eitaa logo
📢حرف تازه📢
1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
864 ویدیو
9 فایل
هرگاه جبهه‌ی خودی را گم کردی ، ببین توپخانه‌ی دشمن کجا را میکوبد....‼️ - شهید ابراهیم ِهمت🌷 تبلیغ؛پیشنهاد؛انتقاد @harfe_tazee کپی ازاین کانال آزاداست... تبلیغات هم پذیرفته میشود...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بوستان صبا شهر دستجرد غرب استان قم اینم ازاستان قم سعی میکنیم ازهمه استانها عکس بگذاریم... 🌺@havalybehesht🌺
منتظر نباش یک شیرینی خاصی در زندگے ات پیدا شود تا لذت ببرے؛ کارے کن از همین زندگے عادی ات خیلی نشاط پیدا کنی! هر کار ساده‌اے را هم به‌خاطر خدا انجام بده تا از آن لذت ببری! 🌺@havalybehesht🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به خاطر داشته باشیم که گاهی اوقات بهترین پاسخه 😉 🔹همیشه قرار نیست ما در مقابل هم جبهه بگیریم و جدل بکنیم . 🔹قرار نیست همیشه هر وقت هر اتفاقی افتاد تلاش بکنم که نشون بدم حق با "منه" 🔹گاهی اوقات سکوت بهترین جوابه یعنی من الان این لحظه سکوت می کنم تا به آرامش برسیم بعدا صحبت میکنیم 🔹این خیلی خوبه که هر 👈دو نفرم رعایت کنن نه اینکه یه نفر سکوت کنه و یه نفر جنجال کنه سعی کنید هردو نفرتون مساله کنید👉 🌺@havalybehesht🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 🍃🌷 ﷽ جوانی شمعِ ره کردم که جویم زندگانی را⁣ نَجُستم زندگانی را و گم کردم جوانی را!⁣ کنون با بارِ پیری آرزومندم که برگردم ...⁣ به دنبالِ جوانی کوره راه زندگانی را!⁣ به یادِ یارِ دیرین کاروان گم کرده را مانَم⁣ که شب در خواب بیند همرهانِ کاروانی را!⁣ بهاری بود و ما را هم شَبابی و شکر خوابی ...⁣ چه غفلت داشتیم ای گُل، شبیخون جوانی را!⁣ چه بیداری تلخی بود از خوابِ خوشِ مستی ...⁣ که در کامم به زهر آلود شهدِ شادمانی را!⁣ سخن با من نمی‌گوئی اَلا ای همزبانِ دل ...⁣ خدایا با که گویم شکوه‌ی بی‌همزبانی را؟⁣ نسیمِ زلفِ جانان کو که چون برگِ خزان‌دیده ...⁣ به پای سروِ خود دارم هوای جانفشانی را!⁣ به چشمِ آسمانی گردشی داری بلای جان ...⁣ خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را!⁣ نَمیری شهریار از شعرِ شیرین روان گفتن⁣ که از آبِ بقا جویند عمرِ جاودانی را⁣ ⁣ 🔸 شهریار 🌺@havalybehesht🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
خوشبختی یعنی؛ توزندگیت امام حسین داری..
وقتی تو جمع به مامانم‌ میگم یه جوری که تابلو نشه بابا رو صدا کن. مامانم:😐😂 🌺@havalybehesht🌺
📚 بهلول بعد از طی یک راه طولانی به حوالی روستایی رسید و زیر درختی مشغول به استراحت شد .او پاهای خود را دراز کرد و دستانش را زیر سرش قرار داد. پیرمردی با مشاهده او به طرفش رفت و با ناراحتی فریاد کشید: تو دیگر چه کافری هستی؟ بهلول که آرامش خود را از دست داده بود جواب داد: چرا به من ناسزا می گویی؟ به چه دلیل گمان می کنی که من کافر و گستاخ هستم؟ پیرمرد جواب داد: تو با گستاخی دراز کشیده ای در صورتی که پاهایت به طرف مکه قرار دارند و به همین دلیل به خداوند توهین کرده ای! بهلول دوباره دراز کشید و در حالی که چشم های خود را می بست گفت: اگر می توانی مرا به طرفی بچرخان که خداوند در آن جا نباشد! 🌺@havalybehesht🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه عکس برتربه زودی درکانال حوالی بهشت...... ازبچهای نازوخوشکل زیر۴سالتون عکس باکیفیت بگیرین آماده کنیدبه زودی مسابقه برگزارمی کنیم.. جوایزنقدی ویژه برترین عکس ها ..... اونایی که توخونوادشون دوقلو دارن ..مستقیم میرن فینال جداگانه واونجابستگی به همت خانوادشون داره.... آماده باشین که به زودی شروع می کنیم....