eitaa logo
حرم
2.8هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
7.1هزار ویدیو
687 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
✅نکته؛ 👈🏽 .. حضرت ابالفضل علمدار و سپهدار لشکر است.. صاحب منصب نظامی است فرمانده سپاه امام حسین است.. اومد از ولی امرش، سیدالشهدا اذن میدان گرفت.. امام حسین ع فرمود اگر میخواهی میدان بری ؛ قبلش مقداری آب برای کودکانم بیار.. ایشان نفرمود من با این همه منصب و درجه برم آب بیارم؟ فرمود سمعا و طاعتا سیدی و مولای و سراسیمه خود را به آب رساند.. 👌🏼نکته اش اینجاست؛ببینید الان اگر در محضر امام زمان بودیدحضرت چی ازتون میخواست؟؟ تکلیف شرعیتون چی بود؟؟
هدایت شده از حرم
4_5875248264286045722.mp3
797.7K
ما هم مثل اَبالفضل العباس باشیم امام مظلوم و تنها را یاری کنیم @haram110
هدایت شده از حرم
4_454751150185382042.mp3
2.91M
سخنران حجت الاسلام مومنی شفای جوان سنی به دست حضرت اباالفضل(ع)... @haram110
هدایت شده از حرم
حتما بخونيد واقعا قشنگه وقتی پرچم حضرت عباس(ع) و همراه اسرا آوردن تو قصر یزید یزید پرچمو از دور دید به احترام پرچم پاشد ، وزیر پرسید یا امیر چرا تا پرچم علمدار حسین (ع) دیدید پا شدید ؟؟؟؟؟ پرسيد علمدار حسين (ع) چه كسي بود? جواب دادن: عباس(ع) برادر حسين(ع) ابن علي(ع) یزیدگفت : این پرچم و نگاه کن ... تمام چوبه پرچم تير و ضربه شمشير خورده... وفقط جاي قبضه ي دست علمدار سالم هست، این علمدار تا لحظه ایی که جوون تو بدنش بوده تا رمقه آخر وفادار بوده و پرچم را زمين ننداخته ... به راستي كه تا دنيا دنياست ديگر مادري همچين فرزندي را بدنيا نمياره كه اینگونه شجاع و وفادار باشه ... قربون داداشی برم، که امان نامه رو ندید رد کرد، شب آخر وقتی همه اومدن از بین دو انگشت امام حسین (ع) جایگاهشون و تو بهشت ببینن نگاه نکرد و رفت .... امام گفت عباسم تو جایگاهتو نمیبینی ؟؟؟؟ حضرت عباس(ع) گفت بهشت من شمایید... اگه توام عاشق علمداری کپی کن "اَلسَّلٰامُ عَلَیْکََ یٰا اَبَاالْفَضْلِ الْعَبٰاس. 🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤🏴🖤
😥😢به ‌ياد بچّه ‏هاي كشته شده ‏اش روضه مي ‏خواند مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در منزل حاجی صفری (آریاشهر)، در سال 1398 قمری می فرمود: مي ‏خواهم يك مصيبت مختصري بخوانم، خيلي جانگذار است. يك مقدّمه ‏اي دارد. من سه تا خواهر و چهار برادر داشتم. يك خواهر من، نزديك بيست و هشت سال قبل فوت شد. مادرم به او علاقه داشت. وقتي كه فوت كرد، مادرم خيلي بي ‌تابي كرد. اگر من به داد مادرم نمي ‏رسيدم، خودش را از ناله و گریه زياد تلف كرده ‏بود. من چون اكبر اولاد ذكور او بودم، مي ‏آمدم مادرم را بغل مي ‏گرفتم، يك قدري تسلّي مي ‏دادم، يك قدري از حال گريه و انقلاب مي ‏افتاد. اين خواهر من يك دختر بچّه ‏اي داشت سه چهار ساله كه حالا بزرگ شده است و اولاد و عروس و داماد دارد. دو الی سه روز اوّل هرطور بود مادر را نگه داشتيم. زمانی‌که اين بچّه جلوی مادر من مي‏ آمد، مادر من گريه مي ‏كرد. او را بغل مي ‏گرفت! او را می بوسید و به یاد دخترش می افتاد. قربان مادرت بروم، كجا رفته‏ است؟ چقدر چشم‌ هايت شبيه به اوست، او را بغل مي ‏گرفت و انقلاب راه مي ‏انداخت و ناله مي ‏زد. ما ناچار بوديم برويم مادرمان را آرام كنيم، و بچّه را هرطوري كه هست برداريم و دور كنيم. عاقبت ديديم چاره نداريم، بايد اين بچّه را به رؤيت مادرمان نرسانيم، زیرا تا چشمش به او مي‏افتد، ياد بچّه ‏اش مي ‏افتاد. کاری کردیم كه مادرمان اين بچّه را، هفته ‏اي يك مرتبه، بلکه ده روز يك مرتبه ببيند. يك روزي من در خانه نشسته ‏بودم، يكي از برادرهايم همين بچّه‌ خواهرم را آورد.، تا مادرم چشمش به او افتاد، باز دويد و پريد و او را بغل گرفت و روي زانويش نشاند و بوسيد و بویيد و باز هم بنا كرد روضه خواني كردن. مادرت كجاست؟ مادرت چه شد؟ در آن روز، يك منظره ‏اي و يك خاطره ‌اي از جلو فكر من عبور كرد و مرا منقلب كرد، چه انقلابي! بنا كردم هاي هاي گريه كردن. خواهرها و برادران کوچک من هم به گریه افتادند. گريه خيلي شديد شد. يك قدري كه گريه كرديم، به من گفتند: شما هم كه امروز منقلب شدي؟ گفتم: انقلاب من براي مادرم نبود، يك قضيّه ‏اي يادم آمد كه اگر بگويم شما هم منقلب مي ‏شويد. گفتند: چه قضیّه ‌ای؟ گفتم: اين مادر من، هفت تا اولاد داشت، يكي از دنیا رفت، مادر، اين ‌طور بي ‌تاب شده است. هر وقت چشم او به نوه ‏اش مي ‏افتد، اين انقلاب را راه مي ‏اندازد. من به فكر مادر ابوالفضل علیه السلام افتادم. چهار تا رعنا پسر، مثل شاخ شمشاد از دستش رفته ‏اند. کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ چهار تا پسرش رفته است. از حضرت ابوالفضل علیه السلام يك پسر بچه به ‌نام عُبيدالله‏ بن ‏عباس مانده است. آقا! اين مادر دلسوخته دست اين بچّه را مي ‏گرفت و به قبرستان بقيع مي ‏آمد. در یک نقطه معیّن آن، عزاخانه‌ امّ‏ البنين علیه السلام است. می ‌آمد و آنجا می ‌نشست، بچّه را روي زانوي خود مي ‏نشاند و به ‌ياد بچّه ‏هاي كشته شده‏اش روضه مي ‏خواند، مردم هم جمع مي ‏شدند. اين كيست؟ اين امّ ‏البنين است، مادر ابوالفضل که عزاي بچّه‏ هايش را گرفته ‏است. اين بچّه را روي زانوي خود مي ‏گذاشت و با يك سوز و گدازي شعر می خواند. مردم حلقه مي ‏زدند و به حال اين زن گريه مي ‏كردند. حتّي مروان با آن شقاوت قلبش مي ‏آمد و منقلب مي ‏شد. لا تَدعُوَنّي وَیكَ اُمَ‏البنين فَالیَومَ أصبَحتُ وَ لا مِن بَنینٍ مردم من را از اين به بعد ام‏ البنين نگویيد. چرا؟ يك وقتي بود که چهار پسر داشتم، قامت‏ آن‌ها مانند شمشاد بودند، امّا حالا بچّه ‏هاي من زير خاك هستند و ناله مي ‏كرد. عباسم! پسر بزرگم! به من یک خبرهایي دادند، خدا كند دروغ باشد، مادر، به من خبر دادند دو تا دست رعناي تو را بريدند، بدنت را بي‏ دست كردند. مادر، قربانت برود. اگر دست مي ‏داشتي جراًت نمي ‏كردند جلوي تو بيايند. به من خبر داده ‏اند بر فرق سر تو عمود آهن زده اند. (سخنرانی های منزل حاجی صفری در آریاشهر تهران، شب9 محرم 1398 قمری) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✴️ شنبه👈8 شهریور 1399 👈9 محرم الحرام 1442👈29 اوت 2020 🕌 مناسبت های دینی واسلامی . 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تاسوعای حضرت سیدالشهداء علیه السلام . 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ⛺️😭محاصره خیمه ها در کربلا و آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام و درخواست تاخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام . 🐪ورود لشکری تازه نفس به کربلا خطبه امام حسین علیه السلام برای اصحابش . ⚫️شهادت رجایی و باهنر "۶۰ شمسی " 🌙⭐️احکام دینی و اسلامی. 📛هیچ کاری شایسته نیست جز عزاداری برای سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام . 👶مناسب زایمان و نوزادش ولادتش آسان ،حالش خوب و موفق در همه امور زندگی و اعمال صالح انجام میدهد . ان شاءالله . 🤕بیمار امروز زود شفا یابد ان شاءالله. 🚖 مسافرت بسیار نیک است. 🔭 🌗احکام و اختیارات نجومی. ✳️کم کردن خواسته ها. ✳️ و شرکت درمراسمات عزاداری نیک است. 🔲این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. 💑 مباشرت و انعقاد نطفه دلیل خاصی برآن واردنشده است . 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری باعث درد و بیماری می شود . 💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، باعث درد اعضا می شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب. خوابی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 10 سوره مبارکه ی "یونس علیه السلام" است. دعواهم فیها سبحانک اللهم ...... و از معنی آن چنین استفاده می شود که از خواب بیننده عمل صالح یا خیری به وجود آید که در دنیا و آخرت به او نفع رساند ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست. 🙏🏻 وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
9 محرّم 1 ـ محاصره ی خیمه ها در کربلا امام صادق علیه السلام فرمودند : تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند، و پسر مرجانه و عُمَر سعد به خاطر کثرت سپاه و لشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند، و آن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند و یقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد و اهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود. (1) 📚 منابع : 1. کافی : ج 4، ص 174. و ... .
9 محرّم 2 ـ آمدن امان نامه برای فرزندان امّ البنین علیها السلام در این روز شمر ملعون برای حضرت عبّاس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد. آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله علیه السلام رسانید و بانگ بر آورد : «أینَ بَنُو اُختِنا» : «پسران خواهر ما کجایند»؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین علیه السلام فرمودند : جواب او را بدهید اگر چه فاسق است. حضرت عبّاس علیه السلام در جواب فرمودند : چه می گویی ؟ شمر گفت : من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید. حضرت عبّاس علیه السلام با صدای بلند فرمود : «لعنت خدا بر تو و امیر تو (و بر امان تو) باد. ما را امان می دهید در حالی که پسر رسول خدا را امان نباشد» ؟ (2) 📚 منابع: 2. امالی صدوق : ص 220. و ... .
9 محرّم 3 ـ در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتند. چون عُمَر سعد لشکر را آماده ی جنگ با امام علیه السلام نمود و معلوم شد که قصد جنگ دارند، حضرت به برادرش عبّاس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد. آنها در ابتدا قبول نکردند، ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند. (3) 📚 منابع : 3. امالی صدوق : ص 220. و ... .
9 محرّم 4 ـ آمدن لشکر تازه نفس به کربلا در این روز لشکر مجهّزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد، (4) و شمر نامه ی ابن زیاد را آورد. (5) 📚 منابع : 4. امالی صدوق : ص 220. و ... . 5. همان. و ... .
9 محرّم 5 ـ خطابه ی امام حسین علیه السلام برای اصحابش در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند. (6) 📚 منابع : 6. همان. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 4، ص 107. و ... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا