eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
15 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ اهتمام به آبروی مؤمن 🔻 این‌قدر مهم است که اگر کسی از آبروی برادر مؤمن خود دفاع کند، به حسب روایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام از قول پیامبر (ص)، بر او واجب می‌شود. حالا معنای واجب شدن بهشت این نیست که دیگر در هر صورت -هر کار کردیم و هر جور شد- این یک تعهد الهی است که آدم را بهشت ببرد؛ نه، همه‌چیز دست خود ما است و می‌توان بهشت را با یک عمل واجب کرد، بعد خدای نکرده با یک عمل دیگر، همان را زایل کرد و بر خود حرام کرد. 🔸 به هر حال آنچه در این روایت مورد توجه است و مورد اهتمام است، آبروی مسلمان است‌. علیه مسلمان، شایعه را علیه یک مسلمان، که گاهی یک حرفی علیه کسی زده می‌شود که آبروی او را به خطر می‌اندازد و ما هم می‌شنویم آن را و خب، گاهی خود ما ابتداکننده نیستیم اما همان را می‌کنیم، نقل ما را هم دیگری نقل می‌کند و همین‌طور این شایعه گسترش پیدا می‌کند علیه یک مسلمانی؛ درحالی‌که بعد معلوم می‌شود که هیچ‌چیز هم نبوده یا اگر چیزی هم باشد نباید منتشر کرد و نبایستی آبروی یک مسلمان را در خطر انداخت؛ چه برسد به اینکه در موارد متعددی هم خلاف واقع است. 👤 📚 برگرفته از کتاب | مجموعه احادیث ابتدای درس خارج فقه؛ احادیث منتخب از کتاب النوادر 📖 ص ۹۰ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ تا می‌توانید در ماه رمضان مهمان قرآن باشید 🔻 هر اندازه که توانستید در مهمان باشید؛ از این کتاب بهره ببرید، بخوانید و بالا بروید و خودتان را ارزان نفروشید. ماه مبارک رمضان، انسان باید مهمان چنین کتابی باشد. 🔸 در آن بیان نورانی وجود مبارک رسول گرامی(ص) فرمود: در این ماه شما با خودتان را آزاد کنید. آزادی، از بهترین نعمت‌هاست. آزادی از هوا و هوس، از عفریت درون و بیرون، بهترین فضیلت است. فرمود: این ماه که مهمان خدا هستید، آن را با استغفار کردن آزاد کنید. وقتی جانتان آزاد بود، مثل مرغ باغ ملکوت است که قدرت پرواز دارد و می‌تواند در کنار این آیات الهی ترقی کند. 👤 📝 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ درجه‌های روی شانه‌ام نماد قدرت نیست نشان مسئولیت است! 🔻 خاطرم هست به اصفهان رفته بودیم و وقتی از محل استراحت‌مان بیرون آمدیم، دیدیم سربازی کفش‌های شهید را واکس می‌زند. گفت پسر جان چه کسی به تو گفته کفش من را واکس بزنی؟ حالا فرمانده پایگاه هم پشت سر ما بود. صدایش را طوری بلند کرد که همه بشنوند و دوباره ادامه داد: «پسرم من یک سربازم، تو هم یک سربازی، سرباز باید کفش خودش را خودش واکس بزند.» شهید می‌گفت این درجه‌هایی که روی دوشم می‌بینی، درجه‌های نیست، درجه‌های است. 👤 راوی: داماد شهید صیاد شیرازی 📌 متن کامل این گفت‌وگوی خواندنی در لینک زیر🔻 http://fna.ir/1o9aab پ.ن: شهید صیاد شیرازی در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در مقابل منزلش به دست منافقین ترور شد. ❤ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ پیچِ ایمان! 🔻 آیت‌الله بهجت هر وقت قصهٔ کسی [امثال شمر و...] را نقل می‌کردند همیشه می‌فرمودند: «فکر نکنید ما از این امور بَری هستیم! باید جای آن پیش بیاید، در همان شرایط ببینیم که ما هم مثل آن‌ها رفتار می‌کنیم یا نه. دنیا خیلی به آن‌ها رو کرده بود.» 🔸 «اعمال» انسان در «تصمیم‌گیری» او خیلی اثر دارد؛ یعنی یک موقع از انسان نعوذ بالله «معصیتی» سر زده است، همین باعث می‌شود راحت‌تر از «ائمه» ببُرد. اما یک جایی «طاعتی» از انسان سر زده است، به همین خاطر با وجود وسوسهٔ شیطان، سخت‌تر از آن‌ها می‌بُرد. یعنی همهٔ اعمالی که انسان به‌طور روزمره انجام می‌دهد دائما دارد این پیچ را شل‌وسفت می‌کند. این‌طور نیست که یک پیچ سفتی تمام مانده باشد و خیال ما راحت باشد که دیگر آن را کنار بگذاریم و بقیهٔ فضائل را درست کنیم! نه، دائما دارد این پیچ شل‌وسفت می‌شود و آچار آن ‌دست انسان است که از کدام طرف بچرخاند. 🔺 ایستادن در مقابل وسوسه‌های شیطان، محکم کردن پیچ «ایمان» است و اجابت شیطان، شُل کردن آن پیچ و یک دفعه هم ممکن است کاملاً باز شود و از محبت «اهل‌بیت» و بلکه ایمان به خداوند سبحان جدا شود. 👤 📚 از کتاب | ج ۱ 📖 ص ۲۱۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ همه باید واعظ یکدیگر باشیم 🔻 «وَتَوَاصَوْا بِالْحَق» (عصر، ۳) یعنی ؛ یعنی یکدیگر بودن افراد؛ دائما من مراقب شما باشم و اعمال شما را در نظر بگیرم و شما را متذکر باشم و تذکر بدهم که ای رفیق! یک وقت خوابت نگیرد، نکنی، مواظب باش؛ و شما متقابلاً به من بگویید. آن یکی به دیگری بگوید و آن یکی به دیگری؛ مثل سربازهایی که در یک میدان می‌جنگند که حس می‌کنند اگر از ناحیه‌ی یک فرد و از ایستگاه و موقف یک فرد، دشمن رخنه کند، به صف ضربه وارد می‌آید. ‼️ این اشتباه است که امروز ما مسئله‌ی را صرفاً یک شغل صنفی تلقی می‌کنیم. البته نمی‌خواهم بگویم که به آن کار احتیاجی نیست، به آن احتیاج است و آن در جای خودش درست است اما اینکه وقتی می‌خواهیم یک نفر بیاید دو کلمه و کند، حتما باید یک کسی باشد که سال‌ها درس عربی خوانده باشد، معمّم باشد، بالای منبر هم برود، بعد هم یک خطبه‌ی غرّایی بخواند: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم... و بعد صحبت کند؛ این‌طور نیست، همه باید به یکدیگر باشیم. «وَتَوَاصَوْا بِالْحَق» یعنی همه یکدیگر را به سفارش کنند. 👤 📚 از کتاب | ج۲۸ 📖 صفحات ۷۶۶ و ۷۶۷ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ حضرت خدیجه فرهنگ جاهلی را به فرهنگ عقلانی تبدیل کرد 🔻 آنچه در خصوص باید بدانیم این است که ایشان را به تبدیل کردند که این مهم از هر کسی ساخته نیست. 🔸 در فرهنگ جاهلی دلیل تصدیق و تکذیب، برهان نیست بلکه قبول و نکول پدران و اقتدا به رسوم گذشتگان ملاک بود. در حقیقت، فرهنگ جاهلی فرهنگ تقلید است؛ در این فضا، خدیجه(س) اقامه کرد و حتی قبل از بعثت، محقّق بود و موحدانه زندگی کرد و خدا را عبادت می‌نمود و را با همه‌ی وجود پذیرفته بود. 🔺 فرهنگ جاهلی همه‌ی جامعه را جاهل می‌کند، از جمله جامعه را و اقتصاد جاهلی در محدوده‌ی دور می‌زند، اما حضرت خدیجه(س) در آن فضای جاهلی، فرهنگ عقلانیت را یافت و روی این اقتصاد جاهلی خط بطلان کشید. آن ثروت کلان ایشان نیازی به تجارت نداشت. ایشان می‌توانست با ربا که تجارت رسمی آن دوران بود خود را اداره کند و خطر تجارت در راه‌های پرخطر شام و حجاز را نپذیرد اما ایشان فرهنگ جاهلی و ربا را تحریم کرد و مال التجاره خود را تحت اشراف پیامبر به سودآوری رساند و سپس آن را در خدمت اسلام قرار داد. ما فرزندان این مادریم و این فخر ماست و باید حق این مادر را به درستی ادا کنیم. 👤 📝 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ یک روز می‌فهمیم زندگی دنیا اصلا زندگی نبوده! 🔻 «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» انسان می‌گوید: ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم! انسان وقتی وارد صحرای و عالم می‌شود تازه می‌فهمد که زندگی‌اش آن است و این که در بوده اصلا نبوده بلکه جلسه‌ی بوده. درست مثل یک دانشجو که ساعتی در جلسه‌ی امتحان است و آن امتحان، سرنوشتش را در همه‌ی عمر و برای ده‌ها سال تعیین می‌کند. در این‌جا تعبیر قرآن تعبیر عجیبی است، کأنه می‌خواهد بگوید قبل از این‌جا اصلا زندگی نبود. «يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي» ای کاش برای زندگی‌ام چیزی پیش فرستاده بودم. 👤 📚 | ج۲۸ 📖 ص ۵۴۴ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ راه رحمت الهی را بر خود نبند! 🔻 [اگر] ما درِ يک شيشه را محکم ببنديم، بعد آن را وارد يک اقيانوس کنيم، آن‌گاه [می‌توانیم] بگویيم اقيانوس به اين عظمت چرا يک ذره آب در اين شيشه‌ی نيم‌ليتری نمی‌ريزد؟ جواب اين است که اقيانوس، بی‌پايان است ولی درِ شيشه بسته است. اقيانوس کارش اين است که هر جا که موجودی و راهِ بازی باشد، سرايت کند. اين راه از ناحيه‌ی خود اين موجود بسته است. 🔸 انسان اگر راه را بر خود نبندد، او را می‌گیرد. رحمت الهی آن‌جا را نمی‌گیرد که راه را خود انسان بر خود بسته باشد. 👤 📚 | ج۲۷ 📖 ص۴۷۶ 💬 پ.ن: مگر ممكن‌ است‌ كه‌ انسان‌ وارد سفره‌ی‌ بشود و از آن‌جا، محروم‌ خارج‌ بشود؟ مگر وارد نشوی‌. آن‌ كسانی‌ كه‌ وارد سفره‌ی‌ غفران‌ و رضوان‌ و ضيافت‌ الهی‌ در اين‌ ماه‌ نشوند، البته‌ بی‌بهره‌ خواهند ماند و واقعا اين‌ محروميت‌ به‌ معنای‌ حقيقی‌ است‌. «ان‌ الشقي‌ من‌ حرم‌ غفران‌الله‌ في‌ هذا الشهر العظيم‌». محروم‌ واقعی، آن‌ كسی‌ است‌ كه‌ نتواند در ، غفران‌ الهی‌ را به‌ دست‌ بياورد. 🗓 بخشی بیانات در ديدار مسؤولان‌ و كارگزاران‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌، به‌ مناسبت‌ عيد سعيد فطر در تاریخ ۶۹/۲/۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ غرب امروز؛ سرگردان در مسیر فروپاشی 🔻 در تحليل وضع امروزی غرب گفته‌اند: « مانند خروسی می‌ماند كه سرش را بريده‌اند، برای مدتی كوتاه اين طرف و آن طرف می‌دود، با حركتی سريع و بدون هدف، تا جان آن بدر رود و بميرد.» تمدن فعلی، تمدنی است كه تحولات آن بسيار زياد است اما تحولاتی سرگردان که روند فروپاشی آن را سريع‌تر می‌کند؛ بدون آن که تذکرات حکيمان را در امر جدّی بگيرد. ‼️ خطر از آن‌جا ما را تهديد می‌کند که تمدن غرب را بريده از گذشته و آينده‌اش بنگريم و حياتِ در حال اضمحلال و بی‌آيندگی آن را نبينيم.  👤 📚 از کتاب «علل تزلزل تمدن غرب» #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳ امام زمان؛ میزان‌کننده‌ی ترازوها 🔻 شرّ -که بدترین شر است- شری است که در آن، به و به تبدیل شده است. در این زمان ترازوها تغییر کرده، زیبایی‌شناسی‌ها عوض شده و اراده‌ها در آخرین حد از انحراف و انحطاط قرار گرفته‌اند و به همین دلیل تاریکی مطلق حاکم شده است. در تاریکی مطلق، خشت گلی جای طلا را می‌گیرد؛ چراکه ترازوهای بشر عوض شده است. لذا حضرت (عج) ابتدا ترازوها را اصلاح می‌کنند تا عدل در بیرون قابل تحقق باشد. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۱۳ و ۱۱۴ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ روضه‌خوان خودت باش! 🔻 در دعای هست که «أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي» خدایا به من کمک کن روضه‌خوان خودم شوم. مردم همه دنبال طربخانه خویشند/ من مرثیه‌خوان دل دیوانه خویشم «أَعِنِّي بِالْبُكَاءِ عَلَى نَفْسِي فَقَدْ أَفْنَيْتُ بِالتَّسِّوِيفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِي‏» با امروز و فردا کردن، که باید خودم را آماده می‌کردم برای ورود به ، خودم را ضایع کردم. خودم را فانی کردم. عمرم را ضایع کردم. 👤 📺 | ۱۴۰۱/۰۱/۱۸ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ چه با خودت آوردی؟ 🔻 خداوند در می‌فرماید «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» نفرمود کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد است، در هیچ جای قرآن نداریم که فرموده باشد «من فعل الحسنه» بلکه فرمود: «من جاء بالحسنه» این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را . یعنی اعمالش در دستش نقد باشد. این‌طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد کند، کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این مصداق همان «من فعل الحسنه» است که مورد نظر قرآن نیست بلکه انسان باید آن‌طور باشد که بتواند همه‌ی افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد. لذا در صحنه‌ی نمی‌گویند تو در دنیا چه کردی؟ بلکه می‌گویند چه با خودت آوردی؟ 👤 📝 ۹۳/۰۹/۰۳ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ چشم و گوشَت را باز کن! 🔻 از اول را حجت قرار داده است. علیه عقل قیام نکرده. اگرچه غلط است انسان اسم این مردک را جزو سران ادیان و ادیان منسوخه ببرد [ولی به‌عنوان مثال] می‌گوید: کور شو تا جمال مرا ببینی، کر شو تا نغمه‌ی مرا بشنوی. عجب کاری است! این چه جمالی است که آدم باید کور شود تا آن را ببیند و چه صدایی است که آدم باید کر شود تا آن را بشنود؟! ولی قرآن می‌گوید چشمت را باز کن تا جمال مرا ببینی، گوشت را باز کن تا صدای مرا بشنوی، فکرت را باز کن تا حقایق مرا درک بکنی؛ مذمت می‌کند آن‌هایی را که چشم و گوش و فکر خودشان را به کار نمی‌اندازند و یک حالت تسلیم و به خود می‌گیرند. 👤 📚 | ج۱ 📖 صفحات ۸۴ و ۸۵ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ چرا خدا از خودش می‌گوید؟ 🔻 ساده‌دلی را دیدم که به و اعتراض داشت. می‌گفت مگر خدا نمی‌گوید از خود تعریف نکنید، مگر نمی‌گوید منم نزنید، پس چرا هر جای قرآن را باز می‌کنی او از خودش می‌گوید که چه کرده‌ام و چه نکردم و فقط از خودش دم می‌زند؟ 🔸 گفتم ما از بس خودمان را پیچیده‌ایم و به و چشم دوخته‌ایم، او می‌خواهد خودش را نشان بدهد، که من هستم که جلوه کرده‌ام و تو هستی که در جلوه‌ها مانده‌ای و آن‌ها را بت ساخته‌ای و در آن مانده‌ای. راه بیفت! این شیرهای آب، اگر منبع‌ها نبودند، آبی به تو نمی‌دادند و جز قرقر و بادگلو چیزی نداشتند و این اوست که منبع‌ها را سرشار کرده است: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَآئِنُه»ُ (حجر، ۲۱) 🔺 کاری که قرآن در رابطه با ما دارد همین نکته است که او را در تمامی بت‌های ما و حجاب‌های ما نشان بدهد، که تو با او پیوند بخوری و از بیرون بیایی. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۳۵ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ اول طهارت، بعد دعا 🔻 ما همه اجمالا کم‌و‌بیش هر کس به اندازه‌‌ی خود دارای هستیم. در این اولا باید کنیم، گناهان پاک شود و وقتی گناه پاک شود، مقدرات عوض می‌شود. اول، آب لجن حوض را باید انسان بکشد و بیرون بریزد تا آب تازه به‌جای آن آب بریزد. اگر آب تازه هم روی آن آب لجن بریزند، فایده‌ نمی‌کند. اول باید توبه کرد. اول باید طهارت کرد. شست‌وشویی کن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده ✅ اول است و بعد کردن. 👤 📚 از کتاب | ج۱۲ 📖 ص ۴۲۶ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ خدایا آمدم! 🔻 بعضی از شرایط واجب و اساسی است، بعضی مستحب. شرایط اساسی توبه چند چیز است: ۱. انسان جدّا از گذشته شود؛ ۲. تصمیم جدی بگیرد که در آینده آن کار را نکند؛ ۳. بعد از پشیمانی نسبت به گذشته و تصمیم نسبت به آینده، با به پیشگاه ذات اقدس اله عرض کند و بگوید: خدایا آمدم! 🔸 نه رو به قبله بودن لازم است، نه آب توبه خوردن و نه طهارت ظاهری مثل وضو و غسل، فقط بگوید: خدایا آمدم. این اساس توبه است. 🔺 به هر حال خودِ توبه در حکم آب است و انسان را شست‌وشو می‌دهد. 👤 📚 برگرفته از کتاب «توصیه‌ها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها» 📖 صفحات ۸۱ و ۸۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
معادباوری اعمال را ضرب در ابدیت می‌کند 🔻 اگر انسان گره خورد به و ، اعمالش ضرب در ابدیت شده است. کسی که گره خورد به صد سال عمر دنیا، عملش حداکثر همین صد سال عمر دنیاست. ارزش او همین قدر است. توان یا ضریب بی‌نهایت، با توان یا ضریب صد، چقدر عمل را و هر لحظه‌ی زندگی را متفاوت می‌کند! لذا و یاد ، ایجاد اراده و انگیزه می‌کند و انسان را خستگی‌ناپذیر می‌کند. خوف از معاد، انسان را با توان نامتناهی از بدی دور می‌کند و موتور وجودی انسان را در دور شدن از نقایص روشن می‌کند. 👤 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ جنگ گفتمان‌ها! 🔻 جنگ واقعا بین دو گفتمان است؛ گفتمان علوی و گفتمان سرمایه‌داری لیبرال. 🔸 علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام در یکی از سخنرانی‌هایشان فرمودند: به خدا سوگند در تمام دوران حکومت و مبارزات، من حتی یک دروغ به مردم نگفتم و هیچ‌چیزی که به مردم مربوط بود، از آنان پنهان نکردم. این گفتمان علوی است و در برابرش گفتمانی است که آن را فلسفه‌ سیاسی مدرن می‌نامند و پدرش ماکیاولی است. ❗️ماکیاولی در کتاب شهریار، در دستورالعمل حکومتی خود خطاب به حاکمان مدرن ( و این عهدنامه را باید دربرابر عهدنامه مالک اشتر گذاشت) می‌گوید: این اخلاقی که تاکنون انبیا از آن حرف زدند، اخلاق پیرزن‌هاست؛ اخلاق خصوصی است و به درد حکومت نمی‌خورد! سپس به شاهان، آموزش مناسک ورود به مدرنیته می‌دهد که تفکیک دین از حکومت و تفکیک اخلاق از سیاست، اذن دخول در آن است. ‼️ می‌گوید: دربرابر ده فرمان موسی و عیسی علیهم‌السلام که «دروغ نگویید»، «سرقت نکنید» و ... من ده فرمان جدیدی آورده‌ام. ازجمله این ده فرمان، این‌هاست که می‌گوید: «دشمنانت را بکش و اگر می‌توانی دوستانت را نیز». همچنین می‌گوید: «به حاکمان سفارش می‌کنم که دروغ بگویید و وانمود کنید که راست می‌گویید». 👤 📚 از کتاب «علی و شهر بی‌آرمان» 📖 صفحات ۱۱ و ۱۲ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ چقدر شبیه قرآنی؟ 🔻 در که جلوی صورت می‌گیری، برای این است که ببینی چقدر خودت را در قرآن می‌بینی؟ چقدر شبیه قرآنی؟ چقدر آیات قرآن در تو متبلور شده؟ 👤 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ چه زمانی می‌توانیم بگوییم علی(ع) امام ماست؟ 🔻 علیه‌السلام یعنی ما از ایشان. زمانی امامت علی برای ما محقق است که به ایشان کنیم. در غیر این صورت، علی امام ما نیست. علی در صورتی امام ماست که از او پیروی کنیم، وگرنه تفاوتی میان ما و دیگران نیست. ‼️ برادران عزیز! علی بسیار بسیار بزرگ است. اما علی مرواریدی نیست که در ویترین بگذارند یا فضیلت‌های وی را روی لوح‌ها بنویسند و ما به آن افتخار کنیم. هرگز! هرقدر که به علی عمل شود و هر اندازه ما با علی مطابق باشد و خویشتن را با علی بسنجیم، به همین اندازه می‌توانیم بگوییم که علی از ما و ما از علی هستیم. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۵۸، ۱۶۹ و ۱۷۰ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ در شب قدر این سه چیز را از خدا بخواهید 🔻 شب قدر، شب روشن‌شدن «اندازه‌ها» است. بیایید در شب قدر از خدا بخواهید که اندازهٔ سه چیز را برای ما روشن کند. 1⃣ خودِ «خدا» اندازه‌اش را برای ما بگوید تا حدی که دل ما روشن شود. با درس و بحث و کتاب نمی‌توان رب را فهمید. تشخیص ربّ عالم، یک «دلِ بیدار» می‌خواهد. شب قدر شرایط به گونه‌ای است که خدا کمک می‌کند این‌ها را بفهمیم. خیلی مقام بلندی است که آدم بفهمد جهان ربّ دارد و این ربّ حکیم در زوایای حیاتش حاضر است. 2⃣ اندازهٔ «خودتان» را به شما بفهماند. در شب قدر انسان باید به بصیرتی برسد که بفهمد «بنده» است؛ این که من مرد هستم یا زن، بی‌پول هستم یا پولدار و... همه دروغ و سراب است. انسان باید در شب قدر از خدا بخواهد که قدرش را به او بنمایاند که اگر هرکسی، قدر خود را بفهمد دیگر برای چیزهای بی‌ارزش تلاش نمی‌کند. این که ما بنده هستیم در شب قدر برای انسان باید مشخص شود؛ البته کار مشکلی است اما باید به خدا التماس کرد که خدایا «بندگی» مرا به من نشان بده. 3⃣ از خدا بخواهیم که قدر و اندازهٔ این «دنیا» را هم به ما بفهماند. دنیا «متاعِ غرور» است، محل «امتحان» است. باور کنید که اگر این سه چیز را شما در شب قدر بگیرید از مرز «انسانِ طبیعی» بیرون می‌آیید؛ یعنی نسبت به افراد معمولی ادراک بسیار بالایی پیدا می‌کنید. 👤 📗 برگرفته از جزوه «تفسیر سوره قدر» #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳ باید خودمان را برای ابد بسازیم 🔻 کاری مهم‌تر از نداریم. خودسازی مهم‌ترین کار است. هر یک از ما و شما هم نوبت و فرصتی داریم. این نوبت هم کم و زیاد ندارد. مثل نوبت کارهای عادی‌مان نیست. آقا امروز نشد، فردا نوبتمان باشد ندارد. این‌طور نیست. از اول تا آخر، در یک امتداد زمانی نوبت هر یک از ماست. از اول تا آخر یک سر سوزن کم و زیاد ندارد. نوبت و فرصت که تمام شد، دیگر تمام شده است. و ما در این نوبت باید خودمان را برای بسازیم. و خدا آدم‌ساز است. 📚 برگرفته از کتاب «گفت‌وگو با » 📖 ص ۴۴ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ یک شب من، یک شب شما! 🔻 وارد خانه که می‌شد، پیش از حرف‌زدن، می‌زد. هیچ‌وقت سختی‌های جبهه را به منزل نمی‌آورد. بود و نمی‌شد. اعتقادش این بود که این زندگی است و نباید در مورد ، خود را درگیر کنیم. 🔸 گاهی‌وقت‌ها از شدت خستگی خوابش می‌برد. یک روز مشغول آشپزی بودم، علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد. چند دقیقه بعد برایش آب و غذا بردم. نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابیده است. ولی با این حال، در همکاری می‌کرد. مثلاً اجازه نمی‌داد که هرشب من از خواب بلند شوم و به بچه برسم. می‌گفت: یک شب من، یک شب شما. 👤 راوی: همسر 📚 از کتاب 📖 صص ۹۳-۹۲ #⃣ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ ایمان به خدا مستلزم پذیرفتن مسئولیت‌های اجتماعی است 🔻 مستلزم پذیرفتن است و این از ژرفای ایمان است. تنها کافی نیست که بگوییم الحمدلله من ملتزم به هستم و نمازم را می‌خوانم، روزه‌ام را می‌گیرم اما در عین حال همه‌ی آنچه را در پیرامونم می‌گذرد و بر مردم می‌رود نادیده بگیرم. بی‌احترامی به یتیم و رسیدگی نکردن به او و راندنش و بی‌توجهی به مسکین، انکار است. 🔸 مؤمن به خدا، مسئولیت‌های اجتماعی‌اش را برعهده می‌گیرد و ایمانش مستلزم توجه به جامعه است. بسیارند کسانی که تلاش می‌کنند میان این مفاهیم پیوند برقرار سازند و آن‌ها را از انسان دور سازند. این افراد می‌گویند که دین رابطه‌ی قلبی با خداوند است و آن را با زندگی عادی ما کاری نیست. هرگز چنین نیست بلکه ایمان ما با زندگی عادی ما کاملا در پیوند است. فعالیت‌های اجتماعی ما از ایمان به خدا ریشه می‌گیرد. این است ایمانِ درست، ایمان زنده، ایمان تپنده و غیر از این، ایمانِ مُرده است، ایمان فاسد، ایمان خواب، و این‌ها اصلا ایمان نیست. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۹۳ تا ۹۵ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ رفتارِ خدایی! 🔻 نوجوانی بودم شلوغ و ناآرام. لذا پدر و مادر به من رو نمی‌دادند. وارد محل خود شدم دیدم در این مسجد مردم حاضرند ولی سکوت حاکم است. معلوم شد که رئیس‌التجار حاج سید روح‌الله در کنار محراب نشسته و به احترام او مجلس ساکت است. او تا مرا دید، گفت پسرم بیا اینجا. گفتم لابد می‌خواهد بگوید لیوان آبی برایم بیاور ولی جلو آمدم دیدم برای من نیم‌خیز شد و گفت: بفرمایید بنشینید! که چنین احترامی برایم شگفت‌آور بود. سپس به خادم مسجد گفت: برای آقا چای بیاورید! 🔸 این شخص موجب شد که از آن لحظه مسجد و محراب و عبا و قبا و تسبیح در دل من جا کند و اگر الان اهل و هستم، چه بسا تأثیر این اوست. ❗️می‌بینید کسی دیگران را به می‌گیرد و او را می‌کند و در او ایجاد می‌کند و دیگری پیامبرگونه انسانی را تکریم می‌کند و او را به راه خدا می‌آورد. حساب این دو انسان جداست. 👤 📚 از کتاب | ج۱ 📖 صص ۲۹-۲۸ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f