2260745.mp3
1.44M
📿 دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔸️داستان و راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام!
📖 رسول اكرم صلّی اللّه علیه و آله وارد مسجد (مسجد مدینه) شد، چشمش به دو اجتماع افتاد كه از دو دسته تشكیل شده بود و هر دسته ای حلقه ای تشكیل داده سرگرم كاری بودند.
یك دسته مشغول عبادت و ذكر و دسته ی دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند.
هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد. به كسانی كه همراهش بودند رو كرد و فرمود: «این هر دو دسته كار نیك می كنند و بر خیر و سعادتند. » آنگاه جمله ای اضافه كرد: «لكن من برای تعلیم و دانا كردن فرستاده شده ام. » پس خودش به طرف همان دسته كه به كار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقه ی آنها نشست.
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
2520983.mp3
1.45M
📿 دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#موشن_پوستر | دیگری را به خود مقدّم دار
⚪️ چون علی باش و لحظهٔ افطار، دیگری را به خود مقدم دار
#ماه_بندگی_ماه_بخشندگی
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔸️داستان و راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅ هرکس بی نیازی بورزد خداوند او را بی نیاز می كند!
📖 مجلس رسول اكرم حاضر شد. آن روز هم همان جمله را از رسول اكرم شنید: «هر كس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك می كنیم، ولی اگر كسی بی نیازی بورزد خداوند او را بی نیاز می كند.» این دفعه نیز بدون اینكه حاجت خود را بگوید به خانه ی خویش برگشت. و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعیف و بیچاره و ناتوان می دید، برای سومین بار به همان نیت به مجلس رسول اكرم رفت. باز هم لبهای رسول اكرم به حركت آمد و با همان آهنگ -كه به دل قوّت و به روح اطمینان می بخشید- همان جمله را تكرار كرد.
این بار كه آن جمله را شنید، اطمینان بیشتری در قلب خود احساس كرد. حس كرد كه كلید مشكل خویش را در همین جمله یافته است. وقتی كه خارج شد با قدم های مطمئنتری راه می رفت. با خود فكر می كرد كه دیگر هرگز به دنبال كمك و مساعدت بندگان نخواهم رفت. به خدا تكیه می كنم و از نیرو و استعدادی كه در وجود خودم به ودیعت گذاشته شده استفاده می كنم و از او می خواهم كه مرا در كاری كه پیش می گیرم موفق گرداند و مرا بی نیاز سازد.
با خودش فكر كرد كه از من چه كاری ساخته است؟ به نظرش رسید عجالتاً این قدر از او ساخته هست كه برود به صحرا و هیزمی جمع كند و بیاورد و بفروشد.
رفت و تیشه ای عاریه كرد و به صحرا رفت، هیزمی جمع كرد و فروخت. لذت حاصل دسترنج خویش را چشید. روزهای دیگر به این كار ادامه داد، تا تدریجا توانست از همین پول برای خود تیشه و حیوان و سایر لوازم كار را بخرد. باز هم به كار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانی شد.
روزی رسول اكرم به او رسید و تبسم كنان فرمود: «نگفتم، هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك می دهیم، ولی اگر بی نیازی بورزد خداوند او را بی نیاز می كند.»
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie