eitaa logo
حرف
1.1هزار دنبال‌کننده
603 عکس
155 ویدیو
2 فایل
پی یک خلوتم، یک سرزمين دور از اين اخبار ... ------------------------------- یِھ ڪانال ِ دِلے ... اونـ چیزایے کھ خُودَمـ دُوسـ دارم --------------------- کپی آزاد هست.... -------------- حَرف هاتون برام بفرستین 👇👇 @masoudg3
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب سالگرد شهادت عموی عزیزم هست... لطفا فاتحه ای قرائت نمایید ❤️ 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
نمی‌خواهد شما خودتان را برایِ انقلاب فدا کنید انقلاب راهِ خودش را می‌رود شما خودتان را بسازید و اصلاح کنید..:) 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
📣📣 تنها چند روز تا پایان مهلت ثبت نام ⏳⏳⏳ نظر به درخواست مکرر شما عزیزان مهلت ثبت نام تمدید شد. 📺📱رسانه باشید این طرح [ولایت] بایستی فراگیر شود. «امام خامنه ای» 🔸اولین دوره 🔸ویژه برادران و خواهران غیرحوزوی (18تا45سال) و... ✅ثبت نام: sabtenamtarh.ir 🔺همراه با پیش ثبت نام دوره های حضوری @moalemesani1
سال بعد این ایام یک عده را با نام شهیـد می‌شناسنـد همـان‌هایی که می‌دانستنـد چگونه بخواهند و بگیـرند..! 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
پدر یکی از مخاطبین هامون امروز به رحمت خدا رفت لطف میکنید فاتحه ای براشون قرائت کنید 🌷 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
‏وقتی تنهاییم دنبال دوست میگردیم! پیدایش که کردیم دنبال عیب هایش میگردیم؛ از دستش که دادیم دنبال خاطره هایش میگردیم...! 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
من وقتایی که خیلی ناراحتم...، میرم و پیامهای کانال رو از اول میخونم، و بعد به این فکر میکنم که برای چه چیز مسخره ای نگران بودم و از ته دل میخندم :) 👇👇👇👇👇 [ @HarF97 |
لحد را چید... خاک ها را ریخت... دست هایش را تکان داد... نشست و زانو هایش را بغل گرفت گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد.... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
حرف
امشب سالگرد شهادت عموی عزیزم هست... لطفا فاتحه ای قرائت نمایید #شهید_آقا_ناصر_بخشی_نیا❤️ #حَرف
ارادت صادقانه ای به شهید عزیز و بزرگوارم ناصر بخشی نیا داشته و دارم. او شاید از لحاظ سن و سال کوچک ترین دوست و رفیق حلقه دوستی جمع ما بود اما در واقع او از هر نظر بزرگ بود. هم ادب داشت و هم بچه با معرفتی بود. برخی اوقات که توفیق زیارت او را داشتم با تبسم همیشگی اش رو به رو می شدم. با کارها و رفتاری که داشت یعنی با آن حسن خلق و رفتار نیکویش او را سزاوار شهادت می دیدم گرچه او تا آن زمان پا به جبهه نگذاشته بود اما سیمای ملکوتی اش حکایت از این قصه داشت. او با بچه هایی که راه شهادت را پیش روی خود ترسیم کرده بودند رفیق و حسابی با آنان انس گرفته بود و من رمز و رازش را نمی دانستم. هر یک از آنان که به فیض شهادت نایل می آمد به اتفاق دوست عزیز من و او شهید محمد پاکسرشت حجله ای را آماده می کرد و پای آن اشک می ریخت. نمی خواهم بگویم او آدم عجیبی بود ولی کارهایش جور دیگری بود دقت که می کردم می دیدم همه آن از سر عاشقی و دلدادگی بود. نمونه اش قاب عکسی بود که مزین به تصاویر شهیدان والامقام محمد جواد شکوریان، محمد جورابچی و حسین کرمانی بود که ناصر تصویر ش را در کنار آنان جای داده بود! این یعنی رسم و رسوم عاشقی و جز این معنی و مفهوی ندارد. قبل از عملیات کربلای پنج یکه و تنها حکم ماموریت گرفتم تاعازم منطقه شوم. ناصر مرا با موتور گازی ام به ایستگاه راه آهن برد و ایستاد و پس از سوار شدن قطار خداحافظی کرد و رفت. عملیات که تمام شد و به قم بازگشتم عکس زیبایش را ناباورانه به روی دیوار دیدم. درست می دیدم ولی مات و مبهوت خیره آن شدم. به خانه که رسیدم اشک هایم را پاک کردم و بغض گلویم را فرو نشاندم. مادرم به استقبالم آمد و در را باز کرد. پس از حال و احوال و دیده بوسی نگاهم به موتور گازی ام افتاد. پرسیدم: مادر موتورم را کی آورده؟ گفت: نمی دونم. همون شب که رفتی یه پسر جونی آورد. جوان سر به زیر و مودبی بود و وایساد با من حال و احوال کرد. خدا حفظش کنه! شنیدن این حرف ها بغضم را ترکاند. وقتی به مادر خدابیامرزم خبر شهادتش را دادم پاهایش سست شد و روی زمین نشست و گریه کرد و مثل باران اشک ریخت. ✍ محمد خامه یار 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
تو مشهد الرضا یادمون کردن آخ که چقدر دلمون اونجاس.... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
میگفت که میمیرد، یک لحظه جدا از من یک لحظه جدا گشتیم با آن دگری پر زد 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
دوستی با کسی که اخلاقی بیمار دارد، کار عاقلانه ای نیست، چرا که سرعت انتقال بیماری های اخلاقی ده ها برابر ویروسی مثل کروناست. اگر کسی هم بخواهد برای درمان این بیماری با او رفیق شود، مشکلی ندارد، اما کار هر کسی نیست، ممکن است که نه تنها او را نتواند نجات دهد، خود نیز شود. 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |