"رمان #از_روزی_که_رفتی #قسمت_هجدهم _تو از پس تغییرات بر میای، من کنارتم! رها: منم هستم آیه! من مثل تو قوی نیستم اما هستم، مطمئن باش! آیه لبخندی زد به دخترک شکسته‌ای که تازه سر پا شده بود. دختری که همسن و سال خودش بود اما مادری میکرد برایش، حالا میخواهد پشت باشد، محکم باشد، تکیه‌گاه شود؛ شاید به‌خاطر احسان! _از احسان چه خبر؟ عروسی کی شد؟ رها سر به زیر انداخت و سکوت کرد. _ازدواج کردم. آیه شوکه پرسید: _کی؟ چه بیخبر! به دستهای رها نگاه کرد... حلقه ای نبود! صورتش هنوز دخترانه و دست نخورده بود. قلب داغ دیده‌اش ترسید... از این نبودنها لرزید! _تعریف کن، میشنوم! _اما... _اما نداره، جواب منو بده! این آیه‌ی دقایقی قبل نبود. تکیه‌گاه بیپناهی‌های رها بود، دختر دلبند حاج علی بود، دکتر آیه معتمد بود. _خب اون آقایی که باهاش اومدم، صدرا زند... برادر شریک رامینه.... رها تعریف کرد و آیه گوش داد. حاج علی قصه‌ی این مادر و دختر رامیدانست، چه دردناک است این افکار غلط..._ خدای من! رها چرا منو خبر نکردی؟ رها دستپاچه شد. _به‌خدا خانواده‌ی خوبی‌ان، اذیتم نمیکنن؛ تو آروم باش! آیه فریاد زد: _چرا اینکارو کردی؟ چرا قبول کردی؟ چرا از اون خونه‌ی لعنتی نزدی بیرون؟ چرا اینکارو کردی؟ به من زنگ میزدی میومدم دنبالت؛ اصلا به احسان فکر کردی؟ اون به جهنم... زندگی مادرت رو ندیدی؟ زندگی خودت رو ندیدی؟ آیه بلند شد و قصد خارج شدن از آشپزخانه را داشت که حاج علی او را نشاند: _آروم باش دختر، کاریه که شده. نمک رو زخم نباش، مرهم شو براش. رها اشک ریخت... برای خودش، برای بیکسیهایش، برای رهای بی‌کس شدهاش: _مادرم دستشونه آیه... مادرم! آیه آه کشید: _باید بهم میگفتی! _بهم فرصت ندادن. کاری از کسی بر نمیومد. _حداقل میتونستم کنارت باشم... رها ملتمس گفت: _الان باش! کنارم باش و بذار کنارت باشم... آیه آغوش گشود برای دختر خستهای که مقابلش بود. رها خود را در آغوش خواهرانه‌اش رها کرد. رها مادرانه خرج میکرد، خواهرانه خرج میکرد. ******************* ارمیا نگاه دوباره‌ای به خانه انداخت. دو روز گذشته بود. گوشه‌ای از ذهنش درگیر و دار این خانواده بود. آخر این گوشه‌ی کوچک ذهن، کار خودش را کرد. ارمیا را به آن کوچه کشاند. میخواست حال و روزشان بداند. از زنی که همسر از دست داده و صبور است بداند، از بیقراریهای پنهانش بداند، از پدری که دخترش را سیاهپوش به خانه آورده بود بداند، میخواست از آیه و نمازهایش بداند، از قدرت دعاهایش بداند، از آه مظلومانهای که گاه به گاه از سینهاش خارج و رنج بود و درد بداند، میخواست خدای حاج علی را بشناسد... خدای آیه را بشناسد؛ میخواست بداند آنچه را که هیچگاه نتوانسته بود بداند. در کوچه قدم میزد. موتور در کنارش بود... مقابل در ورودی ساختمان. نه نام خانوادگی حاج علی را میدانست، نه خبری از آنها میشد که ببیندشان! ادامه دارد... نویسنده: #سنیه_منصوری ┄┅═❁═┅┄

#صوت_مهدوی ⁉️دعایی و راهکاری بفرمایید مبنی بر اینکه بتوانیم فرزندان خود رااز دوره بارداری واز بدوتولد امام زمانی تربیت کنیم .. 💡پاسخ: #ابراهیم_افشاری ┄┅═✧❁✧═┅┄

"❁" #دوره_مهدویت_برگرفته_از_کتاب_نگین_آفرینش #قسمت_سیزدهم 🌸اهداف و برنامه های حکومت حضرت مهدی اهداف حکومت: 1⃣ رشد معنوی: در زمان حاکمیت ولی پروردگار،ارزش های انسانی در همه ی ابعاد زندگی،رونق می یابد و همه ی آنچه به عنوان خوبی از آن یاد می شود،همه جا را فرا می گیرد. 2⃣عدالت گستری: امام مهدی عدالت را سر لوحه ی کار خویش قرار داده است،زیرا عدالت،زمینه ساز حیات حقیقی در همه ی ابعاد است و بدون عدالت،زمین و اهل آن مردگان بی روحی هستند که زنده پنداشته میشوند. 🗂برنامه های حکومت الف)برنامه های فرهنگی ✅احیای کتاب و سنت: در زمانی که قرآن،غریب و تنها مانده،در زمان حکومت آخرین حجت الهی،تعالیم حیات بخش قرآن به تمام عرصه زندگی بشر وارد میشود و تعالیم دین آنچنان که باید به همگان یاد داده میشود. ✅گسترش معرفت و اخلاق ✅نهضت علمی: در آن زمان،دانش بشری به طور چشمگیری رشد میکند و انسان از تمام علوم آگاه میشود و این رشد برای تمامی افراد است و در این شکوفایی فرقی بین زن و مرد نیست. ✅مبارزه با بدعت ها: بدعت به معنای داخل کردن اندیشه و آرای شخصی در دین است و عامل ویرانی دین است‌. ب)برنامه های اقتصادی 🔸بهره وری از منابع طبیعی 🔸توزیع عادلانه ی ثروت: امام مهدی آنچنان مساوات را رعایت میکند که فقیری پیدا نمیشود که نیازمند زکات باشد. 🔸عمران و آبادانی ج)برنامه های اجتماعی 🔹احیا و گسترش امر به معروف و نهی از منکر 🔹مبارزه با فساد و رذائل اخلاقی 🔹اجرای حدود الهی: امام مهدی فاسقان را به راه صلاح برمیگرداند یا با تامین نیازهای مشروع،راه را بر فساد میبندد،با این وجود اگر کسی حقوق دیگران را زیرپا گذاشت طبق قوانین کیفری اسلام با او رفتار میکند. 🔹عدالت قضایی: امام رضا فرمودند آن حضرت،ترازوی عدالت در میان خلق نهد،و چنان عدالت را جاری میکند که هیچکس بر دیگری ظلم روا ندارد.

🗣💎 به آن ‌چه كه مي‏گويم، عمل كنيد، والله ای مردم، خیر می ‌بینید مرحوم آیت الله شیخ محمود تولاّیی خراسانی در منابر مسجد سیّد اصفهان در سال 1392 قمری می فرمود: براي امام زمان علیه السلام صدقه بدهید. می گویند: آقا! مگر او به صدقه ما محتاج است؟ مگر او به دعاي ما محتاج است؟ ما که هستیم که صدقه و دعای ما اثر داشته باشد؟ اين حرف ‌ها را كنار بگذارید. بله او محتاج به ما نيست، امّا وظيفه ما این است. البته صدقه و دعاي ما ممكن است مؤثّر هم واقع شود و خداي متعال به بهانه دعاي ما، غمي ‏را از او برطرف كند، به بهانه صدقه ما، يك بلایی را از او و بستگانش برطرف كند. این امر، هيچ مانع علمي و عقلي ندارد. صدقه بدهيد، همه وقت هم صدقه بدهید. صدقه، منحصر به آخر هفته نباشد. به آن ‌چه كه مي‏ گويم، عمل كنيد، والله ای مردم، خیر می ‌بینید. هر صبح از خانه كه بيرون مي ‏آیي، به مقدار مقدورتان، يك قران است، دو قران است، كمتر است، بيشتر است، هر صبح، اوّلِ كار، صدقه براي سلامتي امام زمان علیه السلام بدهيد. هر شب كه بر مي ‌گرديد براي سلامتي امام‏ زمان علیه السلام صدقه بدهيد، ولو يك ريال، ولو ده شاهي. (سخنرانی های مسجد جمعه اصفهان، سال 1392 قمری، مجلس دوازدهم) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

دردی شدیدتر و سخت تر از یتیمی ... ❇️عَن أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْعَسْكَرِيُّ صلوات الله علیه قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ صلوات الله علیهم عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ حُكْمُهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَ هَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا- الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حَجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى‏ 💟حضرت آقا امام حسن عسکری صلوات الله علیه می فرماید پدرم از پدرانش صلوات الله علیهم از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کردند که او فرمودند: سخت تر از یتیم جدا شده از مادرش و پدرش، یتیمی است که از امامش جدا شده و توانایی رسیدن به او را ندارد و حکم امامش را درباره مسائل دینی مورد ابتلا نمی داند. آگاه باشید! هر شیعه ای که عالم به علوم ما باشد و این جاهل به شریعت ما که از دیدار ما محروم است یتیمی است که در دامن او (عالم شیعه) جای دارد. آگاه باشید! هرکس او (نا آگاه) را هدایت و راهنمایی کند و شریعت ما را به وی بیاموزد؛ در مقام رفیق اعلی با ما خواهد بود. 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏105، ص: 171 كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏1، ص: 256 الإحتجاج (طبرسي)، ج‏1، ص: 16 مستدرك الوسائل، ج‏17، ص: 317 سفينة البحار، ج‏8، ص: 742📚 الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج

#روایت ✅امام صادق علیه السلام درباره #دعای_عهد فرمودند: 🌸«هر کس با این دعای #عهد چهل صبح به سوی خدا دعا کند از یاوران قائم ما خواهد بود و اگر بمیرد خداوند او را از قبرش به سوی حضرت قائم عج خارج خواهد ساخت و حتی در مقابل هر کلمه ای هزار حسنه به او می دهد و هزار گناه از او محو می کند». 📚 بحار الانوار، جلد 83، ص284، حدیث 47 به نقل از کتاب امام مهدی عج،تنظیم:اکبر اسد علیزاده •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•

#دعای_عهد♡ #استاد_‌فرهمند  کجایى ...؟؟  اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت! 🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤

🌤🌦🌤 دوباره صبح شد و☀️ حالم روبه راه شد وقت سلام وعرض ارادت به شاه کربلا شد🕌 عالم تمام خاک کف پای شاه عشق💚 شاهی که برتمام جهان سرپناه شد💚 صلی اللَّه علیْك یٰا اباعبدِاللّٰه الْحُسَیْنِ💚 @haram110

💠 زیارت #عاشورا 🎤🎤 #فرهمند @haram110 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

سلام بنام آفریدگار مهربانی امروز : سه شنبه 12 / 12 / 99 " به خود احترام نمی گذاریم !!! " به چیزهایی بله می گوییم که برای ما مهم نیست یا وقت انجامش را نداریم ودیگران توقع وانتظارآن رادادند!!!! تنها برای اینکه کسی را دلخور نکنیم با او موافقت می کنیم ... به نیازدیگران بیش از نیاز خود بها می دهید و این آسیب روحی زدن به خود است نسبت به انجام کاری که صحیح بوده احساس گناه می کنیم چون دیگران نظر مخالف دارند!! با نشان ندادن نقاط قوت و نقش مثبت خود از خود دفاع نمی کنیم !! دایما احساس خود را مخفی نگه می داریم و آشکارا به دنبال جلب توجه دیگران هستیم دایما سعی در خوشحال کردن دیگران داریم درحالیکه آنها اینطور نیستند خود را در احاطه همراهان بد قرار می دهیم بدون توجه به عواقب آن !! خود را برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران بانشان دادن رفتارمان برخلاف میل خودنشان می دهیم !! عبارت تاکیدی : احترام به خود احترام به دیگران است " خدایا سپاسگزارم "

🌑 هجدهم ماه رجب، سال روز وفات جناب ابراهیم فرزند رسول خدا صلّی الله علیه وآله مرحوم شیخ طوسی در «مصباح المتهجد»، روز هجدهم ماه رجب را روز وفات جناب ابراهیم علیه السلام، فرزند رسول خدا صلّی الله علیه وآله گزارش می کند. (مصباح المتهجد،ص813) مرحوم علامه مجلسی در «زادالمعاد»، روز هجدهم ماه رجب را روز وفات جناب ابراهیم گزارش می کند و می فرماید: «در این مصیبت، عایشه و دیگران، رسول خدا صلّی الله علیه وآله را شماتت کردند.» (زادالمعاد، ص34) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

😢😢 عزاداری رسول خدا صلّی الله علیه و آله برای جناب ابراهیم علیه السلام 1) انس بن مالك گفت: روزى به همراه رسول خدا صلّى اللهُ عليه و آله به محلى كه دايه ابراهيم، فرزند حضرت بود رفتيم. پيامبر صلّى اللهُ عليه و آله ابراهيم را در آغوش گرفت و او را مى‏بوسيد و به سينه خود مى‏ چسبانيد. بعد از چند روز مجدّداً حضرت به ديدار ابراهيم رفت، امّا مشاهده نمود كه ابراهیم فوت كرده است، پس اشك از ديدگان رسول خدا صلّى الله عليه و آله جارى شد. عبد الرّحمن بن عوف عرض کرد: اى رسول خدا! شما هم گريه مى ‏كنيد؟ حضرت فرمود: اى پسر عوف! گريه من، گريه رحمت است، و بار ديگر اشك از ديدگان حضرت فرو ريخت و فرمود: ديده مى‏گريد و دل اندوهناك مى ‏شود، امّا جز آن چه پروردگارمان رضایت دارد، نمی گوییم. سپس خطاب به ابراهيم كرد و فرمود: اى ابراهيم! ما از فراق تو اندوهناكيم. (مسكن الفؤاد، ص101-102) 2) اسماء دختر زيد گفت: وقتى ابراهيم فرزند رسول خدا صلّى الله عليه و آله وفات نمود، رسول خدا صلّى اللهُ عليه و آله گريه كرد. فردی به نام مُعَزّى به حضرت عرض كرد: اى رسول خدا! تو سزاوارترى كه خداوند عزّوجلّ اجر تو را در اين مصيبت بزرگ قرار دهد. حضرت فرمود: چشم گريان است و قلب محزون، ولى آن چه موجب خشم پروردگار شود نمى‏ گوييم. سپس حضرت (خطاب به ابراهيم) فرمود: اگر نه اين بود كه مرگ وعده حق و همگانی است، و اين كه بعدی ها نیز به تبع نفرات اول خواهند مرد، هر آينه حزن و مصيبت ما بر تو اى ابراهيم بزرگ تر از حزنی بود که هم اکنون داریم. (ولى از آنجا که ما نيز به زودى به آن جهان ملحق خواهيم‏ شد مصيبت تو را تحمل مى‏ كنيم) و ما براى تو محزونيم.) (مسكن الفؤاد، ص102) 3)جابر بن عبد اللّه انصارى گفت: رسول خدا صلّى الله عليه و آله دست عبد الرحمن بن عوف را گرفت و به نزد فرزندش ابراهيم برد، در حالی که ابراهيم در حال جان دادن بود. حضرت او را در دامن خود گذاشت و در حالی که اشک می ریخت فرمود: اى فرزندم! مرگ تو هم اکنون در اختیار من نیست. عبدالرحمن به حضرت عرض كرد: ای رسول خدا! شما گريه مى‏ كنيد؟ مگر از گريه كردن در مصيبت نهى نفرموده ايد؟ حضرت فرمود: من از دو صدا و ناله زشت نهى كردم: صداى آوازه‏ خوانى لهو و لعب و موسيقى شيطانى؛ و صدايى که به هنگام مصيبت و همراه با خراشاندن صورت و پاره كردن گريبان و ناله اعتراض آميز شيطانى باشد. اما گريه من بر مرگ ابراهيم، رحمت است، و كسى كه رحم ندارد، مورد مرحمت خداوند نیز واقع نمى‏ شود. آن گاه حضرت خطاب به فرزندش فرمود: اگر نه اين بود كه مرگ حق است و وعده خدا راست و مرگ راهى به سوى خداست، و اين كه آخرين ما به اولين ما ملحق خواهند شد، هر آينه حزن ما در مرگ تو اى ابراهيم بسيار شديد مى‏ شد. (ولى چون راهى‏ است كه همه بايد طیّ كنيم، فراق تو قابل تحمل است) و ما بر مرگ تو اندوهناكيم، ديده مى‏ گريد و قلب اندوهناك مى ‏شود، ولى آنچه سبب خشم پروردگار شود نمى‏ گوييم. (مسكن الفؤاد، ص102-103) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»