eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
658 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
61.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👩🏼‍🦰👩‍🦱 ترکیب موارد گفته شده در بالا علاوه بر اینکه سفیدی موها رو پوشش میده باعث تقویت و پرپشتی و عدم ریزش موها هم میشه 🆔️ @meshkatqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهش چه نمره ای میدین ؟ اگه شما جاش بودین این کار رو اتجام میدادین ؟
⚠️😧فریب دنیا را نخور مِنْ كَلَامِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ علیه السلام: اجْعَلِ الدُّنْيَا شَوْكاً وَ انْظُرْ أَيْنَ تَضَعُ قَدَمَكَ مِنْهَا. فَإِنَّ مَنْ رَكِنَ إِلَيْهَا خَذَلَتْهُ، وَ مَنْ أَنِسَ فِيهَا أَوْحَشَتْهُ، وَ مَنْ يَرْغَبُ فِيهَا أَوْهَنَتْهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلَيْهَا قَتَلَتْهُ، وَ مَنْ طَلَبَهَا أَرْهَقَتْهُ، وَ مَنْ فَرِحَ بِهَا أَتْرَحَتْهُ‏، وَ مَنْ طَمِعَ فِيهَا صَرَعَتْهُ، وَ مَنْ قَدَّمَهَا أَخَّرَتْهُ، وَ مَنْ أَلْزَمَهَا أَهَانَتْهُ، وَ مَنْ آثَرَهَا بَاعَدَتْهُ مِنَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ بَعُدَ مِنَ الْآخِرَةِ قَرُبَ إِلَى النَّارِ. فَهِيَ دَارُ عُقُوبَةٍ وَ زَوَالٍ وَ فَنَاءٍ وَ بَلَاءٍ، نُورُهَا ظُلْمَةٌ، وَ عَيْشُهَا كَدِرٌ، وَ غَنِيُّهَا فَقِيرٌ، وَ صَحِيحُهَا سَقِيمٌ، وَ عَزِيزُهَا ذَلِيلٌ. فَكُلُّ مُنْعَمٍ بِرَغْدِهَا شَقِيٌّ، وَ كُلُّ مَغْرُورٍ بِزِينَتِهَا مَفْتُونٌ، وَ عِنْدَ كَشْفِ الْغِطَاءِ يَعْظُمُ النَّدَمُ وَ يُحْمَدُ الصَّدْرُ أَوْ يُذَمُّ. (بحار الأنوار، ج‏78، ص22 به نقل از مطالب السّئول) امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: دنيا را همچون گیاه خارداری حساب كن. در این صورت متوجه باش پاى خود را كجا می گذارى. هر كس به آن اعتماد كند خوارش می کند؛ و هر كس به آن انس بگيرد، به وحشتش می اندازد؛ و هر كس به آن رغبت کند بی ‏ارزشش می كند؛ و هر كس هم نشین آن شود، او را می كشد؛ و هر كس در طلب آن باشد، او را به دشوارى می ‏اندازد؛ و هر كس به دنیا خوشحال شود محزونش می كند؛ و هر كس به آن طمع ورزد، او را به زمينش می زند؛ و هر كس دنيا را مقدّم دارد، دنیا او را عقب می زند؛ و هر كس ملازم دنيا باشد، خوارش می كند؛ و هر كه دنيا را نسبت به آخرت برگزيند، از آخرت دور می ‏شود؛ و هر كس از آخرت فاصله بگيرد، به آتش جهنم نزديك می ‏شود. پس دنيا خانه كيفر و زوال و فنا و بلاست. روشنى آن تاريكى، و زندگى آن تیره و تار است. ثروتمندش فقیر، و سالم آن بيمار، و عزيز آن ذليل است. هر دنيادارى كه در وسعت و فراخى زندگى است بدبخت است و هر كس فريب زينت دنيا را بخورد، در فتنه و آزمایش قرار گرفته است. وقتى (هنگام مرگ،) پرده برداشته شود، پشيمانى زياد خواهد بود. آن کس که وارد عالم آخرت شد، یا مورد ستايش است يا سرزنش. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
⚪️امام حسين عليه‌السّلام:  اِعلَمُوا أنَّ المَعرُوفَ مُكِسبٌ حَمداً وَ مُعقِبٌ أجراً فَلَو رَأيتُمُ المَعرُوفَ رَجُلاً لَرَأيتُمُوهُ حَسَناً جَمِيلاً يَسُرُّ النّاظِرِينَ وَ يَفُوقُ العَالَمِينَ وَ لَو رَأيتُمُ اللُّؤمَ رَأيتُمُوهُ سَمِجاً قَبِيحاً مَشُوماً تَنفِرُ مِنهُ القُلُوبُ وَ تُغَضُّ دُونَهُ الأبصَارُ بدانيد كه خوبى كردن، ستايش به بار مى‌آورد و پاداش در پى دارد؛ اگر خوبى را به صورت مردى ببينيد، هر آينه آن را نيكو و زيبا و خوشايند و برتر از همهٔ جهانيان خواهيد ديد و اگر پستى را ببينيد، آن را ناهنجار و زشت و بد منظر كه دل‌ها از آن مى‌گريزد و چشم‌ها به رويش بسته مى‌شود، خواهيد ديد. 📚اعلام الدّين ص۲۹۸ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} مقامات والای حضرت زینب کبری سلام‌ اللّه علیها/ تودهنی به کسانی که خود را با این شخصیّتِ بی‌نظیر مقایسه می‌کنند! 🎤استاد احمدی اصفهانی:
8.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} سنگین‌ترین قسم: تو رو به اضطرار زینب، بیا آقا...😭
84.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} امام زمان علیه السّلام، منجی زمان/ 🎤استاد معاونیان؛ «پیشنهاد دانلود»
11.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تقصیر/ شاید روزی سوال و گِله‌ٔ امام‌ عصر علیه السّلام از ما این باشد:  شما که می‌دانستید ظهور من تنها راه‌ حلّ همه‌ٔ مشکلات فردی و اجتماعی و انسانی و جهانیه، چرا در خواستن این وعده‌ٔ الهی از خدا کوتاهی کردید؟ چرا از فرصت‌ها و مکان‌های بی‌نظیری مثل مجالس عزای جدّم سیّدالشّهدا علیه السّلام و حرم مطهرش و... استفاده نکردید، تا عاجزانه و با حال اضطرار فرج مرا از خدا بخواهید؟ چرا برای آمدن من، به درگاه خدا تضرّع نکردید؟ شاید هم غیبت مرا مشکل نمی‌دانستید و برایتان عادی شده‌ بود که به درگاه الهی تضرّع و استغاثه نمی‌کردید؟! 🎤حجّت‌الاسلام عطّارنژاد
46.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} برخی حقوق فرزندان بر پدر و مادر/ 🎤استاد شیخ مجتبی اسکندری؛
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 یکشنبه 🔸 ۲۰ آبان/ عقرب ۱۴۰۳ 🔸 ۸ جمادی الاول ۱۴۴۶ 🔸 ۱۰ نوامبر ۲۰۲۴ 🌎🔭👀 🌓 امروز قمر در «برج حوت» است. ✔️ برای امور زیر نیک است: امور تجاری دنبال طلب رفتن شروع کسب و‌ کار دیدار با قاضی و رؤسا آغاز درمان امور آموزشی از شیر گرفتن کودک کاشت و بذرافشانی مهمانی سفارش کالا امور مربوط به حرز 🌎🔭👀 👼 زایمان نوزاد ولادتی آسان و عمر طولانی دارد. 🚘 مسافرت خوب و همراه صدقه باشد. 💞 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب یکشنبه) دلیلی بر نهی و استحباب نیست. 🌎🔭👀 💇 اصلاح سر و صورت باعث بیماری می‌شود. 🩸حجامت،خون‌دادن،فصد،زالو انداختن موجب درد در سر می‌شود. 💅 ناخن گرفتن روز مناسبی نیست. موجب بی‌برکتی در زندگی می‌گردد. 👕 بریدن پارچه روز مناسبی نیست. موجب غم و اندوه شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. این حکم شامل خرید لباس نیست. 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب یکشنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۸ سوره مبارکه انفال است. ﴿﷽ لیحق الحق و یبطل الباطل﴾ بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است. ان شاءالله مطلب خود را بر این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ تا مغرب 📿 ذکر روز یکشنبه «یا ذالجلال و الاکرام» ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه «یا فتاح»، موجب فتح و نصرت یافتن می‌گردد. ☀️ ️روز یکشنبه متعلق است به: 💞 حضرت‌علی علیه‌السلام 💞 حضرت‌فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز یکشنبه پایان می‌یابد. 📚 تقویم همسران سلامتی و تعجیل در فرج علیه‌السلام صلوات «اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ» 🌺 🌎🌺🍃
. 💜اسم رمان؛ 💚نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوی یار 💙چند قسمت؛ ٨٢ قسمت 💢واسه عوامل کانال رمان مذهبی صلوات .
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞 قسمت ۱ یاشار _یووسف یووسف بدو دیر شدااا، کجااایی خبرت، بدووو _اومدم بابا نترس میرسیم یاشار منتظر بود که یوسف بیاید و باهم به خرید بروند.دوباره امشب مهمانی داشتند.طبق معمول. اما این بار به خواست مادرش. بنظر مادرش فخری خانم، خیلی این مهمانی باید فرق داشته باشد. پدر و مادرش همیشه عاشق مهمانی رفتن و مهمانی دادن هستند... کوروش زاهدی، و فخری خانم عمری است که با این مهمانیها خو گرفته اند.اما این مهمانی ها، برایش بود و.!! یاشار _ من رفتم تو ماشین زود باش خیر سرت قراره صبح زود اونجا باشیم یوسف کتش را از روی چوب لباسی کنار اتاقش برمیدارد و سریع از اتاقش بیرون می رود. همزمان فخری خانم مادرش میگوید: _مادر زودباش دیگه چکار میکنی _رفتم بابا..!! رفتم!! کچلم کردین هنوز پایش به درب ورودی حیاط نرسیده بود که گوشی یاشار زنگ خود... حتم داشت پدرش بود.. کوروش خان_کجایین پس شما یاشار _از این گل پسرت بپرس نمیاد ک... کوروش خان _لیست دادم ب حاج اصغر میوه هم سفارش دادم... زودباشین، دیرشد! یاشار _داریم میایم... یوسف تندتند کفشهایش را میپوشید.. و از پله پایین می آمد.یاشار گوشی را قطع کرد ریموت درب پارکینگ را زد... یوسف از صحبت کردن یاشار باتلفن، از فرصت استفاده کرد و سریع پشت فرمون نشست. _چی میگفت؟ یاشار که بخاطر دیرکردن یوسف هنوز از دستش عصبانی بود چشم غره ای به او رفت یوسف خنده اش را خورد و گفت: _بابا رو میگم! یاشار _جنابعالی تشریف میبرین خرید ها رو از حاج اصغر میگیری، بعد هم میوه ها رو.... منم باید برم بانک بابا امروز چک داره پول تو حساب کمه همیشه همینطور بود،... یاشار، زور میگفت.٣٢سال داشت و دیپلمه.ویوسف ٢٨ سال داشت و کارشناسی مهندسی ساخت و تولید.فقط بخاطر که به برادر بزرگترش داشت کوتاه می آمد..! پدرشان از ارتش،خودش را بازخرید کرده بود،.. تولیدی مبل راه انداخته بود.شاید گاهی، زور میگفت اما خوش قلب بود.یاشار، فقط را از پدر به ارث برده بود. برعکس یوسف که و را! یاشار _همینجا پیاده میشم نزدیکه به بانک، زودتر برو..دیر نکنی، مثل اون بار... به محض پیاده شدن،.. یوسف پاهایش را به پدال گاز فشار داد وبه سرعت ماشین را از جاکند.عادت داشت هنگامی که عصبانی میشد،باید روی چیزی عصبانیتش را خالی میکرد، وحالا این دنده و گاز ماشین‌ بهترین چیز بود. به بازار رسید... ماشین را پارک کرد، کمی آرامتر شده بود، حرصش میگرفت، از اینهمه زورگویی های برادر.چاره ای نداشت،قانون اول پدر بود،احترام ب برادر بزرگتر!! اما خب، خودش از احترامی برخوردار نمیشد! سرش را به زیر افکند... دستش را در جیبش کرد. و آرام آرام راه میرفت.در مسیرش سنگی را پیدا میکرد، و با ضربه زدن به آن، به راهش ادامه میداد، اینطور آرامتر میشد و تشویش درونش کم و کمتر. ادامه دارد... ✨✨💚💚💚✨✨ ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚