامل بسر می‌برد. تاملات سیریل اسکندرانی با اعتقادات شورای کلسدان همسو بود و او نیز معتقد بود که بشریت مسیح به معنای وجود یک شخص مجزا نیست. اما در عوض لوگوس‌(کلمه)، از مجموعه‌‌ای از خصوصیاتی پس از تجسم برخوردار گشته است … بنابراین خدا، لوگوس متولد گشته، لوگوس متحمل رنج شده، لوگوس بر روی صلیب مرد و برخواست.”[21] فرِد سندرز استدلال سیریل را اینگونه خلاصه می‌کند: “اگر آنکه بر روی صلیب مرد و درگذشت، شخص دوم تثلیث نبود، بنابراین آن مسیح توانایی نجات ما را نمی‌داشت. باید خون خودِ خدا بر روی صلیب ریخته می‌شد تا بتواند ما را بازخرید نماید.[22] درک سیریل از نجات و فهم کتاب مقدس او را واداشت تا در باب مرگ مسیح اینگونه سخن گوید. بدین سبب، برخی از مسیحیان با یادآوری اتحاد کامل تبایع بر این باورند که “خدا بخاطر اتحاد با مسیح، بر روی صلیب رنج می‌برد.”[23] بسوی تعریفی بهتر به نظر می‌رسد پاسخ، پرسشی که در بالا ذکر شد و نویسنده در این مقاله به بررسی آن پرداخته است، در فهم رابطه سرشت انسانی مسیح با طبیعت الهی وی و همچنین سایر اقنوم تثلیث نهفته است. هرگاه در مورد خصوصیات الهی صحبت می‌کنیم باید آن را در رابطه با آموزه تثلیث بحث کرد و از بررسی جداگانه صفات الهی خودداری نماییم. در این رویکرد، شخص و کار مسیح نقش محوری را ایفا می‌کند که با توجه به آن نگرش تازه‌ای از خدا به ما معرفی می‌شود. این چشم‌انداز، از دیدگاهی که یهودیت نسبت به خدا دارد؛ نگرشی که خدایی را می‌بیند که در طول تاریخ مشغول به امور بشری است، پیچیده‌تر است. به همان‌سان از تعبیر یونانیان از خدا نیز که او را موجودی فراباشنده‌ی مطلق که آفرینش او را هرگز لمس نمی‌کند می‌پندارند، پیچیده‌تر است. هر رویکرد تقلیل‌گرایانه‌‌ی دیگر به منظور وفادار ماندن به یک نظر بدون پذیرش هرگونه تغییر و اصلاحی، راز بزرگ تجسم و مرگ مسیح را نادیده می‌انگارد. و سرانجام آموزه‌ای را شکل خواهد داد که در بدترین حالت آن، از مکاشفه کتاب مقدس فاصله جدی گرفته، و در بهترین وضعیتش، درک ما را از این موضوع تیره خواهد ساخت. اگر این استدلال را در مورد خدا و مرگ عیسی مسیح، در چند اصلی که در کتاب مقدس یافت می‌شود بتصویر کشیم، می‌توان به روشنی گفت: هرچند اگر کتاب مقدس صریحا در مورد تغییرناپذیری خدا صحبت نمی‌کند، اما این مفهوم در این حقیقت، که خدا در وعده‌هایش همواره وفادار می‌باشد، قابل رویت است.[24] آیات بسیاری به این جنبه از وجود خدا اشاره می‌کنند. (عبرانیان ۱۳: ۱۸، ملاکی ۳: ۶، عبرانیان ۱: ۱۰-۱۲، تثنیه ۷: ۶-۹) تمایز بین آفرینش و آفریدگار ما را به این سوی هدایت خواهد کرد. عیسی مسیح رنج کشیده و بر صلیب مرد. (متی ۲۷: ۱-۵۴، مرقس ۱۵: ۱-۴۰، لوقا ۲۳: ۱- ۴۸، غلاطیان ۲: ۱۹: ۲۰) این دو حقیقت بوسیله واقعیت تجسم به هم مرتبط می‌باشند. (غلاطیان۴: ۴، اول یوحنا۴: ۲، لوقا۱: ۳۵) مولتمان پرسشی نیکو می‌پرسد. او سوال می‌کند: صلیب عیسی برای خودِ خدا چه معنایی دارد؟ به عبارت دیگر، مسیح شناسی، همانطور که پیشتر هم ذکر شد، خداشناسی ما را جهت بخشیده، پاسخی به پرسشی که مولتمان طرح می‌کند ارائه می‌دهد. زمانی که در بحث مسیح‌شناسی به واقعه صلیب و رنج پسر خدا می‌رسیم، با توجه به اصل نخست[25] و وفاداری به آن، می‌توانیم در باب تاثرپذیری الهی نیز بی‌اندیشیم و البته باید با هوشیاری به این گمانه‌پردازی روی‌ آورد. این یک حقیقت است که خدا در جلال و کاملیت خود، مستقل و آزادانه از خلقت، وجود دارد زیرا خلقت به اراده‌ی وی در زمانی خاصی بوجود آمد. بنابراین، هرگاه از تاثرپذیری خدا سخن می‌گوییم باید اراده وی را در این باب در نظر بگیریم. منظور این است که خداوند تا آنجایی تاثرپذیر است که خود اراده نماید. تاثرپذیری وی داوطلبانه و آزادانه است. در اینجاست که مسیحیان می‌توانند بگویند که خدا برای ما مرد و در عین حال از پارادکوسی که در این عبارت وجود دارد، آگاه باشند.
تناقضی در این رویکرد وجود ندارد (بلکه این تنها یک پارادوکس است). زیرا تجسم پسر خدا، تمام ناسازگاری را که در ایده رنج الهی وجود دارد بر می‌دارد. مسیح پلی است که ما از طریق وی تمام اصول زِبَریاد را به هم وصل کرده، آنها را به یک دم ادا می‌نماییم. تجسم و واقعه‌ی صلیب، دو حقیقت متعال بودن خدا و توانایی انسان در تجربه رنج را، در یک رابطه رازآلود به هم پیوند می‌دهد. مسیحیان، چون‌ آموزه صلیب، زمانی که در مورد مسیح صحبت می‌کنند، زبانی ترکیبی دارند. وقتی از مسیح صحبت می‌کنیم، منظور ما پسر خدایی است که متعال می‌باشد و زمانی که از عیسی صحبت می‌کنیم، منظور ما پسر تجسم یافته خداست. پدران کلیسا مانند ایگناسیوس این راز را اینگونه بیان می‌کنند: “او که روحانی بود، در جسم بود و اويی که تاثرناپدیر بود، در تَنی تاثرپذیر بود. اويی که فناناپذیر بود، در بدنی فانی قرار داشت. با اینکه او حیات بود، اما در معرض فساد و تباهی قرار گرفت. تا جان‌های بیمار ما را که بی خدا بودند و از شهوات رنج می‌بردند، از مرگ و فساد آزاد نموده و تا روح‌های ما را شفا داده و بجهت سلامتی احیا نماید.[26] شایسته است تا گفته طرطولیان را بار دیگر یادآور شویم که گفت: “خدا همه چیز را به روش خود احساس می‌کند، بطوریکه نمی‌توان آن را با تجربه انسانی مقایسه نمود و یا انتظار داشت که با ذهن محدود بشری قابل درک باشد. به عبارت دیگر”خداوند رنج می‌برد.” به نظر می‌رسد آنانی که تمایل دارند تا در بین مسیحی که رنج می‌بیند و مسیحی که خداست، تمایزی مشخص قائل شوند، ناخواسته به سوی زبانی گرایش می‌یابند که ذاتا نسطوری[27] است. آنها مایل هستند تا در وضعیتی قرار بگیرند که بتوانند صفات را به طور دقیق به طبعیتی از شخص مسیح نسبت دهند که به آن مربوط است. مرزبندی در بیانات الهیاتی بنظر نویسنده، در جایی که کتاب مقدس ضروری نمی‌داند، پرورش بیاناتی که به یک زبان دقیق و تعهد بی‌قید و شرطی گرایش دارد، لازم نیست. در واقع، درک دقیق موضوع و مشاهده صادقانه چالش‌های کلیسا و مشاجراتی که پیرامون این موضوع است، ما را به سوی واژگان و عباراتی رهنمود می‌سازد که شورای کلسدان ارائه می‌دهد. فرمول غنی که در این اعتقادنامه بیان گشته، راهنما و مسیری است برای اینکه کلیسا در ایمنی در آن سفر نماید. آنچه کلسدان ارائه داد توضیحی کامل برای خلاصی از رمز و راز نبود. کلیسا بر آن نبود تا حجابی که جنبه متعال ذات الهی را که پنهان نموده است، از هم بدرد. این وظیفه‌ای است که فراتر از قلمرو افریده است که البته ورود به آن جایز نیست. با این حال، کلسدان، برای کلیسا مرزها را مشخص نمود. اعتقادنامه‌ها به ما این امکان می‌بخشند تا به طور واضح و دقیق صحبت کنیم و ضمنا این فرصت نیز وجود دارد تا در حالی که کلیسا در باب شخص مسیح تامل می‌نماید، چند کلمه‌ای نیز بر تفکرات پیشین خود اضافه نماید. اما به همان سان، اعتقانامه‌ها به ما می‌اموزند که هنگامی که در خصوص امور الهی و واقعه با شکوه تجسم سخن می‌گوییم، در ترس و احترام به این امر مشغول باشیم. کلیسا فضای کافی را برای راز باقی گذاشته است تا روحیه پرستش و ستایش مومنین را برانگیزد. جمع بندی خلاصه‌ اینکه، فیلسوفان گذشته و اصلاحگران دینی عصر مدرن، هر دو در تلاشند تا حجاب را کنار زده و به چشمان خدای نامرئی نظر کنند. نتیجه یا به تقلیل‌گرایی ختم شده و یا بهای نادیده گرفتن سِّر تجسم خدا، رخت الوهیت وی را از تنش کنده است. لازم به ذکر می‌باشد که بستری که این گفتگوها در آن صورت می‌گیرد، وزن هر کدام از اصولی را که گفته شد، تعیین می‌نماید. هرگاه شخصی در نقش مدافع ایمان مسیحی با دنیای بی‌ایمان وارد گفتگو می‌گردد، باید ساختار مباحثه را نیز در این رویارویی در نظر گیرد. احتمال دارد که چنین زمینه‌ای او را به سوی رویکدری سوق دهد که بیشتر فلسفی است. در آن زمینه شاید تاثرناپذیری الهی باید تاکید گردد. اما وقتی این گفتگوها در میان جامعه مونین انجام می‌پذیرد، مکانی که عبادت و نیایش محرک این گفتمان است، مسیحیان باید اجازه دهند تا کتاب مقدس سخن گوید، زیرا کلام خدا چارچوب و ساختار واژگان ما را تعیین می‌نماید. در جامعه مونین، شاید وقتی صحبت از مرگ عیسی می‌شود، بتوان گفت که: “خدا برای ما مرد” ( منبع: سایت کشیش آبنوس) زمستان ۲۰۲۰ [1] Sanders, F., Issler, K. D., & Bray, G. L. (2007). Jesus in trinitarian perspective. Nashville, TN: B & H Academic.p.14 [2] تأثرناپذيري، ديدگاهي كه معتقد است وقايع و رخدادهاي خلقت تأثيري بر خدا ندارند و اوهيچ تأثيري از آنها نمي پذيرد.
هدایت شده از کتابفروشی تخصصی تبلیغ
با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان و اعضای محترم کانال به خاطر اینکه عزیزان طلبه و مذهبی بتوانند به راحتی و بدون مشکل کتب مورد نیاز خود را تهیه کنند این کانال راه اندازی شده است. لذا برای درخواست کتاب، چند نکته حائز اهمیت است: ۱. بعلت حجم بالای درخواستها برای پاسخگوئی به پیامتان لطفاً شکیبا باشید. ۲. لیست تمام کتب موجود، در کانال گذاشته می شود. 3. برای سفارش به آیدی زیر مراجعه فرمائید: @meisam_em 4. هزینه بسته بندی و ارسال(پستی یا اتوبوسی) به عهده خریدار می باشد. 5. ارسال کتاب بعد از تسویه امکان پذیر است.
هدایت شده از کتابفروشی تخصصی تبلیغ
📚کتابفروشی تخصصی تبلیغ📚 @Tabligh_Specialized_Bookstore با حضور گرمتون همراهمون باشید. پاتوقی برای دیدن،خواندن، خریدن کتاب و محصولات فرهنگی 📚📚📚📚📚📚 ارتباط با آدمین جهت سفارش کتاب @meisam_em 📚📚📚📚📚📚 بعلت حجم بالای درخواستها از اینکه صبورانه منتظر هستید متشکریم. @Tabligh_Specialized_Bookstore
💌 شورای پاپی واتیکان از نامه آیت‌الله تشکّر کرد. ◻️شورای پاپی گفتگوی طی نامه‌ای ضمن اعلام دریافت نامه آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه به مناسبت روز دعا در ۲۰ مه ۲۰۲۰ از این نامه اظهار تمجید نمود. متن نامه: hawzahnews.com/news/904480
‏برگزاری این هفته در کنار تظاهرکنندگان در ‎آمریکا: بسیاری از افرادی که به عنوان برده به آمریکا رفتند مسلمان بودند و الان هم علاقه به اسلام در بین جوانان این کشور کم نیست. برخلاف ، امروز دغدغه ظلم ستیزی ندارد و یکی از دلایل اسلام ستیزی دولت آمریکا هم همین است. 💬 Foad Izadi
✡️ خاندان راکفلر؛ بانکداران آخرالزمانی (١) 1⃣ سابقه حضور در آمریکا به نیمهٔ قرن هجدهم میلادی می‌رسد، هنگامی که در زمان «ویلیام راکفلر» از آلمان به آمریکا نقل مکان کردند. 2⃣ بنیان‌گذار ثروت این خانواده را دو برادر، به نام‌های و می‌دانند. 3⃣ جان دیویس راکفلر تنها ١٧ سال پس از تأسیس غول نفتی به‌عنوان اولین شرکت نفتی چندملیتی آمریکایی در سال ١٨۶٢، کنترل ٩٠ درصد پالایش نفت ایالات متحده آمریکا را به‌دست گرفت. 4⃣ در سپتامبر ١٩١۶، وی اولین آمریکایی بود که دارایی‌اش از یک میلیارد دلار فراتر رفت. 5⃣ همچنین مجلهٔ معتبر او را با دارایی به ارزش ٣۴٠ میلیارد دلار در سال ١٩٣٧ ثروتمندترین فرد تاریخ معرفی کرد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ خاندان راکفلر؛ بانکداران آخرالزمانی (٢) 1⃣ ثروت عظیم نفوذ آنها را در آمریکا گسترش داد. بسیاری از شخصیت‌های آمریکایی که از دهه ١٩٣٠ تاکنون به پست‌های کلیدی رسیده‌اند، در این بنیاد یا سازمان‌های تابعه آن فعالیت داشته یا از کمک‌های آن استفاده کرده‌اند. در بین سیاسیون، مشهور است که رختکن مسئولین کاخ سفید برای ورود به عرصهٔ قدرت است! 2⃣ این بنیاد دارای بخش‌های مطالعاتی پیشرفته در زمینهٔ مطالعات استراتژیک، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و رسانه است. این بخش‌ها در زمینهٔ شناخت چالش‌های آمریکا و تدوین راهبردها و سیاست‌های جهانی این کشور فعالیت می‌کنند. 3⃣ جالب این‌که «ستاد سازمان ملل متحد» موقوفهٔ است! ساختمان سازمان در نیویورک در کنار «ایست ریور» بنا شد. زمین این ملک را «جان دی راکفلر جونیور» به‌قیمت ٨.۵ میلیون دلار خرید و پس از احداث بنا توسط فرزندش آن را به سازمان‌ ملل متحد اهدا کرد. 4⃣ این سطح از قدرت، تصمیمات را به‌کلی تحت‌تأثیر منویات این بنیاد قرار داد. به‌عنوان نمونه: در دی‌ماه ١٣٩۵، پس از تصویب تنها قطعنامه شورای امنیت سازمان‌ ملل علیه درخصوص محدودیت شهرک‌سازی، بنیاد راکفلر به‌خاطر این مصوبه، کمک‌های مالی خود به این نهاد بین‌المللی را محدود کرد! 5⃣ در این زمینه مثال‌های فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد حاتم‌بخشی این بنیاد، بی‌دلیل نبوده و استیلای این خانواده بر سازمان‌ملل و نهادهای تابع آن را کاملاً تضمین کرده است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ گزارش مجله معتبر فوربز از دارایی جان دی راکفلر: دارایی راکفلر در زمان مرگش در سال ١٩٣٧، برابر ١.۵ درصد تولید اقتصادی کل آمریکا بود! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
هدایت شده از محمدتقی سیفایی
بسم الله الرحمن الرحیم حوزه علمیه مسئولیت های متناسب با این کار بزرگ«ایجاد تمدن اسلامی» را دارد؛ باید انجام بدهد. مقام معظم رهبری دام ظله(۱۳۹۸/۰۲/۱۸) 💥💥 به صورت کوتاه مدت ویژه طلاب فرهیخته حوزه های علمیه با همکاری اولین دوره آموزشی را برگزار می نماید. 🔰 اهم سرفصل‌های دوره 📚 جریان شناسی جهان اسلام 📚شاخصه های تمدن اسلامی 📚مدیریت اجرایی 📚مدیریت فرهنگی 📚تبیین روحیه جهادی و انقلابی 📚عوامل و آسیب های افراطی گری در جهان اسلام 📚نقش وحدت در تمدن اسلامی 📚 آشنایی با رسانه های جهان اسلام ◻️زمان: ۱۳۹۹ ◻️مکان: 🔴ظرفیت محدود🔴 جهت ثبت نام به سایت موسسه فرهنگی ملت ابراهیم http://mellateebrahim.ir مراجعه نمایید. ◀️ مهلت ثبتنام:۳۱ خرداد ماه 🔰 مدارک مورد نیاز 🔸عکس کارت ملی 🔸عکس پرسنلی 🔸آخرین مدرک حوزوی/ دانشگاهی 🔰 اولویت های دعوت به دوره سابقه اجرایی آشنایی با جهان اسلام سابقه تبلیغی سابقه کار جمعی 🔰 مزایای دوره 🔷استفاده از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه 🔷کارگاه‌های انتقال تجربه با حضور فعالان عرصه تمدن 🔷اردوهای میدانی 🔷 اردوی یک روزه خانوادگی 🔷 تجلیل از برترین ها 🔷معرفی برگزیدگان به عنوان مبلغ تخصصی سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 🔷 معرفی برگزیدگان به ارگان‌ها و نهادهای مرتبط جهت همکاری 🔷اعطای مدرک پایان دوره اطلاعات بیشتر شناسه@masha1518 تلفن 09106195829 @TKTTIslami
🔺 در بوستون آمریکا سر از تن مجسمه جدا کردند در ریچموند مجسمه شو آتش زدند و به آب انداختند.. ماشاالله به این برادران بسیجی آمریکایی 😜 . 👉 @roshangarii 🚩