👁 ثواب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان(8)
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: بَلَغَنِي أَنَّ قَوْماً يَأْتُونَهُ مِنْ نَوَاحِي الْكُوفَةِ وَ نَاساً مِنْ غَيْرِهِمْ وَ نِسَاءً يَنْدُبْنَهُ، وَ ذَلِكَ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ. فَمِنْ بَيْنِ قَارِئٍ يَقْرَأُ، وَ قَاصٍّ يَقُصُّ، وَ نَادِبٍ يَنْدُبُ، وَ قَائِلٍ يَقُولُ الْمَرَاثِيَ. فَقُلْتُ لَهُ: نَعَمْ، جُعِلْتُ فِدَاكَ، قَدْ شَهِدْتُ بَعْضَ مَا تَصِفُ. فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ فِي النَّاسِ مَنْ يَفِدُ إِلَيْنَا، وَ يَمْدَحُنَا، وَ يَرْثِي لَنَا، وَ جَعَلَ عَدُوَّنَا مَنْ يَطْعُنُ عَلَيْهِمْ مِنْ قَرَابَتِنَا أَوْ غَيْرِهِمْ، يَهْدُرُونَهُمْ وَ يُقَبِّحُونَ مَا يَصْنَعُونَ. (بحارالأنوار، ج101، ص74 به نقل از کامل الزیارات)
حضرت صادق علیه السلام به عبدالله بن حمّاد فرمود: به من خبر رسیده است که در ایّام نیمه شعبان افرادی از نواحی کوفه و غیر آن، برای زیارت به نزد قبر حسین بن علی علیه السلام می آیند و زنان ایشان برای حسین علیه السلام به ندبه و زاری می پردازند. بعضی از این زائرین، به قرائت قرآن مشغول می باشند، بعضی به بیان داستان کربلا می پردازند، بعضی به ندبه و زاری مشغول می شوند، و بعضی به خواندن اشعار و گفتن مراثی مبادرت می ورزند. عبدالله گفت: بله فدایت شوم. من نیز شاهد بعضی از مواردی بوده ام که بیان فرمودید. حضرت فرمود: حمد و سپاس خدائى را كه در ميان مردم كسانى را قرار داد كه به سوی ما سفر كرده، ما را مدح نموده، برای ما شعر می سرایند، و دشمنان ما را کسانی قرار داد که بر ایشان (یعنی زائرین) و غیر ایشان به دلیل قرابت و نزدیکی با ما خرده گرفته، آنها را تهدید به مرگ نموده، و اعمال ایشان را زشت می شمارند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت46
✍ #میم_مشکات
#فصل_دهم:
خواستگاری
راحله آخرین استکان را توی سینی گذاشت، نگاهی به رنگ چایی ها انداخت و رو به معصومه گفت:
-خوبه?
معصومه سیبش را گاز زد و با شیطنت گفت:
-آره، داغ داغه، بریزی روش حسابی میسوزه
راحله خنده ریزی کرد و برخلاف همیشه که در این مواقع استرس و اضطراب داشت، کاملا آرام سینی را دست خواهرش داد و همانطور که داشت جادرش رامرتب میکرد تا بتواند سینی را بگیرد گفت:
-تو که خیلی هیجان دوست داری چرا آقا حامد خودتون رو نمیسوزونی?
معصومه که از این لفظ هم خجالت کشیده بود و هم به نظر می آمد بدش نیامده گفت:
-اینجوری نگو، هنوز که چیزی معلوم نیست!
چند وقتی بود که بو هایی می آمد... دختر عمه و پسر دایی دلباخته هم شده بودند و قرار بود اقا حامد همین روزها با اسب سفیدش پا پیش بگذارد و عروسش را خوشحال کند. معصومه و حامد یک سال اختلاف سن داشتند و از بچگی با هم بزرگ شده بودند... درست است که تقید به امور مذهبی رابطه آنها را از یک سنی کمرنگ تر از بچگی کرده بود اما دوست داشتنشان را تغییر نداده بود. و حالا، اقا حامد که از شر کنکور راحت شده بود قرار بود اسبش را زین کند و معصومه هم پای کتاب ها به جای تست زدن خیال میبافت...
راحله میخواست جوابش را بدهد که صدای مادر که امر به آوردن جای میکرد مانع شد. سینی را از دست خواهرش گرفت، گونه سرخ اش را بوسید و آرام به طرف پذیرایی رفت.
#ادامه_دارد...
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت47
✍ #میم_مشکات
طبق رسم معمول تمام خواستگاری های سنتی، راحله هم چایی را تعارف کرد و بعد کنار مادرش نشست. جایی که مادرش حایل میان او و مادر داماد بود.
راحله مشکلی با خواستگاری سنتی نداشت، تنها از نگاه های پر از شوق و ذوق و خریدار گونه مادران پسرها متنفر بود...
برخلاف معصومه که خیلی شاد و سرخوش بود و همان جلسه اول با سرو زبانش، خودش را در دل مادر و خواهر داماد جا میکرد. شاید چون خیلی راحت با اموری که ناخوشایندش بود کنار می آمد و حس طنز و شوخ طبعی اش کمکش میکرد تا از دید مثبت به آنها نگاه کند.
اما راحله، چون پشت هر خوش آمدن یا بد آمدنش از مساله ای فلسفه و دلیل منطقی نشسته بود خیلی کم اتفاق می افتاد که تغیری در سلایق ش روی دهد مگر مواقعی که شرایط عوض میشد و این مورد نیز از آن مواردی بود که هیچ گاه نمیتوانست با آن کنار بیاید... این هم یکی از مشکلات رشته ریاضی خواندن بود دیگر... دلیل و منطق
به هرحال هرچه بود، صحبت های اولیه انجام شده بود و به نظر می آمد از نظر معیار های اولیه مشکلی نیست. خواستگار از بچه های دانشگاه بود. گویا در یکی از جشن های دانشگاه راحله را دیده بود و بعد پیگیر شده بود. حالا هم که با اهل منزل خدمت رسیده بودند. از بچه های ارشد فیزیک بود. ظاهری معقول و متین داشت. مودب و افتاده. حداقل در ظاهر که اینطور بود. از نظر اعتقادی هم به نظر می آمد بچه سالمی باشد. خانواده اش هم که تیپ و ظاهرشان شبیه خانواده راحله بود. از نظر مالی هم مثل خودشان جزو طبقات معمولی بودند.
در مجموع به نظر می آمد مشکلی برای این وصلت وجود ندارد. فقط میماند صحبت های دو نفر و تحقیقات مفصل تر که به بعد از جواب مثبت اجمالی راحله موکول شده بود
#ادامه_دارد...
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت48
✍ #میم_مشکات
پدر راحله اخرین تکه خیارش را قورت داد و در جواب پدر داماد گفت:
-والا جناب محسنی، اونچه وظیفه ما باشه با کمال میل انجام میدیم، تصمیم نهایی به عهده خودشونه... خداروشکر من از دخترم مطمئنم، میدونم بهترین تصمیم رو میگیره
آقای محسنی همان طور که تسبیحی را که در دستش بود میچرخاند با لبخندی بر لب حرفهای اقا "یوسف" را تایید کرد. خانم محسنی هم که گویا مساعد بودن اوضاع سرکیفش آورده بود با لبخندی رو به جمع گفت:
-خب پس اگر موافق باشین این بچه ها یه صحبتی با هم بکنن که حال و هوای همدیگه دستشون بیاد
مادر راحله که به نظر می آمد از این حرف جا خورده است با نگاهی مردد به پدر از او کسب تکلیف کرد. پدر لبخند ملایمی زد و سری تکان داد به این معنا که: نترس، حواسم هست.
مادر هم که معنی این نگاه را فهمیده بود نفس راحتی کشید. دختر های این خانه چقدر این پیغام های صامت بین پدر و مادر را دوست داشتند. راحله شاید به خاطر طبع احساسی اش و یا سنش که بیشتر از خواهر هایش بود، این رد و بدل شدن پیغام ها را بیشتر میفهمید و معنای تک تکشان را میدانست. با خودش فکر میکرد که ایا او هم میتواند در آینده چنین رابطه ای با همسرش داشته باشد?ان هم بعد از بیست سال زندگی مشترک?
و بعد ناخوداگاه نگاهش چرخید روی جناب "نیما"، داماد احتمالی آینده. البته به کار بردن واژه احتمالی به دلیل اندک موارد نیازمند به بررسی بود وگرنه به نظر می آمد که راحله سخت پسند نیز این بار قصد داشت جواب مثبت بدهد.
او گهگاهی این آقای محسنی را در دانشگاه دیده بود و خب رفتار متینش با هم شاگردی هایش از مواردی بود که به دل راحله می نشست. هرچند از لحاظ ظاهری نیز، موجه و نسبتا زیبا بود. وقتی راحله فهمیده بود که این اقا قصد خواستگاری دارد از یکی دوتا از دوستانش که میدانست اهل خاله زنک بازی نیستند سوالاتی پرسیده بود که خب جوابها همگی مطلوب بودند. در نتیحه وقتی خانواده محسنی تصمین گرفتند راحله حس خوبی داشت و احساس کرد شاید این بار کسی را که همیشه منتظرش بود پیدا کرده است
#ادامه_دارد...
✴️چهارشنبه👈 18 اسفند /حوت 1400
👈 6 شعبان 1443👈9 مارس 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای امور زیر خوب است:
✅ صید و شکار و دام گذاری.
✅ اشتغال به تفریحات سالم.
✅ امور زراعی و کشاورزی.
✅ و درختکاری خوب است.
👶 زایمان خوب و نوزادش خوش قدم و خوب تربیت شود. ان شاالله
🚘مسافرت :خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ معامله ملک و منزل.
✳️ مبادله اسناد.
✳️ ارسال کالاهای تجاری به مشتری.
✳️ تاسیس شرکت و امور مشارکتی.
✳️ شروع به نوشتن نگارش.
✳️ لباس نو پوشیدن.
✳️ و خریدن اجناس نیک است.
💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث رعشه اعضا می شود.
💇♂💇 اصلاح سر وصورت باعث بلای ناگهانی می شود.
👩❤️💋👨مباشرت: حکم مجامعت در شب پنجشنبه فرزند حاصل از آن حاکمی از حاکمان و یا عالم گردد و مباشرت برای سلامتی نیز مفید است.
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 7 سوره مبارکه " اعراف" است.
والوزن یومئذ الحق.....
و مفهوم آن این است که خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به گروهی واگذارد بعضی در انجام آن تلاش کنند و باعث رفعت مقامشان شود و برخی نیز کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
5 الی 28 شعبان
ولادت حضرت رقیّه علیها السلام
ولادت آن حضرت در مدینه ی منوّره بوده است. در کتاب های مختلف، سنّ آن حضرت را سه سال، سه سال و شش ماه، چهار سال، و در برخی کتب متأخّر، سنّ آن حضرت را پنج سال، و حتّی هفت سال ذکر کرده اند. (1)
البتّه در کامل بهائی به چهار سالگی آن حضرت تصریح شده است.
بنابر مشهور سنّ این عُلیا مخدّره سه سال و چند ماه بوده است. در بین اهل ولا و حتّی در بعضی کتاب ها عنوان سه ساله برای آن حضرت مشهور شده است که اشکالی هم ندارد؛ زیرا وقتی در مورد سنّ کسی می گویند «سه ساله است یا چهار ساله» همیشه مرادشان این نیست که سه سال کامل یا چهار سال کامل دارد، بلکه حدّ تقریبی را بیان می کنند.
بنابر آن چه در سنّ آن حضرت گفته شده، روز ولادت حضرت از 5 الی 28 شعبان محتمل است و قول قاطعی که به آن استناد شود وجود ندارد. بر همان اساس، سال ولادت یکی از سال های 54 یا 55 یا 56 و یا 57 قمری خواهد بود.
البتّه به نظر می رسد قولی که به اطمینان نزدیک تر است، سه سال و شش ماه باشد؛ چه آن که در کتاب های قدیمی مقتل، عنوانِ سه سال، و سه سال و چند ماه مشهور است. طبق آن، احتمال ولادت در پنجم شعبان سال 57 قمری در مدینه ی طیّبه می رود.
بر این اساس، می شود در آن ایّام برای بزرگداشت و پاسداشت این امانت سیّدالشهداء علیه السلام در خرابه ی شام، مجلس جشن و سروری بر پا کرد و یاد او را گرامی داشت.
📚 منابع :
1. دائرة المعارف تشیّع : ج 1، ص 77.
2. کامل بهائی : جزء 2، باب 25، فصل 3، ص 179. در چاپ انتشارات مرتضوی : ص 523.
🙏🏼 نماز ساده شب هفتم ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ السَّابِعَةِ رَكْعَتَيْنِ، بِالْحَمْدِ وَ التَّوْحِيدِ مِائَةً فِي الْأُولَى، وَ فِي الثَّانِيَةِ بِالْحَمْدِ وَ آيَةِ الْكُرْسِيِّ مَرَّةً؛ فَيُسْتَجابُ دُعَاءُهُ، وَ تُقْضَى حَوَائِجُهُ، وَ يُكْتَبُ لَهُ بِكُلِّ يَوْمٍ ثَوابُ شَهيدٍ، وَ لا تُكْتَبُ عَلَيْهِ خَطيئَةٌ. (البلدالأمين، ص172)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب هفتم ماه شعبان دو رکعت نماز بخواند؛ در رکعت اول یک بار سوره حمد و صد بار سوره توحید، و در رکعت دوم یک بار سوره حمد و یک بار آیۀالکرسی؛ دعای وی مستجاب می شود، و نیازهایش برآورده می گردد، و در هر روز ثواب یک شهید برای او نوشته می شود، و برای وی خطایی نوشته نمی شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💝💎عزیزان و سروران گرامی!
به اطلاع می رساند که سایت حرم حضرت اباالفضل علیه السلام (سایت الکفیل) برای زیارت حضرت حضرت سجاد علیه السلام در مدینه منوّره در ایام میلاد این بزرگوار، ثبت نام می کند.
از طرف سایت، یک نفر در کنار قبر مطهّر آن حضرت، زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
توصیه می شود به نیابت از مولایمان، حضرت صاحب الزمان علیه السلام، آن حضرت را زیارت کنیم:
http://alkafeel.net/zyara/
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🌺🌹🌺🔔 هفتم شعبان، روز میلاد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام (قول غیرمشهور)
1) مرحوم شیخ طوسی در «مصباح المتهجد» می نویسد:
رَوَى صَفْوَانُ الْجَمَّالُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ: وُلِدَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي يَوْمِ الْأَحَدِ لِسَبْعٍ خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَان. (بحارالأنوار، ج 35، ص7 به نقل از مصباح المتهجد/ بحارالأنوار، ج100، ص383)
جناب صفوان جمّال از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام در روز یکشنبه، هفتم ماه شعبان به دنیا آمد.
2) مرحوم شهید اوّل در «الدُّروس» می نویسد:
«علیّ بن ابی طالب در روز جمعه سیزدهم رجب به دنیا آمد، و روایت شده است که در هفتم شعبان بوده است.» (بحارالأنوار، ج 35، ص7)
3) مرحوم شیخ بهایی در «جامع عباسی» می نویسد:
«ولادتش در اندرون خانه كعبه سيزدهم رجب، و در بعضى روايات هفتم شعبان وارد شده است.» (جامع عباسی، ص442)
4) مرحوم علامه مجلسی در «جلاءالعیون» می نویسد:
«مشهور میان محدّثان و مورّخان آن است که آن حضرت در روز جمعه سیزدهم ماه رجب، سی سال پس از عام الفیل، در میان کعبه معظّمه متولّد شد ... شیخ طوسی علیه الرّحمه در مصباح به سند صحیح از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که ولادت موفور السّعاده آن حضرت در روز یکشنبه هفتم ماه مبارک شعبان واقع شد، و قول اوّل اشهر است، و اگر به هر دو روز احترام نمایند بهتر است.» (جلاءالعیون، ص289)
5) مرحوم علامه مجلسی در «زادالمعاد» می نویسد:
«شیخ (طوسی) به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز هفتم ماه شعبان متولّد شده است. اگر چه خلاف مشهور است.» (زادالمعاد، ص59)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣🌺 فضیلت زیارت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز هفتم شعبان
1) مرحوم علامه مجلسی در «زادالمعاد» می نویسد:
ـشیخ (طوسی) به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز هفتم ماه شعبان متولّد شده است ... بر وفق این روایت اگر روزه و زیارت آن حضرت و سایر اعمال خیر را در این روز به عمل آورند، مناسب است.» (زادالمعاد، ص59)
2) مرحوم علامه مجلسی در «بحارالانوار» می نویسد:
«فضیلت زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در ایّامی که به ایشان اختصاص دارد، بالاتر است؛ نظیر روز ولادت حضرتش که حسب قول مشهور در سیزده رجب، یا در هفتم شعبان است.» (بحارالأنوار، ج100، ص383)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁 ثواب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان(9)
1) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام عَنْ فَضْلِ زِيَارَةِ النِّصْفِ مِنْ رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ، فَأَوْرَدَ مِنَ الثَّوَابِ وَ الْأَجْرِ مَا لَا نِهَايَةَ لَهُ وَ لَا حَدَّ. (مستدرك الوسائل، ج10، ص287-288 به نقل از زوائدالفوائد)
بزنطی گفت: از حضرت رضا علیه السلام از فضل زیارت حسین بن علی علیه السلام در نیمه رجب و نیمه شعبان پرسیدم، پس ثواب و اجری بیان نمود که نهایت و حدّی برای آن نیست.
2) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام: فِي أَيِّ شَهْرٍ تَزُورُ الْحُسَيْنَ علیه السلام؟ قَالَ: فِي النِّصْفِ مِنْ رَجَبٍ وَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ. (بحارالأنوار، ج101، ص96 به نقل از کامل الزیارات/ اقبال الاعمال، ص158)
بزنطی از حضرت رضا علیه السلام سؤال کرد: شما در کدام ماه حسین بن علی علیه السلام را زیارت می کنید؟ فرمود: در نیمه رجب و نیمه شعبان.
3) عَنِ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام: أَيُّ الْأَوْقَاتِ أَفْضَلُ أَنْ نََزُورَ فِيهِ الْحُسَيْنَ علیه السلام؟ قَالَ: النِّصْفَ مِنْ رَجَبٍ وَ النِّصْفَ مِنْ شَعْبَانَ. (اقبال الاعمال، ص158/بحارالأنوار، ج101، ص97 به نقل از اقبال الاعمال)
بزنطی گفت: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم: چه وقت، افضل است که حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنیم؟ فرمود: نیمه رجب و نیمه شعبان.
4) عَنِ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا عَلَیهِ السَّلامُ: فِي أَيِّ شَهْرِ نَزُورُ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ؟ قَالَ: فِي النِّصْفِ مِنْ رَجَبٍ وَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ. (تهذیب الاحکام، ج6، ص 48)
بزنطی از حضرت رضا علیه السلام سؤال کرد: در کدام ماه حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنیم؟ فرمود: در نیمه رجب و نیمه شعبان.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁 ثواب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان(10)
عَنِ الصَّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ قَالَ: مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَلْفَ حَجَّةٍ. (وسائل الشيعة، ج14، ص471 به نقل از مصباح الزائر)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس در نیمه شعبان، حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند، خداوند عزّوجلّ برای او هزار حجّ می نویسد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚡️ نماز پر فضیلت والدین برای شب پنج شنبه
1)رَوَى ابْنُ مَسْعُودٍ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ صَلَّى لَيْلَةَ الْخَمِيسِ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ، يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً، وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ خَمْسَ مَرَّاتٍ، وَ قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهَا خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَإِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَعَالَى خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، وَ جَعَلَ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيْهِ، فَقَدْ أَدَّى حَقَّ وَالِدَيْه.(مصباح المتهجد، ج1، ص 255/ جمال الأسبوع،ص 142)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس شب پنج شنبه، بین نماز مغرب و عشا، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک بار حمد، 5 بار آیة الکرسی، و هر یک از سوره های کافرون، توحید، فلق و ناس(یعنی معوَّذَتَین) را 5 بار بخواند، و بعد از نماز 15 بار استغفار نماید، و ثواب این نماز را به پدر و مادرش تقدیم کند، حقّ والدین را ادا نموده است.
2)رَوَى ابْنُ مَسْعُودٍ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ: مَنْ صَلَّى لَيْلَةَ الْخَمِيسِ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ رَكْعَتَيْنِ يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مِائَةَ مَرَّةٍ وَ يُرْوَى مَرَّةً وَاحِدَةً، وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ خَمْسَ مَرَّاتٍ، وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، فَإِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَعَالَى خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، وَ جَعَلَ ثَوَابَهُ لِوَالِدَيْهِ فَقَدْ أَدَّى حَقَّ وَالِدَيْهِ، وَ يَقُولُ: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيَّ». فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ أَدَّى حَقَّهُمَا، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا أَعْطَى الشُّهَدَاءَ، وَ إِذَا مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ كَانَ مَلَكٌ عَنْ يَمِينِهِ وَ مَلَكٌ عَنْ شِمَالِهِ يُشَيِّعُونَهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ بِالتَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ حَتَّى يَدْخُلَ الْجَنَّةَ، وَ يَنْزِلُ فِي قُبَّةٍ بَيْضَاءَ، فِيهَا بَيْتٌ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرَ، سَعَةُ ذَلِكَ الْبَيْتِ كَأَوْسَعِ مَدِينَةٍ فِي الدُّنْيَا سَبْعَ مَرَّاتٍ، ... ، يُعْطِي اللَّهُ تَعَالَى هَذَا الثَّوَابَ لِمَنْ يُصَلِّي هَذِهِ الصَّلَاةَ، وَ يَجْعَلُ ثَوَابَهَا لِوَالِدَيْهِ، وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ، وَ لَا يُنْقَصُ مِنْ أَجْرِهِ شَيْءٌ، وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ رَكْعَةٍ عَشْرَةَ آلَافِ صَلَاةٍ، وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى جَسَدِهِ نُوراً، هَذَا جَزَاءُ اللَّهِ لِأَوْلِيَائِه.(جمال الأسبوع، ص 99-100)
رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس شب پنج شنبه، بین نماز مغرب و عشا، دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت 100 بار حمد (و به روایت دیگر یک بار حمد)، 5 بار آیة الکرسی، و هر یک از سوره های کافرون، توحید، فلق و ناس(یعنی معوَّذَتَین) را 15 بار بخواند، و بعد از نماز 15 بار استغفار نماید، و بگوید: «بار الها! ثواب این نماز را برای پدر و مادرم قرار ده» در این صورت حقّ والدین را ادا نموده است، و خداوند آنچه به شهدا اعطا نموده است، به وی می بخشد، و هنگامی که از صراط عبور می کند، یک فرشته از سمت راست، و یک فرشته از سمت چپ او قرار می گیرند و از جلو، وی را با تکبیر و تهلیل مشایعت می کنند تا آن که به بهشت وارد شود. وی در بهشت به قبه ای سفید فرود می آید. در آن قبّه، خانه ای از زمرّد سبز قرار دارد. وسعت آن خانه، هفت برابر بزرگ ترین شهری از شهرهای دنیاست. ... خداوند این پاداش را به کسی می دهد که این نماز را بخواند و پاداشش را برای پدر و مادر خود قرار دهد. همچنین نظیر این ثواب بدون آن که ذرّه ای کم شود، برای خود وی نیز منظور می شود. خداوند به ازای هر رکعت از این نماز، ده هزار نماز می نویسد، و به ازای هر مویی که در بدن دارد، نوری به او اعطا می کند. این است پاداشی که خداوند برای اولیای خویش تمهید نموده است.
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣☀️ متن صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلّی الله علیه و آله)، در هنگام ظهر در ماه شعبان
عباس بن مجاهد نقل می کند: حضرت علیّ بن الحسین علیه السلام، هنگام ظهر در تمام روزهای ماه شعبان، و نیز شب نیمه شعبان دعا می کرد و بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله اینچنین صلوات می فرستاد:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ، وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ، وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَ أَهْلِ بَيْتِ الْوَحْيِ،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْفُلْكِ الْجَارِيَةِ فِي اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَهَا، وَ يَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ، وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ، وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الْكَهْفِ الْحَصِينِ، وَ غِيَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ، وَ مَلْجَأِ الْهَارِبِينَ، وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، صَلاةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضًى، وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَدَاءً وَ قَضَاءً، بِحَوْلٍ مِنْكَ وَ قُوَّةٍ، يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الْأَبْرَارِ الْأَخْيَارِ، الَّذِينَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ وِلايَتَهُمْ،
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اعْمُرْ قَلْبِي بِطَاعَتِكَ، وَ لا تُخْزِنِي بِمَعْصِيَتِكَ، وَ ارْزُقْنِي مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ، بِمَا وَسَّعْتَ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَ نَشَرْتَ عَلَيَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَ أَحْيَيْتَنِي تَحْتَ ظِلِّكَ، وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ، سَيِّدِ رُسُلِكَ، شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ، الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ فِي لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ، بُخُوعا لَكَ فِي إِكْرَامِهِ وَ إِعْظَامِهِ، إِلَى مَحَلِّ حِمَامِهِ،
اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِيهِ، وَ نَيْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَيْهِ،
اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِي شَفِيعا مُشَفَّعا، وَ طَرِيقا إِلَيْكَ مَهْيَعا، وَ اجْعَلْنِي لَهُ مُتَّبِعا، حَتَّى أَلْقَاكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَنِّي رَاضِيا، وَ عَنْ ذُنُوبِي غَاضِيا، قَدْ أَوْجَبْتَ لِي مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ، وَ أَنْزَلْتَنِي دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْيَارِ.
(إقبال الأعمال، ص200/البلدالامین، ص186-187/مصباح المتهجد، ص828-829)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
👁⚡️گاهی میان ابرها، روزنه ای باز می شود و شعاعی از آفتاب به در خانه ای می تابد
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود:
در عین این که آن حضرت غائب است، ولی این را بدانید خدای متعال به صرف احادیثی که در کتب نوشته اند، مرکّبی روی کاغذهایی ثبت شده است، به صرف این، خدای متعال این مذهب را نگه نداشته است. گاه گاهی گوشه ابرویی می نمایاند. ابر همه جا را گرفته است و درست است، آفتاب پشت ابر رفته است، اما گاهی هم یک گوشه ای و روزنه ای باز می شود، یک تکّه ابر جدا می شود، یک شعاعی از آن آفتاب می افتد، گاهی از مشرق، گاهی از مغرب، گاهی از مرکز. همه را به کنایه می گویم.
افق شرقی و غربی و شمالی و جنوبی، همه غرق ابر است. کنار دریای مازندران هستی، بخارها به هوا رفته است، ابر شده است و تمام آفاق آنجا را گرفته است. اگر یک سال همینطور بماند، ممکن است بچه ای که تازه به دنیا آمده است، وجود آفتاب را قبول نکند، چون آفتاب را نمی بیند، نمی تواند تشخیص بدهد که آفتاب چیست. ممکن است هیچ وجود آفتاب را قبول نکند. برای اینکه اینطور نشود هر یک مدتی یک گوشه ابر سوراخ می شود، به قدر یک روزنه ای، آفتاب از آنجا شعاع را می اندازد که بدانند آفتاب هست. چند نفر آفتاب را ببینند. به صرف اینکه پدران ما گفته اند آفتابی پشت این ابر است و یک وقتی هم ابرها برطرف خواهد شد، آفتاب نمایان می شود، به صرف این نباشد. گاهی هم گوشه و کنار شعاعی از این آفتاب بیافتد و این شعاع که می افتد نمی دانی چه ولولهای راه می اندازد. یک وقت این شعاع بر سر یک پیرزنی می افتد، پیرزن داد می زند که آی بچهها بیایید که آفتاب آمده است. بچهها می آیند و آفتاب را می بینند. آن وقت بچهها در کوچه و بازار و این طرف و آن طرف داد و فریاد می کنند، آفتاب هست، آفتاب رنگش این است، آفتاب طلوع می کند، یک وقت می بینی شهر را سه تا بچه و یک پیرزن تکان می دهند. دو دقیقه آفتاب از روزنه به خانه پیرزن افتاده است.
آفتابِ ولایت امام عصر علیه السلام هم اینچنین است، اینطور نیست که در ابر مطلق برای همه و همه وقت باشد، این طور نیست، گاهی هم به بنگاه فقیری می تابد. این شاه قدم به بنگاه فقیری هم می نهد. این آفتاب گاهی هم شعاعی به خانه پیرعجوزی می اندازد. گاهی رخ جلوه می کند و می رود. گاهی از این گوشه و گاهی از آن گوشه. گاهی به نگاهی یک دلی را شاد میکند.
10 هزار حدیث در مورد حضرت هست، امّا این 1100 سال همه اش به صرف احادیث مکتوبه روی کتب و گفتن گویندگان، مذهب شیعه باقی نمانده است. هر یک مدتی از یک گوشه ای، یک گوشه ابرویی نمایانده است، یک شعله ای را برپا کرده است و مشتعل کرده است، و این شعله لهیب انداخته است، این طرف، آن طرف، این طرف، آن طرف، باز بعد از مدتی از یک گوشه دیگری یک شعله دیگر راه انداخته است. شیخ مرتضی انصاری یکی از آن شعله های کوچک بود، از آن جرقه های کوچک بود.
(سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، روز 29 ماه رمضان1390قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت49
✍ #میم_مشکات
راحله برخلاف معصومه اهل خیال بافی نبود و منتظر شاهزاده ولز*، سوار بر یک بوگاتی شیرون نبود. او هیچ انتظار سخت و یا خاصی از همسر آینده اش نداشت. تنها میخواست همسرش بتواند به خوبی نقش مردانه ای را که بر دوشش گذاشته می شود ایفا کند. نقشی که برای ایفای آن به پول هنگفت، تحصیلات آنچنانی، قیافه ای شاخص و یا حتی اخلاقی پیغمبر گونه نیاز نبود. کافی بود مردی باشد راستگو و متعهد به زندگی زناشویی. آدمی که بتواند حداقل بعضی از -و نه همه- راه های آرامش همسرش را بداند و در کنار بعضی ایرادات اخلاقی ( که همه انسان های معمولی چند تایی از آنها را دارند) بتواند نگهبان بنیان زندگی باشد. با این وصف مرد رویایی راحله، مردی کاملا معمولی بود. هرچند گاهی برای داشتن بعضی صفات معمولی هم سخت است.
در میان همین فکر و خیال ها، زیر چشمی نگاهی به نیما انداخت. نیما با قیافه ای جدی و متفکر داشت صحبت های دو طرف را گوش میداد. برای یک لحظه راحله احساس کرد میتواند این فرد را دوست بدارد. در چهره اش متانت خاصی بود. راحله مشغول خیال پردازی های خودش بود برای همین نفهمید پدرش جواب مادر محسنی را چه داد، فقط یکدفعه دید که همه بلند شدند و خانواده محسنی قصد رفتن دارند.
اینطور که معلوم بود پدر مجابشان کرده بود که جلسه اول برای صحبت دو جوان زود است. راحله همیشه با این حرف موافق بود اما این بار حس میکرد بدش نمی آمده گپی با هم میزدند تا ببیند این آقا چقدر شبیه چیزی است که خیال میکند و لیاقت مهری را که راحله قصد دارد به او ببندد دارد یا نه.
بعد از رفتن مهمانها فضای خانه به حالت عادی برگشت و همه دنبال کار خودشان رفتند به جز معصومه که دوست داشت نظر خواهرش را بداند و وقتی با زیرکی زیر زبان خواهرش را کشید، لبه پنجره روبروی باغ نشست و با خوشحالی گفت:
-چه خوب! فکر کن اگه عقد دوتامون یه روز باشه... وای چقد عالی
راحله سعی کرد ادای خواهر بزرگ های قجری را در بیاورد:
-خوبه ،خوبه..دختره گیس بریده... قدیما اسم شوهر می اومد دخترا هفت رنگ میشدن حالا نشسته اینجا از روز عقدش میگه
و خندید. معصومه هم پشت چشمی نازک کرد و ادای دخترکان مد روز فمنیست را در اورد:
-اوا خواهر، اینا چه حرفیه... دیگه قرن بیست و یکمه... زنا مستقل شدن..اصن مگه ما چه فرقی با اونا داریم..اذیت کنی خودم میرم خواستگاریاااا
راحله خندید و با خودش فکر کرد که خواهرش از او هم خیال باف تر است. برای همین گذاشت تا همانجا بنشیند و خیال بافی اش را بکند و با حرفهای رویایی اش که زیر گوش خواهرش زمزمه میکرد و با شرح و تصور مراسم عروسی و لباس عروس و ملحقاتش گوشش را نوازش بدهد. حرفهایی که زاییده طبع لطیف است و طبیعی ایام شباب
پ.ن:
*شاهزاده ولز( Prince of Wales)
عنوانی است که به بزرگترین پسر پادشاه یا ملکهٔ بریتانیا که قرار است پس از شاه یا ملکه به پادشاهی برسد اعطا میگردد
#ادامه_دارد...
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت50
✍ #میم_مشکات
#فصل_یازدهم:
قضاوت راحله
روز بعد، داغ ترین خبر بین دخترها، همین خبر خواستگاری بود و قطعا هم کسی جز سپیده نمیتوانست مسئول نشر این خبر باشد. البته داغی خبر به خاطر صرف خواستگاری نبود چرا که خواستگاری اتفاق چندان مهمی نبود ولی این بار چون پای یکی از پسرهای دانشکده در میان بود طبعا داستان جذابیت بیشتری داشت.
آن هم پسر موجهی که شاید توجه خیلی ها را جلب کرده بود. راحله هم که دوست نداشت تا قبل از قطعی شدن جریان کسی خبر دار شود با دلخوری گفت:
-چرا به همه گفتی سپیده?هنوز که هیچی معلوم نیست
سپیده با بی خیالی جواب داد:
-خب مگه چیه?تو که نظرت منفی نیست
-باشه ولی نگفتم هم که جوابم مثبته
سپیده پرسید:
-جوابت مثبت نباشه?برای چی دقیقا? پسر به این خوبی!
-چیه نکنه تو هم معتقدی شوهر گیر نمیاد?
سپیده یکی از بروهایش را بالا برد:
-گیر نمیاد?کی گفته?چیزی که زیاده پسر ولی پسری که اعتقاداتش با ما جور باشه کمه وگرنه اگ صرف شوهر کردن باشه که پسر ریخته ... بعدم، منم نمیگفتم با پرس و جویی که اون راجع به تو کرده بود، قضیه لو میرفت
بعد برای اینکه دست پیش را بگیرد پشت چشمی نازک کرد که راحله خنده اش گرفت و دیگر ادامه ماجرا را نگرفت. راحله با تمام اخلاق خوبی که داشت باز هم یک دختر 21_22ساله بود با تمام خصوصیات دخترانه اش و شاید خیلی هم بدش نمی آمد که این خبر درز کند. هرچه باشد آقای محسنی یکی از جوان های موجه و نمونه بود.
خب، بعد از گزارشات چند صفحه ای در مورد بانوی داستان سری هم به نفر اول مرد قصه بزنیم و ببینیم او در چه حال است...
#ادامه_دارد...
* 💞﷽💞
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#بادبرمیخیزد
#قسمت51
✍ #میم_مشکات
سیاوش در اتاق خودش نشسته بود و در حال سرو کله زدن با یکی از معماهای هوش مجله ریاضی بود که صدای در بلند شد. همان طور که غرق در مکاشفه ریاضی بود با حواس پرتی اجازه ورود داد ولی اصلا سرش را بلند نکرد. شخص تازه وارد با صدایی مهربان سلام کرد. سیاوش همانطور که تند تند مشغول نوشتن ارقام و اعداد بود جواب سلام را داد و شخص تازه وارد با لبخند گفت:
-درست مثل بچگی هات! تو هیچ تغیری نکردی! فقط قد کشیدی و ریش و سبیل در آوردی
سیاوش که داشت دستش روی برگه میلغزید ، چند لحظه مکث کرد و یکدفعه سرش را بالا آورد و با دیدن مرد سن مند روبرویش به قدری غافلگیر شد که مداد از دستش افتاد و نیشش تا بناگوش باز شد.
مرد با همان لحن مهربانش ادامه داد:
-نمیخوای بغلم کنی?
و یکی از ابروهایش را برد. سیاوش که انگار تازه به خودش آمده باشد یکدفعه از جا بلند شد، از پشت میز بیرون آمد و مرد را در آغوش گرفت، محکم...پدرش را...
چند دقیقه بعد، در اتاقش را قفل کرد، اطلاعیه تعطیلی کلاس آن روز را برای شاگردهایش فوروارد کرد و دو تایی سوار بر ماشین رفتند تا ناهاری جانانه بخورند. ناهاری دو نفره! پدر و پسر
پدر با نگاهی که معلوم بود سرشار از علاقه ای عشق گونه بود پسرش را خیره نگاه میکرد و همان طور که پسر رانندگی میکرد قند در دل پدر از داشتن چنین پسری آب میشد.
حرفها طبق معمول با این جمله شروع شد:
-چه خبرا! تدریس خوبه?
- ای ... به قشنگی اسمش نیست. هه!
این خلق و خوی طنز شاهرخ بود که همیشه آخر حرفهایش به خنده کوتاهی ختم میشد چرا که جواب هایش هم خالی از شوخی نبود. پدر که با این روحیه آشنا بود لبخندی زد و سرس تکان داد و گفت:
-همممم... یکی دو سال که اینجا باشی میارمت تهران.. چند تا اشنا هم پیدا کردم فقط باید یکی دو سال صبر کنی تا یه سابقه ای پیدا کنی
-اینجا هم خوبه! شهر بدی نیست...البته مشکلش اینه که از شما دوره وگرنه حداقلش اینه که هواش خیلی بهتره
- خب همین دوری ش دیگه. منم اونجا تنهام. باید بیای اونجا که اقلا تا وقتی زن نگرفتی پیش هم باشیم
ّسیاوش فرمان را چرخاند، خنده ای کرد و گفت:
-آها پس بگو مشکل کجاست. میترسی اینجا زن بگیرم موندگار بشم
پدر قهقه ای زد و سیاوش ادامه دهد:
-نترس...از اینجام زن بگیرم میارمش تهران
پدری سری تکان داد و گفت:
-مگه نشنیدی به یارو میگن کجایی هستی?میگه هنوز زن نگرفتم.. تو هنوز این جماعت اناث رو نشناختی پسر
سیاوش خندید و گفت:
-من نمیفهمم شما که اینقدر از این جماعت اناث بدت میاد چرا زن گرفتی پدر من?
#ادامه_دارد...
✴️ پنجشنبه 👈19 اسفند / حوت 1400
👈 10 مارس 1443 👈7 شعبان 2022
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی.
🎇 امور دینی و اسلامی.
❇️ روز خوش یُمن و خوبی برای امور زیر است:
✅انواع ملاقات ها و دیدارها.
✅ مسافرت.
✅ امور زراعی و کشاورزی.
✅ شروع به هر کار و شغلی.
✅ درختکاری.
✅ شکار و صید و دام گذاری .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅و آغاز نویسندگی و نگارش خوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود .
👶 زایمان خوب و نوزادش خوش قدم برای خود و پدر و مادرش است و ستاره اقبال سبکی خواهد داشت.ان شاءالله.
🚘 مسافرت :خوب و مفید و سود دارد.
👩❤️👩 مباشرت و مجامعت :
👩❤️👩 امروز : مباشرت امروز هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد شد.ان شاءالله
🔭احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ ارسال کالاهای تجاری برای مشتری.
✳️ معامله ملک و خانه.
✳️ مبادله اسناد و قباله نوشتن.
✳️ تاسیس شرکت.
✳️ شروع به نوشتن و نویسندگی.
✳️ لباس نو پوشیدن.
✳️ و خرید اجناس نیک است.
💑 امشب و فردا : امشب(شبِ جمعه)پس از فضیلت نماز عشاء ،مجامعت برای سلامتی مفید و امید می رود فرزند حاصل از ان از ابدال و یاران امام زمان عجل الله فرجه گردد.ان شاءالله
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، باعث دولت میشود.
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث مرگ ناگهانی می شود.
🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 8 سوره مبارکه "انفال" است.
لیحق الحق و یبطل الباطل...
و مفهوم آن این است که بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است.ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
هدایت شده از حرم
حرم:
👌دوستان و سروران گرامی!
شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/
زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام:
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
🙏🏼👌 نماز بسیار ساده شب هشتم ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الثَّامِنَةِ رَكْعَتَيْنِ ؛ فِي الْأُولَى بِالْحَمْدِ وَ التَّوْحِيدِ خَمْسَ عَشْرَةَ مَرَّةً، وَ فِي الثَّانِيَةِ بِالْحَمْدِ وَ قَوْلِهِ: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ، أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ، فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً، وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»، ثُمَّ يَقْرَأُ التَّوْحِيدَ خَمْسَ عَشْرَةَ ؛ غُفِرَت ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ كَزَبَدِ الْبَحْرِ، وَ كَأَنَّمَا قَرَأَ الْكُتُبَ الْأَرْبَعَ. (البلدالأمين، ص172)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب هشتم ماه شعبان 2 رکعت نماز بخواند؛ در رکعت اوّل یک بار سوره حمد و پانزده بار سوره توحید، و در رکعت دوم یک بار سوره حمد، یک بار آیه: « قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ، أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ، فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً، وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً»، و پانزده بار سوره توحید؛ گناهانش آمرزیده می شود، هرچند به تعداد کف دریا باشد، و چنین فردی مانند کسی است که چهار کتاب آسمانی را خوانده باشد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج
🙏🏼👌 نماز حاجت در پنج شنبه های ماه شعبان
عَنْ امیرِالمُؤمِنینَ علیه السلام قالَ: رَسُولُ اللهِ صلّی الله علیه وآله: مَنْ صَلَّى فِيهِ (فِی خَمِيسٍ مِنْ شَعْبَانَ) رَكْعَتَيْنِ، يَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَةَ مَرَّةٍ، فَإِذَا سَلَّمَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ مِائَةَ مَرَّةٍ، قَضَى اللَّهُ لَهُ كُلَّ حَاجَةٍ مِنْ أَمْرِ دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ. (اقبال الاعمال، ص201)
امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: در تمامی پنج شنبه های ماه شعبان، آسمان ها زینت می شوند و فرشتگان می گویند: بار الها، روزه داران این روز را آمرزیده، و دعایشان را مستجاب نما. پس هرکس در پنج شنبه های ماه شعبان دو رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و صد بار سوره توحید؛ و بعد از نماز صد بار بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله صلوات فرستد، خداوند همه نیازهای وی را در امور دینی و دنیوی برآورده می سازد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
😷😷 پاداش روزه در دوشنبه و پنج شنبه های ماه شعبان
عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَامَ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَ الْخَمِيسِ مِنْ شَعْبَانَ، جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ نَصِيباً ؛ وَ مَنْ صَامَ يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ وَ الْخَمِيسِ مِنْ شَعْبَانَ قَضَى لَهُ عِشْرِينَ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا، وَ عِشْرِينَ حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الْآخِرَةِ. (وسائل الشيعة، ج10، ص493 به نقل از اقبال الاعمال)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس روزهای دوشنبه و پنج شنبه ماه شعبان را روزه گیرد، خداوند متعال برای وی بهره ای (از رحمت خویش) قرار می دهد. همچنین بیست حاجت دنیوی و بیست حاجت اخروی وی را برآورده می سازد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»