eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
726 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 حضرت اباصالح المهدی عجل الله فرجه، در بیان حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه السلام 📝 حدّثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمدانيُّ رضي ‌الله‌ عنه قال حدّثنا عليُّ ابن إبراهيم عن أبيه عن الرَّيّان بن الصلت قال قلت للرِّضا عليه ‌السلام أنت صاحب هذا الامر؟ فقال أنا صاحب هذا الامر ولكنّي لست بالّذي أملاها عدلاً كما ملئت جوراً و كيف أكون ذلك على ما ترى من ضعف بدني و إنَّ القائم هو الّذي إذا خرج كان في سنِّ الشيوخ و منظر الشبّان قويّاً في بدنه حتّى لو مدَّ يده إلى أعظم شجرة على وجه الأرض لقلعها و لو صاح بين الجبال لتدكدكت صخورها يكون معه عصا موسى و خاتم سليمان عليهم‌السلام. ذاك الرَّابع من ولدي يغيبه الله في ستره ما شاء ثمَّ يظهره فيملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً. ✍🏻 ريّان بن صلت گويد به حضرت امام رضا عليه السّلام گفتم: آيا شما صاحب الامر هستيد؟ فرمودند: من صاحب الامر هستم امّا آن كسى كه زمين را از عدل آكنده سازد همچنان كه پر از جور شده باشد نيستم و چگونه او باشم در حالیكه ضعف بدن مرا مى‌بينى و قائم كسى است كه در سن پیرها و منظر جوانان قيام كند و نيرومند باشد بغايتى كه اگر دستش را به بزرگترين درخت روى زمين دراز كند آن را از جاى بركَند و اگر بين كوهها فرياد برآورد صخره‌هاى آن فرو پاشد. عصاى موسى و خاتم سليمان با اوست، او چهارمين از فرزندان من است، خداوند او را در سِتر خود نهان سازد سپس او را ظاهر كند و بواسطه او زمين را از عدل و داد آكنده سازد همچنان كه پر از ظلم و ستم شده باشد. 📚 کمال الدین، صدوق رحمه الله، ص ٣٧٦ 🔅ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔅 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🌟 منزلت و ارزش و عیارِ شیعه در چیست؟! 💫 معانی الأخبار أَبِی عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ یَزِیدَ الرَّزَّازِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام یَا بُنَیَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّیعَةِ عَلَی قَدْرِ رِوَایَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِیَ الدِّرَایَةُ لِلرِّوَایَةِ وَ بِالدِّرَایَاتِ لِلرِّوَایَاتِ یَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَی أَقْصَی دَرَجَاتِ الْإِیمَانِ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابٍ لِعَلِیٍّ علیه السلام فَوَجَدْتُ فِی الْکِتَابِ أَنَّ قِیمَةَ کُلِّ امْرِئٍ وَ قَدْرَهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یُحَاسِبُ النَّاسَ عَلَی قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِی دَارِ الدُّنْیَا. ✍🏻حضرت امام جعفرالصادق علیه السّلام روایت کرده که حضرت امام محمدالباقر علیه السّلام فرمودند: ای پسرم! مقام شیعیان ما را به اندازه روایات و شناخت آنها بشناس، زیرا شناخت، داناییِ روایت می‌باشد و به داناییِ روایات، مؤمن تا بلندترین درجه ایمان بالا می‌رود. من در کتاب علی علیه السّلام نگاه کردم و در آن کتاب چنین یافتم: "ارزش و اندازه هرکس بمقدار معرفت اوست، زیرا خدای تعالی مردمان را به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده حسابرسی می‌کند."  📚 بحارالانوار، ١/١٠٦، به نقل از "معانی الاخبار" صدوق رحمه الله 🔅ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔅 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
671.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸پایان یک ماه بندگی 🎊یک ماه دلدادگی 🌸یک ماه نور و روشنایی 🎊یک ماه صفا و برکت 🌸بر همگان  مبارک باد 🌸 امیدوارم امشب بهترین عیدی 🎊را از دستان پُر برکت و مبارکـ 🌸آقا امام زمان  (عج) بگیرید 🌸طاعاتتون قبـول و عیدتون مبارکــــــــ 🎊💐
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با این ڪه طے شد این رمضان بین غفلتم دستم ولے بہ دامن ڪه هسٺ گر چہ پرید فرصٺ پروازمان ولے فرصٺ ڪه هسٺ تا عرفہ ڪه هسٺ
❤ 💦دل خسته خدا خدا خدا میکردم ☀️یک ماه برای تو دعا میکردم 💦هرجمعه ماه رمضانی که گذشت ☀️تا وقت اذن توراصدا میکردم 💦سی روز به عشق دیدنت آقا جان ☀️من روزه خود به اشک وا میکردم 💦در هرشب قدر وقت احیاء ارباب ☀️با یاد شما یادو صفا میکردم 💦ای کاش نماز عید فطر خود را ☀️در پشت سر تو اقتدامیکردم 💦افسوس چنین نشد و من فهمیدم ☀️یک ماه برای وخود دعا میکردم 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
🌺🍃 عید آمده و آمده ام باز فقیر یا حضرتِ حق به حقّ هر بندِ مجیر این حدّاقل ذکر و عباداتم را تأیید کن و از منِ عاصی بپذیر!💔
* 💞﷽💞 ‍ روضه اش عجیب بود. انگار پسری برای مادرش روضه میخواند. نگاهش را دوخت به آن انگشتر حدید و ذکر هفت جلاله رویش... -حاج اقا، التماس دعا مرد برای لحظه ای ساکت شد. گویی از چیزی تعجب کرده باشد اما جوابی نداد. راحله حس کرد مزاحم خلوت مرد است، منتظر جواب نماند و برگشت سمت ضریح. زیارت دوباره ای کرد. میخواست از در بیرون برود که مرد به حرف در آمد: - مریضتون خوب میشه ان شالله... نذرتون قبوله ان شالله راحله تشکری کرد و بیرون آمد. میخواست کفش هایش را بپوشد که یکدفعه با خودش فکر کرد از کجا فهمید مریض دارم؟ نذرمو ... اما جمله اش را کامل نکرد، برگشت داخل امامزادا ولی کسی نبود... خواب دیده بود? نه! بیدار بیدار بود! اما آن مرد که بود? قطره ای باران روی چادرش چکید. دستش را بالا گرفت، قطره ای کف دستش افتاد، قطره بعدی توی صورتش... باران تند شد... چه نشانه خوبی! باران یعنی نذرش قبول بود? ّ نوری در دلش روشن شده بود. ست دهایش را باز کرد و همانجا زیر باران ارام چرخی زد... "اصلا حسین، جنس غمش فرق می کند" پ.ن: آهنگ دلم گریه میخواد، حجت اشرف زاده ..
* 💞﷽💞 ‍ بعد از کلاس سری به شاهچراغ زد. دوست داشت گردنبندی برای سیاوس بخرد. حالا که سیاوش گردنبند طلایش را بخاطر راحله برداشته بود، دوست داشت جایگزینی برایش بگذارد. نگاهش را چرخاند روی گردنبند های چوبی... خوشش آمد اما پلاکش را چه میگذاشت? هیچ کدام به دلش ننشستند. عقیق سرخ مستطیل شکل و مسطحی را انتخاب کرد و داد تا چیزی را که دوست داششت رویش بنویسند. آیه ای که آن مرد غریبه برایش زمزمه کرده بود : "قل لن تصیبنا الا ما کتب الله لنا" همانجا نشست تا آماده شد. پلاک را به گردنبند چوبی وصل کرد. واقعا قشنگ شده بود. حتما به سیاوش می آمد. جلوی در هال که رسید دو جفت کفش زنانه و مردانه پشت در دید. مهمان داشتند? وارد هال که شد سرجایش میخکوب شد. کیفش از دستش سر خورد. اینها اینجا چه میکردند. با دیدن راحلخ بلند شدند. زنی که چشم هایش از گریه سرخ شده بود و مردی میان سال و سر افکنده. سلام آرامی کردند. میخواست بی توجه به آنها به سمت اتاق برود که مادرش نهی ش کرد: -راحله جان، بیا اینجا مادر این یعنی مهمان هرکه باشد حرمت دارد. آخ که این مراعات و صبوری مادر گاهی دیوانه اش میکرد. بی میل و رغبت برگشت به طرف جمع و کنار مادرش نشست. آنها هم نشستند. همه ساکت بودند. حاج رسول محسنی ، داشت به نیما فکر میکرد، به پسر نا خلفی که چطور آبروی چندین و چند ساله اش را به باد داده بود و حالا جلوی دخترکی چنین سرافکنده شده بود. کاش میتوانست بیخیال مهر پدری اش شود و بگذارد پسر همانجا در زندان بپوسد اما نمیشد. فرزندش بود و پاره ی تنش. به حرف آمد و صدایش سکوت را شکست: -میدونم که تو این وضعیت تحمل ما براتون سخته. هرچی بگین حق دارین ولی ... ولی چه باید می گفت? میگفت پسرم که مسبب همه بدبختی هایت شده را ببخش? پسری که سرت را شیزه مالیده بود و منافقانه جلو آمده بود? پسری که حالا شوهرت را روی تخت بیمارستان انداخته? میگفت من را ببخشی که ندانسته و ندیده، بعد از به هم خوردن مراسم لیچار بارت کرده ام? این حرفها گفتن داشت? سکوت کرد. حرفی نداشت. حاج یوسف که دید حرف زدن برای پدر نیما سخت شده خودش ماجرا را که قبل از آمده راحله شنیده بود شرح داد: -بابا جان، گویا پلیس نیمارو پیدا کرده راحله سر بلند کرد. این خبر کمی از آتش درونش را خنک میکرد. هرچند نمیتوانست از داغ حال سیاوش چیزی کم کند اما حداقلش این بود که چنین آدمی نمیتوانست دست در جیب کند و راه برود. پدر ادامه داد: -حالا پدر و مادرش اومدن اینجا که ... راحله آشفته شد. چشم چرخاند سمت والدین نیما. عصبانی بود. دوست داشت دهان باز کند و هرچه به دهانش میرسد بارشان کند. از وقتی پای این پسر به زندگی اش باز شده بود جز مصیبت چیزی به ارمغان نیاورده بود. هرچچند شاید اگر نیما نبود هیچ وقت به شیاوش نمی رسید اما حالا همین نیما سیاوشش را راهی بیمارستان کرده بود. سیاوشی که معلوم نبود میماند یا ... سیاوش! لحظه ای مکث کرد. اگر الان سیاوش روی تخت است تنها بخاطر نیماست? پس خودش چه? با خودش رو راست بود، اگر او زود قضاوت نکرده بود ، اگر حرف های سیاوش را شنیده بود، اگر کمی حوصله به خرج داده بود شاید الان خیلی چیز ها فرق میکرد. نباید اشتباهش را تکرار میکرد. نگاهی یه پدر و مادر نیما کرد. دلش سوخت. اینها که گناهی نداشتند. نباید دق دلی اش را سرشان خالی میکرد. پدر و مادر بودند و طبیعی که برای نجات فرزندشان تقلا کنند. چشم هایش را بست تا کمی آرام شود. نفس عمیقی کشید و سعی کرد سنجیده حرف بزند: - بابت کارهایی که پسرتون با من کرد، میتونم از حق خودم بگذرم. اگ فقط جریان ازدواج بود برام اهمیتی نداشت امل حالا، بخاطر پسر شما ... هرچند شما از کارهاش خبر نداشتین ولی رفتارتون بعد از به هم خوردن مراسم واقعا آزار دهنده بود. هرچند شاید طبیعی بود. اگه بخاطر اون اتفاقات اینجایین، من بخشیدم اما بخاطر کاری که با سیاوش کرد هرگز کوتاه نمیام. اگر پسر شما آزاد بشه هیچ معلوم نیست که دوباره سر یکی دیگه ... پدر نیما وسط حرفش پرید: -نمیذارم دخترم.. خودم حواسم بهش هست ... راحله دستش را بالا آورد: - صبر کنین اقای محسنی، شما همه عمر کنارش بودین، اگر میتونستین مراقبش باشین الان وضع ما این نبود. چطوری میخواین مراقبش باشین? حبسش کنین? مگه بچه دو ساله ست? هرچند الان پسر شما متهم ردیف دومه و اون بدبختی که پشت فرمون بوده بیشتر پاش گیره، اما فکر میکنم چند سال زندان برای پسرتون واقعا لازمه نه آقای محسنی ، امکان نداره من رضایت بدم. این حرف اول و آخرمه..مطمئنم اگه پدر سیاوش هم اینجا بود نظرش همین بود. بلند شد، با اجازه ای گفت و رفت توی اتاقش... پدر و مادر راحله لبخندی زدند به این جواب عاقلانه و پدر و مادر نیما فکر کردند چه گوهری را از دست داده اند. ...
✴️ سه شنبه👈 13 اردیبهشت / ثور 1401 👈1 شوال 1443👈3 می 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. ❤️ عید سعید فطر. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 نماز و روزه های شما مقبول درگاه حضرت حق عید سعید فطر بر همه شما دوستان مبارک . 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ روز خوش یُمن و شایسته ای است و برای هر کار و حاجتی خوب است خصوصا: ✅ازدواج خواستگاری و عقد. ✅ دیدار با امیران و صاحب منصبان. ✅خرید وسیله سواری. ✅مسافرت. ✅ و‌ فروش کالا خوب است. 🚘 سفر :مسافرت خوب است 👶زایمان :نوزاد خواستنی و مقبول مردم باشد. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج جوزا است و برای امور زیر نیک است: ✳️آغاز نگارش کتاب. ✳️ دیدار با مقامات. ✳️ مسافرت. ✳️آغاز امور تعلیمی و یادگیری. ✳️ خرید خانه و املاک. ✳️ مبادله سند و قباله. ✳️ خرید کردن. ✳️ارسال کالا. ✳️ و شراکت و امور شراکتی خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت:مباشرت و عروسی مکروه است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث کوتاهی عمر است. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ، برای رگ ها ضرردارد. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است. الم ...ذالک الکتاب لاریب فیه... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد. ان شاءالله.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فوق العاده زیباست روحم تازه شد 💐💐