حریم یاس
#اطلاعیه #محرم_1442 #محرم_1399 ✳[باید تمام زندگی ام مثل او شود] 🔻مراسم عزاداری دهه اول محرم الاحرا
🌸🍃حریم یاس
#سین_برنامه
#محرم_1442
✳[باید تمام زندگی ام مثل او شود]
💢توسل به #حضرت_قاسم_بن_حسن(ع)
🔻 #شب_ششم
✅مراسم خواهران
⏰ساعت 18:15 الی 19:30
🎙#سخنران|حجت الاسلام #مهدی_شفیعی
🎤 #مداح| کربلایی #محسن_شناور
🌹بیاد| مرحومین #محمد_جعفری و #ربابه_جعفری و #نورالله_جعفری و #فاطمه_مطیعی
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
حریم یاس
🌸🍃حریم یاس #داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته #قسمت_سی_و_دوم🔻 👈این داستان《نماز قضا》 ـ..................
داستان واقعی
قسمت 33 و 34
نسل سوخته👇
🌸🍃حریم یاس
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته
#قسمت_سی_و_سوم🔻
👈این داستان⇦《دلت می آید؟》
🍁نهار رسیدیم سبزوار ... کنار یه پارک ایستادیم ... کمک مادرم وسایل رو برای نهار از توی ماشین در آوردم ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ...🍃🌸
سر سفره نشسته بودیم ... که خانمی تقریبا هم سن و سال مادرم بهمون نزدیک شد ... پریشان احوال ... و با همون حال، تقاضاش رو مطرح کرد ...😕
- من یه دختر و پسر دارم ... و ... اگر ممکنه بهم کمکی کنید ... مخصوصا اگر لباس کهنه ای چیزی دارید که نمی خواید ...😟
پدرم دوباره حالت غر زدن به خودش گرفت ...😏
- آخه کی با لباس کهنه میره سفر؟😔 ... که اومدی میگی لباس کهنه دارید بدید ...☹️
سرش رو انداخت پایین که بره ... مادرم زیرچشمی ... نگاه تلخ معناداری به پدرم کرد ... و دنبال اون خانم بلند شد ...
-😐 نگفتید بچه هاتون چند ساله ان؟ ...
با شرمندگی سرش رو آورد بالا ... چهره اش از اون حال ناراحت خارج شد ... با خوشحالی گفت ...☺️
- دخترم از دخترتون بزرگ تره ... اما پسرم تقریبا هم قد و قواره پسر شماست ...😌
نگاهش روی من بود ... مادرم سرچرخوند سمت من ... سوئیچ ماشین رو برداشت و رفت سر ساک و پدرم همچنان غر می زد ...
سعید خودش رو کشید کنار من ...
- واقعا دلت میاد لباسی رو که خودت می پوشی بدی بره؟😏... تو مگه چند دست لباس داری که اونم بره؟ ... بابا رو هم که می شناسی ... همیشه تا مجبور نشه واست چیزی نمی خره😕 ... برو یه چیزی به مامان بگو ... بابا دوباره باهات لج می کنه ها ...🤔
نویسنده
🌹#شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته
#قسمت_سی_و_چهارم🔻
👈این داستان⇦《گدای واقعی》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❣راست می گفت ... من کلا چند دست لباس داشتم ... و 3 تا پیراهن نوتر که توی مهمونی ها می پوشیدم ... و سوئی شرتی که تنم بود ... یه سوئی شرت شیک که از داخل هم لایه های پشمی داشت ... اون زمان تقریبا نظیر نداشت و هر کسی که می دید دهنش باز می موند ...👌
حرف های سعید ... عمیق من رو به فکر فرو برد🤔 ... کمی این پا و اون پا کردم ... و اعماق ذهنم ... هنوز داشتم حرفش رو بالا و پایین می کردم که ... صدای پدرم من رو به خودم آورد ...
- هنوز مونده کدوم یکی رو بهش بده ...
رو کرد سمت من ...😒
- نکرد حداقل بپرسه کدوم یکی رو نمی خوای ... هر چند ... تو مگه لباس به درد بخور هم داری که خوشت بیاد ... و نباشه دلت بسوزه تو خودت گدایی باید یکی پیدا بشه لباس کهنه اش رو بده بهت ...😕
دلم سوخت ... سکوت کردم و سرم رو انداختم پایین ... خیلی دوست داشتم بهش بگم ...
- شما خریدی که من بپوشم؟😐 ... حتی اگر لباسم پاره بشه... هر دفعه به زور و التماس مامان ... من گدام که😔 ...
صداش رو بلند کرد و افکارم دوباره قطع شد ...
- خانم ... اینقدر دست دست نداره ... یکیش رو بده بره دیگه... عروسی که نمیری اینقدر مس مس می کنی ...😟 اینقدر هم پر روئه که بیخیال نمیشه ...
صورتش سرخ شد ... نیم نگاهی به پدرم انداخت ... یه قدم رفت عقب ...😳
- شرمنده خانم به زحمت افتادید ...😢
تشکر کرد و بدون اینکه یه لحظه دیگه صبر کنه رفت ... از ما دور شد ... اما من دیگه آرامش نداشتم ... طوفان عجیبی وجودم رو بهم ریخت ...
نویسنده
🌹#شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃حریم یاس
#معرفت_مادر
#حجت_الاسلام_ترابیان
🌹مادر شهیدان مصطفی و مجتبی بختی، مادری که با دو فرزند شهیدش وداع نکرد.
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
4_5942889270439052510.mp3
1.92M
🌸🍃حریم یاس
#تفسیر
#استاد_قرائتی
#سوره_بقره
تفسیر: ✨ وَإِذِ اسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ ۖ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ ۖ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ✨
سوره بقره ، آیه ۶۰
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#احکام
#بایدهاونبایدهای_پوشش
❌در حجاب کامل صورت، نباید هیچ آرایشی وجود داشته باشد.
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
1_96500375.apk
19.69M
🌸🍃حریم یاس
#نرم_افزار_اسلامی
#محرم
🚩نرم افزار اندروید "کودکان حسینی" به گونه ای طراحی شده است که در آن تمامی آموزه های اسلامی در قالب بازی و سرگرمی های تعاملی به کودکان آموزش داده می شود.
🏴این نرم افزار برای مقاطع مختلف سنی و برای آشنایی با ماه #محرم نیز مناسب است.
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
حریم یاس
#اطلاعیه #محرم_1442 #محرم_1399 ✳[باید تمام زندگی ام مثل او شود] 🔻مراسم عزاداری دهه اول محرم الاحرا
🌸🍃حریم یاس
#سین_برنامه
#محرم_1442
✳[باید تمام زندگی ام مثل او شود]
💢توسل به #حضرت_علی_اصغر (ع)
🔻 #شب_هفتم
✅مراسم خواهران
⏰ساعت 18:15 الی 19:30
🎙#سخنران|حجت الاسلام #مهدی_شفیعی
🎤 #مداح| کربلایی #محسن_شناور
🌹بیاد| مرحوم #محمد_تقی_شهسواری
مرحومه #فاطمه_سربی
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
حریم یاس
🌸🍃حریم یاس #سین_برنامه #محرم_1442 ✳[باید تمام زندگی ام مثل او شود] 💢توسل به #حضرت_قاسم_بن_حسن(
🌸🍃حریم یاس
📸 #گزارش_تصویری
🏴 #محرم_1442
✳[باید تمام زندگی ام مثل او شود]
🔻#شب_ششم
📆سه شنبه ۱۳۹۹/۰۶/۰۴
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#محرم
#حضرت_قاسم
✨حضرت قاسم فرزند امام حسن مجتبی(ع) هستند که در سن سه سالگی پدر بزرگوارشان به شهادت رسیدند و عملا تربیت یافته دامان حضرت اباعبدالله و مکتب ایشان بودند.
💠 یکی از ویژگیهایی که برای ایشان برشمرده شده خوش سخنی و بیان حرفهای پخته و حساب شده بود که در سنین نوجوانی تفکراتی بالاتر و بیشتر از این سن داشت.
🚩آن حضرت در شب عاشورا و وقتی که امام حسین(ع) حجت را از اصحابشان برداشتند و فرمودند که هرکس خواست میتواند برود و به آنها وعده بهشت و شهادت داد، از عموی بزرگوارشان سوال کرد که آیا من هم فردا جزو شهدا هستم؟ امام از او این سوال را کرد که مرگ در نزد تو چگونه است؟ قاسم(ع) جواب داد که شیرینتر از عسل است.
🍃با اینکه امام فرزند برادر خود را به خوبی میشناخت و با روحیات او آشنا بود، این سوال را به خاطر ویژگی شخصیت حضرت قاسم پرسید و در واقع امام میخواست تا از زبان او به عنوان یک نوجوان در نسلهای بعدی درسی بدهد که یک نوجوان به موضوع مهمی همچون مرگ چگونه میاندیشد؟
🌹 وقتی ایشان پس از جنگ سخت با دشمن بر زمین افتاد عمویش را صدا زد اما حادثهای برای او پیش آمد که درباره هیچیک از شهدای کربلا نقل نشده است و آن این بود که بدن مبارک ایشان در حال نیمهجان لگدکوب سُم ستوران شد و این حادثه برای امام بسیار غمگین و سخت بود.
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
حریم یاس
🌸🍃حریم یاس #داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته #قسمت_سی_و_چهارم🔻 👈این داستان⇦《گدای واقعی》 ــــــــــــــ
داستان واقعی
قسمت 35 و 36
نسل سوخته 👇
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته
#قسمتــ_سی_و_پنجم🔻
👈این داستان⇦دلم به تو گرم است
ـ☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆
💠بلند شدم و سوئی شرتم رو در آوردم ... و بدون یه لحظه مکث دویدم دنبالش ... اون تنها تیکه لباس نویی بود که بعد از مدت ها واسم خریده بود🏃
- مادرجان ... یه لحظه صبر کنید ...
ایستاد ... با احترام سوئی شرت رو گرفتم طرفش ...
- بفرمایید ... قابل شما رو نداره ...
سرش رو انداخت پایین ...
- اما این نوئه پسرم ... الان تن خودت بود😕
- مگه چیز کهنه رو هم هدیه میدن؟😥
گریه اش گرفت😭 ... لبخند زدم و گرفتمش جلوتر ...
- ان شاء الله تن پسرتون نو نمونه 😊
اون خانم از من دور شد ... و مادرم بهم نزدیک ...
- پدرت می کشتت مهران ...😳
چرخیدم سمت مادرم ...
- مامان ... همین یه دست چادرمشکی رو با خودت آوردی؟...
با تعجب بهم نگاه کرد ...
- خاله برای تولدت یه دست چادری بهت داده بود ... اگر اون یکی چادرت رو بدم به این خانم ... بلایی که قراره سر من بیاد که سرت نمیاد؟ ...😐
حالت نگاهش عوض شد ...
- قواره ای که خالت داد ... توی یه پلاستیک ته ساکه ... آورده بودم معصومه برام بدوزه ...😒
سریع از ته ساک درش آوردم ... پولی رو هم که برای خرید اصول کافی جمع کرده بودم ... گذاشتم لای پارچه و دویدم دنبالش ... ده دقیقه ای طول کشید تا پیداش کردم و برگشتم ...
سفره رو جمع کرده بودن ... من فقط چند لقمه خورده بودم... مادرم برام یه ساندویچ درست کرده بود🌯 ... توی راه بخورم... تا اومد بده دستم ... پدرم با عصبانیت از دستش چنگ زد... و پرت کرد روی چمن ها ...
- تو کوفت بخور ... آدمی که قدر پول رو نمی دونه بهتره از گرسنگی بمیره😠
و بعد شروع کرد به غر زدن سر مادرم که ...☹️
- اگر به خاطر اصرار تو نبود ... اون سوئی شرت به این معرکه ای رو واسه این قدر نشناس نمی خریدم ... لیاقتش همون لباس های کهنه است ... محاله دیگه حتی یه تیکه واسش بخرم ...😣
چهره مادرم خیلی ناراحت و گرفته بود ... با غصه بهم نگاه می کرد☹️ ... و سعید هم ... هی می رفت و می اومد در طرفداری از بابا بهم تیکه های اساسی می انداخت ...😦
رفتم سمت مادرم و آروم در گوشش گفتم ...
- نگران من نباش ... می دونستم این اتفاق ها می افته ... پوستم کلفت تر از این حرف هاست ...😊😉
و سوار ماشین شدم ...🚙
و اون سوئی شرت ... واقعا آخرین لباسی بود که پدرم پولش رو داد ... واقعا سر حرفش موند ...
گاهی دلم می لرزید ... اما این چیزها و این حرف ها ... من رو نمی ترسوند ... دلم گرم بود به خدایی که...🙄😊
- " و از جایی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد و هر که برخدا توکل کند ،، خدا او را کافی است خدا کار خود را به اجرا می رساند و هر چیز را اندازه ای قرار داده است " ...👌
نویسنده
🌹#شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته
#قسمتــــ_سی_و_ششم🔻
👈 این داستان⇦《با من سخن بگو》
❣✨اوایل به حس ها و چیزهایی که به دلم می افتاد بی اعتنا بودم ... اما کم کم حواسم بهشون جمع شد ... دقیق تر از چیزی بودن که بشه روشون چشم بست ... و بهشون توجه نکرد ... گیج می خوردم و نمی فهمیدم یعنی چی؟ ... با هر کسی هم که صحبت می کردم بی نتیجه بود ... اگر مسخره ام نمی کرد ... جواب درستی هم به دستم نمی رسید ...
و در نهایت ... جوابم رو از میان صحبت های یه هادی دیگه پیدا کردم ... بدون اینکه سوال من رو بدونه ... داشت سخنرانی می کرد ...☺️
- اینطور نیست که خدا فقط با پیامبرش صحبت کنه 👌... نزول وحی و هم کلامی با فرشته وحی ... فقط مختص پیامبران و حضرت زهرا و حضرت مریم بوده ... اما قلب انسان جایگاه خداست ❤️... جایی که شیطان اجازه نزدیک شدن بهش رو نداره ... مگه اینکه خود انسان ... بهش اجازه ورود بده ... قلب جایگاه خداست ... و اگر شخصی سعی کنه وجودش رو برای خدا خالص کنه ... این جاده دو طرفه است ... خدا رو که در قلبت راه بدی ... این رابطه شروع بشه و به پیش بره... قلبت❤️ که لایق بشه ... اون وقت دیگه امر عجیبی نیست... خدا به قلبت الهام می کنه و هدایتت می کنه ... و شیطان مثل قبل ... با خطواتش حمله می کنه ...
خیابان خلوت ... داشتم رد می شدم ... وسط گل کاری ... همین که اومدم پام رو بزارم طرف دیگه و از گل کاری خارج شم ... به قوی ترین شکل ممکن گفت ... بایست ...🌸🌼
💠از شوک و ناگهانی بودن این حالت ... ناخودآگاه پاهام خشک شد ... و ماشین با سرعت عجیبی ... مثل برق از کنارم رد شد ... به حدی نزدیک ... که آینه بغلش محکم خورد توی دست چپم ... و چند هفته رفت توی گچ ...😢
این آخرین باری بود که شک کردم ... بین توهم و واقعیت ... بین الهام و خطوات ... اما ترس اینکه روزی به جای الهام ... درگیر خطوات بشم ... هنوز هم با منه ... مرزهای باریک اونها... و گاهی درک تفاوتش به باریکی یک موست🌷
اما اون روز ... رسیدیم مشهد ... مادبزرگم با همون لبخند همیشه اومد دم در ... بقیه جلوتر از من ... بهش که رسیدم... تمام ذوق و لبخندم کور شد ...
اون حس ... تلخ ترین کلام عمرم رو به زبان آورد ...💐✨
نویسنده
🌹#شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
1_46661377.mp3
1.5M
🌸🍃حریم یاس
#تفسیر
#استاد_قرائتی
#سوره_بقره
تفسیر: ✨ وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذي هُوَ أَدْنى بِالَّذي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ ✨
سوره بقره ، آیه ۶۱
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#شهدا
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
🍃به آسیدمجتبی گفتم:
اینا کین که میاری هیئت و بهشون مسئولیت میدی؟!
🌹میگفت:
کسی که تو راه نیست
اگه بیاد تو مجلس اهلبیت«؏»
و یه گوشه بشینه
و شما بهش بها ندی،
میره و دیگه هم بر نمےگرده
اما وقتی تحویلش بگیری،
جذب همین راه میشه!
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas