هدایت شده از سلامتکده مشکات | ارگانیک
😋رب لیمو عمانی
😋رب ذغال اخته
😋رب زرشک
😋رب غوره
😋رب نارنج
😋رب انار
😋رب به
⚖️وزن حدود ۵۰۰ گرم
جهت طعم دار نمودن انواع خورشت و کباب
جهت طعم دار نمودن انواع سس و دسر
استفاده به صورت ترشک
(تعداد محدود شارژ شد)
✧༺♥༻✧
میدونی که اگه قیمت عمده خواستی یا سوال و سفارش داشتی من اینجام👇
🆔 @meshkat120
🆔 @meshkatqom
#رب_لیموعمانی#رب_ذغال_اخته#رب_زرشک#رب_غوره#رب_نارنج#رب_انار#رب_به
چگونگی خواندن نماز فوق العاده مجرب استغاثه به حضرت زهرا سلام الله علیها
ابتدا نیت دو رکعت نماز استغاثه کنید.
ابتدا دو رکعت نماز به کیفیت نماز صبح بخوانید.
پس از پایان نماز، سه مرتبه تکبیر «الله اکبر» بگو و سپس تسبیحات حضرت زهرا سلام الله را بخوانید: (سی و چهار مرتبه الله اکبر، سی و سه مرتبه الحمدلله، سی و سه مرتبه سبحان الله)
سپس به سجده می روی و صد بار می گویی:
«یا مَوْلاتى یا فاطِمَهُ اَغیثینی»؛ اى سرپرستم اى فاطمه به فریادم برس.
سپس، گونه راست صورتت را بر زمین بگذار و همان ذکر را صد بار تکرار کن.
سپس دوباره پیشانی بر زمین گذاشته و صد مرتبه ذکر را میگویی
سپس گونه چپ صورتت را بر زمین بگذار و صد بار دیگر، همان ذکر را تکرار کن.
پس از آن، دوباره به سجده برو و اینبار صد و ده مرتبه، همان ذکر را بگو
جمعا ۵۱۰ مرتبه شود
و بعد حاجات خود را بیان کن، ان شاءالله که برآورده شود.
☘ نماز استغاثه حضرت زهرا سلام الله علیها
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حرمت_عشق
💞 قسمت ۱۳
یوسف_ عجب غذایی خانم جون..!! دستتون درد نکنه..! هوووووم...شیرین پلو با قیمه
پای سفره نشست.
_نوش جونت مادر، زود بکش تا از دهن نیافتاده.
_آره باباجان زود بخور که هرچی موند بقیه ش برا منه
خانم بزرگ از بالای عینکش #نگاهی_شیرین کرد.
_وا....!!! آقا جلال بیشتر از اونی که براتون میریزم نباید بخورین، دوباره قندتون میره بالا برا قلبتون هم ضرر داره.
تسبیح را کنارش گذاشت.
یوسف، شرمش شد، آن دو، که #بزرگتر بودند، که #میزبان بودند،#به_احترامش، دست نگه داشتند، تا او بیاید، #بعد شروع کنند..
خانم بزرگ بشقابی برداشت...
مقداری برنج کشید و با قاشق و چنگال #مقابل_آقابزرگ روی سفره گذاشت، بشقاب سبزی خوردن را #بین خودش و آقا بزرگ جا داد تا برای خوردن، دست همسرش #دراز نباشد.
بار اولی نبود....
که این صحنه ها را میدید، اما چنان #مجذوبش میشد که مات میشد و فقط نگاه به حرکاتشان میکرد.
آقابزرگ برایش غذا کشید و مقابلش گذاشت.نگاهی به بشقاب غذایی که مقابلش بود کرد. باز فکرها به ذهنش هجوم آورده بودند.قاشق را از غذا پر و خالی کرد.فقط به غذا خیره شده بود.
آقابزرگ _تو فکرش نرو باباجان.،درست میشه
_من که امیدم اول خدا و اهلبیت.ع. و بعدش هم شما
خانم بزرگ_حالا غذات بخور مادر، خداکریمه.
_آقابزرگ میشه بقیه رو برام بگید، چجوری شد من پیش شما موندم، مامان بابا اعتراض نکردن؟!
خانم بزرگ_اول غذات رو بخور بعد.حیفه #برکت_خداست
اقابزرگ_ آره باباجان.. اول غذات رو بخور بعد یه دل سیر میشینیم باهم گپ میزنیم.
نمیفهمید چه میخورد..
بیشتر باغذایش بازی میکرد. مدام در فکر این جمله اقابزرگ بود که ساعتی قبل در حیاط گفته بود؛ «از سه سالگی تو پیش ما بزرگ شدی...»
سرش را بالا برد...
ناراحتی در نگاه خانم بزرگ و اقا بزرگ او را بخود آورد.
چند قاشقی از غذایش را خورد.اما دیگر میلی به غذا نداشت.
بشقابش را برداشت...
و به آشپزخانه رفت.روی کابینت گذاشت. برای شستن دستش شیر آب را باز کرد.
باز به گذشته ها رفت....
چرا چیزی یادش نمی آمد؟!
چرا عکسی از کودکی اش نداشت؟!
چرا تمام این خاطراتش در این خانه را بخاطر نمی آورد؟!
باصدای خانم بزرگ به خودش آمد:
_چیه مادر!! چقدر تو فکری!! شیر آب رو ببند گناه داره مادر اسرافه..!!
شیرآب را بست. و گفت:
_خانم بزرگ چرا هیچی یادم نمیاد از بچگیم...!
خانم بزرگ وسایل سفره را روی کابینت گذاشت.به سمت سماور رفت. چند چای ریخت. خواست از آشپزخانه بیرون رود،
که گفت:
_بیا مادر بشین همه رو برات میگم.
آقابزرگ به پشتی گرد و قرمز رنگ تکیه داده بود. یوسف، کنار آقابزرگ نشست. تحملش تمام شده بود.
_اقابزرگ بگید زودتر
آقابزرگ چهره متفکری به خود گرفت و گفت:
_تا کجا برات گفتم... باباجان
_تا سه سالگی من. که یاشار ده سالش بود.تازه جنگ شروع شده بود.
_آره باباجان.. اون موقع تازه جنگ شروع شده بود و مادرت پاش رو کرده بود تو یه کفش که «اینجا #امنیت نداریم، و باید بریم تهران.» باهر زبونی من و #خاتون_جان بلد بودیم بهش گفتیم که بمونه اما قبول نکرد.
بابات هم نگاه به الانش نکن جوونیش برده و مطیع زنش بود.یه روز همه اسباب و وسایل زندگیشونو بار زدن و رفتن تهران. اما قبل اینکه از شهر خارج بشن. یه سر اومدن پیش ما تا خداحافظی کنن.وقتی اومدن تو بهونه گرفتی....
حاضر نشدی همراهشون بری. ما هم خیلی بهت وابسته بودیم. اونها هم از خداخواسته تو رو اینجا گذاشتن. ولی یاشار رو بردن چون باید مدرسه میرفت.
چشمان باز و متحیرش را به دهان آقا بزرگ دوخته بود.نمیتوانست باور کند....
ادامه دارد...
✨✨💚💚💚✨✨
✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار
💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حرمت_عشق
💞 قسمت ۱۴
نمیتوانست باورکند...
_چند باری بابات اومد دنبالت. اما تو دیگه نمیرفتی همراهش. و این شد که پیش ما موندگار شدی.
سالهای اوج جنگ و درگیری بود...
عموت محمد، مدام #جبهه میرفت. تا اینکه یه بار، تو بهونه گرفتی که میخای همراهش بری. اونقدر گریه کردی و بهونه گرفتی، تا محمد راضی شد تو رو همراه خودش برد.تازه میرفتی مدرسه.
تو رو برد «پشتیبانی قرارگاه» بهت گفته بود اینجا جبهه س تو هم باور کردی.
تو آشپزخونه کمک حاج حسن میکردی.
یوسف_ حاج حسن؟؟همون که تو شیراز چاپخونه داره؟؟!!
خانم بزرگ_ آره مادر..و دوستی محمد و حاج حسن هم از همون زمان جنگ بود. وقتی تو پیش حاج حسن رفتی اونجا بود که اون اتفاق برات افتاد.
خانم بزرگ اشکش را پاک کرد و با لحنی که غصه دار بود گفت:
_تو خیلی وروجک بودی. اذیت میکردی. یکجا بند نمیشدی. قرار شد تو یخ ها رو تیکه کنی.یه روز که حاجی داشته کنسروها و وسایل رو جابجا میکرده تو داشتی قالب های یخ رو تیکه میکردی. و اونها رو بلند میکردی بذاری تو کلمن، که به کمد کنار دستت میخوری.کمد با تمام وسایل ها و کنسروها، روی تو می افته.
حرف خانم بزرگ که به اینجا رسید....
گریه امانش را برید. آقاجلال آرام خودش را به خاتون #رساند.
_#خاتون_جان.....مگه قرار نشد گریه نکنی. براچشمت ضرر داره. اروم باش
ناراحت و متحیر از داستان زندگیش، بدون توجه به حرفهای آنها،رو به آقابزرگ گفت:
_خب آقابزرگ بعدش چیشد.!
با آرام شدن خاتون، آقاجلال با ناراحتی رو به یوسف گفت:
_وقتی ما رسیدیم به تو، تو رو برده بودن بیمارستان، بخش مراقبت های ویژه، تا یک هفته کما بودی.!
اون روز، تازه پدر و مادرت فهمیدن یه پسری به نام یوسف داشتن. ما رو که تو بیمارستان دیدن،از توهین و تحقیرها به کنار همه این اتفاقات رو اول ما، و بعد محمد رو مقصر میدونستن.
خانم بزرگ_از همون موقع هم شد،که راه بابات با ما جداشد. دیگه ما براشون مهم نبودیم.... بخاطر همین هم از اون موقع تاحالا نه هیچ مهمونی و مراسمی به ما میگن، و نه #احترامی برای ما قائل هستن.
یوسف_خب چرا من هیچی از اینایی که میگین یادم نیس؟!
آقابزرگ_چون اون موقع با ضربه ای که به سرت خورده بود، فراموشی گرفتی. و دکتر هم گفته بود که ممکنه تا اخر عمر یادت نیاد. ممکنه هم با یه شُک همه رو بخاطر بیاری.
خانم بزرگ چای ها را که حالا سرد شده بود به آشپزخانه برد.چای تازه دم ریخت و به پذیرایی برگشت.اقابزرگ بلند شد. قاب عکسی را که روی طاقچه بود آورد.
_اینو ببین. اونجا عکس گرفتین، محمد داد به ما، و هنوز هم حاضر نیست ببره خونشون، چون توی اون اتفاق، خودشو مقصر میدونه.
حالا جواب تمام سوالاتش را کم کم پیدا میکرد....
همین بود دلیل اونهمه دوری خانواده عمو محمد با خانواده اش.
دلیل اختلاف خودش و یاشار، خودش و پدرمادرش، و....
خانم بزرگ_بیا مادر چاییت رو بخور تا سرد نشده
نگاه از قاب کند.
به چهره خانم بزرگ و آقابزرگ نگاهی عمیق کرد. چقدر آنها را دوست میداشت.
_تا کی من پیش شما بودم؟
آقابزرگ استکان کمرباریک چایش را برداشت چند قلپی خورد و گفت:
_کلاس هفتم بود فکر کنم باباجان.
دیگه بابات وسایل زندگیشو آورد دوباره اینجا. یه خونه اجاره کرد. همینجا موندگار شد.ولی تو هیچی از خاطرات گذشتت چیزی نمیدونستی. خانواده ت هم هیچی برات نمی گفتن، تا امروز که خودت اومدی اینجا
_جالبه..!! چرا نمیخواستن من از گذشتم خبر دار بشم؟؟!!
خانم بزرگ_چون برات برنامه ها دارن!!..
ادامه دارد...
✨✨💚💚💚✨✨
✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار
💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز یکشنبه:
شمسی: یکشنبه - ۲۷ آبان ۱۴۰۳
میلادی: Sunday - 17 November 2024
قمری: الأحد، 15 جماد أول 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️18 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️28 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
🌺35 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️44 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️45 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃
🌺
❇️ تعویذ روز یکشنبه
💠 چون کسی خواهد در روز یکشنبه، امورات بر وفق مراد او باشد و گرهها و گرفتاریها از او رفع گردد، تعویذ امروز را بخواند ان شاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید:
﷽
اللَّهُ أَکْبَرُ، اللَّهُ أَکْبَرُ، اسْتَوَی الرَّبُّ عَلَی الْعَرْشِ
وَ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِحِکْمَتِهِ
وَ مُدَّتِ الْبُحُورُ وَ ظَهَرَتِ النُّجُومُ بِأَمْرِهِ
وَ رَسَتِ الْجِبَالُ بِإِذْنِهِ
لَا یُجَاوِزُ اسْمَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ
الَّذِی دَانَتْ لَهُ الْجِبَالُ وَ هِیَ طَائِعَةٌ
وَ انْبَعَثَتْ لَهُ الْأَجْسَادُ وَ هِیَ بَالِیَةٌ
وَ بِهِ أَحْتَجِبُ عَنْ ظُلْمِ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ
وَ عَادٍ وَ جَبَّارٍ وَ حَاسِدٍ
وَ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً
وَ أَحْتَجِبُ بِاللَّهِ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً
وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً
وَ زَیَّنَهَا لِلنَّاظِرِینَ وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ
وَ جَعَلَ فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ جِبِالًا أَوْتَاداً
أَنْ یُوصَلَ إِلَیَّ سُوءٌ أَوْ فَاحِشَةٌ أَوْ بَلِیَّةٌ
حم حم حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
حم حم حم عسق کَذ لِکَ یُوحِی إِلَیْکَ
وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ
اللّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِه
🌺
💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃
🌺
❇️ دعای روز یکشنبه
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى لَاأَرْجُو إِلّا فَضْلَهُ
وَ لَا أَخْشىٰ إِلّا عَدْلَهُ
وَ لَا أَعْتَمِدُ إِلّا قَوْلَهُ
وَ لَا أُمْسِكُ إِلّا بِحَبْلِهِ
بِكَ أَسْتَجِيرُ يَا ذَا الْعَفْوِ وَالرِّضْوانِ
مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوانِ
وَ مِنْ غِيَرِ الزَّمانِ، وَ تَواتُرِ الْأَحْزانِ،
وَ طَوارِقِ الْحَدَثانِ،
وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَالْعُدَّةِ،
وَ إِيَّاكَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِيهِ الصَّلَاحُ وَ الْإِصْلاحُ،
وَ بِكَ أَسْتَعِينُ فِيَما يَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الإِنْجَاحُ،
وَ إِيَّاكَ أَرْغَبُ فِى لِبَاسِ الْعافِيَةِ
وَ تَمامِها وَ شُمُولِ السَّلَامَةِ وَ دَوامِهَا،
وَ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ هَمَزاتِ الشَّيَاطِينِ،
وَ أَحْتَرِزُ بِسُلْطانِكَ مِنْ جَوْرِ السَّلَاطِينِ؛
فَتَقَبَّلْ مَا كَانَ مِنْ صَلَاتِى وَ صَوْمِى،
وَ اجْعَلْ غَدِى وَ مَا بَعْدَهُ
أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِى وَ يَوْمِى،
وَ أَعِزَّنِى فِى عَشِيرَتِى وَ قَوْمِى،
وَ احْفَظْنِى فِى يَقْظَتِى وَ نَوْمِى،
فَأَنْتَ اللّٰهُ خَيْرٌ حَافِظاً،
وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ،
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَبْرَأُ إِلَيْكَ فِى يَوْمِى هٰذَا
وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْآحادِ، مِنَ الشِّرْكِ وَالْإِلْحَادِ،
وَ أُخْلِصُ لَكَ دُعَائِى تَعَرُّضاً لِلْإِجَابَةِ،
وَ أُقِيمُ عَلَىٰ طَاعَتِكَ رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ،
فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خَيْرِ خَلْقِكَ،
الدَّاعِى إِلَىٰ حَقِّكَ، وَ أَعِزَّنِى بِعِزِّكَ الَّذِى لَايُضَامُ،
وَ احْفَظْنِى بِعَيْنِكَ الَّتِى لَاتَنَامُ،
وَ اخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ إِلَيْكَ أَمْرِى،
وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِى،
إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.
✍ به نام خدا که رحتمش بسیار و مهربانیاش همیشگی است،
به نام خدایی که جز به فضل و بخشش او امید نبستم و جز از عدالت او نهراسم و جز به سخن او اعتماد نکنم و جز به ریسمانش چنگ نزنم،
تنها به تو پناه میآورم ای خدای گذشت کننده و خوشنود شونده از ستم و دشمنی و پیشآمدهای روزگار و اندوههای پیاپی و از بدبختیها و حوادث ناگوار دوران و از گذشت عمر پیش از مهیا شدن و توشه برداشتن
و تنها از تو راهنمایی میجویم بهسوی آنچه خیر و صلاح من در آن است
و فقط از تو یاری میخواهم در آنچه پیروزی و رستگاری با آن همراه است
و در پوشیدن لباس تندرستی و کمال آن و فراگیری سلامتی و دوام آن تنها به تو دل میبندم
و به تو پناه میآورم ای پروردگار من از وسوسههای شیاطین
و به یاری اقتدار و قدرتت میپرهیزم از ستم پادشاهان،
پس آنچه از نماز و روزهام صورت گرفته بپذیر
و فردا و روزهای پس از آن مرا بهتر از این ساعت و امروزم قرار ده
و مرا در بین خویشاوندان و بستگانم توانمند کن و در بیداری و خواب نگهدارم باش،
چراکه تویی خدا و بهترین نگهدار
و تویی مهربانترین مهربانان.
خدایا، من در امروزم و یکشنبههای دیگر از شرک و بیدینی، بهسوی تو بیزاری میجویم
و دعایم را فقط برای تو خالص میکنم تا در معرض اجابت قرار گیرد و به امید پاداش تو بر طاعتت پایداری میکنم،
پس درود فرست بر بهترین آفریدهات محمّد آنکه دعوتکننده مردم به حقانیت تو بود
و مرا نیرومند گردان با نیرومندی خواری ناپذیرت
و به دیده بیخواب خودت نگاهم دار
و کارم را با گسستن از همه خلق و پیوستن به تو و عمرم را با آمرزش خویش پایانبخش،
همانا تویی بسیار آمرزنده و مهربان
🌺
💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃
🌺
❇️ زیارت روز یکشنبه از
❤️ حضرت علی علیهالسلام
❤️ حضرت فاطمه سلاماللهعلیها
💠 این زيارت به روايت كسى است كه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را در بيدارى مشاهده كرده بود در حالى كه آن حضرت، امير المؤمنين عليه السّلام را در روز يكشنبه كه روز آن حضرت است با اين عبارات زيارت میكرد:
✨ السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ
وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ
الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ
الْمُونِقَةِ [الْمُونِعَةِ] بِالْإِمَامَةِ
وَ عَلَى ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ
السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ
وَ الْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ
يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ
هَذَا يَوْمُ الْأَحَدِ وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ بِاسْمِكَ
وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ جَارُكَ
فَأَضِفْنِي يَا مَوْلايَ وَ أَجِرْنِي
فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ
فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ
وَ رَجَوْتُهُ مِنْكَ بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَيْتِكَ عِنْدَ اللَّهِ
وَ مَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ
وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ [عَلَيْكُمْ ] أَجْمَعِينَ.✨
⬅️ سلام بر شجره نبوت، و درخت تنومند هاشمى، درخت تابان و بارور به بركت نبوّت و خرّم و سرسبز به حرمت امامت، و بر دو آرميده در كنارت آدم و نوح (درود بر آنها باد)
سلام بر تو و بر اهل بيت پاك و پاكيزهات، سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت و گرد آمده بر قبرت،
اى مولاى من اى امير مؤمنان، امروز روز يكشنبه و روز تو و به نام توست و من در اين روز ميهمان و پناهنده به توام، ايى مولاى من از من پذيرايى كن و مرا پناه ده، چه همانا تو كريمى و مهمان نوازى را دوست مىدارى و از سوی خدا مأمور به پناه دادنى، پس برآور خواهشى را كه براى آن در اين روز بسوى تو ميل نمودم و آن را از تو اميد دارم، به حق مقام والاى خود و جايگاه بنلد اهل بيتت نزد خدا و مقام خدا نزد شما، و بحق پسر عمويت رسول خدا كه خدا بر او و خاندانش همه و همه درود و سلام فرستد.
💠 زیارت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
✨ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الله
الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً
أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَى مَا أَتَى بِهِ أَبُوكِ
وَ وَصِيُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا
وَ أَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلا أَلْحَقْتِنِي بِتَصْدِيقِي لَهُمَا لِتُسَرَّ نَفْسِي
فَاشْهَدِي أَنِّي ظَاهِرٌ [طَاهِرٌ] بِوِلايَتِكِ وَ وِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ ✨
⬅️ سلام بر تو اى آزموده شده، آن كه تو را آفريد آزمودت، پس تو را به آنچه آزمود شكيبا يافت،
من از صميم قلب به تو ايمان دارم و بر آنچه پدر بزرگوارت و جانشينش (درود خدا بر آن دو باد) آوردند بردبارم و از تو می خواهم از آنجا كه مومن به تو هستم مرا به گروندگان آن دو ملحق سازى تا دلشاد گردم، پس گواه باش كه همانا من تنها به ولايت تو و ولايت اهل بيتت (كه درود خدا بر همه آنان باد) پاك گشته و دلگرمم.
🔹 ترجمه: استاد انصاریان
🌺
💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃
🌺
❇️ دعای حضرت زهرا سلام الله علیها
💠 در روز یکشنبه
اََللّهُم اجْعَلْ أَوَّلَ یَوْمی هَذا فَلاحاً
وَ آخِرَهُ نَجاحَاً وَ أَوْسَطَهُ صَلاحَاً،
اََللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،
وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ أَنابَ إِلَیْکَ فَقَبِلْتَهُ،
وَ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ فَکَفَیتَهُ،
وَ تَضَرَّعَ إِلَیْکَ فَرَحِمْتَهُ
پروردگارا آغاز روزم را با رستگاری
و پایان آن را به کامیابی
و میانهٔ آن را به نیکی، مزین فرما،
خداوندا بر محمد و خاندان او درود فرست،
و ما را جزو آن کسانی قرار ده که به سوی تو بازگشت کرده است
و تو او را با مهربانی پذیرا شدهای،
و بر تو توکل جسته است
و تو او را از همه چیز کفایت کردهای
و به درگاه تو تضرع کرده است
و تو او را در سایه مهربانی خویش قرار دادهای.
📚 بحارالانوار، ج۸۷، ص۳۳۸
🌺
💫🌺🍃
نباید بدون هماهنگی با مسئول یه واحد کار مربوط به اون واحد رو انجام بدی بعدشم بگی هیچکس پای کار نیس و همه کارا رو دوش خودمونه.