eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
4_5947498285743736265.mp3
24.9M
دعای سفارش شده مولا الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ماه مبارک
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای افطار🔰 بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ‏] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ التماس دعا قبول حق @haram110
* 💞﷽💞 💙💛💙💛💙💛💙💛💙💛💙💛💙💛 ‍ بالاخره انتظار سیاوش به سر رسید و راحله سرش خلوت شد. البته شاید باید گفت دعاهای سید گرفت که زمین و زمان را قسم میداد تا از شر غر غر های سیاوش خلاص شود. آن روز عصر قرار بود بروند برای راحله لباس بخرند. البته راحله لباس داشت ولی سیاوش اصرار داشت که دوست دارد لباسی به میل و سلیقه خودش برای راحله بخرد. هرچند لباس بهانه ای بود تا سیاوش از این طریق بخشی از وقت راحله را مال خود کند راحله لباس هایش را پوشیده بود و منتظر تماس سیا بود تا از خانه خارج شود. گوشی زنگ خورد: -سلام سیاوشم! باشه عزیزم، الان میام دم در کسی جز مادرش در خانه نبود، سریع از مادر خداحافظی کرد، چادرش را سرش کرد و از هال زد بیرون. قبل از اینکه از در کوچه بیرون بزند صدای گوشی را شنید. پیامک بود: -باید باهات حرف بزنم راحله شماره ناشناس بود. تعجب کرد. جواب داد: شما? صدای بوق ماشین سیاوش باعث شد گوشی را توی کیفش بیندازد و از در بیرون برود. در کل مسیر و موقع دیدن مغازه ها راحله داشت از اتفاقات این مدت و شاهکار های تازه عروس و داماد تعریف میکردّ که البته بیشتر شامل سوتی های حامد بیچاره بود. جریان غذا خوردن در رستوران و اصرار جناب داماد برای اینکه در یکی از رستوران های گرانقیمت غذا بخورند و هرکس هرچه دوست دارد سفارش بدهد و در آخر موقع پرداخت صورت حساب کاشف به عمل امده بود که جناب عاشق کارتی که همراهش بوده خالی شده و کارت دیگرش را نیاورده و راحله مجبور شده بود صورت حساب پانصد تومنی را حساب کند!! یا جریان انتخاب سرویس خواب که اقای داماد هول، با خرید یکی از تختخواب ها به بهانه اینکه بزرگ است و جایی برای گذاشتن تخت و کمد بچه نمیگذارد مخالفت کرده بود، آخر خانه اجاره ای اقای داماد یک خواب داشت، و با این حرف همه از هول بودنش زده بودند زیر خنده و معصومه بیچاره سر به زیر انداخته بود و سرخ شده بود. سیاوش که داشت از خرابکاری های با جناقش ریسه میرفت گفت: -لابد بعدش خواهرت هم قهر کرد و حامد بیچاره مجبور شد کلی منت بکشه! راحله همان طور که از پله های مغازه لباس فروشی پایین میرفت گفت: -وای اره! بیچاره حامد... جریان رو خواهر برادراش فهمیده بودن دیگه مگه ولش میکردن? از اونور کلی منت معصومه رو کشید تا معصومه ببخشتش سیاوش در حالیکه نگاهش روی لباس ها میچرخید تا لباس انتخاب کند گفت: - پس من حواسم رو جمع کنم یه وقت از این سوتی ها ندم ... البته من منت کشی هامو قبلا کردم وگرنه جنابعالی که تا مارو خونین و دست و پا شکسته ندیدی رضایت ندادی! بعد به سمتی اشاره کرد و گفت: -اون خوبه? راحله سر چرخاند و با دیدن کت و دامن گل بهی خنده اش گرفت: -غیر گل بهی رنگای دیگه ای هم هستا -آخه اولین بار با این رنگ دیدمت، خیلی بهم چسبیده! دوست دارم همین رنگی بپوشی -تکراری میشم که! سیاوش در حالیکه به مغازه دار اشاره میکرد تا لباس را برایشان بیاورد گفت: -قول میدم هیچ وقت برام تکراری نشی و همانطور که با چشم هایش که بخاطر یافتن لباس مورد نظرش ذوق زده بودند، فروشنده را که داشت لباس را از روی رگال برمیداشت میپایید، دستان راحله را فشار داد. راحله وقتی دید سیاوش اینقدر از دیدن آن کت و دامن ذوق زده است لبخندی زد و اصلا به روی خودش نیاورد که عین همین لباس را دارد و در مراسم عقد پوشیده است. با خودش فکر کرد چه اهمیتی دارد که بقیه چه فکری می کنند? چه دلیلی دارد من دل همسرم را بشکنم بخاطر حرف مردم? بگذار مردم فکر کنند من همان لباس تکراری را میپوشم. قرار است با همسرم زندگی کنم نه آنها. راحله لباس را پرو کرد و وقتی از اندازه اش اعلام رضایت کرد، سیاوش پول را پرداخت و چند دقیقه بعد با لباس کاور پوش شده، از مغازه بیرون زدند. سوار که شدند گوشی سیاوش زنگ زد. سیاوش گفت: -مادرته! و گوشی را جواب داد. بعد اینکه تماس قطع شد گفت: -خانم حواس پرت گوشیت رو چرا جواب نمیدی? - تو کیف بود، کیف رو هم ک با خودم برنداشتم...چی گفت مامان? -هیچی! گفتن خواهرت اینا شام اونجان، من هم برای شام بیام اونجا... منم که میدونی عادت ندارم دعوت کسی رو رد کنم سیاوش این را گفت و خندید. با تعریف هایی که شنیده بود بدش نمی آمد کمی سر به سر این داماد کوچولوی عجول یا به قول خودش "مستر اشتباهات" بگذارد برای همین با کمال میل دعوت را قبول کرده بود... راحله هم که در این مدت سیاوش را خوب شناخته بود و معنای آن لبخند کج را میدانست روسری اش را مرتب کرد و گفت: -البته به شرطی که سر به سر حامد نذاری سیاوش که از این رو شدن دستش خنده اش گرفته بود گفت: -سعیم رو میکنم اما قول نمیدم ...
* 💞﷽💞 💙💛💙💛💙💛💙💛💙💛💙💛💙💛 ‍ سر میز شام، سیاوش که شیطنتش گل کرده بود، مرتب با ایما و اشاره حامد را نشان میداد و میخندید. شاید هم بیشتر از اینکه حرص راحله را در می آورد خنده اش گرفته بود. هر بار کاری میکرد یا جوری ژست میگرفت که راحله فکر کند سیاوش قصد دارد چیزی به حامد بگوید و راحله هم مرتب با چشم و ابرو سیاوش را تهدید میکرد... حامد ور دل معصومه نشسته بود و مدام حواسش به معصومه بود. برایش سوپ میریخت، سالاد میکشید و کافی بود معصومه سرفه ای کند، ان وقت بود که حامد یک پارچ اب را دم دهانش میگذاشت. هرچه باشد حامد یک پسر بیست و یک ساله بود، پر شور و احساساتی و همین باعث میشد تا حتی یک لحظه هم چشم از معصومه برندارد و همین سوژه سیاوش شده بود. سیاوش گلویی صاف کرد: -اقا حامد? و راحله که میدانست سیاوش چقد شیطنت میکند گر گرفت که مبادا سیاوش حرفی بزند. وقتی حامد جواب داد، سیاوش با لبخندی که سعی در پنهان کردنش داشت با تأنی کلماتش را ادا کرد: -میگم ... راحله صورتش قرمز شده بود. سیاوش در مرز انفجار بود، خودش را نگه داشت و گفت: - میشه اون فلفل رو بدین اینور -بله، بفرمایید راحله که انگار کوره درونش را خاموش کرده باشند ناخواسته نفس راحتی کشید و سیاوش با همان لبخند فرو خورده مشغول پاشیدن فلفل روی غذایش شد. وقتی توانست خنده اش را بخورد نگاهی به باجناق جوانش انداخت: پسری با موهای فرفری و چشمانی تیره. صورتی که هنوز کامل شکل مردانه نگرفته بود و نشان از سن کمش میداد. محاسنی که روی چانه اش پر پشت تر بود و کمی بور میزد چهره ای بشاش داشت و لبخندش به دل مینشست. مرتب سر در گوش معصومه میکرد و حرفی میزد که باعث میشد لبخند روی لبان معصومه بیاید. سیاوش که از این شیدایی خنده اش گرفته بود رو به راحله اشاره ای به حامد کرد و بعد چشم هایش را بالا برد و ادای آدم های واله و عاشق را در آورد. راحله که هم خنده اش گرفته بود و هم میترسید مبادا کسی ببیند و زشت شود اخم کوچکی کرد و با پایش به پای سیاوش زد. البته از آنجایی که هول شده بود، کمی در محاسباتش اشتباه کرد و به جای سیاوش به پای پدر زد. پدر هم که از همه جا بی خبر داشت چیزی در گوش خانمش میگفت با این حرکت سرش را به سمت راحله چرخاند و با نگاهی متعجب پرسید: -چیزی شده بابا جان? توصیف حال راحله در آن وضعیت ممکن نیست. گوش تا گوش سرخ شد: -نه، ببخشید، اشتباه شد سیاوش که بیشتر از این نمیتوانست خودش را کنترل کند قاه قاه زد زیر خنده جوری که همه خنده شان گرفت. و راحله هم ک عاشق خنده های بلند سیاوش بود ناراحتی اش را فراموش کرد و با نگاهی پر از محبت به سیاوش خیره ماند و لبخندی زد. اما سیاوش دست بردار نبود. غذایش که تمام شد دوباره اشاره ای به حامد کرد و راحله که فکر میکرد سیاوش قصد دارد طعنه ای به حامد بزند وحشت زده به سیاوش خیره ماند و سیا بی توجه به راحله، با شیطنت رو به مادر گفت: -ممنون مادر... خیلی خوشمزه بود راحله نفس راحتی کشید اما با جمله بعدی دلش گرفت: -تقریبا ده سالی میشد که غذای درست و حسابی مادر پز نخورده بودم... راحله همه عصبانیتش را فراموش کرد و علاقه چشم دوخت به این مرد گندمگون چشم آبی که با آن لبخند دندان نمایش خواستنی تر شده بود... ...
* 💞﷽💞 💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸💮🌸 ‍ سیاوش در اتاق را بست و با راحله که مثلا اخم کرده بود و روی تخت نشسته بود روبرو شد. خنده اش گرفت. این دختر آنقدر مهربان بود که حتی اخم کردن هم بلد نبود. اخم هایش بیشتر خنده دار بودند تا نگران کننده. و شاید بخشی از این خنده داری مربوط میشد به آن لبخندی که پشت لبهایش به زور حبس شده بود. سیاوش دست هایش را به سینه زد و همانجا به در تکیه داد. طبق معمول شیطنتش گل کرد: -میگن به هرکی بخندی سرت میاد. به حامد خندیدم حالا باید خودم منت کشی کنم راحله میخواست مثلا ناز بیاید، کمی رویش برگرداند - شما پای پدرت رو لگد کردی حالا من بیچاره باید جواب پس بدم? راحله با چشم هایی گرد شده برگشت و سیاوش لبخند کجی زد، سرس را کمی یک طرفی خم کرد و ابرویش را بالا برد: -ها? دروغ میگم? من الان دقیقا چکار کردم که شما دلخوری? اصلا من حرفی زدم? راحله که از این زرنگی خنده اش گرفته بود وقی زد زیر خنده: -خوب بلدی همه چی رو به نفع خودت تموم کنی سیاوش جلو آمد، روی تخت نشست و همانطور که دست های راحله را میگرفت گفت: -اگه بلد نبودم که نفع اصل کاری که شمایی رو از دست داده بودم ک! راحله که با شنیدن این حرف قند در دلش آب شده بود گفت: -سیاوش? اگه جوابم منفی میشد چکار میکردی? وسیاوش هم که نمیتوانست دست از شوخی بردارد و روی همان فاز احساسات بماند با چهره ای بی تفاوت گفت: -میرفتم یکی دیگه رو میگرفتم تا از حسودی بترکی!! راحله از حرص مشتی با باروی سیاوش کوبید: -آره جون خودت - پس چی? لابد فک مردی مینشستم آه و زاری و گریه? - پس برا همین به یاد من آهنگ تنهایی میزدی و تا تو محضر دنبالم اومدی? سیاوش که یاد جیمز باند بازی هایش افتاده بود خنده کنان گفت: -اون که از سر انسان دوستی بود راحله نیشگونی از گونه سیاوش گرفت: -تو که راست میگی... خدا از دلت بشنوه سیاوش که از نیشگون محکم راحله دردش گرفته بود صورتش را کمی مالید و گفت: -اعتراف زیر شکنجه فاقد ارزش قضایی هستا!! راحله هم که از حاضر جوابی سیاوس خنده اش گرفته بود گفت: -من که حریف زبون تو نمیشم... تسلیم...بریم بیرون، جلوی مهمونا خوب نیست سیاوش دست راحله را گرفت تا نگذارد بلند شود: -میشه لباسی رو که خریدیم بپوشی? اونجا نتونستم درست ببینمت، تو مراسم هم ک نمیشه... دلم میخاد ببینم چطوری میشی -باشه، پس پشت در وایسا تا صدات کنم -پشت در که زشته، روم رو میکنم اون طرف راحله تقریبا جیغ زد: -نههههه... تو بدجنسی، اذیت میکنی سیاوس با لحنی متفاوت و جدی گفت: -قول میدم اذیتت نکنم و راحله که میدانست سیاوش سرس برود قولش نمیرود رضایت داد تا سیاوش پشت به او روی تخت بنشیند... لباس کاملا به تن راحله نشسته بود. موهایش را که حالا دیگر به سر شانه هایش میرسید را باز کرده بود و یک طرفشان را با شانه نقره ای رنگ بالا گرفته بود و طرف دیگرشان مانند ابشاری خرمایی با پیج و تاب، روی شانه اش فرود امده بود. صورتش با آن مژه های فر خورده و رژ صورتی رنگ و گونه هایی که از طراوت شادابی سرخ بودند جلوه خاصی پیدا کرده بود. ساده اما دلنشین. سیاوش ایستاد، راحله کمی سرش را بالا گرفت و به چشمان سیا خیره شد. سیاوش به آرامی با پشت انگشتانش کمی گونه راحله را نوازش کرد و طره موهایش را پشت گوشش برد. دستش را دور صورت راحله قاب کرد و مات نگاه مهربان راحله شد. حس کرد چقدر این دختر را میخواهد. نفس عمیقی کشید و با صدایی آرام زمزمه کرد: -راحی... راحی من!! راحله تا به حال سیاوش را اینگونه ندیده بود. نگاهش بین چشم های شفاف و دریایی سیاوش در حرکت بود. اشتیاقی عجیب در نگاهش موج میزد. سیاوش یکدفعه یاد پیامک صبح نیما افتاد. ترسید، مبادا نیما خطری برای راحله درست کند و یا بینشان جدایی بیندازد? برای همین گفت: -هیچ وقت نمیدارم کسی تورو از من بگیره!! پیشانی راحله را بوسید، دوری اش را بیش از این تاب نمی آورد. او را به طرف خودش کشید و در آغوش گرفت. دست هایش را دورش حلقه کرد، سرش را چرخاند و گونه اش را روی سر راحله گذاشت... راحله تعجب کرد. مگر قرار بود کسی این دو را از هم جدا کند? اما این تعجب چند لحظه بیشتر طول نکشید چرا که گرمای آغوش سیاوش و عطر لباسش باعث شد دستانش را جمع کند و خودش را در آغوش سیاوش جا دهد... آغوشی که برایش بوی امنیت داشت و محبت چشم هایش را بست و تمام فکر هایش را فراموش کرد... ...
سحر هجدهم... ✍ و..... امشب "دردناک ترین" ساعات این ضیافت است... ❄️آسمان و زمین، عجیییب بوی درد گرفته اند... میدانی.... ؛ شق القمری در کوفه، درپيش است... که بر غربت هزار ساله تو، تلنبار شده است... ❄️بی قراری، جان مرا به آتش کشانده است... حصن حصین زمین، آماده پرواز می شود... و این اولین بار است که شیعه، درد یتیمی را به جان خویش، می خرد.. ❄️یوسفم... این روز ها، استخوان سوزند... اما، تصور دردهای فردا...امانمان را بریده اند... ❣علی..... با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است... به محرابی میرود، که قرار است.. ماه را در آن بشکافند... وااای... که درد این ثانیه ها...پای قلمم را لنگ می کند... ❄️یوسفم... من نخستین بار، بوی درد را از مشام رمضان، ادراک کرده ام.... علی... همه پناه من... و همه پناه اهل زمین و آسمان است... من بی علی... هزاااااااااااار بار، یتیمی را تجربه کرده ام... ❄️فاجعه ایست رمضان های بدون تو... نميدانیم... بر کدامین درد، شکیبایی پیشه کنیم...؟ بر هیبت آنکس، که از دست میدهیم... یا بر غربت آنکس که بدستش نمی آوریم... ❄️تو بگو یوسفم.... شیعه... چند سال دیگر، به تحمل این درد، محکوم است؟ ❣لیلةالقدر در پیش است... و... من.. فقط یک نشانی از پیراهنت، می خواهم.. تقدیر مرا، به همین یک نشانه... زیبا کن... سید پیمان موسوی طباطبایی @haram110
4_5857330605619937473.mp3
4.16M
تحدیر(تندخوانی)جز هجده 🦋✨🦋✨🦋
4_5927243275810375390.mp3
12.83M
استاد پرهیزگار
✴️چهارشنبه👈 31 فروردین /حمل 1401 👈 18 رمضان 1443👈20 آوریل 2022 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🕌 آغاز بنای مسجد جمکران به دستور امام عصر عجل الله فرجه الشریف " 373 ه ". 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای امور زیر خوب است: ✅ لباس بریدن و دوختن. ✅ امور زراعی و کشاورزی. ✅ و آغاز بنایی و خشت بنا نهادن خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزاد زندگی خوبی خواهد داشت. ان شاالله ❎نماز نافله در شب های ماه مبارک رمضان. 🔵نماز مستحبی شب نوزدهم.(شب قدر) (پنجاه رکعت) در قالب ۲۵ نماز دو رکعتی و در هر رکعت بعد از سوره حمد ۵۰ مرتبه سوره مبارکه زلزال خوانده میشود.(در نقلی بعد از حمد یکمرتبه سوره زلزال خوانده میشود.) ♥️ثواب: امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: هر کس این نماز را بخواند خداوند را ملاقات می کند با ثواب صد حج و صد عمره و سایر اعمالش نیز قبول گردد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️ شروع به کار و شغل. ✳️ و آغاز امور آموزشی و یاد گیری و تعلیم خوب است. 📛 ولی فروش طلا و جواهرات. 📛 فروش حیوان. 📛لباس نو پوشیدن. 📛 و قرض و وام خوب نیست. 💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث قوت بدن می شود.(ولی احتیاط شود) 💇‍♂💇 اصلاح سر وصورت باعث غم و اندوه می شود. 👩‍❤️‍💋‍👨مباشرت: شب قدر مضروب شدن امیر مومنان علی علیه السلام. 😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 19 سوره مبارکه "مریم علیها السلام" است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما زکیا. و مفهوم آن این است که فردی از جانب بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای خاطر خواه و دلپسند بیاورد .ان شالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
💎🙏💎 بعد از واجبات، بهتر از توسّل به امام زمان علیه السلام، نداریم مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی جمعه صبح ها در مسجد المصطفی، (واقع در میدان حسن آباد تهران)، در سال 1392 قمری می فرمود: این توسّل صبح‌ های جمعه شما به امام زمان ارواحناه فداه ، بالاترین سعادتی است که خدا به شما داده است. به غیر از نمازهای واجب خودتان، به غیر از اعمال فرایض و آنهایی‌که بر شما واجب است، درمستحبّات دوره هفته و ماه و سال خودتان، بهتر از این عمل نداریم. سبب متّصل بین زمین و آسمان، «حبل الله المتین»، ریسمان افکنده شده از عرش برین تا روی زمین، که یک سر آن به عرش است و یک سر آن به فرش است، امام زمان علیه السلام است. «حبل الله» اوست که یک جنبه او اتصال به مقام لاهوت دارد، و چون در بدن مادی است، متّصل به ماست. او همان ریسمان و حبل ممدودی است که از عرش خدا به فرش کشیده شده است، و به ما گفته‌اند: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرّقوا» به ریسمان خدا بچسبید و بالا بیایید. ریسمان خدا امام زمان علیه السلام است. این عمل شما در صبح ‌های جمعه، چسبیدن به این ریسمان و رفتن به آسمان است. فهمیدید؟ آن عروة الوثقی و ریسمان محکمی که به خدای متعال آویخته است تا خلق را به حق بدوزد، تا ممکنات را به ذات مقدس ربّ ‌البریّات برساند، امام زمان علیه السلام است. امروز به اذن خدا، فرمان ‌فرمای عالم امکان اوست. امروز آن باب‌اللهی که اگر از آن در وارد شدید، به خانه مقصود و کعبه مقصود خواهید رسید، اوست، و قرآن هم می ‌فرماید: «ادخلو ا البیوت من ابوابها». اگر بخواهید به خانه قدس لاهوت بروید، به امام زمان علیه السلام متوجه شوید. او «باب الله الذی منه یؤتی» است. او «السبب المتّصل بین الارض و السماء» است. به همین دلیل، این عمل شما بالاترین عمل مستحبّی است که می ‌کنید. این مجلس در نظر من، قیمتش برابر با اصل ساختمان مسجد است. این مجلس است که مسجد حقیقی را درست می ‌کند، این مجلس است که شما را به کعبه حقیقت می ‌رساند. نمازهای شما توجه به کعبه گِل است. این مجلس شما توجه به کعبه دل است. نمازهای شما رو به کعبه ظاهری است، این عبادت شما، رو به صاحب کعبه واقعی است. این مجلس شما در نظر من خیلی قیمت دارد، خیلی! من در این راه چیزها می‌دانم که مسلّماً شما نمی ‌دانید و تکبّر هم نمی ‌کنم. یک حقیقتی را می‌ گویم. چیزها می ‌دانم که بدون استثنا هیچ ‌کدام از شما نمی ‌دانید. من می ‌فهمم که قدر این مجلس چیست. نه تنها این مجلس، بلکه هر مجلسی که در آن مجلس، توسّل به امام زمان ارواحناه فداه شود، خاصّه دعای ندبه! ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼 دعای حضرت سجّاد علیه السلام در روز هجدهم ماه رمضان دعای منقول از حضرت زین العابدین علیه السلام برای روز هجدهم ماه رمضان: «اَللّهُمَّ إِنّي أسْألُكَ يا ذَا الْبَهاءِ وَ الْجَلالِ وَ الْجَمالِ، وَ أدْعُوكَ كَما أمَرْتَني فَاسْتَجِبْ لي كَما وَعَدْتَني يا مَنْ لا يُخْلِفُ الْميعادَ، يا عَظيمُ يا رَحيمُ يا واسِعُ يا كَريمُ، يا تامَّ الْكِفايَةِ يا حَسَنَ الأسْماءِ، يا كَبيرُ يا مُتَعالي يا عَليمُ يا قَديرُ يا عَزيزُ يا دائِمُ،يا ذَا السُّلْطانِ يا ذَا الْمُلْكِ يا ذَا الْجَلالِ يا ذَا الْفَخْرِ يا ذَا الْمَجْدِ وَ الْجُودِ،يا عَليُّ يا كَبيرُ، يا ذَا الْمَنِّ يا قَديمُ، يا ذَا الشَّأنِ الرَّفيعِ، يا ذَا الْبُرْهانِ، يا ذَا الْجَبَرُوتِ، يا اَللهُ لا إِلهَ إِلاّ أنْتَ، أسْألُكَ بِقَوْلِ لا إِلهَ إِلاّ أنْتَ، أسْألُكَ بِشَرَفِ لا إِلهَ إِلاّ أنْتَ، يا لا إِلهَ إِلاّ أنْتَ، يا عَظيمُ يا رَبّاهُ، يا اَللهُ يا رَبّاهُ، أسْألُكَ يا سَيِّدي وَ لَيْسَ مِثْلَكَ شَيْ‏ءٌ، بِكُلِّ دَعْوَةٍ دَعاكَ بِها نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أوْ مُؤْمِنٌ اِمْتَحَنْتَ قَلْبَهُ بِالإيمانِ وَ اسْتَجَبْتَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَ أتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ اُقَدِّمُهُ بَيْنَ يَدَيْ حَوائِجي، يا رَسُولَ اللهِ بِأبي أنْتَ وَ أمّي وَ أهْلُ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ، إِنّي أتَوَجَّهُ بِكَ إِلى رَبِّكَ وَ اُقَدِّمُكَ بَيْنَ يَدَيْ حَوائِجي، يا رَبّاهُ يا اَللهُ، يا رَبّاهُ يا اَللهُ، إِنّي أسْألُكَ بِكَ فَلَيْسَ كَمِثْلِكَ شَيْءٌ، وَ أتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ بِعِتْرَتِهِ الطَّيِّبينَ وَ أقَدِّمُهُمْ بَيْنَ يَدَيْ حَوائِجي، أنْ تُعْتِقَني مِنَ النّارِ وَ تَكْفيَني وَ جَميعَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ كُلَّ ما أهَمَّنا مِنْ أمْرِ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ وَ تُدْخِلَنا في رَحْمَتِكَ بِرَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرّاحِمينَ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى رَسُولِهِ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْليماً.» (اقبال الاعمال، ص449-450) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🚿🚿🚿 استحباب غسل در شب های قدر 1) عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا علیهماالسلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اللَّيَالِي الَّتِي يُسْتَحَبُّ فِيهَا الْغُسْلُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ؟ فَقَالَ: لَيْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ إحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ. (بحارالأنوار، ج81، ص16-17 به نقل ازمصباح) زرارة از حضرت باقر یا حضرت صادق علیهماالسلام سؤال می کند که در کدام شب از ماه رمضان ، غسل مستحب است؟ حضرت می فرمایند: شب نوزدهم ، و شب بیست و یکم ، و شب بیست و سوم. 2) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْغُسْلِ فِي رَمَضَانَ وَ أَيَّ اللَّيْلِ أَغْتَسِلُ؟ قَالَ: تِسْعَ عَشْرَةَ ، وَ إحْدَى وَ عِشْرِينَ ، وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ ... وَ الْغُسْلُ أَوَّلَ اللَّيْلِ. (بحارالأنوار، ج81، ص25به نقل ازقرب الاسناد) عبدالله بن بکیر از حضرت صادق علیه السلام پرسش می کند که در کدام شب از شب های ماه رمضان غسل کند؟ حضرت فرمود: شب نوزدهم ، شب بیست ویکم ، و شب بیست و سوم ... و غسل در اول شب باشد. 3) رُوِيَ عن الرّضا علیه السلام أَنَّهُ قالَ: يُسْتَحَبُّ غُسْلُ لَيْلَةِ إحْدَى وَ عِشْرِينَ لِأَنَّهَا اللَّيْلَةُ الَّتِي رُفِعَ فِيهَا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ دُفِنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ علیه السلام وَ هِيَ عِنْدَهُمْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ ، وَ لَيْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ هِيَ اللَّيْلَةُ الَّتِي يُرْجَى فِيهَا ... وَ لَيْلَةُ تِسْعَةَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هِيَ الَّتِي ضُرِبَ فِيهَا جَدُّنَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ يُسْتَحَبُّ فِيهَا الْغُسْلُ. (بحارالأنوار، ج81، ص13-14 به نقل ازفقه الرضا علیه السلام) حضرت رضا علیه السلام فرمود: غسل شب بیست و یکم ماه رمضان مستحب است ، چراکه در این شب عیسی بن مریم صلوات الله علیه به بالا برده شد و در این شب امیرالمؤمنین علیه السلام دفن شد ؛ و این شب نزد ایشان ، شب قدر است. همچنین شب بیست و سوم که امید است شب قدر باشد ، غسل مستحب است. در شب نوزدهم که جدّ ما امیرالمؤمنین علیه السلام ضربت خورد ، نیز غسل مستحب است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣 صد بار استغفار در شب نوزدهم ماه رمضان رُوِيَ أَنَّهُ يَسْتَغْفِرُ لَيْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ مِائَةَ مَرَّةٍ. (بحارالأنوار، ج 98، ص144 به نقل از اقبال الاعمال) به نقل مرحوم سید بن طاووس در اقبال الاعمال ، روایت شده است که در شب نوزدهم ماه رمضان ، صد مرتبه استغفار انجام شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣👌 صد بار لعن بر قاتل امیرالمومنین علیه السلام در شب نوزدهم ماه رمضان رُوِيَ أَنَّهُ ... يَلْعَنُ قَاتِلَ مَوْلَانَا عَلِيٍّ ع مِائَةَ مَرَّةٍ. (بحارالأنوار، ج 98، ص144 به نقل از اقبال الاعمال) به نقل مرحوم سید بن طاووس در اقبال الاعمال ، روایت شده است که در شب نوزدهم ماه رمضان ، صد بار قاتل مولایمان امیرالمؤمنین علیه السلام لعن شود. پس 100 بار بگویید: «اللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرِالمُؤمِنین علیه السّلام» ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👌💎👌 برتری شب های قدر بر سایر شب ها قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: فَضْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَفَضْلِ شَهْرِ رَمَضَانَ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ ،وَ فَضْلُ عَلِيٍّ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَفَضْلِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ عَلَى سَائِرِ اللَّيَالِي، وَ فَضْلُ عَلِيٍّ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَفَضْلِ لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ عَلَى سَائِرِ اللَّيَالِي. (بحارالأنوار، ج38، ص14 به نقل از فضائل ابن شاذان) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: فضل علیّ بن ابی طالب علیه السلام بر این امّت همچون فضل ماه رمضان بر سایر ماه هاست، و فضل علیّ علیه السلام بر این امّت، همچون فضل شب قدر بر سایر شب هاست، و فضل علیّ علیه السلام بر این امّت همچون فضل شب جمعه بر سایر شب هاست. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💡🌈 فزونی پاداش عمل در شب قدر 1) سَأَلَ أَبا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بَعْضُ أَصْحَابِنَا وَ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا سَعِيدَ السَّمَّانِ: كَيْفَ تَكُونُ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؟ قَالَ: الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ لَيْسَ فِيهِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ. (بحارالأنوار ، ج98، ص 149 به نقل از اقبال الاعمال) راوی از حضرت صادق علیه السلام سؤال می کند: چگونه شب قدر برتر از هزار ماه می شود؟ فرمود: زیرا عمل در شب قدر برتر از عمل در هزار ماهی است که شب قدر ندارند. 2) سَأَلَ حُمْرَانُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، أَيَّ شَيْ‏ءٍ عَنَى بِذَلِكَ؟ فَقَالَ: الْعَمَلَ الصَّالِحَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ‏. (من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص158) حمران از حضرت باقرعليه السّلام در باره معنى قول خداى عزّ و جلّ: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» می پرسد که به چه چیز نظر شده است؟ فرمود: اين آيه ناظر به عمل صالح در شب قدر است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
☀️🌟⚡️ عنایات فرشتگان الهی به بندگان خدا در شب های قدر 1) عَنِ النَّبِيِّ صَلّی الله علیه وآله أنَّهُ قالَ: إذَا كَانَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ الَّذينَ هُمْ سُكّانُ سِدْرَةِ المُنتَهَى، وَ فِيهِمْ جَبْرَئِيلُ، وَ مَعَهُم ألوِيَةٌ، فَیُنْصَبُ لِواءُ مِنْها عَلَى قَبْرِي، وَ لِواءُ مِنْهَا فِي المَسجِدِ الحَرامِ، وَ لِواءُ عَلَى بَیْتِ المُقَدَّسِ، وَ لِواءُ عَلَى طُورِ سَيناءَ، وَ لا يَدَعُ مُؤمِناً وَ لا مُؤمِنَةً إلاّ وَ يُسَلِّمُ عَلَيهِ، إلاّ مُدمِنَ الخَمرِ، وَ آكِلَ لَحمِ الخِنزيرِ المُضَمَّخِ بِالزَّعفَرانِ. (تأويل الآيات، ج 2، ص816) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: در شب قدر ملائکه ای که در سدرة المنتهى ساکن هستند و جبرئيل نیز در زمره آنان است، به زمين فرود مي آيند. به همراه آنها پرچم هایی است. يكى از این پرچم ها را روى قبر من نصب ميكنند و يكى ديگر را در مسجد الحرام، و دیگری را در بيت المقدس ودیگری را در طور سينا نصب می کنند. این ملائکه از كنار مرد مؤمن و زن مؤمنه‏اى عبور نمی کنند، مگر آنكه بر وی سلام ميكنند جز دائم الخمر و کسی که گوشت خوک زعفرانی خورده است. 2) قالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه وآله: إِذَا كَانَتْ لَيْلَةُ الْقَدْرِ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَبْرَئِيلَ فَهَبَطَ فِي كَتِيبَةٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ إِلَى الْأَرْضِ وَ مَعَهُ لِوَاءٌ أَخْضَرُ، فَيَرْكُزُ اللِّوَاءَ عَلَى ظَهْرِ الْكَعْبَةِ، وَ لَهُ سِتُّمِائَةِ جَنَاحٍ، مِنْهَا جَنَاحَانِ لَا يَنْشُرُهُمَا إِلَّا فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، فَيَنْشُرُهُمَا تِلْكَ اللَّيْلَةَ فَيُجَاوِزَانِ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يَبُثُّ جَبْرَئِيلُ الْمَلَائِكَةَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ فَيُسَلِّمُونَ عَلَى كُلِّ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ مُصَلٍّ وَ ذَاكِرٍ وَ يُصَافِحُونَهُمْ وَ يُؤَمِّنُونَ عَلَى دُعَائِهِمْ حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ، فَإِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ نَادَى جَبْرَئِيلُ: يَا مَعْشَرَ الْمَلَائِكَةِ الرَّحِيلَ الرَّحِيلَ، فَيَقُولُونَ: يَا جَبْرَئِيلُ فَمَا صَنَعَ اللَّهُ تَعَالَى فِي حَوَائِجِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه وآله؟ فَيَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَظَرَ إِلَيْهِمْ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ فَعَفَا عَنْهُمْ وَ غَفَرَ لَهُمْ إِلَّا أَرْبَعَةً، قَالَ: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: وَ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةُ مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ الْعَاقُّ لِوَالِدَيْهِ وَ الْقَاطِعُ الرَّحِمِ وَ الْمُشَاحِنُ. (بحارالأنوار، ج96، ص339-338 به نقل از امالی مفید) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هنگامی که شب قدر می شود، خداوند به جبرئیل امر می کند که با جمعی از ملائکه به سوی زمین هبوط کند، درحالیکه پرچمی که سبز رنگ است همراه اوست. جبرئیل این پرچم را در پشت کعبه بر زمین فرو می کند. جناب جبرئیل ششصد بال دارد. دو بال وی هست که این دو بال را جز در شب قدر پهن نمی کند. پس در شب قدر وقتی این دو بال را پهن می کند، حوزه توسعه آن از شرق و غرب نیز می گذرد. جبرئیل در این شب ملائکه را پخش می کند تا بر هر نشسته و قیام کننده به عبادت، بر هر کسی که نماز می خواند، و بر هر کسی که ذکر می گوید، سلام بفرستند و با آنها دست دهند و تا طلوع فجر به دعای آنان، آمّین بگویند. پس وقتی فجر طلوع می کند، جبرئيل ندا می دهد: اى گروه ملائكه، كوچ کنید، كوچ کنید. ملائکه می گويند: اى جبرئيل خداوند نسبت به درخواستهاى مؤمنين از امّت محمّد چه كرده است؟ پاسخ می دهد: خداى متعال امشب به آنان نظر رحمت كرده و از آنان گذشت نموده و گناهانشان را آمرزيده است مگر چهار كس را. رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: اين چهار كس عبارتند از: شرابخوار، عاقّ والدين، كسى كه قطع رحم كرده، و كينه ‏توز. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✨☀️✨ در شب قدر، فرشتگان به طواف امام زمان علیه السلام می روند عَنْ أَبِي الْمُهَاجِرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: يَا أَبَا الْمُهَاجِرِ، لَا يَخْفَى عَلَيْنَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ، إِنَّ الْمَلَائِكَةَ يَطُوفُونَ بِنَا فِيهَا. (بحارالأنوار، ج 97، ص13 به نقل از تفسیر قمی) حضرت باقر علیه السلام به ابومهاجر فرمودند: ای ابومهاجر، شب قدر بر ما پوشیده نیست، زیرا ملائکه در آن شب ما را طواف می کنند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁💎 آثار و پاداش احیا در شب های قدر 1) برطرف شدن عذاب عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ أَحْيَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ حُوِّلَ عَنْهُ الْعَذَابُ إلَى السَّنَةِ الْقَابِلَةِ. (بحارالأنوار، ج 98، ص 145 به نقل از اقبال الاعمال) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب قدر احیا بگیرد، تا سال بعد عذاب از او برداشته می شود. 2) آمرزش گناهان عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ الْجَرِيشِ الرَّازِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْبَاقِرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ علیهم السلام قَالَ: مَنْ أَحْيَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ كَانَتْ ذُنُوبُهُ عَدَدَ نُجُومِ السَّمَاءِ وَ مَثَاقِيلِ الْجِبَالِ وَ مَكَايِيلِ الْبِحَارِ. (بحارالأنوار، ج98، ص 168به نقل از اقبال الاعمال) حضرت جوادالائمه علیه السلام از پدران گرامیشان از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: هرکس شب قدر را احیا بگیرد، گناهانش آمرزیده می شود، هرچند تعداد آنها به تعداد ستارگان آسمان، به وزن کوه ها، و به مقدار پیمانه های آب از دریا باشد. قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: مَنْ قَامَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ إِيمَاناً وَ احْتِسَاباً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ.‏ (روضة الواعظين، ج‏2، ص349) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هر كس از روى ايمان و براى رضاى خدا شب قدر را شب زنده دارى و عبادت كند، خداوند خطاهاى گذشته‏ اش را مى ‏آمرزد. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه‏أَنَّهُ قَالَ: مَنْ وَافَقَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فَقَامَهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر. (بحارالأنوار، ج 97، ص9 به نقل از دعائم الاسلام) حضرت باقر علیه السلام فرمود: هرکس شب قدر را درک کرد و در آن شب (به عبادت) برخیزد، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را می آمرزد. قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام: مَنِ اغْتَسَلَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ أَحْيَاهَا إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ‏. (روضة الواعظين، ج‏2، ص348) حضرت کاظم علیه السلام فرمود: هر كس شب قدر غسل كند و تا طلوع سپيده، شب ‏زنده‏ دارى كند، از گناهان خود بيرون مى‏ رود. 3) قرب الهی عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: قَالَ مُوسَى: إلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ، قَالَ: قُرْبِي لِمَنِ اسْتَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ. (بحارالأنوار، ج 98، ص 145 به نقل از اقبال الاعمال) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: موسی به خداوند عرض کرد: خدای من، قرب تو را می خواهم، فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر بیدار باشد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌨🌨🌨 شب های قدر، شب های آمرزش الهی عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ يَغُلُّ الْمَرَدَةَ مِنَ الشَّيَاطِينِ، وَ يَغْفِرُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ سَبْعِينَ أَلْفاً، فَإِذَا كَانَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ بِمِثْلِ مَا غَفَرَ فِي رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَّا رَجُلٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَخِيهِ شَحْنَاءُ. فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: انْظُرُوا هَؤُلَاءِ حَتَّى يَصْطَلِحُوا. (بحارالأنوار، ج96، ص366 به نقل از عیون اخبارالرضا علیه السلام) حضرت رضا علیه السلام به نقل از پدران گرامی خویش علیهم السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کنند که فرمود: در شب اول ماه رمضان لشكرهاى شياطين در غلّ و زنجيرمی شوند و در هر شبى از شبهاى ماه رمضان هفتاد هزار بنده را خدا می آمرزد و چون شب قدر شود حقتعالى به تعدادی که در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن هنگام آمرزيده است می آمرزد، به غیرآن کسی كه ميان او و برادر دينى وی دشمنی باشد. پس خداوند به ملائکه می فرماید: او را مهلت دهيد تا اصلاح شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🗣 شب های قدر را به دو بخش تقسیم کنید: بخشی برای دعا و بخشی برای نماز عَنِ الْفُضَيْلِ قَالَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: إذْ كَانَتْ لَيْلَةُ إحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ أَخَذَ فِي الدُّعَاءِ حَتَّى يَزُولَ اللَّيْلُ ، فَإذَا زَالَ اللَّيْلُ صَلَّى‏. (بحارالأنوار، ج 97، ص16 به نقل از خصال) درحدیث معتبر منقول است که حضرت محمد باقر علیه السلام این دو شب را یعنی شب بیست و یکم و شب بیست و سوم ماه رمضان را احیا می کرد و درنصف اول شب مشغول دعا می شد و در نصف آخر مشغول نماز. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼👌 نماز دو رکعتی و بسیار ساده مخصوص شب های قدر را از دست ندهیم عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَيَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سَبْعَ‏ مَرَّاتٍ، فَإذَا فَرَغَ يَسْتَغْفِرُ سَبْعِينَ مَرَّةً، فَمَا دَامَ لَا يَقُومُ مِنْ مَقَامِهِ حَتَّى يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِأَبَوَيْهِ، وَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِكَةً يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ إلَى سَنَةٍ أُخْرَى، وَ بَعَثَ اللَّهُ مَلَائِكَةً إلَى الْجِنَانِ يَغْرِسُونَ لَهُ الْأَشْجَارَ وَ يَبْنُونَ لَهُ الْقُصُورَ وَ يُجْرُونَ لَهُ الْأَنْهَارَ، وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَى ذَلِكَ كُلَّهُ. (بحارالأنوار، ج 98، ص144- 145 به نقل از اقبال الاعمال) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب قدر دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک بار فاتحةالکتاب و هفت بار سوره توحید، و بعد از نماز هفتاد بار استغفار نماید، بعد از نماز از جایش تکان نمی خورد، مگر آنکه خداوند او و پدر و مادرش را می آمرزد، و خداوند ملائکه ای را مبعوث می کند که تا سال بعد برای وی حسنات می نویسند، و ملائکه ای را سوی بهشت می فرستد تا برای او درختان کاشته، قصرها بنا کرده، و رودها جاری سازند. این فرد از دنیا نمی رود تا آنکه همه این موارد را خواهد دید. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
در شب های قدر برای سلامتی مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام صدقه دهیم رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض کرد: خدای من! قرب تو را می‌خواهم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر را بیدار بماند. عرض کرد: خدای من! رحمت تو را می‌خواهم، فرمود: رحمت من برای کسی است که شب قدر به مساکین رحم نماید. عرض کرد: خدای من، جواز عبور از صراط را می‌خواهم، فرمود: این جواز برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد. (بحارالأنوار، ج 98، ص 145 به نقل از اقبال الاعمال) 👌توجّه: به این حدیث شریف عمل کنیم و در این شب عزیز برای سلامتی مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام، صدقه دهیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💎💎👌 این موقعیت استثنایی را از دست ندهیم: 🌺زیارت سیدالشهدا علیه السلام و انجام اعمال شب قدر به نیابت از مولایمان صاحب الزمان علیه السلام در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان دوستان و سروران گرامی! به اطلاع می رساند که سایت الکفیل، برای زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام و انجام اعمال شب قدر به صورت نیابتی در آدرس زیر ثبت نام می کند: http://alkafeel.net/zyara/ پس این نعمت را قدر شماریم و در آدرس فوق ثبت نام نماییم و در این شب عزیز، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را به نیابت از مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام زیارت کنیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5792060533083474447.pdf
1.53M
اعمال و ادعیه لیالی قدر ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»