eitaa logo
کتابخانه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
4.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
628 ویدیو
879 فایل
کتابخانه آستان مقدس (در ایام غیر تعطیل) آماده خدمت رسانی به اعضای محترم می باشد. ساعت کار خواهران 8 الی 20 ساعت کار برادران 8 الی 20:15 جهت ارتباط مستقیم @mn_sedigh تلفن: 37840750 الی 53
مشاهده در ایتا
دانلود
سال ۱۳۰۹ است. محسن، آخرین پسر میرزا علی‌‌اصغر شریعت (که در اداره‌‌ی تأمینات نظمیّه کار می‌‌کند)، قرار است با دختر حاج غلامحسین بزّاز ازدواج کند. خانواده‌ی شریعت و حاج غلامحسین بزّاز از ازدواج دختر و پسرشان خوشحال‌‌اند؛ اما از شغل محسن خوشنود نیستند. از سوی دیگر، محسن در قرار ملاقاتی مشکوک، به دیدار یکی از بازماندگان قجر به نام «شاهرخ میرزا» می‌‌رود که بعدها او را به قتل می‌رسانند. از طرفی محسن متوجه می‌شود بنابه دستوری محرمانه، قرار است عدّه‌ای از اوباش در میان دسته‌های عزاداری زدوخورد ایجاد کنند تا به همین بهانه، سال بعد از حرکت دسته‌های عزاداری جلوگیری کنند. محسن این خبر را به میرزا علی‌‌اصغر و حاج غلامحسین می‌دهد.... @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
سال ۱۳۰۹ است. محسن، آخرین پسر میرزا علی‌‌اصغر شریعت (که در اداره‌‌ی تأمینات نظمیّه کار می‌‌کند)، قرار است با دختر حاج غلامحسین بزّاز ازدواج کند. خانواده‌ی شریعت و حاج غلامحسین بزّاز از ازدواج دختر و پسرشان خوشحال‌‌اند؛ اما از شغل محسن خوشنود نیستند. از سوی دیگر، محسن در قرار ملاقاتی مشکوک، به دیدار یکی از بازماندگان قجر به نام «شاهرخ میرزا» می‌‌رود که بعدها او را به قتل می‌رسانند. از طرفی محسن متوجه می‌شود بنابه دستوری محرمانه، قرار است عدّه‌ای از اوباش در میان دسته‌های عزاداری زدوخورد ایجاد کنند تا به همین بهانه، سال بعد از حرکت دسته‌های عزاداری جلوگیری کنند. محسن این خبر را به میرزا علی‌‌اصغر و حاج غلامحسین می‌دهد.... @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/
سال ۱۳۰۹ است. محسن، آخرین پسر میرزا علی‌‌اصغر شریعت (که در اداره‌‌ی تأمینات نظمیّه کار می‌‌کند)، قرار است با دختر حاج غلامحسین بزّاز ازدواج کند. خانواده‌ی شریعت و حاج غلامحسین بزّاز از ازدواج دختر و پسرشان خوشحال‌‌اند؛ اما از شغل محسن خوشنود نیستند. از سوی دیگر، محسن در قرار ملاقاتی مشکوک، به دیدار یکی از بازماندگان قجر به نام «شاهرخ میرزا» می‌‌رود که بعدها او را به قتل می‌رسانند. از طرفی محسن متوجه می‌شود بنابه دستوری محرمانه، قرار است عدّه‌ای از اوباش در میان دسته‌های عزاداری زدوخورد ایجاد کنند تا به همین بهانه، سال بعد از حرکت دسته‌های عزاداری جلوگیری کنند. محسن این خبر را به میرزا علی‌‌اصغر و حاج غلامحسین می‌دهد.... @haramqom_lib https://eitaa.com/joinchat/2937520146C323b467cf1 پرتال کتابخانه http://lib.amfm.ir/