13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
🔻
شجاع باشید
مرگ یکبار به سراغتان میآید🌱🖤
@harame_shohada16
#امام_حسین | #محرم🖤
استادپناهیان میگفت:
چراخودترورهانمیکنے؟دادبزنیازامامحسینبخوای؟
برودرخونہاباعبداللهمنتشروبڪش
دورشبگرد..
مناجات ڪنباامامحسین!
بگوامامحسینممنباتوآغازکردم،
ولمنکنی...
دیگهنمیکشمادامہبدم
متوقفشدم...💔!'
امامحسینبازمدستترومیگیرهفقط
بخواهازش...(:
روز بزرگداشت
🌱 شهدای مدافع حرم گرامی باد🌱
واقعاً یکی از معجزات انقلاب اسلامی همین شتافتن جوان های ما در این دوره برای مقابله و مواجهه با دشمنان عنود و خبیث در خارج کشور بود؛ این یکی از معجزات انقلاب است.
💠مقام معظم رهبری💠
@harame_shohada16
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سینهام دوباره غمی جان گرفته
امشب دلم به یاد شهیدان گرفته
تا لحظهای پیش دلم گور سرد بود
اینک به یمن یاد شما جان گرفته
🌱🖤🌱
@harame_shohada16
14.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توجه❗️توجه❗️
⚠️خطرِ دچار به غفلت⚠️
@harame_shohada16
17.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨️🌱✨️
هیچ میدانی که من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم...
✨️🌱✨️
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
@harame_shohada16
مرا در آغوش بگیر از زمینیها بُریدم (:
- حسینعلیهالسلام -
#کربلا🌹
#امام_حسین🥀
#امام_زمان🌸
اللهم رزقنا حرم ❤️
@harame_shohada16
16.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
از گناهان باز ايستيد و نفسهاى خود را از آنها باز داريد🚫
زيرا بدبخت كسى است كه عنان خود را در عرصه گناهان رها سازد❗️
@harame_shohada16
🌱🕊
دوباره جمعه گذشت و قنوت گریان ماند
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
✨️
دوباره زمزمهی کاسههای خالی ما
پس از نیامدنت گوشه خیابان ماند
❤️🩹
اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_زمان
#حضرت_معشوق
@harame_shohada16
23.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قالَ سجاد علیه السلام:
يـابُنّـى ايّاكَ وَظُلْمَ مَنْ لايَجِدُ عليكَ ناصِرا اِلاّ اللّه
فرزنـدم! بپرهـيز از سـتم بر كسى كه ياورى جز خدا ندارد.
✨️🖤✨️🖤✨️
شهادت جانگداز سیدالساجدین امام زین العابدین را تسلیت عرض میکنیم
@harame_shohada16
_♥️♥️_
اُفوض امری الی الله ...🌱
خدایا همه چی رو میسپارم به خودت ...
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما قسمت نمیشه...
خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
✨️این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای ظهور امام زمانمون دعا کنید✨️
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
@harame_shohada16