eitaa logo
" حرفِ کتاب... "
102 دنبال‌کننده
54 عکس
23 ویدیو
2 فایل
‌ حرفِ کتاب، بر وزن حرفِ حساب... اگه دوست داشتید و شماهم حرف‌ِکتابی داشتید میتونید با ما درمیان بزارید تا ما هم با دیگران در میان بگذاریم: @matindehghani
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ رئیس جمهور عزیز... ‌
‌ یا لیتنی کنت معک... ‌ ‌
تا حالا اینقدر احساس حسرت و خسران نکرده بودم...
هدایت شده از وحید یامین پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیروت 🔥 ۸ اکتبر خیلی‌ها خانه‌هایشان در ضاحیه را ترک کرده و جایی دیگر به‌سر می‌برند. آنها که هنوز جایی نیافته‌اند گوشه و کنار خیابان‌ها به انتظار نشسته‌اند. خانه‌به دوشیِ راست قامتان صبور ضاحیه، دل را می‌سوزاند اما آنچه خشم را بر ‌می‌انگیزد کینه‌هایی است که از بزرگی و صبر این مردم آشکار شده است. اینجا درست در مقابل مسجد بزرگ امین در مرکز بیروت، زنان و کودکان به دیوار مسجد تکیه داده‌اند ولی درهای مسجد به روی آنها گشوده نمی‌شود. کمی آنسوتر... المنه لله که در میکده باز است اسکای‌بار، میکده‌ای مشهور و بزرگ در ساحل، درها را گشوده و پناهگاه جمعی از آوارگان شده! باید سرفرصت مرثیه‌ی آرزوی محالی به نام "ملت لبنان" را بسرایم. فی‌الحال با هم دعا کنیم: بود آیا که در میکده ها بگشایند گره از کار فروبسته ما بگشایند ➕️ @yaminpour
" حرفِ کتاب... "
‌ آتش بدون دود، نادر ابراهیمی
" حرفِ کتاب... "
‌ آتش بدون دود، نادر ابراهیمی #طاقچه ‌
‌ آتش بدون دود معروف‌ترین رمان نادر است، اما یک رمان تاریخی فوق‌العاده‌ای دارد، که کمتر میشناسدش، ان شاالله معرفی می‌کنم... ‌
‌ با تیر نشد، تیغ، نشد سنگ، نشد چوب با هرچه به دستم رسد، آماده‌ی جنگم... ‌
‌ اولین بار که نام این کتاب را شنیدم، خسته و بی‌انگیزه به پاتوق کتاب آسمان رفتم، سید و آقا امید در حال گفت‌وگو بودند، من هم از کسلی و درماندگی و بی‌همتی‌ام شروع به گله کردم و گفتم یه چیزی بدید بخونم از این حال در بیام... امید گفت: برجاده‌های آبی سرخ! از . من تعجب کردم، تقریبا همه‌ی کتاب‌های نادر را دیده بودم و می‌شناختیم ولی نمی‌دونستم نادر همچین اثری هم داره... همون موقع سفارش دادم و همین‌که به دستم رسید شروع کردم به خواندن... شاهکار بود... این روزها که اسطوره‌هایی وطن پرست و مجاهد را میبینم که تمام زندگیشان بی‌قراری‌ست، دلم میخواهد دوباره بخونمش... این رمان حدودا ۷۰۰ صفحه‌ای، درباره یکی از بی‌قراران تاریخِ ایرانه... میرمهنای دوغابی، از مبارزین با استعمار انگلیس و اسپانیا در جنوب کشور. قطعا یکی از رمان‌های مهم ایرانیه... @harfe_ketab
" حرفِ کتاب... "
‌ اولین بار که نام این کتاب را شنیدم، خسته و بی‌انگیزه به پاتوق کتاب آسمان رفتم، سید و آقا امید در ح
‌ در این رمان، هم عشق را به تجربه می‌نشینید و هم وطن‌پرستی را... هم مبارزه و هم عرفان را... ‌
‌ یاعلی‌ ‌
‌ ‌آری آری، جان خود در تیر کرد آرش... کار صدها، صدهزاران تیغه‌ی شمشیر کرد آرش... ‌
📣گروه کودک و نوجوان روایتخانه با همکاری حوزه هنری برگزار می‌کند : 📚جمع‌خوانی کتاب‌های کودک و نوجوان 7️⃣ نشست هفتم 🦊 کتاب زنده برای همیشه ✍️ با حضور مترجم : بنفشه نفیسی 🎼 گفتن از جدایی و مرگ در ادبیات کودک 🎤 کارشناس: محمدرضا رهبری و محبوبه صفدریان 📅سه شنبه ۱۵ آبان 🕰 ساعت ۱۶ 🏢 اصفهان، خیابان استانداری، گذر سعدی، حوزه هنری 📌حضور برای عموم آزاد و رایگان است 💠 حوزه هنری استان اصفهان در مجازی: وبسایت | اینستاگرام | ایتا | بله |
" حرفِ کتاب... "
‌ کتاب این گروه هم تموم شد... خداراشکر... ‌ ‌
‌ سلام... فردا ما و بچه‌های باشگاه کتاب‌خونیمون میخوایم این جلسه را شرکت کنیم، هرکی میتونه بیاد... ‌
هدایت شده از وحید یامین پور
🚫دستورالعمل عجیب طالبان درباره کتاب؛ آثار شهید مطهری، شهید آوینی و شریعتی و... در افغانستان ممنوع شدند. 🔸بررسی فرهیختگان نشان می‌دهد «شریعتی»، «مطهری»، حتی «آوینی» در لیست کتاب‌های ممنوعه طالبان قرار دارند. هر کتابفروشی و کتابخانه‌ای این کتاب‌ها را داشته باشد باید جمع‌آوری کند و اگر این اتفاق نیفتد، جریمه سخت در انتظارشان خواهد بود. 🔸لیست منتشرشده کتاب‌های ممنوعه ۴۰۰ عنوان است؛ فرهیختگان به ۴۰ عنوان کتاب ممنوعه از این ۴۰۰ کتاب رسیده است. 👈 وقتی این لیست را نگاه می‌کنید می‌بینید اینها همان کتاب‌هایی است که در شبکه توزیع و کتابفروشی‌های جریان روشنفکری ایران هم ممنوع‌اند. سکولاریسم غربگرا و طالبان مرتجع هر دو دشمن اسلام‌سیاسی و روشنفکری انقلابی‌اند. برخی دوستان تجربه‌های مشابهی از شنیدن اهانت یا کج‌خُلقی فروشندگان نقل میکنند‌. این تجربه‌ها مال زمانی است که یک کتاب از نویسندگان جبهه انقلاب را از کتابفروشیهای شبه روشنفکری خیابان انقلاب یا کریمخان سراغ گرفته‌اند. ➕️ @yaminpour
‌ واقعا داستان ملال انگیزی بود... ‌
" حرفِ کتاب... "
‌ واقعا داستان ملال انگیزی بود... ‌
‌ چندین جای کتاب را به عنوان بریده انتخاب کردم که توی کانال بگذارم، اما حوصله‌اش را ندارم و به یادداشت سیدسجاد درباره این کتاب اکتفا می‌کنم... ‌
این را امین چند روز پیش به من هدیه داد. همین‌طوری نشسته‌بودیم توی پاتوقِ آسمان که این را هدیه گرفتم: °داستان‌ملال‌انگیز°ِ چخوف با ترجمه آبتین گلکار! امین تعریفش را کرد. خواندمش... خیلی درجه‌یک بود. می‌دانید داستان‌ملال‌انگیز داستان زندگی بی‌اصالت ماست؛ بی‌اصالتی که در تک‌تک اتفاقات زندگی ما هست و ما توجهی به آن نداریم! کی گفته که رعایت بعضی سنت‌ها یعنی کمال؟! کجا نوشته که استاد دانش‌گاه‌ها واقعا چیزی می‌فهمند که بقیه از درک آن‌ عاجزند؟! واقعا توی زندگی‌ما هنر کجا ایستاده؟! تنهایی؟! روبه‌رو شدن با خودمان در خلوتی؟! کجا انسانیت مترادف یک دستگاه با ادبی است که به همه مردم سلام می‌کند و سنت‌ها را به‌جا می‌آورد و موقعیت یک پزشکِ استاد دانش‌گاه را با یک نفر غیر پزشکِ غیر استاد دانش‌گاه تشخیص می‌دهد و بین آن تمایز قائل است؟! این کتاب، خود زندگی ماست! خود این قضیه است که ما خودمان نیستیم! این کتاب گزارشی است بر این حقیقت که ما آدم‌ها لافِ زندگیِ در کنار هم را می‌زنیم. گزارشی بر این که آدم در مناسباتِ از پیش تعیین شده‌ی مشهورِ مقبول در دنیا، چقدر از خودش، از آدم بودن دور است... این قصه، خود ماییم... پ.ن: گمان کنم بریده انتخابی که ارسال می‌کنم با این حرف خیلی قرابت دارد!! یادداشت‌های‌خط‌خورده 🪴
هدایت شده از عباس
سلام و اما بعد... گلسرخی یه حرف جالبی داره که میگه بگذارید که بر سر قبرمان تاریخی حک نکنند تا آیندگان ندانند؛بی عرضگان این برهه از زمان،ما بوده ایم!