هدایت شده از حرم
4_6041613487489156768.mp3
8.67M
⚫آقا خودت و بیا و بگو کربلا چه شد
فرجام کار زاده خیر النسا چه شد
شیخ مهدی تهرانی
@haram110
هدایت شده از حرم
💜پدر و مادر "دو فرشته بی نظیر و نازنین"💜
🔸یک درخت سیب بود و یک پسر بچه کوچک...
این پسر بچه همیشه با درخت بازی می کرد.
از تنه درخت بالا می رفت و از سیب هایش می خورد و در سایه اش می خوابید...
🔸زمان گذشت...
پسربچه بزرگ تر شد و دیگر توجهی به درخت نداشت...
درخت گفت: بیا با من بازی کن...
و پسر گفت: من دیگر علاقه ای به بازی با تو ندارم.
وسایلی برای زندگی احتیاج دارم که باید بخرم ولی پول ندارم.
درخت گفت:
می توانی سیب هایم را بفروشی و پولی بدست بیاوری
پسر سیب ها را چید و فروخت و نیازهایش را برطرف کرد.
و درخت هر چه صبر کرد خبری از پسر نشد که نشد...
🔸مدت ها بعد پسر که،
مرد جوانی شده بود با اضطراب به سراغ درخت آمد.
درخت پرسید: چرا غمگینی...؟
بیا و کمی در سایه ام بنشین...
پسر گفت: خانه ای نیاز دارم که سر پناهم باشد.
درخت گفت: برای ساخت خانه از شاخه هایم استفاده کن
پسر با خوشحالی تمام شاخه های درخت را برید و با آنها خانه ای برای خودش ساخت.
و دوباره پسر برنگشت و درخت تنهای تنها ماند...
🔸پسر پس از مدتی برگشت و گفت:
برای رفتن به سفر نیاز به یک قایق دارم.
درخت گفت: می توانی از تنه ام قایق زیبایی بسازی
پسر هم تنه درخت را برید و قایق ساخت و رفت...
🔸پس از سالیان دراز برگشت، پیر و غمگین و خسته...
و درخت گفت:
من دیگر نه سیب دارم، نه شاخه و نه تنه...
🔸برای پناه دادن به تو حتی سایه هم ندارم و فقط کنده ام مانده است و بس...
پسر که حال سالخورده شده بود گفت:
از زندگی خسته ام و فقط می خواهم با تو باشم و سال ها در کنار کنده درخت پیر به سر برد...!
🔸اغلب ما شبیه آن پسر هستیم...
و با والدین خود چنین رفتاری داریم.
تا کوچک هستیم دوست داریم با آنها بازی کنیم.
بعد تنهای تنها می گذاریم شان و زمانی به سوی شان بر می گردیم که نیازمند هستیم یا گرفتار...
پدر و مادر همه چیزشان را می دهند تا شادمان کنند.
از وجودشان مایه می گذارند تا مشکلات مان را حل کنند.
و تنها انتظارشان این است که فقط تنهای شان نگذاریم...
🔸به والدین خود عشق بورزید.
و هیچ وقت فراموش شان نکنیم...
امروز و هر روز به پدر و مادر خود ابراز احساسات کنید.
شاید فردا نه پدری باشد و نه مادری و نه احساسی...
🔸یادمان باشد،
همانطور که ما گرفتار زندگی هستیم.
آنها هم دارند پیر می شوند و به دیدن مان نیازمندتر...!
@haram110
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃
هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇
#بدیل_بن_صریم (حریم) لعنت الله علیه
جنایاتش:
ظهر روز عاشورا سال 61 هـ.ق که حسین بن علی علیه السلام در سرزمین کربلا می خواست با یارانش نماز را به جا آورند و از سپاه کوفه مهلتی می خواست، یکی از مردان سپاه دشمن به نام حصین بن
نمیر گفت:
نماز شما پذیرفته نیست.
حبیب که از اصحاب خاص امام حسین علیه السلام بود در جوابش گفت:
ای احمق نادان! گمان می کنی که نماز از آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم قبول نیست ولی از تو پذیرفته است؟
ناگهان حصین به حبیب حمله کرد و حبیب نیز به او حمله ور شد و ضربه ای بر صورت اسب آن ملعون زد که بر اثر آن، حصین بن تمیم از اسب به زمین افتاد عده ای از نیروهای سپاه کوفه با عجله آمدند و او را نجات دادند.
حبیب جنگ سختی کرد و عده زیادی از دشمن را کشت و این بار، بدیل بن صریم بر حبیب بن مظاهر حمله نمود و شمشیر بر سر مبارکش زد که حبیب بر زمین افتاد.
این واقعه از همین جا با کمی اختلاف نقل شده است برخی مورخین گویند که پس از ضربه شمشیر بدیل بن صریم، دیگر حبیب نتوانست از جا برخیزد و لذا یک مرد تمیمی دیگر سر مبارک او را از بدن جدا کرد.
بعضی مقاتل می نویسند که خود بدیل بن صریم، بعد از این که حبیب بن مظاهر بر زمین افتاد سرش را از بدن جدا نمود و آن را بر گردن اسب خود آویزان کرد.
📚مجلسی، جلاء العیون
و عده ای بر این باورند که:
بعد از ضربت شمشیر بدیل بن صریم، یک مرد تمیمی دیگر با نیزه بر او حمله کرد و چون حبیب بن مظاهر خواست از زمین بلند شود بار دیگر حصین بن تمیم، با ضربه ای دیگر شمشیر به او زد و آن مرد تمیمی سر از بدن حبیب جدا کرد.
از این رو، همه متفق هستند که بدیل بن صریم، بدون شک از قاتلان حضرت حبیب بن مظاهر اسدی است.
پس از شهادت او، بین حصین بن تمیم و بدیل بن صریم، بحث زیادی درگرفت و هر کدام مدعی کشتن آن بزرگوار بودند و آخر الامر به این نتیجه رسیدند که حصین، سر او را گرفت و در لشگر بنی امیه جولان داد و بعد به بدیل بن صریم برگرداند تا او نزد ابن زیاد برد و جایزه بگیرد و بدیل بعد از واقعه عاشورا، سر را به گردن اسب خود آویزان کرد و به کوفه آمد تا به قصر عبیدالله بن زیاد برد.
قاسم، فرزند حبیب بن مظاهر در کوفه، که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود با این صحنه رو به رو شد مدتی به دنبال آن مرد کثیف می رفت تا سر پدر را از او مطالبه کند.
بدیل گفت:
که چرا از من جدا نمی شوی؟
قاسم گفت:
این سر پدر من است. آن را به من بده تا دفنش کنم!
بدیل گفت:
ولی امیر راضی نخواهد شد و من امیدوارم که جایزه و انعام خوبی بگیرم.
قاسم گفت:
امیدوارم که خدا به خاطر این جنایت، بدترین پاداش را بدهد.
سرنوشت او:
قاسم همیشه در انتظار روزی بود تا قاتل پدرش را از صفحه روزگار برچیند و این امر بعد از چند سال در زمان مصعب بن زبیر که به جنگ با جمیرا (خمیرا) لشگر کشیده بود و آن مرد تمیمی در آن لشگر بود، اتفاق افتاد.
قاسم بن حبیب توانست داخل اردوگاه مصعب شود و آنجا قاتل پدرش را دید و در نیمروزی، موقعی که قاتل در خیمه ای در خواب بود، او را با شمشیر به قتل رساند و هلاکش کرد.
بر #بدیل_بن_صریم (حریم) تا قیامت لعنت
✨یا علی✨
حرم
#رمان_مردی_در_آینه 📝 💟 #قسمت_چهل_هشتم 🎀 جوشش خون - حدود ساعت 8 شب بود که رفت بيمارستان ... وقت
#رمان_مردی_در_آینه📝
💟 #قسمت_چهل_نهم
🎀قلبی که دیگر نمی زد
لالا ديگه نمي تونست حرف بزنه ... فقط گريه مي کرد ... مي لرزيد و اشک مي ريخت ...
با هر کلمه اي که از دهانش خارج شده بود ... درد رو بيشتر از قبل حس مي کردم ... جاي ضربات چاقو روي بدن خودم آتيش گرفته بود ...
- من ترسيده بودم ... اونقدر که نتونستم از جام تکون بخورم... مغزم از کار افتاده بود ...
اون که رفت دويدم جلو ... کريس هنوز زنده بود ... يه خط خون روي زمين کشيده شده بود و اون بي حال ... چشم هاش داشت مي رفت و مي اومد ... نمي تونست نفس بکشه ... سعي کردم جلوي خونریزی رو بگيرم ... اما همه چی تموم شد ... کریس مرد ...
تنفس مصنوعي هم فايده اي نداشت ... قلبش ايستاد ... ديگه نمي زد ...
چند دقيقه فقط اشک مي ريخت ... گريه هاي عميق و پر از درد ... و اون در اين درد تنها نبود ...
اوبران با حالت خاصي به من نگاه مي کرد ... انگار فهميده بود حس من فراي تاسف، ناراحتي و همدردي بود ... انگار حس مشترک من رو مي ديد ...
نمي دونستم چطور ادامه بدم ... که حاضر به بردن اسم قاتل بشه ... ضعف و بي حسي شديدي داشت توي بدنم پيش مي رفت و پخش مي شد ...
- توي همون حال بودم که يهو از دور دوباره ديدمش ... داشت برمي گشت سراغ کريس ... منم فرار کردم ... ترسيدم اگر بمونم من رو هم بکشه ...
اون موقع نمي دونستم چقدر قدرت داره ... بعد از مرگ کريس فهميدم اون واقعا کي بود ...
- تو رو ديد؟ ...
- فکر مي کنيد اگه منو ديده بود يا مي فهميد من شاهد همه چيز بودم ... الان زنده جلوي شما نشسته بودم؟ ... اون روز هم توي خيابون ترسيدم ... فکر کردم شايد من رو ديده و تو رو فرستاده سراغم ...
دستم رو گذاشتم روي ميز ... تمام وزنم رو انداختم روش و بلند شدم ... سعي مي کردم خودم رو کنترل کنم اما ضعف شديد مانع از حرکت و گام برداشتنم مي شد ... آروم دستم رو به ديوار گرفتم و از اتاق بازجويي خارج شدم ...
تنها روي صندلي نشسته بودم ... کمي فرصت لازم داشتم تا افکارم رو جمع کنم ...
اوبران هم چند لحظه بعد به من ملحق شد ...
- توماس ... بدجور رنگت پريده ... همه ماجرا رو شنيدي ... با لالا هم که حرف زدي ... برگرد بيمارستان و بقيه اش رو بسپار به ما ... تو الان بايد در حال استراحت ... زير سرم و مسکن باشي ... نه با اين شکم پاره اينجا ...
چند لحظه بهش نگاه کردم ... چطور اين همه رفاقت و برادري رو توي تمام اين سال ها نديده بودم؟ ... حالا که قصد رفتن و تموم کردن همه چيز رو داشتم ... اوبران فرق کرده بود؟ ... يا من تغيير کرده بودم؟ ...
نفس عميقي کشيدم و دوباره از جا بلند شدم ... آخرين افکارم رو مديريت کردم و برگشتم توي اتاق بازجويي ...
#ادامه_دارد...
✍نویسنده: #شهید_سید_طاها_ایمانی
⚫️امام صادق علیهالسلام:
ای مفضّل! هرگونه بیعتی پیش از ظهور حضرت قائم (عجل الله فرجه)، بیعت کفر و نفاق و نیرنگ است!!
خداوند کسی را که این بیعت را انجام دهد و کسی که با او بیعت شود را لعنت کند!!!
📚بحارالانوار ج۸ ص۵۳
«اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ»🤲
🔸🍃شنیده اید کربلای معلی؟ می دانید معلا یعنی چه؟
💕شاید بگویید از علو و برتری می آید ولی درست نیست در عربی معلا را به کسی می گویند که بر سر عزیزترین چیز هایش معامله می کند . فهمیدید چرا صفت کربلا معلا است؟
✅کربلا جایی بود که سید الشهدا عزیزترین و دوست داشتنی ترین چیزهایش را با خدا معامله کرد ؛ عجب معامله ای! چیزهایی که ما حتی نمی توانیم راجع اش فکر کنیم بخشید فقط برای رضای دوست . حرم و خانواده اش را ، نوامیس اش را ، جوان رعنایش را ، نوزاد شیرخوارش را ، دخترش را ، برادرش را ، برادرزاده اش را ، خواهر زاده اش را ، بهترین یارانش را ، خون خدایی اش را ، کفن اش را ، بهترین برادر دنیا و علمدارش را . سر مبارک اش را ، و بالاتر از همه جان خودش را . بازهم بگویم ؟ چیزی مگر مانده است؟ معامله ای که حسین با خدا کرد چه کسی در طول تاریخ کرده بود یا خواهد کرد؟ اسلام مدیون حسین است و مسلمانی همه مسلمانان نیز . در هر رکعت نماز و روزه و همه اعمال یک مسلمان حق حسین حساب می شود.
💕اصلا مگر نگفت رسول الله که من از حسینم ؟ یعنی کاری پیامبر انجام داد مدیون حسین است ؟
👈یک طرف حسین و یک طرف خدا . عجب معامله ای! حسین همه چیزش را بخشید به پروردگار و خدا هم همه چیز به حسین بخشید. نه امام را از نسلش قرار داد ، تربت اش را تنها خاک عالم قرار داد که خوردنش اجر دارد و شفا می دهد ، قبولی دعا را زیر گنبد حرمش گذاشت ، چنان محبتی از او به دلها انداخت که همه عاشقش شدند و خیلی ها از این عشق مردند ، کشتی نجات شد ، منجی موعود را منتقم خونش قرار داد ، حق شفاعتی بی اندازه به او بخشید ، زائران حرمش را زائران خودش نامید و به آنها اجری عطا کرد که در عالم نظیر نداشت ، پرچم اش را خودش رفیع کرد ، دشمنانش را به بدترین وجه نابود کرد (و نابود خواهد کرد) ، عزتی ابدی به او بخشید .
❣دیگر چه بود که به حسین نداد خداوند؟ عجب معامله ای! همه عالم را وقف خدا کرد حسین و خدا هم عالم را در پیش پایش ریخت. هرکس یک یا حسین ساده بگوید خدا با محبت نگاهش می کند کاش ما هم در این معامله وارد شویم آری ما هم طرف حسین با خدا معامله کنیم . به سیدالشهدا بگوییم ما در محرم های سالهای نود شمسی در فلان نقطه عالم و در ساعت بیسار نام ات را صدا زدیم ، گفتیم یا حسین! شما چه کاری برای ما انجام می دهی در قبال همان یک یا حسین؟ ما می خواهیم جزو اموال حسینی ثبت و ضبط شویم . اموال حسین هم که می دانید اموال خود خدا است .
می خواهیم رویمان برچسب (( اموال حسینی / هرگونه تعرض و تصرف پیگرد خدایی دارد )) بخورد .
👌می شود؟ معلوم است که می شود خیلی ها اموال حسینی شدند و یک راست رفتند کنار خود حسین و جاودانه شدند . همه شهدا ، کسانی مثل رسول ترک ، کلی آدم غیر مسلمان و خیلی ها .
می شود به خدا .
حسین جان برای تو نوشتم این مطلب را و تویش بیست بار نامت را بردم ، پس من را و هرکه این یا حسین ها را خواند نیز هم جزو اموالت حساب کن .
(( برسد به دست حسین بن علی(ع) / کربلای معلا / بین الحرمین / روبروی حرم حضرت ابالفضل(ع) / ورودی شماره چهار/ باب الشهدا ))
والسلام
《حسین زمانت را دریاب!!!امام زمان(عج) مظلوم است...😭》
🕌🍃 @haram110
✴️ شنبه👈15 شهریور 1399
👈16 محرم الحرام 1442👈5 سپتامبر 2020
🕌 مناسبت های دینی واسلامی .
🕋تعیین بیت المقدس به عنوان قبله مسلمانان سال اول بعثت.
🌙⭐️احکام دینی و اسلامی.
📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست است .
📛از جا به جایی و نقل و انتقال پرهیز شود.
📛واز ملاقات با روسا پرهیز شود .
👶مناسب زایمان و نوزادش عاقل و عابد می شود . ان شاءالله
🤕بیمار امروز زود شفا یابد ان شاءالله.
🚖 مسافرت : همراه صدقه باشد.
🔭🌗 احکام و اختیارات نجومی.
✳️شکار و صید و دام گذاری .
✳️ آغاز معالجه و درمان.
✳️ملاقات های سیاسی .
✳️و ختنه کردن نوزاد نیک است .
🔲این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💑 امشب ..
برای مباشرت (شب یکشنبه ) برای صحت و سلامتی جسم خوب است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، سبب حزن و اندوه می شود .
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث فرح و نشاط می شود.
😴😴 تعبیر خواب امشب.
خوابی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 17 سوره مبارکه ی "اسراء" است.
و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح و کفی ....
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که کاری که باعث آزاردگی و موجب حزن و اندوه او باشد ظاهر شود ، ولی عاقبت به خیر باشد و خیرات و صدقه بدهد که رفع بلا کند . ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
هدایت شده از حرم
Ziyarat e Ashura Farahmand_120516170200.mp3
4.27M
💠 زیارت #عاشورا
🎤🎤 #فرهمند
@haram110
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
هدایت شده از حرم
Ostad_Raefipour_Maghamate_Ziarat (3).mp3
9.39M
💾🔊 #دانلود_سخنرانی استاد #رائفی_پور
📝 « مقامات زیارت عاشورا »
📅 تهران- ۱۳ مهر ۹۶ ، جلسه #یازدهم
⚫️ قاتل امام حسین علیه السلام الان کجاست؟
🌷 از پیغمبر اعظم اسلام صلی الله علیه و آله روایت میکند که فرمود:
🔥قاتل حسین بن علی علیه السلام در تابوتی است از آتش و عذاب نصف اهل دنیا نصیب او خواهد بود.
♨️دست و پای او با زنجیرهای آتشین بسته میگردند و در جهنم سراشیب میشود تا اینکه به قعر جهنم میرسد.
📛وی دارای یک بوی متعفنی خواهد بود که اهل جهنم از تعفن آن به پروردگار خود پناهنده خواهند شد.
🔴او دائما با جمیع افرادی که در قتل امام حسین علیه السلام دخیل بودند و پشتیبانی و حمایت کردند،در جهنم دچار عذابی دردناک خواهند بود.
🔥 هرگاه پوست بدن آنان بریان شود خدای توانا پوست دیگری برای بدن ایشان میافریند تا این که همیشه عذاب دردناک را بچشند و یک ساعتی از آن آزاد نباشند.
💥آنان از آب جوش جهنم سیراب میشوند.
وای بر ایشان از عذاب آتش!!
🌺 پیامبر معظم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
حضرت موسی بن عمران علیه السلام دعا کرد و گفت:
🌹پروردگارا! برادرم هارون از دنیا رفت، او را بیامرز!
🌼 خدا به آن حضرت وحی کرد:
یا موسی!اگر این دعا را درباره ی جمیع خلق اولین و آخرین میکردی من مستجاب مینمودم،غیر از قاتل حسین (علیه السلام)
⚡ زیرا من انتقام حسین را از او خواهم کشید..!
🌴عبدالله بن بکر ارجانى مىگوید: با امام صادق(علیه السلام) در مسافرت از مدینه به مکه همراه بودم، به توقفگاهى به نام «عسفان» رسیده و آنجا توقف کردیم،
آن گاه حرکت کرده و در راه کوه سیاه وحشتناکى دیدیم...
🔰عرض کردم: اى پسر رسول خدا! چقدر این کوه وحشتناک است! اولین بار است که در راه به چنین کوهى بر مىخوریم.
🌷آن حضرت فرمودند: مىدانى این چه کوهى است؟ این کوه «کمد» نام دارد و بر درهاى از درههاى جهنم که خداوند قاتلان امام حسین را در آن جاى داده است، قرار دارد.
🔥 زیر آن آبهاى جهنم جارى است؛ یعنى چرک و خون جهنمیان و آلودگىهاى آنان، آب جوش سوزان، چرکهایى که از فرج زناکاران خارج مىشود و آبهایى که از جهنم، لظى، حطمه، سقر، جحیم و هاویه و سعیر بیرون مىآید.
⚡هرگاه که از اینجا عبور مىکنم و این کوه را مىبینم، مىایستم و آن دو نفر را مىبینم که گریه و کمک مىخواهند، به قاتلان پدرم نگریسته و به آن دو مىگویم: بدون شک شما این کار آنان را پىریزى کردید، هنگامى که قدرت را به دست گرفتید، به ما رحم نکردید، خدا رحم نکند به کسى که به شما رحم کند! مجازات کار خود را بچشید که خدا به بندگان خود هیچ ظلمى نمىکند!
🍁🍂🔥🍁🍂🔥🍁🍂🔥🍁
📕برگرفته از کتاب عیون اخبار رضا علیه السلام.
📙ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق
#بعد_از_کربلا_چه_گذشت_قسمت_پنجم
✳️چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند،
ام کلثوم علیها السلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟
🔘 ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم!
🔥شمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند...
✳️ سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد .
❗️دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم ایا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟!
💠 ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟
🔰گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم.
🔅گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده اند!
❗️گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!!
🔴 جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است.
🍃نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: ایا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟
🌷حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند..
🍀جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد.
🌺 از علی ابن الحسین روایت شده:
هنگامیکه مارا بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم:
🔥 یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟
♨️یزید دستور داد بند از ما برداشتند.
🌹 فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری..؟
💥ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا..
⚡️ ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید.
♨️مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد.
🌸زینب دختر علی علیه السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از انی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست!
🔥 یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم!
⭐️زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی!
🌑مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش.
🔥یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد...
✍ادامه دارد...
📔بحار ج 45،ص129.
📗حیات الحسین ج 3/ص371
📕 نفس المهموم ص 433
📚 طبری ج 7 ص381.
📘ارشاد ص246.
📙کامل ج4 ص86
📓روضه الواعظین ص 164
#معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜
#یار_دهم💕
🧡 #ابو_الشعثأ_كندى🧡
نام او یزید بن زیاد است و با عمر بن سعد به كربلا آمده بود، و چون كار به مقاتله انجامید، و سخنان امام را رد كردند، به جانب حسین علیه السلام آمد.
او كه تیرانداز ماهرى بود در برابر امام حسین علیه السلام زانو زد و صد تیر به سوى دشمن پرتاب كرد و امام مىفرمود: خدایا! تیرهاى او را به هدف بنشان و بهشت خود را پاداش او قرار ده! و هنگامى كه تیرهاى او تمام شد، در حالى كه بپا مىخواست گفت: پنج تن از سپاه عمر بن سعد را كشتم، سپس بر سپاه دشمن حمله كرد و نوزده نفر را به قتل رساند و بعد به شهادت رسید. او هنگام حمله این رجز را میخواند:
"انا یزید و ابىمهاجر اشجع من لیث نبیل خادر یارب انى للحسین ناصر ولا بن سعد تارك و هاجر.
#ادامه_دارد.....
📗در زیارت ناحیه آمده است: «السلام على یزید بن مهاجر الكندى». او مردى شجاع و شریف بود و از كوفه بیرون آمد و به امام حسین علیه السلام قبل از برخورد با حر بن یزید پیوست و به كربلا آمد.
📔(وسیلة الدارین 103).
📘 مقتل الحسین، مقرم 243.
📒 «منم یزید فرزند مهاجر، شجاعتر از شیر كه در بیشه باشد؛ خدایا من حسین را ناصرم، و از ابن سعد دور و بیزار هستم».
📕 وسیلة الدارین، 103.
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚