لحد را چید... خاک ها را ریخت... دست هایش را تکان داد... نشست و زانو هایش را بغل گرفت گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد.... #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

ارادت صادقانه ای به شهید عزیز و بزرگوارم ناصر بخشی نیا داشته و دارم. او شاید از لحاظ سن و سال کوچک ترین دوست و رفیق حلقه دوستی جمع ما بود اما در واقع او از هر نظر بزرگ بود. هم ادب داشت و هم بچه با معرفتی بود. برخی اوقات که توفیق زیارت او را داشتم با تبسم همیشگی اش رو به رو می شدم. با کارها و رفتاری که داشت یعنی با آن حسن خلق و رفتار نیکویش او را سزاوار شهادت می دیدم گرچه او تا آن زمان پا به جبهه نگذاشته بود اما سیمای ملکوتی اش حکایت از این قصه داشت. او با بچه هایی که راه شهادت را پیش روی خود ترسیم کرده بودند رفیق و حسابی با آنان انس گرفته بود و من رمز و رازش را نمی دانستم. هر یک از آنان که به فیض شهادت نایل می آمد به اتفاق دوست عزیز من و او شهید محمد پاکسرشت حجله ای را آماده می کرد و پای آن اشک می ریخت. نمی خواهم بگویم او آدم عجیبی بود ولی کارهایش جور دیگری بود دقت که می کردم می دیدم همه آن از سر عاشقی و دلدادگی بود. نمونه اش قاب عکسی بود که مزین به تصاویر شهیدان والامقام محمد جواد شکوریان، محمد جورابچی و حسین کرمانی بود که ناصر تصویر ش را در کنار آنان جای داده بود! این یعنی رسم و رسوم عاشقی و جز این معنی و مفهوی ندارد. قبل از عملیات کربلای پنج یکه و تنها حکم ماموریت گرفتم تاعازم منطقه شوم. ناصر مرا با موتور گازی ام به ایستگاه راه آهن برد و ایستاد و پس از سوار شدن قطار خداحافظی کرد و رفت. عملیات که تمام شد و به قم بازگشتم عکس زیبایش را ناباورانه به روی دیوار دیدم. درست می دیدم ولی مات و مبهوت خیره آن شدم. به خانه که رسیدم اشک هایم را پاک کردم و بغض گلویم را فرو نشاندم. مادرم به استقبالم آمد و در را باز کرد. پس از حال و احوال و دیده بوسی نگاهم به موتور گازی ام افتاد. پرسیدم: مادر موتورم را کی آورده؟ گفت: نمی دونم. همون شب که رفتی یه پسر جونی آورد. جوان سر به زیر و مودبی بود و وایساد با من حال و احوال کرد. خدا حفظش کنه! شنیدن این حرف ها بغضم را ترکاند. وقتی به مادر خدابیامرزم خبر شهادتش را دادم پاهایش سست شد و روی زمین نشست و گریه کرد و مثل باران اشک ریخت. ✍ محمد خامه یار #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

تو مشهد الرضا یادمون کردن آخ که چقدر دلمون اونجاس.... #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

میگفت که میمیرد، یک لحظه جدا از من یک لحظه جدا گشتیم با آن دگری پر زد #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

دوستی با کسی که اخلاقی بیمار دارد، کار عاقلانه ای نیست، چرا که سرعت انتقال بیماری های اخلاقی ده ها برابر ویروسی مثل کروناست. اگر کسی هم بخواهد برای درمان این بیماری با او رفیق شود، مشکلی ندارد، اما کار هر کسی نیست، ممکن است که نه تنها او را نتواند نجات دهد، خود نیز #بیمار شود. #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

♡ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیوْمِ الآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ منافقان فقط لقلقه زبانی دارند، نه حرفشان پشتوانه فکری و عقیدتی دارد و نه عملشان. آنان با دروغ و تزویر زنده اند و جالب است که این کار را یک نوع زرنگی می دانند... 《سوره بقره آیه ۸》 بعضی هامون انقدر خودمون را بردیم بالا که میگیم دیگه اصلا اشتباه نمی کنیم و بعدم ادعای مذهبی بودن هم داریم.. یه سری هستند که چشم ندارند موفقیت مجموعه های دیگه واطرافیان خودشون راببینند.. آخه دلیل این کارشون چیه چیو میخوان ثابت کنند؟! یعنی اون مجموعه که خودش قبول دارند فقط خوبه بقیه اخ و پیف هستن !! نه بعد هم این جور افراد سعی هم دارند داخل همین مجموعه ها نفوذ کنند و به وقتش ضربه بزنند به مجموعه.. و جالبه همین افراد تو جمع از مجموعه تعریف میکنند ولی بیرون جمع دنبال خراب کردن هستند.🙄 بعضی هامون همیشه تو همه کار ها کمک می کنیم ولی یهو تو بعضی کار ها غیب مون میشه و اصلا رو خود نمیاریم مثلا اگع کاری دوست نداشته باشیم انجام نمی دیم و فقط کاری که دوست داریم کمک میکنیم و یا بعضی ها هستن فقط جایی کمک میکنن که تو چشم باشند و بقیه ببینند اگ کسی توجه نداشته باش دیگ کمک نمیکنند😶 بعضی هامونم هستیم که تو مسائلی که اصلا ربطی به ما نداره وارد میشیم و حرف های گنده تر از دهنمون می زنیم که بگیم ماهم هستیم😏 امان از دست این #بعضی هاااا که هم دو رو هستند هم ادعای مذهبی بودم فرهنگی بودن هیتی بودن دارند😑😒 چقدر چوب این دورویی را خوردیم ولی بازم متاسفانه توی جمع های مذهبی خیلی پیدا میش چرا چون هرکی میخواد تو جمع خودش از بقیه بالاتر ببره و همین باعث میش که توجمع یه جور باش و بیرون جمع یه جور دیگ🤦‍♂ پیامبر اسلام در این باره میفرمایند: مَن خالَفَتْ سَریرَتَهُ علانِیَتُهُ فَهُوَ مُنافقٌ. منافق آن كسی است كه ظاهرش برخلاف باطنش باشد. (سفینه، ج ٢، ص ٦٠٦) #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

نامش را گذاشته‌ام "حسین" صدایش می‌زنم ُ... دلم مَست می‌شود! #من_مست_تو_دیوانه... #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

‏هیچی مثل نه گفتن آدمو قوی نمیکنه. مخصوصا اون "نه" هایی که به هوای نفسمون میگیم ! 💭@lahne_negah

#پیشنهاد_ویژه_عضویت 👆👆

تو عاشقانه ترین اتفاقِ تاریخی‌‌... #حسین_جان😊 #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

ستاره تک دنیا تمام احساسم تویی برای همیشه مخاطب خاص م #عزیزم_حسین❤️ #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |

به طور کلی زندگی منهایِ خدا تمامش مشکلات است...💚 #حاج‌_آقا‌_مجتبی‌_تهرانی #حَرف 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |