🔸️داستان راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅داستان مالک
مردی درشت استخوان و بلندقامت كه اندامی ورزیده و چهره ای آفتاب خورده داشت و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهره اش گذاشته و گوشه ی چشمش را دریده بود، با قدمهای مطمئن و محكم از بازار كوفه می گذشت.
از طرف دیگر مردی بازاری در دكانش نشسته بود. او برای آنكه موجب خنده ی رفقا را فراهم كند، مشتی زباله به طرف آن مرد پرت كرد.
مرد عابر بدون اینكه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بكند، همان طور با قدمهای محكم و مطمئن به راه خود ادامه داد.
همینكه دور شد یكی از رفقای مرد بازاری به او گفت: «هیچ شناختی كه این مرد عابر كه تو به او اهانت كردی كه بود؟!»
- نه، نشناختم! عابری بود مثل هزارها عابر دیگر كه هر روز از جلو چشم ما عبور می كنند، مگر این شخص كه بود؟
- عجب! نشناختی؟ ! این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف، مالك اشتر نخعی بود.
- عجب! این مرد مالك اشتر بود؟! همین مالكی كه دل شیر از بیمش آب می شود و نامش لرزه بر اندام دشمنان می اندازد؟
- بلی مالك خودش بود.
- ای وای به حال من! این چه كاری بود كه كردم! الآن دستور خواهد داد كه مرا سخت تنبیه و مجازات كنند. همین حالا می دوم و دامنش را می گیرم و التماس می كنم تا مگر از تقصیر من صرف نظر كند.
به دنبال مالك اشتر روان شد. دید او راه خود را به طرف مسجد كج كرد. به دنبالش به مسجد رفت، دید به نماز ایستاد. منتظر شد تا نمازش را سلام داد. رفت و با تضرع و لابه خود را معرفی كرد و گفت: «من همان كسی هستم كه نادانی كردم و به تو جسارت نمودم.»
مالك: «ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم مگر به خاطر تو، زیرا فهمیدم تو خیلی نادان و جاهل و گمراهی، بی جهت به مردم آزار می رسانی. دلم به حالت سوخت. آمدم درباره ی تو دعا كنم و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم. نه، من آن طور قصدی كه تو گمان كرده ای درباره ی تو نداشتم.»
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
✅غیر ممکن نزد تو امکان داد
اين غزل نکته پی نکته فراوان دارد
شاعرت واژه به واژه به تو ايمان دارد
شاعرت نادعلی خوانده به شمشير غزل
قصد رقصيدن در عرصه ميدان دارد
مادرت کوثر جاريست که بي پايان است
در تو خاتون به خدا فاطمه جريان دارد
پرورش يافته ی نسل پيمبر هستی
از ملائک حرمت خادم و دربان دارد
دختر حضرت کاظم شده لبخند به لب
هر کسی در حَرمت ديده گريان دارد
سرفرازيست سرانجام کسی که با غم
گوشه ی صحن شما سر به گريبان دارد
غير ممکن شده ها در حرمت ممکن شد
هرچه که فکر کنم نزد تو امکان دارد
خواهر شاه خراسانی و در نصف جهان
گوشه چشمی به همه حضرت سلطان دارد
حضرت زينب صغری به طوافت اين شهر
لشکر فاطميون، لشکر سلمان دارد
زينبيه چه در اينجا چه در آن شام بلا
لشکری جان به کف از خيل جوانان دارد
شب جمعه است و حرم عطر گل ياس گرفت
صاحب خانه گمان است که مهمان دارد
شاعرت کنج رواق است و نگاهش خيس است
غزلش حال و هوای دم باران دارد
(شاعر: سید حسین رستگار)
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
▪️ویژه برنامه های حرم مطهر حضرت زینب (س) به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع)
🔰مراسم عزاداری شب شهادت
سخنران:حجت الاسلام و المسلمین حمید رضائی
جمعه ۷ تیر از نماز مغرب و عشاء
🔰مراسم عزاداری ظهر شهادت
سخنران:حجت الاسلام و المسلمین صادق زاده
شنبه ۸ تیر از نماز ظهر و عصر
🔰دیدار با علماء شهر اصفهان و میزبانی از هیات های مذهبی در روز شهادت
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
✅خدمت رسانی خادمین حضرت زینب (س) به روایت تصویر
🔰از عطر اهل بيت مزارش معطّر است
اين زينب است دخترموسی بن جعفر است
تا يک دقيقه خادم اين آستان شوند
هر روز صد هزار ملک پشت اين در است
در شأن او بس است همين جمله تا ابد
او را رضا برادر و معصومه خواهر است
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
هدایت شده از حرم حضرت زینب خواهر امام رضا (ع) ــ اصفهان
▪️ویژه برنامه های حرم مطهر حضرت زینب (س) به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع)
🔰مراسم عزاداری شب شهادت
سخنران:حجت الاسلام و المسلمین حمید رضائی
جمعه ۷ تیر از نماز مغرب و عشاء
🔰مراسم عزاداری ظهر شهادت
سخنران:حجت الاسلام و المسلمین صادق زاده
شنبه ۸ تیر از نماز ظهر و عصر
🔰دیدار با علماء شهر اصفهان و میزبانی از هیات های مذهبی در روز شهادت
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔸️داستان راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅مردی که میخواست امام باقر (ع) را نصیحت کند!
گرمی هوای تابستان شدت كرده بود. آفتاب بر مدینه و باغ ها و مزارع اطراف مدینه به شدت می تابید. در این حال مردی به نام محمدبن منكدر- كه خود را از زهّاد و عبّاد و تارك دنیا می دانست- تصادفا به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد فربه و درشت اندامی افتاد كه معلوم بود در این وقت برای سركشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه فربهی و خستگی به كمك چند نفر كه اطرافش هستند و معلوم است كس و كارهای خود او هستند؛ راه می رود.
با خود اندیشید: این مرد كیست كه در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟!
نزدیكترشد، عجب! این مرد محمدبن علی بن الحسین (امام باقر) است!
این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می كند؟! لازم شد نصیحتی بكنم و او را از این روش باز دارم.
نزدیك آمد و سلام داد. امام باقر نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام داد.
- «آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آنهم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام فربه كه حتما باید متحمل رنج فراوان بشوید؟! «چه كسی از مرگ خبر دارد؟ كی می داند كه چه وقت می میرد؟ شاید همین الآن مرگ شما رسید. اگر خدای نخواسته در همچو حالی مرگ شما فرا رسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته شما نیست كه دنبال دنیا بروید و با این تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته شما نیست.»
امام باقر دست ها را از دوش كسان خود برداشت و به دیوار تكیه كرد و گفت: «اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته ام، زیرا این كار عین طاعت و بندگی خداست. تو خیال كرده ای كه عبادت منحصر به ذكر و نماز و دعاست. من زندگی و خرج دارم، اگر كار نكنم و زحمت نكشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز كنم. من در طلب رزق می روم كه احتیاج خود را از كس و ناكس سلب كنم. وقتی باید از فرا رسیدن مرگ ترسان باشم كه در حال معصیت و خلافكاری و تخلف از فرمان الهی باشم، نه در چنین حالی كه در حال اطاعت امر حق هستم كه مرا موظف كرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم تحصیل كنم. »
زاهد: «عجب اشتباهی كرده بودم! من پیش خود خیال كردم كه دیگری را نصیحت كنم، اكنون متوجه شدم كه خودم در اشتباه بوده ام و روش غلطی را می پیموده ام و احتیاج كاملی به نصیحت داشته ام.»
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔸️داستان راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅شعری از امام هادی (ع) که اشک متوکل را درآورد!
متوكل، خلیفه سفاك و جبار عباسی، از توجه معنوی مردم به امام هادی علیه السلام بیمناك بود و از اینكه مردم به طیب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت كنند رنج می برد.
سعایت كنندگان هم به او گفتند ممكن است علی بن محمد (امام هادی) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه هایی كه دالّ بر مطلب باشد در خانه اش پیدا شود.
لذا متوكل یك شب بی خبر و بدون سابقه، بعد از آنكه نیمی از شب گذشته و همه چشم ها به خواب رفته و هر كسی در بستر خویش استراحت كرده بود، عده ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه ی امام كه خانه اش را تفتیش كنند و خود امام را هم حاضر نمایند.
متوكل این تصمیم را در حالی گرفت كه بزمی تشكیل داده مشغول می گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه ی امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را دیدند كه اتاقی را خلوت كرده و فرش اتاق را جمع كرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذكر خدا و راز و نیاز با ذات پروردگار مشغول است. وارد سایر اتاقها شدند، از آنچه می خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت كردند كه خود امام را به حضور متوكل ببرند.
وقتی كه امام وارد شد، متوكل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می گساری بود. دستور داد كه امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوكل جام شرابی كه در دستش بود به امام تعارف كرد. امام امتناع كرد و فرمود: «به خدا قسم كه هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار.»
متوكل قبول كرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده.»
فرمود: «من اهل شعر نیستم و كمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم.»
متوكل گفت: «چاره ای نیست، حتما باید شعر بخوانی.»
امام شروع كرد به خواندن اشعاری كه مضمونش این است:
«قله های بلند را برای خود منزلگاه كردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می كردند، ولی هیچ یك از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد.»
«آخرالامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصن های محكم و مستحكم به داخل گودال های قبر پایین كشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودال ها فرود آمدند!»
«در این حال منادی فریاد كرد و به آنها بانگ زد كه: كجا رفت آن زینت ها و آن تاج ها و هیمنه ها و شكوه و جلالها؟»
«كجا رفت آن چهره های پرورده نعمت ها كه همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟»
«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه كرم های زمین شد كه بر روی آنها حركت می كنند!»
«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همان ها كه خورنده همه ی چیزها بودند مأكول زمین و حشرات زمین واقع شده اند!»
صدای امام با طنین مخصوص و با آهنگی كه تا اعماق روح حاضرین و از آن جمله خود متوكل نفوذ كرد این اشعار را به پایان رسانید.
نشئه شراب از سر می گساران پرید. متوكل جام شراب را محكم به زمین كوفت و اشكهایش مثل باران جاری شد.
به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی كوتاه، از یك قلب پرقساوت بزداید.
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
✅ثبت نام آغاز شد!
باشگاه فرهنگی-ورزشی یاس (ویژه خواهران)
🔸️آمادگی جسمانی 🔹️پیلاتس 🔸️بدنسازی
🔹️حرکت اصلاحی 🔸️ورزش درمانی
🔹️ژیمناستیک
🕒ساعات کار باشگاه: ۹ الی ۱۷
🔰جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به باشگاه فرهنگی ورزشی یاس در مرکز تربیت و آموزش حرم مطهر حضرت زینب (س) مراجعه و یا با شماره تلفن ۳۵۵۱۴۱۱۶ تماس حاصل نمایید.
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔸️داستان راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅حضرت فاطمه برای چه کسی دعا کرد؟
در آن شب، همه اش به كلمات مادرش- كه در گوشه ای از اتاق رو به طرف قبله كرده بود- گوش می داد. ركوع و سجود و قیام و قعود مادر را در آن شب، كه شب جمعه بود، تحت نظر داشت.
با اینكه هنوز كودك بود، مراقب بود ببیند مادرش كه اینهمه درباره ی مردان و زنان مسلمان دعای خیر می كند و یك یك را نام می برد و از خدای بزرگ برای هر یك از آنها سعادت و رحمت و خیر و بركت می خواهد، برای شخص خود از خداوند چه چیزی مسألت می كند؟
امام حسن آن شب را تا صبح نخوابیده و مراقب كار مادرش صدّیقه مرضیه علیهاالسلام بود و همه اش منتظر بود كه ببیند مادرش درباره خود چگونه دعا می كند و از خداوند برای خود چه خیر و سعادتی می خواهد؟
شب صبح شد و به عبادت و دعا درباره ی دیگران گذشت و امام حسن حتی یك كلمه نشنید كه مادرش برای خود دعا كند.
صبح به مادر گفت: «مادرجان! چرا من هرچه گوش كردم تو درباره ی دیگران دعای خیر كردی و درباره ی خودت یك كلمه دعا نكردی؟»
مادر مهربان جواب داد: «پسرك عزیزم! اول همسایه، بعد خانه خود.»
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔸️داستان راستان/ شهید مرتضی مطهری
(هر روز یک داستان)
✅ تفاوت عدالت در نگاه حضرت علی (ع)!
شاكی شكایت خود را به خلیفه وقت، عمر بن الخطاب، تسلیم كرد.
طرفین دعوا باید حاضر شوند و دعوا طرح شود.
كسی كه از او شكایت شده بود امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام بود.
عمر هر دو طرف را خواست و خودش در مسند قضا نشست.
طبق دستور اسلامی، دو طرف دعوا باید پهلوی یكدیگر بنشینند و اصل «تساوی در مقابل دادگاه» محفوظ بماند.
خلیفه مدعی را به نام خواند، و امر كرد در نقطه معینی روبروی قاضی بایستد. بعد رو كرد به علی و گفت: «یا ابَاالحسن! پهلوی مدعی خودت قرار بگیر.»
به شنیدن این جمله، چهره ی علی درهم و آثار ناراحتی در قیافه اش پیدا شد.
خلیفه گفت: «یا علی! میل نداری پهلوی طرف مخاصمه خویش بایستی؟»
علی: «ناراحتی من از این نبود كه باید پهلوی طرف دعوای خود بایستم؛ برعكس، ناراحتی من از این بود كه تو كاملا عدالت را مراعات نكردی، زیرا مرا با احترام نام بردی و به كنیه خطاب كردی و گفتی «یا اباالحسن»، اما طرف مرا به همان نام عادی خواندی. علت تأثر و ناراحتی من این بود.»
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔰مراسم استقبال از کاروان خادمین حرم حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
در استان اصفهان
📆 زمان:۹۸/۴/۱۳ ساعت ۱۸
📍مکان: آستان مقدس حضرت زینب (س)
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔆 تابستان شکلاتی
(ویژه دختران و پسران)
🔸️اگر به رشته های ورزشی و هنری علاقمندید یا به دنبال بالابردن مهارت های خود هستید تابستان امسال را از دست ندهید!
🔹️مرکز تربیت و آموزش حرم مطهر در زمینه های ورزشی، هنری، تربیتی، مهارتی و آموزشی برنامه های ویژه ای را برای شما در نظر گرفته است.
✅ جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به مرکز آموزش حرم مراجعه یا با شماره تلفن ۳۵۵۱۴۱۱۶ تماس حاصل فرمایید.
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
📷 حضور مدیر اجرایی و مدیر فرهنگی امامزاده ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) (امامزاده نرمی) در حرم حضرت زینب (س)
🔰 ظهر امروز حجت الاسلام علی نریمانی، مدیر اجرایی امامزاده نرمی به همراه مدیر فرهنگی این امامزاده میهمان حرم حضرت زینب (س) بودند و از روضه منوره حضرت بازدید کردند.
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جشن روز دختر/پاتوق دخترانه قرار
🌹ولادت با سعادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مبارک باد
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
27.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ صحن مجاور
🌹ولادت با سعادت حضرت معصومه (س) و فرا رسیدن دهه کرامت مبارک باد
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰جشن ولادت حضرت معصومه (س) و آیین استقبال از خادمین حرم ایشان
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie
🔰⚘دهه کرامت بر شما عاشقان خاندان ولایت مبارک باد
مرغ دلم راهی قم می شود
در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
كوثر نوری به كویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات بگو كیستی؟
فاطمه یا زینب ثانیستی؟
از سفر كرب و بلا آمدی؟
یا كه به دنبال رضا آمدی؟
من چه كنم شعله داغ تو را
درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم كنی
باخبر از وقت ظهورم كنی
📌حرم مطهر حضرت زینب (س)/ خواهر امام رضا علیه السلام
@haramzeinabie