✥ راوی✍️: او😭 نوشته را با زور سیلی از شما گرفت😭 شما بودید و حسن و کوچه ای که وقتی دست عمر بلند شد و سیلی زد، به دیوار مقابل خوردید😭 لعین از رو نرفت و با لگد جسم نحیفتان را .... 😭 بر قباله فدک آب دهان انداخت و آن را پاره كرد. 😭 ✥

✥ راوی✍️: راه خانه را به زحمت یافتید😭 به بستر افتادید، ناگهان تصميم غريبى گرفتيد. اعلام كرديد كه به مسجد مي‌رويد و سخنرانى مي‌كنيد. آخرين حربه‌اى كه در دست مظلوم مي‌ماند، اظهار مظلوميت است و افشاگرى😭 ✥

✥ راوی✍️: خبر مثل رعد در فضاى مدينه پيچيد و شهر را لرزاند.... فاطمه به مسجد میآید... ✥

✥ راوی✍️: مسجد به طُرفة العينى غُلغُله شد... آرام اما باشكوه و وقار از خانه درآمديد. ✥

✥ راوی✍: زنان بني‌هاشم، چون ستارگان شب تيره، دور ماه وجودتان را گرفتند و جلال و جبروتتان را تا مسجد همراهى كردند. از پشت پرده،صدای سکوتتان شنیده میشد و بعد گریه شما بغض مسجد را ترکاند و بعد سكوت كرديد، سكوتى كه عطش را دامن مي‌زد و تشنگى را صد چندان مي‌كرد و... لب به سخن گشوديد : ✥

✥‌فاطمهـۜ✥ بسم الله الرّحمن الرّحيم سپاس خداى را بر آنچه انعام فرموده و شكر بر آنچه الهام نموده و ثنا و ستايش بر آنچه از پيش ارزانى داشته. حمد به خاطر همه نعمت هایی كه پيوسته بشر را احاطه كرده و پياپى از سوى او نازل شده. شماره آنها از حوصله عدد بيرون است و مرزهاى آن از حد جبران فراتر و دامنه آن تا ابد از حيطه ادراك بشر گسترده‌تر. ...و شهادت مي‌دهم به "لا اله الا الله" خدايى كه هيچ شريكى برايش متصور نيست. ...خدايى كه چشم‌ها را توان ديدن او نيست و زبان‌ها را قدرت وصف او نه. ..اشياء را آفريد بي‌آنكه پيش از آن چيزى موجود باشد و آنها را با قدرت و مشيتش بي‌هيچ قالب و مثالى تكوين فرمود، بي‌آنكه به خلقت آن محتاج باشد، ... سپس ثواب را در مقابل طاعت و عقاب را در برابر معصيت قرار داد تا بندگان از خشم و انتقال و عذابش به سوى جنات رحمتش شتاب بگيرند.